روشنفکران مذهبی پادشاهی مملوک(سلطنت مملوک قلمرو قرون وسطایی بود که بر مصر، شام و حجاز متمرکز بود و خود را به عنوان خلافت تثبیت کرد) معمولاً اشکال هندسی و گیاهی حاشیه های طلاکاری شده و رنگ آمیزی شده در نسخ خطی را تغییر میدادند. آنها نه تنها بافتهای مختلف بلکه حاشیه های متمایزی را خلق میکردند. در حاشیههای قرآن خلیلی به جای کنار هم گذاشتن انواع مختلف اشکال هندسی، از رنگهای متفاوتی برای هر حاشیه استفاده شده است. اما در اینجا نیز سه مرز متمایز وجود دارد که توسط نوارهای باریک از هم جدا شدهاند. به نوعی، علی رغم تفکیک زمانی، قرآن خلیلی دارای برجستهترین ویژگیها و واژگان تزئینی از ترکیبات مختلف پادشاهی مملوک و عناصر تزئینی است تا بتواند ترکیب جدیدی برای صفحات آغازین خود ایجاد کند. ویژگیهای دیگر این نسخههای خطی هراری مدلهای مملوکی است که مانند فرم عناوین فصل تزئینی آنها، مدلهای حاشیهای متحدالمرکز دارند. بیشتر مصحفات قرن 18 هراری از تزئینات حاشیهای یا عناوین سوره تزئین شده استفاده میکنند که به راحتی قابل مقایسه با قرآن های سلطنت مملوکی است.
یکی دیگر از اشتراکات که می توان پیوند رسمی بین چیدمان فضایی و طرح مرکزی چندلایهای در دوران مملوک با کتاب اعترافات و الکاوکیب الدوریه (ستارههای مروارید)؛ نسخه خطی از هرار مشاهده کرد. این متن یک شعر مدحگونه از کشور مصر مربوط به قرن 13 توسط البی در مورد پیامبر(ص) است، که به آن خواص طلسم و درمان نسبت داده می شود، متن مدحگونهای که به طور گسترده در جهان اولیه اسلام مدرن متداول شده بود.
این شباهت های نسخ خطی مملوک و هراری با توجه به میزان منافع سیاسی و تجاری سلطنت مملوک در دریای سرخ قبل از سرنگونی آنها توسط عثمانی ها در سال 1517 شگفت آور است به طوری که در سدههای پانزدهم در گنجینه کلیساها و صومعههای قرون وسطایی اتیوپی ظاهر میشوند. نزدیک به هرار، حفاریهای اخیر در هارلا سکههای طلا و نقره متعلق به قرن سیزدهم مصر یافت شده است. ظهور شهر بندری زایلا در دریای سرخ در قرن 14به عنوان یکی از محور اصلی اسلامی شدن در اتیوپی میتوان قلمداد کرد که زمینهی خوبی برای گسترش هنر در منطقه دریای سرخ فراهم کرد.
با توجه به شکاف زمانی طولانی بین تاریخ آخرین نسخه های خطی سلطنت مملوک و نخستین قرآنهای هراری، ذکر وجود واسطهها و میانجیگری بین مراکز متعدد برای تولید نسخه خطی نیز بسیار مهم به نظر میرسد. سبکهای مملوکی در دوره اولیه عثمانی، به ویژه در مصر، ادامه یافت. نسخه های خطی قرآن اولیه عثمانی خود آمیزهای از سبک های مملوکی و تیموری بودند. نسخههای خطی، قرن ها مورد استفاده قرار گرفت و اغلب به مساجد، مقبره ها و مدارس هدیه داده می شد یا در خزانهها نگهداری میشدند. با این حال، یکی دیگر از راههای مهم برای گردش و انتقال سبکهای خطی در روابط بین اتیوپی در یمن و عربستان ریشه دارد. روسای سلطنت مملوک، رسولیدهای(Rasulids) یمن شرکت کنندگان فعال در دربار مملوک و حامیان صنعتگران بودند. به عنوان مثال، عبدالرحمن بن ابراهام عمیدی، پسر یکی از مشهورترین روشنگران مملوک، نسخه ای از الکاوکیب الدریه را در دربار صنعاء در 798/1398 را معرفی نمود. شاید با توجه به نقش بزرگتر یمن به عنوان یک واسطه، کلوفون کداکس یهودی قرن 15 یمنی در کتابخانه بریتانیا از نظر طراحی بسیار شبیه به کلوفون مملوک است که قبلاً ذکر شد. نکته قابل توجه این است که شباهت زیادی به نسخههای خطی هراری وجوددارد. ساختار اصلی کولوفون، استفاده از یک خط سایه، رنگ زمینه تعدیل شده بالا و پایین، و نقوش گیاهی همگی در قرآن بعدها در سال 1708 نیز موارد مشابهی هم دیده شده است.
بیهاری(Biḥārī): دوران ناشناخته پس از خط هندی :
بهاری نامی است که به ساکنان ایالت بیهار هند داده شده است. افراد بیهاری را می توان به سه گروه اصلی قومیت زبان هند و آریایی، بوجپوریس ، متیلز و مگادیس تقسیم کرد.
انعکاس هنر سلطنت مملوک و یا شاید مصری در نسخه خطی مصحف خلیلی چه در صفحه بندی و چه نوع خط بیش از شبیه بودن به هنر در مصر به هنر نسخ خطی هند بیشتر شبیه است . محقیقین میگویند، این نسخه خطی از یک نوع خط بیهاری استفاده کرده است، خط شکسته منحصر به فرد که معمولاً گفته می شود در قرن 14 در منطقه بیهار در شمال شرقی هند رواج داشته است و به ندرت در خارج از هند نیز دیده شده است جالب است بدانید بیهاری فقط برای نسخه های خطی مذهبی و تقریباً منحصراً برای قرآن در هند قبل از زمان مغول استفاده میشده است. خط در قرآن خلیلی فاقد فاصله زیاد است و این مشخصه نسخه های خطی هندی است.
نسخههای خطی قرآن هند با خط بیهاری اغلب شامل واژه های حاشیه ای زیگزاگی است که شامل قرائت ها و حدیثهای مختلف است. این ویژگی ها مفهوم سازی زیبایی شناختی مشترکی بین نسخه های خطی مصحف خلیلی و هند با خط بیهاری را نشان می دهد. چندین نسخه خطی دیگر قرآن در موزه شریف هرار نیز از انواع خط بیهاری استفاده کرده اند.
در حالی که استفاده از خط بیهاری در هند تا پایان قرن شانزدهم رو به کاهش گذاشت، تحقیقات جدید نشان می دهد که نسخه های خطی که از اواخر قرن نوزدهم نوشته شده اند به خط بیهاری بوده اند و این نسخه های خطی از مواد ارزان تری استفاده می کردند و طرح گروه کلاسیک را تقریباً دنبال می کردند و میتوان به وجود قرآن با استفاده از خط بیهاری در یکی از مساجد یمن اشاره کرد که در سال 1638 تأسیس شد و دلالت بر این داشت که از نسخه های خطی با خط بیهاری استفاده میشده است. اگر قرآن هراری به سنتهای خوشنویسی که ریشه در یمن دارند، نیم نگاهی داشته باشد، این امر ممکن است شباهتهای دیرینهای را بین خطوط نامه مصحف هراری و خطوط بیهاری در هند وجود داشته باشد.
همانطور که در بالا ذکر شد، به احتمال زیاد سنتهای خطی یمن و عربستان به عنوان واسطه عمل کرده و میانجیگری همگرایی محیط های مختلف سبکی را ایجاد کرده اند. قبلاً برای رابطه بین آثار خطی سلطنت مملوک و نقاشی ها استدلالهایی ذکر شد که از آن جمله میتوان به تجاری بودن این هنر به عنوان یکی از راههای ممکن برای این انتقال آنها به مناطق دیگر یاد کرد. فرمانروایان هندی در جده و مکه و همچنین در حفظ روابط دیپلماتیک با حرمین شریف سرمایه گذاری زیادی کردهانند. وقایع نگاری وجود دارد که توسط حب الدین عامد (معروف به عرب فقیه) که در جنوب عربستان متولد شده و در یمن آموزش دیده نوشته شده است او که در مکه متولد شده بود و در سن 15 سالگی به هند مهاجرت کرد. علاوه بر این، گروهی از اتیوپیایی ها نیز به عنوان برده به هند فرستاده شدند، جایی که به مقامات قدرت رسیدند. ارتباط مستقیم بین هرار و هند را نمی توان نادیده گرفت. یک قرآن هندی نوشته شده با خط بیهاری در موسسه مذهبی اتیوپی وجود دارد که تاریخ انتقال آن به این کشورنامشخص است. پیوندهایی بین نسخه های خطی مسیحی اتیوپی وجود دارد، که نشان دهنده افزایش تجارت بین هند و اتیوپی در قرن 18 است.
https://journals.openedition.org/afriques/2052
نظر شما