بیشتر مصاحبه‌شوندگان در این مطالعه از کلیسا به‌عنوان یک نهاد به‌شدت انتقاد کردند. مثلا، ۶۰٪ از آنها گفتمان عمومی کلیسا را عقب‌مانده می‌دانستند، درحالی‌که تنها ۱۵٪ با این نظر مخالف بودند

نویسنده: الکساندروس ساکلاریو ترجمه: رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در یونان

بیشتر مصاحبه‌شوندگان در این مطالعه از کلیسا به‌عنوان یک نهاد به‌شدت انتقاد کردند. مثلا، ۶۰٪ از آنها گفتمان عمومی کلیسا را عقب‌مانده می‌دانستند، درحالی‌که تنها ۱۵٪ با این نظر مخالف بودند. همچنین ۴۹ درصد با این دیدگاه موافق بودند که کلیسا در زمینه‌ی حقوق بشر فعال نیست، و ۲۹ درصد امخالف این ادعا بودند، درحالی‌که ۵۵ درصد با این دیدگاه که کلیسا زنان و مردان را برابر می‌داند مخالف بودند. به بیان دقیق‌تر، در مورد جایگاه زنان در جامعه، ۶۰ درصد از مصاحبه‌شوندگان به گفتمان عمومی نمایندگان کلیسا امتیاز منفی دادند، درحالی‌که ۵۸ درصد به گفتمان عمومی کلیسا در مورد مهاجران و پناهندگان امتیاز منفی دادند، ۷۷ درصد به گفتمان عمومی کلیسا در مورد همجنس گرایان امتیاز منفی دادند.

زنان بسیار بیشتر از مردان منتقد کلیسا بودند، به‌ویژه در مورد مسائلی که مستقیماً به آنها مربوط می‌شود (مثلاً سقط جنین). از سوی دیگر، پاسخ‌دهندگانی که با دین رابطه‌ی نزدیکی داشتند با این دیدگاه که گفتمان کلیسا عقب‌مانده است و به حقوق بشر احترام نمی‌گذارد مخالف بودند. ۷۳ درصد از پاسخ‌دهندگان گفتمان کلیسا در مورد جایگاه زنان در جامعه را مثبت ارزیابی کردند، و بیشتر مصاحبه‌شوندگان (۶۴ درصد) موافق بودند که کلیسا رفتار عادلانه‌ای با زنان ندارد.

    کلمات و عبارات استفاده‌شده در بخش کیفی منفی‌نگری جوانان نسبت به کلیسا را تأیید می‌کند. بیشتر مصاحبه‌شوندگان، حتی آنهایی که خود را معتقد و مذهبی می‌دانستند، به‌شدت منتقد کلیسا بودند. تعداد به مراتب کمتری از مصاحبه‌شوندگان یا نسبت به کلیسا مثبت‌اندیش بودند یا پاسخ دادند که نه مثبت‌نگر هستند و نه منفی‌نگر. بااین‌حال، چگونه این نگرش را در کلامشان نشان دادند؟ معمول‌ترین اظهارات آنها در مورد کلیسا به شرح زیر بود:

«کلیسا یک نهاد فاسد است»؛

 «کلیسا یک نهاد منسوخ است»؛

«کلیسا خیلی عقب‌مانده است»؛

«کلیسا یک نهاد محافظه‌کار و مردسالار و مخالف هرگونه پیشرفت است».

« کلیسا واکنشی است، نه محافظه‌کار»؛

« کلیسا یک فروشگاه بزرگ به نظر می‌رسد»؛

« کلیسا به‌عنوان یک نهاد بسیار قدیمی است».

    تمامی پاسخ‌ها به نهاد کلیسای ارتدکس یونان مربوط می‌شود. بااین‌حال، چند مصاحبه‌شونده تمایز دوگانه‌ای را نشان دادند. نگرش انتقادی آنها نسبت به کلیسا و به ویژه روحانیون رده بالاتر بود، که دلیلش نفوذ کلیسا بر محافل آنهاست یا به این دلیل که روحانیون رده بالاتر اغلب مشکلاتی را که در بین روحانیون رده پایین ظاهر می‌شود لاپوشانی می‌کنند؛ مثلا، ادعاهای تجاوز جنسی و آزار و اذیت یک کشیش که در زمان نظرسنجی در اخبار مطرح شد و در مصاحبه‌ها و گروه‌های کانونی به شدت بازتاب داده شد. بااین‌حال، اغلب تأکید می‌شد که «کشیشان خوب» و «مردان مقدس» نیز وجود دارند که کارهای مهمی را در کلیسا انجام می‌دهند، حتی با اینکه بیشتر مصاحبه‌شوندگان اظهار داشتند که عمدتاً دیدی منفی نسبت به روحانیت دارند. همچنین، آنها تأکید کردند که کلیسا و دین را نباید یکی دانست، چون تصویر منفی کلیسا فی‌نفسه تقصیر دین نیست و بنابراین نباید دین را شیطانی جلوه داد. همانطور که یکی از مصاحبه‌شوندگان خاطرنشان کرد، علی‌رغم انتقادش از کلیسا «خوب است که کلیسا وجود دارد. هیچ کس نگفت که کلیسا باید منسوخ شود، بلکه باید نگرش خود را تغییر دهد» (دیموس ۲۳). باوجوداین، برخی از مصاحبه‌شوندگان استدلال کردند که مشکل اصلی مسیحیت و متون مقدس آن است، چون به بسیاری از روحانیون فرصتی برای بیان دیدگاه‌های افراطی یا نابردبار خود داده است.

یکی از شاخص‌ترین پاسخ‌ها را یکی از مصاحبه‌شوندگان بسیار مذهبی داد. این شخص دیدگاه شدیداً منفی نسبت به کلیسا داشت و موضع کلیسا در طول پاندمی کرونا را دولت پنهانی توصیف کرد. «به خصوص در آغاز پاندمی کرونا، وقتی قانونی وجود دارد، یعنی برای همه یکسان  است، نباید یک دولت پنهانی وجود داشته باشد که تصمیم بگیرد آیا کلیساها باز بمانند یا اینکه مراسم مذهبی همچنان برگزار شود. مقررات موجود برای همه است و وقتی کسی این مقررات را نقض می‌کند، یعنی، وقتی دولت پنهانی ایجاد می‌شود، معنی‌اش این است که کسی قوی‌تر از قانون است؛ یعنی من می‌توانم مخفیانه هر قانونی را که دلم می‌خواهد تصویب کنم، پس من من مسئول هستم، نه قانون. وقتی می‌توانم قوانین را نادیده بگیرم، یعنی در واقعیت، من بالاتر از دولت هستم.» (دیمیترا ۳۱)

    در این مصاحبه با جوانان همچنین به این موضوع پرداخته شد که آیا گفتمان کلیسا حاوی عناصر نژادپرستانه، بیگانه‌هراسی، جنسیتی، همجنسگراهراسی یا سایر عناصر تبعیض‌آمیز است و آیا این گفتمان بر جوانان و جامعه در کل تأثیر می‌گذارد یا خیر. بیشتر جوانان معتقدند که گفتمان عمومی کلیسا در مورد موضوعات حقوق بشری مختلف محافظه‌کارانه، راکد، نژادپرستانه، همجنسگراهراسانه و زن‌ستیز است: «مسلماً کلیسا و گفتمان عمومی آن مترقی نیست. اگر نخواهم بدبین باشم و بگویم کلیسا واپس‌گراست، پس می‌گویم راکد است، چون به نظرم کلیسای سال ۲۰۲۱ نسبت به کلیسای سال ۱۹۹۰ هیچ تغییری نکرده است» (کیکی ۲۳). در واقع، یکی از مصاحبه‌شوندگان، که اظهار داشت یک مسیحی ارتدوکس وفادار است، خاطرنشان کرد که نگرش کلیسا او را از حضور در کلیسا منصرف می‌کند: «نگرش کلیسا در مورد همه‌ی مسائل [مهاجران، زنان، همجنس‌گرایان] نژادپرستانه است؛ شاید اگر مثبت‌تر بود، به کلیسا نزدیک‌تر می‌شدم» (جیانا ۳۴)  منفی‌ترین خصوصیات کلیسا موضع آن در قبال زنان و همجنس‌گرایان است. مصاحبه‌شوندگان خاطرنشان کردند که در این موارد کلیسا با تحولات اجتماعی فعلی در جامعه همسو نیست.

   همانطور که گفته شد، «در صورت همسو نشدن کلیسای ارتدوکس با تحولات اجتماعی، در مقطعی از بین خواهد رفت و اگر هم از بین نرود، ، تنها دلیل آن ارتباط قوی سیستمی با دولت خواهد بود» (تاتیانا ۲۷). به گفته‌ی بسیاری از مصاحبه‌شوندگان، با پیشروی جامعه به سمت قرن بیست و یکم، مردم عادی روز به روز انتقادی‌تر می‌اندیشند و دیدگاه‌های کلیسا را رد می‌کنند. برخی دیگر از پاسخ‌دهندگان گفتند «گفتمان کلیسا لزوماً مردم را از ایمان منصرف نمی‌کند» (جیانا ۳۴)، یعنی آنها را از ایمان دور نمی‌کند، بلکه آنها را از کلیسا دور می‌کند، حداقل بر اساس آنچه در محیط اجتماعی خود مشاهده می‌کنند. بااین‌حال، مصاحبه‌شوندگان اظهار داشتند که احتمالاً دین در آینده نفوذش را بر افراد از دست می‌دهد.

۸. نتیجه‌گیری

شواهد حاصل از این تحقیقات در مورد جوانان و مذهب در جامعه‌ی یونان به دو نتیجه‌ی اولیه منجر می‌شود. اول اینکه، در مورد اعتقادات، اعمال و وابستگی مذهبی و بر اساس نظریه‌ی سکولارسازی، می‌شود ادعا کرد که در جامعه‌ی یونانی معاصر، مذهب دارد اهمیت و نفوذ خود را در بین نسل‌های جوان از دست می‌دهد، و زنجیره‌ی خاطره‌ی مذهبی را که در دهه‌های اخیر بسیار قوی بود گسسته است. دوم، کلیسای ارتدکس نهادیست که اعتماد جوانان را از دست داده است و نهادی عقب‌مانده و ناسازگار با مدرنیته تلقی می‌شود، و حتی آنهایی که خود را مسیحی ارتدکس می‌دانند در چندین زمینه، به‌ویژه در مورد روابط جنسی و مسائل جنسی، به شدت کلیسای ارتدکس را به باد انتقاد گرفته‌اند. گذشته‌ازاین، سیاست و دولت همچنان با کلیسای ارتدکس مرتبط هستند، که یکی دیگر از اهداف انتقاد شدید جوانان است.

      بااین‌حال، دین و کلیسای ارتدکس همچنان نقش مهمی را نه تنها در سیاست، بلکه در زندگی بسیاری از جوانان، حتی به‌عنوان باقیمانده‌ی فرهنگی هویت ملی و مذهبی آنها (مسیحیت فرهنگی یا تعلق بدون اعتقاد) ایفا می‌کنند. گذشته‌ازاین، تمایز نسبتاً واضحی بین دین و کلیسا به‌عنوان یک نهاد ایجاد شده است، که حاکی از ظهور شکل فردی‌تری از ایمان (باور بدون تعلق) است. بر اساس شش عنصر ویلسون (۱۹۸۲) از سکولارسازی، می‌شود استدلال کرد که از یک سو، کلیسای ارتدکس در یونان دچار انحطاط شده است و قوانین و اصول دینی در زمینه‌ی مسائل رفتاری بر اساس خواسته‌های همسو با معیارهای کاملاً فنی دستخوش تغییر شده است. گاهی جایگزینی یک آگاهی مذهبی خاص با یک جهت‌گیری تجربی، عقلانی و ابزاری در میان جوانان مشاهده می‌شود. گذشته‌ازاین، ظاهرا گذر از کنترل مذهبی به کنترل سکولار انواع فعالیت‌ها و کارکردهای اجتماعی دارد رخ می‌دهد، و یافته‌ی اصلی کاهش میزان زمان، انرژی و منابعی است که جوانان به دغدغه‌های ماوراء‌طبیعی اختصاص می‌دهند. از سوی دیگر، توقیف اموال و امکانات مؤسسات مذهبی توسط قدرت‌های سیاسی در یونان رخ نمی‌دهد.

     حتی بااینکه ظاهرا یافته‌های بالا مطالعات قبلی در زمینه‌ی زوال کلیسا در یونان را تأیید می‌کنند، به دلیل محدودیت‌هایی که در ابتدا توضیح داده شد، باید با احتیاط با این یافته‌ها برخورد کرد. در هر صورت، این یافته‌ها حاکی از این نیست که دین یا کلیسای ارتدکس در جامعه‌ی یونان خصوصی ‌شده یا به حاشیه رانده شده است. در نتیجه، بستر اجتماعی کنونی از نظر باورها، اعمال و تأثیر مذهبی را احتمالاً می‌شود به بهترین نحو سکولاریته‌ی سیال یا سکولاریته‌ی در حال انجام توصیف کرد.

کد خبر 17454

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 5 =