۱۳ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۷

 کمپین ایدئولوژیک، قانونی و بوروکراتیک چینی سازی شی، بخشی از یک کمپین فراگیر بازآموزی و قالب‌گیری ایدئولوژیکی است که مبارزات دهه‌های 1950 و 1960 برای تثبیت هویت ملی چین را در ایدئولوژی و حاکمیت حزب به یاد می‌آورد. در میان گروه‌های مذهبی که در آن­ها در برابر تقدم این هویت مقاومت می‌شود، چینی‌سازی حتی مستلزم ایجاد محدودیت­هایی برای تعداد زیادی از مسلمانان اویغور، قزاق و هوی و همچنین رهبران سرسخت مسیحی است. بر این اساس، شعار صرف نیست، بلکه یک سیاست مذهبی برای اجرای سه اولویت کلیدی حزب کمونیست چین است:

                                                        چینی ­سازی ادیان

رئیس جمهور شی جین پینگ در یک سخنرانی بزرگ در سال 2016، خواستار «چینی کردن دین» شد و خاطرنشان کرد که با توجه به ظهور مذهب در میان مردم چین، حزب کمونیست چین باید «انطباق ادیان با جامعۀ سوسیالیستی را هدایت کند». در مفهوم آکادمیک آن، «چینی شدن دین» به بومی شدن ایمان، عمل و مناسک مذهبی در فرهنگ و جامعۀ چینی اشاره دارد. با این حال، از نظر شی، چینی ­سازی عمیقاً سیاسی است. این امر به رهبران و نهادهای مذهبی نیاز دارد که آشکارا از سوسیالیسم دولتی و رهبری حزب استقبال کنند.

 کمپین ایدئولوژیک، قانونی و بوروکراتیک چینی سازی شی، بخشی از یک کمپین فراگیر بازآموزی و قالب‌گیری ایدئولوژیکی است که مبارزات دهه‌های 1950 و 1960 برای تثبیت هویت ملی چین را در ایدئولوژی و حاکمیت حزب به یاد می‌آورد. در میان گروه‌های مذهبی که در آن­ها در برابر تقدم این هویت مقاومت می‌شود، چینی‌سازی حتی مستلزم ایجاد محدودیت­هایی برای تعداد زیادی از مسلمانان اویغور، قزاق و هوی و همچنین رهبران سرسخت مسیحی است. بر این اساس، شعار صرف نیست، بلکه یک سیاست مذهبی برای اجرای سه اولویت کلیدی حزب کمونیست چین است:

ساده کردن بوروکراسی برای نظارت و کنترل کارآمد بر تمام حوزه­ها و نهادهای غیرحزبی؛

احیای نفوذ ایدئولوژی حزب بر تمام جنبه­های زندگی در چین؛

و حذف هرگونه «تضاد» که ممکن است ایدئولوژی و حکومت حزب را به چالش بکشد.

 کنترل حزب

 در مارس 2018، کنگرۀ ملی خلق و کنفرانس مشورتی سیاسی خلق چین (CPPCC) ساختار ایدئولوژیک، قانونی و بوروکراتیک لازم را برای اجرای چینی‌سازی دین ایجاد کردند. این امر تعداد ادارات رسمی را که با رشد پیروان مذهبی و کلیساها، مساجد و معابد وابسته افزایش یافته اند، کاهش داد. برای پروتستان­ ها، شورای مسیحی چین CCC))، انجمن میهن­پرستان سه خود TSPM))، دفتر امور مذهبی RAB)) و ادارۀ امور مذهبی ایالتیSARA) ) قدرت نظارتی خود را به جبهۀ متحد حزب (UFWD) منتقل کرده اند.

این امر به طور مؤثری، بوروکراسی متفاوت و دارای همپوشانی را که توانایی دولت برای کنترل رشد و نفوذ مسیحیت را کاهش داده بود، برطرف کرده است. تحت سیاست دینی جدید، بوروکراسی‌های قدیمی تنها اسماً به حیات خود ادامه می‌دهند، زیرا قدرت آن­ها بر کلیساها و رهبران کلیسا اکنون کاملاً در دست جبهۀ متحد حزب است. با کنترل همۀ نهادهای غیرحزبی تحت این جبهه، دولت اکنون مجرای مستقیمی برای اجرای سریع سیاست و کنترل دارد - یا حتی می­تواند به هرگونه رابطه با افراد و سازمان‌های خارج از کشور که آن­ها را تهدیدی برای ایدئولوژی رسمی، امنیت یا کنترل دولتی می‌داند پایان دهد.  این امر به جبهۀ یاد شده اجازه داد تا نظارت مذهبی را به صورت محلی اعمال کند تا ارتباطات ملی و بین المللی را که از طریق TSPM  و CCC  تشویق شده بود، قطع کند. همچنین باعث می­شود که کلیساهای ثبت شده به صورت محلی یا در بهترین حالت منطقه ای با دسترسی کمی به شبکه­ های بین المللی مسیحی کنترل شوند.

چرا اکنون؟

 در پس تلاش شی برای چینی‌سازی دین، تضاد بزرگ‌تری برای حزب کمونیست چین در رشد جامعۀ مدنی نهفته است. پس از آزادی، حزب به کمک طبقات متوسط ​​تحصیل­کردۀ شهری نیاز داشت؛ اما به وفاداری آن­ها اعتماد نداشت. کمپین­های ایدئولوژیک به­شدت تأثیرگذار بودند، اما به طور فزاینده ای اقتصاد چین را فرسایش دادند تا اینکه در سال 1978 دنگ شیائو پینگ، بورژوازی غیرحزبی، سرمایه­داران و روشنفکرانی را که از «اصلاحات فکری» مائو جان سالم به در برده بودند، برای احیای اقتصاد آزاد کرد.

 این امر مستلزم آن بود که جبهۀ متحد حزب، یک بورژوازی مستقل را در خود ایجاد کند. از آن زمان، لژیونی از کارآفرینان، دانشگاهیان، گروه‌های مذهبی، چینی‌هایی که در خارج از کشور تحصیل می‌کنند، وکلا و دیگران، انجمن‌هایی تشکیل داده‌اند و نظام‌های اعتقادی جدیدی را اتخاذ کرده‌اند که ایدئولوژی حزب را به‌طور ناامیدکننده‌ای هک‌شده می‌دانند. از آنجایی که شرکت­های چینی چندملیتی و خارج از کشور وارد چین شده اند، بسیاری از چینی­ها اکنون رؤسای خارجی دارند و می­توانند دستگاه­های حزبی را نادیده بگیرند. آن­ها آزادانه در داخل و خارج از چین، برای تجارت جدا از نظارت و کنترل دولت فعالیت می­کنند. نتیجۀ این امر، ظهور جوامع فکری، مذهبی، تجاری، ادبی و هنری بوده است که با اکراه به ایدئولوژی حزب توجه می­کنند. این موضوع برای حزب، هم فرصت و هم تهدید است. اقتصاد قوی مخالفت­ها را کاهش می­دهد، اما ظهور جامعۀ مدنی، تسلط ایدئولوژیک حزب را کاهش می­دهد و حتی زیر سؤال می­برد.

راه حل­های قدیمی برای مشکلات جدید

 مائو از نفوذ «نیروهای خارجی متخاصم» پنهان در انجمن­های غیر حزبی و به­ویژه کلیساها می­ترسید.  وظیفۀ جبهۀ متحد حزب، شناسایی دشمنان، از بین بردن آن­ها و تحت فشار قرار دادن رهبران مذهبی برای تسلیم شدن به فرمان حزب و پذیرش ایدئولوژی آن بود. با ارتقای اخیر این جبهه و مُهر تأیید شخصی شی در مورد چینی سازی، اکنون به نظر می­رسد که دورۀ اقامت دنگ به پایان رسیده است. در واقع، این تغییرات شواهدی از اعتقاد شی را ارائه می­کند که اگر حکومت حزب بخواهد بقای خود را حفظ کند، باید به دنبال تجدید نظر ایدئولوژیک رادیکال باشد.

 شی و حزب، فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را نتیجۀ ناکامی شوروی در استفاده از اهرم‌های حکومتی برای حمایت از مارکسیسم و ​​لنینیسم و ​​مطیع کردن رقبای ایدئولوژیک خود می­دانند، که بسیاری از آن­ها در لباس‌های مذهبی پنهان شده بودند. بنابراین، برای حزب کمونیست چین [...] چینی‌سازی، امری ناگزیر است.

جدیت این اقدام شی برای مهار دین و جامعۀ مدنی را نباید دست کم گرفت. تأثیر آن در حال حاضر توسط بازرگانان خارجی، روشنفکران، هنرمندان، رهبران مذهبی، و مؤسسات آن­ها در داخل و خارج از چین احساس شده است. [...] چینی­سازی به عنوان بخشی از تلاش گستردۀ حزب برای مهار رشد و نفوذ جامعۀ مدنی، خطرهای بزرگی برای شی و حزب به همراه دارد. چین امروز با چین دهۀ 1950 بسیار متفاوت است. محدودیت‌های رسانه‌های چاپی، «پردۀ بامبو» تحمیلی که به تعداد انگشت شماری از مقامات اجازه می‌داد به خارج از چین سفر کنند، و استقبال پرشور حزب از آزادی مردم، سرکوب مخالفان و اعمال همنوایی ایدئولوژیک را نسبتاً ساده کرد.

 امروزه، پیوندهای بین المللی چین، چه دولتی و چه خصوصی، نه تنها گسترده است، بلکه برای تداوم قدرت و رشد اقتصادی این کشور ضروری است. علاوه بر این، تلاش برای جذب یک بورژوازی متنوع، تکنوکرات، و توسعه‌یافته، خطر تضعیف ارتباطات بین‌المللی و ابتکار کارآفرینی لازم برای به حرکت درآوردن موتور اقتصادی چین را در پی دارد. اگرچه محدودیت­های ایجاد شده برای مسلمانان قزاق و اویغور، هیچ انتقاد جدی از سوی رهبران سیاسی مسلمان را برانگیخته است، اما با توجه به ابتکار یک کمربند و یک جادۀ شی جین پینگ، چینی­ سازی اسلام می­تواند یک ضربۀ جدی باشد.

 از سوی دیگر، فناوری پیشرفته، نظارت بر مخالفان را برای ادارۀ امنیت عمومی آسان‌تر می‌کند:

 نرم‌افزار تشخیص چهره همراه با نظارت ویدئویی همه‌جا به سرویس‌های امنیتی اجازه می‌دهد تا حرکات افراد را شناسایی و ردیابی و یادداشت کنند که با چه کسی و در کجا ارتباط دارند.

 برداشت داده‌های بیومتریک، اسکنرهای گوشی‌های هوشمند، تجزیه و تحلیل صدا، و سیستم‌های ردیابی ماهواره‌ای برای وسایل نقلیه، امکان نظارت شبانه‌روزی را فراهم می‌کند.

معرفی فناوری G5 تنها توانایی نظارت بر تمام جنبه ­های واقعیت زنده را نه تنها در چین، بلکه در سراسر جهان افزایش می­دهد.

 در گذشته، کلیساهای ثبت نشده می­توانستند در فضای عظیم شهرهای چین ناپدید شوند. با فن­آوری جدید، توانایی پنهان شدن و یا فرار از آثار چینی­ سازی بر کلیسا بسیار کاهش می­یابد. با وجود این، وقتی صحبت از سرکوب مسیحیت می­شود، فناوری یک شمشیر دولبه است. کلیساهای چین امروزی کلیساهای دهقانی قدیم نیستند. رشد تصاعدی در مراکز عمدۀ شهری اعضای کلیساهای جوان، تحصیل­کرده و آگاه به فناوری را به خود جلب کرده است که تاکنون راه خود را در دنیای مجازی در سراسر جهان باز کرده اند. هم کلیساهای ثبت شده و هم کلیساهای ثبت نشده اکنون در سطح بین المللی به هم متصل شده اند و برای دولت سخت بوده است که چین را از ارتباط از طریق وب جهانی محروم کند.

 حتی اگر دولت بتواند از افراد پیشی بگیرد، این خطر وجود دارد که تلاش برای کنترل ارتباطات ملی و بین‌المللی چین با جهان خارج، نفوذ بین‌المللی، رشد اقتصادی و قدرت چین را که به دنبال صادرات آن در آسیا و سراسر جهان است، کاهش دهد. بنابراین، استفاده از فناوری برای متوقف کردن تعامل فناوری ممکن است در درازمدت باعث شود موتوری که باعث رشد اقتصادی چین می‌شود، از رقبای بین‌المللی خود عقب بماند.

هیئت­های مسیحی در چین

 در سی سال گذشته، پکن به طور فزاینده‌ای به کلیساهای چینی اجازه داده است خودمختاری بیشتری داشته باشند. حتی به کلیساهای ثبت‌نشده اجازه می‌دهد آشکارا با هم ملاقات کنند - و حتی حاکمیت حزب کمونیست چین را زیر سؤال ببرند. به نظر می‌رسد که چینی‌سازی برای کلیساهای رسمی مسیحی که به رسمیت شناخته شده‌اند دردسرسازتر باشد، زیرا مسیحیان نسبتاً انجیلی چین در تعقیب آموزه‌های مسیحی ارتدکس به کلیساهای ثبت نشده روی می‌آورند.

 با توجه به موارد فوق، تأثیر واقعی چینی­سازی به­خوبی می­تواند زمینۀ ایجاد همان خودمختاری مذهبی باشد که برای درهم شکستن آن طراحی شده بود. به‌علاوه، عملاً تعامل چینی‌ها را که بنا به تبلیغات رسمی مبنی بر تضمین آزادی مذاهب و اینکه نمایندگان بین‌المللی آن، نمایندگان واقعی مسیحیت چینی هستند، قطع خواهد کرد.

 چشم انداز

 مطمئناً تلاش کنونی برای کنترل مذهب در چین، شیوۀ زندگی کلیساهای مسیحی چین را تغییر خواهد داد؛ اما بعید است که بتواند رشد و نفوذ مستمر آن­ها را قطع کند. با توجه به توانایی آن­ها و جامعۀ مدنی برای انطباق سریع، تردید وجود دارد که تلاش­های جبهۀ متحد حزب برای یکسان­­ سازی، چیزی بیش از وادار کردن وفاداری لب­ها، اما نه قلب­های مردم چین باشد.

نویسنده: توماس هاروی

منبع: https://lausanne.org/global-analysis/sinicization-religion-china

کد خبر 19713

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 8 =