۲۰ مهر ۱۴۰۱ - ۰۷:۵۶
زندگی ایرانیان در اسپانیا

وضعیت زندگی ایرانیان ساکن اسپانیا جمعیت ایرانی درحالی در اسپانیا به شدت رو به افزایش است که ایرانیان این کشور جنوب غربی اروپا، با مشکلاتی روبرو هستند.وضعیت زندگی ایرانیان ساکن اسپانیا با مشکلی به نام "فقدان ارتباط با یکدیگر" و "کمبود اطلاع رسانی" روبرو است، زیرا جمعیت ایرانی در کشور اسپانیا به شدت رو به افزایش است. براساس آمار رسمی اعلام شده از سوی موسسه ملی آمار اسپانیا، شمار ایرانیانی که تا سال ۲۰۱۲، نام خود را در دفاتر دولتی این کشور به ثبت رسانده اند، چهار هزار و ۲۰۶ نفر است، درحالی که این رقم در سال ۲۰۰۰ میلادی یک هزار و ۶۹۸ نفر ثبت شده بود. ۵۱۳۵ نفر طبق آمار رسمی اسپانیا آمار غیر رسمی ۱۳ هزار نفر در شهرهای مادرید- بارسلون- مالاکا- سویا- آلیکانته-مورسیا-سالامانکا ساکن و در تردد هستند.

وضعیت زندگی ایرانیان ساکن اسپانیا جمعیت ایرانی درحالی در اسپانیا به شدت رو به افزایش است که ایرانیان این کشور جنوب غربی اروپا، با مشکلاتی روبرو هستند.وضعیت زندگی ایرانیان ساکن اسپانیا با مشکلی به نام "فقدان ارتباط با یکدیگر" و "کمبود اطلاع رسانی" روبرو است، زیرا جمعیت ایرانی در کشور اسپانیا به شدت رو به افزایش است. براساس آمار رسمی اعلام شده از سوی موسسه ملی آمار اسپانیا، شمار ایرانیانی که تا سال ۲۰۱۲، نام خود را در دفاتر دولتی این کشور به ثبت رسانده اند، چهار هزار و ۲۰۶ نفر است، درحالی که این رقم در سال ۲۰۰۰ میلادی یک هزار و ۶۹۸ نفر ثبت شده بود. ۵۱۳۵ نفر طبق آمار رسمی اسپانیا آمار غیر رسمی ۱۳ هزار نفر در شهرهای مادرید- بارسلون- مالاکا- سویا- آلیکانته-مورسیا-سالامانکا ساکن و در تردد هستند.

 البته همانطور که گفته این آمار ثبت شده ،آمار واقعی نیست. براساس قوانین اسپانیا، در صورت اقامت مداوم ده ساله، ازدواج با همسر اسپانیایی و یا سرمایه گذاری در این کشور اروپایی، به ایرانیان تابعیت اعطا می کند.برخی دلایل سیاسی و اجتماعی نیز ممکن است در اعطای تابعیت به افراد خارجی از سوی دولت اسپانیا موثر باشد، اما تجربه نشان میدهد که چنین مواردی برای ایرانیان، بسیار نادر و اندک است.

به موجب آمار رسمی دولت اسپانیا، بیش از نیمی از جمعیت مهاجر ایرانی را در این کشور، افراد دارای سنین بین ۲۴ تا ۴۴ سال در برمی گیرند. اما، این آمار نشان دهنده رقم واقعی ایرانیان مقیم اسپانیا نیست. برخی منابع ایرانی بر این عقیده اند که شمار ایرانیان در این کشور اکنون حدود ده هزار نفر است و روزبه روز بر تعداد آنان نیز افزوده می شود.آنان در این زمینه به مهاجرت ایرانیان سایر کشورهای اروپایی و آمریکا که تابعیت کشورهای یادشده را بدست آورده اند به اسپانیا و نیز، وجود افرادی اشاره می کنند که بصورت غیرقانونی در اسپانیا به سر می برند. با این توصیف، باید گفت که نه مقامهای ایرانی و نه مقامهای اسپانیایی هیچ یک آمار دقیقی از ایرانیان مقیم این کشور اروپایی ندارند.

سفارت جمهوری اسلامی ایران در مادرید، تنها زمانی از وجود ایرانیان در این کشور آگاه می شود که آنان برای مسائل مربوط به گذرنامه و روادید و احیانا، مواجهه با مشکلی به آن رجوع می کنند. دولت اسپانیا هم در مورد ایرانیان مقیم، به دفاتر ثبت خود رجوع می کند. در این میان، چه بسا افرادی باشند که با اخذ روادید از سفارت اسپانیا در تهران به این کشور سفر کنند. اما با انقضای مهلت مقرر، به وطن بازنگشته و به انبوه جمعیت مهاجران غیرقانونی در اسپانیا افزوده شوند یا همانگونه که گفته شد، با تابعیت مضاعف و کشوری دیگر، خود را به دولت اسپانیا معرفی می کنند.در چنین شرایطی، از وضعیت بسیاری از ایرانیان مقیم اسپانیا اطلاع دقیقی در دست نیست. این امر، دلایلی متعدد دارد. نخست آنکه، ایرانیان مقیم اسپانیا از هیچ تشکل رسمی و غیررسمی اجتماعی برخوردار نیستند. در این کشور، نه گروه سیاسی ایرانی ویژه ای فعالیت می کند، نه تشکل اجتماعی از سوی آنان ساماندهی شده است و نه دارای ساختمان و مرکزی فرهنگی برای برگزاری جشنها و مناسبتهای ملی خود هستند.

هیچیک ازنهادهای دولتی ایرانی مستقر در اسپانیا اعم از سفارت یا رایزنی فرهنگی هم درحال حاضر از محلی برای اجتماع ایرانیان برخوردار نیستند و ظرف سالهای اخیر نیز برای گردهم آوردن آنان اقدام خاصی را ساماندهی نکرده اند، و زندگی در اسپانیا برای ایرانیان را کمی دشوار کرده است. تحصیل فرزندان ایرانیان مقیم اسپانیا مدرسه دولتی ایران در اسپانیا نیز که دارای ساختمان جدید در داخل سفارت است و از وجود چند معلم  بهره می برد، و حدود 20 تا 30 دانش آموز در مقاطع ابتدایی و راهنمایی تخصیل می کنند .

از سوی دیگر، برخلاف برخی کشورهای عربی همچون عربستان، مصر، سوریه و عراق که از پایگاههای فرهنگی اجتماعی همچون مسجد و حسینیه در اسپانیا برخوردارند، ایرانیان از وجود چنین مراکزی بی بهره مانده اند. این درحالی است که بسیاری از آنان تمایل خود را به شرکت در مناسبتهای ملی و مذهبی بارها نشان داده اند.

شرکت در جشن سیزدهمین روز بهار (سیزده بدر) در یکی از پارکهای حومه مادرید و استقبال از حضور برخی هنرمندان ایرانی از نمونه های چنین احساس همگرایی است.در این میان، "کاسا پرسا" (خانه پارسی) که از اوایل سال جاری به عنوان یک مرکز فرهنگی- هنری توسط چند تن از فرهنگ دوستان ایرانی و اسپانیایی، دایر شده، با برنامه های هنری هفتگی خود توانسته است، گامهایی تازه را در جهت آشنایی ایرانیان و اسپانیایی های علاقمند به ایران بردارد.

انجمن دوستی ایران و اسپانیا نیز که توسط چندتن از استادان و شخصیتهای اسپانیایی علاقمند به ایران از چندسال پیش فعالیت خود را آغاز کرده، همین هدف را دنبال می کند، اما درعمل نتوانسته است اقدام موثری در این زمینه انجام دهد. "میگل آنخل پرز" دبیرکل انجمن مزبور، دراین زمینه ازعدم همکاری نهادهای ایرانی شکایت دارد.مساله عدم وجود ارتباط میان ایرانیان موجب شده است تا آنان نه تنها به عنوان یک جامعه اقلیت نتوانند در محفلی، برای تقویت روحیه و کمک به رفع مشکلات یکدیگر گردهم آیند، بلکه فرزندان خانواده های ایرانیان مقیم نیز در حال قطع ارتباط خود با فرهنگ و ارزشهای سرزمین پدری یا مادری خویشند. این درحالی است که اسپانیاییها، همواره از سرزمین پارس به نیکی یاد می کنند و بسیاری از آنان ، به آشنایی با ایران و دستیابی به آگاهی بیشتر از فرهنگ و تمدن این سرزمین کهن اشتیاق فراوان نشان می دهند.

وجود فروشگاههای متعدد فرش و خاویار ایرانی، شهرت زعفران ایران، واردات عمده محصولات دریایی به ویژه میگو از ایران و علاقه سرمایه گذاران اسپانیایی به حضور در بازار تجارت و تولید در ایران هر یک به نوبه خویش بر اشتیاق اسپانیایی ها برای شناخت بیشتر ایران افزوده است.درچنین شرایطی، وجود مرکزی برای تشکل و ساماندهی ایرانیان ورای سلایق سیاسی و مذهبی خاص، میتواند علاوه بر افزایش علاقمندان اسپانیایی، به ارائه اطلاعات و آگاهی از ایران و جامعه ایرانی در اسپانیا نیز کمک کند.

بر اساس بر آوردی کلی ایرانیان ساکن اسپانیا را در سه گروه شغلی متمرکز دید :

نخست، افرادی از طبقه تاجر به ویژه در زمینه فرش، خاویار، فرآورده های دریایی و خشکبار همچون زعفران و پسته که از بازار خوبی در اسپانیا برخوردار است، به گونه ای که درحال حاضر، حدود۷۰ درصد صادرات میگو و بخش اعظم زعفران ایران به این کشور اروپایی صورت می گیرد.

قشر دوم، ایرانیانی هستند که به دلایل مختلف از کشور خارج شده و در اسپانیا در بخش امور خدماتی و عمومی به کار مشغولند.بخش ساختمان سازی یکی از مهمترین این بخشها است که در حال حاضر، شرکتهای ایرانی متعددی در زمینه ساخت، نصب تجهیزات و دیگر فعالیتهای آن به کار مشغولند. شماری از مهاجران ایرانی فاقد تخصص نیز به عنوان کارگر در همین بخش اشتغال دارند.

بخش تغذیه نیز درحال حاضر با فعالیت پنج رستوران ایرانی در شهر مادرید و چند بار و رستوران در شهر بارسلونا، جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است.ایرانیان بسیاری نیز در شرکتهای مختلف اسپانیایی به فعالیت مشغولند. برخی از ایرانیان این بخش به فعالیتهای دیگری همچون خرید و فروش مواد مخدر و یا نگهبانی از دیسکوتکها اشتغال دارند. تازه ترین آمار منتشره توسط دولت اسپانیا نشان میدهد که هم اینک حدود ۴۰ ایرانی در زندانهای مختلف این کشور به جرم ارتکاب خلاف، در حبس بسر می برند.

سومین قشر عمده ایرانیان حاضر در اسپانیا را باید دانشجویان رشته های مختلف تحصیلی در دانشگاههای این کشور به حساب آورد. عدم انسجام ایرانیان در اسپانیا درحالی همچنان ادامه دارد که در این کشور، اکثر مهاجران خارجی از گروهها، اتحادیه ها و حتی انجمن های علمی و فرهنگی برخوردارند. اکنون نه تنها میان جامعه ایرانی در اسپانیا تماس چندانی وجود ندارد، بلکه دانشجویان ایرانی نیز از یک انجمن یا گروه کاری برخوردار نیستند و درنتیجه آشنایی میان ایرانیان صرفا در چارچوب روابط خصوصی محدود خانوادگی یا کاری است.

به عقیده "ساناز" دانشجوی فوق دکترای رشته گیاه شناسی در اسپانیا، یکی از دلایل عدم انسجام ایرانیها، شمار اندک آنان در مقایسه با جمعیت چند صد هزار نفری آنان در کشورهایی مانند انگلیس، فرانسه، سوئد و هلند است . وی وجود تفکرات مختلف سیاسی، عدم هماهنگی درزمینه های گوناگون و حاکمیت روحیه فرار از یکدیگر را از دیگر عواملی میداند که در کنار فقدان مرکزی برای تجمع و گردهمایی ایرانیان ، به افزایش فاصله ها در جامعه ایرانی اسپانیا کمک کرده است. تداوم همین فاصله ها و عدم اطلاع رسانی مناسب به جامعه ایرانی مقیم اسپانیا موجب شده است تا با وجود نزدیک به یکسال فعالیت، هنوز بسیاری از ایرانیان مقیم از وجود "کاسا پرسا" و برنامه های آن بیخبر باشند، درحالی که دلشان برای شنیدن نوای موسیقی و آواز ایرانی پر می کشد. این مشکل باعث شده است تا برنامه های فرهنگی که هرچندگاه یکبار در شهر بارسلونا - دومین شهر بزرگ اسپانیا و یکی از مراکز مهم اقامت ایرانیان در این کشور- برگزار میشود، نیز با استقبال شایسته روبرو نشود.

نتیجه فقدان تشکل و عدم اطلاع رسانی یادشده، تنها بروز ناهماهنگی میان ایرانیان مقیم نیست. تعطیلی خط هوایی "ایران ایر" در مسیر تهران - مادرید، عدم افزایش شمار گردشگران اسپانیایی به تهران - که دومین قطب گردشگری جهان است - و نیز، یکسان دانستن ایرانیها با عربها از دیگر ثمرات چنین وضعیتی در اسپانیا است.

کد خبر 12063

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 4 =