آقای دکتر عبداللطیف البوعزیزی، رئیس منتخب دانشگاه زیتونه از نوامبر ۲۰۲۰، مدیر سابق کانون عالی تمدن اسلامی در تونس است و در رزومه‌شان تألیف ده‌ها کتاب و پژوهش، به ویژه در حوزه علوم جدید و سیره نبوی (ص) به چشم می‌خورد و به حمایت ثابت از حقوق فلسطینیان شناخته شده است.

دکتر منیر رویس، در پژوهشی که تحت عنوان "مسجد زیتونه و مسئله فلسطین" انجام داد، نوشت که تاریخ دانشگاه زیتونه و دانشجویانش مملو از ایستگاه‌های تاریخی مبارزاتی برای مسئله فلسطین از زمان سرپرستی انگلیسی بر آن است. در روز ۲ دسامبر ۱۹۴۷، شیخ الشاذلی بالقاضی "‌کمیته عربی هیأت مدرسان"‌ را در دانشگاه زیتونه تشکیل داد که مأموریت آن، دفاع از مسئله فلسطین بود. این کمیته دستورالعمل‌هایی صادر کرد و دست به اعتصاب‌ها و تحصن‌های عمومی زد و علاوه بر آن، تلاش کرد تا با ایراد سخنرانی‌ها در جمع مردم، آنها را از خطرهای صهیونیزم آگاه سازد. در پنجمین روز از همان ماه و سال، جلسه بزرگی به ریاست شیخ محمد الفاضل بن عاشور در مسجد زیتونه برگزار شد که حدود ۶ هزار نفر از شیوخ زیتونه و دانشجویانش در آن شرکت کردند و به موضوع خطرهای صهیونیزم پرداختند.
در جریان حملات اخیر صهیونیست‌ها به مسجد الاقصی و ساکنان محله شیخ جراح در شهر قدیم قدس و دنباله آن در حمله به شهر غزه، دانشگاه زیتونه و کادر آموزشی آن در اعلام همبستگی کامل خود با مردم فلسطین و محکوم کردن حمله به مقدسات اسلامی درنگ نکردند و به همین مناسبت، این دانشگاه یک روز برای اعلام همبستگی با فلسطین ترتیب داد که سفیر این کشور در تونس نیز در آن شرکت کرد.
بدین ترتیب، پایگاه "عربی ۲۱" با انجام این گفتگوی انحصاری با دکتر عبداللطیف البوعزیزی درباره نقش‌های تاریخی و تمدنی دانشگاه زیتونه در حمایت از مسئله فلسطین و آگاهی‌بخشی راجع به خطر صهیونیزم و شکست روندهای عادی سازی روابط با این رژیم اشغالگر زمین و شرافت، در این حوزه، از دیگران سبقت جست. در این گفتگو همچنین به تلاش‌های دانشگاه زیتونه در معرفی دقیق پدیده تروریسم که لباس دین و مناسک دینی را پوشید، پرداخته شد.
آقای دکتر عبداللطیف البوعزیزی، رئیس منتخب دانشگاه زیتونه از نوامبر ۲۰۲۰، مدیر سابق کانون عالی تمدن اسلامی در تونس است و در رزومه‌شان تألیف ده‌ها کتاب و پژوهش، به ویژه در حوزه علوم جدید و سیره نبوی (ص) به چشم می‌خورد و به حمایت ثابت از حقوق فلسطینیان شناخته شده است. 

س ـ دکتر عبد اللطیف البوعزیزی، شما از چهره‌های بزرگ دانشگاهی در تونس و متفکر تونسی هستید که امروز مسئولیت ریاست قدیمی‌ترین دانشگاه در جهان عرب و اسلام، یعنی دانشگاه زیتونه را بر عهده دارید... از نگاه فکری شما، عادی سازی روابط به چه معناست؟ 
اگر منظور از عادی سازی، یک اصطلاح سیاسی باشد، به معنای از سرگیری ایجاد روابط بین دو کشور یا بیشتر بر این اساس است که روابط میان آن دو کشور به حالت طبیعی بازگردد و در واقع اختلافات و کشمکش‌ها و حالت قطع ارتباطی که در دوره پیش از آن وجود داشت، از بین برود. اما این اصطلاح در واقعیت مسئله فلسطین به معنی تحریف واقعیت و دور شدن از حق و تلاش برای ایجاد یک گمراهی است تا آنچه که طبیعی نیست را طبیعی بدانیم و این، منطقی است که پابرجا نمی‌ماند و روح عادی سازی روابط نمی‌تواند در کسانی نفوذ کند که ایمان به حق همه وجود آنها را پر کرده است، کسانی که به ننگ و فرهنگ شکست راضی نخواهند شد. بنابراین منطقی نیست که ادعا کنیم آنچه که با تعارض خو گرفته، به عنوانی برای همراهی و انسجام تبدیل شده است.
چطور صاحبان وجدان‌های بیدار در جهان می‌توانند یک رژیم ظالم را به نظاره بنشینند که یک ملت صلح‌طلب را از دم تیغ می‌گذراند، منازلشان را ویران می‌کند، سرزمین‌هایشان را شخم می‌زد و آنها را از محله‌هاشان بیرون می‌راند؟ آیا این مسئله با همه توافقنامه‌ها و منشورهای حقوق بشر تعارض ندارد، به ویژه اینکه در برابر دیدگان جهان پیشرفته‌ای انجام می‌شود که آن ارزش‌ها را پذیرفته است و آن را یاری می‌کند و برای این منظور یعنی برای حمایت از فراگیری و جهان شمول بودن این ارزش‌ها، نظام‌هایی را مجازات و برخی دیگر را سرنگون می‌کند؟ 
عادی سازی، به مفهومی که امروز تبلیغ می‌شود، به معنای همکاری در کشتار جمعی ملت فلسطین و تثبیت تبعیض نژادی و گسترش انزجار دینی است. این مفهوم، به معنی یاری، پشتیبانی و حمایت از کسانی است که دستانشان به خون فلسطینیان آغشته است.
به همین دلیل، ما ایمان داریم که مخالفت با عادی سازی، ابزاری برای افشای جنایت‌ها و تجاوزات صهیونیزم در حق برادران ما در فلسطین و راهی برای تحقق صلح عادلانه و همه جانبه در منطقه است که در آن، فلسطین مستقل باشد و ملتی آزاد به پایتختی قدس شریف در آن زندگی کنند.

  س ـ آیا مقاومت، نقش خود را در بازسازی افکار عمومی به درستی انجام می‌دهد؟ 
مقاومت، به معنای طغیان در برابر تسلیم است. یک پایداری آگاهانه است. این مقاومت است که آگاهی‌های جمعی و اصول ثابت و مقدسات آن را حفظ می‌کند و خون‌های ریخته شده در راه خود را به جامعه پمپاژ می‌کند و اجازه نمی‌دهد که این خون‌ها به فراموشی سپرده شود. مقاومت، فکری را می‌سازد که آزاد سازی وجدان مردم از دستبندهای سرسپردگی و سستی و آزاد سازی سرزمین از چنگال صهیونیزم را هدف قرار داده است. مقاومت، در آن واحد، یک ایده و سازوکار است. به نظر من، مقاومت، درجه پیشرفته‌ای از آگاهی است. 

س ـ زیتونه چه نقشی در مقابله با فراخوان‌هایی که برای عادی سازی روابط انجام می‌شود، ایفا می‌کند؟ چقدر در برنامه‌ها و نشست‌هایش برای ایجاد فرهنگ پایداری تمدنی نقش آفرینی کرده است؟ 
طبعا بر شما پوشیده نیست که زیتونه، یک مرکز دانشگاهی است که البته رسالت تمدنی نیز دارد که نسل به نسل آن را به ارث برده است. این رسالت، همان حفظ هویت عربی و اسلامی و دفاع از مقدسات شریف ما و حرم‌های آنهاست که معراجگاه رسول گرامی اسلام (ص)، یعنی سرزمین قدس و مسجد الاقصی در رأس آن حرم‌ها قرار دارد. زیتونه در شرایط روز عصر خود زیست می‌کند و از محیط اطراف خود جدا نیست و به واسطه جایگاه علمی و اعتبار نمادین خود در سراسر جهان اسلام، با مسائل داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی خود تعامل می‌کند. در نتیجه، نشست‌های علمی و برنامه‌های فکری آن، تقویت کننده روحیه پایداری تمدنی است و سست شمردن اصول ثابت اسلامی را بر نمی‌تابد و از تبعات لوث کردن مقدسات و کوتاهی در حفظ عناصر قوام‌بخش به کرامت اسلامی و راضی شدن به ذلتی که شتاب برای عادی سازی روابط در پشت پرده‌ها، یکی از زشت‌ترین جلوه‌های آن است، هشدار می‌دهد. شاید سرعت واکنش این مؤسسه با نخبگان دانشگاهی و انجمن‌های دانشجویی‌اش به رخدادهای اخیر، به کسانی که مسائل زیتونه را پیگیری می‌کنند، نشان داده باشد که نبض این نهاد دانشگاهی، با اسلام، عربیت و یاری مسائل برحق می‌تپد. 

س ـ آیا زیتونه فراتر از برگزاری برنامه‌های همبستگی یا راهپیمایی‌های جزئی و تظاهرات دانشجویی، کاری انجام داده است که هم عمیق‌تر و هم به اصالت دانشگاه زیتونه شایسته‌تر باشد؟ 
تمامی تظاهرات‌ها و تعبیرات و موضع‌گیری‌هایی که در حمایت از مسئله فلسطین انجام می‌شود، تحرکات مهمی در راه مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم اسرائیلی و قدرت‌های بزرگ جهان که این رژیم را همراهی می‌کنند و آن را پوشش می‌دهند، به شمار می‌آید. علاوه بر آن، باید به مسئله عمق‌بخشی به ‌آگاهی‌ها در ارتباط با مسئله فلسطین که از طریق پژوهش علمی در پایان‌نامه‌های کارشناسی ارشد و رساله‌های دکترا در موضوعات مربوط به این حوزه در دانشکده‌ها و بخش‌های دانشگاه زیتونه انجام می‌شود، نیز توجه کرد. 
بنابراین، ما یک دانشگاه آموزش عالی هستیم و تردیدی وجود ندارد که فارغ التحصیلان این دانشگاه که مناصب عالی رتبه‌ای را در کشور و در سازمان‌های ملی و بین‌المللی و حتی در زندگی سیاسی و حزبی به دست آوردند، مواضعی را اتخاذ کردند که از اصولگرایی دانشگاه زیتونه در یاری حقوق سلب شده فلسطینیان حکایت دارد. 

س ـ برخی معتقدند که دانشگاه زیتونه و کادر آموزشی آن، در چارچوب محدود تدریس دانشگاهی باقی ماندند و انقلاب، تغییر چندانی در مأموریت زیتونه که از سال ۱۹۵۸ برایش ترسیم شده است، ایجاد نکرد. چرا از مسئله فلسطین برای شکستن این انزوای تحمیلی استفاده نمی‌شود؟ 
اندیشه زیتونه، پیش از انقلاب و پس از آن، آزاد، خلاق، تجدیدگر، همراه با اقتضاءات زمان و ریشه‌دار در هویت دینی، عربی و اسلامی بوده و هست و همه آنچه که بعد از انقلاب اتفاق افتاده، این است که محدودیت‌هایی که مانع از پیوستن به زیتونه می‌شد را از بین برد و در نتیجه، بر تعداد اساتید و دانشجویان افزوده شود، به شکلی که شایسته اصالت و قدمت دانشگاه زیتونه و شعاع او باشد، و این امر، به ایجاد تنوع در شعبه‌ها، گرایش‌های علمی، مواد آموزشی و ... دامن زد و دانشجویانی از قاره‌های جهان و با تعدادی قابل توجه به زیتونه روی آوردند.
اما در رابطه با مسئله فلسطین، باید گفت که این مسئله، همیشه در درس‌های حوزه تاریخ و جغرافیای جهان اسلام و سفرها و جنبش‌های علمی و همچنین در علوم حدیث و سیره و تفسیر قرآن و ... وجود دارد. 
رابطه زیتونه با فلسطین مستحکم است، این مرکز سفیرانی دارد که در واقع سفیران زیتونه در قدس و دیگر شهرهای فلسطین هستند که بعد از فارغ التحصیلی در قضاوت، فتوا، نهادهای مربوط به مساجد، حوزه آموزش و ... به کار گرفته شدند.  
 
س ـ چرا با اینکه شما بحث‌های شرق‌ شناسی، غرب شناسی، ملی‌گرایی و دیگر مسائل را تدریس می‌کنید، اما مسئله فلسطین به عنوان بخشی از پیوند ملی و هویتی اسلامی در دانشکده تمدن‌های زیتونه تدریس نمی‌شود؟ و چرا از دانشجویان غیرتونسی که از کشورهای مختلف جهان به زیتونه می‌آیند، در شکل‌دهی به افکار عمومی دانشگاهیِ ضد صهیونیستی و حامی مسئله فلسطین استفاده نمی‌شود؟ 
نهاد زیتونه، از زمان صدور اعلامیه بالفور و حتی پیش از آن، به یاری مسئله فلسطین برخاست و مواضع درخشان او در سطوری از طلا در حافظه تاریخ و مبارزه برای استقلال فلسطین از چنگال اشغالگران انگلیسی و ناکام ساختن پروژه‌های صهیونیستی و دور ساختن شرارت‌های آنها از ملت بی‌پناه فلسطین، نوشته شده است. 
شیخ عبدالعزیز الثعالبی پشت برگزاری نخستین کنفرانس اسلامی در قدس شریف قرار داشت که همزمان با افزایش تهدیدات صهیونیستی علیه فلسطین و قدس، در شب اسراء و معراج رسول خدا در ۲۷ رجب ۱۳۵۰ هـ برابر با ۷ دسامبر ۱۹۳۱ به منظور دفاع از اسلامی بودن و عرب‌ بودن بیت المقدس در این شهر برگزار شد. از زمان آغاز تجسم طرح‌های صهونیستی در سرزمین فلسطین و از زمان اعلام طرح سرزمین موعود و از زمان تبدیل شدن دیوار براق به دیوار ندبه یهودیان، زیتونه در برابر طرح‌های صهیونیست‌ها ایستاد.
در روز ۱ ژانویه ۱۹۳۱، نزدیک به ۴۰۰ تن از دانشجویان و شیوخ زیتونه علیه پخش فیلم سینمایی صهیونیستی "سرزمین موعود" در سالن کولیزی دست به تظاهرات زدند که مسئولان استعمار فرانسوی مجبور به لغو پخش آن شدند. در ۳۱ دسامبر ۱۹۳۷ نیز زیتونی‌ها به شدت به ورود یک کشتی یهودی به نام "‌ساره ۱"  ‌به بندر حلق الوادی‌که حامل دانشجویان و افسران یهودی بود، اعتراض کردند. در سال ۱۹۴۵، یادداشت اعتراضی به اقدامات صهیونیست‌ها علیه فلسطینیان و آلودن مقدسات اسلامی نوشتند. در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷، یعنی بعد از صدور قطعنامه تقسیم فلسطین در "‌مجمع عمومی سازمان ملل متحد"‌، مسجد زیتونه و شعبه‌های آن دست به اعتصاب سراسری زدند. 
همچنین، "‌کمیته دفاع از فلسطین"‌، "‌شعبه کنفرانس اسلامی در تونس برای حمایت از قدس شریف"‌ و "‌کمیته یاری فلسطینِ شهید"‌ در زیتونه ایجاد شدند و سپس برخی از دانشجویان زیتونه در کنار گروه‌های اجتماعی دیگری در تونس، برای دفاع از مسجد الاقصی داوطلب شدند.
بنابراین، زیتونی‌ها به صورت فطری فلسطین را دوست دارند و در خدمت مسئله برحق آن قرار دارند. 
خلاصه سخن اینکه مسئله فلسطین، چون خون، در رگ‌های زیتونی‌ها جاری است و به همین دلیل است که موضع آنها، اصولی است و همگان، در بیشتر احوال و با هماهنگی مشترک، در هنگام نیاز و اقتضای شرایط، به صورت خودجوش در خدمت این مسئله قرار می‌گیرند. 

س ـ چند روز قبل، برخی از شخصیت‌های دانشگاهی نسبت به خطر افزایش تعداد مساجد در تونس هشدار داده و آن را دروازه‌ای به سمت خشونت دانستند و خواستار مقابله با آن از طریق ایجاد سالن‌های تئاتر و مدارس شدند. نظر شما راجع به چنین مسئله‌ای چیست؟
‌مساجد، عناصر تأثیرگذار روانی و رفتاری هستند که نمی‌توان تأثیر آن را در ایجاد شخصیت انسان مسلمان نادیده گرفت. اگر مساجد در جایگاه درست خود قرار بگیرند و نقش خود را به درستی و پیشتازی به انجام برسانند، اقدامات مردم درست می‌شود، احوال آنها منظم می‌گردد و خیر گسترش و رحمت شیوع پیدا می‌کند و این امر، شأن دین را بالا می‌برد و عزت وطن را به دنبال دارد.
هیچ عاقلی انکار نمی‌کند که مساجد، همیشه مراکز پویای فرهنگ عربی و اسلامی بودند و الحمدلله از زمان امام سحنون، از نشستن غالیان و تندروها بر کرسی تربیت، موعظه و تدریس در مساجد جلوگیری به عمل آمد و این، روشی است که زیتونی‌ها از مدت‌ها قبل آن را مد نظر دارند. 
دین اسلامی حنیف ما هیچ ارتباطی با تروریسم ندارد، بلکه دین صلح، پیشرفت، و همزیستی مسالمت آمیز است و هیچ دلیلی وجود ندارد که لازم بدانم تا با طرح حجم بالایی از آیات قرآنی و احادیث پشتیبان آن، برای اثبات چنین کلامی استدلال کنم.
در واقع، هیچ ربطی بین ساخت مسجد و ایجاد سالن‌های تئائر و مدارس در دوره کنونی ما وجود ندارد... مساجد را کسانی می‌سازند که اهل کمک‌های خیر هستند و این کار را تحت نظارت حکومت و با مجوز آن و در پاسخ به درخواست‌های متدینان در هر منطقه انجام می‌دهند، اما ساختن سالن‌های تئاتر و مدارس، امری است که به حکومت واگذار شده است، ضمن اینکه سرمایه گذاران خاص خود را دارد. 
مسجد زیتونه نیز از طریق مرکز عالی علوم انسانی در قیروان، در احیای مساجد و بازیابی جایگاه و حفظ آن به ایفای نقش می‌پردازد و ما نیز تا جایی که لازم باشد در این امر بخل نمی‌ورزیم، زیرا زیتونه، یک نظام آموزشی متعالی را برای دانشجویانش تعریف کرده است که امامان و خطیبانی را با سطح بالایی از آمادگی و اتقان و تسلط و قدرت حسن توجیه زائران بیت الله الحرام به سمت فهم درست از امور دین و ارزیابی دنیایشان تربیت می‌کند و کاملا بر صلاح و رستگاری جامعه در تمامی جوانب زندگی بازتاب پیدا می‌کند. زیرا هرگاه که مسجد از کارکردهایش جدا گردد، با قدرت گفتمانی دینی دوام خود را حفظ می‌کند. به همین دلیل ما باید گفتمانی جذاب را ایجاد کنیم که جماعت مسجدی را به سوی تعالی و رشد سوق دهد و بتواند با مشاغل مردم همراهی و با موقعیت‌هایشان ارتباط داشته باشد، به طوری که مساجد همیشه با شرایط جدید، همگام و قادر به ایجاد آن چیزی باشد که جامعه از آن انتظار دارد. 
اما سالن‌های نمایش و تئاتر، تا زمانی که از محتواهای هدفمند و در بردارنده پیام‌های والایی چون ارتقای نگرش و تهذیب آن و افزایش آگاهی و هدایت آن برخوردار باشند، نقش فرهنگی برجسته، اصلاحگر و تأثیرگذار خود بر جامعه را حفظ خواهند کرد. 
شاید موضع فوق الذکر راجع به مساجد، به دلیل ناآگاهی قائلان آن به نقش واقعی مسجد فراتر از یک مکان عبادت و کارکرد تربیتی و نقش تمدنی آن باشد و تاریخ، بهترین شاهد برای این مدعاست. 

س ـ راه از بین بردن ابهامات ایجاد شده در فرایند ایجاد ارتباط بین مناسک دینی و پدیده‌های دینی به صورت کلی و بین تروریسم جهانی شده چیست؟ 
در ابتدای پاسخ به این سؤال مایلم تأکید کنم که خشونت فردی و اجتماعی، یک پدیده جهانی مرتبط با بشریت است و از قدیم وجود داشته است و طبعا خشونت به حوزه دینی نیز کشیده می‌شود و به نام دین صورت می‌گیرد، هرچند که دین از آن مبرا باشد. خاستگاه عبارت خشونت مقدس یا مقدس خشن نیز همینجاست. تردیدی وجود ندارد که جدایی بین دین و تدین، امر درستی است، چرا که با اختلاف افراد و جوامع و گروه‌ها از نظر ایمان، فهم و اقدام، پیاده کردن دین نیز اشکال متفاوتی به خود می‌گیرد.
رفتارهای دینی افراد، در گرو فهم آنها از متون دینی‌شان و کاربست آن در شرایط روزانه‌شان باقی می‌ماند. به همین دلیل، حتی در دوره انقلاب‌های فناورانه، باید کارکردهای اجتماعی دین در رابطه با جامعه و افراد را ارج نهاد.
اما در سایه نظام جهانی شدن، گاهی برخی دوایر سیاسی و لابی‌های نافذ در جهان برای تخریب برخی ادیان مانند اسلام که از قدرت بالایی برای گسترش سریع جغرافیایی برخوردارند، به عنوان مثال با استفاده از فرایند شستشوی مغزی و ایجاد سازمان‌هایی که هیچ ربطی به اسلام واقعی ندارند، این دین را به تروریسم گره می‌زنند. نهاد زیتونه از قدیم تا امروز و نیز در آینده، از طریق فهم مقاصدی اسلام و تفسیر قرآن و سنت به صورت معتدل و در سایه ارتباط با مدینه منوره و فهم درستی که از صحابه بزرگ رسول خدا و از خود رسول گرامی اسلام (ص) به ارث برده است، با چنین تفکرات افراطی و فهم متعصبانه از دین مقابله می‌کند. 
     
س ـ چه ارتباطی بین هویت و پیشرفت وجود دارد؟
هویت، یک کارت شناسایی است که ویژگی‌های هر امتی را در خود جمع کرده است، ویژگی‌هایی که یک امت به واسطه آن از امت‌های دیگر متمایز می‌شود و آنطور که برخی گمان می‌کنند، نمی‌تواند مانع از حرکت پیشرفت شود. هویت، شخصیت را در سطح داخلی می‌سازد و شاید دین و زبان از مقومات اصلی هویت باشند. دیگر اینکه بشریت، هیچ دینی را به خود ندیده است که مانند اسلام به خیزش، ارتقاء، تلاش برای رسیدن به برتری و دعوت به پیشرفت تشویق کند. اما درباره زبان باید گفت که حتی یک مثال قدیمی و یا دوردست از کشورهایی که پیشرفت کرده یا امت‌هایی که برجسته و متمایز شده باشند در حالی که به زبانشان پشت کرده‌اند، وجود ندارد. بلکه این، عقده خود کمتر بینی است که بین هویت و پیشرفت به عنوان دو گزینه متعارض که باید یکی از این دو را برگزید و دیگری را رها کرد، تمایز قایل شده است. هر کدام از اَشکال رها کردن هویت فرهنگی، به معنی حرکت با گام‌هایی سریع به سمت نابود کردن خود است.
ملتی که در هویت ملی خود ریشه نگیرد، محکوم به متلاشی شدن و ذوب شدن در ملت‌های قوی‌تری است که تحت تأثیر آنها قرار می‌گیرد. بنابراین، هویت ملی، در واقعیت، معنایی جز آزادی و استقلال ندارد.
از مهمترین نقش‌هایی که دانشگاه زیتونه ایفا کرده است، گسترش و کاشتن ارزش‌های ملی‌ و حفظ ویژگی‌های هویت تمدنی و اصول دین حنیفِ ما در راه مقابله با خطرهای ناشی از جهانی شدن و ارزش‌های منفی خارجی است، ضمن اینکه ما همچنین از اینکه در فضائی بسته دست و پا بزنیم و از مزایای پیشرفت و همکاری در ساختن آن استفاده نکنیم نیز فاصله گرفتیم.  

https://arabi۲۱.com/story/۱۳۶۳۲۴۵/%D۸%B۱%D۸%A۶%D۹%۸A%D۸%B۳-%D۸%AC%D۸%A۷%D۹%۸۵%D۸%B۹%D۸%A۹-%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%B۲%D۹%۸A%D۸%AA%D۹%۸۸%D۹%۸۶%D۸%A۹-%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%AA%D۸%B۷%D۸%A۸%D۹%۸A%D۸%B۹-%D۸%AA%D۹%۸۳%D۸%B۱%D۹%۸A%D۸%B۳-%D۹%۸۴%D۹%۸۴%D۸%AA%D۹%۸۵%D۹%۸A%D۹%۸A%D۸%B۲-%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%B۹%D۹%۸۶%D۸%B۵%D۸%B۱%D۹%۸A-%D۹%۸۸%D۹%۸۴%D۹%۸۴%D۹%۸۳%D۸%B۱%D۸%A۷%D۹%۸۷%D۹%۸A%D۸%A۹

کد خبر 6102

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 2 =