مسئله مهاجرین یکی از مهمترین و دشوار ترین مشکلات سیاستگذاری اجتماعی در یونان و حتی دنیای غرب است. در شرایطی که دلایل مهاجرت ارتباط مستقیم با روند مهاجرت و مشکلات اقتصادی دارد، بی­ثباتی و جنگ داخلی در کشورهایی مانند: لیبی، سوریه، عراق و افغانستان سبب افزایش قابل توجه شمار مهاجرین شده است. البته در این بین باید به پناهندگان که حمایت سازمان های بین المللی حقوق بشری را دارا هستند، نیز اشاره نمود.  

راهبرد جدید مهاجرتی: پیشنهادی برای دیپلماسی فرهنگی و اقتصادی یونان

تاریخ انتشار: ژانویه ۲۰۲۱

منتشر شده توسط مرکز مطالعاتی – تحقیقاتی دیانوسیس

لینک مقاله:

https://www.dianeosis.org/۲۰۲۱/۰۱/pros-mia-nea-metanasteytiki-stratigiki-mia-protasi-oikonomikis-kai-politismtikis-diplomatias/

سوال اصلی این پژوهش آن است که چگونه یونان می تواند به کشوری برای جذب و انتخاب جمعیت مهاجر با سطح سواد و توانایی های بالا بدل شود و در عین حال مدل جدیدی از دیپلماسی فرهنگی و اقتصادی را ارئه نماید؟

مسئله مهاجرین یکی از مهمترین و دشوار ترین مشکلات سیاستگذاری اجتماعی در یونان و حتی دنیای غرب است. در شرایطی که دلایل مهاجرت ارتباط مستقیم با روند مهاجرت و مشکلات اقتصادی دارد، بی­ثباتی و جنگ داخلی در کشورهایی مانند: لیبی، سوریه، عراق و افغانستان سبب افزایش قابل توجه شمار مهاجرین شده است. البته در این بین باید به پناهندگان که حمایت سازمان های بین المللی حقوق بشری را دارا هستند، نیز اشاره نمود.  

در سالهای اخیر و به دلیل جنگ داخلی در کشور سوریه موضوع مهاجرین بر روی میز مذاکرات ترکیه با اتحادیه اروپا قرار گرفته است، با این پیش فرض که چهار میلیون پناهنده سوری پناهگاهی در ترکیه یافته اند و درصد قابل توجه حضور سوری ها به اتحادیه اروپا از طریق مرز مشترک یونان و ترکیه انجام می گیرد.

در یونان معمولا بحث حول محور مهاجرت، محدود به مقابله با جریان های مهاجرت غیرقانونی می شود که این جریان ها به دلیل جایگاه جغرافیایی یونان و هم مرزی اش با آسیا و آفریقاست. در سال های اخیر موضوع مذاکرات ترکیه و اتحادیه اروپا نیز ابعاد بیشتری پیدا کرده در حالی که مذاکرات ترکیه و اتحادیه اروپا برای رویارویی با موضوع پناهندگان سوریه به صورت مستقیم یونان را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. از این رو و با در نظر گرفتن بحران اقتصادی دهه اخیر در یونان، اکثر مهاجرینی که به یونان می آیند، یونان را به چشم مقصدی موقتی و نه به عنوان محلی برای زندگی می دانند. اهداف آنها معمولا حضور و زندگی در سایر کشورهای اروپایی با قدرت اقتصادی، اجتماعی و دولتی بالاتر و چشم انداز اجتماعی بهتر است. این موضوع بیشتر برای مهاجرینی با توانمندی های بالا صدق می کند و ماحصل آن این است که معمولا در یونان مهاجرینی که توانایی رسیدن به کشورهای مرفه تر اروپایی را ندارند، که معمولا این افراد از سطح توانایی، سواد و حتی قابلیت ادغام پایین تری در جامعه برخوردارند، در یونان ماندگار می شوند.

این وضعیت می توانست معکوس شود و یا حتی تعدیل گردد در صورتی که دولت یونان سیاست های فعال تری را برای جذب مهاجرین با توانمندی های بالا اتخاذ می کرد، سیاست هایی که حلقه مفقوده اقتصاد یونان هستند و می توانستند در پیشبرد اقتصاد مشارکت داشته باشند.  با در نظر گرفتن روند های مهاجرتی (بر اساس تحلیل داده های پژوهش موسسه مطالعاتی – تحقیقاتی دیانوسیس) اول نیازمند ترسیم نقشه جامع راهبردی مهاجرت و دوم انجام مجموعه فرایند هایی برای تبدیل یونان به کشور هدف برای مهاجرین سطح بالا هستیم. ارائه تصویری مثبت از یونان به عنوان یکی از اعضای اتحادیه اروپا با چشم اندازی از کشوری پیشرو و قوی پس از پشت سر گذاشتن بحران ها و رکود شدید اقتصادی می تواند پایه های این راهبرد باشد. میزان موفقیت چنین راهبردی بیشتر خواهد شد اگر با یک دیپلماسی فرهنگی خلاق درآمیخته شود. این امر می تواند سبب برجسته کردن و رشد روابط یونان با ملت هایی شود که روابط تاریخی و فرهنگی خود را با یونان و فرهنگ هلنیسم حفظ کرده اند و بیشتر در کشورهای جنوب شرقی اروپا، مدیترانه، دریای سیاه و قفقاز جنوبی  زندگی می کنند و بسیاری از این کشور ها که حتی از اعضای اتحادیه اروپا نیستند. برای مثال می توان به مردم گاگائوز اشاره کرد، یک جامعه کمتر شناخته شده با حدود ۱۵۰.۰۰۰ نفر جمعیت، با علاقه ذاتی به یونان، که در منطقه جنوبی مولداوی، در منطقه خودمختار گاگائوزیا  ساکن هستند. گاگانوزی ها ترک زبانند که بیشتر آنها از بیسارابیا که منطقه تاریخی آنهاست نقل مکان کرده و در اویل قرن نوزدهم به دوبروجا رفتند.  گاگائوز ها هویت خود را به عنوان نژاد رومی و رسوم مذهب ارتدکس را به خوبی حفظ می کنند. این قوم همچنین روابط نزدیکی هم با جامعه گاگائوزیکی های یونان دارند.

مسیحیان خاورمیانه گروه اصلی و مورد توجهی را تشکیل می دهند، با جمعیتی که در حدود ۱۵.۰۰۰.۰۰۰  تخمین زده می شود. با وجود اینکه ارتدکس ها و معتقدان کلیسای ارتدوکس شرقی سوریه، لبنان، فلسطین و اردن برخلاف ارتدکس های ترک زبان خاورمیانه، به عنوان بخشی از ملت یونان به حساب نیامدند، آنها همچنان خود را رومی (یونانیانی ساکن در امپراتوری عثمانی) می نامند و می خواهند نقش وارثان سنت های بجامانده از امپراتوری روم شرقی در خاورمیانه را ایفاد کنند.  به جز این گروه، اصلی ترین جوامع مسیحیان شامل مسیحیان سوریه، کلدانی ها، نسطوری ها، مارونی ها، ارمنی ها و قبطی های مصر هستند. این گروه ها بیشتر از زبان عربی برای تعاملات روزمره خود استفاده می کنند، اما همچنان زبان های باستانی خاورمیانه ( قبطی، آرامی، کلده ای و سریانی) در بین اینها زنده است و از این زبان ها برای مراسمات مذهبی استفاده می کنند. مسیحیان خاورمیانه، همچنان مراسمات مذهبی خود را حتی زیر سایه سیاست های ثبات زدا که درسال های اخیر اتفاق افتاده – جنگ های داخلی - و حتی در دوران رواج متعصبانه و نسخه های اسلامی سیاسی، برگزار می کنند. این موضوع سبب کوچک شدن این اقوام به دلیل مهاجرت به دولت های اروپای غربی و آمریکایی شده است.

با وجود کاهش جمعیتی این اقوام، قبطی های مصر همچنان در حدود ۱۰ میلیون نفر جمعیت دارند و ۱۰% جمعیت این کشور را تشکیل می دهند. جمعیت مسیحیان سوریه، شامل مسیحیان ارتدکس، ارمنی ها، مُلکی ها، مارونی ها و سریانی) می شوند که درحدود دو میلیون نفر جمعیت داشتند و ده درصد جمعیت را تشکیل می دادند که این درصد ها به دلیل جنگ های داخلی کاهش یافته است. در لبنان جمعیت مسیحیان، مارونی ها، ارتدکس ها، سریانی ها و دیگر گرایشات مسیحی به چیزی در حدود ۲.۰۰۰.۰۰۰ نفر یعنی ۳۳% جمعیت این کشور می رسد که نرخ با وجود حرکت عظیم مهاجرین در خلال جنگ داخلی لبنان و رفتن هزاران نفر از این کشور که بیشتر آنان مسیحیان بودند، محاسبه شده است. چیزی شبیه به این نیز در عراق اتفاق افتاد که سبب کاهش جمعیت مسیحیان این کشور از ۶۰۰.۰۰۰ به ۴۰۰.۰۰۰ شد. در اردن نیز، تعداد مسیحیان این کشور به چیزی در حدود ۴۰۰.۰۰۰ نفر می رسد یعنی ۴% کل جمعیت این کشور، در حالی که در اسرائیل و فلسطین مراجع ذیربط اعلام داشته اند که چیزی در حدود ۲۵۰.۰۰۰ مسیحی در این کشور زندگی می کنند.

علاوه بر جوامع فوق الذکر، کشورهایی مانند ارمنستان، گرجستان، مولداوی و حتی اوکراین نیز هستند که افراد این جوامع قرابت هایی با فرهنگ یونانی دارند و  می توانند جوامع هدف در راهبرد یاد شده باشند. ارتباط و نزدیکی با این جوامع می تواند طی یک سیاست فرهنگی جدید تسهیل شود.  اتخاذ مجموعه ای از تصمیمات در این حوزه می تواند بسیار تسهیل کننده این امر باشد. به عنوان نمونه برخی از اقدامات پیشنهادی به شرح ذیل است:

· تقویت منابع و نیروی انسانی دیپلمات های یونانی مستقر در این کشورها، به طور خاص با گسترش شبکه سازی و نزدیک شدن به مناطق و استان هایی که جوامع هدف در آن ها ساکن هستند.

· تاسیس یک سازمان آموزشی و فرهنگی که به طور ویژه در حوزه آموزش زبان یونانی فعالیت می کند، سازمانی برای آموزش زبان یونانی به خارجی ها با برنامه های ویژه برای کل سال. این سازمان می تواند زیر شاخه سازمان فرهنگی یونان باشد.

· اهدای بورسیه های تحصیلی به فراگیران ممتاز در دو شاخه اصلی:

o الف: حمایت از دانشجویان مقطع لیسانس و فوق لیسانس برای تحصیل در یونان در برنامه های آموزشی به زبان های یونانی و یا انگلیسی.

o ب: شرکت در کلاس های فشرده آموزش زبان یونان مخصوص دانشجویان خارجی در قالب برنامه هایی ویژه در دانشگاه های یونان.

· حمایت از آموزش زبان و تاریخ یونان در تمامی مقاطع مختلف تحصیلی در کشورهای نام برده شده تا حدی که شرایط محیطی اجازه این کار را می دهد با هدف :

o ۱-تاسیس بخش ویژه مطالعات یونان در دانشگاه های هدف.

o ۲-گسترش آموزش زبان یونانی به عنوان زبان خارجی و قرار گرفتن در بین دروس دانشگاهی.

o ۳-حمایت از تاسیس مدارس خصوصی آموزش زبان یونانی.

o ۴-حمایت از تحقیقات باستانشناسی، تاریخی و جامعه شناسی که نشان دهنده روابط عمیق یونان با این کشورهاست.

برجسته کردن شاخصه های فرهنگی و تاریخی مشترک و تقویت روابط فرهنگی می توانند نقش موثری در برنامه ریزی های هدف­مند در راستای جذب مهاجرین با توانایی و سطح سواد بالا که قطعا ادغامشان نیز در جامعه یونانی راحت تر است، داشته باشد. برنامه کارت سبز برای فارغ التحصیلان دانشگاه های یونان با داشتن مهارت کافی در زبان یونانی و تحصیل در رشته های ضروری برای اقتصاد یونان که می توانند با سیاست های کسب و کار ترکیب شوند. از طریق مالیات و دیگر مشوق ها نیز می توان زمینه همکاری های تجاری و تبادل دانش دو طرفه را بین یونان و دیگر دول منطقه افزایش داد. همچنین از این طریق نیروی انسانی فعال در اقتصاد یونان نیز تقویت خواهد شد، بطور ویژه در حوز هایی که عدم نیروی متخصص وجود دارد. می توان حتی از طرق قانونی با ارائه سهل تر تابعیت یونانی به این مهم دست یافت.

این سیاست قطعا به خودی خود نمی تواند مشکل جمعیتی و یا حتی اقتصادی یونان را حل کند. اما می­تواند بخش مهمی از یکسری تصمیمات در این حوزه باشد. همچنین این سیاست برای یونان فرصتی را فراهم خواهم کرد که روابط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جدید را با مردم منطقه و کشورهای اطراف خود داشته باشد. حمایت از بست نفوذ فرهنگی یونان در مناطقی که هلنیسم حضوری قوی و پررنگ دارد، قطعا نتایج مثبت چندین برابری خواهد داشت، به طوری که هم برای سایر کشورها و هم برای یونان، آورده خواهد داشت.  

کد خبر 8271

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 11 =