« یهود علیه یهود» (نگاهی به مهاجرت معکوس یهودیان)

بعد از انتخابات زود هنگام پارلمان رژیم صهیونیستی در نوامبر سالجاری و اخذ اکثریت کرسی های پارلمان توسط حزب راست گرای لیکود به رهبری بنیامین نتانیاهو ؛ که طبیعتا وی را بعنوان نخست وزیر رژیم صهیونیستی مجددا بر اریکه قدرت خواهد نشاند ، از آنجایی که این حزب برای تشکیل کابینه خود مجبور به ائتلاف با سایر احزاب همسو و همفکر خود گردید و با توجه به ائتلاف وی با احزاب افراطی – دینی که مهم ترین آنها به زعامت « ایتمار بن غفیر » می باشد و اینکه یکی از کلیدی ترین وزارتخانه ها یعنی وزارت امنیت ملی رژیم صهیونیستی به این سیاستمدار تندرو واگذار شد این امر باعث ایجاد نگرانی های جدی هم در بین فلسطینی ها و هم در بین اسرائیلی های معتدل شده است چرا که بن غفیر و احزاب تندرو بطور علنی تر و شدیدتر با عرب ها و فلسطینی ها دشمنی داشته و دارند و حتی یهودیان معتدل را نیز در زمره کسانی نمی دانند که به آرمان های اسرائیل بزرگ ( در اعتقادات خود) کمک نمایند؛ همچنین ازدیاد واهمه از اینکه این ائتلاف شوم احتمال جنگ، چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خارجی (ایران و حزب الله) را ممکن است در دستور کار خود قرار دهد بروز نارضایتی ها در داخل یهودیان افزایش یافته است که منجر به تشدید روند مهاجرت معکوس آنان از اراضی اشعالی به گوشه و کنار جهان شده و خواهد شد؛ از اینرو در این مقاله بطور اخص به موضوع مهاجرت معکوس بین یهودیان خواهیم پرداخت که خود می تواند در آن واحد به مثابه فرصت و تهدید برای قضیه فلسطین بشمار رود.

« یهود علیه یهود»

(نگاهی به مهاجرت معکوس یهودیان)

« یهود علیه یهود» (نگاهی به مهاجرت معکوس یهودیان)

خلاصه : بعد از انتخابات زود هنگام پارلمان رژیم صهیونیستی در نوامبر سالجاری و اخذ اکثریت کرسی های پارلمان توسط حزب راست گرای لیکود به رهبری بنیامین نتانیاهو ؛ که طبیعتا وی را بعنوان نخست وزیر رژیم صهیونیستی مجددا بر اریکه قدرت خواهد نشاند ، از آنجایی که این حزب برای تشکیل کابینه خود مجبور به ائتلاف با سایر احزاب همسو و همفکر خود گردید و با توجه به ائتلاف وی با احزاب افراطی دینی که مهم ترین آنها به زعامت « ایتمار بن غفیر » می باشد و اینکه یکی از کلیدی ترین وزارتخانه ها یعنی وزارت امنیت ملی رژیم صهیونیستی به این سیاستمدار تندرو واگذار شد این امر باعث ایجاد نگرانی های جدی هم در بین فلسطینی ها و هم در بین اسرائیلی های معتدل شده است چرا که بن غفیر و احزاب تندرو بطور علنی تر و شدیدتر با عرب ها و فلسطینی ها دشمنی داشته و دارند و حتی یهودیان معتدل را نیز در زمره کسانی نمی دانند که به آرمان های اسرائیل بزرگ ( در اعتقادات خود) کمک نمایند؛ همچنین ازدیاد واهمه از اینکه این ائتلاف شوم احتمال جنگ، چه در عرصه داخلی و چه در عرصه خارجی (ایران و حزب الله) را ممکن است در دستور کار خود قرار دهد بروز نارضایتی ها در داخل یهودیان افزایش یافته است که منجر به تشدید روند مهاجرت معکوس آنان از اراضی اشعالی به گوشه و کنار جهان شده و خواهد شد؛ از اینرو در این مقاله بطور اخص به موضوع مهاجرت معکوس بین یهودیان خواهیم پرداخت که خود می تواند در آن واحد به مثابه فرصت و تهدید برای قضیه فلسطین بشمار رود.

روزنامه «معاریف» چاپ رژیم صهیونیستی در روزهای اخیر خبری مبنی بر تاسیس مجموعه جدیدی در بین یهودیان منتشر نمود که هدف از آن ایجاد تسهیلات برای مهاجرت یهودیان اسرائیل به ایالات متحده آمریکا می باشد ، موسسین این مجموعه بطور آشکار تاسیس این مجموعه را بعنوان عکس العملی در برابر نتایج اخیر انتخابات اعلام کرده اند و معتقدند که نتایج بدست آمده باعث دگرگونی در روابط دولت صهیونیستی با دیانت یهودی خواهد شد.

گروه یاد شده که نام «با هم کشور را ترک خواهیم کرد»(لنغادر البلد- معاً) را انتخاب نموده است در دستور کار خود انتقال ده هزار یهودی اسرائیلی به آمریکا را بعنوان مرحله نخست اعلام کرده است ؛ از بین رهبران این مجموعه میتوان نام «یانیف گوریلیک» فعال سیاسی و از مخالفین سرسخت بنیامین نتانیاهو را ملاحظه کرد که در کنار « موردخای کاهانا » سرمایه دار اسرائیلی – آمریکایی مبادرت به تاسیس این مجموعه نموده اند، گاهانا که تاکنون بعنوان یکی از اشخاصی شناخته میشد که یهودیان را از گوشه و کنار جهان به اسرائیل منتقل می کرده است اعلام کرده است : «پس از سال ها که یهودیان را از مناطق بحرانی جهان همچون یمن، افغانستان، سوریه، اوکراین و ... رهایی بخشیده و به اسرائیل منتقل کرده ام تصمیم گرفتم تا اینبار آنان را به ایالات متحده آمریکا منتقل کنم چرا که زمان آن فرا رسیده است تا برای جنبش صهیونیستی بخاطر دگرگون شدن اوضاع در اسرائیل ، طرحی جایگزین اندیشید».

کاهانا در بخش دیگری از مصاحبه خود اظهار داشته است که : «با توجه به افزایش صداهای مهاجرت بویژه در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی مبنی بر مهاجرت اسرائیلی ها به کشورهای رومانی و یونان ، معتقدم که بهترین گزینه برای مهاجرت، ایالات متحده آمریکا می باشد ؛ من در نیوجرسی مزرعه بزرگی دارم که آن را برای سکونت و توسعه به یهودیان مهاجر پیشنهاد می کنم خصوصا با روی کار آمدن چنین دولتی در اسرائیل از دولت آمریکا تقاضا کرده ام تا برای اسرائیلی هایی که صاحب شرکت و سرمایه هستند و یا اینکه از شغل و تخصص خوبی برخوردار می باشند همچون پزشکان و خلبانان استقبال نموده و نگذارد نیروهای متخصص از دست بروند».

از حیث تاریخی، از آنجایی که اسرائیل حکومتی غرق در ایدئولوژی های دینی ، در کنار اندیشه استعماری صهیونیستی می باشد از اینرو به مهاجرت یهودیان به فلسطین بعنوان «آبادگران سرزمین» نگریسته می شود و در اصطلاح عبری به آن "عَلِیَه" یا همان صعود و ارتقاء (به بهشت !! ) اطلاق می گردد؛ در صورتی که به مهاجرینی که از ادامه زندگی و تلاش در این سرزمین امتناع ورزند و به کشورهای اروپایی و سایر کشورها مهاجرت نمایند اصطلاح تمسخر کننده و تحقیر کننده  "یِریدَه" اطلاق می کنند که به معنای نزول و سقوط از بهشت می باشد ؛ برخی از صهیونیست ها معتقدند که هر دو اصطلاح برگرفته از تورات می باشد.

در خصوص مهاجرت معکوس یهودیان ، کاهانا نخستین کسی نیست که آنان را تشویق به چنین کاری می کند ، در اوج مهاجرت عظیم یهودیان بین سال های 1882 تا 1914 میلادی که بیش از دو میلیون مهاجر روسی یهود که بر اثر افزایش فقر و همچنین دشمنی با آنان به ایالات متحده آمریکا مهاجرت نمودند نیز سرمایه دار و به اصطلاحی نیکوکار یهودی آلمانی – فرانسوی بنام «موریس دی هرش» در این زمینه پیشگام بشمار می رود وی موسسه ای بنام «جمعیت آبادگران یهود» را در سال 1891 در لندن تاسیس نمود و هدف خود از تاسیس چنین جمعیتی را تامین مالی ایجاد مجتمع های کشاورزی یهودی برای یهودیان روس در داخل روسیه و گوشه و کنار جهان بویژه آمریکای شمالی و لاتین اعلام نموده بود؛ در این راستا نخستین مجتمع کشاورزی که جمعیت یاد شده در ایالات متحده آمریکا برپا کرد «مجتمع وودباین» بود که در سال 1891 و در جنوب ایالت نیوجرسی راه اندازی شد، هرش در سال 1890 «جمعیت کشاورزی یهودیان» را تاسیس نمود که تا سال 1972 به فعالیت خود ادامه داد و در این مدت موفق گردید بسیاری از آنچه خود «آبادگران یهود» نامیده بود را به ساحل شرقی آمریکا و سپس به سایر مناطق آمریکا منتقل نماید، دی هیرش در سال 1892 مدرسه کشاورزی وودباین را تاسیس نمود تا از خلال آن به آموزش و تامین مالی آبادگران یهود در زمینه های توسعه کشاورزی بپردازد بگونه ای که در دهه های بیست و سی از قرن گذشته میلادی شاهد شکوفایی و توسعه «مجتمع وودباین» بودیم بگونه ای که توانست صدها مهاجر را بویژه پس از سال 1948 و آنچه که خود کشتارهولوکاست می نامند را جذب این مجتمع نماید.

علاوه بر مجتمع کشاورزی یاد شده در نیوجرسی، «سازمان منطقه ای یهود» که برگرفته از سازمان صهیونیسم (تاسیس سال 1901) بود در تامین مالی «طرح گالوستون» که طرحی آبادگرانه برای یهودیان در غرب ایالات متحده بشمار می رفت نقش موثری را ایفا نمود که منجر به مهاجرت ده هزار یهودی از طریق بندر گالوستون در ایالت تگزاس در سال های 1907 تا 1914 به ایالات متحده آمریکا گردید که به نظر می رسد امروزه کاهانا در پی احیای مجدد طرح یاد شده می باشد؛ در همین راستا است که وی بر خلاف اعتقادات موجود در جنبش صهیونیستی ، مهاجرت یهودیان اسرائیل به آمریکا را "عَلِیَه" توصیف می نماید و نه "یِریدَه"، و برای اثبات ادعای خود می گوید: در سال 1991 به ایالات متحده مهاجرت کردم و باعث ارتقای سطح زندگی خود و سطح آموزشی فرزندانم شدم!!.

مهاجرت معکوس یهودیان از فلسطین پدیده جدیدی نیست و از اواخر قرن 18 میلادی به دفعات و برحسب شرایط داخلی فلسطین بوقوع پیوسته است در همان زمان بسیاری از اوکراینی های یهودی (اعضای جنبش «بیلو» که در شهرهای اودیسا و خارکیف تاسیس شده بود) به آمریکا مهاجرت کردند و پس از ناامیدی از شرایط ایالات متحده در آن سال ها، مجددا به روسیه مهاجرت کردند؛ در واقع میتوان اذعان داشت که بسیاری از یهودیان به اصطلاح آبادگر، بین دهه هشتاد قرن 19 تا جنگ جهانی اول به فلسطین مهاجرت نمودند و نزدیک به 10 درصد آنان یعنی در حدود 60 هزار نفر از آنان بین دهه 20 و سال 1948 میلادی مجددا خاک فلسطین را ترک کردند، قبل از آن نیز 30 هزار نفر از آنان در پایان سال 1917 در زمان هجوم بریتانیا به فلسطین خاک این کشور را ترک کردند؛ بنا بر ادعای پژوهشگر اسرائیلی «مائیرمارگالت» در آن زمان ده ها هزار یهودی تصمیم به مهاجرت از فلسطین را داشتند اما بدلیل فقر مالی موفق به انجام آن نشدند بگونه ای که پس از جنگ جهانی دوم ، ده ها هزار یهودی از سازمان ملل متحد خواستند تا نامشان را در لیست پناهجویانی قرار دهد که درخواست بازگشت به کشورهایشان در اروپا را دارند!! تا جایی که «سازمان مهاجرین آلمانی خواهان بازگشت» در فلسطین از سازمان ملل متحد خواستند تا به آنان برای بازگشت به اتریش و چکسلواکی یاری رساند؛ فقط در سال 1947 تعداد 485 یهودی از دولت اتریش تقاضای دریافت گذرنامه آن کشور را نمودند و سرکنسول کشور لهستان در تل آویو اعلام کرد که 14500 یهودی لهستانی الاصل از کنسولگری درخواست ویزا نمودند تا به کشورشان بازگردند در همین راستا برخی از رهبران صهیونیست با کنسولگری یاد شده وارد مذاکره شدند و خواهان به تعویق انداختن صدور ویزا نمودند تا بلکه موفق شوند یهودیان را از مهاجرت بازدارند.

پس از برپایی شهرک های یهودی نشین در سال 1948 همچنان مهاجرت از فلسطین استمرار یافت بگونه ای که تنها بین سال های 1948 تا نیمه دهه پنجاه میلادی بر اساس آمار بیش از 10 درصد از یهودیان به کشورهای خود بازگشتند به همین دلیل این امر باعث بروز نگرانی در بین سیاستمداران و رهبران رژیم صهیونیستی گردید و برای کنترل و کاهش مهاجرت معکوس یهودیان در آن سال ها ( از 1948 تا 1961) شرط دارا بودن ویزا برای خروج از اراضی اشغالی را وضع نمودند که البته این امر تنها موجب تاخیر در خروج آن ها می شد و کمتر شخصی با عدم دریافت ویزا مواجه میشد؛ با همه این موانع در دهمین سالگرد تاسیس دولت اسرائیل (1958) آمارها حکایت از مهاجرت معکوس بیش از 100 هزار یهودی داشت که این ارقام تا سال 1967 به بیش از 180 هزار نفر رسید.

علی رغم سختگیری های دولت اسرائیل، تا سال 1980 میلادی بیش از نیم میلیون اسرائیلی فقط به ایالات متحده آمریکا مهاجرت نمودند که این آمار تا پایان سال 2003 به بیش از 750 هزار نفر افزایش یافت که اغلب این تعداد در دو کشور آمریکا و کانادا سکنی گزیدند، در سال های اخیر آمارها حکایت از آن دارند که بین 600 تا 750 هزار اسرائیلی فقط در ایالات متحده آمریکا ساکن هستند که بیش از 230 هزار نفر از آنان در اسرائیل بدنیا آمده اند و جزو یهودیان جدید مهاجرت کرده به اراضی اشغالی بشمار می رفتند؛ بطور کلی دولت اسرائیل مدعی است که بین سال های 1948 تا 2015 بیش از 720 هزار اسرائیلی بطور کلی از اسرائیل مهاجرت نموده و دیگر بازنگشته اند.

در نگاه کلی ، و از نظر بافت جمعیتی موجود ، اغلب ساکنین اراضی فلسطین را همچنان فلسطینی ها تشکیل می دهند و تعدادشان بیشتر از یهودیان مهاجر و ساکن در اراضی اشغالی است تازه در این میان آمار حکایت از آن دارند که بیش از دو میلیون یهودی اسرائیلی در دو دهه اخیر موفق به کسب شناسنامه کشورهای دیگر بویژه آمریکایی و اروپایی شده اند تا در صورت لزوم و رخدادی غیر منتظره بتوانند خاک اسرائیل را ترک کنند.

عدم تمایل استمرار سکونت در شهرک های یهودی نشین برای یهودیان ناامید به آینده ، دیگر امری شاذ و غیرطبیعی بشمار نمی رود و تقریبا به پدیده ای بین آنان تبدیل شده است و این امر تنها مخصوص یهودیان سفید پوست نمی گردد بلکه در سالهای اخیر حتی بین یهودیان رنگین پوست نیز شاهد مهاجرت معکوس بوده ایم همچون یهودیان فرانسوی که مجددا به شمال آفریقا بازگشتند و یا یهودیان پرتغالی که به آنگولا و موزامبیک رفتند و بسیاری از آنان در مهاجرت معکوس خود ترجیح دادند به کشور برزیل مهاجرت نمایند، همچنین یهودیان بریتانیایی که از کنیا به اسرائیل مهاجرت کرده بودند ترجیح دادند مجددا به استرالیا، کانادا و ایالات متحده آمریکا بروند؛ برخی از برآوردها حاکی از آن دارد که بیش از 30 درصد از مهاجرین رنگین پوست که از فرانسه به اسرائیل مهاجرت کرده بودند مجددا به فرانسه بازگشته اند؛ همه اینها در صورتی رخ می دهد که دولت و بسیاری از گروه های اسرائیلی در چند ساله اخیر نهایت تلاش خود را کرده اند تا موجبات جذب، تشویق و ماندگاری یهودیان در اسرائیل را فراهم سازند اما در این زمینه شاهد عدم موفقیت آنها بوده ایم.

   در بازگشت به موضوع جنبش جدیدی که نام «با هم کشور را ترک خواهیم کرد»(لنغادر البلد- معاً) را انتخاب نموده است و اهمیت آن، صاحبنظران معتقدند باید اذعان داشت که ایجاد چنین تحرکاتی در داخل اسرائیل ، نتیجه مستقیم بازگشت نتانیاهو و از آن بدتر متحدان فوق دینی او بر اریکه قدرت می باشد، در حقیقت بسیاری از یهودیان اسرائیل و هم پیمانان لیبرال آنها در خارج از روی کار آمدن چنین حکومت تندرو و متعصبی دچار واهمه شده اند و اکثریت قریب به اتفاق بر این باور هستند که سرنوشت جریان «سکولاریسم دمکراتیک» در خطر مستقیم و جدی قرار خواهد گرفت ؛ آنچه که این دولت فوق دینی(به تعبیر فریدمان که اصطلاح ULTRA را به آن اطلاق نموده است) به ارمغان خواهد آورد تنها مختص ویژگی آشکار نژاد پرستانه این رژیم در برابر فلسطینی ها و عرب ها نمی باشد که بدون شک شاهد تشدید آن نیز خواهیم بود بلکه برخی این نگرانی را در داخل اسرائیل دارند که در نهایت ممکن است شاهد تفکیک و از هم پاشیدگی «دولت یهود» و از بین رفتن ریشه ای آن باشند.  

اما برای فلسطینی ها، اسرائیل از بدو تاسیس چیزی جز یک رژیم دینی و نژادپرست نبوده و اکنون چیزی جز اندکی تشدید در رفتار و برخوردهای این رژیم شاهد نخواهند بود که به قولی دیگر برایشان این امور عادی شده است و اتفاقا برعکس آنچه که یهودیان لیبرال و حامیان غربی آنها متصور هستند و ابراز نگرانی کرده و می کنند ، فلسطینی ها ترجیح می دهند که اختلافات داخلی بین یهودیان روزبروز افزایش یابد و در مقابل بدلیل افزایش خشونت ها و خونریزی صهیونیست ها ، بر این موضوع امید دارند که گروه های فلسطینی دست از اختلافات خود برداشته و به اتحاد و یکپارچگی باز گردند ؛ که این امید با توجه به نسل جدید جوانان فلسطینی که بسیار رادیکال تر و به عبارتی اتقلابی تر از پدران و گذشتگان خود نشان داده اند چندان دور از دسترس نخواهد بود.

منابع :

https://arabi21.com/story/1482948/

نبیل عمرو / نتنیاهو أصل الحکایة... وغیره تفاصیل

https://arabi21.com/story/1481405/

جوزیف مسعد / "یِریدَه".. أو خروج الیهود الإسرائیلیین

https://arabi21.com/story/1478217/

حلمی الاسمر / احتلال "إسرائیلی" لإسرائیل!

https://fararu.com/fa/news/593451/

توماس فریدمان/ چه چیزی در اسرائیل در حال رخ دادن است؟

با تشکر

انور حبیبی نجفی

رئیس اداره توسعه روابط فرهنگی کشورهای عربی غرب آسیا و شمال آفریقا

دیماه 1401

کد خبر 14086

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 8 =