نویسنده: قادر مَلِکوف، مشاور کمیسیون دولتی امور ادیان قرقیزستان، رئیس مرکز مستقل تحلیلی «دین، حقوق و سیاست»
سقوط رژیم بشار اسد در سوریه در شب 8 دسامبر 2024 یک رویداد غیرمنتظره و سرنوشتساز برای کل خاورمیانه بود. این تنها فروپاشی یکی از پایدارترین دیکتاتوریهای منطقه نیست، بلکه لحظهای است که میتواند نقطه عطفی برای موازنه قدرت در نقشه سیاسی باشد. تضعیف «محور مقاومت» به رهبری ایران هم اکنون آشکار شده است. این ائتلاف، که شامل حماس در فلسطین، حزب الله لبنان و حوثیها در یمن است، عنصری کلیدی در مخالفت با غرب و اسرائیل بوده است.
سوریه از دیرباز نقش شریک استراتژیک ایران را بازی کرده است. جریان تسلیحات و کمکهای مالی از طریق خاک این کشور برای حمایت از حزب الله و حماس صورت میگرفت. اما با سقوط رژیم اسد، سیاست ایران در منطقه با چالش جدی مواجه است.
چرا رژیم بشار اسد سقوط کرد؟
بشار اسد از سال 2000 قدرت را در دست داشت و جانشین پدرش حافظ اسد شد. اما در سال 2011، تحت تأثیر بهار عربی، سوریه نیز مانند سایر کشورهای منطقه درگیر اعتراضات گستردهای شد. مردم خواستار عدالت، پایان دادن به فساد و پایان دیکتاتوری بودند. اسد با سرکوب وحشیانهای پاسخ داد که منجر به یک جنگ داخلی طولانی شد.
در طول 14 سال، رژیم اسد به لطف حمایت دو متحد اصلی - روسیه و ایران - زنده ماند. روسیه قدرت نظامی و حملات هوایی را فراهم نمود و ایران بودجه، سربازان و پشتیبانی حزب الله را تامین کرد. با این حال، سالهای اخیر بحرانی شده بود:
· حملات نظامی اسرائیل. در سال 2023-2024، اسرائیل تعداد حملات خود به زیرساختهای نظامی ایران در سوریه را سه برابر کرد. این امر هم نیروهای ایران و هم تواناییهای خود رژیم را تضعیف کرد.
· مشکلات متفقین. حزب الله که زمانی رژیم اسد را نجات داد، با جنگ با اسرائیل تضعیف شد. روسیه که نیروهایش در اوکراین مورد نیاز بود، دیگر نمیتوانست به همان سطح کمک کند.
· نفرت مردم. پس از دههها سرکوب و فساد، رژیم اسد سرانجام حمایت مردمی را از دست داد.
این عوامل زمان مناسبی را برای اقدام قاطع توسط شورشیان ایجاد کرد که احتمالاً از اطلاعات و کمکهای خارجی استفاده میکردند.
برندگان و بازندگان
سقوط اسد ضربهای جدی به ایران بود که در حال از دست دادن متحد اصلی خود در منطقه است. در عین حال، اسرائیل و ترکیه میتوانند از این وضعیت سودهای قابل توجهی به دست آورند:
· اسرائیل. فروپاشی رژیم سوریه فرصتی برای مذاکره مجدد درباره توافقنامه جدایی نیروها مورخ سال 1974 فراهم میکند. این میتواند به گسترش ارضی و افزایش نفوذ اسرائیل در منطقه منجر شود.
· ترکیه. آنکارا فرصتی برای تقویت موقعیت خود در شمال سوریه و حل مسئله کردها مطابق با منافع ملی خود دارد.
چه چیزی در انتظار سوریه است؟
اکنون سوریه خود را در خلاء قدرت میبیند. گروههای مخالف مختلف، از جمله سازمانهای رادیکال، برای کنترل این قلمرو میجنگند. در این میان، نقش غالب را هیئت تحریر الشام به رهبری ابومحمد الجولانی ایفا میکند. با این حال، حتی در درون اپوزیسیون هم وحدت وجود ندارد.
برای مثال، داعش با وجود رد کلی دیکتاتوری، همچنان دشمن ایدئولوژیک هیئت تحریر الشام است. این میتواند به دور جدیدی از جنگ داخلی منجر شود. مداخله بازیگران خارجی - ایالات متحده، ترکیه، اسرائیل و ایران - میتواند وضعیت را تشدید کند و بیثباتی را به کشورهای همسایه اردن و عراق گسترش دهد.
نوع جدیدی از رهبر: ابومحمد الجولانی
ابومحمد الجولانی، رهبر هیئت تحریر الشام، به دلیل انعطاف راهبردی خود از دیگر رهبران رادیکال متمایز است. او پس از قطع رابطه با القاعده، سازمان خود را مجدداً بر اهداف محلی و عمل گرایانه متمرکز کرد.
1. رویکرد ترکیبی. الجولانی به طرز ماهرانهای بین لفاظیهای رادیکال و انطباق با واقعیتهای مدرن تعادل برقرار میکند. او بر اهمیت ثبات، حمایت از حقوق اقلیتها و عدالت تاکید میکند.
2. استفاده فعال از رسانه. رهبر هیئت تحریر الشام با کانالهای بینالمللی (به عنوان مثال PBS و الجزیره) مصاحبه میکند و تصویری از سازمان خود به عنوان نیرویی که قادر به اداره و توسعه مناطق است، تشکیل میدهد.
3. ساختار اداری. تحت رهبری او، هیئت تحریر الشام مدارس، بیمارستانها و نهادهای قضایی ایجاد و اعتماد مردم محلی را جلب میکند.
برخلاف داعش که از خشونت به عنوان ابزار اصلی قدرت خود استفاده میکرد، هیئت تحریر الشام تحت رهبری الجولانی بر حکومتداری و حمایت اجتماعی تأکید میکند. این میتواند جوانان خسته از دیکتاتوریهای قدیمی را جذب و یک پایگاه پایدار حمایتی ایجاد کند. با این حال، سوالات باقی میماند. چه کسی پشت الجولانی است؟ موضع این کشور در مورد مسائل کلیدی منطقه، از جمله روابط با فلسطین و همسایگان آن چگونه خواهد بود؟
سقوط اسد نه تنها پایان یک دوره، بلکه آغاز فصل جدیدی در خاورمیانه است. اینکه این نظم جدید چگونه خواهد بود بستگی به این دارد که آیا نیروهای مخالف در سوریه بتوانند زبان مشترکی پیدا کنند و کشوری با ثبات بسازند. در غیر این صورت، منطقه سالها با بیثباتی و درگیری مواجه خواهد شد.
منبع:
https://mnenie.akipress.org/unews/un_post:41903
نظر شما