چکیده: این مقاله به تحقیق پیرامون «مسئله‌سازی» مسجد تازه‌تأسیس شهر آتن می‌پردازد که از حدود دو قرن پیش که کشور از امپراتوری عثمانی رهایی یافت نخستین مسجد «رسمی» پایتخت محسوب می‌شود. این مقاله با استفاده و توسعه آثار علمی موجود پیرامون مسئله‌سازی مساجد در اروپای معاصر و با تمرکز بر زمینه یونانی این مسئله‌سازی دانش جدیدی را خلق می‌کند. این مسئله‌سازی آمیزه‌ای از تاریخ، جغرافیا، مذهب و فرهنگ است که به‌طور نامتقارن توضیح می‌دهند که چرا و چگونه مسجد جدید آتن محل تعارض و تقابل بوده و هست. این مقاله با داده‌های تجربی جدیدی که ارائه می‌دهد، از رویکردی نوآورانه و اصیل بهره می‌گیرد تا دو کار میدانی مجزا را گرد هم ‌آورد که نویسندگان در سال‌های ۲۰۰۱-۲۰۰۲ و ۲۰۱۹-۲۰۲۰ به‌طور بی‌واسطه انجام دادند. در تحلیل این دو مجموعه‌داده، از ساختار مضمونی سه‌گانه‌ای استفاده می‌شود که معطوف به تاریخ یونان، ارتدکس مسیحی و تروریسم جهانی است. این مقاله نخست با نگاهی اجمالی و متمرکز به تاریخ ، مذهب و فرهنگ یونان متناسب با مساجد و تا حدی، اسلام و مسلمانان، به کاوش در آثار معتبر علمی موجود در زمینه مسئله‌سازی معاصر مساجد می‌پردازد. بعد از آن، یافته‌های حاصل از این دو نوبت کار میدانی را تشریح می‌کند تا گفتمان‌های مخالفت ورزی نسبت به مسجد و نحوه به‌کارگیری آن‌ها در عملکرد نمادین و مشهود را توضیح داده و اثبات کند. با بهره‌گیری از این تحلیل مضمونی، برای درک بهتری از مسجد آتن، از نظریه‌های مربوط به فرآیندهای ایدئولوژیک اسلام‌هراسی استفاده می‌شود.

نویسندگان: کریستینا وروسی[۱] و کریس آلن[۲]
 

اسب تروا:‌مسجد آتن پس از حادثه یازده سپتامبر

پیش از کار میدانی سال ۲۰۰۱ و حملات یازده سپتامبر در آمریکا، چند قطعه زمین در آتن به‌عنوان محل بالقوه برای ساخت این مسجد رسمی تعیین شده بود. در آن زمان که طرح ساخت مسجد در قطعه‌زمینی در حومه پیانیا[۱] واقع در ۲۰ کیلومتری شرق آتن مراحل نهایی را طی می‌کرد، میزبانی بازی‌های المپیک ۲۰۰۴ در آتن یکی از محرک‌های آن بود. واکنش مسلمانان آتن به این موضع سه جنبه داشت. نخستین واکنش معطوف به محل بود. از آنجا که مکان موردنظر قدری دور از مناطقی از شهر بود که مسلمانان زیادی زندگی می‌کردند، بسیاری بر این باور بودند که ساخت مسجد در پیانیا موجب غیرقابل‌استفاده‌بودن آن می‌شود. برخی این را کاملاً عامدانه می‌دانستند. تمرکز واکنش دوم بر این بود که چگونه ساخت مسجدی رسمی در آن‌ زمان چیزی بیش از یک ابتکار بدبینانه در روابط عمومی بود. کسانی که می‌خواستند پیام صداقت و بردباری به مخاطب جهانیِ ناظر برسانند بر این عقیده بودند که اگر المپیک در شرف وقوع نبود، هیچ پیشرفتی در ساخت مسجد به وجود نمی‌آمد. آخرین واکنش معطوف به این موضوع بود که چگونه ایجاد مسجدی رسمی فرصتی برای اعمال فشار بر مساجد موقت شهر فراهم می‌سازد. بر اساس این واقعیت که هر مسجد رسمی‌ای که نتواند همه مسلمانان آتن را در خود جای دهد بلااستفاده است، برخی ابراز نگرانی کردند که مسجد رسمی‌ای که هیچ سودی ندارد پتانسیل این را دارد که کاملاً زیان‌بخش باشد.

از جمله دلایل توجه به ساخت این مسجد رسمی به‌دور از مرکز شهر فرونشاندن مخالفت کلیسا بود. در زمان انجام این کار میدانی، رهبر کلیسای مربوطه اسقف اعظم کریستودولوسِ آتن و تمام یونان[۲] بود. کریستودولوس با اعلام پرشور اینکه «ایمان ما مبنای هویت ماست. اگر یک نفر را از میان بردارید، دیگری را از میان برمی‌دارید» (اسمیت[۳]، ۲۰۰۸)، پیوسته اظهار می‌داشت که تنها در صورتی با ساخت مسجد موافق است که به‌دور از کلیسای جامع ارتدکس شهر باشد و تصریح می‌کرد که «زیر آکروپولیس[۴]» هم نباشد (اسپید، ۲۰۱۹). با این همه، دلایل مخالفت کریستودولوس با مسجد رسمی از موقعیت مکانی آن فراتر رفت؛ با باور به اینکه این مسجد به یونانی‌زدایی از یونان، تاریخ و فرهنگ آن دامن می‌زند. کار میدانی صورت‌گرفته بیانگر این بود که جدای از کریستودولوس و به‌طور خاص کلیسا، بسیاری از مردم عادی آتن هم عقاید اغلب مشابهی داشتند. این مسئله در یافته‌های نظرسنجی‌ای که به‌سفارش آتن‌نیوز[۵] صورت گرفت مشهود بود. همچنین نشان می‌داد که بیشتر مردم عادی آتن حامی طرح‌های ساخت مسجد در خارج از مرکز شهر هستند، همان طور که همین افراد معتقد بودند که وقتی این مسجد رسمی بنا شود تازه اولینِ آن‌ها خواهد بود. از دیدگاه اکثریت مردم، این مسئله جای دفاع نداشت زیرا تصور می‌شد که می‌تواند موجب بی‌ثباتی یونان و هر آن چیزی بشود که به آن مربوط است.

مانند «منحنی خشم» جانکر (۲۰۰۵) چند لایه مخالفت جدید هم در پی حملات یازده سپتامبر پدید آمد. نخستین مورد از این‌ها در پی درخواستی ترکیبی بروز کرد، درخواستی ترکیبی از پلیس فدرال[۶] (FBI) آمریکا و پلیس بین‌الملل[۷] یونان جهت شناسایی محل چند صد مسلمانی که تصور می‌شد در این کشور زندگی می‌کنند (اسپید، ۲۰۱۹). در پاسخ، پلیس به شماری از مساجد موقت آتن یورش برد؛ اقدامی که توجه سیاسی و رسانه‌ای چشمگیر و به‌شدت منفی‌ای را جلب کرد. همان طور که کار میدانی نشان می‌داد، علت این امر پیام راه‌یافته به اذهان عمومی حاصل از این یورش‌ها بود: اینکه تروریست‌ها در جوامع مسلمان آتن آزادند و در مساجد موقت پنهان می‌شوند. همچنین، این حملات سبب اعتبار این عقیده شد که مسلمانان آتن درگیر «رفتارهای تجزیه‌طلبانه‌ای» هستند که به باور بیشتر افراد هدف از آن‌ها تضعیف و تباهی شهر و سپس کشور است. بنابراین، مبنای افزایش مخالفت‌ها با مسجد رسمی این بود که صدور مجوز «رسمی» برای انجام تکالیف دینی در واقع صدور مجوز «رسمی» برای رفتارهای اجتماعی و سیاسی تجزیه‌طلبانه و خطرناک نیز هست. در نتیجه، در هفته‌های پس از حادثه یازده سپتامبر، مسجد رسمی توجه بسیار بیشتری – و کاملاً نمادینی - را در فضاهای عمومی و سیاسی به خود اختصاص داد.

سیاست‌مداران یونان، برخلاف همتایان خود در اتحادیه اروپا، پس از حادثه یازده سپتامبر به‌همان اندازه امپریالیسم آمریکا را محکوم می‌کردند که تروریسم اسلامی را محکوم می‌کردند (آلن و نیلسن، ۲۰۰۲). در این صورت، دیدگاه برخاسته از هر دو طیف سیاسی چپ‌گرا و راست‌گرا این بود که حضور اسلام و مسلمانان در یونان مشکلات فزاینده‌ای ایجاد می‌کند. این به‌ویژه در گفتمان‌های حزب سیاسی راست‌گرا بیان می‌شد، به‌خصوص حزب ملی‌گرای جبهه یونان[۸] و حزب راست‌گرای میانه دموکراسی نوین[۹]. این مسجد برای حزب جبهه یونان فرصتی فراهم می‌ساخت تا لفاظی‌های ضداسلامی خود را بنا کند. برای نشان‌دادن این موضوع، پویش پوستریِ دموکراسی نوین در شهر از سخنان منسوب به سید محمد جمیل[۱۰] (رئیس سازمان فرهنگی پاکستان[۱۱]) استفاده کرد تا «اثبات» کند که این مسجد تهدیدی امنیتی است و مسلمانان شهر «دشمن درون» هستند. نمونه‌ای دیگر نحوه توصیف مسجد از سوی حزب جبهه یونان به‌عنوان «اسب تروا» است، اقدامی برای تمسک به اساطیر یونان طبق این نظریه آلن (۲۰۱۰) که تاریخ بستری است که گفتمان‌های اسلام‌هراسی معاصر جویای اعتبار از آن هستند. اشاره به افسانه اسب تروا ترفند حساب‌شده‌ای از سوی حزب جبهه یونان بود، افسانه‌ای که در آن حیله‌ای برای ورود به شهر تروا[۱۲] به‌منظور غلبه بر مردم آن و پیروزی در جنگ به کار گرفته شد. از اعتباربخشی به این دیدگاه مخرب که مسجد رسمی کارکردی نهفته دارد، این‌گونه استنباط می‌شد که آن هم حیله مسلمانان برای چیرگی بر شهر است.

به‌همین ترتیب، گفتمان‌های پیرامون این مسجد در رسانه‌های جریان اصلی نیز مشهود بود. آن‌ها به‌ویژه در محتوا و کانون توجه مناظرات تلویزیونی متعددی برجسته بودند که از کانال‌هایی همچون آلتر چنل[۱۳]، آلفا تی‌وی[۱۴]، اکسترا چنل[۱۵]، های ‌تی‌وی[۱۶] و تِله‌سیتی[۱۷] پخش می‌شد. دو گفتمان به‌طور خاصی تکرارشونده بودند. نخستین گفتمان معطوف به دگربودگی فرهنگی و مذهبی مسلمانان و دین اسلام بود. توجه کنید که در هیچ‌یک از مناظرات اسلام‌هراسی تصریح نمی‌شد، اما کار میدانی نشان می‌داد که چگونه مناظرات های‌ تی‌وی و تله‌سیتی از لفاظی‌های توده‌گرایانه – و ملی‌گرایانه - استفاده می‌کردند تا این باور را القا کنند که هم اسلام و هم مسلمانان تهدیدی برای یونان، مردم و ارتدکس آن هستند. از تجمیع دیدگاه‌های دیگران از جمله دانشگاهیان، سیاست‌مداران و رهبران کلیسا درمی‌یابیم که همواره از مسجد به‌عنوان نمونه‌ای از «بیگانگی» فرهنگی و مذهبی اسلام و مسلمانان یاد می‌شده است. دومین گفتمان متمرکز بر دگربودگی ملی و قومی‌ای بود که به‌موجب آن جای شاخص‌های مسلمان‌بودن و شاخص‌های ملیت و قومیت ترکی و آلبانیایی همواره با هم عوض می‌شد. به‌علاوه، این گفتمان‌ها با بهره‌گیری از بستر تاریخ اغلب متمرکز بر این بودند که چگونه ترک‌ها و آلبانیایی‌ها قرن‌ها با یونان دشمن بوده‌اند. این گفتمان‌ها با ازمیان‌بردن مرز میان تاریخ و دوره معاصر، سبب تشدید نگرانی‌های پس از حادثه یازده سپتامبر در خصوص مسلمانانی شدند که «تهدیدی برای امنیت داخلی» و «دشمن درون» قلمداد می‌شدند. نمونه‌ای از این مسئله این بود که چگونه برخی منابع رسانه‌های جریان اصلی ادعا کردند که گروه شبه‌نظامی آلبانیایی جبهه آزادی‌بخش کوزوو[۱۸]  به جوامع مسلمان آتن نفوذ کرده است، ادعایی که به‌نوبه خود به نگرانی‌ها پیرامون مساجد موقت اعتبار می‌بخشید. به‌همین ترتیب، در برخی رسانه‌های خبری نیز صحبت از این بود که چگونه ساختمان «معبدی ترکی» در آتن «مخفیگاهی برای تروریست‌ها» فراهم می‌سازد.

بلافاصله پس از حادثه یازده سپتامبر، از کریستودولوس و این کلیسا به‌خاطر سرعت‌عمل در بیان این مطلب تمجید شد که نباید تروریسم و مذهب را در هم آمیخت: «این تروریسم تصویر درستی از اسلام نیست. ما نباید علیه جهان اسلام که متشکل از افراد صلح‌دوست و میانه‌رو است ایجاد نفرت و حتی بدگمانی کنیم» (آلن و نیلسن، ۲۰۰۲). کریستودولوس مشابه این مطلب را از طریق ایلخانی کلیسای ارتدکس[۱۹] تصریح کرد که بی‌درنگ نشست فوق‌العاده‌ای را در بروکسل در دسامبر ۲۰۰۱ تشکیل داد. آن‌ها در حضور نزدیک به ۱۰۰ تن از رهبران مسیحیت، اسلام و یهودیت از سراسر جهان، به‌صورت جمعی کسانی را محکوم کردند که از مذهب برای توجیه تروریسم استفاده کردند. با این حال، از نظر مخاطب داخلی یونان، کریستودولوس همچنان مخالف شدید مسجد آتن بود. با اینکه او پیش از این ادعا کرده بود که تنها در صورتی از این مسجد حمایت می‌کند که به‌دور از مرکز آتن ساخته شود، در پی حادثه یازده سپتامبر، حمایت خود از ساخت مسجد در حومه پیانیا را هم پس گرفت. از نظر او، و به‌طبع کلیسا، چون پیانیا خیلی به فرودگاه آتن نزدیک است کسانی که برای نخستین بار از شهر دیدن می‌کنند ممکن است گلدسته‌ای را در خط افق ببینند و به‌طرز گمراه‌کننده‌ای تصور کنند که یونان کشوری اسلامی است. ظرف چند هفته پس از اظهارات کریستودولوس، ساکنین پیانیا صلیب بزرگی را بر بلندترین نقطه مکان پیشنهادی نصب کردند، این امر آشکارا در راستای اقدامات عموم مردم بود و همان طور که انتظار می‌رفت، آن‌ها را تحت‌تأثیر قرار داد (۲۰۰۳).

طبق کار میدانی صورت‌گرفته، در پیامی که کریستودولوس و مقامات کلیسا درباره اسلام و مسلمانان و همچنین مسجد موردنظر، علاوه بر مخاطب داخلی یونان به مخاطبان خارجی دادند، تفاوت آشکاری نیز وجود داشت. برای درک این موضوع، روسوس[۲۰] (۲۰۱۰) دیدگاه‌های کریستودولوس را درباره ارتباط پیچیده میان ارتدکس، استقلال ملی و هویت را دوباره بررسی می‌کند، دیدگاه‌هایی که در این عبارت به بهترین شکل نمود می‌یابد: «اگر یک نفر را از میان بردارید، دیگری را از میان برمی‌دارید» (اسمیت، ۲۰۰۸). راهیابی به گفتمان‌های مخالفت­ورزی ابرازشده نسبت به مسجد آتن، چه در «زیر آکروپولیس» (اسپید، ۲۰۱۹) دیده شود چه در خط افق پیانیا، این دیدگاه را مختل می‌کند که ارتدکس یونان و هویت یونانی را شکل می‌دهد و تعریف می‌کند. مشابه این حالت در گفتمان‌های مخالفتی هم وجود دارد که تمرکز آن‌ها بر یونانی‌زدایی از یونان و فرهنگ یونان است. ساختمان مسجد آتن به‌طرز تعیین‌ناپذیری مخرب است، چه اسب تروایی باشد که کسانی را در خود پنهان می‌کند که در پی نابودی آتن هستند و چه تسریع‌کننده «اسلامی‌سازی» یونان باشد. صرف‌نظر از این گفتمان، پیام داخلی انتقال‌یافته همواره پیام حراست و حمایت بود. بنابراین، پیام داخلی با معادل انتقال‌یافته خارجی تفاوت فاحش داشت.


[۱] Peania

[۲] Archbishop Christodoulos of Athens and All Greece

[۳] Smith

[۴] Acropolis

[۵] Athens News

[۶] Federal Bureau of Investigation

[۷] Interpol

[۸] Hellenic Front

[۹] New Democracy

[۱۰] Syed Mohammed Jamil

[۱۱] Pakistani Cultural Organisation

[۱۲] Troy

[۱۳] Alter Channel

[۱۴] Alpha TV

[۱۵] Extra Channel

[۱۶] High TV

[۱۷] TeleCity

[۱۸] Ushtria Çlirimtare e Kosovës (انگلیسی: Kosovo Liberation Front)

[۱۹] Orthodox Ecumenical Patriarchate

[۲۰] Roussos

کد خبر 10458

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 2 =