در آستانه یکمین سالگرد به قدرت رسیدن دولت ائتلاف امید مالزی به رهبری ماهاتیر محمد نخست وزیر این کشور، هفته پیش، سایت خبری و تحلیلی استار مالزی، یک گفتگوی صریحی با محمد ماهاتیر انجام داده و در آن به چالشها، دستاوردها، نقاط قوت و ضعف و اختلافات جدی دولت این کشور بویژه شخص ماهاتیر محمد با دربار پادشاهی این کشور و سلاطین ایالتها را مطرح و با با ماهاتیر محمد در میان گذاشته و نخست وزیر نیز با صراحت لهجه همیشگی خود به سئوالها پاسخ داده و دیدگاههای خود را مطرح نموده است. متن مصاحبه در پی می آید.

متن مصاحبه:

در حال حاضر، میزان کار او در مقایسه با دور اول نخست وزیریش، سه برابر بیشتر شده است. تون دکتر ماهاتیر محمد، ، در حال حاضر بار بیشتری را برمیدارد.

اکنون که یک سال از استقرار دولت جدید گذشته است آیا هنوز به خاطر مشکلات کشور کم خواب هستید ؟

خب، گاهی اوقات، بله، اما هنوز برای حل و فصل مشکلاتی وجود دارد. برخی از مشکلات عمده حل و فصل شده است.

با گذشت یک سال، با توجه به برنامه های شما، ما در مسیریم؟

من می خواهم بگویم ما باید سریعتر حرکت کنیم، ما باید بتوانیم سریعتر پیش برویم، اما وقتی با کمبود بودجه  برخورد می کنیم، محدودیت های زیادی وجود دارد. شما اگر پول قرض بگیرید و پرداخت نکنید، ورشکست می شوید. کشورها به ورشکستگی رسیده اند اما ما از آن عبور کرده ایم. اقتصاد هنوز با چهار درصد رشد می کند. این برای من، دستاورد است، زیرا با وجود این واقعیت که ما باید با مشکلات زیادی روبرو شویم، اقتصاد کشور هنوز خوب عمل می کند. و آنچه مهمتر است – افزایش تجارت با امریکا است . آنها در طول دوره ای که ما دولت را به دست اوردیم ، میلیاردها دلار سرمایه گزاری کرده اند  در نه ماه، آنها میلیاردها دلار در مالزی سرمایه گذاری کرده اند. من فکر می کنم سرمایه گذاری های دیگری هم وجود دارد. ممکن است روند پیشنهاد سرمایه گذاری کمی آهسته باشد. ما به اندازه کافی انجام می دهیم - ما سرمایه گذاری های زیادی جذب می کنیم.

آیا می توانید موفقیت ها و ضعف های اصلی پاکاتان را در یک سال گذشته نام ببرید؟

شماره یک - اینکه ما می توانیم به عنوان یک دولت ائتلافی خوب کار کنیم، این دستاورد است. شماره دو، ما با مشکل مالی روبرو شده ایم اما تأثیر زیادی بر مردم نداشته و رشد آن هنوز در حدود ۴ درصد است که نسبت به رشد های قبلی خیلی کم نیست. برای رسیدن به همه چیز، این برای من، یک موفقیت بزرگ است.

در  برخی از امور مالی مشکلاتی باقی مانهد. به دلیل فقدان امکانات خوب مالی، امور زیربنایی بسیاری وجود دارد که دولت باید انجام دهد، که دولت نمی تواند انجام دهد، زیرا هیچ پولی وجود ندارد.

 سوم، ما باید در مورد رتبه بندی های جهانی مراقب باشیم. به عنوان مثال، هنگامی که ما بیلیون رینگت را برای نجات شرکت فلدا  اختصاص می دهیم، سازمان های رتبه بندی جهانی می گویند که ما از کسری بودجه در امور مالی دولت رنج می بریم. ما باید نسبت به آنچه که انجام می دهیم و حتی آنچه که می گوییم مراقب باشیم.

به نظر می رسد بعضی از وزرا  مطالب و حرف های نا مناسب می گویند.

این سخن مخالفان هست. آنها عادت به انتقاد کردن دارند. هنگامی که شما در جبهه مخالف هستید، از دیگران انتقاد می کنید زیرا شما نیازی به انجام کاری ندارید. اما هنگامی که در دولت هستید، باید همه گفته ها را اجرایی کنید و البته، کار اجرایی  باعث می شود  انتقاد مردم از شما بیشتر شود ، حتی چیزهای ساده مانند ساختن پل سوم بین پنانگ و سرزمین اصلی.

این یک ایده خوب است، اما ما با اتهاماتی مبنی بر وجود فساد وجود مواجهه هستیم. یا اینکه گفته میشود وزیر دارایی در زمانی که سروزیر ایالت پینانگ بوده منقد ساخت پل بوده است و این اشتباه است و رفتارها و واکنش ها از جهات مختلف بر وعده ها و رفتارهای دولت تاثیر میگذارد .

آیا فکر می کنید در حال حاضر از پشتیبانی مناسب برخوردار هستید؟

کابینه بسیار حائز اهمیت است، باید بگویم، زمانی که اختلاف بین وزرا وجود دارد، آنها با توجه به دیدگاه های من مسئله را حا میکنند و این نشان از اتحاد است . به عنوان مثال، من پیشنهاد کردم که در کابینه باید روی مسایل رأی گیری شود، زیرا دو نظریه متفاوت در کابینه وجود دارد - آنها گفتند "هیچ  لازم به رای" نیست. من گفتم اگر رأی گیری نکنیم، چطور می توانیم تصمیم بگیریم که کدام یک را انتخاب کنیم؟ آنها گفتند، ما بر اساس آنچه شما  در نهایت میگویید تصمیم میگیریم . بنابراین وفاداری خوب (به نخست وزیر) وجود دارد.

این واقعیتی است که شما تجربه گذشته را دارید و بسیار با تجربه هستید. به نظر می رسد که در مورد مسائلی که توسط دولت تصمیم گرفته میشود نقش شما پر رنگتر است ؟

این ممکن است تصور شود، اما قبل از اینکه تصمیم بگیرم، باید دیدگاههای مختلف را  داشته باشم، زیرا افراد دارای تجربه بسیار مهم هستند. افراد جدید خیلی سریع یاد می گیرند.

آیا وقت کافی برای ارتباط و انتقال تجربه به  بی تجربه های کابینه را دارید؟

شما گفتید وقت زیادی ندارید!! من می خواهم بگویم وقت زیادی می گذارم. آنها (بی تجربه ها) می توانند نزد من بیایند و اغلب مرا  می بینند. حتی امروز صبح (وزیر دفاع) مت سبو  برای دیدار با من برای کمک به تصمیم گیری آمد. دیگران هم می دانند که هر زمانی که آنها بخواهند مرا ببینند، من هرگز رد نمی کنم.

برخی از آنها ملون هستند و نظرات متفاوتی دارند.  توصیه شما به آنها چیست؟

بعضی از آنها به عنوان وزیر دارای تجربه هستند. من نیاز به زمان بیشتری برای توضیح دادن برای آنها دارم به عنوان مثال، ما تصمیم گرفتیم که در زمان مشخص ، همه قراردادها را متوقف کنیم، اما اگر همه قراردادها را متوقف کنید، اقتصاد حرکت نخواهد کرد.

ما باید بلافاصله مشکلات را حل و فصل کنیم و تصمیم بگیریم. اما به دلیل کمبود تجربه، زمان کمی برای تصمیم گیری وجود دارد و اتلاف زمان داریم.

با توجه به کم تجربه بودن وزرای شما، بسیاری از مردم احساس می کنند که شما باید خودتان وارد عرصه شوید. آیا شما احساس می کنید که این امر یک بار اضافی است؟

اگر آنها در مورد هر چیزی مطمئن نباشند، به من مراحعه میکنند ، زیرا می دانند که من ااز تجربه  ۲۲ سال به عنوان نخست وزیری برخوردارم. پس، می توانم آنها را به آنچه باید انجام دهند توصیه کنم. اما البته این بار سنگینی است. آنچه من در حال حاضر انجام می دهم، سه بار بیشتر از آنچه که من قبلا  زمانی که  برای بار اول نخست وزیر بودم انجام میدادم هست  .

من باید تمام روز کار کنم اگر آنها من را ناراحت نکنند، مشکلات زیادی برای حل و فصل وجود دارد و برخی از وزرای من به اندازه کافی با مشکلات آشنا نیستند. آنها نمیتوانند مسائل را  حل کنند، لذا نزد من میآیند

کار بسیار سنگینی است. بعضی از نامه ها که به من نوشته شده است -  من سه ماه بعد می توانم آنها بخوانم و (وقتی) میفهمم  چه می خواهند که زمان ان گذشته است . مردم از من میپرسند چرا من پاسخ نمیدهم من سعی می کنم پاسخ دهم اما نمی توانم کارم را بموقع تمام کنم. حتی در شب نیز افرادی هستند که نزد من می آیند یا باید کاردیگری را انجام دهم ، این بدان معنی است که من زمان برای اجراییات ندارم . من شرایط را  می دانم، در یک روز پنج کار مختلف برای انجام دادن بر روی میز من است ، اما من وقت ندارم. مردم مرتب مراجعه میکنند و می خواهند تا من را ببینند و بیش از حد طول میکشد و به همین دلیل من نمی توانم به خانه بروم. و در خانه، وقتی برمیگردم، هنوز هم بایدبرخی از کارها را انجام دهم.

در حال حاضر، بعد از یک سال به عنوان دولت منتخب، شما می گویید که وقتی می بینید گسیختگی در دولت وجود دارد، نمی توانید همه چیز را برطرف کنید و تنها بیانیه میدهید. ایا هنوز نمیتوانید همه چیز راحل کنید، آیا می خواهید مردم وقت بیشتری به شما دهند تا شما با حرفهایتان با انها بازی کنید ؟

هنگامی که ما بیانیه انتخاباتی ارائه کردیم ، درجایگاه اپوزیسیون بودیم و فکر نمی کردیم پیروز شویم. اکنون که حکومت می کنیم، باید مانیفست و بیانیه را تحقق بخشیم، اما احساس می کنیم که بعضی از آنها نمی توانند به راحتی حل شوند.

بعنوان نمونه، برای از برداشتن عوارض جاده ها، ابتدا باید بزرگراه ها را بخریم. آنها متعلق به بعضی از شرکتها هستند و اینکار برای ما میلیاردها هزینه خواهد داشت . هنگامی که خریدیم و عوارض را برداشتیم، شما باید جاده ها را تعمیر کنید، جاده ها را تعمیر کنید، به جاده ها اضافه کنید، از کجا پول می آورید؟ بنابراین، اجرای این قول را بسیار دشوار می کند.

آیا ائتلاف امید قبل از انتخابات در مورد وعده هایی که می داد  فکر نمیکرد ؟

در ائتلاف امید، من در این زمینه با تجربه تر هستم. من اشاره کردم که دشوار خواهد بود، اما مدتها پیش وعده داده بودند که تلفات را از بین ببرند. بنابراین، آنها می خواستند به وعده دادن های خود ادامه دهند.

شما حتی قبل از انتخابات عمومی نیز می دانستید که این وعده ها غیر ممکن بود. آیا دولت باید در انتخابات برنده میشد؟

خیلی خوب می دانستم، چون این تجربه را داشتم. من می دانم چقدر هزینه برای ساخت یک جاده نیاز است- ما مجبوریم  بودجه  ان را تأمین کنیم . اما آنها فقط در مورد محبوبیت فکر می کردند، نوعی تفکر سوسیالیستی - این نوع تفکر کار نمی کند در عمل.

شما بسیاری از کشورها را دیده اید که سوسیالیسم مغروری بودند، اما در نهایت آنها را رها کردند؛ زیرا باید منبع درآمد داشته باشی. اما اگر شرکت ها و همه چیز را بردارید، و اگر ندانید که چگونه آن را به درستی اجرا کنید، هیچ سودی برای شما نخواهد داشت .

از سوی دیگر، اگر شما یک شرکت را خریداری کنید، کارگران تقاضا می کنند که پرداخت بیشتر و بهره وری بالاتر باشد، این چیزی است که تعیین می کند که آیا شما سود دارید یا نه. این جنبه در نظر گرفته نشده است.

خوب، هنگامی که شما در این منطقه تجربه می کنید، می دانید تا چه حد می توانید پیش بروید. اما آنها تجربه نشده اند. بنابراین، در تهیه پیش نویس مانیفست، وعده های زیادی داده شده است.

چگونه می توانیم بر این مشکل غلبه کنیم؟

به عنوان مثال، ما تاخیر در لغو قرارداردها داریم ، اما مشکلات دیگر وجود دارد. به عنوان مثال، ما  قراردادهایی داریم که مظنون به مشارکت غیر منطقی است . بنابراین، قراردادها را متوقف می کنیم. هنگامی که قراردادها را متوقف کنید، اولا، کار انجام نمی شود و بنابراین، تامین کنندگان و کارفرمایان تخلیه می شوند. می بینید، نمی توانید این کار را انجام دهید.

اگر برای مدت کوتاهی متوقف شوید، خوب است، اما ما هر قراردادی را مطالعه و پیشنهاد می کنیم که چه باید بکنیم. به عنوان مثال، ما می خواهیم آنها هزینه های قرارداد را کاهش دهند، اما از سوی دیگر، آنها به محدودیت های خود رسیده اند. آنها دیگر نمی توانند قیمت خود را کاهش دهند. بنابراین ما باید به عقب برگردیم و تصمیم بگیریم که آیا قیمت قرارداد را کاهش دهیم یا نه، یا قرارداد را ادامه دهیم.

وقتی شما از بیانیه خودتان خجالت می کشید، به نظر می رسد که  نظرات مخالفان را تایید کردید و به اشتباه خود اعتراف کرده اید.  با توجه به مطالبی که میگویید و با توجه به عدم تحقق وعده های دولت، نتایج سه انتخابات میان دوره ای را از دست دادید.  چطور میتوانید با این عملکرد مردم را که تصمیم به رأی دادن به مخالفان گرفتند اند راضی کنید؟

افرادی که از دولت قبلی به ما  انتقاد می کنند، به خوبی می دانند (که) آنها خودشان هم کاری را انجام نداده اند (به وعده های خود عمل نکرده اند). ولی به ما می گویند که این کار را نمی کنیم. در طول دوران گذشته همه اینها در کنترل کامل دولت بودند (اما) آنها هیچ کاری را که برای کشور خوب بود انجام ندادند.

به عنوان مثال، ما می گوییم ما حاکمیت قانون را میپذیریم .و در حال حاضر ما از آن پیروی می کنیم، هرچند درگیری ها و غیره رخ داده است. اما پیش از آن، آنها حتی در مورد حاکمیت قانون هم نگران نبودند. آنها اگر میخواستند کسی را دستگیر کنند، دستگیر می کردند.

چگونه می خواهید در چهار سال آینده آراء را به خودتان بازگردانید؟

ما معتقدیم که می توانیم اقتصاد را بازسازی کنیم و مردم شغل خواهند داشت و کسب و کارها بهتر عمل خواهند کرد.  بر این اساس، ما فکر می کنیم مردم فرصت دیگری برای ادامه برنامه های ما خواهند داد.

تون دایم زین الدین  شش ماه دیگر برای بهبود اقتصاد فرصت خواسته است. آیا این کافی است؟

در شش ماه، ما بسیاری از مشکلات عمده را برطرف خواهیم کرد. به عنوان مثال، ما می دانیم مشکل  ECRL (خط آهن ساحلی شرق) حل شده است. ما اکنون کارهایی را که برای  Felda لازم است انجام بدهیم انجام می دهیم، کارهایی در مورد سازمان حج انجام می دهیم و حالا  نیز پولی را که از ژاپنی ها قرض گرفته ایم، می توانیم پس بدهیم و  برخی از بدهی ها را نیز  پرداخت کرده ایم .

البته پول برای پروژه هاست، اما برای پروژه ها، ما از پولی که به خاطر پشتیبانی ژاپنی ذخیره شده است استفاده می کنیم. سپس پول خود را برای کاهش وام ها، به ویژه هزینه های بالاتری استفاده  میکنیم

شما به عنوان پدر نوسازی شناخته می شوید. اما این بار به نظر میرسد که کمی از ارزش و اخلاق فاصله گرفته اید آیا شما فکر می کنید که در حالی که شما مدرن شده اید، کمی فراموش کرده اید که اخلاق را درک کنید؟

بله، اما ما حکومتی را تصدیق نکردیم که وابسته به دادن پول آزاد به همه مردم برای ماندن بود . آنها برای مثال، حقوق ماهانه ۳۰۰ رینگت را میدادند. سپس ۴۵۰ رینگت داده شد. آنها پول را از جاهای دیگر درآوردند و به همین ترتیب دادند. ،

آنچه ما انجام دادیم، سعی کردیم مقدار پولی را که می توانستیم کاهش دهیم. به عنوان مثال، (برای) کارشناسی، به جای دادن ۴۵۰ رینگت، ما فقط ۱۰۰ رینگت می دهیم. اما آنها تبدیل به رشوه کرده بودند.

شما در برابر استفاده از دین برای پیشبرد اهداف سیاسی موضع داشته اید. با اندیشه های میانه روی شما  چطور دولت میتواند مصداق رحمه للعالمین باشد؟

در وهله اول، من یک "مسلمان میانه رو  نیستم. مسلمان باید از قران پیروی کند.  در قران همه چیز توصیه می شود  و همه ان خوب است اما ما پیروی از آنچه دین می گوید انجام نمی دهیم.

به نظر شما سوء استفاده از دین چیست ؟  به عنوان مثال، یک حزب طرف مقابل خود را بر اساس مذهب کافر بنامد ، شما نمی توانید این کار را انجام دهید، زیرا شما مجاز به محکوم کردن هر گروه به عنوان متجاوز نیستید مگر اینکه شواهد واضح وجود داشته باشد. نمیتوانید تنها براساس برخی از تصاویر یا چیزهایی که توسط مذهب ممنوع است ادعایی بر علیه کسی کنید. مذهب به شما اجازه نمی دهد که هیچ خدایی دیگری جز خداوند بپذیرید. اما آنها فقط به همین حکم بسنده نمیکنند و  به آن اهمیتی نمی دهند. آنها میلیون ها نفر را به عنوان کافر محکوم می کنند. این ایستادن در برابر دین و سو استفاده از دین است.

آنچه ما تلاش می کنیم  انجام دهیم این است که بگوییم دین واقعا چه می گوید نه انچه که مدعیان دین انجام می دهند. آن مذهب نیست.

به عنوان مثال، دو مرد چیزی را به سرقت برده اند. یکی چینی است و یکی مالایی است. دست مالایی را قطع میکنند  اما چینی ها به مدت دو ماه به زندان خواهند رفت؛ زیرا آنها نمی خواهند قانون اسلام  را در مورد غیر مسلمانان اعمال کنند. این ناعادلانه است و قرآن بارها گفته است: هنگامی که با عدالت قضاوت می کنید، مهم نیست که چه کسی هستید، بلکه فقط باید عدالت باشد. ما در حال مقابله هستیم - نه با اسلام واقعی، بلکه از سوء استفاده از دین، برای تقویت محبوبیت آنها، به ویژه افرادی که به اندازه کافی درباره مذهب نمی دانند برای رد کار اشتباهی که انجام داده اند.

گروه های خاصی تصور میکنند که  دارای مصونیت هستند و نفوذ آنها بالاتر از قانون اساسی (فدرال) است  و از ان سوء استفاده کرده اند. شما همیشه میگویید که قانون اساسی شامل تمام  زندگی است. چطور می خواهید این گروه ها را محدود کنید که بدون استفاده از دموکراسی پارلمانی از قدرت خود سوء استفاده کنند؟

این یک مشکل بزرگ است. اگر چه ما یک دموکراسی پارلمانی هستیم، برخی از مردم که دولت را اداره می کنند، کاملا فئودال هستند. آنها نمیتوانند بگویند چه چیزی اشتباه است، چیزی به آنها پیشنهاد می شود که اشتباه است - که علیه قانون است - اما آنها هنوز هم این کار را انجام می دهند تا به مقامات بالاتر برسند.

هنگامی که اعلام شد که مالزی معاهده رم را نمیپذیرد، شما بسیار ناراحت شدید. سعی کردید بعضی چیزها را بگوئید اما پراکنده . چرا؟

من ناراحت شدم زیرا این اولین بار است که کسی تلاش میکند از جایگاه سلطنت سوء استفاده کند تا دولت را نابود کند. این خیلی اشتباه است. اگر آنها مشکلی دارند ، می توانند از ما بخواهند. ما می توانیم آنچه را که درباره معاهده رم است، توضیح دهیم. در واقع، آنها به نحوی موافق اجرای  قانون اساسی نبودند.

به آنها اطلاعات اشتباه در مورد معاهده رم ( دادگاه کیفری بین المللی) دادند و توانستند بر مردم تاثیر بگذارند. سپس ما باید اطمینان حاصل کنیم که مردم همچنان از ما حمایت می کنند. در حال حاضر ما مجبور شدیم با پیوستن به معاهده رم مخالفت کنیم.

در نهایت، ما باید به مردم بگوئیم که این قانون با قانون اساسی ما مطابقت ندارد. قانون اساسی ما و قوانین ما اصل است و باقی می ماند. در صورتی که معاهده رم یک چیز بسیار جدی است و در مواردی همچونوقوع یک  قتل عام یا توقیف گسترده مردم، دادگاه بین المللی کیفری می تواند مداخله کند.

با توجه به محدود شدن مصونیت قانون اساسی و قدرت پادشاه، آیا هنوز قصر در امور دولتی دخالت می کند؟ آیا تغییرات قانون اساسی در سال ۱۹۹۳ بدون توجه به نیاز به اصلاح مجدد قانون اساسی صورت گرفته است ؟

وقتی دولت ها تغییرات ایجاد شده در قانون اساسی فدرال را قبول می کنند، باید بر اساس اصل حکومت مردمی استوار باشند. اما برای انجام این کار، شما باید افرادی داشته باشید که بتوانند به پادشاهان بگویند، مثلا این کار اشتباه است. این مخالف قوانین است. این برای کشور خوب نیست که عذر خواهی کنیم و بگوییم که این اشتباه است.

برای مثال، اگر پادشاه زمینی را تصرف و مصادره می کند، این عمل باید از طریق طی پروسه اداری و قانونی باشد. ولی مدیران جرأت نمیکنند جلو آن را بگیرند. بنابراین، زمین از مردم گرفته میشود، کارهای اشتباهی انجام شده - چیزهایی که خلاف قانون بودند. اما نیروهای انتظامی، قدرت اجرایی هیچکدام کاری انجام نمی توانند دهند. از این رو، در حال حاضر، یک دولتی حاکم است که تقریبا دموکراتیک نیست.

به عنوان مثال، قوانین اجرایی دولتی باید مورد تأیید پادشاه قرار گیرد، اما نباید اجازه دهیم که آنها انتخاب کنند؛ چرا که این افراد انتخاب شده دولت هستند که باید تصمیم بگیرند، اما آنها بسیار مایل به گفتگو نیستند. تا به حال. این روند خلاف مفهوم دولت فدرال بوده که از سوی مردم انتخاب شده و از طریق نمایندگان منتخب باید کشور را مدیریت کنند.

اما نماینده منتخب ( دولت) خود در مورد چیزی که قدرت او را تحت تأثیر قرار میدهد، تاثیر گذار نیست.  ما این مشکل را داریم و مردم در کل خوشحال نیستند. اما ما طبق این عادت  به صورت آشکارا انتقاد نمی کنیم. از آنجا که اگر ما این کار را انجام دهیم، ممکن است  به ضرر دولت شود. این یک مشکل است.

این ذهنیت مردم است که این  مقام( جایگاه پادشاه) مقدس است و این چیزی خارج از توان و اراده ماست و حتی اگر کارهای اشتباه انجام شود ما نمی توانیم چیزی بگوییم.

قبلا من سعی کردم این روند اشتباه را تصحیح کنم اما آنها عقب نشینی کردند. به عنوان مثال، ما یک دادگاه ویژه برای حاکمان ( دربار ساطنتی)ایجاد کردیم. از این قانون تنها یک بار استفاده شد (سال ۱۹۹۳)، اما بعد از آن هرگز استفاده نشده است.

چگونه می توانیم بر این مشکل غلبه کنیم؟

بخشی از وظیفه ای که من انجام می دهم این است که از قانون اساسی پیروی کنیم اما البته از سوی دیگر چیزهایی مانند (آنچه که در خصوص معاهده رم انجام شده است) لکه سیاهی شده است. در واقع باید بر روی چنین مواردی عمل کنیم، اما پس از آن، ما مشکل اجرایی را هم داریم، زیرا سازمان های دولتی اغلب تمایلی به انجام کاری ندارند. آنها به روش دیگری به مسایل نگاه می کنند.

آیا این ترس یا احترام است که مردم را مجبور می کند تا به عملکرد حاکمان مالایی رسیدگی شود ؟

باید بگویم ترکیبی از هر دو است. برخی از ترس های ذاتی وجود دارد که اگر آنها کار خود را انجام دهند و به دنبال اجتناب از آن باشند، چیزی به آنها بر می گردد. به عنوان مثال، اگر کسی توسط یک عضو از خانواده سلطنتی متحمل آسیب شده باشد، به جای اینکه به دادگاه برسد، سعی دارد جلوی عمومی شدن آن را بگیرد.

 آیا شما ضد سیستم پادشاهی نیستید ؟

من ضد سلطنت نیستم، اما شرایطی برای نظارت بر حق امتیاز دربار وجود دارد که باید اعمال شود. به عنوان مثال، از همان ابتدا، از زمان تنکو عبدالرحمان، گفته شد که آنها ( دربار سلطنت) نمی توانند کسب و کار کنند، اما آنچه در حال حاضر اتفاق می افتد این است که شواهدی وجود دارد که (آنها) توسط افراد وابسته به خود کسب و کار خصوصی انجام میدهند. فکر می کنم بعضی از آنها سرمایه گذاری مستقیم دارند، اما این اشتباه خودمان است؛ زیرا ما این موارد را افشا نمی کنیم و اقدامی انجام نمی دهیم.

من همیشه تصور می کردم که پادشاه کسی است که صرفا اعضای ارشد دولت را باید تصویب کند، اما به نوعی در حال حاضر، نه تنها  نظر پادشاه مهم است بلکه باید به شورای سلطنتی نیز برود.

در بعضی از ایالت ها، طرح های اقتصادی قبل از ارایه به دولت  به پادشاه ارائه میشود، آیا این درست است؟

او (حاکم) می تواند ببیند اما برای تایید نیست. حق اجرای هر چیزی با دولت مردمی است.

اگر دخالتی از سوی دربار وجود دارد، چگونه می توان آن را حل کرد؟

این یک مشکل است، باید بگویم، همانطور که می دانید، ما سعی کردیم قانون اساسی را تغییر دهیم که اگر حاکم یک برنامه و یا لایحه را تا دو ماه تأیید نکرد، خود به خود تبدیل به  قانون شود. این چیزی است که ما داریم پیگیری میکنیم. البته ما باید دو ماه منتظر بمانیم. این قانون زمانی تصویب میشود که دولت اکثریت دو سوم پارلمان را  داشته باشد. ما اکثریت دو سوم را نداریم. ما به حمایت اپوزیسیون در مجلس برای اصلاح قوانین نیاز داریم. و گروه اپوزیسیون همیشه با ما کنار نمی آید. حتی (برای) شناسایی و تصویب اینکه ایالات صباح و ساراواک و شبه جزیره مالزی سه طرف تشکیل دهنده مالزی هستند، نمی توانیم اکثریت دو سوم را به دست آوریم.

هنگامی که دفتر را ترک می کنید،  چه مالزیی را مایلید  ببینید چیست؟

از لحاظ عملکرد، کشور به وضوح و فیزیکی رشد کرده است. شما می بینید که مردم در حال حرکت به زمینه های جدید کسب و کار هستند، زیرا همه چیز تغییر می کند و پاسخ شما باید سریع باشد. امروزه شما در مورد هوش مصنوعی صحبت می کنید. شما باید چیزی را در مورد این موضوع بدانید، برای مردی که در موقعیت من قرار دارد، برای حل این مشکل یا استفاده از این فناوری. شما همچنین باید بخوانید. من وقت زیادی برای خواندن ندارم اما برای اینکه خودم را با آخرین فن آوری ها به روز نگه دارم مطالعه میکنم.

کد خبر 1181

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 17 =