رسانه بهمثابه ابزاری برای تحول استعمارزدایانه
نقش رسانه در فرآیند استعمارزدایی، عمیق و چندلایه است. رسانه نهتنها ابزار رهایی سیاسی است، بلکه بستری برای بازپسگیری فرهنگی، تولید معرفت، و دگرگونی اجتماعی بهشمار میآید. در بسترهای تاریخی و معاصر، رسانه مکانیزمی نیرومند برای به چالش کشیدن میراث استعماری و تقویت هویتهای پسااستعماری بوده و همچنان هست.
عملکردهای آموزشی و سیاسی رسانه در روند استعمارزدایی:
- به چالش کشیدن روایتهای استعماری
رسانه بهمثابه سایت آموزش انتقادی عمل کرده و امکان بازسازی روایتهای تاریخی را فراهم میآورد؛ روایتهایی که بر پایه نظامهای دانشی بومی و نه چارچوبهای یورو-مرکزبین بنا شدهاند.
نمونه: در آفریقای جنوبی، پس از آپارتاید، ایستگاههای رادیویی محلی برای آموزش عمومی درباره حقوق بشر، دموکراسی و حقیقت تاریخی راهاندازی شدند که روایتهای آلترناتیو در برابر رسانههای آپارتاید ارائه میدادند. - ترویج زبانها و فرهنگهای بومی
استعمار، زبانها و معرفتهای محلی را سرکوب کرد. رسانههای استعمارزدایانه به احیا، نهادینهسازی و آموزش عمومی زبانها و سنتهای فرهنگی بومی کمک کرده و جایگاه آنها را در جامعه تثبیت میکنند.
نمونه: روزنامهها، برنامههای رادیویی و تلویزیونی کودکان به زبانهای آفریقایی، ابزارهای آموزشی هستند که سنتهای شفاهی را حفظ کرده و غرور فرهنگی را در نسلهای جدید تقویت میکنند. - توانمندسازی مشارکت مدنی
رسانه به شهروندان درباره حقوق، مسئولیتها و مسائل اجتماعی آموزش میدهد. این آموزش، تفکر انتقادی و مشارکت آگاهانه—دو ستون دموکراسی مشارکتی—را تقویت میکند.
نمونه: ژورنالیسم تحقیقی در آفریقای جنوبی پس از ۱۹۹۴، با افشاگری درباره فساد و تسخیر دولت، نقش آموزشی در تقویت کنشگری مدنی و استقامت دموکراتیک ایفا کرده است. - بستری برای اندیشه و کنش استعمارزدایانه
رسانه فضایی برای اندیشمندان، دانشجویان و فعالان اجتماعی فراهم میسازد تا نظامهای نواستعماری را نقد کرده و به آموزش عمومی برای افزایش آگاهی سیاسی بپردازند.
نمونه: جنبشهای #RhodesMustFall و #FeesMustFall از رسانههای اجتماعی و پلتفرمهای دانشجویی برای نقد میراث استعماری نظام آموزشی و بسیج جوانان در آموزش سیاسی عمومی بهره گرفتند. - برهمزدن عدمتوازن قدرت جهانی
با راهاندازی رسانههای بینالمللی جایگزین، جهان جنوب میتواند هژمونی رسانهای غرب را به چالش کشیده و محتوای آموزشی مبتنی بر جهانبینی خود ارائه دهد.
نمونه: شبکههایی مانند Press TV، الجزیره و Africa News روایتهای متفاوتی از مسائل جهانی عرضه کرده و سواد رسانهای و آموزش سیاسی را در برابر دیدگاههای یورو-آمریکایی تقویت میکنند. - تقویت دیپلماسی فرهنگی و پان-آفریقانیسم
رسانه، گفتگوهای بینآفریقایی و همکاریهای جنوب-جنوب را از طریق روایتهای مشترک، مستندهای تاریخی و تبادلات هنری آموزشمحور ترویج میدهد.
نمونه: جشنوارههای رسانهای پانآفریقایی و برنامههای رادیویی فرامرزی، بستری برای آموزش و همبستگی میان ملتهای پیشتر استعمارشده فراهم میسازند.
رسانه آفریقای جنوبی: در گذار میان رهایی و امپریالیسم
با وجود استقرار دموکراسی پس از آپارتاید، چشمانداز رسانهای آفریقای جنوبی همچنان تحت تأثیر نیروهای نوا-امپریالیستی قرار دارد—امری که عملکرد آموزشی رسانه را بهشدت تحتالشعاع قرار داده است.
- مالکیت شرکتی و خارجی
آموزش از طریق رسانه، تابع مالکیت آن است. تسلط شرکتهای چندملیتی بر رسانه، منافع تجاری را بر روشنگری عمومی ترجیح میدهد.
پیامد: محتوای آموزشی اغلب بازتابدهنده ایدئولوژیهای نولیبرال است و دانشهای محلی و مسائل جوامع روستایی به حاشیه رانده میشوند. - سلطه فرهنگی غرب
محتوای وارداتی غربی در رسانههای آفریقای جنوبی رایج است و در شکلگیری هویت، استانداردهای زیباییشناختی و سلسلهمراتب دانشی تأثیرگذار است.
پیامد: محتوای آموزشی بومی کنار زده میشود و روایتهای غربی، ذهنیت عمومی را شکل میدهند. - قالببندی روایتها در اخبار بینالمللی
رسانههای آفریقای جنوبی غالباً به سرویسهای خبری غربی تکیه دارند و چارچوبهای امپریالیستی از وقایع جهانی را بازتولید میکنند.
پیامد: اخباری درباره کشورهایی چون ایران یا فلسطین اغلب با نگاه یورو-مرکزبین منتشر شده و درک عمومی از عدالت بینالمللی را تحریف میکنند. - غیرسیاسیسازی و تجاریسازی
رسانههای سودمحور، محتوای آموزشی انتقادی را به نفع سرگرمی و اخبار سلبریتیها حذف میکنند.
پیامد: رسانه از نقد نظاممند پرهیز کرده و توانایی عمومی برای درگیر شدن با گفتمانهای استعمارزدایانه را تضعیف میکند. - استعمار دیجیتال
شرکتهای بزرگ فناوری، پلتفرمهای آنلاین را در آفریقای جنوبی کنترل میکنند و در نتیجه، دید، بهاشتراکگذاری و درآمدزایی از محتوای رسانهای را تحت سلطه دارند.
پیامد: محتوای آموزشی از طریق الگوریتمهای خارجی فیلتر شده و دسترسی به تولیدکنندگان محتوای بومی کاهش مییابد. - قدرت نرم و شرطیسازی ایدئولوژیک
ابتکارات رسانهای تأمینشده توسط غرب، اغلب ارزشهای لیبرالیسم فردگرا و دموکراسی لیبرال را ترویج میدهند—بیارتباط با سنتهای ضدامپریالیستی یا اخلاق جمعگرایانه آفریقایی.
پیامد: این پلتفرمها با ادعای بیطرفی، به بازآموزی عمومی مطابق با هنجارهای غربی میپردازند.
نتیجهگیری
رسانه، فراتر از ابزار ارتباطی است—این ابزار، یک نیروی آموزشی و میدان نبردی برای حاکمیت، هویت و حافظه جمعی بهشمار میآید. در پروژه استعمارزدایی، باید رسانه را بازپس گرفت تا آموزش عمومیای را ترویج کند که ریشه در نظامهای دانشی بومی، توانمندسازی مدنی، و کرامت فرهنگی دارد. آفریقای جنوبی باید به توسعه فضاهای رسانهای مستقل، جامعهمحور و استعمارزدایانه ادامه دهد؛ فضاهایی که نهتنها بازتابدهنده رهاییاند، بلکه فعالانه به سمت آن آموزش میدهند.
نظر شما