رویه رایج در نظام آموزشی سوئد آن است که هر دانش آموز باید به صورت رایگان در نزدیکترین مدرسه به خانه ثبت نام کند. آموزش تا سال نهم اجباری است و سیاستهای کلی آموزش هم از طرف دولت تعیین و به مدارس ابلاغ میشود. در مقابل کل هزینه ها از سوی دولت و شهرداریها تامین می گردد. ولی در حالی که آموزش در سوئد رایگان است و مدارس حق دریافت وجهی از خانواده ها ندارند، از دهه ۱۹۹۰ به مدارس غیردولتی که به طور مستقل اداره میشوند، اجازه دریافت هزینه از والدین دانش آموزان داده شده است و والدین میتوانند فرزندان خود را بدون اینکه محدود به مناطق حوزه جغرافیایی محل سکونت خود باشند، در آن ثبت نام کنند.
طرفداران این نوع مدارس معتقدند این شیوه موجب یک رقابت سازنده می شود و با کمک به فرایند آموزش، دانشآموزان با استعداد را قادر می سازد تا بدرخشند و آینده خود را انتخاب کنند. اما از نظر منتقدان، این کار جدایی گزینی اجتماعی را افزایش داده و تمرکز مدارس را بیشتر بر بازاریابی و جذب هرچه بیشتر دانشآموز برای کسب درامد و نه بهبود یادگیری، قرار میدهد.
موسسه غیردولتی IES با ۵۰ مدرسه در سراسر سوئد، بزرگترین مدرسه زنجیرهای غیردولتی در این کشور است. منتقدان آن را متهم کردهاند که این اقدام، مدارس محلی را که توسط شهرداری اداره میشود، تحت فشار قرار میدهد. اما طرفداران استدلال میکنند که این اقدام سطح کیفی آموزش را بالا میبرد، و همین کار میتواند نقطه مثبت و قوت خوبی باشد.
با این وجود منتقدان نگرانند که برنامه درسی و آموزش این مدارس که به زبان انگلیسی است، به بهای انزوای زبان سوئدی در نوشتار و گفتار به کودکان باشد. اما بنیانگذاران موسسه استدلال میکنند که تسلط بر زبان انگلیسی برای کودکانی که میخواهند در دنیای مدرن و فضای بینالمللی رشد کنند بسیار مهم است.
اما شاید یکی از بحث برانگیزترین موارد انتقاد به این مدارس، گردش مالی بالایی است که در این مدارس وجود دارد. در حالی که همه مدارس غیردولتی توسط شرکتهای انتفاعی اداره نمیشوند، IES یکی از آنهایی است که بنیانگذار آن با فروش زنجیرهای سهام این مدارس به صندوق سهام مستقر در بوستون TA Associates در سال ۲۰۱۲، نزدیک به ۹۱۸ میلیون کرون (تقریباً ۱۰۰ میلیون دلار) به دست آورد.
در حالی که سوسیال دموکراتهای حاکم در سوئد آماده میشوند تا در آستانه انتخابات سال آینده با هدف منع مالکان مدارس غیردولتی از سودآوری و در عین حال دریافت بودجه از مالیاتدهندگان، وارد کارزار انتخاباتی شوند، این مدارس مجدداً در سوئد در کانون توجهات قرار گرفتهاند. اما با توجه به اینکه بسیاری از احزاب میخواهند سیستم فعلی را حفظ کنند، هر چه به انتخابات سپتامبر ۲۰۲۲ نزدیکتر میشویم، این موضوع با چالشهای بیشتری مواجه خواهد شد.
از طرف دیگر تاکنون بحث چگونگی کار به عنوان معلم خارجی در بزرگترین مدرسه زنجیرهای غیردولتی سوئد، IES، باعث ایجاد بحثهای زیادی شده که موضوع روز رسانههای سوئد هم قرار گرفته بود. موضوع مربوط به مدارس زنجیرهای سوئد IES، قبلاً در رسانههای سوئدی بازتاب داده شده و درست قبل از کریسمس پس از آن که «باربارا برگستروم»، مؤسس آمریکایی این زنجیره، در مصاحبهای در روزنامه Dagens Nyheter انتقاد از مدارس خود را «چرند» خواند، دوباره مورد توجه قرار گرفت. حدود نیمی از معلمان این مدارس در کشورهای انگلیسی زبان تحصیل کردهاند.
یک روزنامهنگار به نام «ریچارد اورنج» در این خصوص اطلاعات ارزشمندی را به دست آورده که مطالعه آنها میتواند نکات برجستهای را در این رابطه بازگو کند. شش معلم خارجی -فعلی و سابق– با این روزنامهنگار وارد گفتگو شدهاند که همه آنها متفقالقول اذعان داشتند: «معلمان خارجی در مدارس در مقایسه با معلمان سوئدی با صلاحیتهای مساوی بهطور قابل توجهی کمتر دستمزد میگیرند. این در حالیست که مسوولان این مدارس استدلال میکنند که حقوق آنها در سالهای اخیر افزایش یافته و با میانگین دستمزد کشور برای اکثر گروههای سنی برابری میکند». بسیاری دیگر هم از استرس، کار بیش از حد و مجبور شدن به مسئولیتهایی که برای آن آمادگی نداشتند صحبت کردند.
بسیاری از معلمان خارجی تازه فارغالتحصیل شده از دانشگاه در کشورهای خود، در این مدارس استخدام میشوند و بهطور کامل از نحوه تعیین حقوق سوئدی یا حقوق سایرین مطلع نیستند، و از فرصتی که برای مهاجرت به خارج از کشور و به دست آوردن سریع تجربه حرفهای راضی هستند. از آنجایی که اجازه اقامت این افراد در سوئد اغلب به شغل آنها گره خورده، وقتی این شغل از بین برود، سکونت آنها هم به مشکل خورده و لذا ترس و استرس ناشی از آن نیز همچنان برایشان باقی است.
به گفته یکی از معلمان سابق این مدارس، «دستمزد کم و تکالیف اضافی دلیل اصلی ترک کار برخی از معلمان است که این میزان بالای جابجایی کارکنان مدرسه برای دانشآموزان بسیار مضر خواهد بود». استرس، کار بیش از حد و مهاجرت به کشوری جدید موضوعی است که برای بسیاری از این معلمان که در مقایسه با همکاران سوئدی خود دستمزد کمتری دریافت می کنند یک مساله بسیار جدی است.
توضیح: فارغ از مباحث آموزشی و تاثیر یک زبان خارجی بر نحوه آموزش و سپس فرهنگ و رفتار یک ملت، آنچه که از گزارش فوق بر میآید نفوذ مرام «سرمایهداری» حتی در بخش آموزش و در یکی از کشورهای با نظام حاکمیتی «سوسیال دموکرات» است. تبدیل مراکز آموزشی به بنگاههای اقتصادی یکی از بحرانهای جدی نظامات آموزشی در سراسر دنیاست که بخش زیادی از جوامع کنونی درگیر آن هستند. پولی کردن(خصوصیسازی) مدارس که از چند دهه قبل در برخی از کشورها از جمله انگلستان در دستور کار قرار داشت بعد از گذشت مدتی، بسیار محدود شده و کاملا نظام آموزشی تحت نظارت دولت قرار گرفت. این موضوع در ایران هم به شکلی جدی دنبال میشود که انتقادات زیادی را هم به همراه داشته است. با این وجود این نوع مدارس یکی از موضوعات جدی در آینده سیاسی سوئد به ویژه در زمان انتخابات پیشرو خواهد بود و در مناسبات سیاسی کشور تاثیرات زیادی دارند.
نظر شما