در روزهای اخیر، انتشار خبری در رسانهها و شایعات پیرامون آن در فضای مجازی، بحران تازهای را در سوریه رقم زده که موجب ایجاد صفهای بسیار طولانی بنزین و نارضایتی مردم شدهاست. از پاییز گذشته، بهتدریج بحرانهایی زندگی مردم را تحت تأثیر قرار دادهاست. ابتدا شروع مجدد قطع برق پس از یک سال تأمین کامل برق بود که روند فزاینده ساعات قطع برق را در پی داشت و مشکلات زیادی را برای مردم، بهویژه در زمستان گذشته که سردتر از سالهای قبل بود، پدید آورد. سپس گاز خانگی کمیاب شد و کار به جایی رسید که برخی منازل از پختوپز محروم شدند. صفهای طولانی دریافت کپسول گاز از نیمهشبها تشکیل میشد، ولی تضمینی هم برای دریافت کپسول نبود. همچنین، سوخت مازوت (مشابه گازوئیل) کمیاب شد و مردم در زمینه تأمین سوخت وسایل گرمایشی، اعمّ از بخاری و شوفاژ و نیز سوخت موتور برق دچار مشکل شدند. شایعات، بهویژه در فضای مجازی، به نارضایتی عمومی و یا حتّی در میان طرفداران نظام دامن میزند تا آنجا که اخباری درباره تعطیلی برخی نانواییها و رستورانها به دلیل کمبود سوخت بر نگرانیها افزودهاست. هماکنون بحران بنزین نیز بر مشکلات پیشین افزودهاست. از چند ماه پیش، صدور کارت هوشمند سوخت برای ساماندهی مقدار مصرف و جلوگیری از قاچاق بنزین در دستور کار قرار گرفت و بهتدریج سوختگیری با کارت هوشمند عملیاتی شد. ابتدا سهمیه هر کارت، ۴۵۰ لیتر اعلام شد. از این رو، هیچ حساسیتی در میان مردم ایجاد نکرد، ولی چندی پیش این مقدار به ۲۰۰ لیتر کاهش یافت و در نتیجه، طی چند روز اخیر شایعه کاهش سهمیه به ۱۰۰ و یا حتّی ۵۰ لیتر و افزایش قیمت بنزین به دو برابر فعلی، فضای جامعه را ملتهب کرد و صفهای طولانی در برابر جایگاههای سوخت تشکیل شد. محدودیت هر بار سوختگیری به ۲۰ لیتر نیز اوضاع را بدتر کردهاست. در مجموع، وضعیت عمومی جامعه سوریه مناسب نیست، در حالی که پیش از این جشنهای پیروزی در سوریه برپا و به مردم چنین القا میشد که تروریستها شکست خوردهاند و جنگ به پایان رسیدهاست و در نتیجه آن، تا مدتی نیز وضعیت اقتصادی و خدماتی رو به بهبود رفت، ارزش پول ملّی تقویت شد، قطع برق به پایان رسید و به طور کلّی، امید به جامعه تزریق شد. در چنین شرایطی، طبعاً مردم آمادگی ذهنی برای قبول و تحمل سختیهای بیشتر را ندارند. شبکههای اجتماعی و فضای مجازی نیز به نارضایتی مردم دامن میزنند.
اگر تدبیری صورت نگیرد و بر دامنه و حجم نارضایتی مردم افزوده شود، بیم فراهم آمدن زمینه ظهور عصیان مدنی و جنبشهای اعتراضی برای مطالبات معیشتی میرود. رویدادها و تحولات اخیر سودان و الجزایر نیز آمادگی ذهنی برای چنین احتمالی را در سوریه فراهم میآورد. به نظر میرسد که مقامات سوریه چنین شرایطی را پیشبینی نکرده بودند و مردم نیز آمادگی لازم را برای تعامل با چنین شرایطی کسب نکردهاند.
نظام سوریه در جنگ تحریم، آسیبپذیرتر از جنگ نظامی است. در مرحله جنگی، مردم حامی دولت و نظام بودند، ولی در مرحله تحریم به دلیل کمبودها و مشکلاتی که حتّی در زمان جنگ هم ندیده بودند و نیز متأثر از فضای مجازی، حداقل تبدیل به معترض و ناراضی میشوند و زمینه پیدایش اعتراضهای مدنی و مطالبات فراهم میآید و فرصتی برای دشمنان و بدخواهان مهیا میشود تا به آنچه از طریق جنگ نظامی نرسیدند، از طریق تحریم و ایجاد نارضایتی دست یابند.
بیشک در چنین شرایط حساسی، سوریه نیازمند هر گونه مساعدت فکری، لُجستیکی و... جمهوری اسلامی ایران است؛ چراکه کشور ما تجارب بسیار ارزندهای درباره تحریم سیاسی، اقتصادی و چگونگی اِعمال آن، آثار و ابعاد داخلی، راههای دور زدن تحریم و از همه مهمتر، سیاستها و راهکارهای آمادهسازی جامعه برای تعامل با مشکلات ناشی از تحریم دارد.
پرداختن رسانه ها به نقش ایران در بحران سوخت سوریه
در این شرایط، روزنامه «الوطن» سوریه در شماره چهارشنبه ۱۷ آوریل ۲۰۱۹، مصادف با ۲۸ فروردین ۱۳۹۸ در گزارشی با عنوان «شفافسازی بیسابقه درباره سوخت»، به توضیح دلایل پیدایش بحران سوخت و نقش ایران در آن پرداختهاست. در مقدمه این گزارش با اشاره به تحریم جدید آمریکا علیه سوخترسانی به سوریه در تاریخ ۲۵ مارس ۲۰۱۹ میلادی که شامل تحریم نفتکشها نیز میشود، اعلام کردهاست که سوریه در وضعیت کنونی، روزانه به ۴.۵ میلیون لیتر بنزین، ۶ میلیون لیتر مازوت، ۷ هزار تُن فیول (سوخت نیروگاهها) و ۱۲۰۰ تُن گاز نیاز دارد که معادل روزانه ۸ میلیون و ماهانه ۲۰۰ میلیون دلار است. برای تأمین این مقدار از انواع سوختها، سوریه نیازمند تولید روزانه ۱۳۶ هزار بشکه نفت است، در حالی که توان تولید ۲۴ هزار بشکه را از منابع مناطق آزادشده دارد و این یعنی وزارت نفت حداکثر معادل %۲۴ نیاز را میتواند تأمین کند. در ادامه، این گزارش به کمک ارقام و اعداد، علت اصلی کمبود انواع سوختها را توقف خط اعتباری ایران به سوریه بیان کردهاست و به راهحلهای احتمالی و یا مطرح در محافل، مانند واردات از اردن، عراق و گذرگاه کانال سوئز پرداختهاست و عملی و غیرعملی بودن هر یک را بررسی نمودهاست و سرانجام، اولین گزینه این راهحلها را پیگیری خط اعتباری ایران و یافتن راهی برای رساندن محصولات نفتی به سوریه میداند.
در پایان این گزارش آمدهاست: واضح است که هدف دولت از این شفافسازی، ارائه تصویری حقیقی به شهروندان میباشد تا از آنچه جریان دارد، اطلاع دقیقی داشته باشند و مطمئن است که شهروندان نیز این بحران را درک میکنند.
منبع اطلاعات گزارش فوق اعلام نشدهاست، ولی بند آخر که عبارت «شفافسازی دولت» را ذکر کرده، غیرمستقیم به منبعی دولتی و احتمالاً وزارت نفت اشاره دارد. در موضوعی که برای همه مردم اهمیت دارد، نباید به متهم شدن ایران بیتفاوت ماند. ممکن است موضوع خط اعتباری صحت نداشته باشد و یا داشته باشد اما کمبود سوخت در سوریه ربطی به آن نداشته باشد. در همه سالهای بحران سوریه، جمهوری اسلامی ایران با تمام توان و امکانات خود در کنار دولت و ملت سوریه ایستاد و اجازه نداد نقشه استکبار و صهیونیستها عملی گردد. حال که زمان برداشت محصول شیرین پیروزی در جنگ رسیدهاست و مسئولان و مردم سوریه احساس دین به جمهوری اسلامی ایران میکنند، ایجاد چنین ابهامی در اذهان عمومی و نبودِ روشنگری درباره آن به مصلحت نیست.
نظر شما