رهبران و منطق استراتژی

"جو بایدن " ، رئیس جمهور ایالات متحده و" یووری موسوینی " ، رئیس جمهور اوگاندا، چند شباهت دارند. هر دو در زمان جنگ جهانی دوم به دنیا آمدند. "بایدن" در نوامبر 82 ساله می شود و "موسوینی  "در سپتامبر 80 ساله می شود. هر دو قبلا به عنوان نماینده مجلس، معاون رئیس جمهور و رئیس جمهور خدمت کرده اند. آنها سیاست و قدرت را به  خوبی می شناسند. هر دو با مشکلاتی روبرو هستند که شامل تضاد بین ارزش‌های اخلاقی و علایق سیاسی آنهاست. معضل آنها این است که چگونه بین این دو رفتار  کنند. مشکل بایدن اسرائیل است، مشکل موسوینی "آنیتا آنت "  است.

 " بایدن" مسن تر، ثروتمندتر و قدرتمندتر است. آمریکایی ها دوست دارند خود را به عنوان مدافعان حقوق بشر و حامیان نظم "جهانی مبتنی بر قوانین" معرفی کنند. در سطح شخصی، بایدن دوست دارد خود را به عنوان آقای همدلی معرفی کند. با این حال، اسرائیل در حال حاضر در حال انجام پاکسازی قومی در غزه است و مهمات آن توسط بایدن تامین می شود. پاکسازی قومی چند وجهی است. گرسنگی کشیدن مردم از طریق مسدود کردن غذا، آب، برق.

برای دستیابی به این هدف که تل آویو آشکارا اعلام کرده است، اسرائیل تمامی نانوایی ها، تصفیه خانه های آب، شبکه برق را بمباران کرده و مانع از ورود کمک های امدادی به غزه شده است.

همچنین به دلیل تخریب تأسیسات تصفیه و تأمین آب، در کنار تمام سیستم های فاضلاب، مردم غزه اکنون از آب دریا می نوشند. این امر منجر به گسترش بیماری هایی شده است که قابل درمان نیست زیرا اسرائیل تمام بیمارستان ها و کلینیک ها را بمباران کرده و کارکنان پزشکی را کشته است.

بنابراین، اگرچه این بمباران مستقیماً 35000 نفر را کشته و 80000 نفر را مجروح کرده است، برنامه واقعی برای پاکسازی قومی گرسنگی و بیماری است. ترکیبی از این سه، بازماندگان غزه را مجبور می کند تا غزه را ترک کنند تا اسرائیلی ها بتوانند در آنجا مستقر شوند. حتی نابینایان هم می توانند نقشه را ببینند.

در اینجا معضل "بایدن" وجود دارد: من گمان می‌کنم که او از نظر اخلاقی از کاری که اسرائیل انجام می‌دهد وحشت زده است. اما دفع اخلاقی باید در برابر واقعیت سیاسی متعادل شود. برای پیروزی در انتخابات در آمریکا به پول نیاز است. بزرگترین تامین کنندگان مالی بایدن لابی اسرائیل هستند. آنها در 50 سال آخر فعالیت سیاسی او با او بوده اند. او اکنون نمی تواند آنها را رها کند. با این حال، بخش قابل توجهی از حامیان او را جوانان و اقلیت های لیبرال یا قومی تشکیل می دهند که از نسل کشی اسرائیل خشمگین هستند. اگر او از وجدان خود پیروی کند و علیه اسرائیل اقدام کند، بودجه این کمپین را از دست می دهد. اگر به اسرائیل پایبند باشد، رای خود را از دست می دهد. در حال حاضر، او سعی می کند کیک خود را بخورد و هنوز هم آن را داشته باشد. او از اسرائیل می خواهد که بمباران ها و گرسنگی را متوقف کند و در عین حال تأسفبارو رقت انگیز به تامین مهمات برای کشتن فلسطینیان ادامه دهد.  

از نظر " موسوینی " ، رئیس پارلمان " آمانگ" در حال سرقت دارایی های عمومی دستگیر شده است. این امر هم باعث اعتراض ملی و هم یک معمای دیپلماتیک برای رئیس جمهور ایجاد نمود. با این حال، "آمونگ" یک دارایی سیاسی حیاتی برای "موسوینی" است. او به رئیس جمهور در کنترل پارلمان کمک می کند. او همچنین یک ستون قدرتمند برای سیاست های انتخاباتی او در شرق اوگاندا و به ویژه در میان خویشاوندان قومی "تسو" است.

استراتژی انتخاباتی موسوینی همیشه این بوده است که در دو منطقه پیشتاز باشد و در منطقه سوم رقابت کند. او قبلاً غرب و مرکز را برگزار می کرد و در شرق مسابقه می داد. او با چنین ثروت های انتخاباتی می توانست شمال را از دست بدهد. بنابراین، او کاری برای تسکین منافع «شمالی‌ها» انجام نداد. این مهم بود زیرا مرکزی دارای بزرگترین گروه قومی در اوگاندا،" بوگاندا " است، در حالی که غرب دارای دومین گروه قومی،"بانیانکوره " است. در شرق، او از حمایت سومین گروه قومی بزرگ، "باسوگا "برخوردار بود و می‌توانست چهارمین گروه قومی،"ایته سوت" را از دست بدهد.   ظهور " بابی واین "  این نقشه انتخاباتی را تغییر داد.

در سال 2021، موسوینی منطقه مرکزی را از دست داد زیرا "بابی واین "، یک بوگاندا و کاتولیک، به عنوان یک بچه جدید در منطقه ظاهر شد. چون به نظر می رسید شانس خوبی برای شکست دادن موسوینی داشت .

  "بابی واین" موسوینی را نیز در شرق تضعیف کرد و باسوگا را برد. با این حال، موسوینی به طور متقاعدکننده ای اما با کاهش قابل توجه مشارکت رای دهندگان در شمال پیروز شد. من گمان می کنم که بسیاری از حامیان کیزا بسیگیه در خانه ماندند زیرا بابی واین را به عنوان رئیس جمهور نمی دیدند. همچنین ممکن است آنها احساسات شدید ضد بوگاندا داشته باشند. علاوه بر این، شمال فقط 23 درصد از رای دهندگان را دارد در حالی که بوگاندا 27 درصد است. شرق دومین رای دهندگان بزرگ را دارد. برای رقابت در آنجا، به"باسوگا " یا "ایته سوت" نیاز است. با رفتن باسوگا به بابی واین، تسو برای ثروت انتخاباتی موسوینی حیاتی می شود.

حالا آدم می فهمد چرا  نماینده گان قوم  "تسو" پارلمان، معاون رئیس جمهور، معاون CDF و رئیس کل بانک مرکزی رادراختیار  دارند. در نمای ملی و کشش سیاسی، او " جسیکا آلوپو "، معاون رئیس جمهور را تحت الشعاع قرار داده است. به جرات می توانم بگویم که او از زمان استقلال اوگاندا ، قدرتمندترین "ایته سوت"  در دولت بوده است. اگر موسوینی او را زندانی می‌کرد، "ایته سوت" ها به احتمال زیاد آن را سیلی به مردم خود می‌دانستند. این سیاست هویتی است . به همین دلیل است که هر چه رسانه های جمعی بیشتر به او حمله می کنند و کشورهای غربی بیشتر او را تحریم می کنند، مردم تسو آن را بیشتر دوست می دارند .

فکر نمی کنم این پویایی ها برای "موسوینی" از بین رفته باشد. این امکان وجود دارد که بسیاری علیه رئیس جمهور به دلیل انداختن دخترشان زیر اتوبوس تجمع کنند. حداقل این یکی از محاسباتی است که موسوینی باید انجام دهد. انتخابات بعدی برای رئیس جمهور ما سخت خواهد بود زیرا جمعیت شناسی و نظر سنجی بر خلاف او است. اکثر جوانان، شهری و تحصیل کرده اوگاندا ایمان خود را به او از دست داده اند. موسوینی هیچ استراتژی برای برگرداندن آنها ندارد. فقط در مناطق روستایی می تواند از هویت برای جلب حمایت آنها استفاده کند.

بنابراین، صرف نظر از احساسات شخصی او نسبت به او، سیاست موسوینی به او حکم می‌کند که به" آمونگ" پایبند باشد. علاوه بر این، کشورهای غربی، به ویژه انگلیس و آمریکا، به گونه‌ای عمل کرده‌اند که به رئیس‌جمهور ما نشان می‌دهد که قصد دارند از شر او خلاص شوند. بنابراین "موسوینی" به " آمونگ  "پایبند خواهد بود. این تراژدی قدرت و سیاست است.

https://www.independent.co.ug/leaders-and-the-logic-of-strategy/