۲۰ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۱۳

کابوس بالیوودی پاکستان

وقتی امید فرهنگی با خصومت سیاسی برخورد می‌کند
کابوس بالیوودی پاکستان

می‌گویند "هنر مرزی نمی‌شناسد". اما کسی که این جمله را گفته، آشکارا هرگز پایش را به سرزمین پرتنش شبه‌قاره هند و پاکستان نگذاشته است—جایی که هر دست دادن فرهنگی، زیر سنگینی تاریخ، منازعه و ملی‌گرایی، می‌لرزد. امروز، آن پلی که زمانی با سینما، موسیقی و همکاری‌های فرامرزی ساخته شده بود، نه‌تنها ترک خورده، بلکه شعله‌ور شده است.

وقتی مرزها قلم هنرمند را می‌شکنند

می‌گویند "هنر مرزی نمی‌شناسد". اما کسی که این جمله را گفته، آشکارا هرگز پایش را به سرزمین پرتنش شبه‌قاره هند و پاکستان نگذاشته است—جایی که هر دست دادن فرهنگی، زیر سنگینی تاریخ، منازعه و ملی‌گرایی، می‌لرزد. امروز، آن پلی که زمانی با سینما، موسیقی و همکاری‌های فرامرزی ساخته شده بود، نه‌تنها ترک خورده، بلکه شعله‌ور شده است.

با شدت گرفتن طبل‌های جنگ در دو سوی مرز، رفاقت هنری به سکوتی سرد تبدیل شد. کانال‌های خبری با حرارت ملی‌گرایی رونق گرفت، در حالی‌که رسانه‌های اجتماعی به میدان نبرد دیجیتال بدل شد. در این فضای آشفته، هنرمندان پاکستانی خود را هم در خط مقدم و هم در آماج گلوله‌های جنگ روایات یافتند، به‌ویژه پس از تنش نظامی جدید در هفتم مه.

رد همدلی: از پهلگام تا پروپاگاندا

حمله ۲۲ آوریل در پهلگام، واقع در جامو و کشمیر تحت اشغال هند، نقطه عطفی شد. چندین هنرمند پاکستانی از جمله هانیا عامر و اروآ حسین پیام تسلیت فرستادند. اما این پیام‌ها یا نادیده گرفته شد یا مورد تمسخر قرار گرفت؛ رسانه‌ها و مقامات هندی بدون تکمیل تحقیقات، به‌سرعت پاکستان را مقصر دانستند.

اروا حسین، با ناراحتی آشکار، ویدیویی منتشر کرد و پرسید: "آیا شما به کسی که بدون مدرک متهم‌تان می‌کند، همدلی نشان می‌دهید؟"

اندکی بعد، مقامات هندی شروع به مسدود کردن صفحات یوتیوب و اینستاگرام چهره‌های پاکستانی کردند. خواننده فرحان سعید، با لحن طنزآمیز همیشگی‌اش، واکنش نشان داد: "ضرر خودتان است". پیام واضح بود: هند نمایش سیاسی را به صلح هنری ترجیح داده است.

لغوهای بی‌سروصدا و همکاری‌های خاموش

با افزایش تنش‌ها، سانسور خزنده پدیدار شد. طراح مد مانیش مالهوترا بی‌سر و صدا ویدیوهای حضور ستارگان پاکستانی مانند هانیا عامر و ماهره خان را از صفحاتش حذف کرد. خواننده دیلجیت دوسانج، که اخیراً هانیا را روی صحنه کنسرت دعوت کرده بود، در سکوت فرو رفت؛ شایعاتی پخش شد که فیلم مشترکشان سردار جی ۳ در معرض لغو قرار دارد.

پیام واضح بود: حضور فرهنگی پاکستان در هند دیگر خوش‌آمد ندارد.

بازتاب در پاکستان

این تحولات در پاکستان بی‌پاسخ نماند. هنرمندانی چون میشی خان و نادیا خان هم حمله را محکوم کردند و هم اتهامات وارده به پاکستان را. در آن‌سوی مرز، اما ترانه‌سرای هندی جاوید اختر با ادعایی نادرست آتش را شعله‌ورتر کرد: او گفت پاکستان هرگز از هنرمندان هندی استقبال نکرده است—ادعایی که به‌سرعت در شبکه‌های اجتماعی پاکستان با شواهد فراوان از سفرهای بالیوودی‌ها به پاکستان رد شد.

بشری انصاری با طنزی گزنده پاسخ داد و فراموشی اختر را به تمسخر گرفت؛ او همچنین به تبعیض‌هایی که خود اختر و همسرش شبانه اعظمی در هند تجربه کرده‌اند اشاره کرد: "او حتی نمی‌تواند در بمبئی خانه اجاره کند". حرف‌هایش با مخاطبانی که از روایت‌های یک‌طرفه خسته‌اند، هم‌صدا شد.

وقتی شوخی‌ها متوقف شد

در روزهای منتهی به هفتم مه، شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر سابق) پر از میم‌هایی شد که هیستری جنگ را به سخره می‌گرفتند. شوخی‌های تلخ، سپری روانی برای ملتی درگیر در میانه‌ی تبلیغات و وطن‌پرستی بودند.

اما با تبادل واقعی آتش در شب هفتم مه، همه چیز تغییر کرد. فواد خان، که بازگشتش به بالیوود با فیلم ابیر گلال سر و صدای زیادی کرده بود، از تبلیغ فیلم به سوگواری رسید. در استوری اینستاگرامش نوشت: "آتش شعله‌ور نکنید. این به بهای جان بی‌گناهان تمام می‌شود". انتشار فیلمش تا اطلاع ثانوی به تعویق افتاده است.

هنرمندان لب به سخن می‌گشایند: دیگر سکوت جایز نیست

ماهره خان، هنرمند باسابقه فرش قرمز کن و هم‌بازی پیشین شاهرخ خان، بیانیه‌ای احساسی منتشر کرد: "هند، این جنگ‌طلبی و نفرت‌پراکنی شما سال‌هاست ادامه دارد. رسانه‌هایتان شعله‌ور می‌کنند. سکوت‌تان در برابر نسل‌کشی، همدستی است. حمله به شهرها در دل شب، پیروزی نیست—ننگ است".

این سخنان، نقطه عطفی شد. سال‌ها، ستارگان پاکستانی که در هند محبوب بودند، با احتیاط سخن می‌گفتند تا دچار واکنش منفی نشوند. اما اکنون بسیاری واژه‌های دیپلماتیک را کنار گذاشتند.

هانیا عامر، که زمانی در دو سوی مرز تحسین می‌شد، نوشت: "شما نمی‌توانید مردم بی‌گناه را بمباران کنید و اسمش را بگذارید استراتژی… این بزدلانه است. ما شما را می‌بینیم".

در آن‌سو، هنرمندان هندی با فریادهای "جَی هِند" از عملیات رسمی "سندور" حمایت کردند.

شکافی فرهنگی که شاید هرگز ترمیم نشود؟

تا صبح روز هفتم مه، فضای هوایی پاکستان باز شده، اما شکاف فرهنگی و عاطفی به‌مراتب عمیق‌تر و ماندگارتر به نظر می‌رسد. رؤیای دوستی هند و پاکستان—و ساختن آینده‌ای هنری در بالیوود برای هنرمندان پاکستانی—نه‌تنها مرده، بلکه به خاک سپرده شده است.

حتی در زمان صلح نیز، بالیوود بارها از کلیشه‌های ضدپاکستانی سود جسته: از میهن‌پرستی خروشان مرز (Border) گرفته تا شریرسازی در بیبی (Baby) و شیرشاه (Shershaah). شخصیت‌های پاکستانی یا افراطی‌اند یا کاریکاتور—مردانی با لباس سبز، چشمان سرمه‌کشیده و لهجه‌های مخدوش اردو.

وقت آن رسیده که بپذیریم: این فیلم‌ها همیشه فرهنگ را سلاح کرده‌اند. ما فقط نخواستیم ببینیم.

نگاه به افق‌های دیگر

ستارگان پاکستان دیگر نیازی به بالیوود برای اثبات خود ندارند. صنعت تلویزیون ما شهرت جهانی یافته و هنرمندان با سریال‌ها، تبلیغات و محتوای اینترنتی، مخاطب و درآمد قابل‌توجهی دارند.

درهای بین‌المللی—هرچند دشوارتر و محدودتر—آینده‌ای روشن‌تر را نوید می‌دهند. نقش همایون سعید در تاج (The Crown)، احد رضا میر در رزیدنت اویل و ورد آن فایر، و آصف رضا میر در دار و دسته لندن، افقی نو را نمایان کرده‌اند. موفقیت خانم مارول با حضور مهوش حیات، فواد خان و نمره بوچا نیز این مسیر را تقویت می‌کند.

بله، به‌دست آوردن جایگاه جهانی دشوار است. اما بقا در بالیوود نیز آسان نبوده—جایی که هنرمندان پاکستانی در یک لحظه مورد تحسین‌اند و در لحظه‌ای دیگر پاک می‌شوند.

نتیجه: فراتر از سراب بالیوود

این فقط یک کشمکش فرهنگی نیست—یک حساب‌کشی است. یادآوری اینکه عشق به سینما نمی‌تواند بر خصومت دولتی چیره شود. گرچه رؤیای همدلی هنری در برخی دل‌ها زنده مانده، اما واقعیت سیاسی، بالیوود را به شریکی غیرقابل‌اعتماد برای جامعه خلاق پاکستان بدل کرده است.

رؤیای بالیوود تمام شده. شاید هیچ‌گاه وجود نداشته است.

https://www.dawn.com/news/1910012/spotlight-pakistans-bollywood-nightmare

کد خبر 24699

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 10 =