۱۴ آذر ۱۴۰۲ - ۰۸:۴۱
« یهودیان گرجستان»

یهودیان نام قوم رایج مردم باستانی از تبار سامی است. نقش تعیین کننده در شکل گیری و تاریخ این ملت را دین توحیدی - یهودیت ایفا کرد. یهودیان در کشورهای مختلف زندگی می کنند و در زندگی عمومی اقتصادی، اجتماعی-سیاسی و فرهنگی جمعیت کشور مشارکت دارند. بر اساس نتایج سرشماری جمعیت گرجستان در سال 2002، حدود 4 هزار یهودی در گرجستان زندگی می کردند. تعداد اصلی آنها در شهرهای تفلیس، کوتایسی، گوری، باتومی، روستاوی، آخالتسیخه به سر می برند. کنیسه های فعال در تفلیس، باتومی، گوری، کوتایسی، اونی، آخالتسیخه و سورامی وجود دارند.

یهودیان نام قوم رایج مردم باستانی از تبار سامی است. نقش تعیین کننده در شکل گیری و تاریخ این ملت را دین توحیدی - یهودیت ایفا کرد. یهودیان در کشورهای مختلف زندگی می کنند و در زندگی عمومی اقتصادی، اجتماعی-سیاسی و فرهنگی جمعیت کشور مشارکت دارند.

بر اساس نتایج سرشماری جمعیت گرجستان در سال 2002، حدود 4 هزار یهودی در گرجستان زندگی می کردند. تعداد اصلی آنها در شهرهای تفلیس، کوتایسی، گوری، باتومی، روستاوی، آخالتسیخه به سر می برند. کنیسه های فعال در تفلیس، باتومی، گوری، کوتایسی، اونی، آخالتسیخه و سورامی وجود دارند.

یهودیان ساکن در گرجستان به دو گروه بزرگ تقسیم می شوند: 1. یهودیان گرجستان (سفاردی‌ها، حدود 80%) و 2. یهودیان اروپایی (اشکنازی).

تاریخچه

نوشته های تاریخی قدیمی گرجی، ورود یهودیان به گرجستان را با تصرف و ویرانی اورشلیم توسط پادشاه بابل (586 قبل از میلاد) مرتبط می کند. یهودیان پادشاهی یهودا به گرجستان رسیدند، زمین هایی را از شهردار متسختا باج گرفتند و در زانوی، حومه پایتخت قدیمی ساکن شدند. در دوره های بعدی، چندین گروه دیگری از یهودیان پناهنده وارد گرجستان شدند. گروه دوم یهودیان پناهنده پس از تسخیر اورشلیم توسط قیصر رومی یولیوس وسپاسیانوس در قرن اول (سال ۷۰ پس از میلاد) وارد گرجستان شدند. بر اساس کتاب تواریخ "گرویدن گرجستان"، برخی معتقدند که یک گروه از یهودیان در سال 169 قبل از میلاد پس از شکست "شورش بارکوخبا" به گرجستان آمدند. در قرن چهارم، به غیر از شهر متسختا، یهودیان را در اورْبْنیسی، بودْبه، کودیستسقارو و خوبیس مشاهده می کنیم. در قرن ششم، گروه دیگری از اسرائیلیان، که از بیزانس کوچ کردند، ابتدا در غرب و سپس در شرق گرجستان ساکن می شوند. فرض بر این است که در قرن دهم، پس از سقوط پادشاهی خزر، بخشی از یهودیان خزر که توسط قبایل اسلاو آواره شده بودند، در اینجا ساکن شدند. در پایان قرن نوزدهم یهودیان آرامی (لاخْلوخ ها) از ترکیه به گرجستان کوچ کردندآمدند. در همین دوره یهودیان از ایران و عراق نیز مهاجرت کردند. یهودیان اروپایی (اشکنازی) اولین بار در سال 1804 در گرجستان ظاهر شدند.

لازم به ذکر است که در قرن چهارم، قسمتی از شهر متسختا که به چند ناحیه تقسیم شده و یهودیان در آن زندگی می کردند، "اوبانی حوریاتا" (یعنی محله یهودیان) نامیده می شد. یهودیان در اینجا مراکز مذهبی خود را به اصطلاح "باگینی حوریاتا" (یعنی کنیسه ها)، از قدیم الایام داشتند.

وقایع نگاران اشاره می کنند که زبان عبری در آن زمان یکی از شش زبانی بود که به طور مساوی در بین مردم کارتلی رایج بود،  با وجود این، یهودیان گرجستان به زبان گرجی تسلط یافتند و آداب و رسوم و اخلاق گرجی را به اشتراک گذاشتند. در کتاب "گرویدن گرجستان" بر نقش ویژه اورشلیم و یهودیان در گسترش اندیشه توحید در گرجستان و گرویدن گرجستان به مسیحیت  تأکید می شود. بر اساس کتاب "گرویدن گرجستان"، زن یهودی از متسختا - سیدونیا، اولین قدیس کلیسای گرجستان است و مرد یهودی گرجی - اِلیوز از متسختا، کسی است که ردای مسیح را به گرجستان آورده است. در همین کتاب آمده است: وقتی نینو مقدس به کارتلی آمد، برای اولین بار از کنیسه یهودیان دیدن کرد، زیرا زبان آنها - زبان آرامی را می دانست. او مدتی در آنجا ماند و "جلال" این کشور را تجربه کرد. این بدان معنی است که، یهودیان به گونه ای در واقعیت گرجستان ادغام شده بودند که یک خارجی که از آنها بازدید می کرد می توانست این واقعیت را به طور عینی درک کند.

در قرون۹-۸م. مقابله بین نهضت های خاخام-تلمود و کارائیت در جمعیت یهودی گرجستان بازتاب پیدا کرد. در قرن نهم، گرجستان از شرق و شمال با پادشاهی خزر هم مرز بود که ظاهراً نخبگان آن یهودیت را در دهه 40 قرن هشتم پذیرفتند. اطلاعات دقیقی در مورد سهم خزرهای کارائیت در گسترش یهودیت در گرجستان در دست نیست، فقط معلوم است که در اواسط قرن دهم، حسدای بن شپروط می خواست نامه ای به پادشاه خزرها از طریق گرجستان بفرستد. علاوه بر این باید در نظر داشت که در پایان قرن نهم، گروهی یهودی در گرجستان به وجود آمد که برخی از نکات "هلاخا" (مجموعه قوانین شریعت یهود)، از جمله مقررات مربوط به زندگی جنسی و ممنوعیت غذا را نمی پذیرفتند. مؤسس این گروه، ابوعمران موسی (موشه) از بابل به تفلیس آمد. جامعه دینی پیروان او که اندکی کمتر از 300 سال  دوام آورد، در منابع یهودی به عنوان "فرقه تفلیس" یاد شده است. تنها چیزی را که می توان به واضع گفت، سرانجام یهودیان گرجستان به یهودیت تلمودی وفادار ماندند.

در اوایل قرون وسطی، به نظر می‌رسد یهودیان ساکن گرجستان عمدتاً با جامعه یهودی ایران ارتباط داشته‌اند که از طریق آن با مرکز مذهبی یهودیان شرق، بغداد، ارتباط برقرار می‌کردند. بنیامین تودلایی در دهه 70 قرن دوازدهم نوشت: "یهودیان گرجستان گاهی به بابل می‌آیند، نزد "رأس جالوت" (رهبر یهودیان در بابل)، تا از او انتصاب و حمایت بگیرند و برای او هدایایی می آورند".

از سفرنامه های پتاخ از رگنسبورگ (قرن ۱۲م.) می توان نتیجه گرفت که بخشی از یهودیان از "سمت آرارات" (یعنی ماوراء قفقاز) در آن زمان به کشورهای دیگر کوچ کردند. وی همچنین اشاره می کند که در بغداد "با چشم خود" کسانی را دید که از سوی شاهزاده "سرزمین مِشِخ" فرستاده شده بودند و می گفتند که "فرمانده مِشِخ و همه سرزمینشان یهودی شدند". او خاطرنشان می کند که در میان مشخ ها اساتید روحانی وجود دارند که "به آنها (مشخ ها) و فرزندانشان تورات و تلمود اورشلیمی را می آموزند". بعید است که  پتاخ در "مشخ ها" مسختیان در نظر داشته باشد، زیرا در منابع موازی دلیلی مبنی بر اشتراک مسختیان یا حتی بخشی از آنها با یهودیت وجود ندارد.

مارکوپولو زمانی (سال 1272) به تفلیس آمد، که شهر تحت کنترل مغول ها بود. تاجر و جهانگرد معروف روایت می کند که در اینجا با گروه کوچکی از یهودیان آشنا شد؛ برای آن زمان، بخشی از یهودیان از شرق و جنوب گرجستان که توسط مغول ها فتح شده بود به گرجستان غربی، که نسبتاً آزادتر بود، نقل مکان کردند و جوامع جدیدی را در آنجا تشکیل دادند.

در قرن چهاردهم، جامعه یهودی در شهر گاگرا به رهبری خاخام یوسف تفلیسی تقویت شد. در این دوره، خاخام یهودا بن یعقوب، واژه شناس فرهیخته، نویسنده (یا بهتر بگوییم کاتب) دستور زبان عبری، که تحت تأثیر مکتب دستور زبان کارائیت بود، در گاگرا زندگی می کرد. باید فرض کرد که بر اثر فشار مغول ها، تعدادی از یهودیان از شرق و جنوب گرجستان به کشورهای مختلف مهاجرت کردند. در اوایل قرن چهاردهم، در شهر تبریز (شمال-غرب ایران)، یشایاهو بن یوسف تفلیسی، متخصص قوانین یهودیت، فعالیت می کرد که در سال ۱۳۳۰م. "سِفِر گان عِدِن" ("کتاب بهشت") را نوشت.

یهودیان گرجستان اثری بی نظیری و قدیمی ترین نسخه های خطی تورات، نوشته شده بر روی چرم حفظ کرده اند، که به عنوان "انجیل لیلاش" معروف است. این اثر تاریخی که در قرن دوازدهم (1131) در تسالونیکی (یونان) به شکلی بسیار هنری و با تزئینات زیبا برآورده شد، قرن ها در کنیسه لایلاش نگهداری می شد. به آن انجیل سوان ها (قومی از مردم کوهستانی گرجستان) نیز می گویند و مسیحیان و یهودیان از آن افسانه های زیادی را می سرایند. همچنین "انجیل بْرِتی"، یعنی انجیل آوالیشویلیها نیز (نوشته شده در تسالونیکی در سال1513، در زمان سلطنت سلطان سلیم اول، در خانواده یهودا گِدالیا، توسط شخصی به نام قازْرئیل) به دست ما رسیده است.

در اواخر دوره فئودالی، نقاط اصلی اسکان یهودیان در گرجستان شرقی عبارت بودند از: سورامی، آخالدابا، علی، بازالِتی، آراگویسپیری، تسخینوالی، آطِنی، تاماراشِنی، دْزِگْوی، زاناوی، خِرْکی، مِتِخی، کاسپی، موخْرانی، کاوْتیسْخِوی و کل منطقه همجوار رودخانه های آراگْوی و متکواری؛ در منطقه سامتسخه-جاواخِتی: پاناسکِرتی، آرتانوجی، آخالکالاکی، آخالتسیخه؛ در مناطق کاختی و کیزیقی: بودبیسخِوی، زمو خداشِنی، وِلیستسیخه، اوریاتوبانی، ساگارِجو؛ در غربی گرجستان در منطقه ایمِرِتی: کوتایسی، وانی، کولاشی، در منطقه سامِگرِلو - پوتی، باندزا، سِناکی، در منطقه راچا-لِچْخومی - اُونی، لایلاشی، خوتِوی، در منطقه گوریا - اُوزورگِتی.

آثار کتیبه ای یهودیان به زبان های عبری و آرامی (قرن های ۳ و ۴م.) در اورْبْنیسی و مْتسخِتا یافت شد، اما در اواخر عصر فئودالی دیگر قابل مشاهده نیستند. از سکونت گاههای باستانی و پیش از عصر فئودالی، تنها بعضی ار توپونیم هایی حفظ شده است ("اوبانی اوریاتا"، "اوریاتوبانی"، "ناوریِبی" (ناحیه سکونت یهودیان)، "اوریا" (یهودی)).

در آغاز قرن نوزدهم، پس از الحاق گرجستان به روسیه و لغو سرف‌داری (اصلاحات/یا قانون آزادسازی)، وضعیت یهودیان وخیم تر شد، زیرا روسیه یهودیان را غیرقانونی اعلام کرد. یهودیان کشاورز برای ادامه حیات مجبور به انجام تجارت خرد شدند. این بهانه ای شد برای ایجاد کلیشه ای از یک یهودی خردفروش شد که طبیعتاً به این فعالیت تمایل داشت. داده های قوم نگاری یهودیان گرجستان را به عنوان یک کشاورز مجهز به دانش و تجربه اقتصادی بزرگ نشان می دهد که در آن دانش بومی محلی - گرجی و کتاب مقدسی ترکیب شده است.

موقعیت اجتماعی و زندگی اقتصادی

در گرجستان فئودالی، یهودیان (از نظر تعلق) به گروه های پادشاهی- ملکه ای، کلیسا-صومعه ای و اشرافی تقسیم می شدند. یهودیان در منطقه سامگرلو به خانواده اشرافان دادیانی ها، در منطقه کارتلی خانواده های اشرافی سیتسیشویلی، آوالیشویلی، پالاواندیشویلی متعلق بودند. بخش قابل توجهی از یهودیان غلامان کلیسای ارتدکس بودند که تا حدی یک واقعیات منحصر به فردی بوده است.

"یهودی دهقان سِرف"  زمین را زراعت می کرد، تاکستان، میوه، گندم  می کاشت، صنعت‏گری و تجارت را دنبال می کرد. یهودیان به شاه، کلیسا یا فئودال (ارباب) "تِتری" (واحد پول) و مالیات را با محصولات کشاورزی و بیگاری می پرداختند.

در عصر فئودالیسم، وضعیت حقوقی یهودیان گرجستان مشابه وضعیت جمعیت گرجی بود. یهودیان از تمام حقوق قانونی که جمعیت مسیحی برخوردار بودند، برخوردار بودند. هنجارهای قانون گرجستان از اموال یهودیان به همان شیوه ای را محافظت می کرد که دارایی گرجی ها استحفاظ می شد. آنها حق خرید و فروش اموال را داشتند.

در طول قرن‌ها، یهودیان شکل‌هایی از روابط خاص گرجی‌ها و عناصر فرهنگ موجود را اتخاذ کرده‌اند. ارتباط نزدیک آنها با گرجی ها در علم نام‌شناسی یا اُنوماستیک گرجی - نام و نام خانوادگی ها- منعکس شد. نام‌های خانوادگی یهودی تابع اصول کلی گرجی است و نام‌های خانوادگی پسوند "دْزه" یا "شویلی" دارند کهاز زمان‌های بسیار قدیم شکل گرفته‌اند: باتیاشویلی، بِریکاشویلی، بِریدزه، داویتاشویلی، یاکوباشویلی، ماغالاشویلی، پااتاشویلی، مِگرلیشویلی، سیمونیشویلی و غیره.

یهودیان گرجستان فعالانه در زندگی سیاسی و عمومی گرجستان شرکت داشتند. در قرون گذشته یهودیانی که به عنوان "فرستاده گرجستان" فرستاده می شدند (مثلاً تاجر بزرگ زانکان زورابابلی) در زندگی دربار سلطنتی و توسعه مسیر سیاسی کشور مشارکت فعال داشتند. در گذشته نزدیک، به ویژه در سال 1918، یهودیان در تشکیل اولین پارلمان گرجستان مستقل مشرکت فعالانه داشتند: آبرام بوزیاشویلی و موسی داواراشویلی از اولین نمایندگان پارلمان گرجستان بودند. برای قرن ها، یهودیان در کنار گرجی ها برای عقب راندن دشمن خشن یا برای آزادی کشور جنگیدند. کار های قهرمانانه یهودیان آخالتسیخه زمان حمله ترکیه در سال های 20-1918 شناخته شده است. تاریخ نام بسیاری از یهودیانی که برای گرجستان از خود گزار کردند، حفظ کرده است.

ساختار جامعه و نوع مسکن

قرن ها همزیستی مسالمت آمیز پدیده "یهودی گرجی" را به وجود آورد. "یهودی گرجی" به طور نمادین فرزند دو ملت است: او زمین های گرجی را زراعت می کند، به زبان گرجی صحبت می کند، خانه گرجی می سازد و در عین حال محکم به شیوه زندگی مذهبی پایبند است.

زبان مادری یهودیان، زبان کتاب مقدس- عبری، همچنان در محافل خاخام های دانشمند، پیروان یهودیت به وجود خود ادامه می داد (تاریخ نام افرادی را که به تورات و ایمان وفادار بودند حفظ کرده است). خدمات در زیارتگاه های یهودیان به این زبان انجام می شد. بیت کنست و صحن آن محل شادی و غم همه یهودیان بود. همزمان با رشد جماعت، تعداد زیارتگاه ها در شهرها و سکونتگاه ها نیز افزایش یافت.

یهودیان گرجستان به شاگردی خاخام های بزرگ خود افتخار می کنند که با دانش عمیق خود از تورات و ارادت خود به سنت ها جماعت را از نظر معنوی غنی کردند. کار آنها (اغلب با به خطر انداختن جان خود) ایمان یهودیان گرجستان را تا به امروز حفظ کرده است. همچنین در حفظ ایمان یهودیان، تحمل مردم گرجستان نسبت به آنها کمک قابل توجهی کرده است.

گذار از رعیت‌داری به حالت آزاد و روند شهرنشینی سرانجام ساختار جامعه یهودی گرجستان را شکل داد. بر اساس داده های قوم نگاری گرجستان، مشخص است که شکل خاصی از سکونتگاه و ساختار مسکونی با شرایط آب و هوایی و جغرافیایی منطقه خاص گرجستان مطابقت دارد. علاوه بر شرایط جغرافیایی، سکونت محلی را فعالیت خاص یا ویژگی های قومی یهودیان تعیین می کرد، گاهی اوقات عامل مذهبی تعیین کننده بود. تمرکز عمدتاً در نواحی مجاور کنیسه ها بود، زیرا کنیسه مرکز زندگی مذهبی-فرهنگی و عمومی یهودین بوده است.

یهودیان، به طور معمول، در شهرها نزدیک همدیگر مستقر می شدند و سعی می کردند کنیسه خود را ایجاد کنند. کسانی که از روستاها به شهر نقل مکان می کردند، خانه ها نزدیک به هم می ساختند و به همین دلیل شهرک های یهودی در شهرها ایجاد می شد. معمولاً چنین گروهی متشکل از خانواده های بزرگی بود که سه - چهارنسل را متحد می کردند. تعداد خانواده های گروه محدود بود. آنها توسط یک "گبّای" منتخب (شخصی که به نحوی در اجرای خدمات کنیسه کمک می کند) که مسئول امور کنیسه بود، رهبری می شدند. خاخام زندگی مذهبی جامعه را رهبری می کرد، کارکردهای خاخام، حذان ( موسیقیدان یهودی که در برنامه‌های مذهبی دعا را می‌خواند)، شُخوت (نفری که مرغ و گوسفند قربانی می کند) و خادری (معلم مدرسه) را تعیین می کرد.  

یهودیانی از مناطق مختلف گرجستان پایه و اساس محله یهودیان را در تفلیس گذاشتند. به گفته ز.چیچینادزه، محله یاهودیان در تفلیس "نزدیک سیونی، نزد کلیسای فتخاین" بود. در نیمه اول قرن بیستم، یهودیان با درخواست اجازه ساختن عبادتگاه جدید برای آنها در پایتخت به فرماندار مراجعه کردند. در سالهای 1905-1906، ساخت کنیسه جدید به پایان رسید و جمعیت یهودی عمدتاً در نزدیکی آن ساکن شدند. آنها به طور فشرده در مجاورت خیابان های "لِسِلیدزه" و "وِرتْسخْلی" زندگی می کردند.

سکونتگاه های یهودیان در گرجستان شرقی متراکم و فشرده بود، ساختمان های مسکونی عمدتاً از نوع زیرزمینی و اتاق بزرگ با سقف هرمی شکل  و نوع خانواده پدرسالار و بزرگ (20-25 نفر) بودند. در نتیجه تغییرات اجتماعی-اقتصادی در پایان قرن بیستم، خانواده های پرجمعیت از هم می پاشند.

یهودیان علاوه بر زمین های شخصی، زمین های زراعی، باغ ها و تاکستان ها نیز داشتند. در سکونتگاه های یهودیان گرجستان غربی، یک خانه چوبی معماری خاص گرجی رایج بود که با یک حیاط بزرگ محصور شده بود، که در آن ساختمان های کشاورزی: آخُر، انبار غله و تاکستان و باغچه قرار داشت.

علیرغم اینکه مجتمع مسکونی یهودیان عمدتا مبتنی بر سنت مسکن ملی گرجی بوده است، جزئیات مربوط به ویژگی های فرهنگ معنوی قوم یهود را به وضوح قابل مشاهده است. هر خانه یهودی محافظ خود، نگهبان صلح و رفاه داشت که به آن "مزوزا" می گویند. "مزوزا" جعبه ای نازک مربع با درب است که قطعه ای از "سفر تثنیه" تورات که توسط "سوفر" (خطاطِ مؤمن، متعهد و متبحر) بر روی کاغذ پوست نوشته شده در آن قرار داده شده و سمت راست درب ورودی نصب شده است. امروزه نیز هر یک از اعضای خانواده هنگام خروج از خانه و بازگشت مراسم خاصی را انجام می دهند تا از خداوند برای یک روز آرام قدردانی کنند.

تجارت و کشاورزی

یهودیان نه تنها با زندگی در قلمرو مشترک، بلکه با ایجاد پایگاه اقتصادی مشترک با گرجی ها ارتباط نزدیک داشتند. آنها از زمان های قدیم به کشاورزی مشغول بودند و رئیس خانواده برزگر بود. وی فعالیت های مربوط به شخم و بذرکاری و چمن زنی را مدیریت می کرد. تولید دام کمتر دنبال می شد، عمدتاً برای اهداف خانوادگی استفاده می شد. یهودیان با موفقیت در موکاری و شراب سازی مشغول بودند.

بخشی از یهودیان در کنار کشاورزی، صنعتگری و پیشه‌وری را دنبال می کردند: سفالگری، نجاری، کفش‏دوزی، کلاه سازی، رنگرزی، آهنگری. صنعتگران یهودی کارگاه ها یا انجمن های کوچک تولیدی خود را ایجاد می کردند که در آنها دو یا سه صنعتگر بر اساس حرفه اصلی خود متحد می شدند.

در منطقه کارتلی (گوری، تسخینوالی) یهودیان کارخانه های بطری سازی شراب و عرق، کارگاه های بسته بندی چای، خیاطی های کفش و لباس و غیره داشتند. در نیکوزی کارخانه های کوچک آجرسازی متعلق به یهودیان بود که در آن آجر، کاشی‌های بام، خشت خام می ساختند. آنها کارخانه های چوب بری و آسیاب  داشتند. سفالگران یهودی در منطقه راچا معروف بودند.

غذاهای  یهودیان

غذای یهودی، ویژگی فرهنگ صرف غذای یهودی را تعیین می کند. علیرغم محتوا و اندازه، بزم یهودیان با سه عنصر مقدس همراه است: نمک، نان، شراب. وجوب شروع بزم با آداب تقدیس لقمه نان آغشته به  نمک  و شراب، از احکام آداب واجب است. در میان غذاهای هر قومی وجود غذاهای مجاز و ممنوعه تعریف شده در قانون تایید می شود. ممنوعیت های غذایی یهودیان گرجستان، شبیه قائده  کلی یهودی است. به گفته محققان، رعایت این ممنوعیت ها یکی از عوامل مهم قوای روحی و جسمی قوم یهود شده است.

روابط و زندگی اجتماعی

زندگی در کنار یکدیگر گرجی ها و یهودیان در طول قرن ها، تأثیر خاصی بر شیوه زندگی و فرهنگ هر دو قوم داشته است. شیوه زندگی یهودی تعدادی از قاعده های گرجی بود را پذیرفت که به وضوح در مراسم عروسی، تشییع جنازه و سوگواری یهودیان تجلی یافته است.

یکی از عوامل اصلی قابلیت زیست‌پذیری جامعه یهودی، وجود خانواده ای قوی از لحاظ اخلاقی و اقتصادی بود. در خانواده یهودی، هم در روابط اعضای خانواده و هم در فعالیت های آنها، جداسازی جنسیتی و سنی کاملاً توسط سنت محافظت می شد. مرد به عنوان رئیس خانواده - مدیر و تعیین کننده همه فعالیت های مردانه، سازمان دهنده روابط بیرونی، توزیع کننده اموال خانواده و مشاوره دهنده در امور خانوادگی - در نظر گرفته می شد.

بعد از مرد رئیس خانواده، زن بزرگتر(مادر خانواده) دارای حقوق و وظایف بسیار زیادی در خانواده بود. مادر امید و ستون خانواده است. وی علاوه بر کارهای خانوادگی، رعایت و اجرای تعدادی از احکام دینی و اعیاد را بر عهده دارد. مادر خانواده بر تربیت دخترانش نظارت می کرد: او اطمینان حاصل می کرد که آنها کارهای خانوادگی و دست‏کاری یاد بگیرند، از پیروی هنجارهای اخلاقی، میهمان نوازی، حیا نسبت به بزرگان، احترام به اعضای خانواده و سایر قوانین یاد می داد. مادر عادات صداقت و فروتنی همراه با سخت کوشی را به فرزندانش یاد می داد. بنابراین حافظ و مدافع حریم، سنت ها و آداب و رسوم در خانواده عمدتاً زن بود.

یهودی برای ایجاد خانواده و مراقبت از فرزندان اهمیت زیادی قائل بود. به طور سنتی سن ازدواج برای یک زن 14-16 سال بود و مرد پس از 18 سالگی ازدواج می کرد. نامزدی در سنین پایین تر انجام می شد. در کنار سنت نامزدی بزرگسالان، قاعده نامزدی دختر صغیر و حتی در  گهواره نیز وجود داشت.

وفاداری به سنت مذهبی منجر به این واقعیت شد که یهودیان گرجستان فعالیت های خیریه انجام می دادند: خدمات رایگان، کمک به ضعیفان، یتیمان و فقرا؛ بنابراین جامعه تقریباً هیچ بی خانمان و گدای سرگردان نداشت. همه یهودیان موظف بودند لقمه نانی را با ناتوان تقسیم کند، به آنها پناه دهند. علاوه بر این، فرهنگ همدلی و همدردی چه در شادی و چه در غم در میان یهودیان در سطح بالایی قرار داشت.

اعیاد

هستی برای یک یهود به معنای یهودی بودن است که متضمن رعایت شریعت، یعنی پایبندی به آداب و رسوم است. بنابراین، تقویم و روزهای مذهبی یهودیان گرجستان جایگاه مهمی در زندگی آنها دارد و با تعدادی از ویژگی ها برخردار است.

"شبات" به معنای "روز خداوند"، "روش هشانا" - سال نو طبق تقویم یهودی، "یوم‌کیپور" - روز بخشایش گناهان، "سوکُّوت " - یا جشن آلونک‌ها، جشن "سیمحاط تورا" که بلافاصله با پایان جشن سوکوت مصادف است، جشن "حنوکا" نمادی از بقای ایمان یهودی و پیروزی روشنایی بر ظلمت، "تو بیشوات" -سال نو برای درختان، "پوریم" - یادآور نجات یهودیان، "پِسَح" - روز آزادی بنی اسرائیل از بردگی در مصر، جشن"شاووعوت"- جشنی اعطای تورات، روزهای مخصوص روزه و یادبود، تاریخ هایی که با رویدادهای مهم تاریخی مربوط است، لحظات خاص یک فرد - "بریت میلا"، "بر میتصوا و بت میتصوا"، جشن هایی مربوط به مراحل مختلف زندگی - "خوفا"، "کتوبا"، "گتی" - و بسیاری دیگر از تعطیلات و سنت های خانوادگی و جامعه ای، جهان غنی فرهنگ معنوی و اعتقادات یهودیان گرجستان را نشان می دهد.

اعیاد و تعطیلات نشان دهنده سطح معینی از توسعه روابط اجتماعی یهودیان، فرهنگ معنوی و مادی است و در هر یک از آنها ویژگی های غنی، پیچیده و سنت های موجود دارای نشانه های خاص مشاهده می شود.

یهودیان گرجستان واقعیت های مشخصه سنت مذهبی یهودی را حفظ کرده و تا به امروز آورده اند. این باعث شد که یهودیان در گرجستان ملیت و هویت خود را از دست ندهند. علاوه بر این، آنها در گرجستان به عنوان یک خارجی به حساب نمی آمدند، برعکس، یهودیان گرجستان شریک شادی و غم مردم گرجستان بوده اند.

یهودیان گرجستان در قرون ۱۹ و ۲۰

سیاست امپریالیستی روسیه دائما سعی در ایجاد مخالفت بین جمعیت یهودی و گرجی داشت ("دعوای خونی" - محاکمه سورامی ، 1850؛ محاکمه کوتایسی - ساچخری ، 1879 و غیره) ، اما این به هیچ نتیجه ای منجر نشد. یهودستیزی در گرجستان استقرار نیافت.

ایده بازگشت و اتحاد یهودیان در سرزمین تاریخی خود در قالب صهیونیسم شکل گرفت. یهودیان اشکنازی ها عمدتا وارد کننده و اشاعه دهنده این ایده در گرجستان بودند. محافل صهیونیستی در تفلیس، پوتی، کوتایسی، باتومی و سوخومی در اواخر قرن نوزدهم ایجاد شدند. در جریان انقلاب 1905 کمیته ملی یهودیان ایجاد شد که در ژوئن 1919 خود را "کمیته صهیونیستی گرجستان" اعلام کرد و در ماه اوت همان سال اولین کنفرانس صهیونیستی گرجستان را تشکیل داد. خاخام داویت باآزوف که یکی از رهبران جنبش صهیونیستی یهودیان گرجستان بود در کار کنگره ششم صهیونیستی (بازل، 1903) شرکت کرد. در دهه اول قرن بیستم، ناتان اِلیاشویلی (1893-1929) با او در فعالیت های صهیونیست ها مشارکت می کرد.

گسترش صهیونیسم همچنین با مقاومتی از سوی اعضای جنبش مذهبی "خبد" (یا خباد لوباویچ) مواجه شد که در سال 1916 در گرجستان شروع به کار کرده بوند. در بین مخالفان نیز رهبران ارتدکس - خاخام ها وجود داشتند. در واقع در پایان قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم، تعداد خاخام هایی که از گرجستان به اسرائیل بازگشته بودند زیاد نبود. تنها نام چند نفر از آنها باقی مانده است: افرایم بن یعقوب هالوی کوکیا، که در سال 1877 در اورشلیم اثر دینی-فلسفی "مجموعه ای از توضیحات افرایم در مورد پنج کتاب و تورات"  و "اکسیر زندگی: گزیده هایی از زندگی با فضیلت" را منتشر کرد. ایوسب داویتاشویلی از آخالتسیخه در دهه 90 قرن نوزدهم به اسرائیل بازگشت. سیمان بن موشه ریژیناشویلی در اورشلیم در سال 1892 کتاب درسی محاوره ای عبری-گرجی (به خط عبری) "کتاب تربیت فرزندان" را منتشر کرد.

در ژانویه 1918، کمیساریای امور ملی یهودیان در تفلیس تأسیس شد. در 26 مه 1918، قانون استقلال گرجستان توسط سه یهودی (ای.اِلیگولاشویلی، م.داواراشویلی، ای.گلدمان) امضا شد. رهبران یهودیان گرجستان بخشی از ذخایر طلای بیت کنست را  به خزانه داری گرجستان اهداء کردند تا پایه های اقتصادی استقلال سیاسی کشور را تقویت کنند.

در زمان شوروی، علیرغم بی‌خدایی "علمی" گسترده، دولت کمونیستی در از بین بردن سنت‌های یهودیت در گرجستان به موفقیت چشمگیری دست نیافت.

در دهه های 1960 و 1970، اکثر یهودیان گرجستان به کنیسه می رفتند، همچنین کشروت را رعایت (قوانین یهودیان برای غذاها) می کردند. ختنه، ازدواج و دفن بر اساس احکام شرعی انجام می شد. بچه ها تا 13 سالگی در کلاس های غیرقانونی زیرزمینی درس می خواندند. درست است که دولت از وجود این کلاس ها خبر داشت، اما ترجیح می دادند به این واقعیت توجه نکنند.

یهودیان گرجستان اولین کسانی بودند که در اتحاد جماهیر شوروی "پرده آهنین" کمونیستی را شکستند و خارج از مرزهای اتحاد جماهیر بیرون رفتند.

در پایان دهه 60 قرن بیستم، مبارزه برای "علیا" (مهاجرت یهودیان به سرزمین اسرائیل) در سراسر اتحاد جماهیر شوروی آغاز شد. یهودیان گرجستان نیز در این جنبش شرکت کردند. مشارکت آنها در این روند، با اشتیاق به میهن تاریخی خود توضیح داده می شود و نه با هر نوع تبعیض علیه آنها در گرجستان.

ارسال درخواست 18 خانواده از یهودیان گرجستان در 9 اوت 1967 به سازمان ملل و تلاش آنها برای به دست آوردن حق بازگشت به اسرائیل، شجاعت بزرگی بود (یک فیلم مستند با این موضوع در سال 2006 ساخته شد - "اورشلیم، مگر فراموشت کنم"، کارگردان مراب کوکوچاشویلی، نویسنده ایده و فیلمنامه گورام باتیاشویلی). این دوران آغاز روند "علیای" بزرگ بود. زمانی که کارزار بی پایان ضد اسرائیلی در اتحاد جماهیر شوروی در جریان بود، بازگرداندن یهودیان از گرجستان نسبتاً بدون دردسر انجام شد. خروج یهودیان از گرجستان در سال های 1991-1994 به اوج خود رسید.

یهودیان در عرصه عمومی و فرهنگی

یهودیان مقیم گرجستان سهم بسزایی در توسعه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی این کشور دارند.

سازمان های بین المللی از جامعه یهودی حمایت زیادی می کنند. از جمله باید به این نکته اشاره کرد که کمیته مشترک توزیع آمریکایی یهودی "Joint" (تاسیس در سال 1914)، که از سال 1992 برنامه های خیریه، اجتماعی، فرهنگی-آموزشی و جامعه سازی را در تفلیس اجرا می کند. مراکز خیریه "جوینت" در تفلیس، کوتایسی، گوری، باتومی، روستاوی و اونی فعالیت می کنند. کتابخانه، کلاس کامپیوتر، مهدکودک، تئاتر رقص گرجی-یهودی "یونات هاشالوم"، سازمان جوانان "هیلال-تفلیسی"، گروه های آوازی-موسیقی، باشگاه های مختلف، اردوهای تابستانی زیر نظر کمیته سازماندهی شده است. "جوینت" به طور فعال در فعالیت های انتشاراتی درگیر است - مجلات، روزنامه ها، آثار علمی منتشر می کند. در 1 آگوست 2003، به مناسبت دهمین سالگرد فعالیت "جوینت" در گرجستان، برای اولین بار در  اولین تاریخ چند صد ساله یهودیان گرجستان، "خانه جامعه یهودی" در تفلیس افتتاح شد.

آژانس یهود برای اسرائیل ("سوخنوت") نقش مهمی در وجود و توسعه جامعه مدرن یهودی گرجستان ایفا می کند که هدف آن ارتقای ارتباط یهودیان جهان و همکاری با دولت اسرائیل است (تاسیس در 1989). مهمترین جنبه فعالیت "سوخنوت"، ارائه اطلاعات و کمک به یهودیانی است که تصمیم به بازگشت به اسرائیل گرفته اند. اخیرا با حمایت "سخنوت" تعداد جوانان اعزامی برای تحصیل به دانشگاه ها و مدارس اسرائیل افزایش چشمگیری داشته است. دوره های زبان عبری زیر نظر این آژانس فعالیت می کنند.

امروزه زبان عبری در دانشگاه دولتی ایوانه جاواخیشویلی تفلیس (تدریس زبان عبری در دانشگاه در سال 1944 تحت رهبری آکادمیسین قنستانتین تسرتلی معرفی شد)، دانشگاه دولتی ایلیا، دانشگاه باز عبری، بنیاد فرهنگی و آموزشی یهودیان، مدارس عمومی و یکشنبه تدریس می شود.

با حمایت بنیاد فرهنگی و آموزشی یهودیان در گرجستان، نشریه "گام به سوی تورات" منتشر می شود، گروه کودکان «شالوم سِسام"، دانشگاه عمومی فرهنگ عبری فعالیت می کنند، برنامه "هاتیکوا" اجرا می شود، زبان های عبری و انگلیسی تدریس می شود و غیره. از سال 1997، این بنیاد هر ساله جشنواره کتاب یهودی را در گرجستان برگزار می کند.

در سال 1987 مرکز فرهنگی یهودیان گرجستان تأسیس شد. این مرکز در طول 20 سال از تأسیس خود، سهم بزرگی در ایجاد، توسعه و احیای محیط فرهنگی یهودیان داشته است.

در سال 1992، موزه تاریخی-قوم نگاری یهودیان گرجستان که در سال 1933 تأسیس و در سال 1950 منحل شده بود  بازسازی شد و به نام خاخام داویت باازوف نامگذاری شد.

در مرکز آموزشی ایجاد شده تحت رهبری  مستقیم خاخام اصلی گرجستان آریل لوین، یک مدرسه یهودی، مهدکودک، آکادمی مذهبی "یِشیوا"، سازمان زنان "اِمونا"، باشگاه ها، برنامه هایی برای جوانان و غیره فعالیت می کنند.

از سال 1993 روزنامه یهودی (به زبان گرجی) "Menorah" منتشر می شود که به طور سیستماتیک اطلاعاتی در مورد فرآیندهای جاری در اسرائیل در اختیار خواننده قرار می دهد و به یهودیان گرجی ساکن خارج از گرجستان در مورد اخبار روزمره گرجستان می گوید.

در پایان قرن بیستم، تنها نمایندگان منفرد زنان یهودی سعی کردند آشکارا با خانه‌نشینی، بی سوادی، تعصب مذهبی مبارزه کنند (باید به زندگی پر از تناقضات نویسنده و روزنامه نگار رُزا تاودیدیشویلی (1886-1967) و مقاله قوم نگاری وی از زندگی یهودیان کوتایسی -"درباره زندگی یهودیان کوتایسی" اشاره کرد؛ همچنین به زندگی پر از مبارزه برای عشق و عدالت در جامعه یهودی دختران خاخام دیوید باازوف - فاینا (1911-1980) و پولینا (1915-2003) قابل توجه است).

امروزه چندین سازمان فعال زنان یهودی در گرجستان وجود دارد: انجمن زنان یهودی گرجستان "میریَم"؛ بنیاد زنان یهودی، بنیاد بین المللی "لِئا". در سال 1999، به ابتکار خاخام اصلی گرجستان، آریل لوین، شعبه تفلیس سازمان جهانی زنان "اِمونا" (ایمان) تأسیس شد. "اِمونا" جنبشی  زنان مؤمنی است که برای برپایی زندگی بر اساس قاعده های تورات تلاش می کنند. در سال 2002 انجمن زنان گرجستانی و یهودی جهان در گرجستان تأسیس شد.

از نیمه دوم قرن بیستم زندگی یهودیان گرجستان مطابق با اوضاع عمومی در کشور بود. در این دوره، یهودیان گرجستان در عرصه های مختلف متمایز شدند. نسل های بعدی شخصیت های بزرگ یهودی - خاخام دیوید باآزوف، نویسنده و نمایشنامه نویس گرزل باآزوف، با دستاوردهای خود در زمینه های مختلف علم و هنر متمایز هستند. جامعه یهودی گرجستان دارای ده ها آکادمیسین، دکترای علوم، استادان، نامزدهای علوم، شوالیه های نشان افتخار و پنج نفر برنده جایزه دولتی گرجستان است. در میان یهودیان شهروندان افتخاری گرجستان و شهر تفلیس نیز وجود دارند.

شهروندان افتخاری گرجستان عبارتند از: ایسخاک داوید، شالم داوید، داوید باآزف، تامار مامیستوالووی-کِزِراشویلی، دارنده رکورد گینس، گیتاریست معتبر شناخته شده، دارنده نشان افتخار تمور قویتِلاشویلی، برنده مدال "وفاداری به تفلیس"، طراح، شوالیه نشان شایستگی آبرام بازِل، نماد احیای فرهنگ یهودی، مترجم "پلنگینه پوش" به زبان عبری بوریس گاپونوف، جمال آجیاشویلی، گورام باتیاشویلی، هنرمند ارجمند، شوالیه نشان شایستگی جمال سِفیاشویلی، عضو کامل فرهنگستان معماری، شوالیه نشان شایستگی شوتا بوستاناشویلی، شاعر- مترجم، شوالیه نشان شایستگی ناتان باآزوف، نمایشنامه نویس، شاعر، منتقد، شوالیه نشان شایستگی گیگلا خوخاشویلی.

نام ورزشکاران یهودی در تاریخ ورزش گرجستان ثبت شده است که از آن جمله می توان به: گوچا تسیتسیاشویلی،  بوکسور گابریل خانوکایف، رابرت داتیکاشویلی رکورددار وزنه برداری جهان، تنها داور بین المللی فوتبال از گرجستان گورام سِپیاشویلی، قهرمان مدلینگ کشتی زوراب تسیتسواشویلی، رکورددار جهان در وزنه برداری خیم خوبِلاشویلی، قهرمان شطرنج ایوسب کریخِلی، استادان بزرگ بین المللی شطرنج - ادوارد گوفِلد، رومان جینجیخاشویلی، سوپیکو خوخاشویلی اشاره کرد.

ورزشکاران انجمن "مکابی" گرجستان در مسابقات جهانی و اروپایی "بازی های مکابی" به موفقیت های بزرگی دست یافته اند که مدال های متعدد طلا، نقره، برنز، عناوین قهرمانی بازیهای مکابی جهان و اروپا و جوایز دیگر، گواه آن است. باشگاه بسکتبال "مکابی" از سال 1992 در گرجستان فعالیت می کند که رئیس و سرمربی آن جاملت خوخاشویلی - مدیر کل رادیو ورزش ("جاکو")، روزنامه نگر ورزشی، مربی پرافتخار گرجستان، شوالیه نشان افتخار است.

در سپتامبر سال 1998، جشن بی‌سابقه‌ای در گرجستان برگزار شد که از نظر محتوا و معنی منحصربه‌فرد بود. همزیستی 26 قرنی گرجی‌ها و یهودیان توسط دو ملت جشن گرفته شد. هیچ کشوری در جهان که در آن جامعه یهودیان زندگی می کنند، نمی تواند به گرامی  داشتن تاریخ ورود و اسکان یهودیان در این کشور را افتخار کند.

نویسنده : زائرا داواراشویلی و تامیلا تساگاریشویلی

منبع:سایت مرکز تساهل و دفاع عمومی گرجستان

تاریخ ترجمه: 08/08/1402

http://tolerantoba.ge/index.php?news_id=42

https://el.ge/articles/844

کد خبر 17279

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 6 =