این نمایشگاه که در گالری دانشکده هنر و معماری دره ایندوس برگزار شد، برخی از آثار هنری احمد ربانی را که در زمان بازداشت و شکنجه در زندان کشیده بود را به نمایش گذاشت. این نمایشگاه همچنین شامل اثار هنری ۱۰ هنرمند دیگر بود که نقاشی های احمد را بازسازی کرده بودند. به دلیل سانسور کارهای احمد در آن زمان آنان برای بازسازی نقاشی ها از یادداشت های وکیل احمد استفاده کردند.
این آثار هنری هنوز در بازداشت دولت ایالات متحده هستند زیرا می ترسند این نقاشی ها تهدیدی مستقیم برای امنیت ملی باشد. وقتی از احمد ربانی پرسیدم چرا اینطور است، او گفت: «چون آنها نمیخواهند جهان بداند که آمریکا فاقد انسانیت اولیه است».
نمایشگاه هنری فرآیندی است برای گفتن داستان شما و به جا گذاشتن یک اثر فراموش نشدنی. ظاهراً این نمایشگاه درباره داستان شخصی احمد ربانی است. اما در مجموع به جنایات هر دو دولت آمریکا و پاکستان، بسته شدن زندان گوانتانامو و تئوری های عدالت، سانسور، بی گناهی و «زندانیان ابدی» می پردازد.
در 10 سپتامبر 2002، کل زندگی احمد ربانی برای همیشه تغییر کرد. وی در زمان ریاست ژنرال پرویز مشرف توسط دولت خود به همراه برادرش ربوده شد و در مجموع به مبلغ 5 هزار دلار به آمریکا فروخته شد. دولت های آمریکا و پاکستان بعداً ادعا کردند که او را با تروریست تحت تعقیب حسن گل اشتباه گرفتهاند، اما احمد ادعا میکند که هر دو دولت از ابتدا به وضوح میدانستند که او حسن گل نیست.
این نمایشگاه هنری با این وعده برپا شد که 100 درصد درامد حاصل از نقاشی های سایر هنرمندان شرکت کننده به احمد ربانی تعلق خواهد گرفت که هنوز به دست او نرسیده است اما امیدوارم به زودی این مبلغ را دریافت کند. احمد ربانی از فروش آثار هنری خود در نمایشگاه کراچی خودداری کرده است. احمد تنها دو ماه قبل از افتتاحیه نمایشگاه هنری به کراچی بازگشت.
به گفته متصدی نمایشگاه هنری، از تکنیک های شکنجه به سبک قرون وسطایی گرفته تا افشای سرنوشت غم انگیز یک مرد بیگناه، میزان سوء استفاده از احمد ربانی فراتر از درک است. ناتاشا هر چه بیشتر آن را می خواند بیشتر مضطرب می شد. از طرفی وضعیت احمد کاملا متفاوت است. دقایقی قبل از مصاحبه او به من اطلاع داد که در 48 ساعت گذشته برای احتیاط فقط دو ساعت خوابیده است.
با شنیدن این حرف فکر کردم که آیا باید در این زمان با او مصاحبه کنم، که او بلافاصله با اطمینان به من پاسخ داد که حالش خوب است. او گفت که فقط می تواند ایستاده بخوابد و اصلا نمی تواند روی تخت بخوابد زیرا به محض اینکه سرش روی بالش قرار می گیرد، بیدار می شود. آنها همچنین اغلب در خواب پیاده روی می کنند زیرا این فعالیت به آنها آرامش می دهد.
احمد ربانی نقاشی را رسما در سال 2011 آغاز کرد اما اولین بوم نقاشی خود را در سال 2016 به دست اورد. برایتان سوال شد پس قبلا چگونه نقاشی می کرد؟ روی چه چیزی؟ اساساً هر چیزی مانند تکه های جین، لباسهایی از لباس همبندان و البته روی دیوارهای اطراف آثار هنری خلق کردند. قبل از اینکه استفاده از رنگ در زندان مجاز شود، از قهوه، پودر چای و سس به عنوان مواد هنری استفاده می کرد. او روی کاغذ، رول دستمال کاغذی و دیوارهای سلول زندانش نقاشی می کرد. گاه از مدفوع انسان نیز برای انتقام گرفتن از نگهبانان زندان استفاده می کردند.
احمد ربانی تمام مهارت ها را مدیون صبری القریشی یک زندانی یمنی است. او را «معلم» خود می نامد. جالب است که شباهت هایی بین هنر یمن و سبک احمد ربانی وجود دارد، مانند تکرار مناظر شهری در پس زمینه و نحوه نقاشی یک موضوع. اگرچه احمد ربانی در ابتدا از پاستل به عنوان رسانه خود استفاده می کرد، زیرا صبری نیز از آن استفاده می کرد، اما پس از تجربه زیاد بعداً اکریلیک را رضایت بخش یافت و اکنون ترجیح اصلی اوست. سپس نقاشی اکریلیک صبری را که شکلی از دوستی آنها به عنوان هنرمند بود را آموزش داد.
احمد ربانی در اثر هنری با عنوان "بدون عنوان" (2018) مجسمه آزادی آمریکا را به صورت نمادین از درخت آویزان کرده است و به این ترتیب تفاوت بین واقعیت و تخیل را به تصویر می کشد. احمد ربانی مفهوم باشکوه آمریکا را به عنوان نماد جهانی آزادی زیر سوال می برد. او مفهوم باشکوه آمریکا را دور از واقعیت توصیف کرد و اثار هنری او طنزی بر روی ان است. وی آمریکا را توهم آزادی نامید و گفت که این کشور در خط مقدم سخنرانی برای کشورهایی مانند ایران، افغانستان، پاکستان و کره شمالی قرار دارد، در حالی که باید به گردن خود نگاه کند.
جای تعجب نیست که مضمون آزادی بارها و بارها در نقاشی های او تکرار می شود. در بدون عنوان (2018) نمازگزارانی را نشان می دهد که ظاهراً مسلمان هستند و در مقابل درختی با مجسمه آزادی امریکا مانند میوه آویزان است سجده میکنند. در یک نقاشی بدون عنوان دیگر در سال 2017، ما مردم را در حال پرستش اتش دیدیم. جالب است که ببینیم ایا این اتش همان اتشی است که از مشعل در دست مجسمه ازادی بیرون امد یا احمد ربانی به یگانگی دین اشاره دارد و بنابراین ان را با یگانگی بشریت برابر می داند، او این روح را بسیار مقدس می داند.
احمد ربانی می گوید آنچه همه نقاشی هایش را به هم پیوند می دهد، خاطرات تلخ زندان گوانتانامو است. زندان و سانسور نیز از موضوعات مهم آثار اوست. یکی از عکسها بازداشتگاهی را با مردی نشان میدهد که کنترل از راه دور را در دست دارد و تلاش میکند کانالهای تلویزیونی را که قبلاً کنترل شده بود تغییر دهد. در حالی که عکسی دیگر احمد ربانی را نشان میدهد که روی صندلی شکنجهای خون آلود در زندان نشسته است. این اثار هنری منعکس کننده روش های مختلف خشونت و سانسور است که این هنرمند زندانی باید از ان ها عبور کند. من این را در اینجا به شیوه ای چالش برانگیز گفته ام زیرا با وجود سوء استفاده، لبخند نرم و شوخ طبعی احمد منعکس کننده امیدی است که در کار او نیز مشهود است.
و در نهایت، احمد ربانی درخواست می کند که این پیام به خوانندگان و مقامات منتقل شود: "من خودم را ازاد نخواهم کرد تا زمانی که همه برادرانم از زندان گوانتانامو ازاد شوند." حتی با زندانی شدن تنها یک نفر، زنجیرهای من باز خواهد گشت.»
منبع:
https://www.dawnnews.tv/news/1203891/
نظر شما