دیره اسماعیل خان شهری تاریخی در جنوب ایالت خیبر پختونخوا پاکستان است که در کرانه غربی رود سند واقع شده است. تاریخ این شهر به چندین قرن پیش بازمیگردد و در طول زمان تحت تأثیر تمدنها، اقوام و حکومتهای گوناگون توسعه یافته است. در زیر، تاریخ دیره اسماعیل خان همراه با منابع معتبر آورده شده است:
دوران باستان
منطقه دیره اسماعیل خان از دیرباز مرکز تمدنهای انسانی بوده است. شواهد باستانشناسی نشان میدهند که تمدن دره سند، تمدن گندهارا و سپس آیین بودا در این ناحیه تأثیرگذار بودهاند.
دوران قرون وسطی
این منطقه در دورههای مختلف تحت سلطه غزنویان، غوریان، لودیان، مغولان و افغانها قرار داشته است. اقوام محلی مانند گنداپور، مروت، بابر، شیخانی و بلوچ در این ناحیه ساکن بودهاند که برخی از آنها تاکنون در منطقه حضور دارند.
تأسیس شهر دیره اسماعیل خان
در سال ۱۴۶۹، سلطان حسین، والی ملتان، مرز سند را به یک خان بلوچ، ملک سهراب خان، واگذار کرد. سهراب خان،دیره اسمعیل خان، دیره فاتح خان، و دیره غازی خان را تأسیس کرد و آنها را به نام سه پسرش نامگذاری کرد. اگرچه روایت دیگری ادعا میکند که این شهر توسط پسرش، نواب اسماعیل خان بلوچ، تأسیس شده است. فرزندان او به مدت ۳۰۰ سال بر این شهر حکومت کردند. این منطقه دوباره در قرن ۱۸ دست به دست شد، زمانی که تحت حکومت احمد شاه ابدالی قرار گرفت، که پسرش تیمور شاه، ریاست دیره را به نواب محمد خان، رئیس سدوزایی، داد.
«دیره» به معنی مکانی است که مردم برای فعالیتها دور هم جمع میشوند. شهر قدیمی در سال ۱۸۲۳ توسط سیلی ویران شد. جمعیت آن ترکیبی از بخشهای قومی بلوچ و پشتون است، در سرشماری سال 2017 جمعیت آن 1,695,688 نفر بوده است. بخش قابل توجهی از مهاجران اردو زبان نیز در آن حضور دارند. اردو، زبان ملی، توسط همه فهمیده و صحبت میشود، در حالی که سراییکی زبان و زبان مادری مردم است. پشتو نیز صحبت میشود، اما بیشتر به پشتونها محدود میشود. 35% مردم این شهر شیعه هستند و شیعیان به زبان سراییکی صحبت می کنند. وضعیت تعلیمی و سواد شیعیان این شهر از شهرهای دیگر ایالت بهتر است و بیشتر شیعیان باسولدند حتی زنان به دلیل عدم سخت گیری از طرف خانواده ها بیشتر باسوادند. این شهر از نظر وسعت، دومین شهر و از لحاظ جمعیت، پنجمین شهر بزرگ استان خیبر پختونخوا است. در مجالس و محافل معصومین علیهم السلام بیشتر از ذاکرین استفاده می شود. ذاکرین افرادی هستند که باسواد بوده اما فارغ التحصیل مدارس حوزوی نیستند و در سخنرانی و روضه خوانی مهارت دارند. بعضا برای کسب رضایت مخاطبین سخنرانی می کنند و کاری به صحت و سقم مطالب ندارند.
دوره حکومت سیکها(۱۸۲۰–۱۸۴۹)
در زمان مهاراجه رنجیت سینگ، این شهر به تصرف سیکها درآمد و تحت اداره ژنرال سیک، وِنت سینگ، قرار گرفت. سیکها در این منطقه استحکامات ایجاد کرده و نظام مالیاتی را تقویت کردند.
دوران استعمار بریتانیا (۱۸۴۹–۱۹۴۷)
پس از جنگ دوم انگلیس و سیک در سال ۱۸۴۹، حکومت بریتانیا بر منطقه آغاز شد. بریتانیاییها دیره اسماعیل خان را بهعنوان یکی از نواحی رسمی و اداری تعیین کرده و آن را دوباره براساس طرحهای شهری نوین بازسازی کردند، چرا که سیل ویرانگر سال ۱۸۲۳ شهر پیشین را نابود کرده بود. در این دوره، مدارس، ادارات دولتی، نیروی پلیس و سیستم راهآهن ایجاد شدند.
پس از استقلال پاکستان و توسعه منطقه
پس از استقلال پاکستان در سال ۱۹۴۷، دیره اسماعیل خان بهعنوان بخشی از کشور جدید به پیشرفتهای علمی، فرهنگی و سیاسی دست یافت. در سال ۱۹۷۴، دانشگاه گومل در این شهر تأسیس شد که یکی از مراکز مهم آموزش عالی در جنوب خیبر پختونخوا محسوب میشود.
اهمیت فرهنگی و مذهبی
دیره اسماعیل خان نهتنها از نظر سیاسی مهم است، بلکه از لحاظ فرهنگی و مذهبی نیز جایگاه ویژهای دارد. آیینهای شیعه و سنی، از جمله مراسم تعزیه، عرس، میلاد و دیگر مراسم مذهبی در این منطقه بسیار رایجاند. تعزیههای چوبی و آیینهکاری شده این شهر شهرت فراوان دارند و ریشه در سنتی چند صدساله دارند.
دیره اسماعیل خان، شهری با ریشههای عمیق تاریخی و تمدنی، در گذر قرون توانسته است هویت خود را حفظ کرده و همگام با تحولات سیاسی و فرهنگی، نقش مؤثری در تاریخ منطقه ایفا کند. این شهر، امروز نیز با حفظ سنتهای مذهبی و فرهنگی خود، در حال گامبرداشتن بهسوی توسعهای پایدار و فراگیر است.
چنانکه واقعه کربلا ریشه در تاریخ دارد، جلوههای محبت، ارادت و وابستگی به اهل بیت علیهمالسلام نیز قدمتی همپای آن واقعه سترگ دارند. بر پایه روایات تاریخی، آغاز سنت تعزیهداری در شبهقاره هند به دوران سلطنت امیر تیمور بازمیگردد؛ دورانی که وی با فتح دهلی، بر تخت پادشاهی هند جلوس نمود
امیر تیمور که هر سال در ایام محرم برای برگزاری آیینهای عزاداری به ایران سفر میکرد، بنا به روایت، در یکی از سالها بهسبب اشتغال در میدان نبرد، از این سفر بازماند. در پی این ناتوانی، برای نخستینبار در خاک هند، مراسمی نمادین با ساخت شبیه تعزیه برگزار کرد تا اندوه خود را از طریق عزاداری ابراز نماید.
از آن زمان، این سنت متوقف نماند. فرزند او، همایون شاه، در تقویت و گسترش آیین تعزیهداری کوشید و در هر شهر و روستایی، زمینی به نام امام حسین علیهالسلام وقف نمود تا تعزیهها و نمادهای عزاداری در آنجا نگهداری و برپا شوند. در طول دوران حکومت سایر سلاطین مغول نیز، تعزیهداری از حمایت رسمی دربار برخوردار بود و مراسم عزاداری برای اهل بیت علیهمالسلام با حمایت دولت بهصورت نظاممند و گسترده برگزار میگردید.
در سال ۱۲۲۳ میلادی، پادشاهان مغول برای نخستینبار در سرزمین هند اقدام به احداث بنایی ویژه برای برگزاری آیینهای عزاداری کردند که به «مجلسخانه» موسوم شد. این مکان به عنوان نقطه تجمع عزاداران در ایام محرم شناخته میشد؛ جایی که شیفتگان اهل بیت علیهمالسلام به اقامه عزا، مرثیهسرایی و نوحهخوانی میپرداختند.
در طول تاریخ، این سنت عزاداری بهویژه در منطقه لکهنو به اوج شکوفایی و شکوه خود رسید. گرچه ساخت نمادها و شبیهوارهایی مرتبط با واقعه کربلا همواره مایه افتخار و نشانگر عمق ارادت شیعیان به ساحت اهل بیت علیهمالسلام بوده است، اما هنرمندان و صنعتگران لکهنو پس از واقعه جانسوز کربلا، با الهام از روح حماسه و سوگ، آثاری بدیع و ماندگار در قالب تعزیه آفریدند؛ آثاری که نمونههای مشابه آنها در دیگر نقاط، به ندرت قابل مشاهده است.
سه عَلَم و کُتل معروف تاریخی در دیره اسماعیل خان – میراثی عظیم و سفری روحانی
با فرا رسیدن ایام محرم، سنتهای عزاداری در گوشهوکنار جهان مسلمانان احیا میشوند، اما در این میان، سنت کوتل داری در دیره اسماعیل خان جایگاهی منحصربهفرد و تاریخی دارد که در حافظه فرهنگی و دینی این منطقه بهصورت برجستهای نقش بسته است. سه نماد شاخص: کُتل امام حسین علیهالسلام در محله "تھله بموں شاه"، کُتل امام حسن علیهالسلام در محله "تھله بھورا شاه"، و کتل حضرت عباس علیهالسلام. این نمادها تنها مظاهر آیینی نیستند، بلکه نمادهایی زنده از ایمان، شجاعت، پیوند اجتماعی و تجلی ارادت خالصانه به اهل بیت علیهمالسلام بهشمار میآیند.
از میان این کُتَل ها، نمونههای "بموں شاه" و "بھورا شاه" بهدلیل ارتفاع و ساختار منحصربهفرد خود شهرت بیشتری یافتهاند. ارتفاع این تعزیهها در حدود ۴۰ فوت (معادل ۱۲ متر) است و با توجه به قد متوسط حاملان که حدود ۶ فوت (نزدیک به ۲ متر) است، هنگام حمل، ارتفاع کلی آنها از ۴۵ فوت (تقریباً ۱۴ متر) نیز فراتر میرود.
فرآیند حمل این سازههای عظیم بهواسطه استفاده از سه تیر چوبی مخصوص بهطول ۲۴ فوت، موسوم به «لاره»، صورت میگیرد. هر لاره توسط ۱۸ نفر (۹ نفر در هر سمت) حمل میشود و در مجموع، برای حمل سه لاره، ۵۴ نفر نیاز است. افزون بر این، ۲۴ نفر دیگر نیز در اطراف چارچوب چوبی تعزیه، معروف به «منڑی»، مستقر میشوند. در مجموع، حدود ۸۰ نفر بهصورت مستقیم در عملیات حمل تعزیه مشارکت دارند، در حالیکه نزدیک به ۳۰ نفر دیگر در بیرون از ساختار، به حفظ تعادل و هدایت آن کمک میکنند.
برآورد وزن این تعزیهها حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ مَن پاکستانی (معادل تقریبی ۲۰٬۰۰۰ تا ۲۴٬۰۰۰ کیلوگرم) است. ساختار درونی آنها با طنابهای مقاوم بهگونهای بسته شده تا انسجام خود را در طول مسیر حفظ کند. نکته شایان توجه آن است که این کتلها فاقد هرگونه پایه یا تکیهگاه هستند؛ بهگونهای که پس از خروج از حسینیه، تنها در مقصد نهایی، یعنی «کوٹلی امام حسین»، بر زمین نهاده میشوند و سپس از هم گشوده میگردند.
در هنگام حمل، وزن و عظمت کتل چنان است که حاملان، در حالتی خاص و روحانی قرار میگیرند؛ برخی چشمان خود را میبندند و گویی در فضایی معنوی غوطهور میشوند. در چنین لحظاتی، متوقفساختن حرکت آنان تقریباً ناممکن است. بسیاری از بزرگان و بزرگسالان عزادار معتقدند که این تعزیهها نه با نیروی صرف انسانی، بلکه با عشق و ارادت قلبی به سیدالشهدا علیهالسلام به حرکت درمیآیند. این لحظه، صرفاً یک آیین نیست، بلکه سفری روحانی است که فضا را با نوای «لبیک یا حسین» معطر و متبرک میسازد.
افرادی که افتخار حمل این کتل ها را دارند، ماهها پیش از آغاز محرم، خود را برای این مسئولیت معنوی آماده میسازند. آنان با رعایت رژیم غذایی خاص، پرهیز از فعالیتهای مضر و انجام تمرینهای بدنی منظم، به آمادگی جسمانی و روحی دست مییابند تا بتوانند این بار معنوی را با وقار و شایستگی حمل کنند. این تلاشها، نشانهای روشن از عشق حقیقی به امام حسین علیهالسلام و روحیه عاشورایی در میان مردم این دیار است.
کوٹلی امام حسین
در سال ۱۸۲۴ میلادی، پس از آنکه سیلاب مهیبی شهر قدیمی دیره را درهم کوبید، نواب دیره به منشی لکھی مل و دیوان تیجبهان نندوانی فرمان داد تا طرح و بنای شهر جدید را تهیه نمایند. ایشان نقشه شهری تازه را با تقسیم مذهبی میان مسلمانان و هندوها تنظیم کردند و در ناحیه مسلماننشین، مکانهایی برای انجام فرایض دینی نیز در نظر گرفتند. از جمله اماکن مذهبی، زمین متعلق به «تھلہ پیر بھورہ شاہ» از سوی نواب دیره وقف گردید تا در آن امامبارگاهی بنا شود. اسناد رسمی این وقف تاکنون در اختیار خاندان نواب دیره محفوظ است.
با افزایش جمعیت در سال ۱۸۳۲، نیاز به محل دفن اموات پیش آمد. در این هنگام، یکی از اهالی هندو، زمین شخصی خود را برای دفن مسلمانان اهدا کرد. پس از گذشت چند سال و افزایش تعداد قبور، در محل فعلی «حسینیه چوک»، فردی به نام علی محمد ملاح فرزند غلام محمد ملاح، سایبانی با سازهای ساده و پرچم حضرت عباس علیهالسلام ایجاد کرد و آنجا را به عنوان آستانهای مقدس سامان داد. اندکی بعد، الله دتہ ڈھکو، از ساکنان همان ناحیه، اتاقی خشتی در محل کنونی روضه امام حسین علیهالسلام ساخت که محل تلاوت قرآن، ادای نذر، و توزیع نیاز برای زائران شد. اطراف آن پرچمهایی نصب و کوزههای آب قرار داده شد، و در روزهای پنجشنبه، ایستگاه صلواتی شیر برپا میگردید.
از آنجا که تا سال ۱۸۳۵، عمارت باشکوه نواب دیره (کوٹھی نواب) ساخته و میان مردم مشهور شده بود، اهالی، بنای منسوب به امام حسین علیهالسلام را نیز از روی تشبیه، «کوٹھی امام حسین علیهالسلام» نامیدند؛ بدین معنا که آن کوٹھی، از آنِ نواب دیره است و این کوٹھی، به نواب کربلا تعلق دارد. اینگونه، هندو صاحبزمین که تحتتأثیر ارادت خالصانه مردم به اهلبیت علیهمالسلام قرار گرفته بود، زمین مذکور را در حدود سال ۱۸۳۹ به طور رسمی وقف نام امام حسین علیهالسلام کرد.
بهتدریج، با رفتوآمد مردم از روستاهای اطراف برای زیارت، این مکان با نام عامیانه «کوٹلی امام حسین علیهالسلام» در میان مردم شناخته شد. در سال ۱۸۶۵، دولت بریتانیا تصمیم به ثبت رسمی تمام امامبارگاههای شهر گرفت. بههمت خطیب بزرگ اهلبیت، مولانا محمود مولائی، و همراهی بزرگان شیعه، تمامی آیینها، مراسم عزاداری و مسیرهای حرکت دستههای عزاداری تنظیم گردید. طبق سندی رسمی که در سال ۱۸۶۶ به امضای ۷۶ نفر رسید و نسخه خطی آن هنوز در اختیار است، مقرر شد که تمامی دستهها و تعزیهها در روز عاشورا از دروازه «کارٹ» عبور کرده و به کوٹلی امام حسین علیهالسلام روانه شوند. از آن پس، این دروازه به احترام و ارتباط با امام حسین علیهالسلام در میان مردم به «دروازه اماماں والا» شهرت یافت. پیر سید غوث محمد شاه، متولی تھلہ پیر بھورہ شاہ و ناظر کوٹلی امام حسین علیهالسلام از سال ۱۹۰۲ تا پایان عمر (در سن ۱۰۵ سالگی). پس از ایشان، فرزندشان سید غلام اکبر شاه این مسئولیت را برعهده گرفت.
امروز، پس از گذشت بیش از یک قرن، روضه امام حسین علیهالسلام همچنان با عظمت و شکوه خود پابرجاست و زیارتگاه مؤمنانی است که در سایه آن به دعا، ذکر، نذر و تلاوت قرآن میپردازند و حاجات خویش را با دلهایی لبریز از عشق به اهلبیت علیهمالسلام طلب میکنند. کوٹلی امام حسین علیهالسلام، همچنان بابالحوائج است و درهای اجابت را به روی دلدادگان میگشاید.
منابع:
https://pakistanalmanac.com/kp-dikhan/
https://directorypakistan.com/dera-ismail-khan-profile-by-directory-pakistan/
Khan, Hamid. Constitutional and Political History of Pakistan.
Dani, Ahmad Hasan. History of Northern Areas of Pakistan,
Gazetteer of the Dera Ismail Khan District, 1883–84،
وجاهت حسین عمرانی ، سه تعزیه تاریخی دیره اسماعیل خان، پژوهشهای فرهنگی محلی
وبسایت رسمی دانشگاه گومل.
تاریخ سرحد نوشته محمد اسحاق بهٹی.
نظر شما