برای بیش از دو دهه، جمعیت مسلمانان نیز به طرز چشمگیری افزایش یافته است تا جایی که در حال حاضر دو مسجد وجود دارد، چیزی غیرعادی در جمعیت هایی که بیش از حد بزرگ نیستند. وبسایت «جهان اسلام»[1] با نمایندگان این دو مسجد گفتگوهایی انجام داده است. این گفتگوها در ایجاد شناخت نسبت به وضعیت مسلمانان در زندگی روزمره خود و نیز در انجام مناسک و عبادات در اسپانیا، به خصوص در منطقه مادرید، بسیار موثر هستند. در این گزارش، گفتگو با متولی یکی از مساجد با عنوان مسجد الخیر ترجمه شده است. گفتگو با نماینده مسجد دیگر نیز در قسمت دوم این گزارش در هفته های آتی ارائه خواهد شد.
مسجد الخیر یکی از مساجد دوگانه در شهر کوچک سن مارتین د لا وگا در منطقه مادرید
ما با احمد، یکی از نمایندگان کلیدی جامعه مسلمانان الخیر، در سن مارتین د لا وگا ملاقات کردیم. او پس از اینکه چند روز قبل برای انجام مصاحبه با او هماهنگ کرده بودیم، با مهربانی ما را پذیرا شد.
نقش شما در مسجد و وظایف روزمره شما چیست؟ چه سمتی دارید؟
مسئولیت من کنترل فعالیت های روزانه مسجد است، یعنی مدیریت کارهای امام، مخارج و غیره. به عنوان مثال، اگر یک امام رادیکال دارشته باشیم یا امامی که نمی داند چگونه چیزها را برای مخاطب اسپانیایی توضیح دهد، بدیهی است که می تواند مشکل ساز باشد. اما من کارم را مسئولیتی نمی دانم، کاری است که داوطلبانه و به عشق خدا انجام می دهم. بدیهی است که اداره مسجد کار آسانی نیست، گاهی با افرادی از فرهنگ های دیگر که با وجود خطابه یا مشکلات اقتصادی موافق نیستند، مشکل پیدا می کنید، اما طبیعی است که این مسائل وجود داشته باشد.
این مسجد کی متولد شد؟ آیا ارتباطی با مسجد دیگر در سن مارتین د لا وگا وجود دارد؟ جای تعجب است که دو مسجد در این روستا دارید.
هیچ رابطه ای به این شکل وجود ندارد. منشأ این مسجد به دلیل دور بودن از دیگری به وجود آمد. بیشترین جمعیت مسلمان در سن مارتین د لا وگا در این محله زندگی می کنند. بنابراین اینکه مسجد دیگر 30 دقیقه پیاده روی دارد مشکل ساز بود. ما باید روزی 5 نوبت نماز بخوانیم. یک روز در تابستان اینجا در محله بودیم و در قهوه خانه نشسته بودیم و وقت مغرب بود و همه در قهوه خانه ماندند. بنابراین، متوجه شدیم که نیاز به مسجدی در خود محله هست و به فکر ساختن یک مسجد در همان نزدیکی افتادیم.
چه فعالیت ها و/یا رویدادهایی در مسجد به نفع جامعه مسلمانان انجام می شود؟
در حال حاضر فقط کلاس های دینی برای کودکان داریم. ما تقریباً 120 فرزند داریم و در طول هفته کلاس درس می دهیم. در آخر هفته ها خواندن و نوشتن عربی با معلم برای تکمیل آموزش به آنها آموزش داده می شود. اما در طول هفته اسلام را از امام مسجد می آموزند. کلاس ها بعد از عصر در طول سال تحصیلی می باشد. در حال حاضر، در تابستان، آنها متوقف شده اند. با این حال به این فکر می کنیم که کلاس های بعد از مغرب را به مدت یک ساعت تشکیل دهیم تا در تابستان تمرینات خود را ادامه دهند. با این حال هنوز چیزی قطعی نشده است.
در مورد سایر بخش های اجتماعی، ما هنوز مسجد زنانه نداریم. ما سعی می کنیم برای گسترش فضای خود، مکان همسایه مسجد را بخریم. ایده آل این است که این و یکی کنار آن را بخرید. با این حال، وقتی فهمیدند می خواهیم خرید کنیم، قیمت ها به طور قابل توجهی افزایش یافته است.
البته فعلا اصرار دارم که خیلی سر خودمان را شلوغ نکنیم، چون نمی توانیم از پس یک برنامه شلوغ و پرکار بیاییم. ما فقط یک سال است که مسجد را تشکیل داده ایم و برنامه کلاس درس با بچه ها فعلا کفایت می کند. با این حال، ما چند پروژه در ذهن داریم. به عنوان مثال، من می خواهم برای مسلمانانی که تازه وارد این کشور شده اند آموزش زبان اسپانیایی برگزارکنم، اما این نیاز به تلاش زیادی دارد.
همچنین، اگرچه هنوز چیزی برنامه ریزی نشده است، می خواهم در مورد یک ابتکار غیررسمی تر صحبت کنم که به کمک چند نفر انجام می شود. ما سعی می کنیم به افرادی که مشکلات اعتیاد به مواد مخدر دارند کمک کنیم تا از این وضعیت رهایی یابند. جوانان جامعه ما که این مشکلات را دارند هر روز با ما در تعامل هستند. در نهایت همه ما همدیگر را می شناسیم. تصور کنید که همه ما در قهوه خانه هستیم. خب وقتی وقت نماز می رسد، آن شخص می بیند که همه ما بیرون می رویم. پس سعی می کنیم او را تشویق کنیم و به مسجد نزدیک کنیم تا به فواید اسلام پی ببرد.
رایج ترین چالش هایی که هنگام حضور در مسجد در سطح مدیریت اداری با آن مواجه می شوید چیست؟
من واقعاً چالش های قابل توجهی نمی بینم زیرا این شغلی است که با اشتیاق انجام می دهم بدون اینکه در عوض آن انتظاری داشته باشم. اما اگر روی جنبههای خاصی تمرکز کنیم، اگرچه مذاکرات با شورای شهر آسان بوده است، باید بگویم که مدیریت بروکراتیک برای افتتاح مسجد تا حدودی برای ما پیچیده شد. موارد اداری زیادی وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند، مجوزها، اساسنامه ها و غیره. در نهایت بیش از یک سال را با این موضوع سپری کردیم. ما موفق شدیم مسجد را به پایان برسانیم، اما مجبور شدیم آن را به مدت شش ماه بسته نگه داریم، زیرا هنوز مدارک مورد تایید اداره های مربوطه قرار نگرفته بود. این یک مشکل بود زیرا در آن مدت چندین داوطلب کرایه مسجد را پرداخت می کردند و ما نمی توانستیم از آن استفاده کنیم.
بزرگترین دستاورد یا ارزشمندترین لحظه شما به عنوان بخشی از مدیریت مسجد تاکنون چه بوده است؟
بهترین لحظه روزی بود که شهرداری با من تماس گرفت و مجوز را به ما داد.
افرادی که به مسجد می آیند چه مشخصاتی دارند؟ چه ملیتی بیشتر رایج است؟ آیا شما می گویید که مخاطبان از نظر قومی متفاوت هستند؟ من متوجه شده ام که اکثریت مراکشی هستند.
موریتانیاییها، الجزایریها، مراکشیها وجود دارند، این دو ملیت آخری در اکثریت هستند. برخی از افراد مسلمان مانند پسری از سنگال هم هستند که به مسجد می آیند.
معمولا چند نفر به مسجد می روند؟
در نماز جمعه ممکن است به 80 تا 100 نفر برسیم. با این حال، به طور کلی، در روزهای هفته تعداد کمتر است. فکر می کنم نمازهایی که بیشترین تعداد در آن حضور پیدا می کنند، به دلیل کار مردم، مغرب و عشا است. همچنین، قابل توجه است که افراد بیشتری در تعطیلات آخر هفته می آیند.
آیا هم افزایی جامعه از مسجد تشویق می شود؟ یعنی مردم را به حضور در آن و ملاقات با یکدیگر تشویق می کند؟
خیر. مسجد یک هدف کلیدی دارد که نماز خواندن است. معاشرت به مکان هایی مانند کافی شاپ و قهوه خانه های محلی واگذار می شود. در نهایت اکثر مردم منطقه همدیگر را می شناسند.
چگونه به مسائل فردی افراد رسیدگی می شود؟ اگر چه شاید باید سوال را از امام پرسید، اما میخواهم بدانم با کسی که برای مشاوره نزد شما میآید چگونه رفتار میکنید؟
در این موارد شخص را به امام معرفی می کنم. در نهایت، من اطلاعات دینی کافی برای مواجهه با انواع سؤالات را ندارم. در نهایت او مدافع تساهل و تسامح و نیاز به رفتار مانند مسلمانان خوب در مقابل هر رفتاری است، زیرا به گفته وی همین امر ما را مؤمن خوبی می کند.
نظر شما