اگر من به عنوان یک مسلمان تصمیم بگیرم در جشنواره مذهبی هولی هندوها شرکت کنم تا مدارا و برادری خود را با هندوها نشان دهم، آیا می توانم انتظار داشته باشم که در عوض آن، وقتی عید قربان فرا می رسد، همان هندوها با من گاوی را ذبح کنند و گوشت آن را بخورند؟ بدیهی است که این انتظار نه تنها غیرمنطقی است، بلکه ناعادلانه و غیرقابل قبول نیز خواهد بود. این اساس کلی این بحث است که ما معمولاً قربانی احساسات، شعارها و استدلالهای سطحی میکنیم. همه ادیان اعتقادات، عبادات و آیینهای مذهبی خود را دارند. این آیینها فقط فعالیت های فرهنگی نیستند، بلکه مستقیماً با ایمان نیز مرتبط هستند. مدارا و برادری به این معنی نیست که پیرو یک دین باید شروع به پذیرش آیینهای مذهبی دین دیگری کند یا باورهای خود را به یک تجربه اجتماعی تبدیل کند. اگر این کار را انجام دهیم، نه مدارا و نه ایمان باقی می ماند. متأسفانه، امروزه مفهوم مدارا تا حدی تحریف شده است که مترادف با سازش در ایمان شده است. گفته می شود که اگر عید دین دیگری را تبریک نگویید یا از اصطلاح مذهبی آن استفاده نکنید، کوته بین، افراطی یا غیرمتمدن هستید. با این حال، واقعیت کاملاً برعکس است. تحمل واقعی این است که به ایمان دیگری احترام بگذارید، به آن حمله نکنید، مانع عبادتش نشوید، اما در عین حال بر ایمان خود محکم بایستید. اگر در مورد کشوری با اکثریت مسلمان مانند پاکستان صحبت کنیم، شهروندانی متعلق به هندوها، مسیحیان و سایر ادیان وجود دارند. اعیاد، عبادات و آیینهای مذهبی آنها حق قانونی و اخلاقی آنهاست. به عنوان یک جامعه مسلمان، مسئولیت ما این است که محیطی امن، محترمانه و مساعد برای آنها فراهم کنیم تا بتوانند وظایف مذهبی خود را با آزادی انجام دهند. ایجاد هرگونه مانع در کلیساها، معابد یا اجتماعات مذهبی آنها، هرگز اسلامی است و نه انسانی، اما این مسئولیت ما را ملزم نمیکند که بخشی از آیینهایی شویم که مستقیماً با ایمان آنها مرتبط است. در مسیحیت، کریسمس فقط یک روز شادی نیست، بلکه نمادی از یک ایمان خاص است. برای یک مسلمان، تأیید این ایمان امکان پذیر نیست. به همین دلیل است که بسیاری از مردم از گفتن "کریسمس مبارک" خودداری می کنند. اگر کسی مشکلی دارد، می تواند از علما بپرسد. درک این نکته مهم است که نگفتن "کریسمس مبارک" به کسی بی ادبی، نفرت پراکنی و حتی تعصب نیست. این صرفاً یک محدودیتی مبتنی بر یک باور است. همانطور که نمی توان از یک غیرمسلمان انتظار داشت که آیینهای مذهبی ما را بپذیرد، انتظار اینکه یک مسلمان از اصطلاحات مذهبی سایر ادیان استفاده کند نیز درست نیست. اسلام به ما نمیآموزد که اعیاد دیگران را مسخره یا تحقیر کنیم، بلکه به ما دستور داده شده است که مهربان، منصف و خوش رفتار باشیم، اما اسلام همچنین میآموزد که ایمان یک امر جدی است، نه یک امر تشریفاتی که بتوان آن را با توجه به شرایط تغییر داد. اگر کسی معتقد باشد که می تواند در عین حفظ مرزهای مذهبی، انسان های خوب، شهروندان خوب و همسایگان خوبی باشد، این روحیه واقعی تحمل است. برادری به معنای یکسان کردن همه نیست، بلکه به معنای احترام به حقوق یکدیگر علیرغم تفاوت هاست. «برای من، دین من، برای تو، دین تو» یک اصل اسلامی است که بخشی از ایمان ماست. بر اساس این اصل، بسیاری از مردم «کریسمس مبارک» نمی گویند، اما در عین حال برای صلح، شادی و امنیت برای همه دعا می کنند، این تعادل، این درک و این نگرش، اساس یک جامعه سالم و با عزت را تشکیل می دهد[i].
منابع:
نظر شما