آثار ادبی او از سال ۱۹۹۹ به طور منظم در نشریات ادبی مختلف منتشر شده است. اولین کتاب وی مجموعه داستان ها "پوپوری" او به سرعت علاقه خوانندگان را برانگیخت و نویسنده جایزه فاخر تسیناندالی را به دست آورد. رمان او "عصر بود، صبح بود" که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد هنوز به عنوان یکی از محبوب ترین آثار او باقی مانده است.
داستانهای کوتاه او غالباً در مجموعههای مختلف منتشر میشوند، از جمله: مجموعه "۱۵ بهترین داستان کوتاه"، "داستان کوتاه گرجی قرن ۲۱" و "داستان معاصر گرجستان".
کارتولیشویلی با چهار رمان و داستانهای کوتاه خود مشهور است، داستانهایی که با سبک بدیع و روایت پویایی که خوانندگان را حالت انتظار نگاه می دارد، متمایز میشوند. کارتولیشویلی در حال حاضر در آمریکا زندگی و کار می کند.
داوید کارتولیشویلی جوایز ادبی مهمی از جمله جایزه تسیناندالی برای دانشمندان جوان و هنرمندان خلاق در بخش بهترین نویسنده جوان در سال ۲۰۰۱، جایزه ادبی سابا در سال ۲۰۰۸ برای بهترین مجموعه نثر برای مجموعه داستان ها "چهار داستان" و جایزه ادبی سابا ۲۰۲۴ - بهترین رمان سال برای "مگاپولیس و افراد" را دریافت کرده است.
کتابشناسی:
- شش رویا - داستان، ۲۰۱۱ (انتشارات باکور سولاکائوری)
- تکلیف - رمان، ۲۰۱۱ (انتشارات باکور سولاکائوری)
- عصر بود، صبح بود - رمان، داستان های کوتاه، ۲۰۱۱ (انتشارات پالیترا L)
- درباره خود و نثر - داستان کوتاه، ۲۰۰۹ (انتشارات باکور سولاکائوری)
- کتاب جدید - رمان، ۲۰۰۸ (انتشارات باکور سولاکائوری)
- ۴ داستان - مجموعه داستان ها، ۲۰۰۷ (انتشارات باکور سولاکائوری)
- عصر بود، صبح بود - رمان، ۲۰۰۶ (انتشارات باکور سولاکائوری)
- خاطرات برای میراندا - داستان، ۲۰۰۳ (انتشارات مرانی)
- پوپوری - داستان ها، ۲۰۰۱ (انتشارات ازْری)
مجموعه داستان ها "چهار داستان" – برنده جایزه ادبی سابا در سال ۲۰۰۷ در رده بهترین مجموعه نثر
مجموعه شامل چهار داستان است،از جمله "گوشهزنی"، "فراتر از یک کودک و اعلام عشق"، "نظارت هنر" و "سنجاب". داستان "سنجاب" به زبان انگلیسی ترجمه شد و در گلچین - داستان معاصر گرجی گنجانده شد که توسط Dalkey Archive Press در ایالات متحده در سال ۲۰۱۲ منتشر شده است. آثار وارده در این مجموعه، توانایی استادانه نویسنده را در استفاده از زبان بسیار ساده نشان می دهد، تشدید و متراکم کردن وقایع پیش پا افتاده روزمره تا رسیدن به یک نتیجه غیرقابل اجتناب که اغلب فقط در تخیل راوی اتفاق می افتد و سپس خواننده و قهرمان داستان را به روشی بسیار غیرمنتظره به واقیت بازگرداند.
"مگاپولیس و افراد"
برنده جایزه ادبی سابا ۲۰۲۴ در رده بهترین رمان سال ، یکی از نویسندگان بزرگ خورخه لوئیس بورخس می گوید: "فقط چهار داستان به عنوان یک متن ادبی نوشته می شوند که عبارتند از: داستان رفتن، داستان آمدن، داستان نزاع (پس از آمدن) و داستان مجازات." اگر به داستان هایی تا امروز خوانده شده را نگاه کنید، احتمالاً به این نتیجه خواهید رسید. این رمان ممکن است به نظر شما فقط در مورد رفتن، ترک و فرار (از خانواده، شهر، قاره، زبان، وطن، ایمان) باشد که شاید مسیر واقعی و زندگی واقعی هر فرد از آنجا آغاز می شود.
فراز و نشیب های زندگی و درونی شخصیت اصلی با قرار گرفتن در محیطی کاملاً بیگانه (کالیفرنیای دور) در این رمان، بسیار زیبا و جالب روایت می شود. پیوندهای زیادی در متن وجود دارد، چه پیوندهای عاطفی با گذشته های دور و نه چندان دور، که بدون آن "حال" وجود نخواهد داشت، چه پیوندهای متافیزیکی آینده و حال. نویسنده در نگاه اول، با دقت پازلی از داستانهای موازی به ظاهر متفاوت را در یک داستان بزرگ به هم پیوند می دهد و متن در حال تغییر است ، مانند حماسهای درخشان درباره رفتن، به خود برگشتن، آشفتگی درونی و رستگاری نهایی!
نظر شما