فهرست
الف آموزش پیشدانشگاهی با مدارک داخلی.. ۱۵
ب آموزش پیشدانشگاهی با مدارک خارجی.. ۱۵
۹-فرهنگستان مرکزی هنر مالزی.. ۲۰
۱-۹-برنامههای مشترک دانشگاهی در سطوح کارشناسی ارشد و دکتری.. ۲۰
۱۰-ساختار نظام آموزشی-۱۹۵۷ مالزی ازسال استقلال تاسال ۱۹۹۶. ۲۱
۱۱-برنامههای جدید آموزشی.. ۲۳
۱-۱۰-قوانین آموزشی جدید بر اساس مصوبات سال ۱۹۹۶. ۲۴
۲-۲-آموزش رسمی زنان در مالزی.. ۳۳
الف-ثبتنام در مدارس ابتدایی و متوسطه. ۳۴
ب-ثبتنام زنان در آموزش فنی و حرفهای.. ۳۷
ج-پیشرفت تحصیلی زنان روستایی.. ۴۲
۳-۲-نتیجه پژوهش از ۱۹۵۷ تا سال ۲۰۰۰ در خصوص آموزشوپرورش زنان.. ۴۵
۳-پژوهش مدیریت زنان در رهبری آموزش عالی مالزی مدرن سال ۲۰۲۲. ۴۷
۳-۳-مسائل برابری جنسیتی در مالزی.. ۵۰
۴-۳-چالشهای پیش روی زنان مالزیایی برای تصدی پستهای برتر در موسسات آموزش عالی.. ۵۲
۴-وضعیت آموزشوپرورش زنان مالزی در سال ۲۰۲۲ منتهی به ۲۰۲۳ بر اساس منابع رسمی و اعلان دولتی ۵۹
عملکرد کلی ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﺎﻟﺰﯼدر سال ۲۰۲۲ منتهی به سال ۲۰۲۳. ۶۴
۲-۴-ﻋﻤﻠﮑﺮﺩﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ... ۶۵
امار حیاتی کشور مالزی در سال ۲۰۲۳. ۶۹
بخش اول
۱-ساختار آموزشی مالزی[۱] [۲]
از آنجائی که آموزش، در زمرهی اولویتهای اساسی دولت مالزی است؛ ازاینرو سالانه مبالغ کلانی از بودجه ملی به اهداف آموزشی این کشور اختصاص مییابد، تحصیل در مقاطع ابتدائی و متوسطه برای دانشآموزان ردههای سنی ۷ تا ۱۷ سال رایگان است. سن ورود به سال اول ابتدائی ۷ سالگی است. سن فارغالتحصیلی دانشگاهی نیز ۲۲ سالگی است. نظام آموزشی مالزی تمامی مقاطع آموزشی از مقطع پیشدبستانی تا مقطع آموزش عالی را به شرح ذیل تحت پوشش قرار میدهد.
۱-۱-آموزش ابتدایی و متوسطه
آموزش پیشدبستانی از سن ۵ سالگی (برای ۲ تا ۳ سال)
آموزش ابتدائی از سن ۷ سالگی (برای ۵ تا ۷ سال)
آموزش متوسطه مقدماتی از سن ۱۳ سالگی (برای ۳ سال)
آموزش متوسطه تکمیلی، از سن ۱۶ سالگی (برای مدت ۲ سال)
آموزش کالج یا مقطع ششم، از سن ۱۸ سالگی (برای مدت ۱ تا ۵/۱ سال)
۲-۱-آموزش عالی
دوره کار شناسی، از ۲۰ سالگی (برای ۳ تا ۵ سال)
دوره کار شناسی ارشد و دکتری (به مدت ۱ تا ۵ سال)
در نظام آموزش مالزی، مؤسسات دولتی و مؤسسات خصوصی مشارکت دارند. آموزش دوره ابتدائی و متوسطه در بخش دولتی رایگان است، بخش اعظم آموزش ابتدائی و متوسطه برای کودکان مالزیایی توسط مدارس دولتی یا عمومی تأمین میگردد. لیکن بخش خصوصی نقش به سزایی در آموزش عالی کشور ایفا مینماید؛ اما سطح همکاری بخش خصوصی در مقاطع ابتدائی و متوسطه بسیار اندک است.
برنامههای آموزشی ملی مقاطع ابتدائی و متوسطه، به آمادهسازی دانشآموزان جهت شرکت در آزمونهای عمومی مشترک پایان دورههای آموزش ابتدائی، مقدماتی و تکمیلی متوسطه منتهی میگردد.
(زبان مالایایی) زبان ملی کشور مالزی است، این در حالی است که یادگیری زبان انگلیسی در مدارس اجباری است. در مقابل چندملیتی بودن کشور مالزی و وجود مدارس مختص به نژادهای غیر مالزیایی به بهرهگیری از زبانهای «ماندارین» و «تامیل» بهعنوان زبانهای آموزشی منجر شده است.
آموزش پیشدبستانی: ازآنجاکه نقش برنامههای آموزشی مراحل آغازین کودکی در آمادهسازی کودکان جهت مراجعه با مسائل و مشکلات آتی بسیار مهم است از این روی در کشور مالزی دو مؤسسه به فعالیت در این زمینه مبادرت مینماید، که از آن جمله میتوان به مراکز مهدکودک و مراکز آمادگی اشاره نمود، مهدکودک به محلی اطلاق میگردد که از تعداد چهار کودک یا بیشتر در مقابل دریافت مزد در آن محل مراقبت میگردد. گفتنی است که این مراکز کودکان زیر چهار سال را نیزمیپذیرند. خود این مراکز، به دودسته مراکز خانگی و مراکز غیر خانگی تقسیم میشوند. مراکز خانگی به پذیرش کمتر از ۱۰ کودک و مراکز غیر خانگی نیز به پذیرش بیش از ۱۰ کودک مبادرت مینمایند. این مراکز بهصورت نیمهوقت یا تماموقت به مراقبت از کودکان میپردازند. آموزش پیشدبستانی، دوره آمادگی، دوره غیررسمی و اختیاری ویژه کودکان رده سنی چهار تا پنج سال است. طول مدت آن یک تا دو سال است. مراکز فوق که عمدتاً بهصورت خصوصی اداره میگردند؛ از تراکم بیشتری در مراکز شهری برخوردارمیباشند. شهریه مراکز مذکور متفاوت بوده و اغلب با محاسبه هزینه ثابت و بر اساس نرخ تقاضا تعیین میگردد. کلاسهای آمادگی ارائهشده توسط وزارت آموزش یا آموزشوپرورش و سازمانهای دولتی نیز کودکان اقشار کمدرآمد مراکز شهری و روستایی را از آموزش پیشدبستانی بهصورت رایگان با حداقل شهریه برخوردار میسازد. اولویت پذیرش در این کلاسها با افرادی است که از توان پرداخت شهریه مراکز پیشدبستانی خصوصی برخوردارنمیباشند. ماده قوانین مربوط به مراکز پیشدبستانی در قانون آموزشی مصوب سال ۱۹۹۶ وضع گردیده و برنامههای پیشدبستانی توسط تعدادی از وزارتخانهها و سازمانهای بخش خصوصی تدوین میگردد. دولت مالزی نیز تلاش نموده است با فراهمسازی امکانات و خدمات موردنیاز ازجمله امکانات آموزشی و بهداشتی و تغذیه مناسب، زمینه جذب و مشارکت کودکان در مراکز پیشدبستانی را فراهم نماید. آموزگاران مقطع پیشدبستانی تحت نظارت سازمانها و مؤسسات ویژه تعلیمیافته و با روشها و رویکردهای گوناگون به آموزش کودکان پیشدبستانی مبادرت میورزند. دولت نیز به کمک سازمانهای مربوط به تامین نیاز مراکز پیشدبستانی به آموزگاران تعلیمدیده، مطالب آموزشی و منابع مالی مبادرت مینماید. ازجمله مسائل و موضوعاتی که موردتوجه خاص سازمان یونسکو قرارگرفته است، میتوان به لزوم برخورداری کلیه اشخاص از آموزش همگانی صرفنظر از جنسیت و قومیت آنان اشاره نمود.
در کشور مالزی نیز نوع جنسیت جهت ورود به انواع برنامههای مختلف توسعه آموزشی ازجمله آموزش در طی مراحل آغازین زندگی محدودیتی ندارد. نرخ حضور دختران در مراکز پیشدبستانی افزایشیافته و در چنین برنامههایی هیچگونه تبعیض جنسیتی وجود نداشته در دیگر مراحل و مقاطع آموزشی نیز چنین وضعیتی مشهود و مورد تأیید و توجه وزارت آموزشوپرورش بوده است. طبق آمار مذکور نرخ ورودی دختران به مراکز پیشدبستانی اندکی از پسران بیشتر بوده که بسیار ناچیز هست. در حال حاضر هیچگونه داده دقیق و مطلقی وجود ندارد که بتوان بر اساس آن نرخ ورودیهای جدید پایه اول ابتدایی برخوردار از اشکال مختلف برنامههای سازمانیافته پیشدبستانی آموزشی را محاسبه و تعیین نمود.
۲-آموزش ابتدائی
۱-۲-سیاستهای آموزشی
سیاست وزارت آموزش در خصوص حوزه آموزش ابتدایی آن است که کلیه مدارس کشور یکنوبته گردد. چراکه مدارس دو نوبتی باعث کاهش زمان آموزش، به هم خوردن فعالیتهای درسی و فوقبرنامه و ایجادکننده مشکلاتی برای دانشآموزان مستقر در مناطق دورافتاده میباشند. این مسئله همچنین بر روند آموزشی و یادگیری تأثیر دارد.
۱-۲-ساختار آموزشی
آموزش ابتدائی عمومی در کشور مالزی به معنای آموزش ابتدائی رسمی است که بر فراگیری مهارتهای خواندن و نوشتن و برخورداری از زیرساختی مستحکم در ریاضیات و علوم پایه تکیه دارد. طول این دوره ۶ سال بوده و کودکان ردههای سنی ۱۱- ۶ سال را در برمیگیرد.
گرچه آموزش در مالزی اجباری نیست؛ اما رایگان بودن آموزش ابتدائی در مالزی سبب شده است که شاهد ثبتنام و حضور گسترده کودکان ردههای سنی ۶ تا ۱۱ سال در مدارس ابتدائی دولتی باشیم. علاوه بر این، در قالب برنامههای آموزشی مدارس ابتدایی، دستیابی به فرصتهای مساوی آموزشی برای تمامی کودکان مناطق دورافتاده و روستائی میسر گردیده است. در این مقطع، دو نوع مدرسه (دولتی و چندملیتی) به فعالیت میپردازند وسیله ارتباطی در مدارس ملی کشور، زبان رسمی کشور مالزی است. بااینحال، یادگیری زبان انگلیسی در مدارس اجباری است. علاوه بر این زبانهای چینی و تایلندی نیز مورد استعمال هست. بهطورکلی میتوان گفت که یادگیری زبانهای انگلیسی و مالایی در زمرة دروس اجباری و یادگیری سایر زبانها در زمرة اختیاری این مدارس محسوب میشود.
۳-۲-اهداف آموزشی
هدف اصلی مقطع آموزش ابتدایی توسعه همهجانبه، متعادل و جامع جنبههای جسمی، احساسی، روحی و فکری دانشآموزان مالایی است.
از دیگر اهداف آموزشی مراکز آموزش ابتدایی کشور مالزی میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
۱ -تسلط بر زبان مالایی بهعنوان زبان رسمی کشور
۲ -تسلط بر مهارتهای اصلی زبان
۳ -تسلط بر مهارتهای عمومی در زندگی روزانه و بهرهگیری صحیح از این قبیل مهارتها: صحبتکردن، خواندن و نوشتن انگلیسی بهعنوان زبان دوم
۵ -کسب و جستجوی دانش
۶ -رشد استعداد و خلاقیت دانشآموزان
۷ -تسلط بر مهارتهای علمی و فنی
۸ -تقویت حساسیت دانشآموزان نسبت به افراد و محیط
۹ -تقویت رشد اعتماد به نفس در دانشآموزان
۱۰ -علاقهمندی دانشآموزان به مشارکت در فعالیتهای فرهنگی و فعالیتهای نوآورانه در راستای فرهنگ ملی
۱۱ -توجه بهسلامت، بهداشت و تناسب بدنی دانشآموزان
۱۲ -تقویت مهارت دانشآموزان در خواندن و تفسیر قرآن مجید
۱۳ -تقویت اعتقاد و ایمان به خدا و انجام مراسم مذهبی در دانشآموزان
۱۴ -تقویت و گسترش رفتار شایسته و عمل به ارزشهای والا
۱۵ -افزایش نرخ ثبتنامی دانشآموزان
۱۶ -احداث کلاسهای جدید
۱۷ -کاهش نرخ افت تحصیلی دانشآموزان بهویژه دانشآموزان مناطق روستایی و دورافتاده کشور
۱۸ -احداث خوابگاههای جدید دانشآموزی در مدارس کوچک روستایی، جهت سرویسدهی به دانشآموزان روستایی کشور
۱۹ -تجهیز مدارس ابتدایی به رایانه طی مرحله نخست توسعه برنامههای آموزشی
۲۰ -احداث مدارس ابتدایی مجهز به آزمایشگاه رایانه
۴-۲ ارزشیابی تحصیلی
دو نوع ارزشیابی رسمی در مقطع آموزش ابتدایی وجود دارد.
نوع اول تحت عنوان آزمون برآورد مدرسه ابتدایی یاد میگردد، که براساس جنبههای شناختی حول مهارتهای اساسی خواندن، نوشتن و ریاضیات صورت گرفته و بر موارد درسی چون زبان مالایی، زبان انگلیسی، علوم و ریاضیات متمرکز است. علاوه بر این آزمون، برآورد دیگری وجود دارد که بصورت آموزش دینی درخلال فرآیندهای تدریس صورت گرفته و در نتیجه، ثبت میشود.
نوع دوم تحت عنوان برآورد سطح یاد میگردد که برای نخستینبار معرفی شده و بهعنوان آزمون استعداد مطرح شدهاست. مطابق چنین شیوهای دانشآموزان سال سوم که بر مهارتهای پایه و دانش پایه تسلط دارند از جهش تحصیلی به سال ۵ برخوردار میگردند. شیوه مذکور در راستای سیاست جدید آموزشوپرورش دوره ابتدایی (۵ یا ۷ سال) مشتمل میگردد. ارزشیابی دیگری نیز تحت عنوان ارزشیابی بر اساس عملکرد دانشآموزان در مدارس وجود دارد، که مطابق چنین شیوهای در طول سال تحصیلی فرایندهای یادگیری و تدریس بهمنظور ارزیابی پیشرفت دانشآموزان از نظر رشد، مورد بررسی قرار میگیرد؛ بهرهگیری از چنین شیوهای به معلم کمک میکند تا بنیه علمی دانشآموزان را تقویت نموده و به برنامهریزی صحیح بپردازد.
سطح یادگیری دانشآموزان پایه ابتدایی با برگزاری آزمون بهصورت کشوری سنجیده میشود. گفتنی است که این آزمون در پایان دوره ابتدایی در چهار موضع اصلی زبان ملی مالزی (مالایی)، زبان انگلیسی، ریاضیات و علوم برگزار میگردد؛ که با هدف، سنجش آموختههای دانشآموزان در خواندن، نوشتن، مهارتهای علمی و شمارش به زبان مالایی یا زبانهای دیگر (ماندارین و تامیل) است.
نتایج آزمون جهت اندازهگیری میزان یادگیری دانشآموزان، در سه حوزه اصلی خواندن، ریاضیات و نوشتن در قالب نمودار ذیل مورد استفاده قرار گرفتهاست. در نمودار ذیل نرخ بالای دانشآموزان ماهر در خواندن تا پایان کلاس ششم دوره ابتدایی مشهود است. به طورکلی میتوان گفت که نرخ مذکور هیچگاه پایینتر از ۹۰ درصد نبودهاست. نکته قابل ذکر این است که نرخ موفقیت دختران در خواندن از پسران بالاتر بودهاست، که این امر خود به دلیل تفاوت بیولوژیک و رشد شناختی بیشتر دانشآموزان دختر نسبت به دانشآموزان پسر میباشد.
۵-۲-مدارس ابتدایی
دو نوع مدرسه ابتدایی دولتی (مدارس ملی و مدارس چندملیتی) در کشور مالزی وجود دارد. مدارس ملی به ارائه برنامههای آموزشی به زبان مالی مبادرت مینمایند، در حالیکه آموزش در مدارس چندملیتی یا به زبان «ماندارین» و یا «تامیل» است، که هر دو از طرح جدید مواد آموزشی تبعیت مینمایند. مطالب درسی سراسری که به طور کامل در سال ۱۹۸۸ تدوین گردیده، مستمراً مورد ارزیابی قرار گرفته و بهمنظور هماهنگی با پیشرفتهای آموزشی و برطرفسازی چالشهای جدید، غنیتر و عمیقتر میگردد.
۳-آموزش متوسطه
۱-۳-ساختار آموزشی
تحصیلات دوره متوسطه (دوره ۵ ساله) نیز مختص دانشآموزان ردههای سنی ۱۳ تا ۱۷ سال میباشد. آموزش متوسطه در مدارس مالزی به دو سطح ذیل قابل تقسیم است:
- سطح آموزش متوسطه مقدماتی (دوره ۱ تا ۳ ساله راهنمایی مختص سنین ۱۳ تا ۱۵ سال)
- سطح آموزش متوسطه تکمیلی (دوره ۴ تا ۵ ساله دبیرستان مختص سنین ۱۶ تا ۱۷ سال)
مقطع مقدماتی متوسطه (راهنمایی) در این کشور، دو سال به طول میانجامد. در دوره تکمیلی متوسطه غالباً به دروس تخصصیتر پرداخته میشود. در این دوره دانشآموزان در مدارس مختلف به شرح ذیل تحصیل مینمایند:
- مدارس علومتجربی و هنرهای زیبا
- مدارس فنیحرفهای
- مدارس ملی مذهبی
- مدارس استثنائی (مختص دانشآموزان نابینا و ناشنوا)
۲-۳-برنامههای آموزشی
دوره متوسطه، بر دو سطح مقدماتی و تکمیلی متوسطه مشتمل میگردد. ازجمله مهمترین برنامههای آموزشی سطح مقدماتی متوسطه میتوان به دروس پایه اعم از زبان (باهاسا) مالایی، زبان انگلیسی، ریاضیات، دروس اسلامی، علوم، مهارتهای زندگی، جغرافیا، تاریخ، آموزش اخلاق، آموزش تربیتبدنی و آموزش هنر، دروس مکمل زبان چینی (ماندارین)، زبان تامیل، زبان عربی (مکالمه) و دروس اختیاری
گروه (أ.): ادبیات علوم انسانی، دروس ادبیات مالزیایی، جغرافیا، آموزش هنر، زبان عربی (پیشرفته)،
گروه (ب.): فنیحرفهای، مدیریت، اقتصاد پایه، بازرگانی، علوم کشاورزی، علوم خانهداری، ریاضیات تکمیلی، دروس مهندسی و مکانیک، دروس مهندسی شهرسازی، دروس مهندسی برق و الکترونیک، دروس مهندسی فنی و نقشهبرداری
گروه (ت.): علوم تکمیلی (فیزیک، شیمی، زیستشناسی)
گروه (ث.): دروس اسلامی (عقاید اسلامی، آموزش قرآن مجید و آموزش سیره اسلامی) اشاره نمود.
۳-۳-مقطع مقدماتی متوسطه
نرخ انتقالی دانشآموزان از سطح آموزش ابتدایی به مقدماتی متوسطه افزایش داشتهاست.
۱-۳-۳-مقطع تکمیلی متوسطه
برنامه آموزشی در دوره تکمیلی متوسطه در مدارس فنیحرفهای و نظری ارائه میگردد. دانشآموزان برحسب قابلیت و مهارتشان در LCE دریکی از مدارس تکمیلی تحصیل مینمایند. آموزش تکمیلی متوسطه دوره ۲ ساله آموزشی را در برگرفته و بهعنوان آموزش پایه محسوب میگردد. پس از طی کردن دوره ۲ ساله، دانش آموزان به احراز گواهینامه دوره، تحت عنوان MCE (گواهینامه امتحان دوره آموزش) در مدارس نظری و گواهینامه آموزش فنیحرفهای در مدارس حرفهای نائل میآیند.
۴-۳-آموزش استثنایی
کودکانی که ازنقطهنظر آموزشی با مشکلات خاص مواجه باشند، در جامعة مالزی از جایگاه ویژهای برخوردارند. تا جای ممکن در روند اصلی نظام آموزشی کشور مالزی به نیازهای خاص کودکان ناشنوا، روشندل و کودکانی که با مشکلات یادگیری مواجه هستند، توجه مبذول شده است. در حال حاضر، ۲۸۳ مدرسه در کشور از کارکنان تعلیمدیده و امکانات لازم برای کمک به این کودکان برای الحاق به نظام کلی آموزش برخوردار میباشند. گفتنی است که کودکان نیازمند توجه و مراقبت بیشتر، در ۳۱ مدرسه استثنایی مستقر گردیدهاند.
۴-آموزش پیشدانشگاهی
ورود به این مقطع در مدارس دولتی بهصورت آزاد و اختیاری نیست، بلکه بر اساس آزمونهای ورودی عمومی صورت میپذیرد. تحصیل در این مقطع، به آمادهسازی دانشآموزان جهت ورود به دانشگاههای دولتی، دانشسراها و دانشگاههای خصوصی، دانشگاههای خارجی برونمرزی و پیوستن به نیروی کار کشور منتهی میگردد.
در کشور مالزی، آموزشهای پیشدانشگاهی به دو شکل به شرح ذیل عرضه میگردد:
- آموزش پیشدانشگاهی با مدارک داخلی
- آموزش پیشدانشگاهی با مدارک خارجی
آموزش پیشدانشگاهی با مدارک داخلی
دوره آموزش مذکور که از آن تحت عنوان آموزش ششم متوسطه یاد میگردد، در مدتزمان ۲ سال به طول انجامیده و مختص دانشآموزان ردههای سنی ۱۸-۱۹ سال است.
طی دوره آموزش فوق، دانشآموزان از امکان برخورداری از دروس نظری و هنری به طور همزمان در طول ۱۱ سال آموزش، بهرهمند میگردند. مدارس متوسطه مالزی مسئولیت آمادهسازی دانشآموزان برای شرکت در امتحانات پیشدانشگاهی را بر عهدهدارند، از گواهینامه این دوره تحت عنوان:
Sijil Tinggi Pelajaran Malaysia (STPM) یاد میگردد.
آزمون مذکور که توسط شورای امتحانات مالزی و وزارت آموزش وپرورش مالزی برگزار میگردد، از سوی اتحادیة برگزاری امتحانات محلی کمبریج انگلستان تایید و تصدیق شده و معادل گواهینامه آموزش متوسطه و معادل گواهینامه سطوح A این دانشگاه محسوب میگردد. طبق این نظام، از (معادل دیپلم ایران) STPM نهتنها بهعنوان گواهینامه ورود به دانشگاههای مالزی یاد میگردد، بلکه مورد تایید دانشگاهها و دستگاههای آزمونهای تخصصی جهانی نیز میباشد.
آموزش پیشدانشگاهی با مدارک خارجی
مؤسسات آموزش عالی خصوصی مالزی، به آمادهسازی دانشجویان جهت شرکت در امتحانات دانشگاههای خارجی نظیر (STPM) و جهت اخذ گواهینامههای دانشگاهی دانشگاههای خارجی برونمرزی در مقطع پیشدانشگاهی، نظیر سطوح “AGCE’’ (بریتانیا)، پذیرش دانشگاه South Australian، پذیرش Vestern Austrakian برنامههای پذیرش Canadian Matqdation (Ontario) مبادرت مینمایند. علاوه بر این، دانشگاههای خصوصی، دانشگاههای خارجی و دانشسراهای غیرانتفاعی کشور از دروس پیشدانشگاهی برخوردار میباشند که گذراندن آن به آمادهسازی دانشجویان جهت ورود به مقطع کارشناسی منتهی میگردد. درنتیجه، در کشور مالزی، آزمون هماهنگ سراسری جهت ورود دانشآموزان به دانشگاههای دولتی و خصوصی وجود ندارد.
۴-آموزش فنیحرفهای
۱-۴-انواع مدارس
الف-مدارس فنی متوسطه که در آن آموزش عمومی (پایه) و دروس فنی به دانشآموزان ارائه میگردد تا بتوانند آموزش عالی در رشته فنی را دنبال کرده و به حرفه متناسب با رشته تحصیلی خود دست یابند ازجمله مهمترین اهداف مدارسی مذکور میتوان به ارائه فن و دانشگاه، ارائه آموزش فنی و علمی به دانشآموزان مستعد و علاقهمند و بالابران سطح و استاندارد نیروی کار مجرب در جهت آشناسازی آقای با نیازهای صنعتی کشور اشاره نموده مانند مدارس نظری دانشآموزان این مدارسی نیز نیاز هنر گذراندن دروس پایه باشند مدتزمان کل دوره آموزشی مدارس فوق ۲۸ ساعت معادل ۱۶۸۰ دقیقه مشتمل بر ۴۲ جلسه تدریس ۴۰ دقیقهای هست.
ب- مدارس حرفهای دانش آموزان پس از گذراندن مقطع آموزش مقدماتی متوسطه به این مدرسه مدارس را مییابند ازجمله مهمترین اهداف آموزشی مدارس فوق میتوان به تأمین نیروی انسانی فنی برایبخش های صنعتی و تجاری، در نظر گرفتن برنامهریزی دولت و شخص متناسب با نیازهای ضروری و تحولاتبخش صنعتی حال و آینده، ایجاد موسسهای جهت جذب فنون و مهارتها جهت آموزش دهی اشاره نمود در مدارس فوق ۲ جنبه آموزش حرفهای عمومی یا گواهینامه آموزش حرفهای و آموزش آمادهسازی دانش آموزان جهت اخذ گواهینامه مهارتهای مالزی که توسط شورای ملی آموزش حرفهای اعطا میگردد، مدنظر است مدارس حرفهای همچنین دورههای پارهوقت تخصصی برای متصدیان دوره اخذ گواهینامه صلاحیت آموزشی در مالزی در نظر میگیرد تا مهارتهای را در حیطهها دنبال نمایند.
۵-آموزش بزرگسالان
در قوانین آموزشی کشور مالزی، قانونی به منظور مجبور نمودن افراد بیسواد جهت شرکت در کلاسهای سوادآموزی کاربردی وجود ندارد. تعداد شرکتکنندگان به ارتباط مطالب درسی با مشکلات روزمره افراد بستگی دارد. اگرچه در مناطقی چون «سابا» و «ساراواک» موقعیت خاص جغرافیایی منطقه، فاصله زیاد و کمبود وسائل نقلیه برخی از افراد را از شرکت در کلاسها باز میدارد، فقر شدید برخی از جوامع دورافتاده نیز عاملی جهت عدم اشتیاق افراد به شرکت در برنامههای سوادآموزی محسوب میگردد. تلاش در جهت افزایش نرخ سوادآموزی به ایجاد عادت کتابخوانی و افزایش دسترسی شهروندان مالزیایی به اطلاعات جهانی معطوف گردیده است. علاوه بر این بالابردن کیفیت مطالب خواندنی، ایجاد کتابخانههای جدید و آموزش کتابداران در بهرهگیری مناسب از فناوری اطلاعات، به افزایش اشتیاق افراد به مطالعه و درنتیجه رشد سوادآموزی منجر گردیدهاست. دولت مالزی به افزایش برنامه درسی خاصی در ارتباط با سوادآموزی کاربردی مبادرت نموده است که در جهت پاسخگویی به نیاز افراد بیسواد طراحی گردیده است. علاوه بر این، مطالب درسی و برنامههای سوادآموزی با سایر برنامههای اقتصادی و اجتماعی در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند، چرا که آموزش به تنهایی انگیزهای قوی جهت یادگیری افراد فقیر نبوده، بلکه تدوین برنامههایی که به لحاظ اقتصادی سودآور بوده و تحتنظر اجرا میگردد، نقطه شروع موفقی جهت تأثیرگذاری برنامههای سوادآموزی محسوب میگردد.
۶-آموزش غیررسمی
در حال حاضر، کشور مالزی به قطب آموزش عالی، بهویژه در میان کشورهای همسایه عضو اتحادیه ملل جنوب شرقی آسیا (ASEAN) مبدل گردیده، به نحویکه دانشجویانی از کشورهای اندونزی، برونئی، دارالسلام، تایلند، جمهوری خلق چین، آفریقای جنوبی، کنیا، امارات متحده عربی، عمان، عربستان سعودی، لبنان، جمهوری اسلواکی و کانادا به تحصیل در این کشور مبادرت مینمایند. بخش خصوصی این کشور نیز به طور کاملاً امیدبخشی با ایجاد مؤسسات گوناگون آموزشی به موفقیتهای چشمگیری در حوزه آموزش دستیافته است. مهمترین نهاد مرجع بخش خصوصی، حوزه آموزشی هیئت ارزیابی ملی است که هدف اصلی آن، ارائه رشتهها و دورههای آموزشی توسط مؤسسات آموزش عالی بخش خصوصی با کیفیتی عالی و مطابق با استانداردهای بینالمللی است.
از جمله مهمترین وظایف و مسئولیتهایی که محول به هیئت مذکور است، میتوان به کنترل و تضمین استاندارد و کیفیت مؤسسات آموزش عالی اشاره نمود. هیئت مذکور همچنین به تدوین و تبیین سیاستهایی حول محور استاندارد و کیفیت کنترل دروس دانشگاهی؛ گواهینامهها، مدارک و مدارج دانشگاهی مبادرت نموده و مرور و بازبینی مجدد، استاندارد و کیفیت دروس آموزشی، گواهینامهها، مدارک و مدارج دانشگاهی و صدور گواهینامه تحصیلی ازجمله وظایف آن هست. به عبارت کلی میتوان گفت که هیئت ارزیابی ملی (LAN) به مثابه مرجعی مهم برای دستیابی به سطح مطلوب آموزش در مؤسسات آموزش عالی بخش خصوصی (مطابق با معیارهای تدوینشده سطح استاندارد و سطح کیفی) فعالیت مینماید.
۷- مدارس بینالمللی
پویایی اقتصادی، ثبات سیاسی و اجتماعی و محیط زندگی هدایتکننده و امن کشور مالزی، مطلوب بسیاری از مدارس خارجی بودهاست. سرمایهگذاران و تجار و افراد متخصص، از مالزی تحت عنوان کشور دوم خود تلقی نموده و به سفر با خانوادههای خود به این کشور مبادرت مینمایند. در این راستا، به منظور پاسخگویی به نیاز آنان و فراهمسازی تسهیلات لازم و برنامههای درسی متنوع، وزارت آموزش وپرورش مالزی راه را برای تأسیس ۴۰ مدرسه بینالمللی هموار ساختهاست. از این روی، آن دسته از کودکانی که در نظام درسی آمریکایی، ژاپنی، آلمانی، تایوانی، اندونزیایی و عربستان سعودی تحصیل مینمایند، بدون هیچ مشکلی قادر به ادامه تحصیلات خود در مالزی میباشند.
۸- مدارس هوشمند
از جمله مسائل مهمی که در اقتصاد دانایی مطرح است، دانش، مهارت و یادگیری مستمر میباشد. بهعبارتدیگر، توسعه و آمادهسازی منابع انسانی جهت ورود به عصر دانش و اطلاعات از اهمیت حیاتی برخوردار است؛ درحالیکه به نظر میرسد نظام کنونی آموزشوپرورش کشور قادر به پرورش نیروهایی دانشگرا و کارآفرین برای جامعه اطلاعاتی قرن بیست و یکم نبوده و نیازمند تغییر وتحول به منظور حمایت از چشمانداز فناوری اطلاعات کشور میباشد. جهت نیل به این هدف، مدارس هوشمند «Smart School» میتوانند نقش مهمی را ایفا نمایند. مدارس هوشمند، مؤسسات آموزشی هستند که با اعمال تغییراتی در نحوه آموزش و مدیریت خود بهصورت سامانمند، به آمادهسازی دانشآموزان جهت رویارویی با عصر اطلاعات مبادرت مینمایند.
۹-فرهنگستان مرکزی هنر مالزی
(فرهنگستان مرکزی هنر) در سال ۱۹۸۳ تأسیس شد و از آن زمان تا کنون این فرهنگستان به صورت یکی از تأمینکنندگان اصلی آموزش هنر و طراحی در مالزی درآمده است. اهداف فرهنگستان مرکزی هنر ارائه رهنمود و آموزش حرفهای به فارغالتحصیلانی است که تصمیم دارند، در زمرة هنرمندان، طراحان و تصویرگران خلاق و مبتکری میباشند که در عرصه نظام نوین آفرینش هنری، نقشی منطبق با برنامه پیشبینی شده سال ۲۰۲۰ ایفا نمایند. فارغالتحصیلان فرهنگستان مرکزی هنر فرصتهایی در اختیار خواهند داشت. هدف اصلی فرهنگستان مرکزی هنر، آمیختن روح فناوری و علم جدید با آرمانهای زیباییشناختی فرهنگهای چندنژادی در کشور مالزی است؛ تا این سرزمین به هویت مالزیایی منحصربهفردی دست یابد. دانشجویان این مرکز، بهمنظور انتقال میراث فرهنگی و هنری منطقه بسیار خوب آموزش دیدهاند. به منظور همگامی با تحولات سریع توسعه اقتصادی کشور و سازگاری با روند تحول جهانی و منطقهای، فرهنگستان مرکزی هنر متعهد شده است با بهبود مداوم تسهیلات و برنامههای آموزشی خود بهترین آموزش را به دانشجویان ارائه نماید.
همکاریهای بینالمللی آموزشی
۱-۹-برنامههای مشترک دانشگاهی در سطوح کارشناسی ارشد و دکتری
دانشگاههای غیرانتفاعی محلی با دانشگاههای خارجی موردنظر در خصوص چگونگی و شرایط تحصیلی دانشجویان دورههای کارشناسی ارشد و دکتری توافقات دوجانبهای اتخاذ مینمایند که اهم آن به شرح ذیل است:
- دانشگاه غیرانتفاعی محلی ملزم به برقراری ارتباطات دانشگاهی با یکی از دانشگاههای خارجی میباشند.
- دانشجویان ملزم به ثبتنام توأمان در دانشگاه غیرانتفاعی محلی و دانشگاه خارجی میباشند.
- مدارک علمی توسط دانشگاه خارجی مربوطه اعطاء میگردد.
- دانشگاه غیرانتفاعی محلی و دانشگاه خارجی مسئول طراحی و اجرای برنامههای دانشگاهی خود میباشند. گفتنی است که در برخی موارد، برنامههای آموزشی، مشترکاً برنامهریزی میگردد.
- از دانشجویان خواسته میشود تا جهت رفع ضرورتها و مقتضیات اقامتی خویش در یک دانشگاه خارجی به تحصیل بپردازند.
۱۰-ساختار نظام آموزشی-۱۹۵۷ مالزی از سال استقلال تا سال ۱۹۹۶
کشور مالزی، کشوری چندقومیتی است که مطابق با آمار سال ۱۹۹۶ از جمعیتی بالغ بر ۵۶/۲۰ میلیون نفر برخوردار میباشد. از این رقم ۶۵/۱۹ میلیون نفر به مالزیهای ساکن این کشور و ۰۰۰/۹۰۷ نفر به جمعیت خارج در آن تعلق دارد. سه نژاد اصلی مالزی را (۱۳/ ۱۲ میلیون یا ۵۹%) نژاد مالزیایی، (۳۴/۵ میلیون یا ۲۶%) چینی و (۵۲/۱ میلیون یا ۸%) سرخپوست تشکیل میدهند. از میان این جمعیت ۲/۳۵% به ردههای سنی ۱ تا ۱۴ سال، ۳/%۵۲ به سنین ۱۵ تا ۴۹ سال و ۳/۶% به سنین ۵۰ الی ۵۹ سال و ۱/۶% نیز به سایر ردههای سنی تعلق میگیرد. در کنار این ساختار جمعیتی، نظام آموزشی کشور مالزی متأثر از رخدادهای تاریخی عدیده این کشور بر سیاستگذاریهای آموزشی و تأمین نیازهای آتی آن بوده است. پس از پایان دوران استعمار انگلستان، زمان اصلاح نظام آموزشی که رنگ و بوی استعماری داشت فرارسیده بود. در این زمان کارگروه ویژهای که در رأس آن عبدل رزاق (نخستین وزیر آموزشوپرورش مالزی که بعدها دومین نخستوزیر کشور شد) قرار داشت، سیاستگذاری آموزشی نوینی آغاز گردید. لایحه وی که در سال ۱۹۵۶ میلادی ارائه شده بود، لایحه تحصیلی رزاق نام گرفت. هدف این کارگروه ویژه طراحی نظام آموزشی ملی بهگونهای بود تا موجبات رشد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور را فراهم آورده، زبان مالایی را بهعنوان زبان رسمی کشور معرفی نموده و از آن بهعنوان ابزار آموزشی مدارس و مؤسسات آموزشی استفاده نماید.
متن لایحه تحصیلی رزاق اساس ساختار آموزشی کشور مالزی را تشکیل داده و طی سال ۱۹۵۷ میلادی به صورت طرح نهایی به اجرا درآمد. دولت مالزی در راستای جامه عمل پوشاندن به این طرح، به اعمال تغییراتی در برنامههای آموزشی مبادرت نمود. به منظور سرعت بخشیدن به فرایند اتحاد و یکپارچگی ملی، لایحه تحصیلی رحمان طالب با هدف بررسی مجدد سیاستگذاری آموزشی مالزی طی سال ۱۹۶۰ ارائه شده و مبنای قانون آموزشی سال ۱۹۶۱ میلادی قرار گرفت.
به موجب این قانون، مجوز رسمی مبنی بر پذیرش و اعلان زبان ملی به عنوان زبان آموزشی اجباری، در مقاطع ابتدایی، متوسطه و کلیه مؤسسات آموزشی صادر گردید. ضرورت کسب حدنصاب نمره برای اعطای گواهینامة تحصیلی در پایان هر مقطع آموزشی، علیالخصوص مقطع متوسطه مورد تأکید قرار گرفته و به تدریج زبان ملی به جایگاه اصلی خود در مدارس انگلیسیزبان دستیافت. بعدها در سال ۱۹۷۹ کابینة آموزشی به ریاست دکتر مهاتیر محمد، وزیر وقت آموزش وپرورش و نخستوزیر مالزی، لایحهای تحت عنوان لایحه تحصیلی مهاتیر پس از ۶ سال مطالعه و تحقیق ارائه نمود. هدف از ارائه این لایحه، برقراری اتحاد و یکپارچگی ملی در کشور چندقومیتی مالزی، تقویت حس وطنپرستی، تربیت نیروهای کارآمد بهمنظور ارتقا آموزش ملی و اجرای سیاست دموکراسی در نظام آموزشی بودهاست. حفظ تعادل در تمامی زمینههای تحصیلی، چه در مناطق روستایی و چه شهری از دیگر اهداف لایحه مذکور میباشد. طی سالهای ۱۹۹۵ و ۱۹۹۶ میلادی بهمنظور تأمین نیازهای آموزشی و مقابله با چالشهای قرن ۲۱ رشته اصلاحاتی در قوانین آموزشی کشور صورت گرفت که در پرتو چنین اصلاحاتی، کشور مالزی در ردیف کشورهای ممتاز جهان قرار گرفت. بر اساس فلسفة نظام آموزشی مالزی، تربیت افراد لایق، مسئولیتپذیر و توانمند در فرایند بهبود و توسعه خانواده و جامعه از جمله ضروریات کشور است.
از این روی، طراحی ساختار نظام آموزشی مالزی به گونهای است که پاسخگوی چنین نیازهایی باشد. پس از تصویب قانون آموزشی سال ۱۹۹۶، آموزش پیشدبستانی بهصورت بخشی از آموزش رسمی کشور مالزی در آمد. بر مبنای این قانون، کودکان ردههای سنی ۵ و ۶ سال در کلیه مناطق روستایی و شهری از آموزشهای پیشدبستانی برخوردار میگردند.
۱۱-برنامههای جدید آموزشی
از آنجاییکه برنامههای آموزشی، نبض نظام آموزشی هر کشور است؛ از این روی، قوانین آموزشی ویژهبرنامههای آموزشی مقاطع ابتدایی و متوسطه طی سال ۱۹۷۹ به تصویب رسید.
برنامه تحصیلی جدید مقطع ابتدایی (NPSC) و برنامه تحصیلی جامع مقطع متوسطه (ISSC) ازجمله دستاوردهای تصویب چنین قوانینی است. در برنامه تحصیلی جدید مقطع ابتدایی، تأکید عمده بر مهارتهای خواندن، نوشتن، ریاضیات، مهارتهای ارتباطی افراد با محیط پیرامون و پیشرفت دانشآموزان میباشد. برنامه تحصیلی جدید مقطع ابتدایی به همراه برنامه تحصیلی جامع مقطع متوسطه زمینههای پیشرفت ذهنی، روحی، معنوی و بدنی افراد، با هدف تربیت شهروندانی متوازن و مسئول را فراهم آوردهاست. در مقطع راهنمایی (مقدماتی متوسطه) علاوه بر آموزشهای اصلی موضوعات جانبی دیگری به مباحث درسی اضافه میشوند. موضوعات درسی این مقطع تحصیلی متشکل از زبان مالایی، زبان انگلیسی، ریاضیات، هنر، علوم، تاریخ، جغرافیا، آموزشهای اسلامی مذهبی، آموزش اخلاق، تربیتبدنی، آموزش مهارتهای عمومی زندگی و فراگیری زبان ماندارین و تامیل نیز در زمرة موضوعات جانبی است. آموزش مهارتهای عمومی زندگی به دو بخش آموزش پایه مشتمل بر سه جزء مهارتهای دستی، تجارت و آموزشهای خانوادگی میباشد و آموزش موضوعات انتخابی مشتمل بر سه بخش صنایعدستی، اقتصاد خانواده و کشاورزی تقسیم میگردد. در مقطع متوسطه برنامه تحصیلی «ESSC» برنامة مناسبی جهت مدارس فنیحرفهای به شمار میآید. آموزش مقطع متوسطه، دنباله موضوعات پایه مقطع مقدماتی متوسطه است. رشتههای انتخابی مقطع متوسطه به گروههای علومانسانی، علوم پایه، فنی حرفهای و آموزشهای اسلامی تقسیم میگردد. در مدارس فنیحرفهای، دانشآموزان با برنامههای درسی فنیحرفهای آشنایی مییابند. در این مدارس، در کنار موضوعات تحصیلی پایه، موضوعات انتخابی دیگری همچون فنی، کشاورزی و تجاری ارائه میگردند. در حال حاضر، نظام آموزشی مالزی در صدد ایجاد جوامع متحد، دموکراتیک، معتدل، آزاد و پیشرفته میباشد. برنامههای آموزشی جدید به گونهای طراحی شدهاند تا با استانداردهای جاری نظام آموزشی کشور مالزی همخوانی داشته و انعطاف بیشتری به دانشآموزان بدهند.
۱-۱۰-قوانین آموزشی جدید بر اساس مصوبات سال ۱۹۹۶
پایههای نظام آموزشی کشور مالزی در قالب چند سند لحاظ گردیده است؛ بهویژه توصیهها و پیشنهاداتی که در دو گزارش آمده است، در زمرة بخش اصلی قانون آموزشی مصوب سال ۱۹۶۱ و قانون آموزشی مصوب سال ۱۹۹۶ محسوب میگردد. ازجمله مهمترین قوانین آموزشی کشور مالزی میتوان به موارد ذیل اشاره نمود.
- ماده قانون آموزشی (مصوب سال اصلاحیه ۱۹۹۶) ماده قانون (مصوب سال ۱۹۶۱) است که کلیه سطوح آموزشی را در برگرفته و بر آموزش پیشدبستانی، ابتدایی، متوسطه و آموزش عالی تأکید دارد.
- قانون مصوب سال ۱۹۹۶ ویژه شورای ملی آموزش عالی در جهت سیاستگذاری آموزش عالی و هماهنگ کنندگی توسعه آن قانون مصوب سال ۱۹۹۶ ویژه دفتر مدیریت ملی در جهت ارائه استانداردهای فرهنگستان عالی و کیفیت علمی را به آموزشگاههای خصوصی و دولتی قانون مصوب سال ۱۹۹۷ ویژه صندوق ملی آموزش عالی در جهت اعطای مساعدت مالی و اعتباری و وامهای تحصیلی به دانشآموزان هستند.
دولت مالزی در جهت ارتقاء سطح کیفی آموزش، همسوسازی نظام آموزشی کشور مالزی با نظام آموزشی کشورهای جهان و برطرف نمودن نیازها و پاسخگویی به مقتضیات هزاره جدید به طرح و تدوین چهارچوب قانونی در عرصه آموزش مبادرت ورزید که طی سالهای ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۷ به تصویب مجلس این کشور نیز رسید. از مهمترین قوانین آموزشی حال حاضر کشور که آموزش پیشدبستانی تا آموزش عالی خصوصی و دولتی را تحت پوشش قرار میدهد، میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
- قانون آموزشی مصوب سال ۱۹۹۶
- قانون مؤسسات آموزش عالی غیرانتفاعی مصوب سال ۱۹۹۶
- قانون شورای ملی آموزش عالی، مصوب سال ۱۹۹۶
- قانون هیئت اعطای گواهینامه ملی مصوب سال ۱۹۹۶
- قانون دانشگاهها و دانشسراهای عالی کشور
- قانون صندوق اعتبارات ملی مؤسسات آموزش عالی
کلیه مؤسسات آموزشی کشور مالزی اعم از دولتی یا خصوصی مشمول بخشی یا تمامی قوانین فوقالذکر میگردند. اگرچه مدارس بینالمللی یا مدارس ویژه مهاجرین مقیم کشور مالزی تابع محض قوانین فوق نمیباشند، اما عملکرد آنان توسط وزارت آموزش وپرورش مورد نظارت و ارزیابی قرار میگیرد.
وزارت آموزش وپرورش مالزی در چهار سطح جداگانه مرکزی، ایالتی، حوزهای و مدرسهای سازماندهی میگردد.
در سطح مرکزی، وزارت آموزش وپرورش به سیاستگذاری، طرحهای آموزشی، برنامهها و پروژههای آموزشی مطابق با اهداف و انگیزههای ملی مبادرت مینماید. در این سطح خطمشیها و راهبردهایی در جهت اجرا و مدیریت برنامههای آموزشی طراحی و تدوین میگردد. مسئولیت تصمیمگیری آموزشی در سطح ملی بر عهدة کارگروههای آموزشی و در رأس آن کارگروه برنامهریزی آموزشی میباشد. کمیتة مذکور، بلند پایهترین مقام تصمیمگیری است که به سیاستگذاری، هماهنگی و ترکیببندی خط مشیهای سیاست کلی آموزش و پرورش میپردازد. کمیتة مذکور با مشارکت وزیر آموزش و پرورش و بخش تحقیقات و برنامهریزی آموزشی انجام وظیفه مینماید.
اداره کل آموزشوپرورش دولتی مستقر در چهارده استان که به هدایت پروژهها و برنامهها و فعالیتهای آموزشی استانی مبادرت مینماید. اداره آموزشوپرورش ناحیهای که مکمل اداره آموزشوپرورش بوده و رابط میان مدارس و ادارات آموزشی به شمار میآید. مدارس ابتدایی توسط مدیران مدارس، و مدارس متوسطه توسط رؤسای مدارس اداره میگردند، انجمن اولیاء و مربیان مدارس با مشارکت مدیران و رؤسای مدارس ابتدایی و متوسطه، مسئولیت مدارس را بر عهدهدارند. مؤسسات آموزش عالی مالزی در پذیرش دانشجویان توانا به دانشگاه از انعطافپذیری بسیار بالایی برخوردار میباشند. در واقع در این دانشگاهها هیچگونه آزمون ورودی خاصی جهت ارزیابی یا گزینش دانشجویان وجود نداشته و نمرات امتحانات نهایی برای ورود به دانشگاهها ملاک میباشد.
در مقابل، دانشسراها و دانشگاههای غیرانتفاعی، به گزینش دانشجویان به واسطه برگزاری امتحانات گوناگون نیاز دارد. دانشجویان فوق، ملزم به گذراندن دوره پیشدانشگاهی و دیگر برنامههای ویژه رشته تحصیلی خود میباشند. در این سطح، مؤسسات آموزش عالی، گواهینامه یا دیپلم اعطاء مینمایند. گواهینامههای مذکور، عمدتاً توسط مراکز آموزشی خصوصی و دولتی مؤسسات آموزش عالی، با بودجه دولتی دانشگاههای دولتی، دانشگاههای فنی، کالجهای دولتی و یا مؤسسات آموزش عالی با بودجه خصوصی کالجهای خصوصی، دانشگاههای خصوصی، شعبات دانشگاههای خارجی مختص دانشجویان خارجی و مالزیایی به فارغالتحصیلان اعطا میگردد. اصلیترین نقش مؤسسات آموزش عالی، مهیاسازی نیروی کار ماهر و کاردان و برخوردار از مهارتها، معلومات و شایستگیهای اخلاقی و رفتاری مناسب در جهت برآوردهسازی نیازهای مختلف عصر فناوری پیشرفته میباشد. علاوه بر این، مؤسسات آموزش عالی، به پرورش نیروی انسانی کارآمد جهت پیشبرد امور تحقیقاتی و توسعه به واسطه ارائه خدمات مشاورهای مبادرت مینمایند. مؤسسات آموزش عالی خصوصی نیز، از نقشی کلیدی در جهت برآوردهسازی نیازهای آموزش عالی دانشجویان بومی و دانشجویان خارجی برخوردار هستند. در حال حاضر بالغ بر ۱۵۰۰۰ دانشجوی خارجی در مؤسسات آموزش عالی خصوصی کشور به تحصیل اشتغال دارند.
آموزش عالی دولتی تحت نظارت وزارت آموزش عالی به شرح ذیل میباشد:
- آموزش در کالج
- آموزش فنی و مهندسی
- آموزش علومانسانی و نظری
تحصیل در دانشسراهای عالی، بهویژه برای آن دسته از دانش آموزانی که به اتمام مقطع متوسطه نائل آمده و در صدد برخورداری از آموزشهای جامعتر و دریافت مدارج تحصیلی بالاتر میباشند. مدرک ورود به این کالجها، SPM یا مدرکی معادل آن است؛ تحصیل در این نوع کالجها بهصورت تماموقت بوده و دانشجویان پس از دو سال به اخذ مدرک دیپلم نائل میآیند. ازجمله مهمترین کالجهای دولتی مالزی میتوان به کالج تانکو عبدل رحمان اشاره نمود که در ۲۴ فوریه سال ۱۹۶۹ تاسیس شد.
کالجهای فوق که از سال ۲۰۰۱ آغاز به کار نمودند، علائق و حقوق ملی را سرمنشأ فعالیت خویش قرار داده و بدین ترتیب محیطی بسیار مناسب جهت پیشرفت شایستگیهای فردی و مثمر ثمر برای جامعه و ملت مهیا نمودهاند. برنامههای آموزشی مؤسسات فوق بر اساس آمادهسازی شرکتکنندگان جهت تحصیل در مقاطع بالاتر آموزشی طراحی شده و آنان را به مهارتهای گوناگون مجهز مینماید. گذراندن دورههای آموزشی در این قبیل مؤسسات به هر دو صورت تماموقت و پارهوقت امکانپذیر میباشد. بهطورکلی، مدرک موردنیاز جهت گذراندن دوره آموزشی تماموقت در این مؤسسات است، در حالیکه دورههای پارهوقت منحصراً به پذیرش شهروندان مالزیایی میپردازد که قادرند مالایی بخوانند و بنویسند.
در حال حاضر بالغ بر ۱۳ دانشگاه فنی در کشور مالزی وجود دارد که تحت پوشش وزارت آموزش عالی کشور فعالیت مینمایند. این دانشگاهها توسط سازمان مدیریت دانشگاههای فنی مدیریت و نظارت میگردند.
در کشور مالزی، بالغ بر ۱۶ دانشگاه دولتی و یک دانشگاه بینالمللی به آموزش دانشجویان دورههای کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری (PHD) مبادرت مینمایند. مدرک مورد نیاز جهت ورود به این دانشگاهها جهت گذراندن دورة کارشناسی، مدرک STPM یا مدارک مشابه دیگر دانشگاهی است. بودجه کلیه ۱۶ دانشگاه دولتی و دانشسراهای دولتی توسط دولت تأمین میگردد.
در تمامی دانشگاههای دولتی کشور مالزی، به جز دانشگاه اسلامی بینالمللی، دورههای آموزشی کارشناسی برای تمامی دانشجویان بومی دایر میباشد؛ در حالیکه برای دانشجویان خارجی منحصراً دورههای کارشناسی ارشد دایر است.
۱۲-پژوهش و تحقیقات
در راستای توجه به مقوله پژوهشی و تحقیقات کارگروه هماهنگکننده، تحقیقات آموزشی مالزی تأسیس شد. تحقیقات در کشور مالزی محدود به ابعاد تئوری و عملی نگردیده، بلکه عمدتاً بر بررسی سیاستهای آموزشی معطوف گردیده است. از اینرو تلاش بر این است تا عنوان و حیطههای مطالعاتی در راستای نیازهای آموزشی جاری کشور باشد. تخصصی با کمک مالی به حوزه تحقیقات آموزشی از بودجه مالی و بینالمللی، دریافت گزارشات تحقیقاتی و تشخیص طرحهای مناسب جهت ارائه یافتههای تحقیقاتی، انتشار یافتهها و پیشنهادات به آژانسهای و بخشهای آموزشی دولتی، ادارات ناحیهای آموزشی و مدارس از طریق هماندیشیها و کارگاهها، نظام آموزش فردی در کلاس درس بهبودیافته است هدف زیربنایی پژوهش تحقیقات آموزشی در کشور مالزی، همگانی سازی آموزش و فراهمسازی فرصت یکسان برای کلیه دانشآموزان مالزیایی جهت برخورداری از امکانات لازم در تحقیق و پژوهش و کسب صلاحیت کافی در این راستاست طبق آمار بدست آمده طی سالهای ۱۹۹۵ و ۱۹۹۶ به ترتیب بالغ بر ۱۰۱ و ۵۹۱ کار تحقیقاتی در مراکز تحقیقی کشور به اجرا درآمده است.
۱-۱۲-توسعه فناوری
در بسیاری از کشورهای پیشرفته از قبیل آمریکا، شرکتهای فعال در زمینه فناوری، درنتیجه برقراری همکاری نزدیک میان مراکز تحقیقاتی و شرکتهای تولیدی توسط برنامههای مراکز رشد فناوری تشکیل یافتهاند. نمونه بارز این برنامهها را در دانشگاه استنفورد و سیلیکون ولی میتوان مشاهده نمود. برنامههای مراکز رشد فناوری با کمبودهایی مواجه است که الگوبرداری از آنها برای کشورهای در حال توسعه را با مشکل روبرو میسازد. واگذاری فضا به مؤسسات به عنوان مهمترین و بعضاً تنها روش ارائه خدمات و عدم نظارت و هدایت مؤسسات ازجمله کاستیهایش به شمار میآید.
شرکت توسعه فناوری مالزی که شرکتی وابسته به دولت است، به پیگیری برنامه توسعه فناوری روشهایی را در جهت ایجاد واحدهای تولیدی بر اساس دانش نوین مبادرت مینماید. این برنامه دارای معیارهای خاصی میباشد که از آنها میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
- تشویق به تشکیل واحدهای تجاری وابسته به فنّاوری نوین مستقر در پارکها و یا مراکز رشد
- تشویق به تشکیل واحدهای تجاری بر اساس تجربیات تحقیقاتی و تخصصهای موجود در دانشگاه و منطقه
- ایجاد ارتباط نزدیکتر و درک متقابل میان دانشگاه و حوزه صنایع و ایجاد منبع درآمد مطمئن برای دانشگاهها
- اعطای مسئولیت دریافت مشاوره کارشناسی در جهت توسعه تجارت و فناوری از دانشگاه میزبان
ازجمله مهمترین خصوصیات برنامه توسعه فناوری میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
- بهرهگیری از ساختارها و امکانات موجود
- حضور در کنار دانشگاه
- استفاده از امکانات و اساتید دانشگاهی
- هزینههای پایین
- ساختار انعطافپذیر و ساده
فعالیتهای شرکت توسعه فناوری مالزی در جهت اجرای برنامه توسعه فناوری به کسب مهارتهای مختلفی در این شرکتها منجر گردیده است، که از آنها میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
- ایجاد و توسعه مراکز رشد فناوری نوین
- ارائه مشاوره در جهت ایجاد مراکز رشد فناوری
- مشاوره در زمینه ایجاد واحدهای تولیدی
- انتقال فناوری در زمینههای بیوتکنولوژی، مواد پیشرفته، فناوری اطلاعات
توسعه فناوری بستری مناسب جهت برقراری ارتباط میان دانشگاهها و واحدهای تولیدی کشور مالزی را فراهم آوردهاست. در این راستا، دولت مالزی اهمیت این مسئله را کاملاً درک نموده و با تخصیص بودجه ۵۰ میلیون دلاری به آن از این برنامه حمایت مینماید. در حال حاضر برنامه توسعه فناوری مهمترین ابزار حمایتی در ایجاد شرکتهای جدید در زمینه فناوری در کشور مالزی بشمار میآید. پارکهای علمی تحقیقاتی نقش مؤثری در توسعه علم و فناوری و درنتیجه توسعه اقتصادی در کشورهای پیشرفته و کشورهای در حال توسعه ایفا نمودهاند. مقایسه آمار ایجاد پارکها طی یک دهه گذشته نشان میدهد که کشورهای مختلف توجه خاصی به موضوع معطوف داشتهاند؛ بهعنوان نمونه کشور چین تعداد پارکهای علمی خود را در طول ۴ سال (از سال ۱۹۹۶ تا سال ۲۰۰۰) از ۸ به۵۳ عدد پارک افزایش دادهاست. ازجمله مهمترین دستاوردهای اصلی پارکهای علمی در جهت رشد اقتصادی کشور مالزی، میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
- کمک به توسعه علم و فناوری از طریق برقراری ارتباط میان واحدهای تولیدی و مؤسسات تحقیقاتی
- برطرفسازی مشکلات حوزه صنایع و واحدهای تولیدی و حمایت از آنها در جهت بهرهگیری از فناوری نوین
- کمک به ایجاد مؤسسات متوسط و کوچک تولیدی و ساختار پارکهای علمی و تأکید آنها بر تحقیقات و یا تولید در میان کشورها متفاوت است. پارکهای علمی در شرق آسیا تأکید بیشتری بر ایجاد واحدهای تولیدی دارند که این ناشی از شرایط خاص این قبیل کشورها و توجه آنها به کاستیهای پتانسیلهای موجود است.
- بهرهگیری از تجربیات کشورهای دیگر بهخصوص کشورهای آسیایی که از لحاظ موقعیتهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و سطح علم و فناوری به کشور مالزی نزدیکتر میباشند، در امر سیاستگذاری در زمینه علم و فناوری بر این کشور مفید واقع میگردد.
بخش دوم
۲-آموزشوپرورش زنان[۳]
مقدمه
ماده ۱-۱۲ قانون اساسی فدرال که ضمانت میکند حق تحصیل برای همه مالزیاییها اعم از جنسیت، امکان دسترسی برابر به آموزش و پرورش را داده است. زنان نیز از افزایش دسترسی بهرهمند شدهاند، همانطور که بهبود نرخ سواد زنان و ثبتنام خالص آنها در تمام سطوح تحصیلی از زمان استقلال نشان میدهد؛ تحصیلات رسمی و غیررسمی برای توسعه فردی، اجتماعی و اقتصادی زنان در مالزی حیاتی بوده است. این فرایند تحصیلی در حال انجام است، این وسیله برای ارتقاء دانش، مهارتها و نگرشهای زنان مالزی و ظرفیت توسعه آنها بوده است. با کسب تحصیلات عالی زنان مالزیایی میتوانند در توسعه کشور مشارکت فعال داشته باشند، در خانواده، اجتماع، محل کار و عرصه عمومی سیاست صدایشان شنیده شود و همچنین از استقلال اقتصادی بیشتری برخوردار شوند.
در ادامه موفقیت زنان در تحصیل را بررسی خواهیم کرد. این بررسی در دو بخش آموزشهای رسمی و غیررسمی از زمان استقلال ۱۹۵۷ تا سال ۲۰۰۰ خواهد بود و از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۴ سعی بر از بینبردن نواقص موجود بوده است، سپس در سال ۲۰۱۹ یکپایش دوباره انجامگرفته تا وضعیت آموزش زنان را بروز کنند.
۱-۲-آموزش رسمی و غیررسمی
از زمان استقلال، پیشرفت زنان در آموزش رسمی از نظر پیشرفت در زمینه دسترسی به آموزش و همچنین نگرانیهای مربوط به جنسیت مانند ثبتنام در آموزش علوم و فناوری موردبحث قرار خواهد گرفت. برای ارزیابی دسترسی زنان به آموزش، از شاخصهای حساس جنسیتی مانند روند ثبتنام زنان، نسبت ثبتنام دانشآموزان دختر به پسر در سطوح ابتدایی، متوسطه و عالی همچنین نرخگذاری استفاده میشود. پیشرفت زنان در آموزش وپرورش غیررسمی نیز با اشاره به تأثیر برنامههای آموزش غیررسمی بر زنان روستایی مورد بحث قرار میگیرد. این امر با توصیهها و نتیجهگیری دنبال میشود.
۲-۲-آموزش رسمی زنان در مالزی
دستاوردهای زنان در آموزش رسمی قابلتوجه بوده است. از زمان استقلال بهعنوان افزایش مداوم نرخ مشارکت در سطوح اولیه، ثانویه و سوم، شاخصهای خاص مانند نسبت ثبتنام، نسبت ثبتنام دانشآموزان دختر به پسر و نرخگذار نشاندهنده پیشرفت تحصیلی زنان است. زنان تا حد زیادی از گسترش امکانات آموزشی و فراهمآوردن فرصتهای آموزشی بیشتر بهرهمند شدهاند. اکنون به بررسی وضعیت آموزش و پرورش زنان در هر مقطع بنا به آمار گزارشات رسمی میپردازیم. این تحقیق از سال استقلال، ۱۹۵۷ لغایت ۲۰۰۰، یعنی حدود ۶۳ سال را در بر می گیرد.
ثبتنام در مدارس ابتدایی و متوسطه
نمودار ۲.۱ ثبتنام دانشآموزان دختر و پسر در مقطع ابتدایی، در طول سالهای ۲۰۰۰-۱۹۵۷ را نشان میدهد. در طول ۴۳ سال، ثبتنام دانشآموزان دختر در مقطع ابتدایی بیش از سه و نیم بار از مجموع حدود ۳۹۰۰۰۰ دانشآموز در سال ۱۹۵۷ به ۱. ۴۲ میلیون دانشآموز در سال ۲۰۰۰ افزایش یافت. نسبت دختران و پسران ثبتنام شده در سطح دبستان نشان داد که درصد بیشتری از دبستان را دختران در برمیگیرند. اگرچه درصد دانشآموزان دختر که در دوره ابتدایی ثبتنام کردند، هنوز پایینتر از دانشآموزان پسر در سال ۲۰۰۰ بود، پیشرفت دانشآموزان دختر از درصد بهبود ثبتنام زنان بین سالهای ۱۹۵۷ تا ۲۰۰۰ مشهود است. فاصله بین ثبتنام دانشآموزان دختر و پسر در سطح ثانویه در اوایل دهه ۱۹۶۰ در مقایسه با شکاف جنسیتی در سطح اولیه کوچکتر بود. در اواخر دهه ۱۹۵۰ و اوایل ۱۹۶۰، تعداد دانشآموزان دختر و پسر ثبتنام شده در دبیرستان کم بود اما باگذشت زمان بهتدریج افزایش یافت. افزایش مداوم ثبتنام دانشآموزان از هر دو جنسیت تا اوایل دهه ۱۹۷۰
ادامه داشت که با افزایش فوقالعاده در اواخر دهه ۱۹۷۰ همراه بوده است.
نمودار ۲.۲ نشان میدهد در سال ۲۰۰۰، تعداد ۵۴ا، ۹۶۵ دانشآموز پسر و ۶۹۲، ۹۸۵ دانشآموز دختر بهصورت مطلق در متوسطه وجود داشتهاست. در مقابل تعداد ۹۷۴، ۵۳ دانشآموز پسر و ۶۸، ۲۷ دانشآموز دختر در سال ۱۹۵۷ بوده است.
نمودار ۲.۳ نسبت دانشآموزان دختر و پسر در مدارس ابتدایی و متوسطه را طی سالهای ۲۰۰۰-۱۹۵۷ نشان میدهد. این شکل بار دیگر پیشرفت زنان در آموزش را نشان میدهد. نسبت زنان ثبتنام شده در مدارس متوسطه کمتر از مردان بود. تا سال ۱۹۹۰ که ۵۰/ ۵ درصد از کل ثبتنام را به خود اختصاص داده اند. این نسبت در سال ۲۰۰۰ یکسان بوده است؛ و ثبتنام دانشآموزان دختر در مدارس ابتدایی به نسبت تعداد مردان در کل دوره ۲۰۰۰-۱۹۵۷ کمتر بوده است. اگرچه از سال ۱۹۸۰ به بعد ثبتنام مردان و زنان در مدارس ابتدایی و متوسطه به هم نزدیک و در سال ۲۰۰۰ تقریباً یکسان بوده است.
زنان مالزیایی حتی در مقطع پیشدبستانی به آموزش دسترسی دارند مرحله. نسبت جمعیت در گروه سنی ۵-۳ سال که در سال ۱۹۹۷ بهپیش دبستانی رفتند حدود ۳۰ درصد بود. آموزش پیشدبستانی در سالهای اولیه استقلال فقط برای افراد ثروتمند، مقرونبهصرفه بود. بااینحال، آموزش مقرونبهصرفه پیشدبستانی در حال حاضر، هم توسط نهادهای دولتی و هم بخش خصوصی انجام میشود. در سالهای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، دانشآموزان دختر حدود ۴۸ درصد از کل کودکان پیشدبستانی را تشکیل میدادند، که نسبت کل زن به مرد تقریباً نزدیک بود.
تفاوت نرخ انتقال دانشآموزان دختر و پسر در سطح دبیرستان، شاخص دیگری از تکامل و پیشرفت تحصیلی زنان در مالزی است.
نمودار ۲.۴ نرخ انتقال دانش آموزان از استاندار شش به فرمهای ۳ و ۴ و ۵ بر اساس گروههای کلاسی در سالهای ۱۹۹۰ و ۱۹۹۵ نشان میدهد؛ که در دوره دبیرستان تا سال ۲۰۰۰ در سیستم مدرسه باقی ماندند. بهطور کلی، نرخ انتقال دانش آموزان دختر در هر دوره متوسطه بیشتر از همتایان مرد آنها بودهاست. در سال ۱۹۹۰، ۷۹. ۷ درصد از دانش آموزان دختر در مقایسه با ۷۳. ۵ درصد از دانش آموزان پسر گروه استاندارد شش، به فرم سوم پیشرفت کردند. در مقایسه با دانش آموزان دختر، دانش آموزان پسر بیشتری سیستم آموزشی را ترک میکردند. بر اساس نرخ انتقال پس از امتحان (PMR) در پایان فرم سه برای دانش آموزان دختر و پسر، در میان دانش آموزان گروه کلاس ۱۹۹۰، تنها ۵۵. ۵ درصد دانش آموزان پسر و ۶۵ درصد دانش آموزان دختر تا فرم چهار در مدرسه ماندند. با این حال، نرخ انتقال در سال ۱۹۹۵ نشان میدهد که هر دو گروه دختران و پسران در همه مقاطع دبیرستان پیشرفت چشمگیری داشتند. چرا که ۹۰ درصد دانش آموزان دختر و ۷۵. ۶ درصد دانش آموزان پسر در فرم پنج حضور داشتند، که نشان میدهد دانش آموزان بیشتری مدت بیشتری در مدارس میمانند.
ب-ثبتنام زنان در آموزش فنی حرفهای
نمودار ۲.۵ تعداد دانشآموزان دختر و پسر در مدارس فنی حرفهای در طول دوره ۲۰۰۰-۱۹۵۷ را نشان میدهد. به طور کلی میتوان گفت دانش آموزان دختر بهطور سنتی ترجیح میدهند دورههای مبتنی بر هنر را نشان دهند. دانش آموزان دختر ۳۰ درصد از کل ثبتنام در مدارس فنی حرفهای در سال ۲۰۰۰ را تشکیل میدادند که در مقایسه با سالهای قبل همانطور که در شکل ۲.۶ نشان داده شده بود، پیشرفت سریعی بود. اولین پذیرش دانش آموزان دختر در مدارس حرفهای در سال ۱۹۶۵ انجام شد، در حالی که ۵ نفر از کل ۵۵۸ دانش آموز ثبتنام شده زن بودند، در حالی که برای مدارس فنی، اولین گروه دانش آموزان دختر، ۵۹ نفر از ۱۳۹۱ دانش آموز، دو سال بعد در سال ۱۹۶۷ ثبتنام کردند. تعداد آنها پیوسته افزایش یافته است، اگرچه تعداد مردان مذکر در مقایسه با زنان در مدارس بیشتر بوده است.
نمودار ۲.۶ نشان میدهد که ترجیحات جنسیتی راهنمای انتخاب دورهها است. اکثریت دانشآموزان دختر در مؤسسات حرفهای تخصصی در دورههای اقتصاد خانگی ثبتنام کردند، درحالیکه دانشجویان پسر در مدارس فنی حرفهای که دورههای مهندسی را ارائه میدادند، غالب بودند. این شکاف جنسیتی و ترجیحات جنسیتی در آموزش فنی حرفهای تا به امروز ادامه دارد. در مدارس فنی حرفهای، انتخاب دورههای اختیاری همچنین نشاندهنده ترجیحات جنسیتی است. درصد زنانی که دورههای کشاورزی و تجارت را دنبال میکردند ۷۶ درصد بود درحالیکه در مهندسی مکانیک تنها ۱۲ درصد، در مهندسی برق ۲۲ درصد، و در دورههای تجاری مهندسی عمران ۴۸ درصد بود. بهطورکلی، کمتر از ۱۰ درصد از کل دانشجویان دختر در دورههای مهندسی ثبتنام کرده بودند؛ درحالیکه ۸۰ درصد آنها دورههای تجارت را دنبال میکردند. روند مشابهی در ثبتنام دانشآموزان در دانشگاه مشاهده شد. پلی تکنیک دانشجویان دختر حدود ۳۰ درصد از دانشجویان پلی تکنیک را تشکیل میدادند و عمدتاً در دورههای فناوری، غذا، مهمانداری و دورههای مد و تجارت ثبتنام کرده بودند. درصد دانشجویان دختر مهندسی بسیاراندک بود.
ج-آموزش دانشگاهی
زنان در آموزش عالی تکامل تحصیلات عالی را منعکس کردند. آموزشوپرورش در مالزی، بهتدریج از نظر تعداد و از نظر نسبی گسترش یافت؛ زیرا امکانات آموزش عالی پس از استقلال، بهویژه در دوران پس از ۱۹۷۰ گسترش یافت. در سالهای اولیه پس از استقلال، فرصت تحصیل پس از متوسطه محدود بود، تنها یک دانشکده فنی و یک دانشگاه وجود داشت که در ابتدا در سنگاپور قرار داشت و سپس به کوالالامپور منتقل شد. بسیاری از دانشآموزان تحصیلات خود را تا سطح دانشگاههای خارج از کشور به دلیل نبود امکانات آموزش عالی در سطح محلی ادامه دادند. امکانات آموزش عالی در دوره پس از ۱۹۷۰ به سرعت گسترش یافت، که ناشی از تأسیس دانشگاههای جدید، دانشکدههای فنی در بخش دولتی و خصوصی و تبدیل کالجهای متعدد به دانشگاهها پس از ۱۹۹۵ بود. با گسترش امکانات آموزش عالی، ثبتنام زنان در آموزش عالی نیز افزایش یافت. این شامل کسانی که در خارج از کشور تحصیلکردهاند نمیشد.
همانطور که در نمودار ۲.۷ نشان دادهشده است، ثبتنام دانش آموزان در سطح عالی در دوره بازبینی به سرعت افزایش یافت، در سال ۱۹۵۹، ۷۷ زن وجود داشت. روند مشابهی در ثبتنام دانش آموزان در دانشگاه مشاهده شد، دانشجویان دختر حدود ۳۰ درصد از دانشجویان پلی تکنیک را تشکیل میدادند و عمدتا در دورههای فناوری غذا،
مهمانداری و دورههای مد و تجارت ثبتنام کرده بودند. درصد دانشجویان دختر مهندسی بسیار اندک بود.
با افزایش جمعیت دانشآموزان دختر، تغییرات ایجاد شده در ثبتنام با توجه به رشته تحصیلی بر اساس جنسیت نیز دیده میشود. در ابتدا، برتری دانشجویان دختر در دانشکده هنر وجود داشت. در سال ۱۹۵۹، در میان ۷۷ دانشجوی دختر ثبتنام شده در دانشگاه مالایا، تنها سه نفر از آنهادر دانشکده علوم و بقیه در دانشکده هنر تحصیل کردند. دانشکده مهندسی دانشگاه، اولین دانشجوی دختر خود را در این دانشگاه در سال ۱۹۶۴پذیرش کرد، درحالیکه اولین دانشجوی دختر پزشکی در ۱۹۶۳ ثبتنام کرد. از آن زمان، ترکیب دانشجویان دختر ثبتنام شده در دورههای فنی و علوم تغییر کردهاست.
روند نمودار ۲.۹ و ۲.۱۰ ثبتنام فارغالتحصیلان در دورههای مهندسی در دانشگاههای محلی را برای دوره ۱۹۹۱-۱۹۹۸ نشان میدهد. تعداد دانشجویان دختر که در حال گذراندن دورههای مهندسی هستند افزایشیافته است، ولی با وجود بیشتر بودن تعداد زنان ثبتنامی در دانشگاههای محلی نسبت به مردان، همچنان شکاف جنسیتی وجود دارد. اکثریت دانشآموزان دختر در سراسر جهان، در دورههایی مانند فنی مهندسی، ثبتنام نمیکنند. درنتیجه، تعداد دانشجویان دختر مهندسی در مقایسه با دانشجویان پسر کم است. در مقابل، ثبتنام دانشجویان دختر در دورههای علوم کامپیوتر و فناوری اطلاعات (IT) در مقایسه با دورههای مهندسی بیشتر بود. زنان ۴. ۵۱ درصد از کل ثبتنام در دورههای فناوری اطلاعات در هفت دانشگاه محلی را برای سال تحصیلی ۱۹۹۰-۱۹۹۱ تشکیل میدادند، درحالیکه دورههای (IT) بدون درنظرگرفتن جنسیت در بین دانشآموزان محبوب بود.
ج-پیشرفت تحصیلی زنان روستایی
پیشرفت تحصیلی زنان روستایی و شهری همانطور که در شکل ۲.۱۱ مشاهده میشود، بهبودیافته است. نسبت جمعیت زنان در مناطق روستایی بدون تحصیل از ۵۵ درصد در سال ۱۹۷۰ به ۲۷ درصد در سال ۱۹۹۱ کاهشیافته است. این رقم همچنین نشان میدهد که درصد جمعیت زنان روستایی و شهری با تحصیلات عالی در طی سالهای ۱۹۹۱-۱۹۷۰ افزایشیافته بود. با اینحال، پیشرفت زنان روستایی در تحصیل نسبت به همتایان شهری آنها کندتر بود. تفاوتهای این چنینی مرتبط با پیشرفت تحصیلی هنوز برای هر دو جنس در روستاها وجود دارد. از آنجاییکه زنان روستایی حدود یکچهارم جمعیت مالزی را تشکیل میدهند، از نظر دسترسی به آموزشوپرورش، شایسته توجه ویژه هستند.
د-مقایسه بینالمللی در آموزشوپرورش
افزایش دسترسی به آموزش، منجر به پیشرفت چشمگیری برای پیشرفت تحصیلی، برای همه مالزیاییها بهویژه زنان شدهاست. بر اساس گزارش توسعه انسانی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۹۸، نسبت اولیه ثبتنام در مالزی برای دختران و پسران در سال ۱۹۹۷، ۹۹ درصد بود که با ژاپن قابل قیاس است. علاوه بر این، همین گزارش نشان میدهد که موفقیت مالزی برای ثبتنام در مدرسه متوسطه در برای دانشجویان دختر هر ۱۰۰ :۱۱۵ پسر بیشتر از ژاپن ۱۰۰: ۱۰۰ و سنگاپور۱۰۰: ۹۸ بودند.
م-آموزشوپرورش غیررسمی
آموزشوپرورش غیررسمی به همان اندازه حائز اهمیت است که آموزش رسمی در انتشار اطلاعات و انتقال دانش و مهارتهای جدید به زنان، اهمیت دارد؛ بهویژه برای کسانی که دیگر در نظام آموزش رسمی نیستند. در سالهای اولیه استقلال، آموزش غیررسمی انجام شده در کشور به شکل کلاسهای آموزش بزرگسالان و توسعه کشاورزی بود. این برنامههای آموزشی غیررسمی معمولاً توسط نهادهای دولتی درگیر در توسعه روستایی و کشاورزی ارائه میشد. یکی از تلاشهای اولیه و شناخته شده آموزش غیررسمی این بود که برنامه سوادآموزی معروف به (کلاس بزرگسالان) توسط بخش توسعه جامعه وزارت توسعه روستایی انجام میشد.
شکل ۲.۱۲ تعداد دانش آموزان درکلاسهای آموزش بزرگسالان را در طول سالهای ۱۹۶۷-۱۹۵۷ نشان میدهد. همانطور که در شکل نشان داده شده است، تعداد دانش آموزان دختر در کلاسهای آموزش بزرگسالان در ابتدا کمتر بود، اما این روند پس از سال ۱۹۶۲ هنگامی که تعداد دانش آموزان دختر بیشتر از دانش آموزان پسر بود، معکوس شد. علاقه اولیه به کلاسهای آموزش بزرگسالان تمرکز بر توسعه کشاورزی و توسعه بعدا گسترش یافت، و شامل سواد عملکردی شد؛ که شامل سه حوزه اصلی اقتصادی، بهداشتی و آگاهی مدنی میشد. از آنجا که اکثریت دانش آموزان در کلاسهای آموزش بزرگسالان بانوان بودند، دورههای اقتصادی خانگی بعداً برای ارائه مهارتهای خانهداری به بانوان معرفی شد. دادههای تاریخی در مورد مشارکت بانوان در این کلاسها در دسترس نیست، اما برای دوره ۱۹۹۶-۱۹۸۱، افزایش ۴۶ درصدی در مشارکت زنان در این کلاسها ثبت شدهاست. گزارش توسعه کشاورزی ۱۹۹۶ نشان میدهد که تعدادی کمتر از ۸۰ درصد از بانوان بهطور فعال در کلاسهای آموزش خانه و آموزش مهارتهای ارائهشده توسط توسعه کشاورزی شرکت داشتهاند. گزارش ۱۹۹۶ نشان میدهد، به نظر میرسد که محبوبیت آن پس از سال ۱۹۶۴ کاهشیافته است.
۳-۲-نتیجه پژوهش از ۱۹۵۷ تا سال ۲۰۰۰ در خصوص آموزشوپرورش زنان
نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان میدهد که زنان در مالزی پیشرفت چشمگیری درزمینة تحصیل داشتهاند. افزایش نرخ سواد و ثبتنام در مدارس و مؤسسات عالی، شاخص دسترسی آنها به آموزش است. تعداد شرکتکنندگان در برنامههای آموزشی غیررسمی ارائهشده توسط آژانسهای مختلف نشاندهنده دسترسی به فرصتهای آموزشی است. درحالیکه زنان به پیشرفت چشمگیری در آموزش رسیدهاند هنوز شکافهایی بین جنسیتها و همچنین بین جمعیت روستایی و شهری وجود دارد.
در آموزشوپرورش رسمی، شکافهای جنسیتی در زمینههای مطالعه خاصی هنوز وجود دارد. تنها زمینه پیشرفت تحصیلی مرتبط با زنان که مالزی در آن پیشرفت مطلوبی ندارد، مربوط به انتخاب رشته است. با وجود افزایش روزافزون تعداد دانشآموزان دختر در مقاطع ابتدایی، راهنمایی و متوسطه، تمرکز دانشآموزان دختر در دورههای هنری، اقتصادی و تجاری در همه سطوح ادامه دارد. دانشآموزان دختر تمایل دارند در دورههای اختیاری مانند اقتصاد خانه و تجارت تسلط داشته باشند و در دروس مهندسی اقلیت هستند. روند مشابهی در مدارس فنی و حرفهای نیز مشاهده شد. اگرچه تفکیک عمدی وجود نداشت، اما شیوههای فرهنگی و فرایندهای اجتماعی شدن در جنبه انتخاب رشته تمایل به تداوم داشت. تلاشهای قابلتوجهی برای تشویق دانشآموزان دختر به شرکت در دورههای علم و فناوری انجامشده است؛ با این اوصاف، همچنان که کشور وارد هزاره جدید میشود، این روند نیز به غلبه خود ادامه میدهد.
فقدان دادههای موجود، هرگونه تجزیه و تحلیل کمّی از آن را محدود میکند. پیشرفت زنان در آموزش غیررسمی دادههای موجود که بهصورت پارهپاره است و تنها مقادیر تقریبی را ارائه میدهد، نشان میدهند؛ که سطح مشارکت زنان در آموزش غیررسمی پایین است. علاوه بر این، از آنجا که بسیاری از آژانسها بهطور همزمان به جوامع روستایی خدمت میکنند، تمایل به تکرار فعالیتها وجود دارد.
با سرعت سریع توسعه در بخش خصوصی و در مناطق شهری، نیازهای آموزشی زنان و دختران روستایی و فقیر باید موردتوجه ویژه قرار گیرد تا از به حاشیه راندن آنها در توسعه اصلی جلوگیری شود. علاوه بر رفع نیازهای عملی این گروههای محروم، آنها همچنین باید بهتدریج با موارد جدید آشنا شوند. چالشهای اقتصاد جهانی آموزش و پرورش زنان را قادر میسازد تا نقش خود را در حوزه داخلی و همچنین در حوزه عمومی متعادل سازند. مهارت در اداره خانواده به اندازه مهارت در محل کار مهم است. برای بهینهسازی سهم زنان در توسعه کشور، برنامههای آموزشی باید مسائل جنسیتی و محدودیتهای زنان را برطرف کنند.
از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۴ سعی دولت مالزی بر اساس چشمانداز، برطرف کردن نواقص مشاهدهشده از سال ۲۰۱۵-۲۰۲۰ بوده است. کمکم با رفع نواقص در آموزش زنان و افزایش زنان تحصیلکرده چالشی بنام رهبری زنان در آموزش عالی مالزی رخ نمایان کرد. فصل بعدی به این موضوع از طریق یک پژوهش پرداختهشده است تا جوابهای علمی حاصل شود.
فصل سوم
۳-پژوهش مدیریت زنان در رهبری آموزش عالی مالزی مدرن سال ۲۰۲۲[۴]
۱-۳-مقدمه
آموزش عامل مهمی در سرمایه انسانی، توسعه اجتماعی، اقتصادی، فناوری و سیاسی یک جامعه است. هدف ۵ SDG از دستور کار ۲۰۳۰ تشویق مشارکت کامل زنان و فرصتهای رهبری برابر در تمام سطوح تصمیمگیری سیاسی و اقتصادی است. بااینحال، تحقیقات اخیر نشان میدهد که نابرابری جنسیتی در آموزش عالی مدتهاست که بهعنوان یک مشکل مهم شناختهشده است و از نزدیک نشاندهنده نابرابری جنسیتی مداوم در بازار کار است. این مقاله به بررسی مسائل و چالشهای مربوط به رهبری زنان در مؤسسات آموزش عالی مالزی برای برابری جنسیتی میپردازد. یک مصاحبه نیمه ساختاریافته با پنج استاد جوان و ارشد از دانشگاههای دولتی و خصوصی مالزی انجام شد. از یافتهها، مضامین مختلفی از مطالعه پدیدار شد. یافتهها نشان میدهد که زنان در مؤسسات آموزش عالی دولتی مالزی برای تبدیلشدن به یک رهبر دانشگاهی با چالشهایی مواجه هستند و آنها تأکید کردند که باید فرصتهای بیشتری برای تصدی پستهای رهبری برتر در مؤسسات آموزش عالی مالزی به آنها داده شود؛ بنابراین اکنون میل به کار در جهت برابری جنسیتی واقعی در جوامع و مؤسسات دانشگاهی ما ضروری است، با این امید که اقدامات بیشتری فراتر از دانشگاههای ما، در ملتها و جوامع ما در جهت تحقق این حق انسانی ما توسعه یابد.
۲-۳-معرفی SDG۵
هدف توسعه پایدار یا SDG۵ توسط سازمان ملل متحد در سال ۲۰۱۵ ایجاد شد و دغدغه اصلی این هدف ترویج برابری جنسیتی است (Somerville & Pesantes, ۲۰۲۲). این دستور کار را میتوان بهعنوان شکل دیگری از تلاشهای فعلی در نظر گرفت که برای رسیدگی به مسائل زنان توسعهیافته است. این ادعا توسط هیرسو و همکاران پشتیبانی شد. (۲۰۱۹) جایی که بیان شد این دستور کار بر دستیابی به برابری جنسیتی و بهویژه توانمندسازی همه زنان و دختران تأکید دارد و هدف نگنجاندن بیشتر نظرات زنان در بحث در مورد مسائل جنسیتی است. به گفته پیک و نیاسیمی (۲۰۱۵)، این دستور کار ممکن است به عدالت اجتماعی و برابری جنسیتی بیشتر منجر شود و درنهایت محیطی را ایجاد کند که در آنهمه زنان و دختران بتوانند بدون مواجهه با تعصب از حقوق خود استفاده کنند. بهطور خلاصه، ۵ SDG جنبشی است که توسط سازمان ملل متحد بهمنظور شناخت مشکلات و مسائلی که زنان را از رسیدن به برابری جنسیتی بازمیدارد و تلاشهایی را که زنان میتوانند برای توانمندسازی خود برای زنان مقدور میکنند، بهپیش ببرد.
بر اساس ساختار ۵ SDG، نه هدف مشخص است که باید محقق شود:
- پایان دادن به انواع تعصبات علیه زنان و دختران در سراسر جهان
- لغو قاچاق، بهرهکشی جنسی و سایر اشکال خشونت علیه زنان و دختران. در هر دو حوزه عمومی و خصوصی
- پایان دادن به تمام اعمال مضر ازجمله ختنه زنان، ازدواج کودکان و ازدواج اجباری
- به رسمیت شناختن ارزشگذاری مراقبتهای بدون دستمزد و کار خانگی با ارائه خدمات عمومی، زیرساختها و برنامههای حمایت اجتماعی و همچنین با تشویق مسئولیت مشترک در خانه و خانواده که برای کشورشما مناسب است.
- تضمین فرصت برابر برای رهبری در تمام سطوح تصمیمگیری غیرسیاسی، اقتصادی، وزندگی
- تضمین دسترسی همگانی بهسلامت جنسی و باروری و حقوق باروری که مطابق با برنامه اقدام عمومی و همچنین مشارکت کامل و مؤثر برای زنان، اجلاس بینالمللی جمعیت و توسعه و پلت فرم اقدام پکن و اسناد نتیجه اجلاسهای بازنگری آنها توافق شده است
- تغییراتی را برای اطمینان از دسترسی برابر زنان به منابع اقتصادی ازجمله مالکیت و کنترل زمین، خدمات مالی، ارث و منابع طبیعی، مطابق با قوانین ملی
- افزایش استفاده از فناوری، بهویژه اطلاعات و ارتباطات برای حمایت از توانمند سازی زنان
- قوانین و سیاستهای معقولی را اجرا و تقویت کنند که برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان در تمام سطوح ارتقای یابد.
از بین تمام اهداف هدف پنجم ذکرشده در بالا، هدفی است که در این مطالعه بیشتر موردبحث قرار خواهد گرفت، در مورد هدف پنجم (SDG۵) که فرصت برابر برای رهبری در تمام سطوح تصمیمگیری در زندگی سیاسی، اقتصادی و عمومیها تضمین میکند و همچنین مشارکت کامل و مؤثر برای زنان این هدف خاص عمدتاً بر مسائل مربوط به فرصت رهبری زنان متمرکز است. بهطور خاص، فرصت و امکان زنان برای تصدی پست رهبری در مؤسسات آموزش عالی و چالش رایزنان برای دستیابی به برابری جنسیتی درزمینه آموزش عالی بررسی خواهد شد. برابری جنسیتی پدیده پیچیدهای است که سیاستهای متعددی را در کشورهای سراسر جهان به وجود آورده است. زنان بدون توجه به محل زندگی خود با تبعیض روبرو هستند. همه جنبههای زندگی ازجمله بهداشت و تغذیه، آموزش، اشتغال و سیاست را در برمیگیرد (کریم و همکاران، (۲۰۱۲). مؤسسه اروپایی برابری جنسیتی ۲۰۱۹، EIGE بیان کرد که برابری به این معنا است که زن و مرد برابر خواهند شد بلکه حقوق، تعهدات و فرصتهای هر یک از جنسیتها در بدو تولد مستقل از جنسیت دیگری خواهد بود. همچنین بیان شد که برابری جنسیتی بر این نکته اولویتهای زن و مرد در نظر گرفته میشود و زنان نباید تنها کسانی باشندکه برای ان تلاش میکنند. مردان نیز باید بهطور کامل درگیر شوند. ازاینرو میتوان گفت که برابری جنسیتی بهوضوح موضوعی است که هر دو طرف جنس را درگیر میکند و صرفاً جانبداری از یک گروه جنسیتی یک ایده جانبدارانه نیست. مفهوم و ایده برابری جنسیتی امروزه در سطح جهانی بهخوبی پذیرفتهشده و به رسمیت شناختهشده است، همانطور که در مطالعه انجامشده توسط هوروویتز و فترولف (۲۰۲۰) گزارش شده است، از ۴۳ کشوری که مرکز تحقیقاتی Pew موردبررسی قراردادِ است، ۴۹٪ مردم معتقدند که برای زنان حیاتی است. داشتن حقوقی برابر با مردان، با ۴۷ درصد این موضوع بسیار حیاتی است. این نشان میدهد که تلاشهای مداوم محققان گذشته برای گسترش آگاهی در مورد برابری جنسیتی با شروع پذیرش درک مفهوم آن توسط مردم نتیجه داده است. بااینحال، مطالعه Belingheri و همکاران. (۲۰۱۲) یافتههای متناقضیها نشان داد که در آن ارائه شد که برابری جنسیتی هنوز تا رسیدن به آن فاصله دارد و در سراسر آموزش، دسترسی به فرصتها یا حضور موقعیتهای بلاتکلیف باقی میماند. همچنین در این مطالعه توضیح داده شد که اگرچه تلاش شده است، مطالعات ادبیات موجود دیدگاه محدودی را در مورد مسائل برابری جنسیتی بهویژه در مورد نابرابریهای جنسیتی در آموزش، رهبری، درصد زنان در پستهای بالا، مدیریت تنوع و نابرابری دستمزد جنسیتی ارائه میدهد. این ادعا ثابت می کند که علیرغم تحقیقات فراوانی که در مورد مسائل برابری جنسیتی انجامشده است هنوز در برخی موضوعات مرتبط با این موضوع شکاف وجود دارد و ازجمله موضوعات فرصت رهبری زنان و نابرابریهای جنسیتی در آموزش است. این نشان میدهد که کارهای تحقیقاتی بیشتری که بر این موضوعات تمرکز دارند باید انجام شود که بهطور غیرمستقیم از ارتباط این مطالعه فعلی پشتیبانی میکند.
۳-۳-مسائل برابری جنسیتی در مالزی
زنان برای برابری جنسیتی در بسیاری از کشورها بیش از مردان ارزش قائل هستند و اگرچه اکثر مردم در سراسر جهان از برابری جنسیتی حمایت میکنند، حداقل ۴۰-درصد از پاسخدهندگان معتقدند که مردان بهطورکلی از امکانات بیشتری نسبت به زنان در کشور خود برای به دست آوردن شغلی با درآمد خوب برخوردارند؛ و تبدیلشدن به رهبران جامعه (هورویتز و فترولف، ۲۰۲۰). این نشان میدهد که مسائل برابری جنسیتی زنان را بیشتر از مردان تحت تأثیر قرار میدهد و مردان تمایل دارند در مقایسه با زنان از مزایای اجتماعی بیشتری در جامعه برخوردار شوند. زنان هدف اصلی خشونت قرار میگیرند و بیشتر در معرض تبعیض و کلیشهها در جامعه قرار میگیرند. همانطور که توسط-Ipsos ۲۰۱۸ گزارششده است، آزار و اذیت جنسی، خشونت جنسی و خشونت فیزیکی سه مشکل اصلی زنان در سراسر جهان هستند و مالزیاییها نیز همین مسائل را تصدیق میکنند، بهاستثنای سومین موضوع مهم برای برابری زنان، جنسی سازی است. زنان و دختران در رسانهها شکل ۱ مقایسه مسائل برابری جنسیتی را که زنان در مالزی و زنان دیگر کشورهای جهان با آن روبرو هستند نشان میدهد.
شکل ۱. مقایسه مسائل برابری زنان در سطح جهانی و مالزی
بر اساس شکل ۱، مشاهده میشود که زنان در سراسر جهان ازجمله زنان مالزیایی با انواع مختلفی از مسائل روبرو هستند که مانع از رسیدن آنها به برابری جنسیتی میشود. جدای از سه موضوع مهمی که زنان در سطح جهان ازجمله در مالزی با آن مواجه هستند، زنان با بسیاری از مسائل دیگر برابری جنسیتی مواجه بودند. اگرچه زنان در سراسر جهان ممکن است با مسائل مشابهی روبرو شوند اما اهمیت هر موضوع متفاوت است. درزمینۀ جهانی، مسائل مربوط به آزار خانگی، دستمزد برابر تبعیض در محل کار بهطور قابلتوجهی توسط زنان مواجه است، درحالیکه موضوع تعادل بین کار و مسئولیتهای مراقبتی اهمیت کمتری دارد. بااینحال، در بافت مالزی، موضوع تعادل بین کار و مسئولیتهای مراقبتی، برخلاف زنان کشورهای دیگر، مهمتر از مسائل دیگر است. این نشان میدهد که زنان مالزیایی در مقایسه با سایر مسائل با نابرابریهای بیشتری درزمینۀ ایجاد تعادل در کار و مدیریت مسئولیتها در خانه مواجه هستند. وقتی صحبت از نقش رهبری زنان به میان میآید، برخلاف زنان دیگر کشورها، ثبت شد که زنان در مالزی واقعاًبًا مشکلاتی در این زمینه مواجه هستند. عوامل مؤثر در این مشکل باید بررسی شوند و راهحلهای بیشتری پیشنهاد شود تا اطمینان حاصل شود که زنان مالزیایی میتوانند خود را قدرتمند کنند و فرصتهای مشابهی را به دست آورند، بهویژه در جایگاههای برتر یا نقشهای رهبری در جامعه در کلیه سطوح داشته باشند.
۴-۳-چالشهای پیش روی زنان مالزیایی برای تصدی پستهای برتر در موسسات آموزش عالی
درسطح جهانی، پیشرفتهای زیادی برای افزایش کیفیت زندگی زنان حاصل شده است و امروزه مشارکت زنان در نقش هایاجتماعی رو به افزایش است. بااینحال علیرغم افزایش تعداد زنان شاغل، آنها همچنان با موانع قابلتوجهی در دستیابی به پستهای مدیریتی مواجه هستند و از مردان بیشتر هستند، بهعنوانمثال تا سال ۲۰۱۶، ۶.۹۷٪ از مردان همچنان اکثریت نقشها را در سازمانها داشتند (مختار، ۲۰۲۰) مقایسه تعداد مردان و زنان در پستهای سطح هیئت مدیریتی در یک سازمان نشان داد که مشارکت زنان در نقشهای تصمیمگیری در حال افزایش است. بااینحال اگرچه افزایش زنان در نقشهای تصمیمگیری، نشانه بزرگی برای توانمندسازی زنان است اما این امر بدیهی و غیرقابلانکار است.
در فرصتی که زنان برای تصدی پستهای برتر در سازمانها دارند، شکاف زیادی وجود دارد. این پدیده در زمینههای مختلف شغلی موضوعی است که بخش آموزش عالی نیز از این قاعده مستثنی نیست Dandan Marques ۲۰۱۷. اظهار داشتندکه بسیاری از تعهدات دولت برای ادغام زنان در فرآیند توسعه و لغو همه اشکال تبعیض علیه آنها انجامشده است و درحالیکه اکثر آنها موفق هستند، این مورد در مورد مدیریت آموزش عالی و پستهای برتر نیست. ادعای وجود شکاف در حضور رهبران زن در مؤسسات آموزش عالی نیز مورد تائید است. (۲۲۰۲) که در آن گزارش شد که مالزی هنوز ازنظر نسبت دانشگاهیان زن که دارای پستهای رهبری ارشد مانند معاون، معاون، رئیس دانشگاه و دیگران هستند، از سایر کشورها عقب است. شکل ۲ توزیع پستهای ارشد را نشان میدهد که موقعیتهای پروفسور و دانشیار در دانشگاههای دولتی مالزی است (جمیل و همکاران، ۲۰۱۹).
شکل ۲. توزیع مرد و زن در پستهای ارشد در دانشگاههای دولتی مالزی
از این تجزیهوتحلیل، میتوان نتیجه گرفت که مردان بیشتر مستعد این هستند که در مؤسسات آموزش عالی مالزی موقعیتهای مدیریتی بالایی داشته باشند. برای یافتن عواملی که به این نابرابری جنسیتی در مدیران ارشد مؤسسه آموزش عالی مالزی کمک میکند، یافتههای حاصل از مطالعه آلماکی و همکاران. (۲۰۱۶) قابلتوجه است. یافتهها نشان میدهد که رهبران زنان مسلمان در مالزی با سه چالش عمده روبرو هستند:
(۱) دیدگاههای اجتماعی و مذهبی ازجمله نقشهای جنسیتی، تحقیر زنان در پستهای رهبری، تأثیرات تربیت و پیشینه، عدم اعتماد دیگران و فقدان آزادی
۲)) تضادهای محل کار مانند مدیریت شخصیتهای مختلف در محل کار، اضافهبار کاری، فقدان تجربه رهبری و درگیریهای داخلی
(۳) مسائل شخصی که شامل یکپارچهسازی کار و تعهدات خانوادگی، اولویتبندی خانواده و سیستم حمایتی است.
همچنین بر چندین عامل مؤثر در مشکلات زنان برای صعود به موقعیتها تأکید کرد که در آنها بیانشده زنان در مؤسسات آموزش عالی با موانع زیادی برای پیشرفت روبرو هستند ازجمله نگرشهای مردسالارانه، سوگیری هایاجتماعی-فرهنگی، حقهبازی در وظایف خانوادگی یا ویژگیهای شخصیتی مانند اعتمادبهنفس پایین یافتههای این مطالعه چندین ویژگی را ارائه میکند که زنان دانشگاهی برای تبدیلشدن به یک رهبر باید داشته باشند که ویژگیهای خود تعیین گری، شفقت، حمایت گری و ویژگیهای اجتماعی است؛ بنابراین ما بهتفصیل مسائل و چالشهای مربوط به رهبری زنان در مؤسسات آموزش عالی دولتی مالزی برای برابری جنسیتی را با سه سؤال تحقیقاتی خاص بررسی کردیم: چرا زنان باید فرصتی برای تصدی پستهای رهبری برتر در مؤسسات آموزش عالی مالزی داشته باشند؟ موانع اصلی زنانی که مشتاق تصدی پستهای رهبری برتر در مؤسسات آموزش عالی مالزی هستند، چیست؟ چگونه زنان بیشتری میتوانند در مؤسسات آموزش عالی مالزی پستهای رهبری برتر را داشته باشند؟ حدفاصلی این مطالعه بررسی مسائل و چالشهای مربوط به رهبری زنان در مؤسسات آموزش عالی مالزی است. این پژوهش از طرح تحقیق کیفی استفاده کرد. دادههای این پژوهش بهصورت کیفی و از طریق مصاحبههای نیمه ساختاریافته جمعآوریشده است. این روش محققین را قادر میسازد تا دادههای باز را جمعآوری کنند، درباره افکار و دیدگاه پاسخدهندگان در مورد مسائل مطالعه بیاموزند. این مطالعه در محیط دانشگاههای دولتی و خصوصی مالزی انجامشده است که در آن ۵ SDG برابری جنسیتی موردبررسی قرارگرفته است. با مجموع پنج مدرس ارشد و جوان از دانشگاههای دولتی و خصوصی برای دستیابی به دیدگاههای آنها در مورد رهبری زنان در مؤسسات آموزش عالی مالزی مصاحبه شد. تمامی دادههای جمعآوریشده بهصورت کیفی و از طریق تحلیل موضوعی مورد تجزیهوتحلیل قرارگرفته و نتایج و بحث تحقیق در بخش بعدی ارائهشده است. در این پژوهش از تحلیل موضوعی بهعنوان رویکرد تحلیلی استفادهشده است. تحلیل موضوعی ارتباط مطالعه با دادههای جمعآوریشده است. درنتیجه، بر سازگاری رویکرد تأکید میکند که به آن اجازه میدهد زمانی که دادهها باید بهطور جداگانه در زمانهای مختلف جمعآوری شوند، کنار بیاید ۱۹۹۴ (Miles & Huberman).
۵-۳-نتایج بحث
کل پاسخدهندگان این مطالعه پنج نفر (سه مدرس زن و ۲ مدرس مرد) بودند که از رشتههای مختلف تحصیلی در مؤسسات آموزش عالی دولتی و خصوصی بودند. میانگین سنی پاسخگویان ۰۴ سال (۳۰ تا ۵۰ سال) بود. برخی از پاسخدهندگان نیز در مؤسسات دارای مناصب برتر هستند. نتایج مصاحبههای نیمه ساختاریافته از تحلیل موضوعی نشان داد که سه مضمون از این پژوهش پدید آمده است. سه مضمون که از تحلیل کیفی پدید آمدند عبارت بودند از:
(۱) ویژگیها و مجموعه مهارتهای زنان،
(۲) تبعیض، کلیشه سازی و تعهد خانوادگی
(۳) پرورش رهبران زن آینده.
۶-۳-نتیجه نهایی
سابقه محرومیت زنان در آموزش عالی به فقدان تنوع در سطوح بالای رهبری آن، بهویژه در مؤسسات نخبه کمک میکند.
زنانی که میخواهند در آموزش عالی رهبر باشند، باید بر موانعی مانند کلیشههای جنسیتی، تعصبات سازمانی و عدمحمایت اداری غلبه کنند. هدف این مطالعه بررسی مسائل و چالشهای مربوط به رهبری زنان در مؤسسات آموزش عالی مالزی برای برابری جنسیتی است. نتایج این مطالعه نشان داد که سه موضوع اصلی ظهور کردند که عبارتاند از: (۱) ویژگیها و مجموعه مهارتهای زنان، (۲) تبعیض، کلیشه سازی و تعهد خانوادگی و (۳) پرورش رهبران زن آینده. زنان فرصت دارند تا در مؤسسات آموزش عالی در مالزی مقامهای برتر را به دست آورند زیرا دارای ویژگیها و مجموعه مهارتهایی هستند که به مدیریت خوب و نقشهای رهبری کمک میکند. بااینحال برای دستیابی به دستور کار ۵ SDG (برابری جنسیتی) در مالزی، موانع یا چالشها برای پر کردن شکاف برای رهبری زنان باید رمزگشایی شوند. نتایج همچنین نشان داد که زنان در آموزش عالی باید آموزشها و دورههای بیشتری برای رهبری داشته باشند. ازاینرو، رهبران زن آینده میتوانند مهارتهای نرمی مانندتخیل، مسئولیت پذیری، فروتنی، پشتکار و انعطاف پذیری را در حین تحصیل برای مدارک موردنیاز برای کار در آموزش عالی توسعه دهند. این مطالعه به درک فعلی رهبری زنان در مؤسسات آموزش عالی مالزی برای برابری جنسیتی کمک کرد.
فصل چهارم
۴-وضعیت آموزش و پرورش زنان مالزی در سال ۲۰۲۲ منتهی به ۲۰۲۳ بر اساس منابع رسمی و اعلان دولتی[۵]
دپارتمان آمار مالزی (DOSM) آماری را درباره توانمندسازی زنان در حوزههای منتخب مالزی، در سال ۲۰۲۱ منتشر کرده است که برابری جنسیتی کلی به ۷۱.۴ درصد در سال ۲۰۲۰ بهبود یافته است. این گزارش آمار مربوط به جنسیت در مالزی را برای سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ با تمرکز بر مجموعه اصلی شاخصهای جنسیتی که یازده حوزه اصلی را پوشش میدهد، جمعآوری کردهاست. این آمار بر اساس دادههای به روز شده از DOSM و آژانسهای مختلف تهیه شده است.
شاخص شکاف جنسیتی مالزی (MGGI) شکاف بین زنان و مردان را در چهار زیرشاخص شامل مشارکت اقتصادی و فرصت، پیشرفت تحصیلی، سلامت و بقا و توانمندسازی سیاسی مشخص میکند. نمره ۱.۰ (۱۰۰%) نشان دهنده برابری زنان و مردان است.
دکتر محمد، مدیر آمار مالزی، در اظهار نظر در مورد این گزارش گفت: «شاخص شکاف جنسیتی مالزی (MGGI) در سال ۲۰۲۰ امتیاز ۰.۷۱۴ یا ۷۱.۴ درصد را به دست آورد. پیشرفت زنان در زیرشاخص پیشرفت تحصیلی از مردان پیشی گرفتهاست. با امتیاز ۱.۰۵۹، زیرشاخص سلامت و بقا امتیاز ۰.۹۵۶ را ثبت کرد، و پس از آن مشارکت اقتصادی و فرصت (نمره ۰.۷۳۸) را ثبت کرد. با این وجود نرخ مشارکت نیروی کار (LFPR) برای زنان در سال ۲۰۲۰، ۵۵.۳ درصد بود که در مقایسه با سایر کشورهای آسیای جنوب شرقی، مانند سنگاپور (۶۹.۷٪) و تایلند (۶۶.۸٪) و به طور کلی، LFPR زنان کشورهای توسعه یافته که بیش از ۶۰ درصد بود، همچنان پایین بود. توانمندسازی سیاسی با ۱۰.۰ درصد (امتیاز ۰.۱۰۰) کمترین را ثبت کرد که نشان میدهد زنان هنوز هم از مردان در پست وزارتی و مجلس عقب هستند.»
دکتر محمد ماهیدین نیز گفت: بر اساس امتیاز MGGI ۲۰۲۰، ما در رتبه ۷۴ از ۱۵۶ کشور جهان قرار گرفتیم. همزمان در شرق آسیا و اقیانوس آرام، مالزی مانند سال ۲۰۲۰ در جایگاه هشتم باقی ماند. ما از تایلند، ویتنام، اندونزی، چین، برونئی و دارالسلام جلوتر بودیم.
در همین حال، او حقایق و آمارهای جالبی را نیز در مورد زنان به اشتراک گذاشت. وی اظهار داشت: تخمین زده میشود که ۱۵.۸ میلیون جمعیت مالزی از مجموع ۳۲.۶ میلیون نفر در سال ۲۰۲۰ را زنان تشکیل دهند. تخمین زده میشود که ماهانه ۳۶۶۶ رینگیت هزینه شود، و هزینه غذا و نوشیدنی های غیرالکلی ۶۹۰ رینگیت یا ۱۸.۸ درصد از کل هزینه در سال ۲۰۱۹ بودهاست.
DOSM همچنین MGGI را برای سال ۲۰۲۰ در این نشریه ارائه کرده است. وی خاطرنشان کرد: سه ایالت برتر که بالاترین امتیاز را در سال ۲۰۲۰ به ثبت رساندند، عبارتند از: W. P. Kuala Lumpur[۶] ، W. P. Putrajaya[۷] و Perlis. W. P.[۸] کوالالامپور با ۰.۸۵۳ بالاترین امتیاز را در سال ۲۰۲۰ ثبت کرد و پس از آن پوتراجایا با امتیاز ۰.۷۹۳ و بعد از آن پرلیس با امتیاز ۰.۷۸۲ قرار گرفت. مالزی با به رسمیت شناختن نقش مهم زنان، متعهد به دستیابی به برابری جنسیتی و ارتقای حقوق زنان و دختران است. تلاشها و تعهدات مستمر دولت برای دستیابی به برابری جنسیتی در راستای اهداف توسعه پایدار و برنامه دوازدهم مالزی است.
در سهماهه چهارم سال ۲۰۲۲، نیروی کار با افزایش ۲.۵ درصدی نسبت به مدت مشابه سال قبل به ۱۶.۵۴ میلیون نفر، همچنان یک حرکت مثبت را نشان میدهد. از اینروی، نرخ مشارکت نیروی کار با ۰.۸ درصد افزایش به ۶۹.۵ درصد رسید، که بالاتر از قبل از همهگیری در سهماهه چهارم ۲۰۱۹ بود. تعداد افراد شاغل همچنان با ۳.۲ درصد افزایش به ۱۵.۹۴ میلیون نفر رسید، درحالیکه نسبت این اشتغال به جمعیت به ۶۷.۰ درصد ادامه داد. بهطور همزمان، تعداد افراد بیکار با ۱۳.۵ درصد کاهش (۹۳.۹ هزار نفر) به ۶۰۰.۵ هزار نفر رسید، که نرخ بیکاری ۳.۶ درصد را ثبت کرد.
با بازگشت مالزیاییها به زندگی تقریباً عادی پس از دو سال مبارزه با همهگیری کووید-۱۹، تعداد افرادی که کمتر از ۳۰ ساعت در هفته کار میکنند، روند نزولی دارد و با کاهش ۳۱.۸ درصدی نسبت به سهماهه چهارم ۲۰۲۱ به ۲۶۸.۵ هزار نفر، بر این اساس، نرخ بیکاری مرتبط با زمان به ۱.۱ درصد کاهش یافت. با اینحال، اشتغال ناقص مرتبط با مهارت که بیش از یکسوم افراد شاغل با تحصیلات عالی را تشکیل میداد، اندکی با ۰.۱ درصد کاهش به ۳۷.۴ درصد در سهماهه چهارم ۲۰۲۲ رسید.
با نگاهی به تقاضای نیروی کار در بخش اقتصادی، تعداد مشاغل نسبت به سال قبل ۲.۶ درصد افزایش یافت و درمجموع ۸.۷۶ میلیون شغل را ثبت کرد. مشاغل پرشده که ۹۷.۸ درصد را شامل میشود، با ۲.۶ درصد افزایش نسبت به سهماهه مشابه سال قبل به ۸.۵۶ میلیون نفر رسیده است. در همین حال، فرصتهای شغلی بازشده در اقتصاد که نشاندهنده تعداد مشاغل خالی است، طی سهماهه چهارم ۲۰۲۲ با ۴.۸ درصد افزایش به ۱۹۲.۴ هزار فرصت شغلی رسیده است.
ازآنجاییکه اقتصاد مالزی شتاب مثبت خود را در سهماهه چهارم ۲۰۲۲ حفظ کرد، درحالیکه اشتغال به رشد مثبت خود ادامه داد، بهرهوری نیروی کار با ارزش افزوده به ازای هر اشتغال ۳.۶ درصد افزایش یافت، که سطح ۲۴۹۱۵ رینگیتی به ازای هر نفر را ثبت کرد. در همین دوره، کل ساعات کار با ۵.۰ درصد افزایش به ۹.۲۱ میلیارد ساعت رسید؛ بنابراین بهرهوری نیروی کار در هر ساعت کار ۱.۹ درصد رشد کرد تا سطح بهرهوری را به ۴۳.۱ رینگیت در ساعت برساند.
بازار کار مالزی در نتیجه فعالیتهای اقتصادی پایدار و فعالیتهای اجتماعی این کشور بهطور پیوسته بهبود یافتهاست. با حرکت به سمت سال ۲۰۲۳، پیشبینی میشود که بازار کار با سرعت معتدلتری مطابق با رشد اقتصادی پس از بهبود قوی در سال ۲۰۲۲ رشد کند؛ و همچنین بازار کار با پیشروی؛ انتظار میرود عملکرد کلی بازار کار مثبت و ثابت بماند، زیرا تقاضا برای کارگران همچنان در حمایت از ایجاد شغل و رشد درآمد انعطافپذیرتر است، علیرغم چالشهای وضعیت بیسابقهای که ممکن است در آینده رخ دهد. امتیاز شاخص شکاف جنسیتی مالزی (MGGI) امتیاز ۰.۷۰۷ یا ۷۰.۷ درصد در سال ۲۰۲۱ را نشان داد که در مقایسه با ۰.۷۱۴ در سال ۲۰۲۰، ۰.۷ درصد کاهش داشت. پیشرفت زنان در زیرشاخه تحصیلی از مردان پیشی گرفتهاست. ۱.۰۶۰ زیرشاخه سلامت و بقا امتیاز ۰.۹۶۰ و پس از آن مشارکت اقتصادی و فرصت (نمره ۰.۷۰۹) به ثبت رسید. توانمندسازی سیاسی با ۰.۱۰۰ کمترین امتیاز را به خود اختصاص داد که نشان میدهد زنان همچنان در عرصه سیاسی از مردان عقب هستند. توسط ایالات، سه ایالتی که بالاترین امتیاز MGGI را ثبت کردند W. P. کوالالامپور با امتیاز ۰.۸۴۲ و پسازآن W. P. پوترا جایا (۰.۷۶۲) و ملاکا (۰.۷۶۱). هفت ایالت امتیاز زیر سطح برابری ملی را به نامهای صباح (۷۰۴/۰)، کداه (۷۰۳/۰)، پاهانگ (۷۰۲/۰)، پرلیس (۶۹۹/۰)، پولائو پینانگ (۶۹۵/۰)، پراک (۶۹۴/۰) و نگری سمبیلان (۶۸۶/۰) به دست آوردند... رتبه جهانی مالزی بر اساس امتیاز ۰.۷۰۷MGGI ، مالزی در رتبه ۸۰ از ۱۴۶ کشور جهان قرار گرفت. همزمان، در شرق آسیا و اقیانوس آرام، مالزی در جایگاه نهم در سال ۲۰۲۱ قرار گرفت که از ویتنام، اندونزی، کامبوج و ژاپن جلوتر بود. با اینحال، همچنان از نیوزلند، فیلیپین، استرالیا و سنگاپور عقب بود. حقایق و آمار در مورد زنان تخمین زده میشود که ۱۵.۶ میلیون جمعیت مالزی از مجموع ۳۲.۶ میلیون نفر در سال ۲۰۲۱ زن هستند. از نظر تولد زنده، نوزادان دختر ۲۱۲۸۴۸ تولد از مجموع ۴۳۹۷۴۴ تولد زنده در سال ۲۰۲۱ ثبت کردند. میانگین حقوق ماهانه؛ و با کاهش تدریجی محدودیتها برای جلوگیری از شیوع ۱۹_COVID در مقایسه با قرنطینه کامل در سال ۲۰۲۰، دستمزد کارمندان زن همچنان افزایش یافت. در طول سال ۲۰۲۱، میانگین حقوق و دستمزد ماهانه کارمندان زن به ۲۹۶۸ رینگیت (۲۰۲۰) افزایش یافت.
عملکرد کلی ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﺎﻟﺰﯼ در سال ۲۰۲۲ منتهی به سال ۲۰۲۳[۹] [۱۰]
مالزی یک ﮐﺸﻮﺭ ﭼﻨﺪﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻭ ﭼﻨﺪﻧﮋﺍﺩﯼ ﺑﺎ ﺟﻤﻌﯿﺖ ۳۲.۷ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﻧﻔﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ۳۰.۲ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ۹۲.۶٪ (ﺷﻬﺮﻭﻧﺪ ﻭ ۲.۴ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ۷.۴٪) ﻏﯿﺮ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۲۰۲۲ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﻪ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺑﺎ ۱۷.۰ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﻭ ۱۵.۷ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ از زنان ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ. ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻞ ﺟﻤﻌﯿﺖ، ﺑﻪ ﺍﺯﺍﯼ ﻫﺮ ۱۰۰ ﺯﻥ، ۱۰۹ ﻣﺮﺩ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ. ﻧﺴﺒﺖ ﺟﻨﺴﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪﺍﻥ ﻭ ﻏﯿﺮﺷﻬﺮﻭﻧﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﺗﺮﺗﯿﺐ ۱۰۳ ﻭ ۲۲۷ ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﺯﺍﯼ ﻫﺮ ۱۰۰ ﺯﻥ ﺩﺭ ﻃﯽ ﺳﺎﻝ ﻫﺎﯼ ۲۰۲۲-۲۰۲۱ ﺍﺳﺖ. ﮐﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﻣﻬﺎﺟﺮ ﻣﺮﺩ ﻋﺎﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺩﺭ ﻧﺴﺒﺖ ﺟﻨﺴﯿﺘﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ غیر شهروندی ﺑﺎﻻﺗﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
۱-۴-جنسیت در ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺟﻨﺴﯿﺖ
"به گفته ﺍﺑﺮﮐﺮﻭﻣﺒﯽ، ﻫﯿﻞ ﻭ ﺗﺮﻧﺮ (۲۰۰۶)، ﺟﻨﺴﯿﺖ از نظر ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻭ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺗﻮﻟﯿﺪ میشود، درحالیکه ﺟﻨﺴﯿﺖ توسط زیستشناسی ﻓﺮﺩ ﺍﯾﺠﺎﺩ میشود. " ﻣﻮﻣﯿﻦ ﺭﺣﻤﺎﻥ، ﺍﺳﺘﻮﯼ ﺟﮑﺴﻮﻥ (۲۰۱۰) ﻃﺒﻖ ﻧﻈﺮ ﻭﺳﺖ ﻭ ﺯﯾﻤﺮﻣﻦ (۱۹۸۷) "ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﺟﻨﺴﯿﺖ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺑﺮﺳﺪ، ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﯾﮏ ﻋﻤﻠﮑﺮﺩ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﯾﺰﯼ ﺷﺪﻩﺍﺳﺖ. ﺟﻨﺴﯿﺖ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺗﻌﺎﻣﻞ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺁﻥ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﺍﯾﻦ ﻣﮑﺎﻧﯿﺴﻢ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﻭ ﺯﻧﺎﻧﻪﺗﻮﻟﯿﺪ ﻭ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﻣﯽﺷﻮﺩ." ﻃﺒﻖ ﻧﻈﺮ ﻭﺳﺖ ﻭ ﺯﯾﻤﺮﻣﻦ (۱۹۸۷)، "ﺟﻨﺴﯿﺖ ﯾﮏ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﺗﻌﺎﻣﻼﺕ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﻧﻪ ﻣﺠﻤﻮﻋﻪﺍﯼ ﺍﺯ ﻭﯾﮋﮔﯽﻫﺎ، ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎ ﯾﺎ ﻧﻘﺶﻫﺎ. ﺩﺭ ﺍﺻﻞ، ﺍﯾﻦ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻫﯿﺎﻥ ﻣﻮﺍﻓﻘﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭﺣﺎلیکه ﺟﻨﺴﯿﺖ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺷﺮﺍﯾﻂ ﺑﯿﺮﻭﻧﯽ ﻣﺘﻌﺪﺩ ﺍﺳﺖ، ﺟﻨﺴﯿﺖ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺁﻥ ﻣﺘﻮﻟﺪ ﻣﯽﺷﻮﯾﺪ." ﺩﺭ ﯾﮏ ﺳﻤﺖ ﻣﺸﺎﺑﻪ، ﮐﺎﺭﺗﺮ ﻭ ﺍﺷﺘﺎﯾﻨﺮ (۲۰۰۴) "ﺧﺎﻃﺮﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺟﻨﺴﯿﺖ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺷﮑﻞ ﻣﯽﮔﯿﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﻓﺮﺁﯾﻨﺪﻫﺎﯼ ﭘﻮﯾﺎ ﻭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺍﺕ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﺤﻮﻝ، ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺗﻮﺳﻂ ﻗﺮﺍﺭﺩﺍﺩﻫﺎ ﮐﻨﺘﺮﻝ ﻣﯽﺷﻮﺩ.
ﺯﻧﺎﻥ ﻣﺎﻟﺰﯾﺎﯾﯽ ﺣﺪﻭﺩ ﻧﯿﻤﯽ ﺍﺯ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺭﺍ ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ. ﭼﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻫﻤﺴﺮ، ﭼﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻭ ﭼﻪ ﮐﺎﺭﻣﻨﺪ، ﺳﻬﻢ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺭﺷﺪ ﮐﺸﻮﺭ ﻭ ﮐﺸﻮﺭ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ ﺍﺳﺖ. ﺯﻧﺎﻥ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﺷﮑﻞﮔﯿﺮﯼ ﻧﺴﻞﻫﺎﯼ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﻧﻘﺶ ﺑﺴﺰﺍﯾﯽ ﺩﺍﺭﻧﺪ، بلکه بخش بزرگی از تربیت انسانی جامعه را هم به دوش می کشند.
۲-۴-ﻋﻤﻠﮑﺮﺩ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ
ﻣﺴﺎیل ﺟنسیتی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻮﺟﻪ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺕ، ﻫﯿﭻ ﺑﺮﻧﺎمة ﺩﺭﺳﯽ ﯾﺎ ﺭﻭﺵ ﯾﺎﺩﮔﯿﺮﯼ ﻭﯾﮋﻩ ﺟﻨﺴﯿﺖ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺍﮔﺮﭼﻪ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻥ ﺍﻧﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺭﻭﺵﻫﺎﯼ ﺧﺎﺻﯽ ﺑﺮﺗﺮ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺩﺭ ﺳﺎﯾﺮ ﺯﻣﯿﻨﻪﻫﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﺎﻟﻌﮑﺲ. ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﻣﻬﺎﺭﺕﻫﺎﯼ ﺯﺑﺎﻧﯽ ﻭ ﺣﺎﻓﻈﻪ ﮐﻼﻣﯽ ﺑﺮﺗﺮ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺩﺭ حالیکه ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺩﺭ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽﻫﺎﯼ ﻓﻨﯽ، ﻣﺤﺎﺳﺒﺎﺗﯽ ﻭ ﻣﻄﺎﻟﻌﺎﺕ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﺮﺗﺮﯼ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﻫﺎﻟﭙﺮﻥ (۲۰۰۴) " ﺟﻨﺴﯿﺖ ﯾﮏ ﻓﺮﺩ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺷﺎﺧﺺ ﻗﺎﺑﻞ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﯾﺎ ﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽﻫﺎﯼ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ﺍﻭ ﻧﺒﺎﺷﺪ". ﺑﻪﻃﻮﺭ ﮐﻠﯽ، ﺯﻧﺎﻥ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺑﺮ ﻧﺮﺥ ﺛﺒﺖﻧﺎﻡ ﻧﺎﺧﺎﻟﺺ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺳﻄﻮﺡ ﺗﺤﺼﯿﻠﯽ ﻏﺎﻟﺐ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻧﺮﺥ ﻧﺎﺧﺎﻟﺺ ﺛﺒﺖﻧﺎﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻃﻊ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﻭ ﻣﺘﻮﺳﻄﻪ ﺑﻪ ﺗﺮﺗﯿﺐ ۹۸.۴ ﺩﺭﺻﺪ ﻭ ۹۴.۵ ﺩﺭﺻﺪ ﺑﻮﺩ. ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ، ﻣﺮﺩﺍﻥ ۹۸.۱ ﺩﺭﺻﺪ ﻭ ۹۰.۶ ﺩﺭﺻﺪ ﺭﺍ ﺛﺒﺖ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﺩﺭ ﺳﻄﺢ ﺳﻮﻡ، ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺎ ۴۷.۵ ﺩﺭﺻﺪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﺎ ۳۳.۸ درصد بودند.
۳-۴-مشارکت ﻭ اشتغال زنان
ﺩﺭ ﻣﺎﻟﺰﯼ، ﺗﺤﻮﻝ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻐﯿﯿﺮﺍﺕ ﺳﺎﺧﺘﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﮐﺸﻮﺭ ﺑﻮﺩﻩﺍﺳﺖ. ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﺍﺯ ﺗﻤﺮﮐﺰ ﺑﺮ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﺑﻪ ﺻﻨﻌﺖ ﻭ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺷﺪ، ﺗﻮﺯﯾﻊ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﻏﻠﺒﻪ ﺩﺭ ﺑﺨﺶ ﺍﻭﻟﯿﻪ ﺑﻪ ﺻﻨﺎﯾﻊ ﺛﺎﻧﻮﯾﻪ ﻭ ﺛﺎﻟﺜﻪ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﺷﺪ. ﺩﺭ ﺑﺨﺶ ﻋﻤﺪﻩﻓﺮﻭﺷﯽ ﻭ ﺧﺮﺩﻩﻓﺮﻭﺷﯽ، ۹۱۰۴۳ ﮐﺴﺐ ﻭﮐﺎﺭ ﺗﺤﺖ ﻣﺎﻟﮑﯿﺖ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۲۰۱۸ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ ۷۲۵۳۲ ﺷﺮﮐﺖ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۲۰۱۳ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﻧﺮﺥ ﺭﺷﺪ ﺳﺎﻻﻧﻪ ۴.۷ ﺩﺭﺻﺪ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺍﺳﺖ، ﻣﺸﺎﺭﮐﺖ ﺯﻧﺎﻥ ﺩﺭ ﻧﯿﺮﻭﯼ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻬﯽ ﺍﺯ ۴۴.۵ ﺩﺭﺻﺪ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۱۹۸۲ ﺑﻪ ۵۵.۵ ﺩﺭﺻﺪﺩﺭ ﺳﺎﻝ ۲۰۲۱ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺷﮑﺎﻑ ﺑﯿﻦ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﮐﺎﻫﺶ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.
۴-۴-ﻧﺘﯿﺠﻪ
ﺑﺮﺍﺑﺮﯼ ﺟﻨﺴﯿﺘﯽ ﭘﯿﺎﻣﺪﻫﺎﯼ ﮔﺴﺘﺮﺩﻩﺍﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ بخش زیادی ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ. ﺑﺮﺍﺑﺮﯼ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻭ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﻏﻠﺐ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﯾﮏ ﻋﺎﻣﻞ ﮐﻠﯿﺪﯼ ﺩﺭ ﺳﻼﻣﺖ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻭ ﺭﺷﺪ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ. ﻣﺎﻟﺰﯼ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﺑﺮﺍﺑﺮﯼ ﺟﻨﺴﯿﺘﯽ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﻤﻨﺪﺳﺎﺯﯼ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﺯﻧﺎﻥ ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ ﮐﺮﺩﻩﺍﺳﺖ. ﺩﻭﻟﺖ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺍﺻﻞ ﺗﻮﺍﻧﻤﻨﺪﺳﺎﺯﯼ ﺯﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪﺍﺳﺖ.
آمار حیاتی کشور مالزی در سال ۲۰۲۳
منابع
نظر شما