دکتر مارکوس ریتر ،پژوهشگر نامآشنا و استاد رشته تاریخ هنر اسلامی در دانشگاه وین است که سالیان متمادی در حوزه تاریخ هنر کشورهای اسلامی خصوصا ایران مشغول پژوهش و تدریس در این حوزه بوده است. او متولد سال 1968 درآلمان است.
رایزنی فرهنگی ج ا. ایران دروین در راستای تحقق پروژه "گفتگو با ایران شناسان مقیم اتریش " مصاحبه ای با ایشان انجام داده است که ماحصل آن را در ادامه می خوانید .
بنده دکتر مارکوس ریتر هستم . دکتری در رشته تاریخ هنر اسلامی. رساله دکتری من یک موضوع ایرانی مربوط به معماری اوائل دوره قاجار بود ، معماری مساجد و مدارس دوره قاجار تا نیمه قرن نوزدهم . یکی از دلایلی که باعث شد بنده این موضوع را انتخاب کنم این بود که تا آن موقع در این خصوص تحقیقی نکرده بودم و در 25 سال گذشته درباره معماری دوره قاجار در ایران و در عرصه بین الملل کار علمی صورت نگرفته بود و دلیل دیگر این بود که به موضوعات مربوط به ایران علاقه زیادی داشتم . برای نوشتن رساله دکتری به مدت یک سال دردانشگاه تهران و موسسه دهخدا مشغول تحصیل بودم . ایران در آن زمان با ایران کنونی خیلی تفاوت دارد .
بعد از اخذ مدرک دکتری یک مدت کوتاه در دانشگاه فرانکفورت آلمان تدریس کردم و بعد از آن آقای دکتر فراگنر که مدیریت موسسه ایران شناسی در آکادمی علوم اتریش را به عهده داشتند مرا دعوت کردند که در آن موسسه فعالیت داشته باشم و بنده از سال 2004 تا سال 2010 در آن موسسه مشغول پژوهش و فعالیت بودم ،در این مدت کارهای پژوهشی در مورد دوره صفوی و قاجار انجام دادم به طور مثال دیوارنگاری قیصریه در اصفهان که از دوره شاه عباس اول است و کتیبه های فارسی با اشعار حافظ ، معماری دوره قاجار در ارمنستان و......
همچنین در آن دوره تحقیق در مورد هنر ایران در قرون وسطی مخصوصاً دوره سلجوقیان و ایلخانیان و یک پروژه در مورد پارچه های دوره ایلخانیان را شروع کردم ، چون در وین یک پارچه بزرگ از حریر و طلا هست که از لحاظ تاریخ هنر بسیار مهم است زیرا فقط این پارچه ازآن دوره باقی مانده است و این پارچه در دوره ابوسعید ایلخانی تهیه شده و 30 سال بعد از فوت ابوسعید این قطعه پارچه از ایران به اروپا آمده است .با بررسی بر روی این پارچه می توانیم در مورد انتقال فرهنگ و روابط فرهنگی بین اروپا و ایران در قرون وسطی تحقیقات بیشتری انجام دهیم .
در سال 2010به عنوان پروفسور تاریخ هنر اسلامی در دانشگاه زوریخ سویس مشغول به کار شدم ، در همان سال ها جایزه فارابی از طرف ایران به خاطر تالیف کتاب " معماری دوره قاجار " به من تعلق گرفت .
در سال 2012 دانشگاه وین از بنده دعوت کرد ودر رشته تاریخ هنر اسلامی مشغول تدریس شدم . ما روابط و همکاری خوبی با دانشگاه های ایران داریم و در سال های گذشته دو تفاهم نامه با دانشگاه تهران و دانشگاه شهید بهشتی امضا کردیم .
من در حال حاضر بیشتر وقتم صرف تدریس هنر ایران می شود و هر دو سال سفرهای دانشجویی به ایران داریم و به شهرهای مختلف از جمله اصفهان ، خراسان و ..... سفر می کنیم .
تاریخ هنر از نظر سیستماتیک یک سنت قوی در اروپا است ، این رشته البته از منظر پژوهش در باره تاریخ هنر اروپایی در قرن 19 میلادی به وجود آمده است و آهسته آهسته به هنر سایر کشورها پرداخت . در کشورهای اسلامی این دیدگاه وجود دارد که تاریخ هنر و باستان شناسی را فقط در مورد همان کشور بررسی می کنند یعنی یک نگاهی که مختص به تاریخ همان ملت است ، مثلاً دانشجویان ایرانی ، هنر و باستان شناسی سرزمین ایران را می خوانند و پژوهش ها بیشتر درباره هنر و باستان شناسی ایران انجام می شود .
باید به این موضوع دقت کنیم که به طور مثال تاریخ هنر دوره ایلخانیان تنها در ایران نبوده و باید بدانیم که دوره ایلخانیان در این زمان خاستگاههای دیگری هم داشت مثل عراق و آناتولی . اما روابط هنری بین ایران ، عراق و آناتولی در خود ایران کمتر بررسی می شود . این روابط هنری در آن زمان خیلی مهم بودند . هنرها و هنرمندان در حال تعامل با یکدیگر بودند ، به طورمثال انتقال هنر ها از تبریز به بغداد و یا از قونیه به تبریز .
تحقیق در مورد روابط هنری بین کشورها علاقه مندان کمتری در ایران دارد . ما باید تلاش کنیم که تمام عرصه های تاریخ هنر اسلامی را به دانشجویان ارائه کنیم .
نظر شما