دانشگاه زیتونه، یک نهاد آموزشی باسابقه و ریشهدار در تاریخ است که در سال ۱۱۶ هجری تأسیس شد و در طول دورههای متوالی، به تدریس علوم دینی همت گمارد. این دانشگاه، مرجعیت خود را که از سه رکن "فقه مالکی، عقیده اشعری و اخلاق و سلوک طریقه جنیدی" تشکیل شده بود، حفظ کرد. این مرجعیت، به این نهاد کمک کرد تا بتواند استوار بماند و از آغاز تأسیس خود در مسجد بزرگ زیتونه به عنوان نمادی از نمادهای اسلامی به حیات خود ادامه دهد، مسجدی که این مرجعیت به واسطه آن، تثبیت شد و توسعه پیدا کرد تا اینکه به شکل یک مؤسسه دانشگاهی آموزشی نوین و امروزین درآمد.
دانشگاه زیتونه، به واسطه مرجعیت خود در داخل و خارج از کشور، توانست تأثیرگذار باشد، ضمن اینکه تمامی ابزارهای موجود برای حفظ هویت اسلامی و زبان عربی را برای کشورهای شمال آفریقا و غرب جهان اسلام فراهم کرد، در حالی که تلاشهای بسیاری برای از بین بردن آن، به ویژه در دوره استعمار صورت گرفت. همزمان، بسیاری از اصلاحگران تلاش کردند تا این دانشگاه را بر پای دارند و تلاش کردند تا آن را به ویژه در حوزه مواد آموزشی، برنامهها و روشهای تدریس توسعه بخشند و همچنین تلاش کردند تا مجموعه اصلاحاتی را در سطح مدیریت و تیم تدریس در آن اعمال کنند.
با آغاز استقلال کشور تونس، نقش این دانشگاه در ظاهر و باطن کمرنگ شد و به دانشکده الهیات و اصول دین محدود شد، امری که نتیجه نبرد ایدئولوژیک سکولاریسم فرانسوی بود که همه نهادهای این کشور را از بین برده بود و بدین ترتیب میخواست تاریخ دانشگاه را پاک کند تا نقش تمدنیِ آن کاهش یابد و نخبگان تونسی را به حرکت به دنبال همه انواع اندیشههای غربی، زیر پرچم مدرنیسم و پروژه ایجاد یک کشور ملیگرای مدرن وادارد.
در دوره ریاست جمهوری زین العابدین بن علی، این نهاد با تأسیس دو کانون جدید که به آن اضافه شدند، نقش پیشگامانه خود را تنها در بعد ظاهری بازیافت. کانون نخست، به تدریس تمدن اسلامی و کانون دوم، به تدریس اصول دین و اندیشه اسلامی معاصر میپرداخت. اما مرکز مطالعات اسلامی در قیروان، در سال ۲۰۰۳، به دستور نخست وزیر به دانشگاه زیتونه ملحق شد، در حالی که پیش از آن، به دانشگاه "وسط" وابسته بود. با این سه مرکز، دانشگاه زیتونه صاحب دو مرکز تدریس و یک مرکز پژوهشی شد. همه این ساختارهای علمی، اساسنامهها و آئیننامههای اداری و مالی خود را دارند و تحت نظارت وزارت آموزش عالی و پژوهش علمی در جمهوری تونس فعالیت میکنند.
پس از انقلاب ۱۴ ژانویه ۲۰۱۱، نهاد زیتونه، شروع به جذب طیفهای متعددی از دانشجویان، با ایدئولوژیهای مختلف کرد که بر روند کلی، سیاست دانشگاه و مسیر علمی آن تأثیر منفی گذاشت. همزمان، این دانشگاه، اطیاف گوناگونی از اساتید را به کار گرفت که در دانشگاههای کشورهای حاشیه خلیج فارس و برخی دیگر در منطقه خاور میانه تحصیل کرده بودند. این امر نیز بر روش تفکر این دانشگاه تأثیر منفی گذاشت و به جایی رسید که کاملا با اندیشه میانهروی روشنفکر و رواداری با ادیان و مذاهب که دانشگاه بدان چشم داشت، در تعارض قرار گرفت.
از اینجا بود که اختلافات با حمایت جریانهای سیاسی و گروههای دینی تندرو و افراطی، راه خود را به درون این نهاد آموزشی ریشهدار باز کرد و توانست وجود خود را تحمیل کند و نفوذ خود را در دو کانون مذکور یعنی تمدن و اصول دین، گسترش بخشد.
همچنین کشمکشهایی نیز در میان دانشجویان و همچنین اساتید با حمایت قدرتهای خارجی شکل گرفت که بروز آن را در تثبیت تفکر سلفی در هر دو مؤسسه شاهد بودیم که از دانشگاه ام القری و مدینه منوره و برخی از دانشگاههای سودان بر میآمد. برخی از این اساتید، رؤسای کانونهای تمدن و اصول دین، رؤسای گروههای علمی و اعضای هیأت علمی دو مرکز و عضو شورای دانشگاه بودند و یک جریان سکولار متشکل از تعداد اندکی از اساتید نیز در این دانشگاه حضور داشتند که در فرانسه و برخی از دانشگاههای انگلستان و آمریکا تحصیل کرده بودند. این جریان، از سوی تعدادی از اساتید، به ویژه اساتید زن که در زمان ریاست جمهوری بن علی، جزء فعالان بودند، حمایت میشد. سومین جریان سیاسی برجسته نیز از سوی جنبش النهضه و حزب ائتلاف الکرامه که رئیس دانشگاه و مدیران دو کانون تمدن و اصول دین و همچنین برخی از اساتید حمایت میشد، که برای حفظ نفوذ خود و حفظ قدرت که در چارچوب پروژه سلطه بر نهادها با هدف بقا در قدرت تعریف میشود، ساختارهای علمی و پژوهشی دانشگاه را در کنترل خود گرفتند.
جهت اطلاع، باید گفت که به دلیل وجود کشمکشهای ایدئولوژیک به ویژه در سطح مذاهب، انتخابات ساختارهای علمی و اداری دانشگاه در سال ۲۰۰۷، در بهترین شرایط خود برگزار نشد. در این کشمکشها، برد با سلفیها و طرفداران جریان سیاسی بود و شاید در هفتههای آینده، همین سناریو را شاهد باشیم که در انتخابات ۲۰۲۰ نیز تکرار شود و شاهد کشمکشهای تندی میان جریان سکولار مورد حمایت مادی و لوجستیکی امارات و فرانسه و جریان سیاسی تندروی مورد حمایت ترکیه، قطر و عربستان سعودی باشیم. عربستان سعودی به خودی خود در یک نبرد همیشگی علیه طرفداران حضور قطر و ترکیه در دانشگاه به سر میبرد.
در هر حال، دخالت این قدرتهای خارجی بر سیاست دانشگاه و برنامههای علمی و فعالیتهای پژوهشی آن، به ویژه در حوزه همکاریهای بینالمللی با دانشگاههای جهانی تأثیر منفی گذاشت. در نتیجه این فشار ایدئولوژیک، رئیس دانشگاه، به تنظیم روابط این نهاد علمی میپرداخت که بر تولید دانش در آن تأثیر منفی گذاشت. در سالهای اخیر نیز شاهد انجام دیدارهای بسیارِ اعلام شده و اعلام نشده با سفیران این کشورها با هیأتهایی از اساتید و دانشگاهیان و نمایندگانی از دانشگاههای این کشورها بودیم که تلاش میکردند تا توافقنامههایی در چارچوب انجام فعالیتهای علمی که از سیاستهایشان حمایت کند، به امضا برسانند.
از سال ۲۰۱۲، دانشگاه زیتونه بر مبنای چنین معاملات و توافقنامههایی با شرکتهای علمی جدید و بدون مطالعات عمیقی که بتواند نقش تمدنی آن را توسعه بخشد، به مسیر خود ادامه داد. به عنوان مثال، در دوره یکی از مدیران کانون اصول دین، توافقنامه همکاری بین او و دانشگاه المصطفی منعقد شد و در طی بیش از سه سال، هیچ فعالیتی در چارچوب آن صورت نپذیرفت و تنها در یک مورد، یک نشست بینالمللی در سال ۲۰۱۸ برگزار شد. ایران، با تعدادی از اساتید خود در این نشست که از همه نظر موفق بود، شرکت کرد، اما این امر، خشم بخش سلفی وابسته به عربستان سعودی را برانگیخت. ضمن اینکه در برخی از جلسات شورای دانشگاه، برخی از اساتید، پیشنهاد توسعه همکاریهای علمی بین دانشگاه تهران و زیتونه را از طریق راه اندازی یک مجله علمی مشترک بین دو دانشگاه و همکاری در انتشار آن مطرح کردند که به مبادله افکار و ایجاد پلهای ارتباطی بین دانشگاههای جهان اسلام کمک میکند، اما این پیشنهاد به شدت مورد مخالفت قرار گرفت و رئیس دانشگاه نیز راهی جز پذیرش این مخالفتها نداشت.
اما درباره وضعیت مدیریت دانشگاه زیتونه، باید گفت که این امر، از چارچوب آنچه در بالا ذکر آن رفت، یعنی کثرت مشکلات و بیانضباطی و کاستی رفتار حرفهای خارج نیست و این امر، انعکاس طبیعی وضعیتی است که در دانشگاه رخ میدهد. چرا که از سال ۲۰۱۲، مدیریت دانشگاه شاهد نوعی هرج و مرج و بیمبالاتی و عدم پیشبرد کارها به شکل درست بود، به طوری که کار به بیاعتمادی بین ساختارهای رسمی آن کشیده شد و مانع از آگاهی مدیریت از مشکلات دانشگاه و در نتیجه ایجاد راهکارهایی شد که یک بار دیگر این نهاد را بر پا خیزاند یا حداقل امور اداری و خدماتی آن را روبراه کند یا اینکه فرایندها در حوزه منابع انسانی و نیروی انسانی را بهبود بخشد. بر همین اساس، مشکلات فراوانی در مدیریت دانشگاه بروز کرد و اتهام زنیها با موضوع خیانت بین مسئولان اداری افزایش یافت که باعث افزایش مراجعه به دادگاههای اداری برای حل این مسائل به روش قضائی شد.
باید درباره چارچوب همکاریها و شراکتهای علمی و پژوهشی که میتوان بین دانشگاههای ایران و دانشگاه زیتونه بدان مبادرت ورزید، سخن گفت، چرا که امضای توافقنامههای کلیشهای کفایت نمیکند و باید برای محقق ساختن آن، پیگیری و تلاش گسترده انجام داد تا این توافقنامهها بدون توجه به وابستگیهای نژادی و دینی، بین دو کشور اجرایی شوند. بنابراین، چنانچه از این مانع عبور و تصویری کاملا متفاوت از آنچه که طرف دیگر تصور میکند ارائه کنیم، میتوانیم از دروازه فرهنگ و مبادله دانشجو و اعزام هیأتهای علمی در حوزههای مختلف، به نهادهای تونسی وارد شویم.
بعد از این تحلیلی که تلاش کردیم تا در چارچوب تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ارائه کنیم و طرح مهمترین مشکلاتی که جامعه امروز به ویژه در حوزه دانشی و پژوهش علمی از آن رنج میبرد، ایدهها و پیشنهادهای زیر به عنوان یک طرح راهبردی متفاوت از دیگر روشهای سنتی که تصمیم سازان تلاش کردند تا در صورت ایجاد طرحهای همکاری به ویژه درباره مؤسسه زیتونه، از عناصر و اجزای آن استفاده کنند، ارائه می گردد.
این پیشنهادات و ایدهها عبارت از نوعی رویکردهای تحقیقی که بر پایهها و قواعد اصول پژوهش علمی مبتنی است تا از روشهای پژوهشی مناسب و مبتنی بر دقت پیشبینیها و وجاهت نگاه به آینده برای پی بردن به آینده و تحولاتی که ممکن است در آن به وقوع بپیوندد که گاهی ممکن است دشوار باشد، استفاده شود. این کار از طریق شاخصها، تأملات و تحلیلهایی صورت میگیرد که بر یک روششناسی علمی و منطقی بر پایه روش جدا سازی سیستمها با هدف آمادگی در برابر سناریوهای احتمالی صورت میپذیرد و تلاش میشود تا این تحولات تحت کنترل درآید و انواع برخورد با آن مشخص گردد و جایگزینی برای آن قرار داده شود که تلاش کند تا تغییراتی را در آن ایجاد کند که بتواند این نهاد را به سمت سطوحی برتر سوق دهد.
دانشگاه زیتونه، با ریشه، چهره نمادین و وزن تاریخی و تمدنی خود، یکی از مؤسسات ذیربط در این اقدام راهبردی، چه در کوتاه مدت و چه در میان یا بلند مدت به شمار میرود. و اگر بپذیریم که در شرایط کنونی، وظیفه دانشگاه زیتونه تنها به آموزش یا تدریس منحصر است، باید ورود به این مرحله جدید را بپذیریم که همان خدمت به جامعه از طریق این نهاد قدیمی است. بنابراین، این دانشگاه چگونه باید این گام را محقق سازد تا بتواند از طریق پژوهش علمی به هر دو بعد داخلی و بینالمللی جامعه خدمت کند؟
نظر شما