«عظیم» میتواند به معنی «خوب» باشد، اما همیشه اینطور نیست. با این حال، سیاستمداران، بهویژه رئیسجمهور جدید آمریکا، به نظر میرسد که این دو واژه را هممعنی در نظر میگیرند،«عظمت» میتواند همراه با خودخواهی و حیلهگری هم باشد. شما «عظیم» هستید اگر از یک مهمانی شام بدون پرداخت یک ریال برگردید. شما «عظیم» هستید اگر بیشترین سود را از خریداران بیمه ببرید، در حالی که کمترین خدمات را ارائه میدهید. شما یک فروشندهٔ اتومبیل «عظیم» هستید.شما مدیرعاملی «عظیم» هستید که میتوانید کارها را از طریق نیروی کار ارزان به انجام برسانید. یک مشاور رسانهای «عظیم» یک دروغگوی حرفهای است. او یک بازیکن حرفهای پوکر است.
در سیاست، اوضاع حتی بدتر است. خودخواهی و حیلهگری میتوانند گسترده و مورد تشویق قرار گیرند، تا زمانی که حامیان آنها از مزایای این رفتارها بهرهمند شوند. احتمالاً به همین دلیل است که دونالد ترامپ بهاشتباه مفهوم «عظمت» را درک کرده است.اما انصافاً باید گفت، این نگرش ترامپ چیز جدیدی در آمریکا نیست. این طرز فکر مدتهاست وجود داشته، از همان زمانی که آمریکا بهعنوان یک ابرقدرت یا «پلیس جهانی» جا افتاد؛ کشوری که از دیگران میخواهد لطفهایی را که گویا «برای» آنها کرده، جبران کنند.اگر این طرز فکر ادامه یابد، آمریکا هرگز نمیتواند در معنای شریف کلمه، «عظیم» باشد. اما اگر ترامپ منظورش از «عظمت» همان سلطهطلبی آمریکا بوده، شاید مسیر را درست رفته باشد.هرچند، احتمال دارد که در این هم اشتباه کند. مانند چاقو، افزایش شدید تعرفهها از دو طرف میبرد. مطمئناً این افزایش بر شرکای تجاری آمریکا تأثیر خواهد گذاشت، اما همزمان باعث میشود مصرفکنندگان آمریکایی نیز هزینهٔ بیشتری بپردازند، زیرا صنایع داخلی آمریکا نیز آسیب خواهند دید.
از منظر اقتصادی این است. اما از منظر اخلاقی، این افزایش تعرفهها زندگیها را زیر و رو خواهد کرد؛ و اینجاست که تفاوت بین «خوب» و «عظیم» بهوضوح نمایان میشود.افراد شغل خود را از دست خواهند داد. افراد زرنگ یا دارای ارتباطات نجات مییابند، اما مردم عادی آسیب میبینند. این وضعیت دو پیام برای سیاستمداران سراسر دنیا خواهد داشت: یا چنان درگیر عدد و رقمهای مالیاتی خارجی خواهند شد که فرصت فکر کردن به دیگر راههای توسعه را از دست میدهند، یا با بهرهبرداری از این وضعیت، بازی مقصر جلوه دادن دیگران را آغاز میکنند؛ بازیای که تنها به نفع خودشان تمام خواهد شد.اگر آمریکا بتواند دوباره «عظیم» شود به آن معنا (بازگرداندن سلطه اقتصادی و توانایی «تفرقه بینداز و حکومت کن»)، این کار به قیمت آسیب زدن به سایر کشورها خواهد بود. نوآوریهای غیرآمریکایی که میتوانند به پیشرفت جهانی کمک کنند، متوقف خواهند شد، یا کندتر خواهند شد، یا بسیار گرانتر تمام خواهند شد. گوشیهای موبایل، تبلتها یا لپتاپها برای شمار بیشتری از مردم غیرقابل دسترسی خواهند شد.
این موضوع دربارهٔ بسیاری از محصولات دیگری که میتوانند به بشریت کمک کنند نیز صدق میکند.«عظمت» میتواند فردی باشد، اما «خوبی» همیشه جمعی است. شعار «آمریکا را دوباره عظیم کنیم» (MAGA) نقش بزرگی در پیروزی ترامپ در انتخابات نوامبر گذشته داشت و هنوز هم بسیاری از آمریکاییها از سیاستهای سختگیرانهاش که بر کشورهای دیگر تأثیر میگذارد، حمایت میکنند. اما اکنون این شعار در آزمونی سخت قرار دارد.آزار دوستان آمریکا و تضعیف دشمنانش بُعدی سیاسی دارد. اما این واقعیت که مصرفکنندگان آمریکایی مجبورند اجناس گرانتری بخرند، جنبهای اقتصادی است. با این حال، ترامپ در حال برجستهکردن خلأ اخلاقیای است که مدتهاست مانع از تبدیلشدن کشورش به یک کشور واقعاً عظیم شده است.
او درست میگوید که آمریکا دیگر عظیم نیست و این وضعیت باید تغییر کند. اما روش او برای رسیدن به آن اشتباه است.قهرمان کسی است که فداکاری میکند و در هر شرایطی میتوان به او اعتماد کرد. نقطهٔ مقابلش کسی است که فقط به خودش فکر میکند.باید به یاد داشت که ترامپ یکبار از رئیسجمهور فقید جیمی کارتر پرسید که چرا چین دارد بیوقفه با آمریکا رقابت میکند. کارتر چیزهای زیادی گفت، اما پیام اصلیاش این بود که آمریکا باید کمتر از زاویهٔ سلطهطلبی فکر کند و بیشتر به پیشرفت جمعی بیندیشد.نشانههایی وجود داشت که ترامپ شاید بخشی از این حرف را درک کرده بود. نحوهٔ برخورد دولت او با برخی مسائل بحثبرانگیز در دورهٔ دومش، امیدوارکننده بود. اما اعلام تعرفههای جدید تهدید میکند که تمام آن نشانههای مثبت را از بین ببرد.این کار حتی کمکهای «بشردوستانه» آمریکا به محل زلزله در تایلند را نیز مسخره جلوه میدهد. پس از آن فاجعهٔ بزرگ در بانکوک، اعلام تعرفههای جدید از سوی دولت ترامپ نهتنها یک ضربهٔ سنگین، بلکه خنجری در قلب سوگوار است.
این همان ریاکاریِ همیشگی است که جهان بارها و بارها شاهد آن بوده است. «بشردوستی» تبلیغ میشود، اما بعد «سرمایهداری» وارد میشود و تعیین میکند که چه مقدار کمک مالی مناسب است. واگذار کردن داوری در مسائل انسانی به سرمایهداران، از اساس مضحک است.آیا کاخ سفید روزی بین «عظمت» و «خوبی» ارتباطی برقرار خواهد کرد؟ برای واشنگتن، سیاست خارجی «عظیم» آن است که ترس ایجاد کند، و سیاست اقتصادی «عظیم» آن است که جیبهای آمریکاییها را پر از پول کند، به قیمت کشورهای فقیرتر.اگر جو بایدن نمیدانست که برای «خوب» بودن (و حتی برای «عظیم» بودن) نیازی به قدرت نظامی نیست، ترامپ هم نمیداند که برای عظمت، نیازی به ثروت نیست.سیاستهای هر دو مرد سلطهجویانه است، فقط روششان متفاوت است. بایدن سعی کرد با جنگطلبی (شاید بهصورت غیرمستقیم) برتری آمریکا را حفظ کند، در حالی که ترامپ تلاش دارد با مالیات و تعرفه به همان هدف برسد.بایدن شکست خورد، همانطور که اکثر آمریکاییها تصمیم گرفتهاند. ترامپ هم شکست خواهد خورد، بهویژه اگر عظمت را نه در سطح داخلی، بلکه در سطح جهانی تعریف کنیم.بیتوجهی به رنج دیگران هرگز نمیتواند آمریکا را عظیم کند.
منبع :
https://world.thaipbs.or.th/detail/trumps-tariff-increase-wont-make-america-great-again/57100
نظر شما