۶ تیر ۱۴۰۲ - ۱۴:۵۹

کمتر کسی به یاد دارد که "یهودیت" نام دین سنتی یهودیان است. در گرجستان باستان معمولا به آن "هوریا ها"، "دین هوریا ها"، "دین موسی" یا "دین قدیمی" می گفتند. در زبان گرجی مدرن، یهودیان مترادف با یهودیت است، یعنی شریعت یهود، دین یهود. خود نام نشان می دهد که در قالب یهودیت با یک دین ملی سروکار داریم، یعنی با موردی که دین (ایمان) و ملیت (هویت) یکی هستند. بر اساس سنت ها، یهودی همزمان به معنای یک ملت و یک دین است. با این حال، در گرجستان، اسرائیل و جاهای دیگر یهودیانی از مذاهب دیگر وجود دارند که خود را یهودی می دانند و روحیه میهن پرستی را نسبت به هموطنان خود و دولت ملی نشان می دهند.

نویسنده : نوگزار پاپواشویلی

یهودیت و گرجستان

کمتر کسی  به یاد دارد که "یهودیت" نام دین سنتی یهودیان است. در گرجستان باستان معمولا به آن "هوریا ها"، "دین هوریا ها"، "دین موسی" یا "دین قدیمی" می گفتند. در زبان گرجی مدرن، یهودیان مترادف با یهودیت است، یعنی شریعت یهود، دین یهود. خود نام نشان می دهد که در قالب یهودیت با یک دین ملی سروکار داریم، یعنی با موردی که دین (ایمان) و ملیت (هویت) یکی هستند. بر اساس سنت ها، یهودی همزمان به معنای یک ملت و یک دین است. با این حال، در گرجستان، اسرائیل و جاهای دیگر یهودیانی از مذاهب دیگر وجود دارند که خود را یهودی می دانند و روحیه میهن پرستی را نسبت به هموطنان خود و دولت ملی نشان می دهند.

اولین سؤالی که به طور طبیعی در محدوده موضوع حاضر مطرح می شود این است که چرا دین یهودی ها، یعنی دین باستانی (مطابق کتاب مقدس)، دین بنی اسرائیل "یهودیت" نامیده می شود؟ برای پاسخ، باید یکی از داستان های کلیدی عهد عتیق، یا به زبان عبری "تنخ" را به یاد آورد: تجاوزات نبوکدنصر، پادشاه بابل و اسارت دویست ساله در بابل (قرن های 6 تا 5 پیش از میلاد) که یازده سبط از دوازده سبط بنی اسرائیل را تقریباً به طور کامل نابود کرد و هویت شان از بین برد.  فقط سبط یهودا هویت خود را در اسارت نگه داشت و فقط این سبط توانست با همان هویتی که از آنجا رانده شده بود به سرزمین خود بازگردد. فرزندان نجیب این سبط - عزرا و نحمیا لهام‌بخش بازسازی معبد اورشلیم و تجدید دین عطا شده به ملت منتخب خوا بودند. عزرا احکام شریعت را رونویسی کد، اما نحمیا حصار شهر اورشلیم را بازسازی کرد. در این زمان توبه عمومی بنی اسرائیل، تولد دوباره آنها، سوگند خوردن در برابر خدا و بنابراین بیداری - تجدید قوم آنها صورت گرفت.(نحمیا 8-13).

مردم بنی اسرائیل، از این پس عمدتاً توسط سبط یهودا معرفی می شد، به عبارت دیگر، سبط یهودا بنی اسرائیلیان را تشکیل می کردند. از آنجایی که این قوم خود را قوم دیندارمی پنداشت، چون ملیت و دین در وجودش یک کلیت تفکیک ناپذیر بود، تاریخ به این ملت و دینش نام یهودا (یهودی، یهودیت)، مقاومترین و زیست پذیرترین سبط از دوازده اسباط، سبط بازگشته از اسارت، نهاد.

یهودیت مانند هر دین دیگری شامل سه جزء - عقاید، تشریع و عمل است. هر سه جزء مبنی بر عهد عتیق است که در عبری تنخ نامیده می شود. خود تنخ شامل بر سه بخش است: تورات یا تورا (فرمان یا شریعت)، نوییم  یا کتب انبیا و کتوویم  یا مکتوبات (نوشته‌ها). تلمود یکی دیگر از کتاب‌های یهودیت است، عمدتاً شامل تفسیر تورات است، اما مطالب دیگری نیز در آنجا ارائه شده است، مطالبی که در سنت مسیحی نقل الهی نامیده می شود. بنابراین، این دو کتاب: تورات (به طور کلی، تنخ) و تلمود منبع مکتوب یهودیت و اساس شریعت است.

یهودیت قدیمیترین دین سازمان یافته یکتاپرست به‌شمار می‌رود.علیرغم اینکه  بنی اسرائیلیان بارها از راه خدا منحرف شدند، خداوند بارها خود را بر آنان آشکار کرد، خود را به آنها معرفی کرد و وصیت خود را اعلام کرد. بزرگترین و فوق العاده ترین ظهور در کوه سینا رخ داد، زمانی که خداوند در بوته تمشک شلعه ور که نمی سوزد، بر موسی ظاهر شد (خروج 3) و گفت: "من یهوه هستم"، یا ترجمه "هستم آنکه هستم". این عبارت پایه و اصل الهیات یکتاپرستی است. با این سخنان معلوم می شود که خداوند خالق آسمان و زمین لایتغیر و خود موجود است، یعنی هم مبدع خود و هم هر موجودی و هستی است. خدای  خالق، بنی اسرائیل را از بردگی مصر و خاروج کرد. او عهد بسته شده با ابراهیم، ​​اسحاق و یعقوب را تجدید کرد و به این نسل از پدرسالاران وعده داد که این قوم، اسرائیل، رستگاری و نجات خواهند یافت. خدا، یعنی یهوه، به این نسل قانون داده، یعنی. قانون و فرمان؛ او را به دیدنی های سرزمین موعود (کنعان، فلسطین) آورد و در آنجا ساکن شد. امت شهید پرور خدای واحد یهوه، اینگونه به وجود آمد - ملتی دیندار و تک اعترافاتی.

از آنجایی که قوم برگزیده - اسرائیل - مکررا قانون را زیر پا گذاشتند و از حقیقت منحرف شدند، خداوند آنها را مجازات کرد. مجازات در این واقعیت آشکار شد که پادشاهی یهود توسط کافران فتح شد و قوم یهود به بردگی و اسارت انداخت؛ بزرگترین یادگار مقدس، تابوت عهد گم شد. معبدی که تابوت عهد در آن نگهداری می شد ویران شد و مردم در نقاط مختلف زمین پراکنده شدند و دیگر اجازه ورود به پایتخت - اورشلیم را نداشتند.

اما خداوند عهد را لغو نکرد و ایده آل این عهد مسیحا (یا ماشیحا) است که به معنی لغوی مسح شده است. یهودیان معتقدند که مسیحا هنوزفرستاده نشده است، اما خدای خالق او را به جهان هتماً خواهد فرستاد و او برای نجات اسرائیل به اورشلیم خواهد آمد.

بیایید یکی از سخت ترین واقعیت تاریخ بشریت را به یاد بیاوریم: قیام یهودیان علیه رومیان در سالهای 70-69 میلادی، در زمان امپراتور تیتوس فلاویوس وسپاسیانوس. این قیام با وجود اینکه اسراییل نمونه نادری از مقاومت و از خود گذشتگی از خود نشان داد، توسط فرمانده ارتش تیتوس  در خون سرکوب شد. معبد سلیمان با خاک یکسان شد و مجازات بی رحمانه آغاز شد. این داستان از آثار مکتوب مختلف، به ویژه از کتابی که ترجمه قدیمی گرجی "تسخیر اورشلیم" نام دارد، شناخته شده است. در این کتاب گفته شده که پیش گویی برآورده شد و زمان قیامت فرا رسید: از اورشلیم بزرگ و قدرتمند، جز دیوارهای ندبه، چیزی باقی نمانده است. مردم هر آنچه را که قرن ها با به دست آورده بودند از دست دادند. فقط کتاب مقدس و قاعده بنیادی این کتاب - امید به اینکه مسیحا قطعا خواهد آمد، باقی مانده است.

به یهودیانی تبعید شده از سرزمین خود، این کتاب و این امید نیروی حیات می بخشید. آنها معتقد بودند و هستند که مسیحا امروز یا فردا ظهور خواهد کرد. او از نوادگان یسی، به عبری یشایی، یعنی بن یشای خواهد بود، که معبد سلیمان و پادشاهی اسرائیل را به شکوه سابق باز می گرداند. او حکومتی برپا خواهد کرد که در آن فرزندان موعود به سرزمین موعود باز خواهند گشت. اسرائیلی‌ها دوران طلایی را از سر خواهند گرفت، اما هیچ کس نمی‌داند چه زمانی این اتفاق خواهد افتاد.

پس از از دست دادن معبد و وطن، در تبعید، زندگی مذهبی یهودیان عمدتاً به حضور در کنیسه ها و خواندن کتب مقدس همراه با مناسک واجب محدود شد. از این کتابها و آموزگار دینی (از ربی ها و خاخام ها) هر روز می شنیدند: مهم است که حتی در بسیاری از سختی ها و تحقیر ها امید و استحکام ایمان را از دست ندهیم! فقر و تحقیر هرگز با تاریخ مهاجرت یهودیان بیگانه نبوده است. تحمل رنج باطن یا جسمی که بارها و بارها در دوره ها و محیط های مختلف مواجه می شدند، آسان نبود، به ویژه در اواخر قرون وسطی ، زمانی که حیثیت  فرد دفاع نمی شد و با فرهنگ آزادی وجدان آشنایی نداشتند. شاعر قرن یازدهم یهودی در گالوت (تبعید) اسپانیایی می گریست: "چرا بن یشای نمی آید؟". پاسخ را در کنیسه می شنید: بن یشای (مسیحا) حتما می آید، می آید تا آرمان های دینی، ملی و سیاسی شما را برآورده کند! شما باید همیشه آماده باشید. او به زودی خواهد آمد!

عصر جدیدی فرا رسید و ارزش های جدیدی در دنیای متمدن ظاهر شد. قرون وسطی و آزار و اذیت یهودیان کم و بیش در گذشته باقی ماند، اما انتظار مسیحا در میان یهودیان مانند گذشته زنده  و سرزنده  است. قربانی از مهم‌ترین شعائر خدمت به خدا و مرکز ثقل عبادات دین یهود است. قربانی در یهودیت نشانهٔ امضای عهدنامه، کفاره گناهان و اصلاح رابطه بین انسان و خداست. وابستگی مستقیم قربانی به معبد مقدس یهودیان این آیین را، پس از تخریب معبد (که بازسازی آن فقط توسط مسیحا انجام خواهد شد)، به تعطیلی کشاند. در مراحل بعد یهودیان جایگزین‌هایی را برای قربانی در نظر گرفتند. جایگزین‌هایی که عالمان یهودی برای قربانی مطرح کرده‌اند عبارتند از: نماز، قرائت تورات، صدقه، روزه.

یهودیانی که بی وطن مانده بودند، هیچ جا و هیچ کشوری دست خالی نرفتند. آنها کتاب مقدس (عهد عتیق، تنخ) و در نتیجه ایده توحید (تک‌خداپرستی) را به همه جا آوردند. گرجستان نیز از این قاعده مستثنی نبود. طبق سنت مکتوب باستانی گرجستان، اولین یهودیان  پس از فاجعه سال 586 قبل از میلاد راهی قفقاز شدند، یعنی بعد از تسخیر بیت‌المقدس توسط نبوکدنصر و تبعید در بابل رخ داد. بیشتر مردم به بابل تبعید شدند، برخی برای زراعت زمین و خدمت به استعمارگران ماندند و برخی با فرار به خود نجات دادند و به مردمان مختلف پیوستند. یکی از این کاروان ها به دروازه های شهر مْتْسْخِتا (پایتخت باستانی گرجستان) رسید، در برابر فرماندار شهر و منطقه حاضر شدند، بیعت نمودند و درخواست پناهندگی کردند. این درخواست پذیرفته شد و سکونتگاه های جدید یهودی در کارتلی پدید آمدند. مهاجرات مجدد مشابهی بعدها به خصوص  حدود سال 70 میلادی، پس از سرکوب خونین شورش یهودیان، سوزاندن اورشلیم و تخریب معبد سلیمان صورت گرفت. یهودیان، قاعدتاً، سکونتگاه های شهرمانند را بنا می نهادند.  یهودیان در اینجا تجارت و سفر می کردند، آنچه را که می توانستند صادر و وارد می کردند. به این ترتیب سیاست  خارجی توسعه می یافت و فرهنگ محلی متنوع می شد.

بنا به منابع تاریخی گرجی زبان و غیر گرجی زبان، یهودیان گرجستان روابط مستمری با سرزمین مادری خود و هموطنان ساکن در کشورهای دیگر داشتند. به همین دلیل توانستند استقلال مذهبی، قومی و فرهنگی خود را به طور کامل حفظ کنند. آنها نه تنها هویت خود را حفظ کردند، بلکه از طریق آشنایی خوب با سنت ها و ارزش های محلی، غنی تر کردند. در عین حال، باید سهم و شایستگی هایی یهودیان در زندگی روزمره و مذهبی  گرجستان تکید و ذکر کنیم.

نقش ویژه اورشلیم و یهودیان در گسترش اندیشه توحید در گرجستان و مسیحی شدن گرجستان در کتاب "تغییر مذهب کارتلی" (مجموعه تاریخی گرجستان) مورد تاکید قرار گرفته است. بر اساس روایت این کتاب، بانوی یهودی از شهر متسختا "صیدونیا "، اولین قدیس کلیسای گرجستان است و اِلیوز متسختلی (یعنی از شهر متسخِتِا) که یهودی بود، قبای (پیراهن) عیسی مسیح را به گرجستان آورد.

از محتوای کتاب "تغییر مذهب کارتلی" می توان دریافت که چگونه یهودیان گرجستان با واقعیت محلی ادغام، انطباق شدند و چقدر حس مهمان نوازی و فرهنگ بردباری در میانشان توسعه یافته بود. باید به یاد بیاوریم که قدیس نینو ابتدا به کنیسه در اوربْنیسی رفت و در آنجا ساکن شد. معلوم می شود که در آن زمان (در نیمه اول قرن چهارم میلادی) یهودیان کارتلی به دو زبان - آرامی (زبان مادری) و گرجی صحبت می کردند. ساکنان اورْبنیسی و البته یهودیان محله آنقدر با واقعیات های کارتلی آشنا بودند که یک خارجی، که به قول خودش روشنگر ملت گرجی بود، زبان گرجی را از آنها می آموخت. به عبارت دیگر، زن مبلغ در کنیسه، زبان مردمی که قرار بود مسیحی کند، تسلط یافت و با اخلاق، آداب و رسوم آنها را نیز آشنا می شد. آیا چنین همزیستی هم از طرف میزبانان (یهودیان اوربنیسی) و هم از طرف مهمان (نینو، روشنگر گرجستان) جلوه ای از بالاترین فرهنگ دینداری نیست؟!

بدون شک می توان گفت، که حسن همجواری و دوستی مسیحیان گرجستان و یهودیان (پیروان دین یهود) پس از پذیرفتن مسیحیت در کارتلی ادامه یافت و این طبیعی است. مسیحیان گرجستان نسبت به شایستگی هایی که یهودیان که در تاریخ و خاطره مردم گرجی از خود به جا گذاشته اند، بی تفاوت نبودند. دقیقاً همین تاریخ و خاطره جمعی دلیلی است (همانطور که آکادمیسین کورنلی ککلیدزه، کارشناس بی‌نظیر تاریخ کلیسایی گرجستان اشاره می کرد)،که در ادیبات مذهبی غنی و متنوع گرجی باستان آهیچ اثر اصیلی با محتوای ضد یهودی یافت نمی‌ شود.

اما عجیب است، که در متون تاریخی یا غیرتاریخی گرجی قرون وسطی (در "زندگی کارتلی" و دیگر آثار) تقریباً چیزی درباره یهودیان مقیم گرجستان  گفته نشده است. تاریخ فرهنگ گرجستان و دولت قرون وسطی، حتی  یک هنرمند، سیاستمدار یا حتی یک تاجر یهودی را نمی شناسد. اما، از همه چیز می توان دریافت که دیاسپورای یهودی گرجستان هم از نظر تعداد و هم از نظر پراکندگی بسیار قدرتمند بود. همه شاخه های علم: تاریخ جمعیت شناسی، نام‌شناسی ، باستان شناسی، قوم نگاری و غیره اطمینان می دهند که یهودیان گرجستان همیشه یک نیروی فعال و توانا بوده اند. حتی آثار کتیبه ای دوره باستان که به زبان عبری نوشته شده اند و در نواحی گرجستان شرقی یافت می شوند و به جنبه های مختلف زندگی یهودیان گرجستان اشاره می کنند، ارزش بسیاری دارند.

آثار ادبی قدیمی، عمدتاً خارجی زبان، حاوی مطالب کافی برای مطالعه ماجراهای جامعه یهودی گرجستان، مسائل اجتماعی، سیاسی، قوم نگاری و مذهبی مربوط به آن است. این مطالب در ادبیات تخصصی به خوبی شناخته شده و مورد بحث قرار گرفته است. آثار علمی و غیر علمی به زبان های گرجی و خارجی منتشر شده و بررسی دو مورد از آنها در مجموعه های مرکز تساهل "ادیان در گرجستان" و "اقوام در گرجستان" (تفلیس، 2008) منتشر شده است. مجموعه دوم فهرستی از ادبیات موجود در مورد این موضوع را ارائه می دهد (ص 298)، که به خوانندگان علاقه مند این فرصت را می دهد تا  با موضوع  به صورت گسترده تر آشنا شوند. در این صورت سعی می کنیم به موضوعاتی بپردازیم که ممکن است برای خوانندگان ما جدید باشد و آنها را به گسترش دانش خود وادار کند.

پس از ویرانی دوم معبد سلیمان (سال 70م.)، زمانی که ظلم و ستم بر یهودیان شکل های بی سابقه ای به خود گرفت، در بخش بزرگی از امپراتوری روم به شورش یهودیان آغاز شد که از آن "شورش بزرگ یهودیان علیه حکومت روم" یاد می کنند. رهبران شورش ربی آکیبا و جنگجوی معروف شمعون بارکوخبا  بودند. این درگیری در بین سالهای ۱۳۲ تا ۱۳5 میلادی اتفاق افتاد. اولین بخشهای شورش باعث خودمختاری استان یهودا به مدت کوتاهی شد ولیکن ارتش روم موفق شد که تمامی شورشیان را به سختی شکست دهد. نتیجه شورش باعث  گریختن یهودیان خارج از امپراتوری شد. یک جریان پناهجو نیز وارد گرجستان شد (این احتمالا سومین موج بزرگ یهودیان است که وارد گرجستان می شوند).

در چهارچوب موضوع حاضر، مورد علاقه ما روایتی است که ربی آکیبا در تدارک شورش بود، به گرجستان سفر کرد، هموطنان خود را با توسل نظامی-میهنی خطاب کرد و احتمالا کمک های مالی جمع آوری کرد. این شخص برای نمایندگان فرهنگ گرجستان از جهاتی دیگر قابل توجه است. فعالیت‌ها وآثار دینی و ادبی او زبانزد خاص و عام است. مهم‌ترین بخش میراث کلامی و کتاب‌شناختی او، قانون جزمی کتاب‌های بحث‌انگیز کتاب مقدس است، از جمله کتاب "غزل غزل‌های" که به پادشاه سلیمان حکیم نسبت داده شده است. "غزل غزل‌ها"، شعری بی‌همتا در تجلیل عشق زمینی است. شعر از زبان عاشق و معشوق است که از عشق و علاقه به یکدیگر و لذت شهوانی نزدیکی با هم سخن می‌گویند. به همین دلیل در محافل یهودی و مسیحی سوالی مطرح می شود که آیا گنجاندن چنین کتابی در مجموعه کتب الهی یعنی انجیل موجه است؟! بسیاری از کسانی که نمی‌توانستند فراتر از صحنه‌های به تصویر کشیده شده در سطح نگاه کنند و متوجه تمثیل‌ها نمی‌شدند، نام‌گذاری "غزل غزل ها" را کتابی از کتب مقدس غیرممکن و غیرموجه می‌دانستند. و اما می بینیم که  ربّی اکیبه، وارد بحث می شود. تاریخ سخنان او را حفظ کرده است: "تمام جهان شایسته روزی نیست که "غزل غزل ها" بر اسرائیل داده شد، زیرا تمام کتاب، مقدس است و اما "غزل غزل ها"مقدس مقدسین است" و "کسی که "غزل غزل ها" را در ضیافت و سرگرمی‌ها  بخواند و آن را آوازی دنیوی بداند، در ملکوت بهشت ​​سهمی نخواهد داشت". به این صورت کتاب  مذکور از حذف کتاب مقدس نجات یافت.

وقتی با تاریخ ترجمه‌ گرجی کتاب‌های کتاب مقدس آشنا می‌شویم، تصورمی شود که حتی یک کتاب از عهد عتیق توسط گرجی‌های تحصیل‌کرده هیچ کتابی از عهد عتیق را به اندازه "غزل غزل ها" عمیقا مطالعه نکرده و آن را پردازش نکرده‌اند. این کتاب تعداد قابل توجهی از نویسندگان، نقاشان یا عارفان را با مباحث کلامی آشنا کرد وبه آنها  الهام دینی بخشید. بدیهی است که فرهنگ تفسیر این کتاب به عنوان یک کتاب عرفانی توسط اولین مترجمان کتاب مقدس در گرجستان قرن چهارم و پنجم به خوبی درک شده است. می توانیم فکر کنیم، که این نتیجه سفر و فعالیت های آموزشی و کلامی شخصیت و متفکر بزرگ یهودی ربی آکیبا در گرجستان است. طبیعتاً او در کنار سایر مسائل مشکل آفرین، معنای واقعی کتاب "غزل غزل ها" را برای هموطنان و هم کیشان توضیح داد و در گرجستان سنت تمثیلی تلقی این گونه ادبیات را آغاز کرد.

تاریخ گرجستان نمونه های نادر و تقریبا منحصر به فردی از همزیستی مسیحیان و یهودیان را می شناسد. زمانی (میتوان گفت که اغلب) بود که نمایندگان این اعترافات به یک حرم خدمت می کردند و احکام عبادت و پرستش اشیاء مقدس را از یکدیگر می آموختند.

حقایق مشابهی را در سکونتگاه های گرجی-یهودی در منطقه راچا - لِچْخومی تأیید می کنیم. در این منطقه، در شهر اُنی، تا به امروز قاعده خاصی برای تکریم کتب مقدس حفظ شده است. هنگامی که کتاب مذهبی، به ویژه طومار تورات ​​(یعنی توراتی که معمولاً روی کاغذ یا طومار پوستی نوشته شده است و با به صورت طوماری است)، در اثر استفاده قدیمی می شود و آسیب می‌بیند که دیگر نمی‌توان از آن برای هدف مورد نظر خود استفاده کرد، مؤمنان را ابتدا به جنیزه (جای نگهداری افتخاری یا می توان گفت سردخانه) می برند و مدتی را در آنجا سپری می کنند؛ سپس در تابوت می گذارند و  دسته جمعی با عزاداری به گورستان می برند، در آنجا دفن می کنند و حتی مجلس ترحیم ترتیب می‌دهند. چنین سرنوشتی در انتظار یک نسخه خطی با اهمیت جهانی، یکی از قدیمی ترین نسخه های خطی یهودی - تورات لایلاش بود. این تورات  در روستای یهودی-گرجی لایلاش نگهداری می شد. حتی امروزه مسیحیان ساکن آن روستا به خاطر می آورند که هموطنان یهودی آنها چقدر محکم از احکام و آداب و رسوم اجداد خود پیروی می کردند. طبق آداب و رسوم ذکر شده بالا، خادمان کنیسه محلی بایست نسخه خطی تورات مذکور را دفن می کردند، اما این کتاب قبلا کارکرد مقدس دیگری پیدا کرده بود. هم یهودیان و هم همسایگان مسیحی آنها تورات لایلاش را مقدس می دانستند که توسط فرشتگان آورده شده بود و قدرت های معجزه آسایی به آن نسبت می دادند. در زمان های سخت، مسیحیان و یهودیان جمع می‌شدند، این نسخه خطی نادر تورات را از کنیسه بیرون می‌آوردند و در مقابل آن، مؤمنان هر دو اعتراف، با هم زانو می‌زدند و از خدا کمک می‌خواستند. این بنای مکتوب (که حال حاضر در مرکز ملی نسخ خطی ک.ککلیدزه نگهداری می‌شود) به دلیل نیاز به چنین دعای عمومی از دفن نجات یافت. بر اساس یکی از گزارش های محقق و محافظ  بزرگ آثار باستانی، اِکوتیمه تاقایشویلی، می توان  گفت که مسیحیان روستای همجوار لایلاش، روستای لابِچینی، نیز قاعده مورد اشاره تکریم به اشیاء مقدس و زیارتگاه ها را آموخته اند. این یک نمونه از فهرست نمونه های ارائه شده توسط قوم نگاری و فولکلور گرجستان است.

موضوعی که ما در مورد آن صحبت می کنیم بسیار وسیع  است. درست است که تاریخ ما  اتفاقات ناخوشایند و نامطلوب نیز می شناسد، اما واقعیت همچنان پابرجاست، تاریخ همزیستی یهودیان و گرجی ها مملو از صفحات دلپذیر و مطلوب گفتگوی آداب و رسوم مذهبی است. جامعه بزرگ و قدرتمند یهودیان گرجستان که امروزه به دلیل بازگرداندن بسیاری از یهودیان به وطن، کاهش یافته است، اما هنوز هم هستند افراد مسن که شاهد و شرکت کننده در چنین واقعیتی بودند. دیدار با آنها، یادداشت روایت آنها ارزیابی و قدردانی از آنها وظیفه شریف نسل ماست.

تاریخ ترجمه:1402/03/04

منبع: http://www.tolerantoba.ge/index.php?id=1281619861&kat=351

کد خبر 16158

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 6 =