آرچیل سولاکائوری نویسنده گرجی

آرچیل سولاکائوری (1927-1997) نویسنده و شاعر برجسته گرجی، برنده جایزه دولتی شوتا روستاولی ویژه ادبیات کودکان بود.

در سال 1951 از دانشگاه دولتی تفلیس، رشته زبان و ادبیات گرجی فارغ التحصیل شد. او فعالیت ادبی را در سال 1946، در نوزده سالگی آغاز کرد. ادبیات و داستان های او مرتباً در مجلات ادبی معروف آن زمان منتشر می شد. سولاکائوری در بیشتر دوران زندگی حرفه‌ای خود رئیس انتشارات ادبیات کودک "ناکادولی" و سردبیر مجله ادبی "مناتوبی" بود. او شعرها، داستان‌ها و رمان‌های متعددی از جمله آثار تحسین‌شده‌ای مانند جشن در کوچه من، موج ها به سمت ساحل هجوم می آورند، ماهی قرمز و بسیاری دیگر نوشت. آرچیل سولاکائوری با داستان های افسانه ای لباس جادویی، گوزن آبی و خرگوش های سرسخت در میان مخاطبان گرجستانی به موفقیت چشمگیری دست یافت. در سال 1968 اثر او به نام "ماجراهای فلوت‏زن" منتشر شد و بزرگترین شهرت را برای او به ارمغان آورد. این کتاب بلافاصله به یکی از بهترین آثارکتاب‌کودکان در گرجستان تبدیل شد. آرچیل سولاکائوری همچنین به صنعت فیلم گرجستان کمک کرد، او چندین فیلمنامه برای انیمیشن نوشت: پسر و سگ (1964)، بومبورا (1968)، جوجه تیغی (1979)، ماجراهای فلوت‏زن (1979). آرچیل سولاکائوری در سال 1997 درگذشت و در آرامستان نویسندگان سرشناس و چهره های عمومی دیده به خاک سپرد.

کتابشناسی:

  • گوزن آبی، 1991؛ انتشارات باکور سولاکائوری، 2015
  • ماجراهای فلوت‏زن،1968؛  انتشارات باکور سولاکائوری، 2013
  • یادداشت هایی از تفلیس، انتشارات باکور سولاکائوری، 2013
  • لوکا، 1973، انتشارات پالیترا ال، 2010
  • خرگوش های لجوج، 1959، مرکز بیوگرافی گرجستان، 2008
  • چرا توپ خرگوش کوچک ترکیده است؟، مرکز بیوگرافی گرجستان، 2008
  • 100 شعر، انتشارات اینتلکتی، 2006
  • وصیت نامه، انتشارات مرانی، 1994
  • اسب سفید، انتشارات مرانی، 1994
  • سه رمان، انتشارات گرجستان شوروی، 1988
  • پسر و سگ، 1966؛ انتشارات ناکادولی، 1988
  • سکوت، انتشارات ناکادولی، 1978
  • لباس جادویی، انتشارات ناکادولی، 1974
  • ماهی طلایی، انتشارات ادبیات و هنر، 1966
  • بازگشت هابیل، 1964
  • سیل؛ انتشارات گرجستان شوروی، 1963
  • موج ها به سمت ساحل هجوم می آورند، انتشارات گرجستان شوروی، 1960،
  • خواربار، انتشارات گرجستان شوروی، 1959
  • جشن در کوچه من، 1956

آرچیل سولاکائوری نویسنده گرجی

"ماجراجویی فلوت‏زن "

شاهزاده لجوج و خواب آلود دهکده "کندراتی" می خواست با  کرم شب تاب که در خواب دیده بود بازی کند. جغدهای شب ، شبان زیبای کرم شب تاب را ربودند و نزد شاهزاده بردند. فلوت‏زن برای نجات دوستش به دور دنیا سفر کرد - دلقک بودن و حتی بوکس را نیزیاد گرفت...

بهترین افسانه ادبی گرجستان تمام دوران - "ماجراجویی فلوت‏زن " آرچیل سولاکائوری - را بخوانید و در مورد مهربانی و دوستی بیشتر خواهید آموخت.

کد خبر 22913

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 8 =