اصطلاح یونانیان مهاجر، دیاسپورای یونانی یا جامعه یونانیان مقیم خارج به جمعیتهای متعددی از یونانیها اشاره دارد که در کشورهای مختلف جهان ساکن شده و اکنون شهروند آن کشورها شدهاند. این مهاجران تابعیت کشورهای میزبان را پذیرفتهاند و در بیشتر موارد به لحاظ زبانی و فرهنگی تا حد زیادی با جامعه میزبان خود ادغام شدهاند.
پروفسور آ. کُندیس در تحقیقی که در سال ۱۹۹۷ برای مرکز ملی تحقیقات اجتماعی انجام داد، تعریف کاملتری از دیاسپورای یونانی ارائه داد. در تعریف اولیه، مهاجرت به معنای جابهجایی اتباع یونانی از یونان به خارج از کشور، صرفنظر از دلیل آن است. بااینحال، پروفسور کُندیس «اقلیتهای تاریخی یونانی» مانند یونانیان شمال اپیروس را نیز در تعریف خود از یونانیان مهاجر میگنجاند. بنابراین، پس از این توضیح، دیاسپورای یونانی به افرادی اطلاق میشود که حداقل یک سال در خارج از مرزهای یونان زندگی کردهاند و یا اقلیت تاریخی در کشور مقصد هستند، یا به دلایل مختلف به آن کشور مهاجرت کردهاند. این افراد با ویژگیهای عینی مانند زبان، دین، تاریخ، ادبیات، فرهنگ و تبار یا با ویژگیهای ذهنی مانند آگاهی از تعلق به ملت یونان شناخته میشوند.
دلایل مهاجرت جمعیتها از کشوری به کشور دیگر از دورهای به دوره دیگر و از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. بهطور کلی، میتوان گفت که یک انفجار جمعی، تبعیدهای گسترده، تجارت یا جستجوی کار از جمله عواملی هستند که باعث مهاجرت میشوند. نکته جالب این است که دلیل مهاجرت غالباً به یک عامل انسجامبخش برای مهاجران در خارج از کشور تبدیل میشود. بنابراین، مشاهده میکنیم که یونانیان مهاجر تمایل دارند گروههایی تشکیل دهند، گرد هم بیایند و نهادهایی ایجاد کنند تا ارتباط خود را با میهن حفظ کنند.
به این ترتیب شبکههای مختلف مهاجران ایجاد میشود که هدف آنها حفظ ارتباط با کشور مبدأ است، درحالیکه بهعنوان ابزاری برای معرفی فرهنگ یونانی در خارج از کشور عمل میکنند. این شبکهها ممکن است نهادهای رسمی یا گروههای غیررسمی باشند و معمولاً حول یک ویژگی مشترک یونانیان خارج از کشور تشکیل میشوند. بهعنوان مثال، یکی از رایجترین شبکههای مهاجران حول کلیسای ارتدوکس یونانی شکل میگیرد. این شبکه از نیاز یونانیان خارج از کشور برای انجام مناسک دینیشان به وجود آمده است. بنابراین، معابدی ساخته شدهاند که زیر نظر یکی از پاتریارکهای ارتدوکس هستند و در فهرست گسترده معابد کلیسای ارتدوکس یونانی قرار دارند.
شبکه دیگری شامل اشکال مختلف خودسازماندهی مهاجران است. بهعنوان مثال، اولین سطح سازماندهی جامعهای است که از یونانیان ساکن در یک شهر یا منطقه بزرگتر تشکیل شده است. این جامعه به نوبه خود تلاش میکند، مستقیم یا غیرمستقیم، مدارس و انجمنهای فرهنگیای را تأسیس کند که تا حدودی با کشور مبدأ در ارتباط باشند. دومین سطح سازماندهی فدراسیون است که شامل جوامع و انجمنها میشود. اشکال دیگری نیز مانند انجمنهای ملی و محلی، باشگاههای ورزشی یا سازمانهای جوانان وجود دارد.
یکی دیگر از گروههای جالب توجه، دانشمندان و متخصصان تحصیلکردهای هستند که کشورهایی خارج از یونان را برای تحصیل، کار و زندگی انتخاب میکنند، زیرا اغلب فرصتهای تحقیقاتی و شغلی در یونان محدود است. شبکه دانشمندان مهاجر ازاینرو اهمیت دارد که همانند دیگر مهاجران میتواند بهعنوان پلی با کشور مبدأ عمل کند. بااینحال، در این مورد خاص، به دلیل سطح بالای تحصیلات، دانشمندان یونانی در ارتقای تبادلات علمی نقش دارند.
در ارتباط با دیپلماسی فرهنگی، یونانیان مهاجر حامل فرهنگ یونانی، سبک زندگی، آداب و رسوم هستند. هدف دولت یونان حفظ هویت یونانی در زندگی این افراد تا حد امکان است. مهاجران یونانی ابزاری برای معرفی یونان در خارج از کشور هستند. این افراد روزانه با شهروندان کشور میزبان تعامل دارند و به گفتوگوی بینفرهنگی و بینمذهبی کمک میکنند. این موضوع مورد توجه نهادهای دولتی قرار گرفت و در سال ۱۹۷۵ مادهای به قانون اساسی اضافه شد که هنوز هم پابرجاست. علاوه بر این، از سال ۱۹۸۳ دبیرخانه عمومی یونانیان مهاجر تحت نظارت وزارت امور خارجه مسئول امور یونانیان مهاجر است.
دبیرخانه عمومی یونانیان مهاجر از زمان تأسیس به نهادی تبدیل شده است که مهاجران یونانی میتوانند به آن مراجعه کنند. این دبیرخانه رویدادهایی را برگزار میکند که نهادهای مهاجران در آن شرکت دارند، به سازمانهای مهاجران کمک مالی ارائه میدهد، همکاری میکند و درخواستهای یونانیان خارج از کشور را به دولت یونان منتقل میکند. بااینحال، یکی از خواستههای مداوم مهاجران، تأسیس شورای یونانیان مهاجر بود که سرانجام در سال ۱۹۹۵ ایجاد شد.
عملکرد شورای یونانیان مهاجر امروز بر اساس قانون شماره ۳۴۸۰/۲۰۰۶ تنظیم شده است. از نخستین مواد این قانون نقش مشورتی، پیشنهاددهی و حمایتی این شورا مشخص میشود. این بدان معناست که شورای یونانیان مهاجر قصد ندارد فعالیتهای نهادهای مهاجران را پوشش دهد، بلکه هدف آن حمایت از فعالیتهای آنها است. قابل توجه است که اعضای این شورا، علاوه بر دیگران، شامل یونانیان-قبرسی نیز میشود.
شورای یونانیان مهاجر چهار نهاد اصلی دارد: الف) شوراهای هماهنگی مناطق، ب) مجامع منطقهای، ج) مجمع عمومی، د) هیئترئیسه. شوراهای هماهنگی مناطق سالی یک بار تشکیل جلسه میدهند و مسئول ارائه پیشنهادها و نظرات به هیئترئیسه هستند که این پیشنهادها را به دبیرخانه عمومی یونانیان مهاجر منتقل میکند تا در تصمیمگیری وزیر مسئول مورد توجه قرار گیرد. در مقابل، مجامع منطقهای هر دو سال یک بار به مسئولیت شورای هماهنگی تشکیل میشود. مجمع عمومی هر چهار سال یک بار تشکیل میشود و هیئترئیسه مسئول برگزاری آن است. در نهایت، هیئترئیسه وظایف متعددی دارد که از جمله مهمترین آنها، ارتقای اهداف شورای یونانیان مهاجر و ارائه نظرات مشورتی درباره پیشنویس قوانین مرتبط با مهاجران است.
در نهایت میتوان گفت، دبیرخانه عمومی یونانیان مهاجر و شورای یونانیان مهاجر نقش اساسی در حفظ و تقویت هویت فرهنگی و ارتباط یونانیان مقیم خارج از کشور با میهن خود دارند. این نهادها از طریق حمایت از فعالیتهای فرهنگی، آموزشی و اجتماعی مهاجران و همچنین ایجاد پل ارتباطی بین مهاجران و دولت یونان، به ترویج فرهنگ یونانی در سراسر جهان و بهبود شرایط زندگی یونانیان خارج از کشور کمک میکنند.
منبع:
برگرفته از فصل دوم پایاننامه "چارچوب اجرای دیپلماسی فرهنگی از سطح فراملی تا ملی: سیاستهای فرهنگی اروپا، سیاست فرهنگی یونان، دغدغهها و چالشها برای یونان در چارچوب اروپا متحد" نوشته مارتا سیمئونیدو، دپارتمان مطالعات بینالمللی و اروپایی، دانشگاه ارسطو
نظر شما