نگاهی به زندگی فیلسوف و ریاضی دان ایرانی مدفون در گلگیت پاکستان

درباره دلایل آمدن سیدابوالقاسم خوانساری به پاکستان گفته می شود که راجا میر سکندرخان حکمران منطقه نگر در گلگیت بلتستان، از آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی تقاضای واعظ دینی کرده بود که در نتیجه آن سید ابوالقاسم خوانساری به دستور سید ابوالحسن اصفهانی در سال1936 از راه کشمیر به شهر گلگیت پاکستان رفت و در آنجا مردم را برای مدت طولانی در معرض معارف اهل بیت قرار داد. وی پس از مرگ میر سیکندرخان روزهای فقر شدید را در روستای نِگَر گذراند و از آنجا به شهر گلگیت مهاجرت کرد و در سال 1963در گلگیت درگذشت. قبر وی در منطقه "مجینی محله" در شهر گلگیت واقع شده است.

آیت الله سیدالقاسم جعفر موسوی بن سیدمحمود خوانساری معروف به ریاضی(1309-1380هجری قمری) فقیه، فیلسوف، عارف، ادیب و ریاضیدان مشهور، اشناختی از عالم ز علمای برجسته و صاحب نظر شیعه در قرن چهاردهم هجری قمری بود. وی درکنار تبحر در علوم دینی، در علوم ریاضی، هندسه و جبر نیز مهارت خاصی داشت. در این زمینه ها بسیاری از دست نوشته های ایشان نیز موجود است. سیدابوالقاسم خوانساری در نجف اشرف نزد عمویش ابوتراب خوانساری و آقا ضیاء عراقی شاگردی نمود و فقه و اصول فقه را از ایشان فراگرفت. وی هچنین اجازه اجتهاد و روایت را از سیدابوالحسن اصفهانی، ابوتراب خوانساری و سیدحسن صدر کسب نمود و به دستور سیدابوالحسن اصفهانی مرجع بزرگ شیعیان وقت به قصد تبلیغ به پاکستان رفت و پس از سالها خدمات دینی در منطقه گلگیت در شمال پاکستان درگذشت و در همان جا به خاک سپرده شد. سیدابوالقاسم خوانساری در سال1891میلادی مصادف با 14 شوال 1309 هجری قمری، در روز چهارشنبه در شهر خوانسار ایران چشم به دنیا گشود. وی فرزند سید محمود خوانساری و برادرزاده سیدعبدالعلی بن جعفر خوانساری معروف به ابوتراب خوانساری (1271-1346ق) بود. عموی وی سید ابوتراب خوانساری، فقیه و عالم معروف شیعه در قرون 13و۱۴ هجری قمری بود. سید ابوتراب خوانساری کتاب های مهمی در فقه استدلالی، حدیث، رجال و تفسیر تألیف نمود و با فقه اهل سنت نیز به خوبی آشنایی داشت. سید محسن الحکیم و سید محمد حجت کوه کمری از جمله شاگردان ابوتراب خوانساری بودند. پدرش محمود خوانساری نیز از علمای معروف خاندان خوانساری بود. نسب خاندان خوانساری به محب الله بن قاسم و سپس از طریق هفت خط به صالح قصیر و نهایتا به حضرت موسی کاظم علیه السلام، هفتمین ستاره درخشان امامت و ولایت پیوند می خورد. اکثر علمای این خاندان در خوانسار ایران، برخی از علما در گلپایگان و اصفهان و برخی دیگر در عراق و هند سکونت داشتند. پدر بزرگ ایشان سیدابوالقاسم جعفر موسوی خوانساری(۱۱۵۸–۱۰۹۰ق) معروف به میرکبیر، مولف کتاب برجسته"مناهج المعارف در بیان اصول دین" یا "فرهنگ عقاید شیعه" از شاگردان ممتاز محمد باقر مجلسی بودند. ایشان در سال 1328 قمری از اصفهان به نجف مهاجرت کردند و علوم فقه و اصول و حدیث را از استادان متبحر و سرشناس نجف از جمله عموی خودش فرا گرفتند. ایشان در فن مناظره با ادیان مختلف بسیار مهارت داشتند و همچنین در علوم ریاضی، هندسه و جبر سرآمد استادان در حوزه علمیه نجف بودند. ایشان اجازات منحصر به فردی نیز از سید ابوالحسن اصفهانی کسب نموده بودند. 

نگاهی به زندگی فیلسوف و ریاضی دان ایرانی مدفون در گلگیت پاکستان

گفته شده‌ است زمانی که وی در درس سیدابوالحسن اصفهانی حضور داشتند، سیدابوالحسن اصفهانی درخواستی را که توسط یکی از حکمرانان شیعیان در مناطق شمال پاکستان ابلاغ شده بود و تقاضای عالمی برای تبلیغ دین کرده بودند را خوانده و از جمع شاگردان خواست تا یک نفر از آن بین آنها اعلام آمادگی کند. سیدابوالقاسم خوانساری برای این کاراعلام آمادگی کردند. مرجع بزرگ آیت الله سید ابوالقاسم خویی و آیت الله سید محمدحسین طباطبایی صاحب تفسیر المیزان و برادرش، سید محمد حسن الهی طباطبایی نزد ایشان به فراگیری ریاضی پرداختند. گفته شده ‌است که او راه حل‌های ساده‌ای برای مسائل پیچیده علوم ریاضی، هندسه و جبر ارائه می‌ نموده ‌است، این در حالی است که وی ریاضی را بدون استاد فرا گرفته بود که نشان از نبوغ بالایش را نشان می دهد.

آیت الله محمدحسین طباطبایی در شرح حال خود درباره علل شاگردی آیت الله سیدابوالقاسم خوانساری می نویسد: مرحوم بادکوبه ای از فرط عنایتی که به تعلیم و تربیت نویسنده داشتند، برای این که مرا به طرز تفکر برهانی آشنا ساخته، به ذوق فلسفی تقویت بخشد، امر فرمودند که به تعلیم ریاضیات پردازم. در امتثال امر معظم له به درس مرحوم آقا سید ابوالقاسم خوانساری که ریاضی‌دان زبردستی بود، حاضر شدم و یک دوره حساب استدلالی و یک دوره هندسه مسطحه و فضایی و جبراستدلالی ازمعظم له فرا گرفتم.

درباره دلایل آمدن سیدابوالقاسم خوانساری به پاکستان گفته می شود که راجا میر سکندرخان حکمران منطقه نگر در گلگیت بلتستان، از آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی تقاضای واعظ دینی کرده بود که در نتیجه آن سید ابوالقاسم خوانساری به دستور سید ابوالحسن اصفهانی در سال1936 از راه کشمیر به شهر گلگیت پاکستان رفت و در آنجا مردم را برای مدت طولانی در معرض معارف اهل بیت قرار داد. وی پس از مرگ میر سیکندرخان روزهای فقر شدید را در روستای نِگَر گذراند و از آنجا به شهر گلگیت مهاجرت کرد و در سال 1963در گلگیت درگذشت. قبر وی در منطقه "مجینی محله" در شهر گلگیت واقع شده است.

نگاهی به زندگی فیلسوف و ریاضی دان ایرانی مدفون در گلگیت پاکستان

فعالیت های دینی علمی:

سیدابوالقاسم خوانساری تحصیلات ابتدایی و متوسطه  خودش را در زادگاهش خوانسار و اصفهان گذراند و سپس برای تحصیلات عالی به نجف اشرف رفت. وی در عراق در نجف اشرف فقه و اصول را در نزد عمویش ابوتراب خوانساری، ضیاءالدین عراقی و سید ابوالحسن اصفهانی آموخت و از سید ابوتراب خوانساری، سیدحسن صدر و سیدابوالحسن اصفهانی اجازه اجتهاد و روایت کسب نمود. ایشان در کنار تبحر در علوم رایج دینی از جمله فقه، اصول فقه، عرفان و فلسفه، در ریاضی، هندسه، جبر و هیئت و فلکیات نیز تسلط کامل داشتند. از شاگردان خاص و برجسته ایشان می توان از علماء شهرآفاق و مراجع بزرگ شیعه از جمله آیت الله علامه سید محمد حسین طباطبایی صاحب تفسیر المیزان، آیت الله سید محمد حسن الهی طباطبایی، آیت الله سید شهاب الدین مرعشی، آیت الله سید ابوالقاسم خویی، آیت الله سید هادی میلانی و آیت الله سید عبدالمطلب شیرازی نام برد.

مهاجرت به روستای نِگَر در منطقه گلگیت-بلتستان (شمال پاکستان)

نگاهی به زندگی فیلسوف و ریاضی دان ایرانی مدفون در گلگیت پاکستان

سال‌ها قبل از استقلال هند از امپراتوری استعماری انگلیس، راجا میر اسکندرخان، حاکم منطقه دور افتاده "نگر" از نواحی گلگیت در نزدیکی مرز چین در شمال پاکستان، به منظور زیارت از نجف اشرف دیدن کرد و حین بازدید از عراق فرصتی را بدست آورده، با سیدابوالحسن اصفهانی مرجع بزرگ شیعیان نیز ملاقات نمود. راجا میراسکندرخان در دیدار با آقا اصفهانی درخواست کرد که عالم فقیهی به منطقه "نگر" اعزام شود که احکام شرعی شیعی را در آنجا صادر کند. هنگامی که آیت الله اصفهانی این درخواست را در برابر شاگردان ارجمند خود مطرح نمودند، سید ابوالقاسم خوانساری که آنجا حضور داشتند، ابراز تمایل کرد که برای تبلیغ دین به این منطقه دور افتاده برود. بنابراین آقای خوانساری در مرحله اول تمام خانواده خود را در نجف اشرف رها نمود و به همراه راجا اسکندر به تنهایی به گلگیت مهاجرت نمود. راجا اسکندرخان در منطقه نگر خانه مناسبی در محوطه کاخ خودش ساخت و به آقای خوانساری اهداء کرد. آقای خوانساری با استقبال گسترده شیعیان محلی در آن خانه ساکن شدند. آقای خوانساری پس از چند سال یکی از علمای معتمد گلگیتی به نام شیخ محمد شاهور را که از آشنایان و دوستان خودش از نجف اشرف بود به عراق فرستاد تا خانواده وی را نیز به پاکستان بیاورد. خانواده او نیز پس از طی یک سفر سخت و خسته کننده طولانی چند ماهه از مسیرهای دشوار ایران، هند و کشمیر به راهنمایی شیخ محمد شاهور از عراق به "نگر" رسیدند. مردم نواحی شمالی گیلگیت و بلتستان به ویژه نگر تا به حال مجتهدی مثل ایشان ندیده بودند، از این رو آمدن سیدالقاسم خوانساری به منطقه، برای آنها دست کمی از معجزه نداشت. راجا اسکندر، مردم و علمای نگر به آقای خوانساری ارادت و محبت زیادی نشان دادند. سیدابوالقاسم خوانساری به دلیل محبت زیاد راجا و مردم نگر با هیچ مشکل مالی مواجه نشد. مردم منطقه، خوراک، لباس و سایر مایحتاج زندگی را به وفور به ایشان تقدیم می کردند که حتی میهمانانی که به تعداد زیاد از دور به خدمت وی می آمدند سیر می شدند و برخی به عنوان تبرک با خود می بردند. عده زیادی از مردم و بزرگان ایالت های اطراف نگر، هُنزا، نومال، گلگیت، آستور و بلتستان برای کسب فیض به خدمت ایشان می آمدند. آقای خوانساری به دلیل توجه خاص و ارادت عمیق مردم محلی، مدت ها بدون دغدغه در منطقه نگر به تبلیغ دین و آگاه ساختن مردم از معارف محمد و اهل بیت اطهار علیهم السلام مشغول بود. پس از مرگ راجا سکندر، نوه او راجا شوکت علی خان حکومت را بزور بدست گرفت. در آن زمان پسران دیگر راجا سکندر، راجا بابرخان، راجا کریم خان، راجه محبوب علی خان، راجا زعفرخان و راجا مظفرالدین شاه حضور داشتند که طبق سنت های منطقه، یکی از اینها وارث واقعی این حکومت بود. اما برخی از افراد درباری متنفذ محلی از شوکت علی خان حمایت کردند، بنابراین فرزندان راجا سکندر نتوانستند حق خود را بگیرند. از سوی دیگر، راجا شوکت علی خان بسیار تحت تأثیر شخصیت علمی و معنوی آقای خوانساری و محبوبیت بسیار زیاد او در بین علما و مردم محلی قرار گرفته بود. او احساس خطر می کرد که آقای خوانساری قانوناً و شرعا به نفع پسران راجا سکندر در مورد ارث پادشاهی حکم نکند، بنابراین به درباریان و وزیران خود دستور داد که از آقای خوانساری دور باشند و دسترسی مردم محلی را نیز به ایشان محدود کنند. راجا شوکت علی خان شخصا نیز کم توجهی خودش را نسبت به آقای خوانساری نشان داد. به همین دلیل زندگی برای آقای خوانساری بسیار دشوار شد. کمک هزینه های دریافتی حکومتی از دربار راجا بسیار کاهش یافت. به دلیل ترس از راجا، توجه مردم محل به آقا نیز به میزان قابل توجهی کاهش یافت. زمانی که برخی از افراد متدین به دلیل رفتار ناشایسته راجا با آقای خوانساری صدای خود را بلند کردند و پیشنهادی هایی از سوی مردم محلی برای تأمین مالی آقا مطرح شد، افراد متنفذ نزدیک به راجا شوکت به شدت با آن مخالفت کردند.

نگاهی به زندگی فیلسوف و ریاضی دان ایرانی مدفون در گلگیت پاکستان

زمانی که آقای خوانساری از راجا و مردم نگر نا امید شد، مجبور به مهاجرت به شهر گلگیت شد. اهالی یکی از مناطق شمال پاکستان به نام نومل، هنگام حرکت از نگر به سمت گلگیت به خدمت ایشان رسیدند و از وی خواستند تا برای تبلیغ دین نزد آنها درآن منطقه بماند. چون راجا شوکت علی خان در منطقه نومل نیز نفوذ قابل توجهی داشت، به همین دلیل آقای خوانساری نتوانست بیش از دو ماه در آنجا بماند و با توصیه برخی دوستان از نومال به گلگیت آمد. هنگامی که راجا شوکت علی خان از ورود ایشان به شهر گلگیت باخبر شد، احساس ترس زیادی کرد که مبادا مهاجرت آقا به گلگیت باعث ایجاد تنفر و تحریک در بین مردم نگر شود که باعث ایجاد مشکلات جدی برای حکومت او گردد، بنابر این او خانه خود را که در منطقه راجا بازار در شهر گلگیت واقع بود برای زندگی به آقا خوانساری سپرد. از آنجایی که در آن زمان هیچ انتخاب مناسب دیگری برای آقا در شهر گلگیت برای سکونت وجود نداشت، آقا مجبور شد در خانه راجا شوکت علی خان ساکن شود. ایشان در همان خانه راجا شوکت علی خان خدمات دینی را برای مردم محلی گلگیت آغاز نمود. می گویند چند سال بعد، راجا شوکت علی خان و درباریانش در آنجا هم برای ایشان مشکلاتی ایجاد کردند که آقا مجبور شدند از خانه راجا به مکان دیگری نقل مکان کند. زمانی که مردم محلی گلگیت از قصد ایشان برای نقل مکان مطلع شدند، عده ای از افراد ثروتمند و صاحب نفوذ خانه های خودشان را به خدمت ایشان تقدیم کردند، اما آقای خوانساری با توجه به تجربه قبلی، پیشنهاد ثروتمندان را نپذیرفتند. سرانجام پس از استخاره، خانه فقیر مردی به نام «حبیب مظاهر» را در وسط شهر به نام «مجینی محله» پذیرفت و حدود 12سال در آنجا زندگی کرد. پس از مدتی به دلایل مختلف که اوضاع برای آقا در شهر گلگیت نیز نامساعد شد، مجبور شد خانواده خود را به عراق بفرستد و به تنهایی در گلگیت زندگی کند. همسر ایشان در عراق از دنیا رفت و در صحن مطهر امام علی علیه السلام در نجف اشرف به خاک سپرده شد. پسر بزرگ ایشان، محمدعلی علاوی که در تهران زندگی می کرد، چند سال پیش همانجا درگذشت و پیکرش را به قبرستان وادی‌الاسلام عراق بردند و به خاک سپردند. زمانی که آقای خوانساری در گلگیت زندگی مجرد داشتند، به توصیه دوستان نزدیک خود با زنی مومنه اهل محل ازدواج کرد که پسری به نام سید محمدیحیی به دنیا آورد. آقا یحیی در سال 1994 میلادی در شهر گلگیت درگذشت. آقایحیی سه پسر به نام های سیدقاسم، سیدکاظم، سیدعاصم و سه فرزند دختر دارد. فرزند وی سید کاظم موسوی خوانساری هم اکنون برای تحصیلات دینی در عراق در نجف اشرف به سر می برد. فرزندان و بستگان حبیب مظاهر حکایت های از کرامات آن عارف وارسته بیان می کنند که بسیار شگفت انگیز و آموزنده است. آقای خوانساری در سال 1380هجری قمری در شهر گلگیت درگذشت. جسد او را در محله "مجینی محله" گلگیت دفن کردند و مقبره ای در محل دفنش ساخته شد.

نگاهی به زندگی فیلسوف و ریاضی دان ایرانی مدفون در گلگیت پاکستان

آثار علمی

سیدابوالقاسم خوانساری بیش از 30 عنوان کتاب را در زمینه علوم مختلف از جمله ریاضی، هندسه، جبرو علوم دینی اسلامی تالیف کرده است که از آن جمله می ‌توان به "بحرالحساب"؛ اعجاز المهندسین یا الهندسه التی لایحتاج الی الفرجار(پرگار)"، "رساله الجبروالمقابله"، رساله قابلیه التقسیم، "ابطال الرمل"، رساله فی استخراج  نهایه الخطأ الکعب" و"تسهیل القسمه" اشاره نمود. از جمله کتاب‌های مهم دیگر وی "اعتقادات یا تاریخ تمدن"، "سیاحات المتفکرین فی آراء الملحدین والمتدینین یا دین بی‌نزاع" و"حاشیه بر مستدرک الوسائل حسین محدث نوری" و رساله های متعدد دیگر در ریاضیات، فقه و اصول  فقه را می‌توان یاد نمود. وی هم چنین دیوان اشعاری به نام "سفائن البحار" دارد که در این دیوان قصیده‌ای با بیش از پانصد بیت بدون الف موجود است. متأسفانه هیچ‌کدام از آثار وی به چاپ نرسیده ‌است و تلاش برای دستیابی به آثار او، در میان نسخ خطی و کتاب‌های چاپی در ایران تاکنون بی‌نتیجه بوده ‌است لکن اخیراً نسخه‌های اسکن شده‌ای از آثار وی از طریق نوادگان ایشان برای انتشار آماده‌سازی می‌شود.

لینک منابع:

https://www.youtube.com/watch?v=wkNaxn19NXo

https://www.facebook.com/watch/?v=758886369460546

https://www.google.com/search?client=firefox-b-d&q=syed+abulqasim+khwansari#fpstate=ive&vld=cid:2aebcb25,vid:D42GPAAB1oY,st:0

کد خبر 23046

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 2 =