۲ دی ۱۳۹۸ - ۱۱:۳۲

در آلبانی، طریقت‌های بکتاشیه، قادریه، رفاعیه و خلوتیه سنّت عاشورا را پاس می‌دارند.

مقدمه

سنّت‌های دینی و مذهبی در سیر تاریخی خود عموماً از محیط متأثر می‌شوند و عوامل محیطی، اعمّ از جغرافیا، قومیت، فرهنگ عامیانه، حوادث و رخدادها، سلایق عوام و سطح نگرش آنان، منافع، دخالت و جهت‌گیری حاکمان، و بالأخره تطور دوران و ظهور و بروز دانش بشری دخالت زیادی در این تأثیر و تأثرها دارند. قبض، بسط، ظهور و افول بسیاری از سنّت‌ها نیز معلول این علل بوده‌است و جدی‌ترین و فراگیرترین سنّت‌ها همانند نوروز و عاشورا نیز فارغ از این قاعده نبوده‌اند. پیرایه‌ها، اضافات و خرافات در بستر زمان چنان جایگاهی می‌یابند و سنّت‌ها را می‌آرایند که فهم حقیقت و ماهیت اصیل یک سنّت را با مشکل مواجه می‌کنند، به طوری که در مواردی تا مرز قلب ماهیت پیش می‌روند. چرخة این تطور و تأثیرپذیری آنگاه که با ماهیت و حقیقت یک سنّت سازگار باشد و موجب تقویت تأثیرگذاری و بقای یک سنّت حسنه و سازنده شود، نه تنها جای نگرانی نیست، بلکه می‌تواند میمون و مبارک هم باشد؛ مانند روش‌ها و اسلوب جدید و یا ابعاد هنری در شکل اجرایی که می‌تواند بر جذابیت و ظرفیت تبیین و آموزندگی سنّت‌ها بیفزاید. اما آنگاه که قبض و بسط‌ها از جنس پیرایه‌ها و خرافات باشد و منشاء قلب ماهیت گردد و یا یک سنّت را به ضد خود تبدیل کند، در این صورت، کارکرد سنّت بیش از آنکه برای دین و مذهب به‌کار آید، علیه آن خواهد بود؛ شبیه آنچه که امروز دربارة سنّت عاشورا در آلبانی می‌بینیم.

در آلبانی، طریقت‌های بکتاشیه، قادریه، رفاعیه و خلوتیه سنّت عاشورا را پاس می‌دارند. البته اهل سنّت نیز در این زمینه به شکلی کمرنگ حضور دارند. طریقت‌های یادشده دهة محرم و سنّت عاشورا را شبیه به هم برگزار می‌کنند، اما از آنجا که طریقت بکتاشیه بیشینة جمعیت را دارد و گسترده‌تر از بقیه به عاشورا می‌پردازد و از حیث اعتقادی نیز نسبت به اهل بیت(ع) جامع‌تر می‌اندیشند، در این نوشتار بکتاشیه را محور قرار داده‌ایم.

m نعیم فراشری و عاشورا

چنان‌که ذکر شد، طریقت‌های مختلف سنّت عاشورا و مکتب اهل بیت(ع) را در آلبانی پاس می‌دارند و هرساله بدین مناسبت برنامه‌ها، آداب و رسومی را به اجرا می‌گذارند و اهتمام در زنده نگه داشتن آن دارند، گرچه از متن حادثة کربلا و حقیقت عاشورا چندان فاصله گرفته‌اند که صرفاً مجموعه‌ای از تلقی‌های عامیانه، آداب و رسوم ظاهری در بین مردم باقی مانده‌است؛ زیرا سیر تاریخی تفکر شیعی و اهل بیتی در این خطه از قارة سبز با موانع و پالایه‌های (فیلترهای) بسیار قدرتمند و ویرانگری روبه‌رو بوده‌است. در مقطعی از پالایة کمونیسم و مدرنیته عبور کرده، چنان‌که در قرون متمادی از پالایة تصوف و نظام‌های فکری درویشی گذر کرده‌است و در این تطور، همواره دستخوش قبض و بسط بوده‌است. علائم و نشانه‌هایی کم‌سو و ضعیف از عاشورا را در پس این قبض و بسط‌ها شاهد هستیم. در عین حال، به‌رغم ضعف اندیشه و فلسفه و دانش دینی، همچنان دل‌ها متوجه آن حقیقت بزرگ و تاریخی است و نام امام حسین(ع) و اصحاب او، به‌ویژه ابوالفضل العباس(ع) آرام‌بخش جان‌ها و ملجاء فکری و اعتقادی مردم در آلبانی است و مؤمنان از عمق وجود به پیشگاه سالار شهیدان ارادت می‌ورزند و ادای احترام می‌کنند.

از دیرگاه، یعنی زمانی که هنوز فرهنگ و سنن عاشورایی نمایی از حقیقت بر چهره داشت و محتوای حرکت‌آفرین آن باقی بود، نعیم فراشری پرچم‌دار اندیشه و تفکر عاشورایی اقدام به نگارش ماندگارترین اثر تاریخی خود به نام «کربلا» نمود و با این اقدام سترگ، بستر ماندگاری و بقای سنّت عاشورا را در حوزة تمدنی ایلیری فراهم آورد.

این کتاب 336 صفحه‌ای در کنار کتاب ارزشمند مرثیة حسنین که هنوز نسخة اصلی آن از کتابخانة ملّی استانبول بیرون نیامده، نقل دقیق و مقتل معتبر عاشوراست. کتاب کربلا که به سبک شاهنامة فردوسی و حماسی سروده شده، دیوان شعری نعیم است که حماسة ادبی ملی آلبانی نیز به حساب می‌آید. کتابی که جایگاه خاصی در عرصة ادبیات زبان شیبت دارد و عموم ادبا و اندیشمندان پس از خود را تغذیه نموده و آثار تولیدشده در یک قرن اخیر، خود وامدار کتاب کربلای نعیم فراشری در حوزه‌های گوناگون ساختار ادبی هستند. وی در این کتاب می‌کوشد اندیشه و تفکر اهل بیت(ع) را به بهترین شکل به مخاطب منتقل نماید. چنان‌که از تاریخ اسلام در قالب رخدادهای پیشینی و از جریان‌های اجتماعی جهان اسلام پس از عاشورا در قالب رخدادهای پسینی غافل نمی‌ماند و مخاطب را به سیر و سیاحت در فرایند رخدادهای پیشین، پسین و متن حادثه می‌برد تا با هویت دینی و تاریخی خویش آشنا گردد. شاید بتوان گفت در حوزة عاشوراپژوهی کتاب کربلا جدی‌ترین و قوی‌ترین اثری است که به زبان آلبانیایی نگارش یافته‌است و از هویت دینی مردم، نه فقط در آلبانی، بلکه در کلّ منطقة بالکان حفاظت کرده‌است و طریقت‌های علوی، به‌ویژه بکتاشیان را از پشتوانة نظری و تئوریک برخوردار نموده‌است.

m آداب و رسوم ایام ماتم

مرثیه‌خوانی در روزهای قبل از عاشورا رایج است و این روزها و مراسم مرثیه‌خوانی را «ماتم» خوانند. مراسم و برنامه‌های اصلی در روز عاشورا برگزار می‌شود، اما روز عاشورا را «روز ماتم» نمی‌دانند، بلکه به یکدیگر تبریک می‌گویند! با این توجیه که در این روز حق بر باطل پیروز شده‌است. لذا در روز عاشورا برخلاف روزهای قبل، برنامه‌ها رنگ و بوی جشن دارند. در ایام ماتم، اشعار غمناک و سوزناکی می‌خوانند که عموماً باباها از دیرباز سروده‌اند و یا از شیوخ به یادگار مانده‌است. در این اشعار و گفتارهای دکلمه‌گون، تاریخ و داستان کربلا بازگو می‌شود. طریقت‌های رفاعیه، قادریه و خلوتیه پس از مرثیه‌خوانی بین عموم مردم، در مجلس محدودتری که با حضور خواص، درویش‌ها و باباها تشکیل می‌شود، حرکت‌های صوفیانه را چاشنی مراسم می‌کنند و هوهوی درویشانه و خوانش اسماء‌الله را همراه با دف، ضرب دایره و.... به اجرا می‌گذارند، گرچه گاهی همین حرکات در جمع عمومی هم اجرا می‌شود. در طریقت بکتاشیه، پس از مراسم اصلی روز عاشورا، برنامة دیدار با بابا و دست‌بوسی، ابراز ارادت و تبریک برگزار می‌شود و نذورات و هدایای خود را در این دیدارها به بابا تقدیم می‌کنند.

m رسم عاشوره‌پزی در آلبانی

شب عاشورا در تکایا اقدام به پخت‌وپز عاشوره می‌کنند. عاشوره، چیزی شبیه به حلیم در ایران است که با همان مختصات و با همان شیوه و ابزار پخته می‌شود، مگر اینکه عاشوره بدون گوشت است و از همان ابتدا آن را شیرین می‌کنند. سپس بین مؤمنان توزیع می‌شود. البته به جای گوشت از مغز گردو و مغز پسته استفاده می‌شود.

سنّت عاشوره‌پزی در تمام تکایای بکتاشیه، خلوتیه و طریقت‌های دیگر مرسوم است. البته گاهی این سنّت را خیرین و بانیان در فضای باز خارج از تکیه اجرا می‌کنند. از دیدگاه مردم و مؤمنان، خوردن سالانة یک بار عاشوره، آن هم در روز عاشورا، تضمین سلامت، رفع حاجت و برکت محسوب می‌شود. اهل سنّت نیز به شکل محدود عاشوره می‌دهند، همچنان‌که مسیحیان نیز در استفاده از عاشوره مشارکت دارند و گاهی همراه با مسلمانان برای گرفتن عاشوره به تکایا مراجعه می‌کنند.

m آداب عمومی سنّت عاشورا

با فرارسیدن محرم و روز عاشورا مردم تغییری در رنگ لباس خود نمی‌دهند و کسی لباس مشکی نمی‌پوشد و اصلاً از رنگ سیاه در تکایا و معابر عمومی یا منازل استفاده نمی‌شود. بکتاشی‌ها از پرچم امام حسین(ع) که به رنگ قرمز است، استفاده می‌کنند و این پرچم را در تکیه نصب می‌کنند. در ایام محرم، به جای سلام کردن، وقتی با بابا یا شیخ مواجه می‌شوند، می‌گویند: «یا امام». بابا هم در جواب می‌گوید: «یا حسین». بکتاشیان در خلوت خود بر یزید هم لعنت می‌فرستند. هرگاه بخواهند کسی را به بدی یاد کنند، به جای به‌ کار بردن الفاظ رکیک، او را به یزید نسبت می‌دهند و می‌گویند: یزیدی یا معاویه‌ای. در 10 روز محرم سعی می‌کنند آب نخورند و از دوغ یا نوشیدنی‌های رنگین استفاده می‌کنند. دوغ می‌خورند تا احتیاج بدن به آب رفع شود. در آلبانی، عاشوره و آب نخوردن در ایام 10 روز محرم، بسیار مهم و واجب تلقی می‌شود و حکم اصول دین را دارد. بعضی از باباها و قطب‌ها 40 روز به خلوت می‌روند و در خلوت خود چیزی نمی‌خورند، منزوی می‌شوند و با کسی ارتباط نمی‌گیرند. در تمام تکایا، مراسم ماتم برگزار می‌شود و تا یک ماه ادامه دارد و هر تکیه یک روز معینی مراسم ماتم را برگزار می‌کند. ابتدا تکیة مرکزی که متعلق به رهبر طریقت است، مراسم عاشورا را عهده‌دار می‌شود. سپس دیگر تکایا به نوبة خود این مراسم را برگزار می‌کنند.

در روز عاشورا و ضمن مراسم، شراب نمی‌خورند. بعضی‌ها که می‌خواهند مراعات حرمت عاشورا را نمایند، در ایام محرم، صورت خود را اصلاح نمی‌کنند. زنان مؤمن که «محبه» نام دارند و مردان مؤمن که «محب» نامیده می‌شوند، در این ایام آرایش نمی‌کنند و با حجاب (روسری سفید) در مراسم حاضر می‌شوند. التبه این نوع حجاب قبل از کمونیزم عمومیت داشت، اما پس از استقرار نظام کمونیستی حجاب، بسیار کمرنگ شده‌است.

در جلسات و مراسم‌ عموماً از کتب و آثار باباها و شیوخ برای مداحی استفاده می‌شود که بیشتر در قالب شعر هستند. حقیقة السعداء مرحوم فضولی و کتاب کربلای نعیم فراشری بیش از همة آثار دیگر مورد استفاده قرار می‌گیرد. به‌جرأت می‌توان گفت %۴۰ واژه‌ها و اصطلاحات در این مرثیه‌خوانی‌ها فارسی است. از مداحی، نوحه‌خوانی، روضه و سینه‌زنی، زنجیرزنی، بیرون بردن دسته و کلاً عزاداری به سبک ایران و دیگر کشورها خبری نیست.

چنان‌که اشاره شد، مراسم عزاداری در روزهای قبل از عاشورا، «ماتم» نام دارد، ولی برای روز عاشورا از لفظ «ماتم» استفاده نمی‌شود، بلکه در سال‌های اخیر، متأسفانه در روز عاشورا تحت تأثیر القائات بیرونی، مراسم به شکل جشن برگزار می‌شود، به این بهانه که روز پیروزی امام حسین(ع) است و باید شاد بود! در واقع، عاشورا روز پیروزی حق بر باطل است؛ چیزی شبیه عید فطر که پس از یک ماه توفیق بندگی عید فطر را جشن می‌گیریم. در روز عاشورا نیز مراسم بی‌شباهت به جشن و پایکوبی نیست. اخیراً رقص به سبک محلّی و سنّتی، با لباس‌های رنگارنگ از سوی زنان، دختران و پسران جوان اجرا می‌شود. گروه همخوانی همراه با انواع موسیقی‌های سنّتی و محلّی به اجرای برنامه می‌پردازند و در عین حال، بابا نیز برای عموم حاضران مرثیه‌خوانی می‌کند.

m سنّت روشن کردن شمع

بین طریقت‌ها مرسوم است که مؤمنان در شب‌ها و روزهای مبارک و یا زمانی که گرفتاری و حاجتی دارند، به تکایا می‌روند و بر مزار و تربت بابا و پیری که آنجا مدفون است، حاضر و به او متوسل می‌شوند و بدین منظور، شمعی روشن کرده، به دعا مشغول می‌شوند. در این حالت، از خداوند می‌خواهند که به حرمت آن پیر و بابا حاجت ایشان را برآورده سازد و با خدای خود درد دل کرده، خواسته‌هایشان را مطرح می‌کنند. این دعاها به زبان مادری ادا می‌شود و چنانچه حاجت‌روا و مشکل برطرف شد، وجهی را به تکیه‌ای که در آن شمع روشن کرده بودند، هدیه می‌کنند که این شمع‌ها نیز از فروشگاهی تهیه می‌شود که در هر تکیه بدین منظور ایجاد شده‌است و در شمع‌خانه که محل ویژه‌ای برای روشن کردن شمع است، از سوی نذرکننده روشن می‌گردد. روز عاشورا این سنّت با اهتمام بیشتر و به صورت گسترده‌تری انجام می‌شود؛ زیرا عاشورا را مناسب‌ترین زمان برای توسل به امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) می‌دانند.

m سنّت زیارت عباس علی(ع) در کوه تومور

از دیگر سنّت‌های رایج و پررونق عاشورایی در آلبانی، مراسم «عباس‌علی: عباس‌بن علی(ع)» است که به نوعی از سنّت‌های کهن و ملّی به حساب می‌آید. مراسم مذکور در کوه تومور برگزار می‌شود که در 171 کیلومتری تیرانا (پایتخت) و در جنوب شرقی آلبانی واقع است. کوه تومور با ارتفاع 2417 متر از سطح دریا یکی از مناطق کوهستانی و برف‌گیر آلبانی است. در بالای بلندترین قله که 20 کیلومتر از نقطة صفر فاصله دارد، به گمان عموم مردم، آرامگاه حضرت ابوالفضل العباس(ع) قرار دارد.

کوه تومور و تربت عباس علی امروزه یکی از زیارتگاه‌های مهم بکتاشی در آلبانی است و مردم در ایام معینی از سال به این مکان مقدس مراجعه و تربت عباس علی را زیارت می‌کنند و قرن‌ها این سنّت و این مکان با همین نگاه مورد توجه عموم مردم بوده‌است و در عین حال، کلیسای ارتدکس آلبانی نیز مدعی است که این مکان زیارتی متعلق به مسیحیان است و کوه تومور محل دفن حضرت ابوالفضل(ع) نیست، بلکه قبر یکی از قدیسان مسیحی است که در دورة امپراطوری بیزانس در آنجا دفن شده‌است و برایش بنایی ساخته‌اند و متعلق به کلیسای ارتدکس است. شاید به همین سبب و نیز به دلیل وجود چنین ذهنیتی، مسیحیان نیز کم و بیش در این محل حاضر می‌شوند و تربت عباس علی(ع) را زیارت می‌کنند و همانند مسلمانان اقدام به زیارت و قربانی و روشن کردن شمع می‌نمایند، اما به احترام مقام عباس علی(ع) از قربانی کردن خوک خودداری می‌کنند.

20ـ25 آگوست هر سال زمان زیارتی و برگزاری مراسم عباس علی است. زائران پس از رسیدن به دامنة سلسله جبال خشک و سرد تومور، فاصلة 20 کیلومتری از نقطة صفر تا قلة نهایی را که محل زیارتی عباس علی است، باید پیاده طی کنند. البته گاهی بخشی از این مسیر را سواره طی می‌کنند. حرکت مردم به صورت خانوادگی، همراه با فرزندان کوچک و بزرگ و یا حتی کودکان که بر دوش و شانة پدر سوار هستند و یا افراد مسنّی است که قربانی را بر پشت می‌گیرند و تپه‌ها و قله‌های صعب‌العبور را پیاده به عشق زیارت حضرت ابوالفضل(ع)، به‌رغم کبر سنّ و ضعف جسمی، به سختی و با مشقت طی می‌کنند و یا جوانانی که در گروه‌های چندنفره طبق قرار قبلی با هم صدها کیلومتر راه را طی کرده‌اند و اکنون در دامنة کوه تومور با شوق به سمت زیارتگاه گام برمی‌دارند، از جمله مناظر و صحنه‌های تماشایی است که هر بیننده‌ای را به تأمل وامی‌دارد که از پس صدها قرن، اکنون عاشورا و شهدای کربلا در عصر حاکمیت مدرنیته، در این نقطه از قارة سبز چه صحنه‌ها که می‌آفرینند و چه دل‌ها که جذب می‌کنند. در این سفر، برنامة یک زائر آلبانیایی چنین است که ابتدا به زیارت تربت رفته، سپس قربانی کرده، نذر خود را ادا می‌کند و پس از آن شمع روشن می‌نماید. بالأخره روز 23 آگوست در مراسم اصلی که به صورت دسته‌جمعی برگزار می‌شود، شرکت می‌کند. طبق آماری که مرکز جهانی بکتاشیه در سال 1395 منتشر کرد، بیش از یازده هزار قربانی (اعمّ از گوسفند و گاو) در مراسم عباس علی ذبح شد. رسم بر این است که گوشت قربانی را بین نزدیکان و خویشان تقسیم می‌کنند و بسیاری نیز در همانجا با گوشت قربانی غذا طبخ و خانوادگی مصرف می‌کنند؛ زیرا بعضی از زائران به مدت 5 شبانه‌روز در زیارتگاه عباس علی چادر می‌زنند و می‌مانند.

m مراسم اصلی و عمومی ایام زیارتی عباس علی

پس از زیارت تربت، ادای نذر، قربانی و روشن کردن شمع، اکنون نوبت به اجرای اصلی‌ترین بخش برنامه‌های زیارتی مقام عباس علی فرامی‌رسد که در روز 23 آگوست و سومین روز از ایام زیارت است. در این روز، تجمع بزرگ مردم با حضور باباها و درویش‌ها خواهد بود و در تکیه باباعلی تومور مشهور به تکیة عباس علی، مراسم دعا، ذکر و مولودی‌خوانی برگزار می‌شود که رهبر جهانی بکتاشیه، بابا ادموند ابراهیم آی، مسئولیت اجرای مراسم را به عهده دارد. وی از فضائل، خصوصیات، شجاعت و وفای حضرت عباس(ع) مطالبی را برای حضار بیان می‌کند. آنگاه مجموعه‌ای از برنامه‌های متنوع، اعمّ از موسیقی، رقص سنّتی و هنرهای نمایشی به وسیلة هنرمندان به اجرا درمی‌آید. سپس با سخنرانی برجسته‌ترین مهمان که معمولاً رئیس‌جمهور است، مراسم پایان می‌پذیرد و جمعیت انبوه آرام‌آرام کوه تومور را به قصد بازگشت به وطن خود ترک می‌کنند. این مراسم که هرساله با شکوه خاص برگزار می‌شود، میزبان شخصیت‌های فرهنگی و هنری، مقامات ارشد دولتی و رهبران مذهبی و گاه سفرا و مقامات خارجی است. در این مراسم سنّتی، حدود 500 هزار نفر زائر شرکت می‌کنند.

m دیگر آداب و معتقدات

v سنّت تکیة خوب و تربت خوب همچنان بین مردم باقی مانده‌است. معمولاً به تکیه‌ای که بابای باکرامت دارد و مردم معجزات و کراماتی از او دیده باشند و به صداقت، زهد و درستی او ایمان داشته باشند، آن تکیه را تکیة خوب تلقی می‌کنند و بیشتر به زیارت تربت آن می‌روند که تربت و تکیة عباس علی در نگاه مردم یکی از خوب‌ترین‌هاست.

v وقتی مردم در ایام محرم به سَرِ مزار باباها می‌روند و یا وقتی در زیارتگاه عباس علی حاضر می‌شوند، دعا می‌خوانند. دعاها عموماً به زبان شیبت (زبان آلبانیایی) خوانده می‌شود. لفظ «الحمدلله» فراوان تکرار می‌شود، بعضی چهار قُل و به‌ویژه سورة اخلاص را می‌خوانند.

v مردم از بین شهدای کربلا فقط با امام حسین(ع) و ابوالفضل العباس(ع) آشنا هستند، با دیگر شهدای کربلا آشنایی چندانی ندارند. البته باباها و افراد اندکی که کتاب کربلا را می‌خوانند و یا مطالعات دینی دارند، از این قاعده مستثنی هستند.

v شبکه‌های مختلف رادیویی و تلویزیونی و به­ طور کلّی، رسانه‌های جمعی و نیز نهادهای رسمی، اعمّ از فرهنگی، هنری و غیره در طول محرم هیچ برنامه‌ای ندارند، در حالی که برنامه‌های خاصی را در ماه رمضان به اجرا می‌گذارند؛ به عنوان نمونه، مرکز جهانی بکتاشیه 30 شب برنامة تلویزیونی متناسب با ماه مبارک رمضان برگزار می‌کند که شخص بابا موندی و دیگر باباها از آلبانی، مقدونیه، کوزوو و مونته نگرو در برنامه حاضر می‌شوند و پیرامون مسائل دینی گفتگو می‌کنند. حتی تنها شبکة اسلامی که در ماه رمضان اذان پخش می‌کند، در ماه محرم برنامه‌ای ندارد! چنین پرهیز و انفعالی ناشی از سیاست‌های کلان دولت است که به عنوان نامزد ورود به اتحادیه، خود را ملزم به رعایت استانداردهای اعلام‌شدة اروپایی می‌داند.

v مردم کوچه و بازار وقتی می‌خواهند قسم یاد کنند، معمولاً از نام خداوند و حضرت ابوالفضل(ع) استفاده می‌کنند و می‌گویند: «به عباس‌ علی» یا «قسم به عباس ‌علی». وقتی هم که می‌خواهند دعا کنند، می‌گویند: «عباس ‌علی برای شما نور باشد» و یا «عباس ‌علی برای شما یار و یاور باشد». این قسم‌ها در میان بکتاشیه رایج است.

‌v استفاده از تصاویر ائمه(ع)، به‌ویژه امام حسین(ع) و ابوالفضل العباس(ع) در تکایا و مناسبت‌ها، به‌ویژه در ایام محرم، جزء لاینفک سنّت‌های علوی و از جمله، بکتاشیه است. خانه‌ها و هر نقطه‌ای که به گونه‌ای متعلق به یک بکتاشی است، تصویری از امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل (ع) در آن دیده می‌شود و مردم به تصویر حضرت ابوالفضل(ع) علاقة خاصی دارند، به گونه‌ای که گاه تصویر ایشان را بر تصویر امام حسین(ع) ترجیح می‌دهند.

v مراسم زیارت قدمگاه از دیگر ویژگی‌ها و آداب کوه تومور است. پایین‌تر از تکیة عباس‌ علی ساختمان کوچکی وجود دارد که قدمگاه حضرت عباس(ع) را در بر گرفته‌است. مردم برای زیارت و تبرک به این بقعه مراجعه و جای پای آن حضرت را زیارت می‌کنند.

کد خبر 354

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 0 =