نخستین تعریفِ قانونیِ این رفتار در بیانیه سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ و پیرامونِ «جلوگیری و مجازاتِ جُرم نسل‌کُشی» شکل گرفت. هرگونه اقدام و مبادرت به نابودی و حذفِ فیزیکیِ بخش یا کلیتِ گروهی نژادی، قومی، ملی، مذهبی یا ایدئولوژیکی را نسل‌کُشی می گویند .

مقدمه :

نخستین تعریفِ قانونیِ این رفتار در بیانیه سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۸ و پیرامونِ «جلوگیری و مجازاتِ جُرم نسل‌کُشی» شکل گرفت.  هرگونه اقدام و مبادرت به نابودی و حذفِ فیزیکیِ بخش یا کلیتِ گروهی نژادی، قومی، ملی، مذهبی یا ایدئولوژیکی را  نسل‌کُشی می گویند .

عهدنامه‌های ۱۸۹۹ میلادی و چهار عهدنامه ۱۹۰۷ میلادی لاهه را می‌توان تدوینی کامل از حقوق بین‌الملل بشردوستانه و اولین تلاش‌های مدون درباره انسانی کردن جنگ و محدود کردن صدمات ناشی از آن به شمار آورد  .

در سال ۱۹۱۴ جهان شاهد آغاز یکی از هولناک‌ترین جنگ‌ها یعنی جنگ جهانی اول بود. در طول جنگ ،جنایت جنگی و جنایات علیه بشریت در سطح وسیعی رخ داد. یکی از بارزترین مصادیق این جرایم ضدبشری نسل‌کشی ارمنیان در سرزمین‌های زیر کنترل امپراتوری عثمانی در دوران جنگ جهانی اول (۱۹۱۵ تا ۱۹۱۷ میلادی) بود. درسال ۱۹۱۹ کنفرانس صلح (پیمان ورسای) منعقد گردیدو بر اساس مصوبات آن :

«همه افراد متعلق به کشورهای درگیر در جنگ، حتی روسای دولت‌ها، در صورتی که مرتکب جرایمی علیه قوانین و عرف جنگ یا قوانین بشریت مرتکب شده باشند مسئول هستند و مورد پیگرد واقع می‌شوند؛ بنابراین داشتن پست و مقام عالی در کشور هیچ تفاوتی را در اعمال مجازات ایجاد نمی‌کند.»

جامعه ملل (جامعه ملل یا مجمع اتفاق ملل ، سازمانی میان‌دولتی بود که در دهم ژانویه ۱۹۲۰ در پی کنفرانس صلح پاریس و بعد از تأسیس خویش ، تلاش‌هایی برای حمایت از حقوق بشر انجام داد. یکی از این تلاش‌ها، انعقاد (کنوانسیون منع بردگی) در ۲۵ سپتامبر ۱۹۲۶ میلادی بود. بعد از جنگ جهانی دوم سازمان ملل متحد تأسیس و جایگزین جامعه ملل شد)

 به بردگی گرفتن به عنوان یکی از مصداق‌های جرایم ضدبشری به رسمیت شناخته شد. هدف دیگر  ایجاد دیوان بین‌المللی کیفری در سال1998 بود.

قتل عام های مهم  در جهان عبارتند از :

کشتار یانگجو -  760

(در جنوب چین، ده‌ها هزار ایرانی و عرب مسلمان و زرتشتی تاجر ساکن چین، قتل‌عام شدند)

کشتار گوانگجو -  ۸۷۸

(در جنوب چین، نزدیک به دویست هزار ایرانی، عرب مسلمان و زرتشتی تاجر ساکن در چین، قتل‌عام شدند .)

کشتار حدیثه  - 2005

(طی آن ۲۴ غیرنظامی عراقی شامل کودک، زن و مرد توسط گروهی از تفنگداران دریایی آمریکا در شهر حدیثه  کشته شدند)

کشتار درسیم  -1937

(در ترکیه  ۶۵ تا ۷۰ هزار کرد عَلَوی توسط ارتش ترکیه کشته و هزاران نفر تبعید شدند.)

کشتار زانوی زخمی- 1890

(در داکوتای جنوبی آمریکا 150 تا ۳۰۰ تن از سرخ‌پوستان ۹۰ مرد و ۲۰۰ زن و کودک توسط سربازان آمریکایی کشته شدند.)

کشتار سربرنیتسا 1995

(قتل بیش از ۸،۰۰۰ مرد و پسراز ساکنین بوسنیایی شهر مسلمان‌نشین سربرنیتسا (در بوسنی و هرزگوین امروزی) توسط ارتش جمهوری صرب بوسنی )

کشتار صبرا و شتیلا - 1982

(شبه‌نظامیان فالانژ لبنانی به انتقام ترور بشیر جمیل، رئیس جمهور لبنان و رهبر حزب فالانژ (معروف به کتائب) از فلسطینیان، به دو اردوگاه صبرا و شتیلا در بیروت غربی وارد شدند و بین ۷۰۰ تا ۳۵۰۰ نفر از فلسطینیان را به قتل رساندند.)

کشتار مای لی -1968

(در جریان جنگ ویتنام ۳۴۷ تا ۵۰۴ شهروند غیرنظامی جمهوری ویتنام جنوبی توسط سربازان آمریکایی به قتل رسیدند.)

کشتار مرعش 1978

(در آن بیش از ۱۰۰ نفر از مردم کرد علوی  ترکیه توسط گروه گرگهای خاکستری ترکیه  قتل‌عام گردیدند.)

کشتار نو گون ری- 1950

(کشتار غیرنظامیان کره جنوبی در طول جنگ کره و در روستای "نو گون ری " که طی آن ۳۰۰ نفر از اهالی این روستا  توسط نیروهای ارتش آمریکا قتل عام شدند )

بمباران شیمیایی حلبچه- 1366

(در عراق و در پی  استقبال اهالی این منطقه از نظامیان ایران توسط برادر صدام حسین این حمله شیمیایی صورت گرفت که حدود پنج هزار تن از مردم غیرنظامی حلبچه کشته شدند.)

بمباران شیمیایی سردشت- 1366

(نیروی هوایی عراق بمباران با استفاده از بمب‌های شیمیایی در چهار نقطه پرازدحام شهر سردشت (استان آذربایجان غربی) انجام دادند که  در این حمله ۱۱۰ نفر از ساکنان غیرنظامی شهر کشته و ۸۰۰۰ تن دیگر نیز در معرض گازهای سمی قرار گرفتند و مسموم شدند)

جنگ دارفور- 2003

(این درگیری میان ارتش سودان و گروه شبه نظامی جنجوید در مقابل جدایی طلبان است. در اثر نزاع دارفور در غرب سودان تاکنون حداقل حدود ۳۰۰ هزار نفر جان خود را از دست داده‌اند)

کشتارهای ارمنی‌ها -1894 لغایت 1992

(در طی این سالها ارامنه ساکن در مناطق آسیای میانه و اروپای شرقی توسط امپراتوری عثمانی و گروههای آذری و تاجیکی  ، بیش از 2 میلیون نفر از ارمنه قتل عام شدند .)

قحطی ایران -۱۲۹۸  لغایت ۱۲۹۶

(قحطی بزرگی که نزدیک به ۴۰٪ از جمعیت ایران به سبب گرسنگی و سوءتغذیه و بیماری‌های ناشی از آن از بین رفتند .  برخی دولت بریتانیا به دلیل خرید گسترده غلات و مواد غذایی در ایران، وارد نکردن غذا از هندوستان و بین‌النهرین، ممانعت از ورود غذا از ایالات متحده و اتخاذ سیاست‌های مالی -از جمله نپرداختن درآمدهای نفت به ایران، مسبب اصلی می‌داند.)

تخلیه روستاهای کردنشین توسط ترکیه

(شمار روستاهای کردنشینی که توسط ترکیه تخلیه شد به حدود ۳۰۰۰ روستا می‌رسد.از سال ۱۹۸۴ دولت ترکیه کمپینی را برای مبارزه با حزب کارگران کردستان آغاز کرد و در طی آن ۳۰ هزار نفر کشته و ۲ میلیون کرد از مناطق خویش رانده و در حومه شهرها ساکن شدند.)

نسل کشی های مهم معاصر

نسل کشی یونانیان 1914

(در طی جنگ جهانی اول  عثمانی ها دست به کشتار همه‌جانبه جمعیت یونانی باقی‌مانده در امپراتوری عثمانی آن زمان زدند. تعداد کل قربانیان بین ۷۳۰٫۰۰۰ تا۱٫۷۰۰٫۰۰۰ نفر بوده که به طرز فجیعی سلاخی شده اند.)

نسل‌کشی ارامنه - 1915

(هولوکاست ارامنه یا کشتار ارامنه ،نابودی عمدی (نسل‌کشی) ارامنه ساکن درامپراتوری عثمانی در دوران جنگ جهانی اول توسط دولتمردان عثمانی و درآن    ۶۰۰٬۰۰۰  –۱٬۸۰۰٬۰۰۰نفر قتل عام شدند )

نسل‌کشی آشوری‌ها 1914

(نسل‌کشی جمعیت غیرنظامی آشوری‌ها در مناطق شمال میان‌رودان و مناطق جنوب شرقی ترکیه ، توسط نیروهای عثمانی، با همکاری قبایل کُرد و عربو شبه نظامیان محلی عرب در عراق که ۲۷۵٬۰۰۰ نفر قتل عام شدند . )

نسل‌کشی یهودیان 1941

( همه‌سوزی، به کشتار دسته‌جمعی و نسل‌کشی نزدیک به یازده میلیون نفر بخصوص شش میلیون یهودی بر پایه نژاد، مذهب و ملیت در طی جنگ جهانی دوم بدست آلمان نازی که  تقریبا دوسوم جمعیت یهودیان اروپا، در جریان هولوکاست کشته شدند. )

نسل‌کشی هزاره‌ها 1880 لغایت 1901

(آزار و اذیت مردمان هزاره از زمان حکومت عبدالرحمن‌خان با قتل‌عام کردن بیش از ۶۰ درصد هزاره‌ها در افغانستان آغاز و از قتل‌عام‌های امروزی می‌توان به حمله گروه‌های مسلح کوچی‌ها در مناطق بهسود اشاره کرد که طی آن چندین روستا و اهالی آنجا با خاک یکسان شدند و  صحنه جویبارهای خون را به وجود آوردند . کشتار هزاره‌ها در سال‌های اخیر به دست گروه‌های نظیر القاعده نیز اتفاق افتاده‌است)

نسل‌کشی بوسنی 1992 لغایت ۱۹۹۵

(نسل کشی بوسنی به دو نسل کشی توسط نیروهای صرب بوسنی در سربرنیتسا در سال ۱۹۹۵ و پاکسازی قومی که در سراسر بوسنی توسط ارتش صرب بوسنی در طول جنگ انجام گرفته‌است، اشاره دارد.)

نسل‌کشی کنگو-  ۱۸۸۵ لغایت ۱۹۰۸

(در این دوره خشونتهای مستند بسیاری در دولت آزاد کنگو(جمهوری دکراتیک کنگو کنونی) که در آن زمان مستعمره پادشاه بلژیک قرار داشت اتفاق افتاد. این خشونتها به سبب اعمال قوانین سخت گیرانه کار صورت گرفته است. این سختگیریها به همراه بیماریهای اپیدمیک، قحطی و سقوط نرخ تولد به سبب این اختلالات باعث کاهش شدید جمعیت کنگو شد. کاهش جمعیت بین یک تا ۱۵ میلیون نفر بوده است.

علیرغم همه این قساوتها دلیل اصلی کاهش جمعیت بیماری بود. تعدادی از بیماریهای مسری مانند بیماری خواب، آبله، آنفولانزای خوکی و آمیبیاز جمعیت بومی را مورد تاخت و تاز قرار داد. فقط در سال ۱۹۰۱ تخمین زده شد که پانصد هزار کنگویی بر اثر بیماری خواب از بین رفتند. بیماری، قحطی و خشونت در ترکیب با کاهش نرخ تولد و افزایش مرگ و میر باعث این کاهش جمعیت گردید . )

نسل‌کشی رواندا 1994

( 18 فروردین لغایت 24 تیر ) 7 آوریل الی 15 جولای سال 1994  فجیع ترین قتل عام در کشور آفریقایی روندا به وقوع پیوست  .

 در آوریل ۱۹۹۴،  کشور  رواندا بیش از ۷ میلیون نفر جمیعت داشت که از سه گروه قومی هوتو (۸۵٪)، توتسی (۱۴٪ جمیعت) و توا (۱٪) تشکیل شده بود .

 دو گروه هوتو و توتسی در حقیقت بسیار بهم شبیه هستند. هر دو یک زبان را صحبت می‌کنند، در یک منطقه زندگی می‌کنند و آداب و رسوم مشابهی دارند.

در دوران قبل از استعمار، توتسی‌ها در رده بالاتری از اجتماع قرار داشتند و هوتوها طبقه پایین‌تر اجتماع محسوب می‌شدند.

 پس از انتقال رواندا به عنوان مستعمره به حکومت بلژیک (پس از شکست آلمان در جنگ جهانی) در رواندا سیاستی در پیش گرفته شد که در آن اقلیت توتسی و اکثریت هوتو به اختلافات قومی و نژادی کشیده شدند. این سیاست توسط بلژیکی‌ها که سرپرستی مستعمره رواندا را بعد از جنگ جهانی اول بر عهده داشتند در رواندا بنا نهاده شد.

هوتو یا توتسی بودن در شناسنامه افراد ذکر می‌شد، و یک هوتو ثروتمند می‌توانست خود را به یک توتسی تغییر دهد تا از احترام و امکانات بیشتری بر خوردار گردد.

در ۱۹۵۹، هوتوها سلطنت توتسی‌ها را برانداختند و ده‌ها هزار نفر از توتسی‌ها به کشورهای همسایه از جمله اوگاندا گریختند.

جمعی از این توتسی‌ها یک گروه پیکارجو به نام جبهه هواداران رواندا تأسیس کردند که در سال ۱۹۹۰ به رواندا حمله نمود و تا سال ۱۹۹۳ که قرارداد صلح بسته شد مشغول به جنگ بودند.

شب ششم آوریل ۱۹۹۴ به هواپیمای حامل " جونال هابیا ریمانا " رئیس‌جمهوری وقت رواندا و همتایش رئیس‌جمهوری بوروندی که هر دو از قوم هوتو بودند شلیک شد. هواپیما سقوط کرد و همه سرنشینان آن کشته شدند.

افراط گرایان هوتو جبهه هواداران رواندا را مسئول این حمله دانستند و بلافاصله دست به کشتار دسته جمعی زدند. جبهه هواداران رواندا سرنگونی هواپیما توسط گروه خود را تکذیب کرد .

با آغاز نسل‌کشی سازمان یافته که ۱۰۰ روز طول کشید، ۸۰۰٬۰۰۰ (آمار سازمان ملل) یا ۱٬۰۷۱٬۰۰۰ (آمار دولت رواندا) از قوم برتر توتسی و هوتوهای میانه‌رو که از پیروی از دستورها هوتوهای تندرو ممانعت کرده بودند کشته شدند.

فهرستی از مخالفان دولت تهیه شده بود و در اختیار گروه‌ها شبه نظامی قرار گرفته بود که آن‌ها و خانواده‌هایشان را می‌کشتند. بیشتر قربانیان مردان، زنان، کودکان و نوزادانی بودند که توسط همسایه‌ها، همکاران و دوستان سابق خود کشته می‌شدند.رادیو رواندا همزمان به‌طور مداوم هوتوها را تشویق به قتل‌عام توتسی‌ها می‌کرد.

 مردان هوتو حتی مورد تهدید قرار می‌گرفتند که اگر زنان توتسی خود را نکشند خود کشته می‌شوند. روزانه ۱۰٬۰۰۰ نفر و ساعتی ۴۰۰ نفر و دقیقه‌ای ۷ نفر کشته می‌شدند، به‌طور مثال کلیسایی که ۱٬۵۰۰ نفر در آن پناه گرفته بودند با بولدزر خراب شد و همگی پناهندگان آن کشته شدند. بعدها اسقف کلیسا به جرم همکاری در جنایت محاکمه شد. اکثر قربانیان با قمه‌ها تکه‌تکه می‌شدند.

در حدود ۲۰۰٬۰۰۰ تا ۵۰۰٬۰۰۰ زن و دختر توتسی در این مدت مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند. ۲۰ هزار جوان روآندایی که الان بالای بیست سال دارند  مورد  تجاوز جنسی گسترده قرار گرفته اند .

 بسیاری از آن‌ها از روی عمد توسط مردان مبتلا به ایدز مورد تجاوز قرار گرفتند. اکنون بسیاری از زنان زنده مانده از نسل‌کشی در کشور رواندا مبتلا به ایدز هستند.

75هزار نفر کودک که یک یا هردو والدین خود را از دست داده اند .  دو میلیون آوره کشور های همسایه شده اند . این فاجعه در مقابل چشمان باز دنیا با پوشش کامل خبری رسانه‌ها و بی‌عملی بسیار هولناک سازمان ملل و بی‌تفاوتی جامعه جهانی به بهانه عدم مداخله در امور داخلی رواندا انجام شد.

سازمان ملل و بلژیک نیروهایی در روآندا داشتند ولی به نیروهای سازمان ملل دستور داده نشد که برای توقف قتل‌عام کاری بکنند.

جبهه میهنی رواندا متشکل از شورشیان توتسی که سازمان دهی منظمی داشت و توسط ارتش اوگاندا حمایت می‌شد، کم‌کم مناطق بیشتری را به تصرف درآورد و در  نهایت  پایتخت کشور، کیگالی، را تصرف کرد. بعد از آن، حدود دو میلیون هوتو از میان غیرنظامیان و کسانی که در نسل‌کشی نقش داشتند، به جمهوری دموکراتیک کنگو که آن زمان زئیر خوانده می‌شد پناه بردند.

در جمهوری دموکراتیک کنگو، هزاران نفر از وبا مردند و گروه‌های امدادی متهم شدند که بیشتر کمک‌هایشان در نهایت به دست شبه نظامیان هوتو می‌رسیده و نه مردمی که به آن نیاز داشتند.

نسل‌کشی در رواندا به صورت مستقیم باعث دو دهه نا آرامی در جمهوری دموکراتیک کنگو شد. این نا آرامی‌ها تاکنون به بهای از دست رفتن جان پنج میلیون نفر تمام شده‌است.

دولت رواندا که امروز توسط جبهه میهنی رواندا اداره می‌شود دو بار به جمهوری دموکراتیک کنگو حمله کرده و همواره این همسایه بسیار بزرگ‌تر خود را متهم کرده‌است که به شبه نظامیان هوتو اجازه می‌دهد در خاکش عملیات انجام دهند. 35درصد مردم این کشور زیر خط فقر قرار دارند .

تقریباً دو میلیون نفر در دادگاه‌های محلی رواندا به اتهام دست داشتن در قتل‌عام و نسل‌کشی محاکمه شده‌اند و رهبران اصلی آن‌ها هم در یک دادگاه سازمان ملل در کشور همسایه تانزانیا محاکمه شده‌اند .

دادگاه بین المللی جنایی رواندا در آروشا، تانزانیا، در سال 1996 آغاز به کار کرد. این دادگاه 93 نفر را محکوم و 62 نفر را مرتکب جنایات جنگی، نسل کشی، تجاوز  اعلام نمود .

صحبت در مورد قومیت، امروز در رواندا غیرقانونی است. دولت می‌گوید می‌خواهد از وقوع خونریزی‌های بیشتر در کشور جلوگیری کند؛ ولی عده‌ای می‌گویند دولت جلوی آشتی ملی واقعی را می‌گیرد و فقط می‌خواهد سرپوشی بر تنش‌های موجود بگذارد و این ممکن است در آینده به فوران مجدد خشم‌های سرکوب شده بینجامد .

سید رضا جعفری - کارشناس توسعه روابط فرهنگی  اوگاندا

کد خبر 4094

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 3 =