مقدمه
مقدمه، روایت پذیرفتهشده و رایج از شکلگیری پاکستان را بازخوانی میکند و بر نقشهای حیاتی اما اغلب نادیدهگرفتهشدهٔ زنان مسلمان در این روند تمرکز مینماید. بهطور سنتی، مبارزه برای استقلال پاکستان به نام شخصیتهای برجستهٔ مردی مانند محمدعلی جناح، علامه اقبال و لیاقت علی خان گره خورده است. اما این گزارش تأکید دارد که مسیر رسیدن به ملتشدن، تنها در انحصار مردان نبود. زنان مسلمان—شجاع، دوراندیش و استوار—نقشی اساسی در بسیج حمایت عمومی، آموزش جوامع، و دفاع از حقوق سیاسی مسلمانان در یکی از پرآشوبترین دورههای تاریخ جنوب آسیا ایفا کردند.
این زنان صرفاً ناظران منفعل تحولات سیاسی نبودند؛ آنها از مرزهای محدود اجتماعی، فرهنگی و سیاسی فراتر رفتند. اعتراضات را سازماندهی کردند، راهپیماییها را رهبری نمودند، و در جریان تقسیم، به آوارگان کمک فعال رساندند. مقدمه زمینه را برای شناسایی عمیقتر نقش این زنان فراهم میآورد و چهرههای تأثیرگذاری چون لیدی عبدالله هارون، فاطمه جناح، بیگم رعنا لیاقت علی خان، بیگم شائسته اکرامالله، بیگم وقارالنساء نون، بانو غلام حسین هدایتالله، بیگم تصدق حسین و بیگم شاهنواز را که اغلب در تاریخنگاری مردمحور به فراموشی سپرده شدهاند، معرفی میکند. روایت زندگی آنها برای درک بهتر از شکلگیری پاکستان و تصحیح روایتهای مردسالارانهٔ تاریخ ضروری است.
۱. لیدی عبدالله هارون (نصرت خانم) : پیشگام توانمندسازی سیاسی زنان در سند

نصرت خانم که در سال ۱۸۸۶ در ایران به دنیا آمد، بعدها به نام لیدی عبدالله هارون شناخته شد و به یکی از صداهای قوی در زمینه آموزش و مشارکت سیاسی زنان بدل گشت. او پس از مهاجرت به هند همراه خانوادهاش و سکونت در کراچی، در سال ۱۹۱۴ با سر عبدالله هارون ازدواج کرد و به یکی از پایههای فعالگرایی زنان در سند تبدیل شد.
در دورانی که نرخ سواد زنان به شدت پایین بود، لیدی هارون مدرسهای در منزل خود تأسیس کرد و انجمن "انجمنِ خواتین" را پایهگذاری نمود که هدف آن ارتقای وضعیت اجتماعی و اقتصادی زنان سندی بود. فعالیتهای او محدود به آموزش نبود—او در سال ۱۹۱۹ بهطور فعال در نهضت خلافت شرکت کرد و به سیاست وارد شد.
رهبری سیاسی او در سال ۱۹۳۸ با انتصاب به کمیته فرعی مرکزی زنان در لیگ مسلمانان هند به اوج رسید. مهمترین دستاورد او، تأسیس کمیته فرعی زنان ایالتی سند در لیگ مسلمانان بود که برای نخستین بار بستری سیاسی برای زنان مسلمان در تاریخ سند فراهم کرد. در انتخابات سال ۱۹۴۶، کارزارهای او موجب مشارکت پررنگ زنان، بهویژه در جوامع محافظهکار، در فعالیتهای لیگ مسلمان شد.
با آنکه او یک خانهدار وفادار بود، تأثیر او فراتر از حیطه خانگی رفت. همسرش روزی گفته بود که او "زندگیاش را کامل کرده"، عبارتی که نشانگر شراکت عمیق و احترام متقابل آنهاست. خدمات لیدی هارون زمینهساز مشارکت سیاسی زنان در جنبشهای پاکستان شد و ثابت کرد که رهبری مؤثر به جنسیت وابسته نیست.
۲. فاطمه جناح: مادر ملت

خانم فاطمه جناح، متولد ۱۸۹۳، تنها خواهر محمدعلی جناح نبود، بلکه نزدیکترین همفکر و همراه ایدئولوژیک او نیز به شمار میرفت. پس از فوت پدرشان، زیر سرپرستی برادرش رشد کرد و با وجود انتظارات محافظهکارانه خانواده، به دنبال تحصیلات حرفهای رفت. او در سال ۱۹۱۹ از دانشگاه کلکته در رشته دندانپزشکی فارغالتحصیل شد و با تشویق برادرش، مطبی در بمبئی افتتاح کرد.
پس از درگذشت همسر محمدعلی جناح، رتی جناح، در سال ۱۹۲۹، فاطمه به خانه برادرش نقل مکان کرد و برای حدود دو دهه همراه و مشاور او بود—از کنفرانسهای میزگرد گرفته تا تصویب قطعنامه لاهور و تشکیل کشور پاکستان.
او نقش کلیدی در بسیج زنان مسلمان داشت، نخست در لیگ مسلمانان ایالتی بمبئی و سپس از طریق تأسیس فدراسیون دانشجویان زن مسلمان هند در سال ۱۹۴۱. او در نشست تاریخی لاهور در سال ۱۹۴۰ که ایده پاکستان به تصویب رسید، حضور داشت.
در دوران تلخ تقسیم هند، فاطمه جناح "کمیته کمکرسانی زنان" را برای یاریرسانی به پناهجویان بنیان نهاد؛ این گروه بعدها به "انجمن زنان پاکستان" (APWA) تبدیل شد. او در طول زندگیاش در امور مدنی و آموزشی فعال ماند. در سال ۱۹۶۵، در سن ۷۲ سالگی، در انتخابات ریاست جمهوری پاکستان علیه دیکتاتور نظامی ایوب خان شرکت کرد. با وجود تقلب دولتی، کارزار انتخاباتی او ملت، بهویژه زنان و جوانان، را به وجد آورد.
سخنرانیهای او بر اصول بنیانگذارانه پاکستان تأکید داشتند: اتحاد، انضباط و ایمان. در پیامهایش به ملت، همواره به پایههای اخلاقی جنبش استقلال اشاره میکرد. کتاب زندگینامهاش با عنوان برادرم که پس از مرگش در سال ۱۹۸۷ منتشر شد، منبعی مهم درباره زندگی شخصی و سیاسی قائد اعظم است.
به خاطر خدمات مادامالعمرش، فاطمه جناح با عنوان مادر ملت گرامی داشته میشود. او در سال ۱۹۶۷ در کراچی درگذشت و میراثی از مقاومت، وقار و وفاداری عمیق به ارزشهای دموکراتیک از خود بر جای گذاشت.
۳. بیگم رعنا لیاقت علی خان: پیشگام حقوق زنان و خدمات اجتماعی

بیگم رعنا لیاقت علی خان در سال ۱۹۰۵ در آلمورا به دنیا آمد و در سال ۱۹۲۹ با رتبه ممتاز از دانشگاه لاکنو در رشته اقتصاد فارغالتحصیل شد. او به عنوان استاد و آموزشگزار، پیش از ازدواج با لیاقت علی خان—که بعدها نخستوزیر نخست پاکستان شد—جایگاهی در فضای عمومی برای خود رقم زده بود.
از دهه ۱۹۴۰، بیگم رعنا به یکی از سازماندهندگان پرشور لیگ مسلمان تبدیل شد. او زنان مسلمان را برای حمایت از جنبش پاکستان بسیج کرد و نسبت به حقوق مدنی و سیاسی آنان آگاهیرسانی نمود. فعالیتهایش پس از استقلال شدت گرفت و رهبری اقدامات فوری امدادی برای پناهجویان تازهوارد را برعهده گرفت.
در سال ۱۹۴۸، او خدمات داوطلبانه زنان را آغاز کرد و آموزش کمکهای اولیه، بهداشت و دفاع مدنی را برای زنان ارائه داد—اقدامی که تابوهای دیرینه درباره نقش زنان در خدمت ملی را شکست. ابتکار برجسته او، تأسیس گارد ملی زنان پاکستان (PWNG) و نیروی ذخیره دریایی زنان پاکستان (PWNR) بود که به زنان آموزش نظامی سبک میداد تا از خود و جامعهشان دفاع کنند.
در سال ۱۹۴۹، او انجمن زنان سراسر پاکستان (APWA) را تأسیس کرد که به بزرگترین و مؤثرترین سازمان غیردولتی زنان در کشور تبدیل شد. از طریق APWA، او آموزش، مهارتآموزی و مشارکت سیاسی زنان را ترویج داد.
با وجود ترور همسرش در سال ۱۹۵۱، بیگم رعنا به خدمت به پاکستان ادامه داد. او نماینده کشور در چندین کشور، از جمله هلند و ایتالیا، بود. فعالیتهایش ثابت کرد که زنان میتوانند هم حافظ خانه و هم پیشگامان پیشرفت ملی باشند.
۴. بیگم شائسته اکرامالله: دانشمند، دیپلمات، قانونگذار

بیگم شائسته اکرامالله در سال ۱۹۱۵ در خانواده برجسته سهروردی در بنگال به دنیا آمد و در طول زندگی خود سقفهای شیشهای بسیاری را شکست. او نخستین زن مسلمان بود که موفق به دریافت مدرک دکتری از دانشگاه لندن شد؛ پایاننامهاش به بررسی تحولات ادبیات اردو میپرداخت و جایگاهش را به عنوان یک دانشگاهی جدی تثبیت کرد.
او که با یک دیپلمات حرفهای ازدواج کرده بود، به تعهد خود نسبت به توانمندسازی مسلمانان وفادار ماند. در سال ۱۹۴۵، زمانی که دولت بریتانیا او را برای نمایندگی هند در یک کنفرانس بینالمللی دعوت کرد، قائد اعظم تأکید کرد که او به عنوان نماینده لیگ مسلمان شرکت کند—نشانهای از اعتبار سیاسی او.
در سال ۱۹۴۷، او یکی از دو زن عضو نخستین مجلس مؤسسان پاکستان بود. او حامی تصویب قانون شریعت اسلامی بود که حقوق زنان برای ارثبری، دستمزد برابر و جایگاه قانونی را تضمین کرد—قانونی که با وجود مخالفت برخی مردان قانونگذار، به بخشی از چارچوب قانونی کشور تبدیل شد.
بیگم اکرامالله بعدها نماینده پاکستان در سازمان ملل شد و به عنوان سفیر کشور در مراکش خدمت کرد. ترکیب دانش، دیپلماسی و فعالیت قانونگذاری او را به یکی از جامعترین شخصیتهای دوران آغازین پاکستان تبدیل کرد.
۵. بیگم وِقارالنساء نون: روحی اتریشی در قلب پاکستان
یکی از چهرههای جذاب جنبش آزادی پاکستان، بیگم وِقارالنساء نون بود که اصالتی اتریشی داشت و بهطور کامل در فضای سیاسی شبهقاره غرق شد. پس از ازدواج با سِر فیروز خان نون در سال ۱۹۴۵، به لاهور آمد و فعالیتهای سیاسیاش شکوفا شد. با استعفای شوهرش از شورای اجرایی نایبالسلطنه، بیگم نون فرصت یافت تا از نزدیک با تحولات پرتلاطم سیاسی آشنا شود.
به عنوان عضو کمیته فرعی زنان استان پنجاب، نه تنها در کارزارهای انتخاباتی فعال بود، بلکه نسلی از زنان و دانشجویان را به مشارکت در مبارزه آزادی ترغیب کرد. با ارادهای استوار، در جنبش نافرمانی مدنی پنجاب رهبری تظاهرات را بر عهده گرفت و در برابر وزارت خضر و حامیان بریتانیایی آن ایستادگی کرد. او سه بار دستگیر شد و شجاعتش نمادی از مقاومت زنان مسلمان شد.
پس از فجایع تقسیم، به فعالیتهای انساندوستانه روی آورد—به پناهندگان کمک کرد، با صلیب سرخ همکاری داشت و در راولپندی مدرسه و کالجی برای دختران تأسیس کرد. فداکاری او در ساختن ملت پس از استقلال، جایگاهی ارجمند در تاریخ پاکستان برایش رقم زد. وی در ۱۶ ژانویه ۲۰۰۰ در اسلامآباد درگذشت و میراثی از خدمت، همگرایی فرهنگی، و پایداری برجای گذاشت.
۶. لیدی غلام حسین هدایتالله: افتخار سند

سوغرا بیگم، متولد ۱۹۰۴ در یک خانواده زمیندار در شکارپور، که بعدها به نام لیدی غلام حسین هدایتالله شناخته شد، از محیط بسته پردهنشینی بیرون آمد و به پرچمدار سیاسی زنان مسلمان سند بدل شد. با وجود محدودیتهای سنتی، آموزش دینی و زبانی لیبرالی یافت و از آن برای توانمندسازی خود و دیگران بهره برد.
فعالیت سیاسیاش از سال ۱۹۳۸ با عضویت در کمیته مرکزی زنان لیگ مسلمان هند آغاز شد. او در تأسیس شعب این کمیته در نواحی مختلف سند—مانند حیدرآباد، نوابشاه و دادو—نقش کلیدی داشت و حمایت محلی از جنبش پاکستان را جلب کرد.
در فوریه ۱۹۴۷، تظاهراتی جسورانه را در لاهور رهبری کرد که با برافراشتن پرچم لیگ مسلمان بر ساختمان دبیرخانه مدنی همراه بود—حرکتی قاطع علیه دولت استانی تحت حمایت بریتانیا. در دوران تقسیم، عضو فعال کمیته امداد پناهندگان زنان بود و به خانوادههای بیخانمان کمک شایانی کرد. شجاعت و مهارت سازمانی او در حافظه سیاسی سند جاودانه مانده است.
۷. بیگم تصدق حسین: روشنفکر و فعالِ پنجاب
سلما محمودا که در سال ۱۹۰۸ در گوجرانواله متولد شد، بعدها به عنوان بیگم تصدق حسین شناخته شد. او در سنتهای فکری و سیاسی ریشه داشت—شاعره، نویسنده، و کنشگری که بینش ادبی و مهارت اداریاش را به خدمت جنبش پاکستان آورد. پس از ازدواج با دکتر تصدق حسین در سال ۱۹۲۲، به تحصیل ادامه داد و از دانشگاه پنجاب فارغالتحصیل شد—کاری نادر برای زنان آن زمان.
به عنوان یکی از دبیران کمیته فرعی زنان استان پنجاب، چهرهای برجسته بود. مدارسی برای دختران در لاهور تأسیس کرد، به شورای لیگ مسلمان هند پیوست، و در امدادرسانی در بلایای طبیعی همچون قحطی بنگال نقش داشت. در انتخابات ۱۹۴۶، به عضویت مجلس پنجاب درآمد—از معدود زنان مسلمانی که به این مهم دست یافتند—و در دوران تقسیم به عنوان دبیر امداد پناهندگان در کمپ والتن خدمت کرد.
میراث هنریاش نیز چشمگیر است: اشعار، داستانهای کوتاه، و ترجمهی نمایشنامه "کلئوپاترا" به اردو از جمله آثار اوست. او تجسم توان فکری و سیاسی زنانی بود که کشوری نوین را در ذهن و عمل ساختند. وی در ۷ اوت ۱۹۹۵ درگذشت.
۸. بیگم شاهنواز: فمینیست، مصلح، و وطندوست

جهان آرا، مشهور به بیگم شاهنواز، در سال ۱۸۹۶ متولد شد. او دختر سر محمد شفیع، از رهبران کهنهکار لیگ مسلمان بود و از فارغالتحصیلان کالج کوئین مری در لاهور. یکی از نخستین زنانی بود که اصلاحات اجتماعی را با مشارکت سیاسی درآمیخت.
فعالیتش را با کنفرانس زنان مسلمان هند آغاز کرد، جایی که از حقوق زنان دفاع کرد و در سال ۱۹۱۸ قطعنامهای علیه چندهمسری تصویب نمود. با انجمن حمایت اسلام در زمینه آموزش و رفاه کودک همکاری داشت و از اولین زنانی بود که در سال ۱۹۳۷ به مجلس قانونگذاری پنجاب راه یافت.
بیگم شاهنواز از معدود زنان مسلمانی بود که هند را در مجامع بینالمللی نمایندگی کرد. در هیئت اعزامی به کنفرانس میزگرد و بعدها در شورای دفاع ملی، به حکمرانی فراگیر باور داشت. با این حال، تصمیمش برای عدم استعفا از شورای دفاع زمانی که لیگ آن را خواست، عضویتش را موقتاً به خطر انداخت.
در سال ۱۹۴۶ دوباره به لیگ پیوست و همراه با ایم. اِی. اِچ. اصفهانی به ایالات متحده اعزام شد تا از قضیه پاکستان دفاع کند. در جریان جنبش نافرمانی مدنی پنجاب در سال ۱۹۴۷ دستگیر شد و تا پایان عمر، مدافع قاطع مشارکت زنان در سیاست باقی ماند. وی در ۲۷ نوامبر ۱۹۷۹ درگذشت.
نتیجهگیری
زنان مسلمان نهتنها مشارکتکننده، بلکه معماران اصلی جنبش آزادی پاکستان بودند. با ایفای نقشهایی چون آموزگار، مصلح اجتماعی، مراقب، قانونگذار و فعال سیاسی، این زنان، تعریف زن مسلمان را در بستری استعماری و پدرسالارانه بازآفرینی کردند. فعالیتهای آنها فراتر از عرصهٔ سیاسی بود؛ آنان زیرساختهای اخلاقی و نهادی دولت تازهتأسیس پاکستان را پایهریزی کردند.
با تجلیل از میراث چهرههای برجستهای چون لیدی عبدالله هارون، فاطمه جناح، رعنا لیاقت علی خان، بانو عبدالله هارون، شائسته اکرامالله، بیگم وقارالنساء نون، بانو غلام حسین هدایتالله، بیگم تصدق حسین و بیگم شاهنواز نتیجهگیری، دامنهٔ تاریخنگاری را از چهرههای شناختهشده فراتر برده و زنان گمنامی را که در سکوت، به زحمتهای بزرگ دست زدند نیز در بر میگیرد. این زنان با شجاعت به زندان افتادند، اقدامات سیاسی را رهبری کردند، خانوادههای آواره را آموزش دادند و با همدلی به فاجعهٔ انسانی تقسیم، که بزرگترین مهاجرت تاریخ مدرن بود، واکنش نشان دادند.
زندگی آنها افسانهٔ انفعال زنان مسلمان در دوران استقلال را رد میکند. آنان بهعنوان "جنگجویان اراده و استقامت" ظاهر میشوند که در شکلگیری هویت، وجدان و چارچوب اخلاقی ملت پاکستانی نقش داشتند. نتیجهگیری خواهان تلاش مجدد برای گرامیداشت این زنان است؛ نه بهعنوان چهرههایی حاشیهای، بلکه بهعنوان معماران تولد پاکستان. شجاعت و بصیرت آنها الهامبخش پیکارهای امروز برای عدالت، برابری جنسیتی و پیشرفت ملی است.
منابع:
https://storyofpakistan.com/lady-abdullah-haroon/
https://storyofpakistan.com/fatima-jinnah/
https://storyofpakistan.com/begum-raana-liaquat-ali-khan/
https://storyofpakistan.com/begum-shaista-ikramullah/
https://storyofpakistan.com/begum-viqar-un-nisa/
https://storyofpakistan.com/lady-ghulam-hussain-hidayatullah/
https://storyofpakistan.com/begum-tasadduque-hussain/
https://www.allamaiqbal.com/webcont/393/BegumShahNawaz%20.html
نظر شما