موسیقی آنها بخشی از حافظه و هویت تونس است، آوازهای آنها از قرن‌ها قبل، داغی بر پیشانی ترس و تسلیم است. طوایف "غبنتن" قصیده‌هایی را می‌خوانند که محتوای آن، یاری انسان، سرزمین، هویت و شهروندان است. جبروت نظام‌ها و استبدادشان نتوانست آنها را از ورود به موضوعات سیاسی در ترانه‌هایشان بازدارد.

موسیقی آنها بخشی از حافظه و هویت تونس است، آوازهای آنها از قرن‌ها قبل، داغی بر پیشانی ترس و تسلیم است. طوایف "غبنتن" قصیده‌هایی را می‌خوانند که محتوای آن، یاری انسان، سرزمین، هویت و شهروندان است. جبروت نظام‌ها و استبدادشان نتوانست آنها را از ورود به موضوعات سیاسی در ترانه‌هایشان بازدارد.

‌هنگامی که بر طبل نواخته می‌شود و رایس (بزرگ قبیله) به رقص می‌آید، زبان‌ها به شعر و نقد باز می‌شود. با گذشت قرن‌ها از ابداع هنر لذتبخششان می‌گذرد، بالاخره بعد از چند سال فعالیت کمیته تسهیل کننده ذی‌ربط، نام "طوایف غبنتن" در لیست میراث غیرمادی ملی به ثبت رسید و پرونده‌ای برای ثبت آن در لیست نمایندگان میراث غیرمادی جهانی بشری در نزد یونسکو تقدیم شد.

«غبنتن» سبک موسیقی منحصر به فرد

انجمن قلم در شهر مدنین با همکاری گروهی از فعالان فرهنگی و جامعه مدنی و نهادهای حکومتی و کسانی که به ضرورت ثبت "طوایف غبنتن" در لیست میراث غیرمادی جهانی بشریت باور داشتند، به مدت سه سال تلاش کردند تا این مهم حاصل شود. آغاز این فرایند، خانه فرهنگ شهر سیدی مخلوف (فرایند ثبت بیشتر طوایف از همین شهر کلید خورد) بود و سپس پیش از آنکه کانون ملی میراث از عزم خود برای ثبت "این طوایف" در لیست میراث ملی در برنامه ۲۰۲۰ خبر دهد، توافقنامه‌ای با واحد قوم‌نگاری به امضا رسید. گام دوم در این رابطه، تلاش برای ثبت نام این طوایف در لیست میراث جهانی یونسکو است.

به گفته سعید شامخ، سخنگوی رسمی این پروژه، هیأت تسهیل فعالیت پروژه ثبت نام طوایف غبنتن در لیست میراث جهانی غیرمادی بشر تلاش می‌کند تا پرونده آن را در پایان ماه فوریه جاری تحت عنوان "‌طوایف غبنتن: هنرهای نمایش"‌ و با شعار "‌طوایف غبنتن در مسیر جهانی شدن"‌ به یونسکو ارائه کند تا ارزش این هنر و خدمات اعم از موسیقی باستانی بی‌نظیر و نمونه فرهنگی آمیخته در محیط اطراف در مناسبت‌ها و جشن‌ها در جنوب شرقی کشور که در طول یک قرن یا بیشتر ارائه کرد، به رسمیت شناخته شود.

از نظر تاریخی، غبنتن یک طبقه قومی در جامعه تونس است که در نتیجه رفت و آمد گروه‌های مختلف به این کشور در چارچوب مبادلات تجاری و جنبش‌های محیطی‌ای به وجود آمدند که دو طرف دریای مدیترانه را به جنوب صحرای آفریقا مرتبط می‌ساختند و برخی معتقدند که گروه‌های آفریقایی متعددی به تونس رفتند، زیرا منطقه‌ای برای فروش برده به شمار می‌رفت. پس از توقف برده‌داری در سال ۱۸۴۹، هویت فرهنگی این گروه‌ها شروع به شکل گرفتن کرد و میراث آفریقا شروع به نقش آفرینی کرد و نشانه‌های کلی ادغام این طوایف در جامعه و تسهیل این فرایند را ترسیم کردند.

بسیاری از روایت‌های شفاهی درباره شکل گیری اولیه این طایفه با دوره تاریخی‌ای که قبیله غبنتن در آن بخشی از کنفدراسیون قبیله‌ای معروف به نام "ورغمه" بودند، اشتراک نظر دارند و روی این مسئله اجماع وجود دارد که در آغاز شکل‌گیری تمدن و ضعیف شدن زندگی انتقالی و کوچ‌محور، افراد این طایفه در گوشه‌ای از شهر سیدی مخلوف المهبولی واقع در شمال مدنین مستقر شدند و این زاویه، به یک پایگاه اجتماعی هنرهای نمایشی تبدیل شد و آنطور که منصور عویدات، نخستین مؤسس این طوایف بیان داشت، از آنجا بود که این گروه تأسیس شد و طبل‌هایش شروع به نواخته شدن کردند: «صدایش بلند است، و در وسعت مکان می‌پیچد، بزرگان اهل ذمه دورش را فرا گرفته‌اند»،

‌به گفته رایس (مقام شاعر و رئیس فرقه) عویدات، دیوان "‌غبنتن" ‌طبل آن است و این، نقطه آغازین حرکت این گروه‌هاست و از آغاز، این گروه‌ها بین روستاها و محله‌ها به رفت و آمد پرداختند. آنها در ابتدا خود را "طوالب" نامیدند و وقتی که دریافتند قدرت تربیت شاعران را دارند، ساختار شعری خود را بر اساس رتبه‌های شاعر (رایس) و معاونانش (بحریه) و طبل نواز (برّاح) ایجاد کردند و اصطلاحات سازمانی خود را از فضای دریایی منطقه‌ای که در آن مستقر شدند، گرفتند.

"‌غبنتن"‌ در واقع یک نظام و میراث متداول است که عمر آن به یک قرن می‌رسد. لباسی که تغییر نمی‌کند و نظامی که اخلال را در آن راهی نیست. آنها هویت تونسی خود را با میراث آفریقایی خود در یک لباس متحد الشکل جمع کردند. همه آنها لباس سفید با جبه و شلوار می‌پوشند و یک کلاه قرمز رنگ بر سر می‌گذارند و حمایل قرمز کوچکی بر بالای کتفشان بسته شده است که در بیشتر رقص‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. عصایی سرخمیده به دست راست می‌گیرند که ابزاری برای رقص است و مشخصه لباسشان این است که از دو رنگ قرمز و سفید تشکیل شده است که رنگ پرچم ملی تونس است و همچنین از قرمزی رنگ خون حکایت دارد (زیرا بردگان به قدری شلاق می‌خوردند که از بدنشان خون جاری می‌شد) و رنگ سفید، نشانه صلح و آرامش است تا بدین شکل، غبنتن در طول تاریخ مقدمه‌ای برای پیام‌هایی راجع به آزادی و جستجوی صلح و آرامش باشد.

غبنتن: صدای آزادی و پیروزی انسان

‌موسیقی آنان پژواک فریادهای شکنجه‌ شدگان است. از همان ابتدا، غبنتن‌ها برای آزادی و یاری انسان ترانه می‌خواندند. مسئله فلسطین، همیشه محل توجه آنها در اشعارشان بوده و هست. اهالی طایفه غبنتن که در بخش جنوب شرقی تونس ساکن شدند، بخش اصلی در منظومه فرهنگی و هنری در آن منطقه است. کم پیش می‌آید که یک پدیده فرهنگی یا مراسم عروسی بدون حضور طایفه غبنتن برگزار شود. در آنجا بدون حضور رئیس قبیله غبنتن و معاونانش و بدون ضربات طبل‌نواز عروسی‌ها برپا و شادی‌ها کامل نمی‌شود. این طبل‌ نوازی به معنی آغاز نمایشی است که شامل موسیقی و شعر منتقدانه و طنز و برخی آهنگ‌های نامفهوم است که با کِل کشیدن زنان به نشانه کامل شدن تابلوی شادی و خوشحالی همراه می‌شود.

طوایف غبنتن، گروه‌های هنری‌ای هستند که مناطق استقرار مشخصی در تونس دارند، از جمله در بخش قصبه از شهرستان سیدی مخلوف و روستای مقر در بخش الشوامخ در شهرستان بنی خداش. نامگذاری آنان به طوایف گره خورد، زیرا آنها گروه‌هایی هستند که حول طبلشان می‌چرخند، طبلی که حرکت اصلی اعضای گروه در مراسم عروسی، گرد آن انجام می‌شود. تعداد اعضای گروه موسیقی غبنتن، از ۷ الی ۱۱ نفر متغیر است که نخستین آنها، رئیس طایفه‌ای است که به تنهایی شعر را تنظیم و نقش دیگر اعضای گروه که بحریه نامیده می‌شوند را میان آنها تقسیم می‌کند. این طایفه خود را به منزله کشتی‌ای می‌داند که رایس (رئیس قبیله) ناخدای آن است و اعضای آن، بحریه‌ها هستند و مأموریت آنها عملکرد گروهی است و ویژگی آن در این است که همه اعضای آن، بالای ۵۰ سال سن دارند.

طوایف غبنتن، نماد سخن انتقادی و نظام موسیقی و هنری یکپارچه هستند و امروز، طایفه‌های مبارک التومی، محمد تلیش، العروسی دبوبه و نیز طایفه مصطفی عویدات فعال هستند و با نگاه به ترانه‌های طوایف، در می‌یابیم که آنها موسیقی‌های متعهد را ارائه می‌کنند و مهمترین ترانه آنها «مقدار نان و آبگوشت یکی است و چیزی از آن باقی نمی‌ماند»[۱] است که در واقع، اشاره به ضعف قدرت خرید مردم تونس است و نیز به طرح موضوعات لحظه‌ای در اشعارشان مانند آتش سوزی و بالا بودن هزینه‌های زندگی می‌پردازند. (ناراحتم و عجایبی را به چشم می‌بینم، موهای سرم سفید شد، تا خداوند فرجی حاصل گرداند، مردم پول تهیه مایحتاج خود را ندارند و دستشان خالی است و خانواده‌ها درآمدی ندارند) (معنی این شعر، گرانی زندگی تا حد ناتوانی شهروندان در تأمین غذای خانواده‌شان است). آنها برای فلسطین و یاری فلسطین ترانه خواندند، همانطور که برای لیبی و جنگی که میان اهالی این کشور در جریان است، این کار را انجام دادند و با سرودن اشعار بسیار در برنامه‌هایشان، یاد شهدای جبل الشعانبی را گرامی داشتند ضمن اینکه درباره حماسه بن قردان و ایستادگی مردم تونس در برابر "‌تاجران مرگ"‌ ترانه سرودند و در اشعارشان به حال تونس و بحران اقتصادی‌ای که در آن قرار دارد، اشاره کردند «کشوری که از دو دستگی می‌ترسید، حاکمانی همه طمع‌کار». طوایف تونس به مشکلات انسان‌ها متعهدند و به مسائل وطن‌ها کمک می‌کنند.

https://ar.lemaghreb.tn/%D۸%AB%D۹%۸۲%D۸%A۷%D۹%۸۱%D۸%A۹-%D۹%۸۸-%D۹%۸۱%D۹%۸۶%D۹%۸۸%D۹%۸۶/item/۴۸۰۳۲-%D۹%۸۶%D۸%AD%D۹%۸۸-%D۸%A۵%D۸%AF%D۸%B۱%D۸%A۷%D۸%AC-%D۹%۸۵%D۹%۸۴%D۹%۸۱-%C۲%AB%D۸%B۷%D۹%۸۸%D۸%A۷%D۹%۸A%D۹%۸۱-%D۸%BA%D۸%A۸%D۹%۸۶%D۸%AA%D۹%۸۶%C۲%BB-%D۸%B۶%D۹%۸۵%D۹%۸۶-%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%AA%D۸%B۱%D۸%A۷%D۸%AB-%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۹%۸۴%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۸%A۷%D۸%AF%D۹%۸A-%D۹%۸۴%D۹%۸۴%D۸%A۵%D۹%۸۶%D۸%B۳%D۸%A۷%D۹%۸۶%D۹%۸A%D۸%A۹-%C۲%AB%D۸%BA%D۸%A۸%D۹%۸۶%D۸%AA%D۹%۸۶%C۲%BB-%D۸%AA%D۸%B۱%D۸%A۷%D۸%AB-%D۸%A۵%D۹%۸۱%D۸%B۱%D۹%۸A%D۹%۸۲%D۹%۸A-%D۹%۸۸%D۹%۸۷%D۹%۸۸%D۹%۸A%D۸%A۹-%D۸%AA%D۹%۸۸%D۹%۸۶%D۸%B۳%D۹%۸A%D۸%A۹-%D۸%AA%D۹%۸۶%D۹%۸۱%D۸%AA%D۸%AD-%D۸%B۹%D۹%۸۴%D۹%۸۹-%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%B۹%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۹%۸۵%D۹%۸A%D۸%A۹

 

[۱] - دخل و خرج یکسان است و چیزی برای پس انداز باقی نمی‌ماند.

کد خبر 3950

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 7 =