نویسنده : «ویو ساوانه»
با نرخ سواد 37.1 درصد از جمعیت سنگال، تغییر و تحول باید به صورت عملی و کاربردی و نه فقط از طریق سخنان دلسوزانه مانند قدرت های حاکم قبلی سنگال انجام شود.
Vieux SAVANÉ
زیر تابش خورشید فروزان، در میدان 26 منطقه «پارسل آسینی» داکار، صحنهای آشنا هر روز رخ میدهد: گدایان کم سن وسال به آن مکان حمله میکنند و فضا را به تئاتر بدبختی بشر تبدیل میکنند. بچههایی که ناامنی را به چالش میکشند، به سمت خودروهای متوقف توسط ترافیک، پیشروی میکنند، به امید به دست آوردن چند سکه فرانک سیفا و یا مواد غذائی…»
اگر درست باشد که این توصیف منظرهای ناراحتکننده را منعکس میکند که به نظر نمیرسد بسیاری از مردم را بهعنوان بخشی از عادی بودن جریان زندگی در داکار تحت تأثیر قرار دهد. با این وجود، در آستانه آغاز سال تحصیلی 2025-2024 مشاهده کودکان طلبه مدارس قرآنی در حال پرسه زدن در خیابان ها، نگاه هوشمندانه آنها با در دست داشتن کاسه گدایی که از قوطی کنسرو حلبی و یا سطل های دو کیلوئی رنگ پلاستیکی تشکیل شده، قابل تأمل است، کودکانی که در خیابان می خوابند، قربانی خشونت جسمی و روانی هستند و در معرض انواع انحرافات قرار می گیرند. در واقع یک مشکل ملّی و این قطعاً مستحق یک بسیج ملی برای یافتن راه حل قطعی است.
در شهری مانند داکار که تمام رنج ها و امیدها، رویاهای موفقیت اجتماعی در آن متمرکز شده است، نزدیک به 54837 کودک طلبه مدارس قرآنی زندگی می کنند که 30000 نفر از آنها هر روز به گدایی اجباری مشغول هستند. از این جنبه، دولت بدون شک در انجام وظایف خود کوتاهی کرده است، زیرا قانون مقرر کرده است که مدرسه برای همه کودکان از هر دو جنس پسر و دختر از 6 تا 16 سال اجباری است و در میان کسانی که به اندازه کافی خوش شانس بودند که تحصیل کنند، تعداد نسبتاً زیادی در شرایط نامساعدی این کار را انجام دادند و یادگیری آنها در پناهگاه های موقت انجام می شد که تدوام داشت و به طول انجامید.
به همین دلیل است که از مقاماتی که خود را مسئول می بینند انتظار نمی رود که خشم خود را، حتی صادقانه و دردناک، نسبت به "آمار در مورد سرپناه های موقت، مدارس بدون برق" ابراز کنند. با نرخ ناراحت کننده باسوادی که 37.1 درصد تخمین زده می شود، باید نه از طریق کلمات محبت آمیز مانند تمام قدرت هایی که احساس مشابهی را ابراز کرده اند، بلکه در اقدامی مشخص، برای اعمال یک ماده قانون اساسی که مدرسه را اجباری می کند، رخ دهد.
اضافه می شود که از این دسته تنها 11.3 درصد به دبیرستان می رسند و به سختی 37 درصد از آنها مدرک کارشناسی را کسب می کنند، این رمز معروف امکان تحصیلات عالی را باز می کند. حتی اگر بدانیم در دانشگاه خیلی ها برای بهره مندی از بورس تحصیلی به آنجا می روند، بدون اینکه توهمی در مورد گرفتن مدرک داشته باشند. با تمام فارغ التحصیلان بیکاری که ملاقات می کنند، می دانند که این لزوماً چشم انداز شغلی را باز نمی کند.
بین مدارس احاطه شده توسط بازارها و غذاخوری ها، کلاس های شلوغ، کمبود معلم و میز کلاس، میزان عدم موفقیت بسیار بالا در امتحانات و مسابقات، عدم تطابق بین آموزش و اشتغال، معضلاتی است که همچنان گریبانگیر مدارس سنگال می شوند، قطعاً مستحق اقدامات جدی هستند.
انحراف
در مواجهه با تمام شرایط اضطراری که مدارس با آن مواجه هستند، به حق ما از بازگشت عجیب مسئله حجاب در جلسه بینوزارتی در سال تحصیلی 2024-2025 متعجب هستیم. نخست وزیر عثمان سونکو در واقع خواستار "تضمین شرایط برای آموزش فراگیر، تضمین دسترسی رایگان برای همه کودکان به مدرسه، بدون هیچ گونه تمایزی، به ویژه در مورد لباس" شده است. وی همچنین از وزیر آموزش و پرورش ملی دعوت کرد تا حداکثر تا تاریخ 27 سپتامبر 2024 دستوری مبنی بر دعوت از مؤسسات آموزشی برای تطبیق مقررات داخلی خود با احکام قانون اساسی ارائه کند. انسان تعجب می کند که چگونه نوشته خواهد شد، به خصوص که قانون اساسی تصریح می کند که «جمهوری سنگال سکولار، دموکراتیک و اجتماعی» است.
انحراف، همچون فرود آوردن خنجر در آب، راه حلی ضعیف برای مشکلات بزرگ است تا بتواند انگیزه های عمیق خود را آشکار کند؟ بدیهی است، همانطور که گفته شد، این یک بحث نادرست است که احتمالاً تا زمانی که ما دوباره بر واقعیت ها تمرکز نکنیم، فقط به بیراه رفته و سرو صدا می کند. در واقع، منافع اساسی مدارس کاتولیک مخالفت با افرادی نیست که مایل به پوشیدن روسری باشند. این دقیقاً اعتراف به این نیست که یک دانش آموز جوان می تواند به بهانه اعتقادات شخصی از حضور در کنار پسری سر میز یا دست دادن با او صف آرایی کند. باید به خاطر داشت مدرسه، محل اختلاط قومی، اجتماعی، مذهبی و فرهنگی، بوته زندگی مشترک است. در این زمینه، از هرگونه تبعیض، امتناع می ورزد و از برابری فرصت ها بین مردان و زنان با هر ریشه ای حمایت می کند. تا آنجا که ما می دانیم، هیچ مکتب کاتولیک این ایده را بیان نکرده است که خارج از صلاحیت قانون اساسی، حاکم بر این کشور باشد، به این دلیل که همه تابع آن هستند و حتی اول از همه، مورد قبول رئیس جمهور، نخست وزیر و دولت است. در جلسه بینوزارتی، به لباسهای فرم مدارس نیز اشاره شد، گویی این موضوع در تعدادی از مؤسسات آموزشی خصوصی و یا دولتی مورد اختلاف است.
نوستالژی برای تعالی
64 سال پس از استقلال، بی تابی برای شناخت و ارج نهادن به خویش و کشور؛ حول محور موفقیت و ارزشهایی با محوریت تلاش و اخلاق وجود دارد. این همان چیزی است که در میان جزر و مد انسانی در زیر پرچم های سنگال با افتخار مستقر شد و به اهتزاز در آمد، زمانی که تیم ملّی فوتبال سنگال قهرمان آفریقا در سال 2022 شد، بازتاب یافت. در این کار مشترک عظیم که شامل بازسازی کشوری است که از دوران جوانی خود رنج می برد. وقتی واقعاً نگران رهایی بخش قابل توجهی از 18 میلیون سنگالی از فقر و ناامنی هستیم، نمیتوانیم زمانی را برای گرفتار شدن در نبردهای پیرامونی که چهره کشور را تغییر نمیدهند، داشته باشیم. اشتغال، بهداشت، امنیت غذایی، برابری جنسیتی، ارتقای علم و فناوری، توسعه فرهنگ صلح، پاسخگویی از جمله چالشهای عمدهای هستند که باید مورد توجه قرار گیرند و باید همه انرژیها را بسیج کنند. به دور از هرگونه استراتژی صدا و خشم که نمی تواند به عنوان خط مشی برای کسانی باشد که دل دارند با مشکلات واقعی مقابله کنند و راه حلی برای آنها ارائه دهند. باید تاکید کرد، امیدی که در انتخابات ریاست جمهوری گذشته احساس شد، حکایت از دلتنگی برای تعالی دارد که زیر پا گذاشتن آن با گرفتار شدن در حرکات بیهوده و سخنرانی و صحبتهای تکراری است.
https://www.seneplus.com/opinions/du-bruit-et-de-la-fureur
ملاحظه:
در گذشته برای حل و فصل معضل کودکان «داره ها» (مکتبخانه های قرآنی) نسبت به اسکان آنها در برخی مراکز تحت نظارت دولت اقدام شد، ولی مشکل گدایی این کودکان که چهره شهر را خدشه دار می کند، تاکنون به نتیجه نرسیده است و همواره جزء لاینفک خیابان های اصلی و برزگراه کنار اقیانوس داکار به شمار می آید.
این کودکان موسوم به «طالبه» حدود ۱۵۰,۰۰۰ نفر در سنگال هستند و اغلب از خانوادههای بسیار فقیر مسلمان به شهرها آمدهاند تا قرآن را در نزد معلمان مذهبی یاد بگیرند. اما این اقدام بیشتر به معنی رها کردن کودک است تا آموزش و آیندهسازی و در نهایت این کودکان بیشتر قربانی بهرهکشی و سوء استفاده قرار می گیرند. طبق گزارش یونیسف در سال ۲۰۰۷، نود درصد از کودکان گدا در خیابان، «طالبه» هستند.
علاوه بر این به علت افزایش میزان بیکاری، خیل جوانان سن 18 الی 25 برای تغییر شرایط زندگی و فرار از حاشیه نشینی و خلاصی از شرایط فقر، همواره به صورت قاچاقی با قایق های ماهیگیری چوبی از طریق اقیانوس رهسپار مسیر منتهی به اسپانیا می شوند که هر ماه متأسفانه تعدادی بالغ بر 35 الی 60 نفر جان خود را ازدست می دهند.
این شرایط؛ علیرغم جمعیت جوان سنگال حدود 65 درصد جمعیت 18 میلیونی، مسائل توسعه کشور را دچار رکود نموده که موجبات نگرانی هم دولت و هم نخبگان جامعه را در پی داشته است. حل و فصل این معضلات نیاز به یک انقلاب فرهنگی عمیق دارد.
نظر شما