۱۹ تیر ۱۴۰۳ - ۱۵:۵۴

در یونان باستان «زندان» به شکلی که ما امروز می شناسیم، وجود نداشت. فقط مراکز بازداشت موقت بود که جنایتکاران، جریمه، تبعید و یا اعدام می شدند.

Prisons Ancient Greece

در یونان باستان، مفهوم حبس به عنوان نوعی مجازات به اندازه دوران مدرن رایج نبود. در عوض، مجازات ها بیشتر بر تلافی و بازدارندگی متمرکز بود تا بازپروری. در مواردی که شخصی مرتکب جرمی جدی می شد، ممکن است با تبعید از شهر- دولت خود یا حتی اعدام مواجه شود. علاوه بر این، بدهکاران را می ‌توان تا زمانی که بدهی‌های خود را بازپرداخت نکرد، زندانی کرد، اما این یک سیستم زندان رسمی مانند امروز نبود. در عوض، این بیشتر یک راه حل موقت برای مشکل بدهی های پرداخت نشده بود. با این حال، عدم وجود حکم زندان، و همچنین این واقعیت که فقرا قادر به پرداخت جریمه نیستند، منجر به استفاده بیش از حد از اعدام برای جرایم کوچک شد. جامعه یونان باستان تاکید زیادی بر کنترل اجتماعی از طریق مکانیسم ‌هایی مانند طرد می‌ کرد، جایی که شهروندان اگر تهدیدی برای ثبات جامعه تلقی می شند. می‌توانستند به مدت ده سال از دولت - شهر تبعید شوند.

 برای آتنی‌ ها یا اسپارتی‌ ها، ایده حبس کردن یک جنایتکار در زندان، هدر دادن بودجه شهر بود. هیچ زندانی مثل امروز وجود نداشت، فقط برخی از ساختمان‌ها شبیه بازداشتگاه‌های امروزی بودند که منتظران محاکمه یا محکومان و منتظران اعدام برای مدتی در آنجا نگهداری می‌شدند. این مکان مجرمان محکومی را در خود جای می داد که در انتظار اعدام خود بودند و شاید حتی مردانی که دستگیر شده بودند اما هنوز محاکمه نشده بودند. این مکان در آتن، بیشتر از پرونده سقراط شناخته شده است، که پس از محاکمه در آنجا نگه داشته شد. نزدیک آگورا باستان، جایی که سقراط قبل از اعدامش شوکران را نوشید.

مورخ Virginia Hunter در مجله فونیکس این مکان را چنین ترسیم می کند: «شرایط زندگی در این شرایط سخت است. زندانیان مجبور به بستن در بند بودند و از مشکلات جسمی شکایت داشتند. با این حال، به نظر می رسد که برای آنها تخت و حمام پیش بینی شده و همچنین فرصتی برای خروج از زندان برای حداقل یک جشنواره بزرگ فراهم شده است. امتیاز ملاقات با بازدید کنندگان به هیچ وجه محدود نشد.»

آتن باستان برای مقابله با جنایتکاران و مخالفان سیاسی از روش طردگرایی نیز استفاده می کرد. «طرد» شدن در آتن کلاسیک به معنای تبعید به یک شهر دیگر به مدت ده سال می شد. این بخشی از فرآیندهای دموکراتیک سالانه آتن بود. هر سال مجمع شهروندان در آتن  تصمیم می گرفتند که آیا طرد شدن را برگزار کنند یا نه؟ اگر آنها موافقت می کردند که این کار را انجام دهند، در مدت کوتاهی شروع می شد. این مانند یک انتخابات معکوس بود، رقابتی در عدم محبوبیت که هیچ کس واقعاً نمی خواست برنده شود. اگر تصمیم به طرد شدن گرفته می ‌شد، شهروندان این فرصت را داشتند که نام شخصی را که می‌ خواستند طرد کنند، روی قطعه ‌ای از سفال مناسب می نوشتند. شواهد باستانی تا حدودی متناقض است، اما به نظر می رسد که اگر ۶۰۰۰ رای داده می شد، آنگاه فردی که بیشترین آرا را داشت به مدت ده سال از آتن تبعید می شد. ده روز فرصت داشتند تا چمدان هایشان را ببندند و شهر را ترک کنند.

 افلاطون از اولین کسانی بود که پیشنهاد حبس را مطرح کرد. افلاطون شاگرد سقراط در اثر خود "قوانین" اولین کسی بود که پیشنهاد حبس را مطرح کرد. یکی از اصول کلیدی افلاطون در مورد مجازات، ایده تناسب است. او معتقد بود که مجازات ها باید متناسب با جرم و با هدف تحقق عدالت و حفظ نظم اجتماعی باشد. او همچنین بر اهمیت بازپروری بر قصاص صرف تأکید کرد. افلاطون بسته به شدت جرم، طیفی از مجازات ها را پیشنهاد کرد. مثلا:

- جریمه ها: مجازات های پولی می تواند برای جرایم جزئی یا به عنوان نوعی جبران خسارت به قربانی اعمال شود.

- تبعید: جرایم جدی ممکن است تبعید را از جامعه یا شهر- دولت تضمین کند. این مجازات نه تنها به عنوان یک بازدارنده، بلکه به عنوان وسیله ای برای محافظت از جامعه در برابر افرادی که مضر تلقی می شدند، عمل می کرد.

- آموزش مجدد: افلاطون از ایده آموزش مجدد یا توانبخشی برای مجرمان دفاع می کرد. او به جای تمرکز صرف بر مجازات، به پرداختن به علل اصلی رفتار مجرمانه و تلاش برای اصلاح فرد از طریق آموزش و رشد اخلاقی معتقد بود.

- اعدام: افلاطون در موارد شدید که جرم شدید و غیرقابل جبران تلقی می شد، امکان توسل به مجازات اعدام را تائید می کرد. با این حال، او این را به عنوان آخرین راه حل در نظر گرفت و معتقد بود که باید استفاده شود. به طور مستقیم از زندان به معنای امروزی بحث نمی کند. با این حال، او ایده های مربوط به مجازات را ارائه می دهد که به دیدگاه او در مورد حبس اشاره دارد. او بر اهمیت اصلاح مجرمان به جای مجازات صرف آنها تأکید می کند. او معتقد بود که مجازات باید به احیای روح مجرم کمک کند و آنها را به عضوی از جامعه تبدیل کند. افلاطون بسیار بیشتر از هر کس دیگری به دیدگاه های کیفری امروزی نزدیک بود، زیرا در «قوانین» خود این اعتقاد را بیان کرد که «هیچ کس به میل خود شر نیست. بنابراین، حتی با تدوین غیرمستقیم این نظریه که جامعه نیز بخشی از مسئولیت تبدیل شهروند به مجرم را بر عهده دارد، اکنون منطقی بود که ابزار مجازات اجتماعی و بازگشت این فرد به حالت عادی پیشنهاد شود. ارسطو نظرات افلاطونی را به چالش کشید و ادعا کرد که مجرمان از نظر اجتماعی خطرناک هستند و به این نتیجه رسید که آنها باید به سختی حیوانات بسته به جنایت مجازات شوند.

منبع:  GreekReporter

۲۴ ژوئن ۲۰۲۴

Why There Were No Prisons in Ancient Greece? - GreekReporter.com

کد خبر 20223

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 10 =