مصطفی متا[۱]

موج کنونی تسلط نظامی امپراتوری غرب در قاره آفریقا راهی برای جلوگیری از پیشروی چین در این قاره است. این واقعیت که تقریباً همه به اصطلاح رهبران کودتا در غرب آموزش دیده‌اند، سؤالات زیادی را مطرح می‌کند. چرا در این زمان، تنش های زیادی در جهان، به خصوص بین چین و آمریکا، وجود دارد؟

در دریای چین جنوبی بین چین و آمریکا تنش وجود دارد و کشورهایی، مانند استرالیا، نیوزلند و ژاپن که در محور آن قرار دارند، برای تحریک چینی ها به آمریکا پیوسته اند. اما وقتی می خواهیم بین آمریکا و چین، تشخیص دهیم که چه کسی متجاوز است، متوجه می‌شویم که سرزمین‌های مورد مناقشه بیشتر در قلمرو چین هستند تا آمریکا؛ پس می توان نتیجه گرفت که در این مناقشه، می توان آمریکا را به عنوان متجاوز معرفی نمود. آیا آمریکا به چین اجازه می‌دهد تا ادعایی نسبت به هاوایی داشته باشد؟

کشورهای غربی این طرح بزرگ را طراحی کرده اند تا از روابط خود در ارتش استفاده کنند تا از پیشروی چین جلوگیری کنند. اکنون از این افسران نظامی آموزش دیده غربی خواسته می شود تا این کودتاها را به عنوان بخشی از نقشه بزرگ غرب اجرا کنند. اکنون طرح بزرگ این است که غرب آفریقایی تقسیم شده را متصور است، آفریقایی که از یک سو تحت نفوذ غرب و از سوی دیگر، تحت نفوذ چین و روسیه قرار دارد. با وجودی که آنها ظهور چین را به عنوان یک ابرقدرت نمی پذیرند، اما می دانند که اکنون این مسئله اجتناب ناپذیر است.

آنها اکنون باید طرحی پشتیبان، مشابه آن چه بین کره شمالی و کره جنوبی حاکم است و بین شمال و جنوب یمن شکست خورد و باعث تقسیم ویتنام شد، داشته باشند. آنها نمی خواهند هیچ تکه ای از این کیک را از دست بدهند.

اگر آفریقا مراقب نباشد، این قاره در چند سال آینده به این شکل خواهد بود. مشکل این است که غرب در تمام طول این مدت به آفریقا به عنوان حیاط خلوت خود نگاه کرده است که به اقتصاد آنها کمک می کند و بنابراین، از هیچ قدرت دیگری که تلاش کند با آنها رقابت نماید، استقبال نمی کند.

اگر چیزی وجود داشته باشد که باعث بی‌خوابی امپراتوری ایالات متحده می‌دهد، آن ظهور چین به لحاظ اقتصادی، سیاسی و نظامی است. ظهور چین امپراتوری قدرتمند را به چالش کشیده است و آنها اکنون در تلاش هستند تا از هر ترفندی برای متوقف کردن پیشروی چین به هر قیمتی استفاده کنند.

اگر رهبری ما در این قاره این مسئله را نادیده بگیرد، ممکن است به واقعیت تبدیل شود. ما به رهبری وظیفه شناس و غیروابسته نیاز داریم تا بتوانیم این نوع دسیسه های ابرقدرت ها را تشخیص دهیم. در چند سال آینده، آفریقا می تواند به میدان جنگ ابرقدرت ها تبدیل شود.

با توجه به این واقعیت که آفریقا تنها تامین کننده مواد خام برای تقریباً هر چیزی است که در صنایع غرب و چین ساخته می شود، احتمال بروز نبرد در این قاره زیاد است. با این نوع رهبری که ما در اتحادیه آفریقا (AU) داریم و فقدان وحدتی که قاره ما را آزار می دهد، آفریقا چیزهای زیادی از دست خواهد داد.

غرب به حمایت از سلطه دیکتاتورها و قدرتمندان نظامی بر مردم آفریقا ادامه خواهد داد تا به استثمار این قاره ادامه دهد. در نتیجه، ممکن است شاهد خونریزی های زیادی در سراسر این قاره باشیم. این مردان نظامی در غرب آفریقا همه در حال پیروی از دستورات امپراتوری غرب هستند. آنها منجیان مردم نیستند و از این رو از بازگشت به دموکراسی، آنچنان که به مردم وعده داده شده است، خودداری می کنند. آنها باید بدانند که اگر شعور مردم آفریقا را دست کم بگیرند، روزی مردم در مقابل آنها خواهند ایستاد و آنها را از مسند قدرت به زیر خواهند کشید.

در پی این دسیسه های غرب، آفریقا باید به روح نه شرقی و نه غربی بازگشته و واقعاً مانند دوران جنگ سرد، عدم وابستگی را بپذیرد. آفریقا باید در عین دوستی با هر کسی که می‌خواهد دوست آن‌ها باشد، به فکر منافع مردم خود باشد. ما از اتحادیه آفریقا می‌خواهیم که مراقب باشند و اعضای خود را بررسی کنند تا مبادا تحت تأثیر دشمنان مردم آفریقا قرار گیرند.

منبع :

https://mediareviewnet.com/۲۰۲۲/۰۲/the-west-orchestrating-coups-in-africa-to-stop-chinas-advance-on-the-continent/