زندگی نامه یقیشه چارنتس
Yeghishe Charents
"یقیشه سوقومونیان"، متخلص به یقیشه چارنتس شاعر، نویسنده، مترجم و فعال ادبی ـ اجتماعی در ۱۳ مارس سال ۱۸۹۷ در شهر قارس ارمنستان غربی متولد شد. تحصیلات ابتدایی و دبیرستانی را در مدارس شهر زادگاهش گذراند. در نوجوانی مدتی با پدرش در شهر ماکوی آذربایجان زیست. در اواخر سال ۱۹۱۵ به هنگام کشتار ارامنه، داوطلبانه وارد گردان هفتم ارتش ارمنستان شد و مدتی را در جنگ و درگیری سپری کرد. از سال ۱۹۱۶ تا سال ۱۹۱۸ به عنوان دانشجوی آزاد در کلاسهای درس دانشکده ادبیات دانشگاه "شانیاوسکی" مسکو شرکت جست و سپس در سالهای ۱۹ - ۱۹۱۸ به مثابه سرباز ارتش سرخ در جنگهای داخلی قفقاز شمالی و تساری تسین، فعالانه شرکت کرد. در اکتبر ۱۹۱۹ به زادگاهش قارس بازگشت و در آنجا مدتی را به آموزگاری در روستای " باشگدیگلر" گذراند.
در ژانویه سال ۱۹۲۰ به یروان رفت و به عنوان آموزگار و مربی در یتیم خانه شهر به کار پرداخت و پس از استقرار حکومت شوروی در ارمنستان، به سمت مسئول هنرهای زیبای کمیساریای مردمی آموزش، برگزیده شد.
در ماه های فوریه و آوریل سال ۱۹۲۱ مسلحانه در جنگ های داخلی ارمنستان شرکت کرد. در سال ۱۹۲۲ دوباره به مسکو رفت و در کلاس های درس انستینوی ادبیات شرکت کرد. در سالهای ۲۵ - ۱۹۲۴ از کشورهای ترکیه، اسپانیا، فرانسه و آلمان دیدن کرد و در بازگشت به میهن، به سال ۱۹۲۵ انجمن ادبی " نوامبر" را بنیان نهاد. از سال ۱۹۲۸ تا سال ۱۹۳۵ بخش ادبیات و هنرهای زیبای چاپخانه دولتی ارمنستان را اداره کرد.
یقیشه چارنتس روز ۲۹ نوامبر سال ۱۹۳۷ در شهر یروان بدرود حیات گفت. آثار ارزنده این شاعر نابغه ارمنی بسیار متنوع است و یکی از درخشانترین صفحات ادبیات ملت ارمنی را به خود اختصاص می دهد. چارنتس در عرصه شعر از کلیه قوالب و اشکال شعری به طرز استادانه اعجاب انگیزی استفاده کرده است و مضامین بسیار ابعاد زندگی اجتماعی و جان انسانی را در شعرهای جاودانه اش، به زیبایی و شیوایی ارائه نموده است. چارنتس در نثرنویسی نیز شیوه خاص خود را دارد و آثار منثور او از بدیع ترین و تابناک ترین آثار ادبیات مردمی ملت ارمنی است.
یقیشه چارنتس در زمینه ترجمه نیز استادی چیره دست بود و آثار ارزنده ای از نویسندگان و شاعران جهان را به زبان ارمنی برگردانده است.
در جمهوری ارمنستان هر سال به بهترین ترجمه ها جایزه ای تحت عنوان "چارنتس" تعلق می گیرد. آثار یقیشه چارنتس به اکثر زبانهای دنیا ترجمه شده است.
یقیشه چارنتس یکی از بزرگترین شاعران ارمنی قرن حاضر بود. چارنتس نیز شهید بزرگواری بود (در 40 سالگی) که سرشار از عشق به ملت بود. او با آگاهی کامل از این که هر فراخوان ملی برای متحد کردن مردمش برای مقاومت در برابر رژیم استالین مطمئناً به تسلیم جان خود در یکی از زندان های استالین ختم می شود، شجاعانه در برابر استبداد ایستاد. او همراه با بسیاری از روشنفکران ارمنی قربانی پاکسازی روشنفکران توسط استالین در سال 1937 شد. با وجود اینکه در دهه 1920 او مانند اکثر روشنفکران آن زمان معتقد بود که کمونیسم پاسخی برای مشکلات بشر است، در دهه 1930 او مردی کاملاً سرخورده و تلخ بود و همانطور که در آخرین کتاب او مشهود است، عشق به ملتش به گونه ای بالغ شد. او انترناسیونالیسم را کاملاً کنار گذاشت.
پس از تسلط کمونیست ها در ارمنستان، در سال 1922 چارنتس دوباره برای ادامه تحصیل عازم مسکو شد، اما پس از آن بازگشت و به کارهای ادبی و فرهنگی پرداخت. در سال 1924 برای بازدید از ترکیه، فرانسه، ایتالیا و آلمان به خارج از کشور سفر کرد.
چارنتز تا زمان مرگش به نوشتن پربار ادامه داد. او شش جلد شعر و یک رمان منتشر کرد: اشعار غنایی، افسانه دانته (1916)، اوباش دیوانه (1918)، اشعار (1923)، سرزمین نیری (1923) - رمان، حماسه روز تعطیل (1930)، کتاب جاده (1933). چارنتس همچنین ترجمه ها و اشعار منتشرنشده زیادی دارد.
موزة یغیشه چارنتس، شاعر، نویسنده، مترجم و شخصیت برجسته ادبی ارمنستان، در سال 1964 در گوشه ای از ساختمان محل اقامت وی، جایی که روزهای آخر هیات را در انجا سپری کرد، تأسیس شد. بعداً دو بخش دیگر نیز به موزه اضافه شد.
در این ساختمان تاریخی، بیش از 5300 مورد از آثار و لوازم شخصی شاعر، نگهداری می شود. البته مجموع اشیاء و لوازم به نمیاش درآمده در این موزه بالغ بر 15000 قطعه می شود.
اتاق مطالعة شاعر نیز مرمت و بازسازی شده است. سه سالن موجود در موزه، کلاً به نمایش، عکسها، نامه ها، دستنوشته ها، و آثار چاپ نشده و بطور کلی هرآنچه که نحوة زندگانی و کارهای شاعر را می نمایناند، اختصاص دارد.
آدرس: خیابان ماشتوتس – شماره 17) تلفن: 535594
موزه الکساندر اسپندریان -
الکساندر اسپندریان به همراه اندیشمندان ارمنی - اعضای «آکادمی» 1925-26 م(1304-1305)، ایروان
اغلب اکثر اندیشمندان ارمنی در حیاط «مسجد خانی» ایروان (امروزه «مسجد کبود») با یکدیگر ملاقات می کردند. آنها به شوخی نام آن مکان را «آکادمی» نامیده بودند. آودیک ایساهاکیان(نویسنده)، یغیشه چارنتس(نویسنده)، درنیک دمیرجیان(نویسنده)، الکساندر تامانیان(مهندس معمار)، رومانس ملکیان(آهنگساز)، مارتیروس ساریان(نقاش)، الکساندر اسپندریان(آهنگساز) و دیگران اکثر اوقات در این مکان دور هم جمع می شدند.
موزة هنر وادبیات موسوم به چارنتس
موزة هنر و ادبیات موسوم به موزة چارنتس، یکی از نخستین موزه های تأسیس شده در ایروان است. در آغاز سال 1921 و اندکی پس از استقرار حکومت کمونیستی در ارمنستان، سنگ بنای این مرکز نهاده شد.
محتویات موزه:
صدها اثر از هنرمندان، نویسندگان، موسیقیدانان و هنرپیشگان مشهور ارمنی شامل عکسها، نوشته جات، اسناد، کتابها، بیوگرافی و یادگارهای آنها در این موزه گرد آمده است.
همچنین تصویر و یا میکروفیلم بعضی از منابع و اسناد ارمنی موجود در دیگر کشورهای جهان نگهداری می شود.
- اکثر شخصیتهای ادبی، هنری، علمی و فرهنگی ارمنستان، در این موزه یا بخش مستقل به خود را دارند و یا در آرشیوها دارای اثر می باشند. نویسندگانی همچون، خاچاطور آبویان، میکائیل نعلبندیان، رافائل پاتکانیان، رافی، موراتسان، قازاروس آقایان، هوانس هوهانسیان، هوانس تومانیان، شیروانزاده، آودیس ایساهاکیان، آرشاک چوبانیان، واهان تریان، درنیک دمیرچیان، دانیل واروژان، سیامانتو، یغیشه چارنتس، پطروس آدامیان، هوانس آبلیان، واهرام پاپازیان، لئون کلانتر، سمپات داویدیان (مورخ هنری) و نیز آهنگسازانی نظیر ماکار یکمالیان، کریستفر کارامورزا، کمیتاس، تیگران چوخاچیان، رومائوس ملیکیان، واهرام سواجیان، نیکل کلانتریان، ساشا اوکانزاشویلی و... زبانشناسان و ارمنی شناسان مشهوری همچون: گئورگ اِمین، مانوک آبقیان، لِــئو، هراچیا آچاریان، یروانت شاه عزیز و غیره...
- نامه های هنرمندان و نویسندگان کشورهای مختلف که خطاب به همتایان ارمنی خود نوشته اند، در بخش مستقلی به نمایش درآمده که از ارتباط متقابل و دوستانه بین آنها خبر می دهد.
- در بایگانیهای موزةادبیات و هنر، مطالب متنوعی به زبان فارسی و یا دربارة ایران وجود دارد. موضوعات این مجموعه شامل این موارد می شود:
- آثار علمی به زبان ارمنی یا روسی دربارة هنر ایران، ترجمه هایی به زبان ارمنی از ادبیات فارسی، تجلّی موضوعات ایرانی در ادبیات و هنر ارمنی، نسخ خطی، اسناد و نامه ها به زبان فارسی، اسنادی به زبان ارمنی درباره ایران و ارامنه ایرانی، فرهنگهای لغت فارسی به ارمنی و ارمنی به فارسی، از لابلای این اسناد به موارد جالبی برمی خوریم: از جمله: ترجمه هایی از اشعار عمر خیام، نظامی گنجوی، شاهنامه فردوسی، معرفی دستگاههای موسیقی ایرانی، فرامین و دستخط شاهان قاجار مثل دستخط مظفرالدین شاه و یا شاهزاده عباس میرزا ولیعهد فتعلی شاه، مکاتبه میرزا حسن آقا مجتهد شیخ الاسلامی قفقاز با اسقف اعظم ارامنه در خصوص تمایل متقابل به اصلاح روابط مسلمین و ارامنه، تلگرافهایی متعلق به سال 1905 دربارة رویدادهای انقلاب و صدها مطلب جالب دیگر.
- در آرشیوهای این موزه، دستخطهای برخی از نویسندگان و مصنفین مشهور جهان موجود است افرادبی همچون نیکلا باجان (Bajan)، پائولو دیچینا(Dichina)، سلیمان روسدام (Rousdam)، ویلیس لاتسیس (Latsis)، یانکا کائوپالا (Coupala)، میخائیل ایوانو (Ivanov)، ریمسکی کورساکو (Corsakov)، لئو تولستوی (Tolstoi)، ماکسیم گورکی (Gorki)، والری بروسف (Brussov)، یوری وسلوفسکی (Voselovski)، ویکتور هوگو(Hugo)، آناتول فرانس (France)، رومان رولاند (Rolland)، لوئیس آراگون (Aragon)، فردریک ماسلر (Maclet)، بروسِت(Brosset)، لانگلویس (Langlois) و غیره.
- سالنهای موزه نیز با تابلوها و مجسمه هایی از هنرمندان مشهور ارمنی نظیر مارتیروس ساریان، واردگس سورنیانتس، آرا سرگیسیان، سورن استپانیان و غیره تزیین شده است. در این بین تابلوهای رنگ روغن نقاشی برجسته ارمنی، پطروس آدامیان، که نمایشنامه های مشهور جهان مثل هاملت، افلیا، پادشاه لیر و غیره را به تصویر کشده، جالب توجه است.
- بخش ویژه ای از موزه به تأتر ارمنی اختصاص یافته که درآن مطالب وقایع قابل توجهی دربارة تاریخچة هنر تأتر و هنرپیشگان حرفه ای این رشته ارائه می کند. بر اساس منابع موجود، حیات مجدد تأتر ارمنی از نیمه دوم قرن 19 شروع شده و با تشکیل گروههای حرفه ای و اجرای نمایشنامه های خارجی و ارمنی جایی تازه یافت. بازیگران مشهوری همچون گئورگ چمشکیان، فاسولیدیان، مناکیان، سیرانوش، هوانس آبلیان، واهرام پاپازیان، آروس وسکانیان، هراچیا نرسیسیان، جاسمین و غیره که با زبانهایی در حد استانداردهای جهانی ارائه کردند، همگی محصول این دوران بودند.
- آثار این دورة درخشان تأتر ارمنی به همراه دوران هفتاد ساله حکومت کمونیستی، در قالب تابلوهای نقاشی، مجسمه ها، صحنه های نمایش، تصاویر بازیگران، عکسهایی از نمایشنهای مشهور، نمایشنامه نویسان معروف و... در چند سالن این موزه به نمایش درآمده است.
- ذکر این نکته در اینجا لازم است که در سال 1967، نمایشگاهی توسط این موزه با عنوان «دوهزار سال تاریخ تأتر ارمنی» برگزار شد که در آن نمایشگاه، تاریه تأتر ارمنستان در قالب اسناد، مدارک، تصاویر، نقاشی ها و ماکتهای موجود در آرشیو موزه در معرض دید عموم قرار گرفت.
- ادبیات ارمنی از نیمه نخست قرن 19 با خاچاطور آبویان، نویسنده مشهور حیات تازه یافت و به همین جهت غرفة ثابتی در خصوص این نویسنده و دیگر ادبای ارمنی وجود دارد که کتب و دستنوشته ها و آثار ترجمه شده به زبانهای مختلف را ارائه می کند.
موارد جالب:
از نمونه های جالب این موزه، موارد ذیل است: دستخط های نویسندگان معروف جهان، کتابچه ای بنام «دفتر» که حاوی اشعار سایات نوا می باشد.
نی و پیانوی شخصی کمیتاس، شاعر و آهنگساز مشهور ارمنی نخستین دوربین فیلمبرداری که توسط آن هامو بک نظریان اولین تصاویر متحرک ارمنی را ساخت، آثار منتشر نشده ای از نویسندگان ارمنی، وسایل و تجهیزات بکاررفته توسط هنرپیشگان فیلم های معروف سینمایی و...
- در این موزه کتابخانه ای غنی وجود دارد که به همراه مجموعه ای از روزنامه ها و مجلات و نسخ نادر که از کتابخانه های شخصی نویسندگان سراسر جهان بدست آمده، منابع ارزشمندی درباب هنر و ادبیات جهان و عل الخصوص ارمنی شناسی ارائه می کند و بطور مرتب دراختیار پژوهشگران، مؤسسات چاپ و نشر، رادیو و تلویزیون و دیگر علاقمندان قرار می گیرد.
- تا کنون نمایشگاههای متفاوتی توسط موزه، در قالب بزرگداشت پیشگامان فرهنگ ارمنستان و جهان برگزار شده است. این نمایشگاهها غالباً در سالگرد تولد افرادی نظیر، سایات نوا، هاکوب بارونیان، واهان تریان، هوانس آبلیان، الگا گولازیان، یغیشه چارنتس، شکسپیر و غیره و یا در مناسبتهای خاص مثل هزارة دوم تأتر ارمنی، برگزار شده است.
- هم اکنون 25 نفر اعضای هیئت علمی این موزه در خصوص دسته بندی و تنظیم مواد ادبی و هنری موجود در آرشیوها تلاش می کنند و راه را برای نسخه شناسان، پژوهشگران و حتی دیگر بازدید کنندگان هموار می سازند.
آدرس: خیابان آرامی – شماره 1 تلفن: 543463
من واژه ی خورشید طعم ارمنستان نازنینم را دوست می دارم
اشکبار سیم ماتم آهنگ ساز قدیم مان را دوست می دارم
عطر آتشناک سرخ گل ها و گل های چون خون را
و رقص ناز نازان دلربای دختران نائیری را دوست می دارم
آسمان تیره و آب های شفاف و دریاچه نورانی مان را دوست می دارم
آفتاب تابستان و بوران بشکوه اژدها آواز زمستان را
دیوارهای سیاه کلبه های مهمان ندیده ی گم در تاریکی
و سنگهای هزاران ساله شهرهای کهن را دوست می دارم
به هرجا که باشم، من آوازهای ماتمنوامان را از یاد نخواهم برد
کتاب های " حروف آهنین "[1] دعاگشته مان را زیاد نخواهم برد
هرچه هم که زخم های خونبار ما قلب من را تیز بشکافند
من باز یار بی کس و خونینم - ارمنستان - را دوست می دارم
برای قلب گرفته ی مشتاق من هیچ حکایت دیگر نیست
چون " نارگاتسی" و "کوچاک"[2] جبین نورآذینی نیست.
جهان در نورد، قله ای سپید ـ چنان که آرارات ـ نیست
چون جاده ی افتخار دست نیازیدنی، من کوه "ماسیس"[3] ام را دوست می دارم.
باز بهار آید، گل به بار آید
دلدار باز به کام یار آید
سالها بچرخند، آدمی شود دگرسان
آواز بلبل باز ماند به کوهساران.
بلبلی دگر آید به باغ پر گشاید
عاشیقی دگر آواز دنیا سراید
آنچه من نگفتم فردا او بخواند
روزها دود گردند و سال بماند.
هزار گل در جهان بشکفد
هزار چشم در جهان بگرید
هزار دل در جهان زخم بیند
عشق آتش شود و خون بماند.
کُندُر برای قلبی دگر بسوزد
باز سوسن و نسترن بروید
دلدار بگرید و اشکش بریزد
به روی سنگ مرمر قبرم بماند...
مترجم: امیک آلکساندری
منابع:
https://allpoetry.com/Yeghishe-Charents
برگرفته از کتاب "صد سال شعر ارمنی ـ تدوین و ترجمه احمد نوری زاده
نظر شما