اطهر احمد سعید معتقد است که بیتوجهی به سنت فرهنگی هند و فارسی، میراث زبانی و ادبی ما را در معرض خطر قرار داده است.
تأثیر زبان فارسی بر فرهنگ جنوب آسیا
فارسی از زمان غزنویان زبان دربار و فرهنگ در هند شمالی بود. فرمانروایان بعدی، از جمله مغولان، این سنت را ادامه دادند. بابر، بنیانگذار امپراتوری مغول، خاطرات خود را به ترکی چغتایی نوشت، اما در کنار آن، شعرهای خود را به فارسی میسرود. حتی پس از سقوط مغولان، زبان فارسی در دربار لاهور رنجیت سینگ بهعنوان زبان رسمی باقی ماند و تا زمان استعمار بریتانیا نیز بهطور رسمی مورد استفاده قرار میگرفت، تا اینکه پس از قیام ۱۸۵۷ رسماً کنار گذاشته شد.
بسیاری از نمادهای قدرت در منطقه، نامهای فارسی داشتند؛ از جمله الماس کوه نور و تخت طاووس. بااینحال، با وجود این تأثیر عمیق، زبان فارسی در جنوب آسیا امروزه به فراموشی سپرده شده و دیگر بخشی از آموزش رسمی نیست.
سنت شعری هند و فارسی
ادبیات فارسی در هند توسط شاعرانی که در این سرزمین زیسته یا از آنجا برخاسته بودند، غنا یافت. از جمله این شاعران میتوان به نظیری، عرفی، صائب، غنی، بیدل، غالب و اقبال اشاره کرد. با اقبال، سنت شعر فارسی در هند عملاً به پایان رسید، زیرا نسلهای بعدی دیگر فارسی را نمیآموختند.
افول فارسی در پاکستان را میتوان در جایگزینی عبارت "خدا حافظ" با "الله حافظ" مشاهده کرد، در حالی که این اصطلاح حتی در میان اعراب نیز رایج نیست. این تغییر زبانی نمادی از گسست فرهنگی از میراث فارسی است.
تجربه شخصی با زبان فارسی
اطهر احمد سعید از نخستین آشنایی خود با فارسی در دوران جوانی یاد میکند. در سال ۱۹۷۶، او در یک مسابقه دانشآموزی برنده شد و بهعنوان جایزه، سفری رایگان به ایران برای شرکت در یک گردهمایی بینالمللی پیشاهنگان دریافت کرد. در این سفر، او از آرامگاههای شیخ سعدی، خیام و فریدالدین عطار بازدید کرد و از شکوه معماری ایرانی شگفتزده شد.
پس از بازگشت به پاکستان، او به تحصیل فارسی در خانه فرهنگ ایران در لاهور پرداخت و تحت نظر اساتیدی همچون دکتر آفتاب اصغر به یادگیری این زبان ادامه داد. این کلاسها تنها درس زبان نبودند، بلکه او را در دنیای شعر و فرهنگ فارسی غرق کردند و او با آثار غالب، اقبال و حافظ آشنا شد.
تحولات سیاسی و افول فارسی در پاکستان
انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ و تنشهای فرقهای در پاکستان باعث ایجاد خصومت نسبت به ایران و نهادهای فرهنگی آن شد. این دشمنی در نهایت به آتشزدن خانه فرهنگ ایران در لاهور (۱۹۹۷) و قتل دیپلماتهای ایرانی انجامید. در دهههای بعد، با افزایش خشونتهای فرقهای، زبان فارسی در پاکستان به حاشیه رانده شد.
در حالی که آموزش زبان عربی در مدارس دولتی اجباری شد، فارسی کاملاً کنار گذاشته شد. امروزه دانشآموزان ترجیح میدهند چینی یا کرهای یاد بگیرند، زیرا این زبانها فرصتهای اقتصادی بهتری دارند. حتی در دانشگاه ملی زبانهای نوین (NUML)، که همچنان دورههای فارسی ارائه میدهد، تعداد دانشجویان علاقهمند بسیار کم است.
لزوم احیای میراث هند و فارسی
اطهر احمد سعید از اینکه میراث فرهنگی و غنای ادبی در سیستم آموزشی نادیده گرفته شده، ابراز تأسف میکند. او تلاش کرد که فارسی را بهعنوان یک درس اختیاری در دبیرستان سابق خود، مدرسه مرکزی مدل لاهور، دوباره معرفی کند، اما مدیریت مدرسه پیشنهاد کرد که ماندارین (چینی) را بهجای آن تدریس کنند.
در حالی که دیدگاه عملگرایانه نسبت به یادگیری زبانها قابل درک است، اما آموزش نباید صرفاً بر مبنای فرصتهای اقتصادی باشد. میراث هند و فارسی بخش مهمی از هویت جنوب آسیاست و فراموشی آن به معنای قطع ارتباط با گذشتهای غنی از فرهنگ و اندیشه خواهد بود.
زبان فارسی در جنوب آسیا نهتنها یک ابزار زبانی، بلکه حامل یک جهانبینی، یک سنت تمدنی، و یک گنجینه ادبی بود که برخی از بزرگترین اندیشمندان این منطقه را شکل داد. احیای آن، حتی در مقیاس محدود، برای حفظ غنای فرهنگی و تاریخی این سرزمین ضروری است.
نظر شما