طالبان سازمان جهادی اسلامی در افغانستان بوده که بیشتر از طایفه پشتون قوم غالب در این کشور بوده است.

  By Rigoberto Tiglao

August ۱۸, ۲۰۲۱

https://www.manilatimes.net/۲۰۲۱/۰۸/۱۸/opinion/columns/afghanistan-now-the-global-beacon-for-islamic-jihad/۱۸۱۱۳۴۱?utm_campaign=magnet&utm_source=article_page&utm_medium=recommended_articles

افغانستان چراغ راهنمایی برای جهاد اسلامی در جهان

به نظر می رسد که این امر پیامدهای وحشتناکی است که محمد عارف مصطفی فرمانده طالبان در هنگام حضور اسلام گرایان در دروازه کابل به خبرنگار سی.ان.ان گفت: "روزی مجاهدین پیروز می شوند و قوانین اسلامی نه تنها به افغانستان ، بلکه به همه در سراسر جهان خواهد رسید . ما عجله نداریم ، ما معتقدیم این مسئله روزی خواهد آمد.

"جهاد تا روز قیامت ادامه دارد."

با به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان ، جهاد اسلامی در سراسر جهان می تواند دوباره به حرکت درآید ، زیرا کنترل کامل یک حکومت ، شرایط را برای اسلام گرایان تغییر می دهد. ما (فیلیپین) می توانیم یک هدف باشیم. در واقع ، ارتش فیلیپین سابقا ۳۲ جنگجوی خارجی را شناسایی و دستگیر کرد که گفته می شود وابسته به دولت اسلامی عراق و شام (داعش) - که رسماً با نام دولت اسلامی یا داعش شناخته می شود – بودند و از جمله شبه نظامیانی بودند که در نبرد شهر مراوی از ماه مه تا اکتبر سال ۲۰۱۷ شرکت داشتند.

چرا داعش در آن زمان چنین قدرتی داشت؟ زیرا برای مدتی بخش هایی از عراق و سوریه را تحت کنترل داشت و با درآمدهای نفتی این مناطق ،حداقل ۱ میلیارد دلار در خزانه جنگی خود داشت. با تصرف افغانستان ، طالبان هم به منابع عظیمی که دولت در هر منطقه ای دارد ، دسترسی خواهند داشت.

طالبان ، ۳۰ سال پیش ، عمدتا شامل دانشجویان (طالب شکل منحصر به فرد) بود که به مقاومت افغانستان علیه اشغال شوروی پیوستند  که این اشغال در سال ۱۹۸۹ به پایان رسید. القاعده ، سازماندهی شده توسط اسامه بن لادن گمنام ، که معمار حمله به مرکز تجارت امریکا در سال ۲۰۰۱ بود ، با جمع آوری بودجه ، جنگجویانی را از سراسر جهان برای آنها و همه گروه های افغان در مبارزه با شوروی جذب کرد.

هر دو از فرقه های سنی اسلام هستند و ایدئولوژی طالبان از شاخه دیوبندی است-نسخه ای کمتر افراطی از سنت وهابی-سلفی که توسط داعش و القاعده اعمال می شود ، که هر دو به دنبال استقرار امارات اسلامی در کشورهای مسلمان هستند.

طالبان و القاعده نه تنها در طول تاریخ مبارزه با هم ابتدا علیه شوروی و سپس ایالات متحده ، بلکه به عنوان جنبش های مکمل جهادی با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند.

طالبان سازمان جهادی اسلامی در افغانستان بوده که بیشتر از طایفه پشتون قوم غالب در این کشور بوده است. نام رسمی آن امارت اسلامی افغانستان است که در چند روز گذشته به واقعیت تبدیل شده است. از سوی دیگر ، القاعده که در ابتدا توسط سعودی ها (مانند بن لادن) ، پاکستانی ها و مصری ها سازماندهی شده بود ، قصد ایجاد یک خلافت جهانی را دارد و نابودی ایالات متحده را استراتژی اساسی برای رسیدن به این هدف می داند. داعش بیشتر سازمانی از جهادگران عراقی و سوری بوده که قصد تصرف قلمرو و ایجاد دولت اسلامی برای عراق و سوریه را داشته است.

رهبران طالبان ، ایالات متحده را در مذاکرات صلح خود در سال ۲۰۲۰ (که به آن اجازه می داد خود را تقویت کند) فریب دادند که متعهد شده است القاعده را از سازماندهی تروریسم از افغانستان باز دارد.

با این حال ، مقاله ای اخیر در وب سایت موسسه تحقیقاتی Modern War در ایالات متحده اشاره کرد: "بسیاری از تحلیلگران و سیاستگذاران نگران هستند که رهبری طالبان در تضمین حداقل تضمین های خود مبنی بر عدم اجازه توطئه القاعده علیه ایالات متحده پس از خروج آمریکا " شکست بخورد.

در این مقاله آمده است: "نگرانی های آمریکا تا حدی از این واقعیت نشأت می گیرد که علیرغم فشارهای شدید آمریکا در سالهای پس از ۱۱ سپتامبر - و وجود یک سیاست جداکننده طالبان از القاعده ، گروه طالبان افغان ترجیح دادند از این گروه دست برندارند. به عنوان مثال ، پس از حمله ایالات متحده به افغانستان ، طالبان افغانستان با القاعده در سازماندهی شورش علیه نیروهای آمریکایی و افغان به ویژه در شرق کشور همکاری کردند. و در سالهای اولیه شورش ، برخی از رهبران طالبان حتی اتحاد خود را با جهادگران خارجی پذیرفتند و اعلام کردند. "

در حقیقت ، یکی دیگر از اندیشکده های آمریکایی در مورد جهادی ها ، " جهادیکا " ، نامه ای از ایدئولوگ القاعده ، عتیه الله لیبی ، را در مورد ماهیت رفتار طالبان با القاعده گزارش کرده است: "البته سیاست طالبان اجتناب از ملاقات با ما (القاعده) یا افشای هرگونه همکاری یا توافق بین ما و آنها است. این به منظور جلوگیری از فشار بین المللی و منطقه ای و بدون توجه به شرایط منطقه است. ما به این عقیده آنها احترام می گذاریم."

در حالی که حتی جهادی ها طالبان را به دلیل کنار گذاشتن روابط با القاعده محکوم کرده بودند ، تحلیلگران خاطرنشان کردند که این امر ممکن است به دلیل تبلیغات هوشمندانه طالبان بخاطر محکومیت جهانی القاعده پس از ۱۱ سپتامبر باشد. آنها ادعا می کنند که روابط بین طالبان و القاعده همچنان قوی است زیرا رهبران اصلی و خانواده هایشان ارتباط مستحکمی دارند. و القاعده همچنان در بین افراد مهم طالبان محبوب است.

یکی از مهمترین عواملی که این دو سازمان را به هم مرتبط می کند ، این واقعیت است که این القاعده بود که در طول جنگ طالبان با شوروی در دهه ۱۹۸۰ یک لشکر بین المللی اسلامی را سازماندهی کرد و توانست هزاران مسلمان را از سراسر جهان به خدمت بگیرد. تحلیلگران در زمینه ارزش های افغان ها خاطرنشان می کنند که چنین کمک هایی هرگز از ذهن مردم افغان فراموش نمی شود.

القاعده حتی بیش از صد جنگجوی از این دست را از صفوف جبهه آزادی اسلامی مورو (فیلیپین) به خدمت گرفت. در حقیقت ، هنگامی که در سال ۱۹۹۶ چند روز در مقر اصلی MILF در کمپ ابوبکر واقع در فلاتی در میندانائو اقامت داشتم ، راهنمای من به سه چریکی اشاره کرد که به گفته وی در افغانستان جنگیده بودند.

این مطلب برای من باور کردنی نبود لذا با آنها دوست شدم تا با جلب اعتماد آنها ، واقعیت را از آنها سوال کنم . به نظر می رسد آنها بدون اعتراف صریح به این موضوع صحه گذاشتند: آنها درباره حضور در محلی که ادرار آنها قبل از رسیدن به زمین یخ زده بود صحبت کرده بودند ، اما محلی بود که همزمان می توانستند تخم مرغ را با گرمای خورشید بپزند.

جبهه آزادی اسلامی مورو با دولت فیلیپین فعلا به توافق صلح دست یافته است و رهبران آنها منتظر کسب سمت هایی در دولت منطقه خودمختار بانگسامورو در منطقه مسلمان میندانائو هستند. با این حال ، نبرد مراوی که پنج ماه به طول انجامید نشان می دهد که جهادگران اسلامی هنوز می توانند جوانان مسلمان فیلیپینی را برای هدف خود جذب کنند. افغانستان به عنوان اولین دولت جهادی الهام بخش آنها خواهد بود.

ایالات متحده از زمان حمله به افغانستان در سال ۲۰۰۱ ، ۲ تریلیون دلار هزینه کرده است ولی هیچ مدلی در مورد اینکه چگونه یک قدرت سکولار لیبرال دموکراتیک می تواند جهادگرایی اسلامی را شکست دهد ، ارائه نکرده است. اکنون کل کشور افغانستان می تواند ستاد هماهنگی ، محل استخدام و آموزش ، منبع بودجه برای جهاد باشد. الان بن لادن هر جا که هست ، باید بخندد.

ملاحظات اجمالی :

  1.     همانگونه که در گزارش خبری مربوط به انتقاد کمیسیون ملی مسلمانان فیلیپین در استفاده خبرگزاری راپلر از واژه و صفت " اسلامی " برای طالبان ذکر شد (۲۹/۵/۱۴۰۰) ، پیشینه طالبان و جنایات آن که به اسم مبارزه با اشغالگران خارجی و حامیان آنها در افغانستان و سائر نقاط جهان وجود دارد و همکاری آن با القاعده ، صاحبنظران را از اینکه باور کنند طالبان تغییر کرده و بعنوان یک گروه مسئولیت پذیر و تابع قواعد بین المللی درآمده است ، به تردید جدی انداخته است و اصولا هم ماهیت این گروه و ساختار فکری و عقیدتی آن ، چنین خوش باوری را تایید نمی کند. این مسئله در فیلیپین که چندین دهه گرفتار افراط گرایی دینی از انواع مختلف ابوسیاف و القاعده و طالبان و داعش ... بوده و هست و خسارات سنگینی را متحمل شده است ، بیش از کشورهای دیگر موجب به ترس و نگرانی شده است و از طرف دیگر نوع اقدامات و مواضع امریکا و اروپا در قبال افغانستان در بیست سال گذشته و در هفته های اخیر که به تسلط طالبان منجر شد را نیز نوعی خیانت می دانند که خود دارای ارزش عبرت گیری برای سیاستمداران فیلیپین و سائر کشورهایی می دانند که از روابط راهبردی با امریکا برخوردار هستند و تحلیل گران و صاحبنظران هشدار می دهند که اتکای کامل به امریکا و وعده هایش میتواند نتایجی مشابه وضع افغانستان داشته باشد . بنابراین حضور و تسلط طالبان چنانچه به استقرار حکومت طالبانیسم در افغانستان منجر شود تبعات فراوان داخلی و خارجی برای کشورهایی نظیر فیلیپین دارد و همین امر برای دیپلماسی فرهنگی و عمومی ایران میتواند هم فرصت و هم تهدید باشد که بستگی به نوع و نحوه موضعگیری و شفاف سازی سیاستهای ایران دارد.
  2.     حوادث افغانستان و خروج عجولانه و شاید فتنه انگیزانه امریکا و اروپا از افغانستان اگر در چارچوب یک بازی و توافق پیچیده سیاسی منطقه ای و جهانی برخی قدرتهای جهانی نباشد ، هم تهدید و هم فرصتهای طلایی برای روسیه و چین بهمراه آورده است و طبیعتا این کشورها سعی در خنثی سازیها تهدیدها و افزایش فرصتها خواهند داشت و احتمالا حداکثر بهره برداری از این مسئله در سطح منطقه و جهان خواهند داشت که بخشی از این بهره برداری ، در مدیریت واکنشها و مواضع کشورها و مردم خواهد بود . در این زمینه نیز کشورهایی چون فیلیپین که از دیرباز با چالش چگونگی تنظیم توامان روابط با چین و امریکا مواجه هستند ، جزو اهداف کشوری چون چین خواهند بود.
  3.     جمهوری اسلامی ایران از ابعاد مختلف در قبال افغانستان و در جهت تامین پایدار منافع و مصالح خود دارای نقش و مسئولیت مهم است و چنانچه در این ایفای مسئولیت خویش مدبرانه اطلاع رسانی ننماید ، بیم آن وجود دارد که دستاوردهای چندین ساله خویش در تقویت ارائه چهره مثبت مردمی و دینی خود در قبال دفاع از مظلوم و مبارزه با ظالم را با چالش جدی در نزد افکار عمومی جهان خاصه مسلمانان و بوِیژه کشورهایی چون فیلیپین مواجه سازد. بدیهی است افتادن در این چالش که محتمل قریب به یقین است که با فتنه مخالفین و معاندین ج.ا.ایران تشدید گردد ، خسارات معنوی سنگینی را متوجه نظام ج.ا.ایران خواهد نمود و خروج از آن نیز بسادگی میسور نخواهد بود.
  4.     واکنش خردمندانه به حوادث فعلی و آینده افغانستان و تبدیل تهدیدها به فرصتها و تامین منافع و مصالح کوتاه و درازمدت کشور ، نیاز به توجه هماهنگ و منسجم دستگاههای عالی ج.ا.ایران در چارچوب فرامین مقام معظم رهبری ، به همه مولفه های سیاسی و اقتصادی و نظامی و از جمله مولفه مهم فرهنگی و دینی دارد که شایسته است سازمان محترم فرهنگ و ارتباطات اسلامی همچون گذشته  بعنوان متولی اصلی دیپلماسی فرهنگی و عمومی ایران اسلامی نقش موثری ایفا نموده و ضمن ارائه هشدارهای لازم ، در تنظیم و اتخاذ تدابیر هوشمندانه کشور نیز نقش کلیدی داشته باشد.........

اصل مقاله:

Afghanistan, now the global beacon for Islamic jihad?

Read NextSEC releases rules on Asean cross-border investments

      By Rigoberto Tiglao

August ۱۸, ۲۰۲۱

THAT certainly seems to be the chilling ramifications of what Taliban commander Muhammed Arif Mustafa told CNN correspondent Clarissa Ward when the Islamists were at the gates of Kabul: "One day, mujahedeen will have victory and Islamic law will come not just to Afghanistan, but all over the world. We are not in a hurry. We believe it will come one day.

Jihad will not end until the last day."

With the takeover by the Taliban of Afghanistan, Islamic jihad worldwide could regain momentum since it is the game changer for Islamists to control an entire government apparatus. We could be a target. Indeed, the military has identified ۳۲ foreign fighters, said to be affiliated with the Islamic State of Iraq and the Levant (ISIL) - officially known as the Islamic State or IS - among the militants killed in the battle of Marawi that lasted from May to October in ۲۰۱۷.

Why ISIL at that time? For a time it controlled parts of Iraq and Syria, and with the former's oil revenues, had $۱ billion in its war chest. With their capture of Afghanistan, the Taliban will have access to the huge resources a government of any territory has.

The Taliban, ۳۰ years ago, had largely consisted of students (Talib is the singular form) who joined the Afghan resistance against the Soviet occupation that ended in ۱۹۸۹. Al-Qaeda, organized by the infamous Osama bin Laden, the architect of the World Trade Center attack in ۲۰۱۱, initially raised funds and recruited fighters from all over the world for them and all Afghan groups to fight the Soviets.

Both are of the Sunni sect of Islam with the Taliban's ideology being of the Deobandi branch - a less extreme version of the Wahhabi-Salafist tradition practiced by ISIL and al-Qaeda, both of which seek the establishment of Islamist emirates in Muslim countries.

The Taliban and al-Qaeda are closely linked, not just through their history of fighting together first against Soviets and then the US, but as complementary jihadist movements.ictory in Afghanistan۰:۱۷/۳:۱۲

The Taliban has been the Islamic jihadist organization in Afghanistan, mostly from the dominant Pashtun tribe in the country. Its official name is the Islamic Emirate of Afghanistan, which has become a reality in the past few days. Al-Qaeda, initially organized by Saudis (like Bin Laden), Pakistanis and Egyptians, on the other hand, intends to establish a worldwide caliphate and sees the destruction of the US as the essential strategy to achieve this goal. The ISIL has been mostly an organization of Iraqi and Syrian jihadists intent on grabbing territory and establishing an Islamic state for Iraq and Syria.

Taliban leaders had fooled the US in its peace talks in ۲۰۲۰ (that allowed it to strengthen itself) that it committed to restrain al-Qaeda from organizing terrorism from Afghanistan.

However, a recent article on the website of the US think-tank Modern War Institute pointed out: "Many analysts and policymakers worry that the Taliban leadership will fail to uphold their minimal guarantees not to let al-Qaeda plot against the United States after an American withdrawal."

The article pointed out: "American concerns stem in part from the reality that despite intense US targeting pressure in the years after ۹/۱۱ - and an available off-ramp of disassociating from al-Qaeda - the Afghan Taliban chose not to renounce the group and instead maintained a robust alliance with it. Following the US invasion, for example, the Afghan Taliban worked with al-Qaeda in organizing the insurgency against US and Afghan forces, especially in the east of the country. And in the early years of the insurgency, some Taliban leaders embraced and publicized their alliance with foreign jihadists."

In fact, another US think-tank on the jihadists, Jihadica, reported a letter by the al-Qaeda ideologue Atiyyat Allah al-Libi writing as follows about the nature of the Taliban's dealings with al-Qaeda: "Of course, the Taliban's policy is to avoid being seen with us or revealing any cooperation or agreement between us and them. That is for the purpose of averting international and regional pressure and out of consideration for regional dynamics. We defer to them in this regard."

While even jihadists had condemned the Taliban for renouncing relationships with al-Qaeda, analysts have pointed out that this may simply be due to its clever propaganda because of the global condemnation of al-Qaeda after ۹/۱۱. They claim that the ties between the Taliban and al-Qaeda remain strong because families' key leaders of both organizations are bound by martial ties. Al-Qaeda also remains popular among the rank and file of the Taliban.

One of the most important factors that tie the two organizations is the fact that it was al-Qaeda that organized an Islamic International Brigade during the Taliban's fight against the Soviets in the ۱۹۸۰s, managing to recruit thousands of Muslims from all over the world. Analysts point out in the context of the Afghans' values, such help is never forgotten.

The al-Qaeda even recruited over a hundred such fighters from the ranks of the Moro Islamic Liberation Front. In fact, when I stayed for several days in ۱۹۹۶ at the MILF's main headquarters Camp Abubakr situated on a plateau in Mindanao, my guide pointed to three guerrillas he said had fought in Afghanistan.

I was incredulous and befriended them to find out if indeed they were mujahideen in Afghanistan. It seems they were, without admitting it outright: they talked about having been in a place where their urine froze before reaching the ground yet was a place where they could fry eggs with the sun.

The Moro Islamic Liberation Front have reached a peace agreement with government with their leaders looking forward to positions in the government of the Bangsamoro Autonomous Region in Muslim Mindanao. However, the Marawi battle that lasted five months would indicate that Islamic jihadists can still recruit young Filipino Muslims to their cause. Afghanistan as the first such jihadist state would be their inspiration.

The US has spent $۲ trillion since it invaded Afghanistan in ۲۰۰۱ and there is no model coming out of that saga on how a secular, liberal-democratic power can defeat Islamic jihadism.

An entire country could now be the recruitment and training ground, headquarters, source of funds and resources for jihad. Bin Laden must be smiling from ear to ear wherever he is.

Facebook: Rigoberto Tiglao

Twitter: @bobitiglao

Archives: www.rigobertotiglao.com

Book orders: www.rigobertotiglao.com/debunked

 

کد خبر 7908

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 0 =