با نزدیک شدن به موعد برگزاری انتخابات پارلمانی لبنان، کمپین های رسانه ای انتخابات افزایش یافته است، اما آنچه که بیش از همه قابل توجه می‌باشد، تشدید کمپین ها علیه مقاومت ومتحدان آن است که در آن از تمام توان خود و شعارهای دروغین وناروا از نابودی سلاح‌ مقاومت گرفته تا رویارویی به آنچه اشغالگری ایران عنوان می کنند، استفاده می کنند.

این کمپین های فریبنده وسرخورده، از فعالیت رسانه ای با بخش های مختلف آن شروع و به اقدامات تحریک آمیز که کشور را به باتلاق آشوب کشانده، ادامه می یابد تابدین ترتیب از برگزاری انتخابات جلوگیری کرده و مانع از آن شوند تا حزب الله وهمپیمانانش أکثریتی بیشتر از آنچه در حال حاضر در پارلمان دارد، بدست آورد وپیروز شوند.

آنچه که امروز شاهد آن هستیم گروهی است که در دامن فتنه ها بزرگ شده است، نتایج نهایی انتخابات را پیش بینی کرده و پذیرفته اند که بعنوان ابزاری در دست اسرائیل و آمریکا قرار بگیرند و اکنون مدعی هستند که نبرد امروزشان ، نبرد " بودن و نبودن " است یا چیزی را که از دست داده اند پس می گیرند یا بنا به ادعای خود شاهد نابودی لبنان باشند.

به نظر می رسد، نابودی لبنان از منظر آنان، به معنی زوال رویاهای آنهاست که شامل هراس از بازگشت به آنچه که « تحت الحمایه سوریه » بودن لبنان می نامند که امروزه آن را با چیزی که مدعی رویارویی با آن هستند، یعنی" حضور اشغالگرانه ایران" و "حزب مسلح" جایگزین کردند.

از آنجا که انتخابات کنونی منعکس کننده شدیدترین نبرد سیاسی از زمان پایان جنگ داخلی در سال ۱۹۸۹ و امضای پیمان طائف خواهد بود، شعارهای توخالی مانند تغییر موقعیت سیاسی-فرهنگی لبنان که پیوستی از عزت وکرامت ملی آن است، به کار می رود.

 گفتنی است که هدف همانا پیوستن به طرحی است که رژیم صهیونیستی را درمنطقه نهادینه کرده است و همچنین خلع سلاح لبنان و منع آن از دراختیار داشتن ابزار قدرت برای دفاع از خود، می باشد.

بعد از اینکه آمریکایی ها نتوانستند توافق عادی سازی را از طریق " لبنان اولاً "عملی سازند، و در آن زمان دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق آمریکا، فشار آورد و برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس را برای عادی سازی متقاعد کرد، ونزدیک بود لبنان در این مسیر قرار بگیرد، هیچ کس نتوانست از طریق دولت ها و سیاست ها، روابط با اسرائیل را عادی سازی نماید یا اقدام به امضای هرگونه توافق صلح بین لبنان و اسرائیل، کند.

امروز آمریکایی ها برای عادی سازی روابط لبنان با اسرائیل از طریق موضوع استخراج گاز در حال نفوذ پیدا کردن برای عادی‌سازی روابط می‌باشد و رویکرد آنها این است که مرزهای آبی را به گونه ای ترسیم کنند که میدان «قانا» که یکی از میدان‌های مهم نفت و گاز لبنان به‌حساب می‌آید، به‌عنوان میدان مشترک معرفی گردد تا اینکه لبنان و اسرائیل در این میدان باهم در عملیات اکتشاف شرکت کنند. این بدان معناست که لبنان با دشمنان خود در یک میدان در حال اکتشاف نفت و گاز است.

 از این رو آمریکائیها تحت شعار اطمینان یافتن از سرمایه گذاری لبنان درمیادین گاز خود، وبه بهانه بازپرداخت بدهی‌های این کشور، طرح تفاهم با اسراییل‌ را به لبنان عرضه کرده است. از این رو آنان بعد از آنکه به مدت یک دهه از سوق دادن لبنان به عادی سازی روابط با اسراییل ناامید شدند، اینک درصدد برقراری رابطه لبنان با اسرائیل از طریق موضوع گاز هستند.

در این راستا، توطئه‌های آمریکا و اسرائیل برای دستیابی به اهداف خصمانه ادامه می‌یابد و ودراین زمینه رویکرد جدید؛ همانا تشدید پویش ها و کمپین های انتخاباتی علیه نیروهایی است که مایلند لبنان در منطقه یا جهان جایگاهی داشته باشد وکسانی که حق را وسیله ای برای دفاع می دانند. به این ترتیب نبرد سیاسی جاری ، ابعاد دیگر و سرنوشت سازی در رابطه با دشمنان لبنان ومقاومت به خود می گیرد.

یک هفته به برگزاری مهمترین مسئله ملی کشور لبنان یعنی برگزاری انتخابات باقی مانده است موضوعی که باید نقطه عطفی برای رسیدگی به مسائل ضروری ملی باشد، از اوضاع اقتصادی گرفته تا پرونده فساد مالی بزرگ و طرح های زیربنایی به ویژه برق و سوخت و مواجهه استکبار اسرائیلی-آمریکایی. در خصوص موضوع مرز دریایی.

در موضوع کاندیداتوری‌ها وسخنرانی‌های انتخاباتی ۲۰۲۲، شاهد بازگشت منطق "قدرت لبنان در ضعف آن" به هزینه روند اقدامات ملی هستیم، امری که - بخشی از آن را در انتخابات ۲۰۱۸ ملاحظه کردیم- در نتیجه ارتباط‌ با طرفهای خارجی به مرز وابستگی لبنان به سفارت امریکا در این کشور رسید، کشوری که از مرحله انحطاط به مرحله فروپاشی و تا سرحد نبود تصمیم گیری رسیده است.

در چنین شرایطی لبنان تحت کنترل نیروهای خارجی یا نهادهای مالی بین‌المللی قرار خواهد گرفت یا آنکه باید منتظر وعده ها وکمک‌ها، از لحاظ تأمین دارو مواد غذایی و غیره و یا حتی منتظر برگزاری انتخابات پارلمانی باشد که بودجه تخصیص یافته در خارج برای پوشش هزینه‌های انتخابات، جهت شرکت لبنانی های مقیم خارج کافی نیست.

از لحاظ اقتصادی، نیز دولت برای امضای قرارداد با صندوق بین المللی پول درتکاپو است که زمینه را برای بانک جهانی جهت تامین مالی پروژه واردات برق از اردن و گاز از مصر فراهم میکند، این درحالی است که توافقات مربوط به این موضوع ماههاست که مسدود باقی مانده است، یک بار به دلیل عدم شفافیت تصمیم آمریکا در مستثنی کردن لبنان از قانون سزار که توسط آمریکا علیه سوریه وضع شد، وسرانجام انتظار أخذ تأیید بانک جهانی که خود منتظر امضای قرارداد همکاری با صندوق نقد جهت آزادسازی بودجه مورد نیاز بود.

اینک کشورهای عربی، به جای اینکه به لبنان کمک کنند، در باج گیری از لبنان و محاصره آن می کوشند ودر این راستا "ولید البخاری"، سفیر عربستان سعودی، با برگزاری جلسات متعدد با شخصیت ها، رهبران احزاب و کاندیداها از یک گرایش سیاسی مشخص، و در حاشیه مراسم افطاری رمضانی خود، همچنان در امر انتخابات لبنان دخالت میکند.

به نظر می رسد هدف سفیر عربستان ترمیم جبهه آمریکایی- خلیجی در لبنان در حوزه های مختلف انتخاباتی به ویژه بین حزب سوسیالیست ترقی خواه و نیروهای لبنانی به ریاست"سمیرجعجع" و "فواد سینیوره" و برخی از گروه های جامعه مدنی است تا کرسی های بیشتری را تا آنجا که ممکن است کسب کند.

همزمان، سفیر عربستان سعودی به دنبال جمع آوری هر چه بیشتر نامزدهای سنی با هدف کسب بیشترین درصد آراء کرسی های سنی وعدم نفوذ آنها در نیروهای متحد مقاومت است.

از سوی دیگر نیز محافل مطبوعاتی فاش کردند ارزیابی آمریکایی- خلیجی از موضوع انتخابات این است که نتایج انتخابات به نفع مقاومت خواهد بود، از این رو گزینه به تعویق انداختن انتخابات را پیش کشیده‌اند.

در این راستا محافل ذی ربط نسبت به نقشه لغو انتخابات از طریق به راه انداختن وتحریک یکباره مجموعه ای از مشکلات حیاتی با اهدف ایجاد آشوب در کف خیابانها که اینک با افزایش نرخ دلار به بالاتر از ۲۶ هزار لیره آغاز شد، هشدار دادند. از سوئی نیز بحران نان علی رغم یافتن راه حلی مؤقت برای آن ، وهم چنین بحران ناشی از کمبود سوخت در أیام باقی مانده بار دیگر راه خواهد افتاد.