ارائه مجدد چهره ای بد از اسلام
منبع خبر: دفتر روابط خارجی کمیسیون ملی مسلمانان فیلیپین هفده اوت ۲۰۲۱ میلادی
@BERncmf · Public & Government Service
با درج عنوان " اسلامی " برای گروه طالبان در خبرگزاری راپلر فیلیپین ، یکی از مدیران کمیسیون ملی مسلمانان فیلیپین واکنش نشان داد.
دکتر " جون آلونتو داتو راموس" مدیر و سخنگوی دفتر روابط خارجی کمیسیون ملی مسلمانان فیلیپین در انتقاد از بهره بردن از این عنوان گفت:
ستیزه جویان نیازی به شناخته شدن از طریق وابستگی های مذهبی خود ندارند، همانگونه که سارقان ، قاتلان یا متجاوزان بر اساس دین و ایمان خود شناسایی نمی شوند. ادامه این روند به مشکل اسلام هراسی می افزاید و برای مردم این تصور را پیش می آورد که خبرگزاری راپلر ( (Rapplerدر مسائل حساس سیاسی نادرست عمل می کند و اخباری غیر صحیح را به مخاطبان ارائه می دهد. کلمه "مبارز" را می توان به کسی اطلاق کرد که از یک هدف سیاسی یا اجتماعی معمولاً از طریق روش های شدید ، خشونت آمیز یا مقابله ای حمایت می کند، مشابه آنچه در این لحظه در کابل می گذرد، لذا به راپلر توصیه می شود در صورت تمایل به ترویج حقیقت ، از برابر دانستن اسلام با خشونت خودداری کند. سایر رسانه ها ، مانند کانال هفت شبکه تلویزیونی GMA نیز باید توجه بیشتری به نحوه استفاده از کلمات نویسندگان خود معطوف نموده و از کاربرد کلمه "اسلامی" هنگام گزارش در مورد ناآرامی ها، خشونت ها و خیزش های سیاسی برحذر باشند. به همه دوستانم که در رسانه ها کار می کنند نیز توصیه می کنم ، لطفاً سعی کنید این کلمات را تصحیح کنید. ما بارها به همه یادآوری کرده ایم که نیازی به استفاده از اسلام برای تحریک خوانندگان و شنوندگان مطالب خود ندارید.
پاسخ سردبیر خبرگزاری راپلر به مدیر و سخنگوی دفتر روابط خارجی کمیسیون ملی مسلمانان فیلیپین
پاترنو اسماکوئل سردبیر راپلر
سلام ، من " پاترنو اسماکوئل" سردبیر اخبار Rapplerهستم. ما در رد استفاده از صفت "اسلامی" برای توصیف گروه هایی مانند طالبان به شما ملحق می شویم. ما معتقدیم سخن اسلام درباره صلح است و هیچ چیزی در اسلام در زمینه ایجاد وحشت و سرکوب حقوق بشر وجود ندارد. با این حال ، شما را دعوت می کنم توجه داشته باشید که داستان های طالبان بار گذاری شده در Rappler ، بیشتر از آژانس خبرگزاری رویترز است که رسانه های اصلی فیلیپین نیز اخبار خود را از آن منتشر کرده و طالبان را "اسلام گرا" توصیف می کنند. طبق تعاریف ، "اسلام گرا" با "اسلامی" و "اسلام گرایی" با "اسلام" متفاوت است. واژه های اسلام و اسلامی به یک دین و پیروان آن اشاره دارد ، در حالی که واژه های اسلام گرا و اسلام گرایی به ایدئولوژی سیاسی و پیروان آن اشاره دارد. اسلام دین است. به عقیده محمد ایوب ، محقق اسلامی ، اسلام گرایی "نوعی ابزار سازی اسلام توسط افراد ، گروه ها و سازمان هایی است که اهداف سیاسی را دنبال می کنند". بسام تیبی" ، یکی دیگر از دانشگاهیان متخصص در اسلام ، خاطرنشان می کند که اسلام گرایی یک ایدئولوژی سیاسی متمایز از آموزه های اسلام است. مهدی مظفری ، کارشناس علوم سیاسی ایران می گوید: "اسلام گرایی" یک ایدئولوژی دینی با تفسیری جامع از اسلام است که هدف نهایی آن فتح جهان به هر وسیله است. " مجید نواز ، خود اسلامگرای سابق که مشاور ضد افراط گرایی انگلستان شد ، توضیح می دهد: "اسلامیت اسلام نیست. اسلام گرایی، سیاسی شدن اسلام است ، تمایل به تحمیل نسخه ای از این ایمان باستانی بر جامعه. طالبان اسلامی نیستند بلکه اسلام گرا هستند. در حالی که ما این شفاف سازی را انجام دادیم ، از شما متشکریم که در این مورد به ما هشدار دادید و نسبت به روزنامه نگاری ما ابراز نگرانی کردید. ما امیدواریم که به همکاری خود برای ساختن دنیایی بهتر ادامه دهیم. در صلح باشید.
پاسخ مدیر دفتر روابط خارجی کمیسیون ملی مسلمانان فیلیپین به جوابیه سردبیر اخبار خبرگزاری " راپلر"
آقای " اسماکوئل" بله ، من دیدگاه شما را از زاویه دید یک فرد دانشگاهی ملاحظه می کنم. با این حال ، به عنوان افرادی که به طور روزانه با مردم سروکار داریم ، من و شما هر دو می دانیم که شرح طولانی شما به راحتی توسط خواننده معمولی قابل درک (یا حتی پذیرفته) نخواهد بود. معناشناسی ممکن است متفاوت باشد ، اما مفهوم اصلی یکسان است ، یعنی نشان دادن ارتباط اسلام (دین) با اعمالی که برای اکثر کشورهای غربی قابل قبول نیست. مثلا به سادگی ، یک فرد منطقی و عمل گرا به کسی نمی گوید که او زشت است حتی اگر بنا به تعریف ، دقیقاً همان باشد. ما هنوز در صحبت کردن ، به انتخاب کلمات شایسته و اثرات گفتن آن توجه می کنیم ، حتی اگر واقعیت داشته باشد.
مقاله خبری با حذف اصطلاح اسلام گرا از عبارت "مبارزان اسلام گرا" ارزش خود را از دست نمی دهد. در این صورت نیازی به توضیح شما در مورد کاربرد آن توسط شما یا شخص دیگری نخواهد بود.
********************************
ملاحظات مهم:
اجمالا بیان می شود:
۱. تحولات تقریبا ناگهانی افغانستان و تسلط طالبان ،موجی از نگرانی ها در برخی کشورها مانند فیلیپین که از لحاظ فعالیت افراط گرایان دینی خسارات فراوان دیده و می بینند ، شکل گرفته است و این کشورها نگران تاثیر منفی قدرت گرفتن طالبان بر مبارزه با گروههای افراطی در این کشورها هستند. زیرا اولا این گروهها را در تشدید فعالیتهای افراطی و عملیات تروریستی خود تشویق و تشجیع می نماید و امیدوار به پیروزی می کند . دوم با استقرار احتمالی طالبان در عرصه قدرت افغانستان بعنوان یک دولت اسلامی ، و با توجه به شعارهای جهانی طالبان ، محتمل است این دولت جدید از گروههای افراطی سائر نقاط جهان حمایت نماید. سوم ، مردم گرفتار با فعالیتهای افراطی در این کشورها ، را از آینده ناامید و بیمناک می کند و بخشی از این مردم نسبت به پیروزی دولتها علیه این گروههای افراطی دچار شک و تردید می شوند و همین امر ممکن است موجب تمایل مردم به همکاری پنهان و آشکار با گروههای افراطی از جهت حفظ جان و مال خودشان گردد. چهارم : واکنش رسمی کشورها در قبول و به رسمیت شناختن طالبان هم برای گروههای افراطی نزدیک به طالبان فرصت و برای مردم گرفتار ، موجب ترس و دلهره از آینده خواهد بود و افکار عمومی در این کشورها را نسبت به نوع واکنشها دچار نگرانی و بدبینی می نماید.......
۲. در سطح جهانی ، شاید هیچ کشوری به اندازه ج.ا.ایران در نوع تعامل با طالبان دچار سختی و دشواری نباشد زیرا از یک طرف دارای مرز طولانی با افغانستان است و امنیت مرزی برایش بسیار مهم است . دوم آنکه حداقل بخشی از جامعه اهل تسنن ایران نسبت به طالبان و عقاید آن احساس نزدیکی می نماید و سوم آنکه نوع واکنش ایران بر حیات و امنیت شیعیان افغانستان تاثیرگذار است و چهارم آنکه جمعیت قابل توجهی از افغانها از گذشته دور در ایران زندگی می کنند که نوع واکنش و موضع گیری ایران برایشان بسیار مهم است و پنجم سرنوشت همسران ایرانی اتباع افغانی و فرزندان آنان است که بخشی هم اینک در افغانستان زندگی می کنند و بخشی نیز در ایران و احیانا سائر نقاط جهان و زندگی این اتباع ایرانی محتمل است از نوع واکنشهای ایران متاثر گردد. و ششم منافع و مصالح کلان ج.ا.ایران از ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی ....در قبال افغانستان و معادلات و توطئه های منطقه ای و جهانی است که طبیعتا قابل اغماض نیست......
۳. با توجه به نکات بندهای یک و دو ، در کنار موضوع مهم حفظ مصالح و منافع کلان سیاسی ، اقتصادی ...ایران ، مسئله حفظ جایگاه فرهنگی ایران و نگرش عمومی مردم سائر کشورها خاصه مسلمانان و افکار عمومی جهان می باشد به اینکه ایران با هدف مبارزه با امریکا ، با گروههای باصطلاح تروریستی همکاری نخواهد کرد. بهرحال تلاش بسیاری خاصه در یکی دو دهه اخیر برای تصحیح و ارائه چهره مثبت از ایران اسلامی در بین افکار عمومی شده است که علیرغم همه دشمنی های استکبار و مخالفین ج.ا.ایران ، توفیقات خوبی داشته ایم . حال محتمل است چنانچه دقت لازم در ادبیات سیاسی و موضع گیری های خود نداشته باشیم با شیطنت و فتنه دستگاه تبلیغاتی غرب ، چنین در سطح افکار عمومی جهان از جمله مسلمانان معتدل و گرفتار افراط گرایی ، تبلیغ شود که ایران برای مبارزه با امریکا ، حتی با گروههایی هم که سابقه فعالیت تروریستی دارند(اگر به سختی باور کنیم الان از آن فعالیتها دست کشیده اند و فارغ از برخی تفاوتهای اساسی بین گروههای افراطی) و مردم بیگناه را به خاک و خون کشیده است ، حاضر به همکاری و رفاقت می باشد و از این باب ، برایش سرنوشت سائر مسلمانان مهم نیست . چنین تبلیغات سوئی مطمئنا دستاوردهای دیپلماسی فرهنگی و عمومی ما را به چالش می کشاند و طبیعتا در مناطقی مانند فیلیپین که زخم خورده فعالیتهای افراطی و تروریستی است چهره ما را بدجلوه خواهد داد. قابل عنایت آنکه چنین القاء ات شیطانی حتی دیگر افراد جامعه فیلیپین از جمله مسیحیان را هم دچار شک و شبهه نسبت به دیپلماسی عمومی ایران خواهد نمود. زیرا بدیهی است که نباید از افکار عمومی جهان انتظار تحلیل صحیح و همه جانبه از معذوریتها و منافع اساسی ایران داشته باشیم خاصه وقتی که این افکار عمومی بخش مهمی از اطلاعات و اخبار خود را از رسانه های زاویه دار با ایران اسلامی می گیرند.
۴. نیاز به یادآوری نیست که به میزان تخریب چهره ج.ا.ایران ، دوستان ما در کشورهای مختلف نیز تحت فشار مضاعف قرار خواهند گرفت.
۵. بنظر شایسته است دوستان در سائر کشورها هم اهم اخبار و تحولات و تحلیلهای منتشر شده در این زمینه را جمع آوری و به سازمان برای تجزیه و تحلیل و هماهنگی لازم ارائه فرمایند.
۶. با عنایت به مراتب فوق ، پیشنهاد می شود سازمان محترم فرهنگ و ارتباطات اسلامی با همکاری و هماهنگی دستگاههای ذیربط سریعا نسبت به بررسی و تعیین خط مشی کارآمد و مدبرانه در قبال موضع گیری نسبت به تحولات افغانستان از بعد دیپلماسی فرهنگی و عمومی ، جلسات لازم را داشته باشد و نتیجه به رایزنی های فرهنگی برای چگونگی اقدام در قبال تحولات و روشنگری نسبت به مسائل ابلاغ گردد. (اگر تاکنون نشده است). با تشکر
نظر شما