به نوشته هفته نامه لوپوئن ساخت این موزه حکایت از أراده قطر در فاصله گرفتن از گذشته بدوی خود از یک سو و شناخته شدن امروزش به عنوان یک کشور نفت خیز حکایت دارد.

            موزه ملی قطر که ساخت آن را "ژان نوول"، یک آرشیتکت فرانسوی برعهده داشت، در ۲۷ مارس با تشریفات زیاد افتتاح شد. مراسم افتتاحیه این موزه با حضور "شیخ تمیم بن حماد الثانی"، امیر قطر و "ادوارد فیلیپ"، نخست وزیر فرانسه و امیر کویت برگزار شد و جمع زیادی از شخصیت های فرانسوی از جمله "نیکلا سارکوزی"، رئیس جمهوری پیشین، "جک لانگ"، وزیر پیشین فرهنگ و بسیاری از شخصیت های هنری و سلبریتی های مختلف حتی در زمینه فوتبال، سینما و ... در آن حضور داشتند.

            این موزه که با بودجه ای معادل ۴۳۴ میلیون دلار ساخته شد قرار بود در سال ۲۰۱۶ افتتاح شود اما به دلیل بحرانی که بین قطر و از سوی دیگر عربستان و امارات متحده عربی و بحرین پیدا شد و دوحه در معرض تحریم و محاصره اقتصادی و دیپلماتیک قرار گرفت، این امر به تاخیر افتاد.

به نوشته هفته نامه لوپوئن ساخت این موزه حکایت از أراده قطر در فاصله گرفتن از گذشته بدوی خود از یک سو و شناخته شدن امروزش به عنوان یک کشور نفت خیز حکایت دارد. از همین رو قطر می کوشد به رغم انزوای کنونی نزد همسایگانش در عرصه بین المللی و فرهنگی پویاتر عمل کند. همین نشریه اضافه می کند که عربستان سعودی و متحدینش می کوشند با اعمال فشار بر دوحه رهبران قطر را به فاصله گرفتن بیش تر از ایران شیعی که رقیب جدی عربستان سنی است، وادارند و دوحه را به حمایت بیش تر از گروه های اسلامگرای رادیکال سوق دهند.

            امیر قطر در جریان افتتاح این موزه اظهار داشت: همه می توانند به این موزه بیایند و درب این موزه بروی همه جهان باز است ... و ما از پایان این کار بسیار مفتخریم.

ژان نوول، معمار فرانسوی این موزه همان کسی است که موزه لوور ابوظبی را طراحی و ساخته است. این موزه نیز در سال ۲۰۱۷ در امارات متحده عربی افتتاح شد. وی در مصاحبه ای در خصوص این که چرا برای رژیم های غیر دمکراتیک کار می کند، اظهار داشت: من در مقیاس قرون و برای مردم نه برای شخص خاصی که مدتی بر قدرت است، کار می کنم.

            این موزه که به شکل گل رز صحرایی ساخته شده، در زمینی به مساحت ۱۴۳ هزار متر مربع قرار دارد که طول گالری های آن به ۵/۱ کیلیومتر می رسد و آن را به کتابخانه موزه هنرهای اسلامی دوحه متصل می سازد.

            مجله هنر چاپ پاریس مصاحبه ای با "آلکساندر کازرونی"، مهندس معدن و دکترای علوم سیاسی و نگارنده کتاب "آئینه شیوخ، موزه و سیاست در امیرنشینان خلیج فارس"، انجام داده است و نظرات وی را در مورد ساخت موزه ملی قطر جویا شده است. وی در این مصاحبه به نکاتی اشاره دارد که به بخش هایی از آن اشاره می شود.

            وی در این مصاحبه در مورد این که آیا موزه جدید قطر آن قدر که می گویند "جدید" است یا نه، پاسخ می دهد که نه چندان. این ماجرا قصه طولانی دارد. طرح موزه ملی قطر به سال ۱۹۷۲ در فردای کودتایی که متعاقب آن خلیفه الثانی پدر بزرگ امیر کنونی به قدرت رسید، باز می گردد. این موزه قرار بود در تحکیم قدرت وی ... کمک کند. در سال ۱۹۷۵ موزه ملی قطر با تشریفات زیاد افتتاح شد اما طرح ساخت این موزه به قدری جاه طلبانه بود که مرحله دوم آن با یک آکواریم بزرگ در سال ۱۹۷۷ به إتمام رسید. انتخاب استیل و سبک منبعث از خلیج فارس سبب شد که جایزه معماری آقا خان در سال ۱۹۸۰ به این طرح رسد.

            اما خلیفه وقت در سال ۱۹۹۵ به دست پسرش سرنگون می شود و پسر نیز به مانند پدر موضوع موزه را مانند ابزاری برای تحکیم موقعیت سیاسی خود می دید. از همین رو او موزه هنرهای اسلامی دوحه را دنبال کرد که در سال ۲۰۰۸ افتتاح شد اما در همین حال به فکر بازسازی و گسترش موزه ملی قطر و تغییر آن در محلی دیگر بود که امروز "ژان نوول" آن را آن جا بنا کرده است.

            کازرونی در مورد هسته اصلی آثار موجود در این موزه نیز می گوید: این آثار عمدتا به دوره ما قبل تاریخ که از کشفیات باستانشناسی دهه ۵۰ و اخیرا در منطقه تاریخی زبیرا به دست آمده، باز می گردد.

            وی در ادامه این مصاحبه در خصوص اختلاف بین عربستان سعودی و متحدانش با قطر می گوید: عربستان سعودی و امارات متحده عربی می خواهند قطر را به دلیل حمایتش از اخوان المسلمین در ماجرای بهار عربی در مصر تنبیه کنند زیرا این کار دوحه خلاف منافع آن ها بود. همچنین شبکه الجزیره از ابتدا کشورهای غربی را مد نظر نداشت و بسیار دیر بخش انگلیسی زبان خود را راه اندازی کرد. این شبکه بیش تر در جهت کمک به اخوان المسلمین راه اندازی شد و در واقع سلاح بازدارندگی قطر در برابر عربستان سعودی محسوب می شد.

            وی در مورد این که آیا قطر دارای ویژگی بارز و متفاوت از نظر میراث فرهنگی با همسایگان خود می باشد یا خیر، می گوید: نه چندان ... آن ها همان تاریخ ابوظبی یا کویت را دارند که در قرن ۱۹ با اقتصاد مبتنی بر صید مروارید بنا شده است.

            این کارشناس در مورد علت این که چرا هم امارات متحده عربی و هم قطر از یک آرشیتکت خواسته اند موزه های ملی آن ها را بسازند، نیز می گوید: از نظر تاریخی این پویایی ساخت دانشگاه، ورزشگاه و موزه از سال های آغازین دهه ۹۰ میلادی در قطر آغاز شد. بعد از جنگ خلیج در سال های ۱۹۹۱- ۱۹۹۰ بود که شیخ حماد به فکر ساخت موزه بزرگ از هنرهای اسلامی افتاد و...  بعد از سال ۲۰۰۴ بود که ابوظبی نیز این سیاست را با نگاه به غرب در پیش گرفت. در سال ۲۰۰۵ توماس کرنس به عنوان مشاور به استخدام در آمد و او بود که ژان نوول را برای موزه لوور ابوظبی معرفی کرد. این در حالی بود که اتفاقا ژان نوول در سال ۲۰۰۳ در فهرست آرشیتکت های مورد نظر قطر برای طرحی در دوحه قرار داشت.

            وی در ادامه در خصوص این که علت سرمایه گذاری زیاد قطر و امارات متحده در حوزه فرهنگی چیست، چنین پاسخ می دهد: دو دلیل اصلی برای این کار وجود دارد که تنها یکی از آن ها خاص قطر است. در سال های دهه ۸۰ میلادی قطر کشوری بود که اشتهار نزدیکی به سلفی ها را داشت ... دلیل آن هم وجود جوانانی بود که در چارچوب همکاری های دانشگاهی بین کشورهای شورای همکاری خلیج (فارس –م)  در دانشگاه های سعودی تحصیل کرده بودند. فرهنگ سلفی آن ها بعد از بازگشت به کشور با اندیشه های سیاسی اخوان المسلمین آمیخته شده و به یک شبکه نفوذ برای همسایه سعودی خود و طبعا تهدیدی برای خانواده سلطنتی محسوب می شدند. آن ها به شدت نگران سلطه فرهنگی سعودی ها بر قطر بودند از همین رو خانواده الثانی با این کار می خواهند صبغه سلفی گری را از جوانان گرفته و کنترل أوضاع را از طریق افزایش نفوذ دانشگاه های غربی و البته موزه ها و مناسبت های ورزشی را در دست گیرند.

            اما سوای این نکته دلیل دوم تلاش قطر و امارات متحده عربی برای افزایش نفوذ خود بر غرب می باشد و با ایجاد مشتری های جدید از طریق قراردادهای مهمی که به نام فرهنگ و گفت و گو بسته می باشند در پی این امر هستند. این کشورها دفاع از تمامیت ارضی و امنیت رژیم های خود را به کشورهای غربی سپرده اند. شیخ حماد، در زمره نخستین امیرنشینان خلیج فارس است که به امریکایی ها پیشنهاد ایجاد یک پایگاه نظامی در خاک خود را داد. این امر در سال ۱۹۹۱ در فردای پایان آزاد سازی کویت صورت گرفت که گام دیگری در جهت خلاف منافع سعودی ها بود که دارای مناسبات نظامی وسیعی با آمریکایی ها بودند. روال نیز چنین است که ابتدا با پیشنهاد تاسیس پایگاه نظامی در ازای تامین امنیت کار آغاز می شود بعد متوجه می شوند که این قدرت های نظامی دمکراسی های مبتنی بر افکار عمومی هستند که در بازی قدرت سهم دارند. با ایجاد شعبات دانشگاهی، موزه و ورزشگاه ها تلاش می شود که به نخبگان غربی به نوعی پول داده شود تا افکار عمومی را بسازند. پیروزی این استراتژی را می توان در صحبت های امانوئل ماکرون (رئیس جمهوری فرانسه) دید زمانی که می گوید که فرانسه باید موضع متوازنی بین قطر و عربستان داشته باشد این در حالی است که عربستان یکی از مهم ترین مشتریان صنایع نظامی فرانسه است.

            وی در پایان در مورد این که آیا در فرانسه یک لابی قطری وجود دارد یا نه، می گوید: اگر لابی به معنی توان تحت نفوذ قرار دادن تصمیم گیری در فرانسه می باشد، بله در فرانسه یک لابی قطری وجود دارد و موضع فرانسه در این بحران نمونه بارز آن است. قطر توانسته است در فرانسه از ضعف نسبی شبکه های کشور رقیب یعنی سعودی استفاده کند. سعودی ها در انگلیس و امریکا که دو قدرت هسته ای دیگر غرب می باشند دارای شبکه قدیمی تر و روان تری می باشند.

            او در خصوص این که چه چیزی به این لابی بها می دهد، می گوید: عقد قراردادهایی برای ارائه خدمات. بسیاری در پاریس خواستار ادامه بقای قطر و حضور خانواده سلطنتی که به آن ها پول می دهد، می باشند. حیات سیاسی حتی در نظام جمهوری مبتنی بر حفظ منافع خاص نخبگان اجتماعی است. برخی از این نخبگان در بخش های دولتی کار کردند، مانند سفرا، وزیران سابق و .. که توانسته اند دفاتر مشورتی بزنند و به اعضای خانواده سلطنتی شیوخ خلیج (فارس) مشاوره خصوصی دهند. آن ها با دوستان خود که در بخش دولتی به کار مشغولند در ارتباط می باشند. من به یاد دارم که ژاک شیراک مدت ها پس از إتمام دوره ریاست جمهوری اش در محل اقامت خانواده حریری که وابستگی او به عربستان سعودی زبانزد است، به سر برد. خطر آن جاست که گاهی این نخبگان که قراردادهایی با قطر دارند دفاع از منافع این کشور را بر دفاع از منافع فرانسه ترجیح دهند.

            در بخش پایانی این مصاحبه وی در مورد طرح عربستان سعودی در منطقه الاولی برای تبدیل آن به یک سایت گردشگری می گوید: عربستان سعودی با طرح الاولی می کوشد به نخبگان فرانسوی فرصتی بسیار بیش تر از آن چه که قطر یا ابوظبی ارائه داده را توزیع کند. حجم این فرصت از نظر اقتصادی بالغ بر چند ده میلیارد یورو می باشد که فعلا در حد وعده است اما با همین وعده هاست که می توان افراد را خرید. هدف فقط توسعه یک منطقه باستانی نیست ... البته این منطقه بسیار زیبا و به فرهنگ نبطیون تعلق دارد اما هدف ایجاد یک منطقه وسیع است که ابتدا قرار بود آن را به انگلیسی ها بسپارند اما سعودی ها تصمیم گرفتند سهم بزرگ در اجرای این طرح را به فرانسویان دهند.

                                         

کد خبر 1177

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 7 =