مقدمه
مسئله مربوط به آسیبهای اجتماعی از دیرباز در همه جوامع بشری مورد توجه اندیشمندان بوده است. همزمان با گسترش انقلاب صنعتی و گسترش دامنه نیازمندیها، محرومیتهای ناشی از عدم امکان برآورده شدن خواستها و نیازهای زندگی موجب گسترش شدید و دامنهدار فساد، عصیان، تبهکاری، سرگردانی، سرقت و انحراف جنسی و دیگر آسیبهای آشکار و پنهان شده است.
هر چند اکثر مشکلات اجتماعی انواعی تکراری در طول نسلهای مختلف هستند، اما چنانکه مشاهده میشود برخی از این انواع در برخی نسلها اهمیت بیشتری پیدا کرده است و حتی برخی انواع این آسیبها در نسلهای بعدی زاده شدهاند.
کشور اتیوپی نیز همچون دیگر کشورهای آفریقای زیر خط صحرای بزرگ از مشکلات اجتماعی و فرهنگی مختلفی رنج می برد. این مشکلات که هریک به نحوی بر زندگی مردم این سرزمین تاثیرگذار می باشند سهم عمیقی در نابسامانی وضعیت زندگی مردم داشته و در بسیاری از مواقع شرایط ناگواری را برای اقشار مختلف اجتماعی جامعه بوجود آورده است. برخی از مهم ترین معضلات اجتماعی این کشور در زیر آمده است.
اعتیاد به چات
اعتیاد به چات طی چند دهه گذشته در کشور اتیوپی رایج بوده و استقبال گروه های مختلف اجتماعی از این ماده مخدر به اندازه ای بوده که از آن به عنوان معضل اجتماعی نوظهور یاد می گردد. چات[۱] که در کشورهای مختلف آسیائی و آفریقایی با نام های مختلفی شناخته می شود گیاهی همیشه سبز است که در مناطق مرتفع و در امتداد سواحل شرقی آفریقا، از اتیوپی تا آفریقای جنوبی، افغانستان، یمن و ماداگاسکار کشت می شود. هرچند این گیاه دارای برخی مصارف پزشکی است ولی امروزه عمدتا به عنوان مادهای مخدر مورد استفاده قرار می گیرد. شایع ترین روش استفاده از چات، جویدن برگ تازه و نگاه داشتن آن در دهان است. چات بصورت دم کرده نیز مورد استفاده قرار می گیرد و در برخی کشورها، برگ خشک شدۀ آن را همچون سیگار دود می کنند.
گفته میشود که منشأ این گیاه خماری آور و محرک، اتیوپی بوده است و از این کشور به سایر کشورهای آفریقایی راه یافته است. این در حالی است که روایتهای افسانهآمیز در جامعة مسلمان اتیوپی، به این گیاه جنبهای مقدس داده و ورود آن را به کشور به مبلغان و مجاهدان مسلمانی مانند اباذرالبکری نسبت داده است.
سنت جویدن چات در اتیوپی و دیگرکشورهای آفریقایی، جنبة سنتی و فراگیر دارد و مردم به صورت دستهجمعی و حتی همراه خانواده ها آنرا مصرف میکنند. شخصی که برای نخستین بار چات را مصرف میکند، احساس گیجی، خماری و طپش قلب میکند و به تدریج، حسی از سرخوشی جایگزین این احساس میشود[۲].
اعتیاد به چات عوارض اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مهمی در کشورهای محل کشت و مصرف آن و بویژه اتیوپی بر جای گذاشته و گسترش اعتیاد به آن، معضل فرهنگی و اجتماعی جدیدی در این کشور به شمار میرود.
با این حال سودآور بودن کشت این گیاه موجب ادامة تولید آن در اتیوپی شده است بطوری که بیش از ۹۳ هزار هکتار از زمینهای کشاورزی این کشور به کشت چات اختصاص دارد و این گیاه پس از قهوه، دومین محصول مهم صادراتی اتیوپی محسوب میشود. هرچند در حال حاضر ورود چات به ایالات متحده و بسیاری از کشورهای اروپایی ممنوع شده و در برخی کشورها، تولید و توزیع چات از طریق شبکههای مافیایی صورت می گیرد با این حال تولید و توزیع چات در کشور اتیوپی آزاد بوده و نمادی از رویکردهای سنت و فرهنگ است و دولت نیز تاکنون محدودیتی برای کشت و توزیع آن اعمال نکرده است. برخی از اندیشمندان اتیوپیائی درآمد قابل توجه حاصل از صادرات چات، ناتوانی دولت در پرداخت غرامت به کشاورزان برای نابود کردن مزارع چات و اشتغال سطح وسیعی از نیروی کار کشور در تهیه و توزیع این گیاه را دلیل اصلی ادامه تولید چات در اتیوپی می دانند.
حمل و نقل مواد مخدر
کشور اتیوپی طی چند دهه گذشته به طور فزاینده ای به مکانی برای ترانزیت و جابجایی انواع محموله های مواد مخدر مبدل شده است. این امر که عمدتاً ناشی از محدودیت قوانین قضایی جدی بازدارنده، اعمال مجازات های نه چندان شدید برای قاچاقچیان و سهولت در انتقال این محموله ها از طریق فرودگاه های کشور است موجب گردیده که هر سال محموله های عظیمی از هروئین، کوکائین و حشیش از آمریکای جنوبی به این کشور حمل و از اتیوپی به دیگر کشورهای آفریقایی و جنوب شرق آسیا منتقل گردد. حشیش یکی از مهمترین محموله های مواد مخدر است که به صورت سنتی در اتیوپی کاشته شده و به صورت مخفیانه به انگلستان (و در مقیاسی کوچک تر) به دیگر کشورهای جهان صادر می شود. البته به دلیل فقر شدید مردم درصد معتادان در اتیوپی به مواد مخدر در این کشور بسیار کم و در سطح محدودی است با این حال نیروهای امنیتی کشور هشدار داده اند در صورت عدم کنترل جدی دولت و نیروهای انتظامی، این پدیده می تواند در آینده تبعات سنگینی را برای نسل جوان اتیوپی به دنبال داشته باشد. براساس اسناد منتشره توسط ویکی لیکس طی سال های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ اکثر قاچاقچیان محموله های مواد مخدر در اتیوپی را اتباع تانزانیا تشکیل می داده اند.[۱]
برخی اندیشمندان مسائل اجتماعی و اساتید دانشگاه آدیسآبابا ضمن ابراز هشدار به دولت اتیوپی در مورد گسترش این معضل اجتماعی در بین جوانان کشور، خواستار اتخاذ قوانین شدید و سخت گیرانه ای علیه قاچاقچیان مواد مخدر در این کشور شده اند.
کودکان خیابانی
یکی از مشکلات بزرگ اجتماعی کشور اتیوپی وجود انبوه کودکان آواره در خیابان های شهرهای بزرگ و کوچک این کشور است. هر چند این معضل اجتماعی در دیگر کشورهای قاره آفریقا نیز وجود دارد و تقریباً تمام کشورهای آفریقا از مشکل کودکان آواره و بی خانمان رنج می برند ولی این معضل اجتماعی در کشور اتیوپی از ابعاد بسیار گسترده ای برخوردار بوده و مشکلات اجتماعی فراوانی را برای دولت به دنبال داشته است. ریشه های این پدیده به اواسط قرن بیستم میلادی و جنگ های این کشور با ایتالیا باز می گردد که موجب قتل بسیاری از اتیوپیایی ها و آوارگی خانواده های مناطق درگیر در جنگ شد. از این تاریخ نخستین گروه های کودکان آواره که والدین خود را از دست داده بودند رهسپار آدیس آبابا و دیگر شهرهای بزرگ این کشور شدند.
پدیده کودکان خیابانی از اوایل دهه ۱۹۶۰ و به دلیل افزایش فقر عمومی ناشی از خشکسالی و قحطی های پیاپی در اتیوپی شدت گرفت و در دهه ۱۹۸۰ و قحطی عظیم سال ۱۹۸۷ به اوج خود رسید به طوری که هزاران نفر از کودکان این مناطق به دلیل فقر خانواده خویش با وضعیتی بسیار اسفناک راهی پایتخت و شهرهای بزرگ اتیوپی شده و زندگی رقت باری را آغاز کردند. در عین حال آشفتگی سیاسی و اقتصادی کشور در دوره منگستو هایله ماریام نیز موجب تشدید معضل کودکان آواره خیابانی و افزایش این جمعیت سرگردان گردید. ملس زناوی در دوران حاکمیت خود اقداماتی را برای مرتفع ساختن تدریجی پدیده کودکان خیابانی انجام داد و در یکی از سخنرانی های خود نیز این کودکان را موجوداتی آواره و بی خانمان نامید که چهره زشتی به پایتخت و شهرهای بزرگ کشور بخشیده اند و قول داد وضعیت این افراد محنت زده را سر و سامان بخشد. با این حال این معضل اجتماعی هنوز در ابعاد قابل ملاحظه ای در این کشور وجود دارد و به نظر نمی رسد در آینده ای نزدیک نیز تغییر محسوسی در بهبود وضعیت زندگی آنها فراهم آید.
هر چند در حال حاضر آمار دقیقی در مورد جمعیت کودکان آواره خیابانی کشور اتیوپی وجود ندارد ولی بر اساس اطلاعات جمع آوری شده توسط سازمانی مردم نهاد (NGO) وابسته به کشور ایرلند در حال حاضر ۶۰ هزار کودک و نوجوان بی خانمان در شهر آدیس آبابا زندگی می کنند و تعداد آنها در سرتاسر کشور اتیوپی بیش از یک میلیون نفر است. کشور اتیوپی از این نظر یکی از بالاترین آمارهای کودکان آواره و بی خانمان را در سطح قاره آفریقا به خود اختصاص داده است.
کودکان خیابانی اتیوپی به دو بخش تقسیم می شوند: گروهی از آنها فاقد پدر و مادر بوده و به دلیل از دست دادن والدین خود از روستاها به آدیس آبابا و دیگر شهرهای کشور مهاجرت کرده اند. گروه دیگر را کودکان خردسال و نوجوانانی تشکیل می دهند که والدینشان به دلیل شدت فقر، آنها را به گدایی اجبار نموده اند.
گروه اول کودکان خیابانی معمولاً در طول روز در خیابان ها به گدایی و انجام برخی مشاغل بی اهمیت همچون نگهبانی از اتومبیل های پارک شده پرداخته و شبانگاهان به صورت گروهی در زاغه هایی بسیار کثیف و متعفن اقامت می گزینند. این کودکان خیابانی به دلیل آلودگی شدید محیط زندگی به انواع بیماری های عفونی و واگیردار مبتلا بوده و بسیاری از آنها به دلیل ارتباطات نامشروع جنسی و همجنس بازی ناقل بیماری ایدز به شمار می روند. تعداد قابل توجهی از آنان نیز معتاد به استعمال حشیش و دیگر مواد مخدر می باشند و برخی نیز به استشمام بوی بنزین اعتیاد دارند و روزانه چند نوبت با حضور در ایستگاه های پمپ بنزین ریه های خود را عمیقاً مملو از بوی بنزین می نمایند. بسیاری از این کودکان خیابانی نیز به دزدی و جیب بری پرداخته و محموله های کوچک مواد مخدر را در سطح شهرهای محل اقامت خود جابجا می کنند. این کودکان و نوجوانان معمولاً در سنین جوانی و تا پیش از رسیدن به دهه سوم زندگی به دلیل ابتلاء به بیماری های عفونی و ایدز و یا ورود به باندهای سرقت و دزدی بدرود حیات می گویند. گروه دوم کودکان خیابانی در مقایسه با گروه نخست در وضعیت بهتری به سر می برند و معمولاً در پایان روز و جمع آوری مبلغی مختصر به منازل محقر والدین خود در حومه پایتخت و دیگر شهرهای بزرگ کشور باز می گردند. با این حال آنان نیز در طول روز با خطرات مختلفی مواجه بوده و به بیماری های واگیردار مختلفی ابتلاء می شوند.
کودکان و نوجوانان آواره خیابانی اتیوپی معمولاً از نعمت خواندن و نوشتن و هرگونه تخصص بی بهره بوده و فاقد آینده ی روشن می باشند.
همانطور که گفته شد اقدامات دولت های وقت طی چند دهه گذشته در خصوص بهبود شرایط زندگی و نگهداری آنها در مراکز بازپروری به دلیل کمبود بودجه و انبوه مشکلات اقتصادی کشور اتیوپی با توفیق چندانی همراه نبوده و کمک های مقطعی سازمان های غیردولتی غربی نیز در این زمینه چندان تأثیرگذار محسوب نمی شود.
خشکسالی های متوالی
یکی از بزرگ ترین مشکلات اتیوپی طی چند صد سال گذشته بروز خشکسالی و قحطی در مناطق مختلف کشور بوده است. قحطی و خشکسالی که عمدتاً بر اثر عدم ریزش باران، حمله ملخ ها و نابسامانی اوضاع اقتصادی اتیوپی بروز نموده و اثرات آن تا ده ها سال بر جا می ماند به ویژه در چند دهه اخیر خسارات و لطمات سنگینی بر اقتصاد و وضعیت اجتماعی این کشور فقیر وارد آورده است. وقوع خشکسالی که معمولاً تأثیرات تخریبی سهمگینی بر روستائیان کشاورز و دامپرور را به دنبال دارد طی دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ خصوصا در ایالات خشک و کم آب تیگرای و مناطق همجوار با سومالی باعث مرگ تدریجی بسیاری از روستائیان و سوء تغذیه شدید کودکان شده و تلف شدن دسته جات عظیمی از احشام را به دنبال داشته است. خشکسالی سال ۱۹۶۹ که تا سال ۱۹۷۳ مناطق عظیمی از منطقه شاخ آفریقا از جمله بخش هایی از اتیوپی را در بر گرفت یکی از سخت ترین خشکسالی های این کشور در قرن بیستم میلادی بود که سبب مهاجرت صدها هزار نفر از اعضاء قبایل گله دار اتیوپی به دیگر مناطق کشور و کشورهای همجوار از جمله سومالی، جیبوتی، کنیا و سودان جنوبی و استقرار اردوگاه های موقت در این کشورها گردید. این خشکسالی و قحطی متعاقب آن سبب تلف شدن صدها هزار رأس گاو و گوسفند و مرگ ۳۰۰ هزار روستایی مناطق «تیگرای» و «ولو»[۳] و استقرار هزاران نفر از مردمان قحطی زده در شهرها و روستاهای کشور شد.
پس از کودتای سال ۱۹۷۴، نظامیان حاکم در صدد بهبود وضعیت زندگی دهقانان و مناطق قحطی زده تیگرای و ولو برآمدند و کمک های خارجی به این مناطق نیز افزایش یافت با این حال ادامه قحطی و خشکسالی در بخش های وسیعی از اتیوپی و توسعه حملات نظامی ارتش علیه چریک های نهضت آزادی بخش خلق اریتره و تیگرای؛ جنگ با سومالی بر سر صحرای اوگادن (۷۸-۱۹۷۷) و ادامه قحطی در مناطق شرقی اتیوپی در سال ۱۹۷۸ ضمن وخامت وضعیت زندگی روستائیان این مناطق، موجب مهاجرت هزاران نفر از مردم مصیبت زده این بخش ها خصوصاً ساکنان نواحی اطراف جبهه های جنگ با سومالی در جنوب شرق کشور، به دیگر مناطق اتیوپی گردید. پس از پیروزی اتیوپی در جنگ با سومالی، عملیات نظامی علیه چریک های اریتره با شدت بیشتری ادامه یافت و این حملات که با ضد حمله های چریک های ارتش آزادی بخش خلق اریتره همراه بود بار دیگر پدیده قحطی را در این مناطق تشدید نموده و سبب پناه بردن صدها هزار نفر از مردم کشور به کشورهای همسایه گردید. بمباران های وسیع ایالت اریتره (آن زمان) و شیوع بیماری های واگیرداری همچون تیفوس، سل، اسهال خونی و سوء تغذیه به همراه استقرار حداقل ۷۰۰ هزار نفر از مردم مصیبت زده ایالات مختلف در اردوگاه های موقت پناهندگان که با مشکلات فراوانی از نظر غذا دارو و آب آشامیدنی توأم بود معضل قحطی و خشکسالی در ایالات مختلف اتیوپی را در دهه ۱۹۷۰ دو چندان ساخت.
خشکسالی و قحطی ناشی از آن در بخش های مختلف اتیوپی در دهه ۱۹۸۰ تشدید گردید به گونه ای که سازمان های امدادی بین المللی تعداد قحطی زدگان اتیوپی ( و دیگر کشورهای شاخ آفریقا) را بالغ بر ۵/۲ میلیون نفر و شرایط زندگی در این مناطق را غیر قابل توصیف خواندند. تشدید حملات نظامیان اتیوپی علیه جبهه آزادی بخش اریتره و جنگ دولت سودان با شورشیان ارتش آزادی بخش خلق سودان که سبب سرازیر شدن هزاران آواره سودانی به مناطق مرزی اتیوپی شد، در عین حال آغاز جنگ دولت سومالی با شورشیان نهضت ملی سومالی که به نوبه خود باعث ورود هزاران آواره سومالیایی به اتیوپی گردید نیز مشکلات مناطق مصیبت زده از قحطی را در کشور اتیوپی تشدید نمود که این وضعیت تا آخرین سال های دهه ۱۹۸۰ میلادی ادامه یافت.
خشکسالی سال ۱۹۸۷ که زندگی ۵ میلیون نفر از مردم ساکن ایالات وقت اریتره و تیگرای را به سختی تهدید کرد بار دیگر اثرات تخریبی ویرانگری بر وضعیت زندگی روستائیان این ایالات وارد آورد. این در حالی بود که با وجود کمک های گسترده بین المللی، بخش عظیمی از این کمک ها در نتیجه جنگ های گسترده بین ارتش اتیوپی از یک سوی و جبهه آزادی بخش خلق اریتره و جبهه آزادی بخش خلق تیگرای بین قحطی زدگان توزیع نگردید و ظاهراً دولت اتیوپی نیز تمایل چندانی در توزیع مناسب محموله های غذا، دارو و پوشاک بین المللی بین روستائیان مناطق قحطی زده نداشت.
خشکسالی در دهه های ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ میلادی نیز خسارات و لطمات سنگینی بر ایالات و مناطق مختلف اتیوپی وارد آورد و علیرغم تلاش مقامات عالی رتبه دولتی بهبودی در وضعیت رفاهی و استانداردهای زندگی مناطق قحطی زده اتیوپی پدید نیامد. این وضعیت تا اوایل دهه ۲۰۱۰ نیز ادامه یافته و خشکسالی سال ۲۰۱۲ هر چند بیشتر متوجه سومالی بوده ولی بخش هایی از اتیوپی را نیز تحت تأثیر خود قرار داده است. این در حالی است که مشکل عدم توزیع مناسب محموله های کمک بین المللی در این مناطق همچنان ادامه دارد و بسیاری از سازمان های خارجی دولتمردان اتیوپی را به کم اهمیت انگاشتن این امر و سوء استفاده از کمک های دریافتی از کشورهای مختلف جهان متهم نموده اند.[۲]
فقر
با وجود برخی پیشرفت های اقتصادی طی چند سال اخیر، کشور اتیوپی همچنان به عنوان یکی از فقیرترین کشورهای جهان در نظر گرفته می شود و بیش از ۴۰ میلیون نفر از جمعیت ۱۱۰ میلیونی این کشور در فقر مطلق به سر می برند. این در حالی است که سوء تغذیه مزمن و گرسنگی مفرط ۱۵ میلیون نفر از جمعیت این کشور را تحت مضیقه خود قرار داده است. این افراد که عمدتاً در مناطق روستایی اتیوپی زندگی می کنند به محصولات کشاورزی و دام و طیور خود به شدت وابسته بوده و هرگونه تغییر آب و هوا و بروز خشکسالی که محصولات کشاورزی و دامی آنها را دچار مخاطره می سازد بر زندگی آنها نیز تأثیرات سوئی بر جای می نهد. جدای از آن درگیری های مرزی اتیوپی با اریتره و سومالی نیز تأثیرات مهلکی بر زندگی روستائیان این مناطق برجای نهاده و در بسیاری از موارد موجبات مهاجرت آنها به شهرها در وضعیتی اسفناک را فراهم آورده است.
هرچند عموماً خشکسالی و حمله ملخ ها از عوامل اصلی فقر در این کشور به شمار می روند با این حال برخی تحلیل گران افزایش تورم در کشور و بالا رفتن قیمت غذا و کودهای شیمیایی را از عوامل شتاب دهنده فقر عمومی در مناطق شهری و به ویژه روستایی می دانند و تأکید دارند سیاست های غلط اقتصادی دولت در چند دهه اخیر و مشکلات ناشی از جنگ های داخلی و خارجی نیز بر فقر حاکم بر روستاها به شدت تأثیرگذار بوده است. مشکلات ناشی از حمل و نقل تولیدات کشاورزی از روستاها به شهرها و خرابی جاده ها، راهبردهای نامناسب بازاریابی محصولات کشاورزی، نابسامانی وضعیت جوی، عدم توانایی کشاورزان در بهره گیری از تکنولوژی و فناوری نوین در کشت و برداشت محصولات خود، کمبود آب آشامیدنی و آب مورد نیاز برای اراضی کشاورزی، فقدان زیرساخت های مناسب اقتصادی و اجتماعی در مناطق روستایی و... از عوامل مهم گسترش پدیده فقر، خصوصاً در مناطق روستایی اتیوپی، به شمار می روند. علاوه بر آن شیوع بیماری های مسری خطرناک همچون ایدز در بین این مردمان فقیر نیز مشکلات اقتصادی آنها را دوچندان ساخته و فوت بسیاری از کشاورزان جوان مبتلا به ویروس ایدز روستاها را از بهره گیری از توان و ظرفیت آنها محروم ساخته است. تخمین زده شده است که در حدود ۶ درصد از بزرگسالان اتیوپی ناقل ویروس ایدز بوده و این امر خصوصاً در سه دهه گذشته مشکلات فراوانی را برای مردم این کشور به وجود آورده و به نوبه خود پدیده فقر عمومی را در این کشور هرچه بیشتر تشدید نموده است. علاوه بر آن ابتلاء به مالاریا و مرگ و میر نسبتاً گسترده ناشی از آن از دیگر عوامل شدت دهنده فقر عمومی در این کشور محسوب می گردد.[۳]
بهبود شرایط زیست محیطی، بهبود وضعیت اقتصادی، ترمیم زیرساخت های عمومی اقتصاد شهری و روستایی، ترمیم جاده های شهری و روستایی، توسعه رفاه عمومی، استقرار مراکز بهداشتی در مناطق روستایی، کاهش نرخ بی سوادی عمومی، تلاش برای کاهش تدریجی سوء تغذیه عمومی، مبارزه با پدیده خشکسالی و توزیع مناسب ثروت کشور در بین آحاد جامعه اعم از شهری و روستایی از جمله راه حل های اساسی است که از سوی جامعه شناسان برای رفع تدریجی و گام به گام فقر در این کشور مورد بررسی قرار گرفته است. با این حال با در نظر گرفتن شرایط عمومی این کشور، وضعیت نامناسب اقتصادی و فقر ریشه داری که در ارکان عمومی جامعه اتیوپی رسوخ یافته بعید به نظر می رسد دولت های وقت اتیوپی قادر به بهبود تدریجی آن در آینده ای نزدیک باشند.
شایان ذکر است فقرزدایی و مبارزه با فقر عمومی مردم این کشور از جمله شعارهای دولت های حاکم بر این کشور طی چند دهه گذشته بوده است و تمام دولتمردان در ابتدا و با جدیت زدودن فقر گسترده بر کشور را در دستورکار خود قرار داده و به تدریج از آن فاصله گرفته اند.[۴]
آوارگان
در حال حاضر دو گروه آواره و پناهجو در کشور اتیوپی زندگی می کنند. گروه اول را آوارگان داخلی تشکیل می دهند که طی چند دهه اخیر بدلیل بروز قحطی و جنگ های این کشور با کشورهای سومالی و اریتره با وضعیتی اسفناک و در منتهای فقر و نداری به دیگر مناطق کشور مهاجرت کرده و علیرغم سکونت طولانی در مناطق جدید همچنان با مشکلات معیشتی شدیدی مواجه می باشند. گروه دوم آوارگانی می باشند که طی سه دهه گذشته عمدتا از کشورهای سوریه، سودان جنوبی، اریتره، جیبوتی و سومالی در مناطق مرزی این کشور استقرار یافته و همچون آوارگان داخلی با تضییقات فراوانی روبرو می باشند.
در واقع میتوان گفت کشور اتیوپی به دلیل بافت قبیله ای آن، جنگ داخلی طولانی با مبارزان اریتره و درگیری با سومالی در خصوص منطقه اوگادن طی چند دهه گذشته همواره با مشکل مهاجرت های گسترده داخلی و ورود آوارگان از سایر کشورهای منطقه به خاک خود روبرو بوده است. ورود هزاران پناهنده از کشورهای همجوار این کشور را به یکی از کشورهای بزرگ پناهنده پذیر جهان مبدل ساخته است.
هرچند سازمان ملل متحد هزینه بسیاری از پناهندگان خارجی ساکن در این کشور را تقبل نموده و کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد از طریق تاسیس ۲۶ کمپ دربرگیرنده هزاران چادر تلاش کرده است آنها را از نظر برخورداری از امکانات غذایی و دارویی و بهداشتی تحت پوشش خود قرار دهد با این حال اتیوپی همواره خواستار بازگردانده شدن این آوارگان به کشورهای خود بوده و دولت های همسایه را به بی تفاوتی در قبال سرنوشت اتباع آواره خود در اتیوپی متهم ساخته است. طبقآخرین آمار سازمان ملل جمعیتی در حدود ۳ میلیون نفر آواره از سایر کشورها در اتیوپی زندگی می کنند و حدود یک میلیون نفر از آنها در منطقه اورومیا به سر میبرند[۴].
مجلس اتیوپی در ۱۷ ژانویه سال ۲۰۱۹ اصلاحاتی را در قانون کنونی پناهندگان در کشور تصویب کرد و آن را به یکی از مترقی ترین سیاست های پناهندگی در آفریقا تبدیل نمود. این قانون برای پناهندگان حق کار و زندگی در خارج از اردوگاه ها، دسترسی به خدمات اجتماعی و مالی و ثبت وقایع زندگی از جمله تولد و ازدواج را فراهم می کند. [۵]
فساد جنسی
یکی از مشکلات مهم اجتماعی کشور اتیوپی رواج پدیده فساد جنسی و خودفروشی بسیاری از زنان و دختران جوان این کشور است که به ویژه طی دو دهه اخیر به یکی از معضلات بزرگ اجتماعی این کشور تبدیل شده است. این امر که عمدتاً ناشی از شیوع فقر در بین خانواده های شهری و مهاجرت عده بسیاری از خانواده های روستایی به شهرهای بزرگ اتیوپی به اندازه ای شدت یافته که زیرساخت های اجتماعی این کشور سنتی را تا حد زیادی تحت تأثیرات شوم و ویرانگر خود قرار داده است.
هرچند بسیاری از اندیشمندان و جامعه شناسان اتیوپیایی رواج این پدیده شوم را حاصل ورود تدریجی فرهنگ غربی به کشور می دانند با این حال ریشه های فساد جنسی در کشور اتیوپی به قرن هفدهم میلادی مخصوصاً در گوندار[۵]، آکسوم[۶]، و لالیبلا[۷] باز می گردد.
براساس مطالعات صورت گرفته در طی این قرن بسیاری از بزرگان کشوری وابسته به سلسله های پادشاهی، در هنگام سفر به گوندار که بنا به دلایل مختلف صورت میگرفت اقدام به برقراری روابط نامشروع جنسی با زنان آن منطقه مینمودند. این وضعیت طی قرن هجده و نوزده نیز بدین شکل ادامه یافت با این حال در قرن بیستم و با آغاز ارتباط گسترده مردم این کشور با فرهنگ و تمدن غربی شکل جدیدی به خود گرفت و با تأسیس کلوپ های شبانه در آدیس آبابا و دیگر شهرهای کشور تا حدود زیادی شدت یافت و منطقه آرات کیلو[۸] در پایتخت اتیوپی از زمان منلیک دوم به بعد با تأسیس کلوپ های شبانه متعدد به مرکزی برای فساد جنسی مبدل گشت. طی چند دهه گذشته فاحشه های اتیوپیایی که دختران نوجوان پانزده ساله نیز در بین آنها مشاهده می شوند در این منطقه کوهستانی که چند هتل و مرکز گردشگری نیز در آن قرار دارد گستاخانه و صرفاً برای کسب درآمدی هرچند اندک به تن فروشی پرداخته و از این طریق امرار معاش می کنند.
این در حالی است که علیرغم خطرات ناشی از انتقال بیماری های واگیردار همچون ایدز و هشدارهای مراکز بهداشتی و درمانی، بسیاری از زنان اتیوپیایی که در سراسر آفریقا به زیبایی چهره و اندام شهرت دارند به تن فروشی مشغول بوده و دولتمردان نیز با وجود تصریح در بند ۶۳۴ قانون کیفری اتیوپی که عمل فحشاء را غیرقانونی و قابل مجازات خوانده است صرفاً نظاره گر این امر بوده و اقدامی در توقف آن انجام نمیدهند[۹]. البته از اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی به بعد برخی سازمان های غیردولتی وابسته به کشورهای غربی، فعالیت هایی را در راستای هدایت فاحشه های اتیوپیایی به برخی مشاغل و حرفه های سنتی آغاز کرده اند با این حال فقر گسترده حاکم بر تاروپود جامعه و درآمد حاصله از این شغل ننگ آور به ویژه در ارتباط با گردشگران خارجی به همراه انبوه مشکلات اقتصادی موجود در کشور و عدم حمایت دولت تاکنون موفقیت قابل قبولی را برای این سازمان ها و برنامه های آنها به دنبال نداشته است.[۶]
منابع:
۱. http://wikileaks.org/cable/ADDISABABA.html
۲. www.huffingtonpost.com/ethiopia-hunger-drought
۳. Approaches and Acceptability of Development Communication for Agricultural Development in Central Ethiopia: Case of Ada’a Wereda, Addis Ababa University, August ۲۰۰۶
۴. https://www.worldbank.org/en/topic/poverty/publication/ethiopia-poverty-assessment
۵. https://reliefweb.int/report/ethiopia/ethiopia-country-refugee-response-plan-۲۰۲۰-۲۰۲۱
۶. http://africanfeminism.com/prostitution-in-ethiopia
[۱] cathaedulls
[۲] از نظر ترکیب شیمیایی، گیاه چات حاوی مادهای مخدر موسوم به کاتینون است که نوعی محرک طبیعی به شمار میرود و در ایالات متحده، همراه با هروئین و کوکائین در گروه مواد مخدر دستة اول جای دارد. کاتینون موجود در برگهای تازة چات بعد از خشک شدن گیاه به مادة کم اثرتری به نام کاتئین تبدیل میشود. کاتئین به سرعت از طریق دهان جذب شده و بر سیستم عصبی بدن، تأثیر میگذارد. مصرف چات، به مرور باعث اختلال در تمرکز حواس و تعادل روحی مصرف کننده میشود و حتی ممکن است در برخی افراد، حالت تهاجمی ایجاد کند. مجلة انجمن پزشکی آمریکا، در گزارشی در سال ۲۰۰۰ مصرف چات را در مردان، موجب کاهش میل جنسی و ناتوانی جنسی دانسته و هشدار داده است که مصرف مداوم آن میتواند به عقیم شدن بیانجامد. مهمترین آثار چات بر بدن، پدیدار شدن میزان متوسطی از نشئگی و هیجان است که اغلب با پر حرفی همراه است . مصرف زیاد آن نیز ممکن است موجب تشدید فعالیت و بروز رفتارهای جنون آمیز گردد. قهوهای بودن رنگ دندانها از علایم اعتیاد به چات است و عصبانیت، بیخوابی و دیدن کابوس نیز از عوارض مصرف آن به شمار میرود.
[۳] welo
[۴] https://www.unhcr.org/ethiopia.html
[۵] Gondar
[۶] Axum
[۷] Lalibela
[۸] Arat kilo
[۹] در ایام برگزاری نشست سران اتحادیه آفریقا نیز بسیاری از زنان و دختران از شهر ها و روستاهای مختلف اتیوپی به آدیس آبابا سرازیر میشوند.
نظر شما