بخش دوم از ششمین موج تحقیقات بزرگ نظرسنجی دیانِسیس "باورهای یونانیان" شامل نظرات درباره احساساتی است که در این دوره بین شهروندان درباره اتحادیه اروپا، وضعیت جهان و همچنین مهاجرت غالب است. این تحقیق تلاش میکند تا افکار شهروندان را در دورهای از عدم قطعیت جهانی روشن کند. یونانیان چگونه باور دارند که تحت تأثیر این وضعیت قرار میگیرند و چه انتظاری از آینده دارند؟ آنها نیم قرن پس از بازگشت دموکراسی به یونان چگونه به آن مینگرند و درباره آینده اتحادیه اروپا چه نظری دارند؟ آنها چگونه به مهاجران - چه کسانی که در حال حاضر در کشور هستند و چه کسانی که ممکن است در آینده بیایند - نگاه میکنند؟
بخش دوم از ششمین موج "باورهای یونانیان" از طریق نظرسنجی تلفنی و آنلاین توسط Metron Analysis از نمونهای نماینده شامل ۱۱۰۴ نفر، در دوره زمانی ۲۳ ژانویه تا ۶ فوریه ۲۰۲۴ به دست آمده است. نتایج کامل و دادههای این نظرسنجی با انتشار یک گزارش همراه است که توسط استراتوس فاناراس، یانیس بالابانیدیس و پنی آپوستولوپولو از Metron Analysis امضا شده است، همچنین شامل تحلیل نِفلی ستورانا، مدیر تحقیقات در Mindview، درباره مهاجرت و تحلیلی-تفسیر از مانو پاپازوگلو، استاد دانشگاه پلوپونیسوس، است.
این تحقیق با سوالاتی شروع میشود که به دیدگاه پاسخدهندگان در حال حاضر، یعنی در دوره زمانی انجام تحقیق، میپردازد. همانطور که در گزارش Metron Analysis توضیح داده شده: "نحوهای که یونانیان و یونانیها جایگاه یونان را در جهان درک میکنند، از نحوهای که خودشان و وضعیت شخصیشان را درک میکنند، نشات میگیرد. "
درباره احساساتی که در این موج از تحقیق به آنها اشاره شده است، به نظر میرسد که مشابه سه موج قبلی باقی مانده باشد. ناامنی همچنان غالب است، زیرا توسط ۵۰ درصد از پاسخدهندگان ذکر شده است. ناامیدی با ۴۴.۳ درصد در رتبه دوم قرار دارد و پس از آن خشم با ۲۹.۷ درصد مشاهده میشود. اولین احساس مثبت، خوشبینی، در رتبه چهارم قرار دارد و تقریباً در همان سطح سال ۲۰۲۲ است، اما حدود ۸ واحد کمتر از سطح سال ۲۰۱۹ است. همانطور که در سایر تحقیقات مشابه و همچنین در امواج قبلی "باورهای یونانیان" دیده میشود، زنان تمایل دارند در پاسخ به سوالات مشابه، احساسات منفی بیشتری را بروز دهند. این تحقیق همچنین از پاسخدهندگان میخواهد که وضعیت شخصی خود را در زمینههای مختلف از ۱ (بسیار منفی) تا ۱۰ (بسیار مثبت) ارزیابی کنند. بالاترین امتیاز (۷.۷ به طور متوسط) به "ارتباط با دیگران" داده شده است. در مقابل، پایینترین امتیاز (۵.۵) به وضعیت اقتصادیشان داده شده است – نگرانی درباره اقتصاد نیز در بخش اول همین تحقیق مطرح شد، جایی که اکثریت وضعیت اقتصادی را به عنوان تهدیدی برای آینده کشور ذکر کردند. همچنین جالب است که شرکتکنندگان به طور متوسط، معتقدند که وضعیت سلامت جسمیشان در مقایسه با سلامت روانیشان بهتر است: سلامت جسمی نمره ۷.۱ و سلامت روانی/روانشناختی نمره ۶.۶ دریافت کرده است.
دموکراسی در یونان
به مناسبت پنجاهمین سالگرد بازگشت دموکراسی، که در فرمولهبندی سوال مرتبط نیز ذکر شده است، پرسشگران از شرکتکنندگان میخواهد که کیفیت دموکراسی در کشور را ارزیابی کنند. کمتر از ۱ نفر از هر ۳ نفر (۲۷.۴٪) دموکراسی در کشور را "قوی" میدانند. با این حال، اگر افرادی را که میگویند دموکراسی "نه قوی است و نه ضعیف" (۳۷.۲٪) را با این تعداد جمع کنیم، اکثریتی به دست میآید که احتمالا دموکراسی را درک میکنند که اگرچه قوی نیست، اما حداقل ضعیف هم نیست. همچنین، جالب است که گروه سنی که کمترین درصد را به گزینه "قوی" اختصاص دادهاند، جوانان ۲۵-۳۹ ساله هستند. تنها ۱ نفر از هر ۱۰ نفر در این گروه سنی میگوید که دموکراسی یونان قوی است. در همین زمان، ۱ نفر از هر ۲ نفر آن را "نه قوی و نه ضعیف" میداند، در حالی که ۴ نفر از هر ۱۰ نفر -بیشترین درصد بین گروههای سنی- آن را "ضعیف" میدانند. تصویر در سنین بالاتر متفاوت است و نتایج را "متعادل" میکند. "قابل توجه است که افراد مسنتر که به طور تجربی به دیکتاتوری و انتقال به دموکراسی نزدیکتر هستند (بالای ۵۵ سال)، تمایل دارند دموکراسی ما را بیشتر 'قوی' بدانند"، گزارش Metron Analysis تأکید میکند.
تحقیق همچنین از شرکتکنندگان میپرسد که فکر میکنند یونان در ده سال آینده چگونه خواهد بود. بیش از ۱ نفر از هر ۲ نفر موافقند که کشور مهاجران زیادی خواهد داشت (۸۳.۳٪) و شهروندان در برابر تفاوتها تحمل بیشتری خواهند داشت (۶۳.۳٪). از سوی دیگر، تعداد کمتری معتقدند که سطح زندگی با میانگین اروپایی همسطح خواهد شد (۳۴٪)، یونان کشوری با اقتصادی قوی خواهد بود (۲۶.۱٪) یا "بر اساس شایستهسالاری عمل خواهد کرد" (۲۳.۲٪). همچنین قابل توجه است که بیش از ۴ نفر از هر ۱۰ نفر معتقدند که یونان در دهه آینده تأثیر بینالمللی خود را افزایش خواهد داد. به طور ساده، بخشی از جمعیت وجود دارد که معتقد است کشور میتواند تأثیر بینالمللی خود را افزایش دهد، بدون اینکه بر اساس شایستهسالاری عمل کند، بدون اینکه سطح زندگی خود را افزایش دهد و بدون داشتن اقتصاد قوی.
اما آینده اتحادیه اروپا چگونه میتواند باشد؟
به طور قطع، هیچکس نمیداند، اما باورهای شهروندان کشورهای عضو، همراه با عوامل دیگر، احتمالاً آن را شکل خواهند داد. ۳۶.۸٪ یونانیها، معتقدند که اتحادیه اروپا در سالهای آینده با خروج کشورها از هم خواهد پاشید. از سوی دیگر، درصد مشابهی (۳۵.۹٪) بر این باورند که اتحادیه اروپا در دهه آینده به شکل کنونی خود باقی خواهد ماند.
جالب است که چگونه این نظرات تقسیمشده در طول سالها تکامل یافتهاند. در سال ۲۰۱۶، پس از همهپرسی برگزیت، ۱ نفر از هر ۲ نفر معتقد بودند که اتحادیه اروپا از هم خواهد پاشید و تنها ۸.۶٪ بر این باور بودند که اتحادیه اروپا در ده سال آینده به شکل کنونی خود باقی خواهد ماند. هشت سال بعد، این دو گزینه اکنون درصد مشابهی دارند. تصویر مشابهی نیز در مورد کسانی که فکر میکردند اتحادیه اروپا منحل خواهد شد وجود دارد: این میزان در سال ۲۰۱۶ برابر با ۲۷.۹٪ بود، در حالی که امروز تقریباً یک سوم شده و تنها ۱۰.۳٪ است.
علیرغم این تغییرات قابل توجه، به نظر میرسد که اتحادیه اروپا هنوز راه درازی در پیش دارد تا شک و تردیدهای بسیاری از شهروندان در مورد بقای خود را برطرف کند. حدود ۱ نفر از هر ۳ نفر اتحادیه اروپا را یک قدرت جهانی "در حال افول" میدانند، در حالی که تعداد بسیار کمتری (۱۶.۷٪) آن را یک قدرت "در حال رشد" میدانند. همچنین، ۳۶.۴٪ آن را غیرقابل اعتماد میدانند، ویژگیای که بیشترین اشارهها را به خود اختصاص داده و شاید منعکسکننده خستگی شهروندان از مذاکرات مداوم در داخل اتحادیه باشد تا طرفهای درگیر – چه کشورهای عضو و چه نهادها – به توافقی در مورد مسائل مختلف برسند.
با این حال، به نظر میرسد یونانیها در بسیاری از زمینههای زندگی خود خواهان "اروپایی شدن" هستند. تحقیق از شرکتکنندگان میخواهد تا به این سوال پاسخ دهند که در کدام حوزهها تمایل دارند اتحادیه اروپا نقش فعالتری داشته باشد. اکثریت بزرگی (بیش از ۷۰٪) خواهان نقش فعالتر در همه گزینههای داده شده هستند: در بهداشت و محیط زیست (۸۳.۸٪)، دفاع (۷۸.۳٪)، آموزش (۷۷.۳٪)، و همچنین در اقتصاد، مهاجرت و سیاست خارجی. همچنین، اکثریت شهروندان، یعنی ۶۵٪، به نظر میرسد با گسترش اتحادیه اروپا با پذیرش کشورهای جدید موافق هستند.
با این وجود، به نظر میرسد بسیاری از یونانیها اطلاعات کافی در مورد آنچه اتحادیه اروپا هماکنون انجام میدهد، قبل از اینکه نقش فعالتری در زمینههای مذکور بر عهده بگیرد، ندارند. تحقیق شامل دو سوال درباره صندوق بهبود است و در اولین سوال از شرکتکنندگان میپرسد که آیا آن را میشناسند. ویژگی خاص این سوال این است که آن را به عنوان "صندوق بهبود" که به طور معمول شناخته میشود، معرفی نمیکند، بلکه آن را به طور توصیفی به عنوان "برنامه تأمین مالی اتحادیه اروپا برای غلبه بر مشکلات ناشی از رکود و سایر اثرات کووید-۱۹" معرفی میکند، تا شرکتکنندگانی را که فقط عنوان را میشناسند اما اطلاعات بیشتری در مورد آن ندارند، مستثنی کند. در این سوال، تنها ۳۵.۹٪ اظهار داشتند که صندوق بهبود را میشناسند. این قطعاً یک نتیجه جالب است، زیرا یونان از نظر تولید ناخالص داخلی بیشترین بهرهمندی را در اتحادیه دارد و این منابع تا حد زیادی معادل دو برابر منابع مهم اروپایی است که در چند سال آینده به کشور وارد میشود. از میان کسانی که صندوق بهبود را میشناسند، تقریباً نیمی آن را "بسیار" یا "خیلی زیاد" مهم برای توسعه کشور میدانند، در حالی که ۳۲.۲٪ آن را "نسبتاً مهم" میدانند.
یونان و جهان
اما یونانیها درباره کشورهای مختلف، داخل یا خارج از خانواده اروپایی، چه فکر میکنند؟ چه کسانی را به عنوان بهترین متحدان خود میدانند؟ رهبران قدرتهای بزرگ را چگونه ارزیابی میکنند؟ چگونه فکر میکنند که جنگ در خاورمیانه بر زندگی آن ها تأثیر خواهد گذاشت؟
در پاسخ به این سوال که چه کسانی را بهترین متحدان یونان میدانند، تغییرات بزرگی در ترتیب پاسخها نسبت به آخرین باری که این سوال در سال ۲۰۲۲ مطرح شد، وجود ندارد. فرانسه همچنان نخستین کشوری است که یونانیها آن را به عنوان متحد خود میدانند (۶۵٪)، و پس از آن ایالات متحده آمریکا (۴۴.۲٪) و اسرائیل (۱۳.۵٪) قرار دارند. با این حال، درصد فرانسه به میزان قابل توجهی کاهش یافته و بیش از ۷ واحد کم شده است. در مقابل، درصد ایالات متحده آمریکا بیش از دو برابر شده و همچنین بسیار بیشتر از درصد فوریه همان سال (این سوال دوبار، قبل و بعد از آغاز جنگ در اوکراین، مطرح شده بود). اسرائیل نیز به نظر میرسد بخش مهمی از محبوبیت خود را به عنوان متحد یونان از دست داده است (بیش از ۶ واحد). در ترتیب کلی متحدان، روسیه، آلمان و چین با درصدهای تک رقمی قرار دارند.
اما چقدر چهرههای رهبران هر کشور و محبوبیت آنها در این ارزیابیها نقش دارند؟ چقدر تفاوت میتواند یک رهبر با کاریزمای بیشتر یا کمتر ایجاد کند؟ این تحقیق از شرکتکنندگان میخواهد که نظر خود را درباره تعدادی از شخصیتهایی که اخیراً یا در حال حاضر نقش مهمی در صحنه بینالمللی ایفا کردهاند، بیان کنند.
امانوئل ماکرون، با توجه به نقش فرانسه به عنوان مهمترین متحد، بیشترین نظرات مثبت و نسبتاً مثبت را با ۶۳٪ به خود اختصاص داده است. در رتبه دوم، اما با درصد بسیار پایینتر، رئیس کمیسیون اروپا اورزولا فن در لاین با ۳۳.۴٪ قرار دارد. درصد روسای جمهور ایالات متحده (جو بایدن - ۳۳.۲٪) و روسیه (ولادیمیر پوتین - ۳۱.۴٪) نیز در همین حدود است - و در واقع هر دو نسبت به اندازهگیری در مارس ۲۰۲۲ افزایش یافتهاند. با این حال، پوتین تقریباً ۱۰ واحد کمتر از درصدهای سال ۲۰۱۹ دارد - یعنی به نظر میرسد که در حالی که از درصدهای بسیار پایینتر سال ۲۰۲۲، پس از جنگ در اوکراین، بهبود یافته است، اما کاهش محبوبیت او همچنان باقی است. آنگلا مرکل، صدراعظم سابق آلمان، ۲۹.۲٪ نظرات مثبت را به خود اختصاص داده که تقریباً در همان سطح با صدراعظم فعلی اولاف شولتس (۲۶.۸٪) است. رئیس جمهور چین شی جین پینگ در رده هشتم محبوبیت قرار دارد، با ۲۶.۲٪ نظرات مثبت، با این حال تقریباً ۱ نفر از هر ۳ نفر پاسخ دادند که او را نمیشناسند. این در حالی است که در سوال دیگری، چین توسط ۶۷٪ از نمونهها به عنوان "قدرت" و توسط ۵۸.۷٪ به عنوان کشوری "در حال رشد" ذکر شده است. به وضوح، شناخته نشدن رهبر کشوری که بسیاری آن را به عنوان قدرتمند و در حال رشد توصیف میکنند – بیشتر از کسانی که همین نظر را درباره ایالات متحده یا روسیه دارند – به ماهیت رژیم در آن کشور مربوط است. رئیس جمهور پیشین ایالات متحده دونالد ترامپ درصد نسبتاً کمی از محبوبیت، یعنی ۲۳٪ را به خود اختصاص داده است، با این حال این میزان بیش از دو برابر درصدی است که در دسامبر ۲۰۱۹، کمی پس از شکست انتخاباتیاش و اندکی قبل از ترک ریاست جمهوری، داشت. میزان محبوبیت نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، نیز معادل با ترامپ است (۲۱٪) و در رده دهم محبوبیت قرار دارد. رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، بدون اینکه تعجبی برانگیزد، تنها در ۱۶.۱٪ از پاسخدهندگان محبوبیت دارد. با این حال، تنها دو سال پیش، این درصد کمتر از نصف بود و به ۵.۷٪ میرسید. آخرین نفر در لیست محبوبیت، نخست وزیر بریتانیا ریشی سوناک است. با این حال، شایان ذکر است که بسیاری از کسانی که نظر مثبتی دارند، یعنی ۱۲.۶٪، اظهار داشتند که حتی او را نمیشناسند: ۲۱.۳٪.
تأثیرات جنگ در خاورمیانه
در نهایت، تحقیق امسال "باورهای یونانیان" شامل یک سوال درباره تأثیرات جنگ در خاورمیانه نیز میشود. پاسخدهندگان در درصدهای بالا بیان میکنند که جنگ خطر تروریسم در اروپا را افزایش خواهد داد (۸۰.۴٪)، بر اقتصاد یونان تأثیر خواهد گذاشت (۷۷.۱٪) و همچنین زندگی روزمره آنها را تحت تأثیر قرار خواهد داد (۵۸.۲٪). تعداد بسیار کمتری نگران حملات تروریستی در یونان هستند (۴۴.۱٪)، و حتی کمتر نگران گسترش جنگ به کشورمان (۲۹.۹٪) میباشند.
مهاجرت و ادغام مهاجران
همانطور که در بالا نیز مشاهده شد، حدود ۸ نفر از هر ۱۰ نفر موافقند که در ده سال آینده یونان "کشوری با تعداد زیادی مهاجر از کشورهای مختلف" خواهد بود. بنابراین نتیجهگیری میشود که جامعه به طور کلی متوجه افزایش مهاجرت به کشور شده است. اما جمعیت درباره مهاجران چه فکر میکند؟ شهروندان معتقدند کشور باید برای مدیریت جریانها چه اقداماتی انجام دهد؟ اکثر مردم فکر میکنند مهاجرت در کدام زمینهها شرایط را بهبود میبخشد و در کجاها مشکلاتی ایجاد میکند؟
این تحقیق به موضوع مهاجرت و مدیریت آن بسیاری از سوالات را اختصاص داده است، شاید بیشتر از هر موج دیگری. ابتدا، کلمات مرتبط را بررسی میکند، یعنی اینکه آیا جمعیت آنها را با چیزی خوب مرتبط میداند یا خیر. ۴۰.۴٪ کلمه "مهاجران" را با چیزی خوب مرتبط میکنند، در حالی که انتظار میرود تعداد بیشتری (۵۶.۲٪) کلمه "پناهندگان" را با چیزی خوب مرتبط بدانند. در هر صورت، به نظر میرسد که تعصبات مربوطه همچنان قوی هستند. در مورد رویکرد کشور در مدیریت جریانهای مهاجرتی، اکثر مردم، حدود ۷ نفر از هر ۱۰ نفر، معتقدند که یونان باید رویکردی سختگیرانهتر اتخاذ کند.
به طور مشخص، این رویکرد سختگیرانه چه میتواند باشد؟ اکثر مردم (۷۱.۲٪) معتقدند که مهاجرانی که به طور غیرقانونی وارد کشور میشوند باید به کشوری که انتخاب میکنند فرستاده شوند – که به وضوح منظورشان یک کشور ثروتمند اروپایی است و نه کشور مبدأشان. در عین حال، تعداد کمتری، اما همچنان اکثریت (۵۴.۹٪)، پاسخ میدهند که مهاجران باید بلافاصله اخراج شوند. درصد زیادی نیز معتقدند که مهاجران باید در مراکز بازداشت نگهداری شوند تا زمانی که به کشور خود بازگردند (۶۹.۳٪). اما، تعداد قابل توجهی (۶۵.۳٪) نیز معتقدند که باید به کسانی که حق پناهندگی دارند، به سرعت پناهندگی داده شود. اکثریت (۵۷.۸٪) نیز بر این باورند که مهاجرانی که به طور غیرقانونی وارد کشور میشوند باید به سرعت و تحت شرایط خاصی در جامعه یونان ادغام شوند. پیشنهاد ادغام سریعتر در جامعه یونان کمترین میزان موافقت (۳۴.۳٪) را به خود اختصاص داده است. به نظر میرسد شهروندان به طور اکثریتی با نظراتی موافق هستند که وقتی به طور کلی بررسی شوند، شامل تضادهایی میباشند.
نظرات در مورد مهاجران قانونی، یا آنهایی که به احتمال زیاد به طور غیرقانونی وارد شده و بعداً قانونی شدهاند، تفاوت دارد. به عنوان مثال، ۷ نفر از هر ۱۰ نفر موافقند که کودکان مهاجران قانونی که در یونان به دنیا میآیند باید فوراً تابعیت یونانی دریافت کنند. از سوی دیگر، اکثریت، تقریباً ۱ نفر از هر ۲ نفر، خواستار فرآیند سختگیرانهتر اعطای تابعیت هستند.
اما مهاجران چگونه بر جامعه محلی تأثیر میگذارند؟
به نظر میرسد که بسیاری اکنون تأثیرات مثبت ادغام مهاجران را درک کردهاند. بیش از نیمی از افراد تأثیرات مثبت ادغام مهاجران را بر جمعیتشناسی، اقتصاد، صندوقهای تأمین اجتماعی و همچنین مدرنسازی کشور به رسمیت میشناسند. البته، همه این حوزهها به نوعی با فعالیتهای اقتصادی در کشور مرتبط هستند.
شرکتکنندگان در پاسخهای خود، به میزان کمتری اما همچنان قابل توجه (۴۰.۶٪)، اظهار داشتند که ادغام مهاجران به حفظ نظم اجتماعی کمک خواهد کرد. علاوه بر این، ۶۲.۷٪ موافقند که یونان باید مهاجران را بر اساس نیازهای اقتصادی خود بپذیرد. به عبارت دیگر، علیرغم درخواست برای رویکرد سختگیرانهتر نسبت به مهاجرانی که به طور غیرقانونی وارد کشور میشوند، بخش عمدهای از جمعیت تأثیرات مثبت ادغام مهاجران در اقتصاد کشور را میپذیرد و تا حدی بر اساس نیازهای اقتصادی به دنبال آن است.
در همین زمینه، اکثر افراد همچنین مشکلات ناشی از فرار مهاجران را به رسمیت میشناسند. ۷ نفر از هر ۱۰ نفر معتقدند که فرار مهاجران به اقتصاد آسیب میزند – به کشاورزی، گردشگری و خدمات خانگی. تعداد مشابهی بر نیاز به ایجاد انگیزهها و فرهنگ جذب کارگران در مناطقی که کمبود نیروی کار وجود دارد، تأکید میکنند.
آیا همه مهاجران یکسان هستند؟ این تحقیق همچنین به دنبال ثبت تعصبات و کلیشههایی است که بر اساس منشأ مهاجران غالب است. جمعیت محلی چگونه با آنها برخورد میکند؟ مهاجران از کشورهای بالکان بیشترین نظرات مثبت را دریافت میکنند (۶۵.۸٪)، شاید به این دلیل که جمعیت محلی با آنها بیشتر آشنا است. پس از آن، مهاجرانی که از آمریکای لاتین یا مرکزی (۵۸.۸٪)، آفریقا (۵۱.۹٪) و آسیا (۵۰.۴٪) آمدهاند، قرار دارند. بیشترین نظرات منفی به مهاجران از کشورهای خاورمیانه اختصاص دارد: تنها ۴ نفر از هر ۱۰ نفر نظر مثبتی نسبت به آنها دارند.
منبع:
https://www.dianeosis.org/۲۰۲۴/۰۴/ti-pistevoun-oi-ellines-۲۰۲۴-b-meros
نظر شما