روزنامه انگلیسی زبان سیتیزن در تانزانیا مقاله آقای جاناتان پاور (Jonathan Power) در مورد مذاکرات هسته ای ایران و غرب را در روزنامه دیجیتال خود منتشر کرد.
متن مقاله به به شرح زیر است.
به نظر میرسد مذاکرات بر سر تواناییهای احتمالی ایران در ساخت بمب هستهای در بلاتکلیفی گیر کرده است. دیروز یک بار دیگر شروع کردند. با توجه به تعهدات مفصلی که ایران در توافقی که توسط دولت باراک اوباما، رئیسجمهور باراک اوباما، قبل از خرابکاری دونالد ترامپ، انجام شد، زمانی که جو بایدن، رئیسجمهور جو بایدن تصمیم به احیای آن میگرفت، تنها باید یک پرش، پرش و جهش برای دستیابی به توافق نهایی باشد. .
در واقعیت آنقدرها هم آسان نبوده است. در طول سالیان متمادی، ایالات متحده، اکثر اوقات، با همدستی اروپا، کل بحران طولانی مدت را ساخت و دستکاری کرد و درست به انقلابی که شاه را در سال ۱۹۷۹ سرنگون کرد، برمی گردد. آسان نیست. این فقط نظر من پس از ۳۰ سال پیگیری این موضوع نیست. گراهام فولر، معاون سابق شورای اطلاعات ملی ایالات متحده، نوشتههای بسیار آگاهانهاش در این زمینه را میتوان به راحتی در گوگل یافت.
در کتابی به نام «بحران تولیدی» نوشته گرت پورتر، روزنامهنگار تحقیقی زیرک، سرپوش از تلاش ایالات متحده، اغلب با تبانی با اسرائیل، برای به گوشهنشینی ایران برداشته شد و در عین حال از هرگونه تلاش ایران برای حل مناقشه اجتناب کرد.
اما قبل از پرداختن به آن، میخواهم یک نکته را در مورد مفهوم اخلاقی اسلامی بیان کنم. آیتاللههای خمینی و خامنهای، روحانیون و رهبران عالی رتبه کشور، بارها به صراحت اعلام کردهاند که ساخت بمب هستهای در کشورشان خلاف اعتقاد و فقه اسلامی است.
باور این موضوع برایم سخت نیست. در جریان جنگ تلخ و وحشیانه با عراق صدام حسین در سال ۱۹۸۰، زمانی که ایران ۲ میلیون نفر را از دست داد، ایران از استقرار تسلیحات شیمیایی خودداری کرد، حتی اگر عراق این کار را انجام داد. آنها نیز غیر اسلامی تلقی می شدند. ایران در اخلاق خود ثابت قدم بوده است. اعمال مذهبی ایران امروز تقریباً به همان اندازه از دولت اسلامی یا طالبان افغانستان فاصله دارد.
ایالات متحده در اخلاق غربی خود سازگار نبوده است، چه بر اساس اعتقاد مسیحی و چه ارزشهای سکولار کنونی. این کشور - مانند برخی از کشورهای اروپایی - تسلیحات و اطلاعات پیشرفته ای را در اختیار عراق صدام حسین در طول جنگ طولانی اش با ایران قرار داد.
پورتر که در زمان دولت اوباما نوشته بود، در کتاب خود به نکات مخربی اشاره کرد:
• در سال ۲۰۰۴، رئیس جمهور جورج دبلیو بوش (جوانتر) به صراحت از تایید توافقی بین ایران و بریتانیا، آلمان و فرانسه که ایران را به حداقل برنامه هسته ای متعهد می کرد که تهدیدی برای اشاعه محسوب نمی شد، خودداری کرد. این بوش بود که با هدف "تغییر رژیم" به این رابطه سم تزریق کرد. به همین دلیل او با سازش مورد مذاکره اروپا مخالفت کرد.
• یک شکست سیستماتیک در اطلاعات سیا وجود داشت که به موازات اطلاعات گمراه کننده مبنی بر اینکه عراق دارای تسلیحات هسته ای است، به بوش اجازه داد تا از تصمیم خود برای جنگ با عراق خلاص شود. او یافته های برآورد اطلاعات ملی خود در سال ۲۰۰۷ را نادیده گرفت که به این نتیجه رسید که ایران تحقیقات تسلیحات هسته ای خود را در سال ۲۰۰۳ متوقف کرده است.
• پرونده معروف «اطلاعاتی» که توسط آژانس در سال ۲۰۰۹ منتشر شد و «ثابت کرد» که ایران درگیر کارهای مخفیانه تسلیحات هسته ای است، عمدتاً از اطلاعات ارائه شده توسط اسرائیل تشکیل شده بود. سیا هرگز آن را نپذیرفت.
• این رئیس جمهور بیل کلینتون بود که سیاست ایالات متحده در قبال ایران را با اسرائیل هماهنگ کرد. با این حال، مقامات ارشد اطلاعاتی اسرائیل با هشدار عمومی اسحاق رابین و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیرانی که از هر استدلالی برای تحقیر ایران استفاده کردند، صحبت نکردند.
اکنون، در دوران ریاست جمهوری جو بایدن، ایالات متحده با دشواری های فراوان در تلاش است تا رابطه اعتمادی را با رهبران ایران احیا کند. اما اگر بخواهد آنها را متقاعد کند که سیاست آمریکا واقعاً تغییر کرده است، باید خیلی بیشتر به سمت موضع ایران خم شود. قابل درک است که ایرانی ها نسبت به لغو توافق برای بار دوم توسط ایالات متحده در تاریخ آینده محتاط هستند. چه کسی می تواند آنها را سرزنش کند؟ همانطور که فرمانده سابق ارتش ایالات متحده، ژنرال کالین پاول، زمانی گفت: "اگر دیگ را در مغازه چینی فروشی بشکنید، این شما هستید که باید برای تعویض آن هزینه کنید." تنها در این صورت است که توافق نهایی حاصل خواهد شد و ترس از بمب هسته ای ایران از بین خواهد رفت.
لینک خبر :
https://www.thecitizen.co.tz/tanzania/oped/misleading-the-world-on-iran-s-bomb--۳۶۶۶۵۴۰
نظر شما