مروری بر آنچه که این روزها در آلبانی گذشت.
نشست سالانه گروهک منافقین که هر ساله در پاریس برگزار می گردید امسال به مقر این گروهک در روستای مانزا انتقال یافت. این جابجائی از یک کشور مهم اروپائی و پایتخت فرهنگی اروپا یعنی پاریس به یک روستا در حاشیه شهر دورس می تواند شکست و عقب نشینی و انزوای این گروهک را برجسته کند. زیرا مانزا هرگز کارکرد پاریس را نخواهد داشت، بدیهی است که جایگاه و پایگاه حمایتی بین المللی این گروهک در پاریس سامان می گرفت و با انتقال به یک روستا این بعد از کارکرد سازمانی اش را یا از دست می دهد یا به شدت تضعیف می شود گرچه منافقین کوردل از باب حفظ آبرو و حفظ پرستیژ مدعی شده اند که خود خواستار چنین جابجائی بوده اند لکن روشن است که چنین چیزی جز سرپوش گذاشتن بر ناکامی های بین المللی چیز دیگری نیست اما اینکه چرا فرانسه و اتحادیه اروپا و مهمتر از آن حامیان اصلی گروهک منافقین یعنی اسرائیل، آمریکا، عربستان به این جابجائی تن داده اند نکات ظریفی در آن نهفته است که بایستی در جای خود تحلیل شود. به هر حال به هر دلیلی این اتفاق روی داده باشد در سطحی دیگر به عنوان یک مانع بزرگ و جدید در مسیر حضور فرهنگی ما در آلبانی شناخته می شود. زیرا این قبیل مراسم ها و حضور گسترده مقامات آلبانیائی همراه با مقامات اروپائی و آمریکائی و نوع تبادلات فیمابین و وعده و وعیدهائی که در این تجمع ظهور و بروز می یابند نشان از پیچیدگی و سخت تر شدن حضور فرهنگی ما دارد. آثار و تبعات این قبیل تعاملات و رفتار های سیاسی- فرهنگی چه قبل از برگزاری و چه در حین برگزاری و چه پس از آن دامنگیر حضور ما خواهد بود. آنچه که مسلم است این گروهک منفور حضور فرهنگی و سیاسی ما را در آلبانی مخل امنیت و بقاء خود می بیند و از طرفی آمریکا و اسرائیل نیز به دلائل مختلف فرایند فاصله گذاری بین ایران و آلبانی را دنبال می کنند. این اشتراک در خط مش و سیاست گذاری فشار مضاعفی را برحضور ما وارد می کند و این موضوع صرفا یک تحلیل و برداشت نیست بلکه در صحنه عمل نیز به کرات این فشار را دیده ایم به عنوان مثال کمیته مبارزه با افراط گرائی که یک نهاد منطقه ای است و در تیرانا مستقر می باشد و هدفی جز اسلام ستیزی و ایران ستیزی ندارد طی ماه های اخیر 3 جلسه مستمر با رهبران دینی و مسئولین فرهنگی داشتند که در هر سه جلسه براساس یافته های مستقیم و مورد وثوق موضوع کاملا امنیتی و مرتبط با حضور فرهنگی ایران اسلامی بوده است.
به هر حال مجموع این رویداد ها گویای این واقعیت تلخ است که فضای رسانه ای و فضای فرهنگی و هنری و بیش از اینها فضای دولتی به ویژه امنیتی بطور دربست در اختیار جریانات مختلف و معاند جمهوری اسلامی قرار دارد .
نظر شما