تغییر وضعیت آموزش خانواده در چین

اهمیت دادن به وضعیت آموزش خانواده و تأکید بر حقوق و مسئولیت­ های آموزشی والدین، از زمان­های قدیم در قوانین چین تأیید شده؛ تداوم یافته و همچنان پایۀ مهمی برای ارتقا و توسعۀ چین و حمایت از توسعۀ آموزش خانواده است. در فرایند تحول اجتماعی، آموزش خانواده با مشکلاتی مواجه شده است، از جمله : برخی از مسئولیت­های آموزش خانواده توسط مدارس جایگزین می شود؛ اقتدار والدین توسط متخصصان گرفته می شود؛ و تحول مدرن منابع آموزشی سنتی  با دشواری انجام می شود و غیره.

     چکیده

 اهمیت دادن به وضعیت آموزش خانواده و تأکید بر حقوق و مسئولیت­های آموزشی والدین، از زمان­های قدیم در قوانین چین تأیید شده؛ تداوم یافته و همچنان حمایت از توسعۀ آموزش خانواده پایۀ مهمی برای ارتقا و توسعۀ چین  است. در فرایند تحول اجتماعی، آموزش خانواده با مشکلاتی مواجه شده است. از جمله : برخی از مسئولیت­های آموزش خانواده توسط مدارس جایگزین می شود؛ اقتدار والدین توسط متخصصان گرفته می شود؛ و تحول مدرن منابع آموزشی سنتی  با دشواری انجام می شود. وضعیت آموزش خانواده به ­تدریج تضعیف شده است. پس از ورود به عصر جدید، وضعیت آموزش خانواده دیگربار اهمیت یافته و نقش فعالی در ترویج توسعۀ متعادل بلندمدت جمعیت، سازگاری با تحول یک جامعه، یادگیری دیجیتال و ترویج حاکمیت اجتماعی مردمی ایفا خواهد کرد.

     با اعلام «قانون ترویج آموزش خانواده»، بحث دربارۀ رابطه بین آموزش خانواده و دولت، توجه گسترده ای را در جامعه به خود جلب کرده است. از نظر تاریخ آموزش خانواده در چین، همیشه سیستم دولتی، از آموزش والدین برای فرزندان حمایت کرده است. بر این اساس است که دولت یک تصمیم استراتژیک برای تنظیم بیشتر و حمایت از آموزش خانواده گرفته و انتظار می­رود که آموزش خانواده، نقش فعالی در دستیابی به هدف پرورش اخلاق و ایجاد سیستم آموزشی با کیفیت عالی داشته باشد.

     به منظور درک عمیق رابطه بین آموزش خانواده و دولت و درک مجدد ارزش و اهمیت آموزش خانواده در عصر جدید، این مقاله تغییر وضعیت آموزش خانواده از جامعۀ سنتی به جامعۀ معاصر را از دیدگاه تاریخی بررسی؛ دلایل تضعیف تدریجی عملکرد آموزش خانواده در تحول اجتماعی را تجزیه و تحلیل؛ و بازگشت وضعیت آموزش خانواده و جهت گیری ارزش جدید را بر اساس استراتژی توسعۀ ملی در عصر جدید پیشنهاد می­کند.

یک. وضعیت قانونی آموزش خانواده در میان تغییرات اجتماعی ادامه دارد.

     ملت چین همیشه سنت پسندیده ای برای اهمیت دادن به آموزش خانواده داشته است و بسیاری از قوانین همۀ سلسله­ ها مقرراتی در زمینۀ حق والدین برای آموزش دارند. پس از تأسیس جمهوری خلق چین، وضعیت قانونی آموزش خانواده همواره تقویت شده است و قوانین مربوط، حق والدین برای آموزش و پرورش را به رسمیت شناخته است. پس از اعلام «قانون ترویج آموزش خانواده»، سیستم حقوقی آموزش خانواده کامل­تر شده است.

     الف. در جوامع سنتی، "قانون ملی" و "قانون مدنی" آموزش خانواده به یک اندازه مهم هستند. قوانین باستانی چین همیشه اهمیت زیادی برای آموزش خانواده قائل بوده است. مقررات مربوط به آموزش خانواده به معنای "قانون ملی" عمدتاً در سیستم مجازات قوانین کیفری سلسله­ های قبلی در مورد حق والدین برای ایجاد نظم گنجانده شده است. در اوایل سلسلۀ چین، حاکمان یک سیستم مجازات والدین را تعیین کرده بودند؛ یعنی والدین به طور قانونی، این حق را داشتند که فرزندان خود را که در برابر والدین یا آموزش و پرورش نافرمانی می­کردند، مجازات کنند و دولت باید الزامات مجازات والدین را برآورده کند. از آن زمان، بسیاری از قوانین، پی در پی سیستم "قانون مجازات" را برای فرزندان و نوه­ هایی که تعلیمات و دستورهای والدین را نقض می­کنند، ادامه داده و به اصلاح و بهبود آن­ها پرداخته اند. حق تعلیمات و دستورهای والدین، نشان دهندۀ تسلط آن­ها بر خانواده است؛ اما این نه تنها حق والدین نسبت به فرزندان و نوه هایشان، بلکه ترکیبی از حقوق و وظایف است. این اصل تا پایان سلسلۀ چینگ اعمال شد و تجلی روشنی از حقوق و تعهدات والدین برای آموزش و نظارت بر فرزندان خود در قوانین سنتی چین بود.

     در دوران باستان، علاوه بر قوانین کیفری که نشان دهندۀ "قانون ملی" بود، جامعۀ مدنی نیز از تعداد زیادی از قوانین خانواده و قوانین قبیله ای در قالب قانون مدنی استفاده می­کرد. بر خلاف قانون ملی، که بر حق والدین برای آموزش و انضباط تمرکز دارد، قانون خانواده و قوانین قبیله ای، معمولاً نه تنها محتوای مجازات، بلکه شامل توصیه­ ها و پیشنهادهایی نیز می­شود و وظایف آن­ها عمدتاً آموزش افراد قبیله­ ها و فرزندان آن­ها در زمینۀ تربیت، فداکاری، اطاعت فرزندی، پرورش خود و مدیریت خانواده است. پس از سلسلۀ سونگ، تمایز روشنی بین قانون خانوادۀ قدرتمند و خانوادۀ عادی وجود داشت. خانوادۀ قدرتمند بر آداب خانواده به عنوان هسته ای برای مهار نسل­های جوان تأکید داشت، که نمایندۀ آن، «مقررات خانواده» سی ما گوانگ (Si ma guang) بود. خانوادۀ عادی اگرچه مجموعه ای از آداب و رسوم خانوادگی دست و پا گیر و هنجارهای آداب و رسوم خانوادگی را در خود داشت، اما محتوای آن مطابق با قانون زندگی و کار در خانوادۀ عادی بود. بنابراین بیشتر عموم مردم آن را پذیرفتند و نمایندۀ آن «پندهای ژوزی در حکمت خانواده» ژو شی (Zhu xi) بود. تحت سیستم «ساختار سازمانی مشترک در خانواده، قبیله و دولت»، حاکم، به قانون خانواده و قوانین قبیله ای برای نفوذ اخلاق فئودالی و هنجارهای اخلاقی در هر قبیله و خانواده متکی بود. در نتیجه، حاکمان سلسله­ های پی در پی، اعتبار قوانین خانواده را به رسمیت شناخته و تأیید می­کردند و به والدین و پدرسالاران، قدرت نظارت، آموزش و انضباط فرزندان خود را می­دادند. در مقایسه با قوانین ملی، قوانین خانواده در زندگی خانوادگی روزمرۀ افراد تعبیه شده و به­ راحتی، اعضای خانواده آن را می­ پذیرند؛ بنابراین اغلب عمیق­تر و مؤثرتر از قوانین ملی هستند[1].

     ب. از پایان سلسلۀ چینگ تا جمهوری چین، آموزش خانواده وارد سیستم آموزش ملی شد.

     از پایان سلسلۀ چینگ تا جمهوری چین، وضعیت قانونی آموزش خانواده توسعۀ بیشتری یافت؛ آموزش خانواده بارها در سیستم آموزش ملی گنجانده و موضوع توسعۀ رسمی شد. در سال 1904، دولت چینگ «اساسنامۀ قانون آموزش خانواده» برای آموزش ابتدایی دوران کودکی را تدوین کرد. این اولین قانون آموزش خانواده در تاریخ آموزش چینی است که نخستین بار آموزش خانواده را در سیستم آموزشی کل کشور گنجانیده و وضعیت، هدف، محتوا و روش آن را روشن کرد؛ از جمله گسترش آموزش خانواده به والدین و نیاز به محتوای آموزشی شامل اخلاق، نظافت جسمی و رفتاری و غیره[2]. در طول دورۀ جمهوری چین، توسعۀ نهادینه شدۀ آموزش خانواده، غنی­تر و تصفیه­ شده­ تر بود، که در مجموعه ای از اسناد مربوط به آموزش خانواده منعکس شد که دولت آن را اعلام کرده بود. از سال 1938 تا 1945، وزارت آموزش و پرورش دولت ملی نانجینگ پی در پی شش حکم در زمینۀ آموزش خانواده، از جمله «اقدامات برای ترویج آموزش خانواده در مدارس پیش از دبیرستان» را اعلام کرد. اگرچه تأثیر این احکام بسیار محدود است، اما نشان دهندۀ اهمیت آموزش خانواده در سیستم حقوقی مدرن چین است.

     پ. ایجاد و توسعۀ سیستم حقوقی آموزش خانواده از زمان تأسیس جمهوری خلق چین

     وضعیت قانونی آموزش خانواده از زمان تأسیس جمهوری خلق چین همواره تقویت شده است. بر خلاف جامعۀ سنتی چین، که بر اقتدار مطلق والدین تأکید دارد، قانون جدید چین حق والدین برای آموزش را تأیید می­کند و در عین حال، توجه بیشتری به مسئولیت­ها و تعهدات والدین برای آموزش فرزندان خود دارد. در سال 1950، اولین قانون جمهوری خلق چین، یعنی «قانون ازدواج» اعلام شد، که برای اولین بار پیشنهاد کرد که "والدین موظف به بزرگ کردن و آموزش فرزندان خود هستند" که این امر، تحول خوبی از "حق والدین برای آموزش" به "تعهد والدین برای آموزش" بود. در سال 1982، این ماده که تعهد والدین را برای آموزش خانواده تعیین می­کرد، آشکارا در مادۀ 49 «قانون اساسی» اصلاح شده گنجانده شد و مبنای مستقیمی برای قوانین بعدی در زمینۀ آموزش خانواده فراهم کرد. بر این اساس، قانون مدنی صادر شده در سال 2020 یک بار دیگر روشن کرد که والدین موظف به پرورش، آموزش و حفاظت از فرزندان خردسال خود هستند.

     علاوه بر قانون اساسی، قانون ازدواج و قانون مدنی، که پایه تعهد والدین به آموزش خانواده را فراهم می­کند، قانون مبارزه با خشونت خانگی، قانون آموزش و پرورش، قانون حمایت از افراد زیر سن قانونی، قانون پیشگیری از بزهکاری افراد زیر سن قانونی و سایر قوانین، همه شامل مقررات مربوط به آموزش خانواده است. «قانون ترویج آموزش خانواده» در سال 2021 اولین قانون ویژه آموزش خانواده در چین است و این مقررات با هم، سیستم حقوقی آموزش خانواده در چین را تشکیل می­دهند. به طور کلی، قانون فعلی چین، دارای سه موقعیت زیر در مسئولیت آموزش خانواده است:

     1. پیشگیری از بزهکاری افراد زیر سن قانونی. مادۀ 10 «قانون پیشگیری از بزهکاری افراد زیر سن قانونی»، که اولین بار در سال 1999 اعلام شد، تصریح می­کند که والدین یا سایر سرپرستان افراد زیر سن قانونی، مستقیماً مسئول آموزش قانونی افراد زیر سن قانونی هستند. مادۀ 19 به تفصیل 9 دسته رفتار منفی را مشخص می­کند که باید آموزش داده و متوقف شوند؛ مادۀ 16 «قانون پیشگیری از بزهکاری افراد زیر سن قانونی»، همانطور که در سال 2020 اصلاح شده است، بار دیگر به­ روشنی تصریح می­کند که والدین یا سایر سرپرستان افراد زیر سن قانونی، مستقیماً مسئول آموزش افراد زیر سن قانونی در پیشگیری از جرم هستند.

     2. حفاظت از افراد زیر سن قانونی. مادۀ 12 «قانون حمایت از افراد زیر سن قانونی»، همانطور که در سال 2006 اصلاح شده است، تصریح می­کند که والدین یا سایر سرپرستان باید وظایف سرپرستی خود را به درستی انجام دهند و افراد زیر سن قانونی را پرورش و آموزش دهند. این قانون که در سال 2020 اصلاح شد، مقررات مربوط به مسئولیت­های آموزش خانواده برای قلدری افراد زیر سن قانونی را اضافه کرد. «قانون ضد خشونت خانگی» که مصوب سال 2015، همچنین مسؤلیت آموزش خانواده برای محافظت از افراد زیر سن قانونی را تعیین می­کند. مادۀ 12 این قانون تصریح می کند که سرپرست افراد زیر سن قانونی نباید مرتکب خشونت خانگی شود. تصویب و تجدید نظر در این قوانین کاملاً نشان می­دهد که آموزش خانواده، مسئولیت بسیار سنگینی در حفاظت از سلامت جسمی و روانی و ایمنی شخصی افراد زیر سن قانونی دارد.

     3. ترویج رشد و توسعۀ همه جانبۀ افراد زیر سن قانونی. مادۀ 2 «قانون ترویج آموزش خانواده» سال 2021 تعریف روشنی از آموزش خانواده ارائه کرده است. به عبارت دیگر، به منظور ترویج رشد جامع و سالم افراد زیر سن قانونی، والدین یا سایر سرپرستان، پرورش، هدایت و نفوذ را در زمینه­ هایی مانند شخصیت اخلاقی، آمادگی جسمانی، مهارت­های زندگی، دستاوردهای فرهنگی، عادات رفتاری و غیره انجام دهند.

     مواضع مختلف قانون آموزش خانواده، نشان دهندۀ غنی­ سازی مداوم و بهبود درک جامعه از عملکرد آموزش خانواده است. «قانون ترویج آموزش خانواده»، مفهوم آموزش خانواده برای ارتقای توسعه همه جانبۀ افراد زیر سن قانونی را بر اساس سیستم حقوقی برای جلوگیری از جرایم افراد زیر سن قانونی و حمایت از افراد زیر سن قانونی در گذشته گسترش می­دهد. تا کنون، سیستم حقوقی چین اساساً برای آموزش خانواده تأسیس شده و وضعیت قانونی آموزش خانواده، توجه بی­سابقه­ای را به خود جلب کرده است.

دو. واقعیت آموزش خانواده در تحول اجتماعی کاهش یافته است.

     از دوران باستان تا به امروز، وضعیت قانونی آموزش خانواده در چین به رسمیت شناخته شده است. علاوه بر این، از زمان تأسیس چین جدید، به آموزش خانواده روز به روز بیشترتوجه شده است. با این حال، با ظهور آموزش مدرن مدرسه، این نیز یک واقعیت انکارناپذیر است که عملکرد آموزش خانواده به طور کلی تضعیف شده است. علاوه بر این، تحت تأثیر تحولات اجتماعی مانند کوچک ­سازی ساختار خانواده، تشدید تحرک خانواده و تخصص رشته­ های آموزشی، عملکرد آموزش خانواده تا حد زیادی فشرده و حتی مدتی، وابستۀ سیستم آموزش مدرسه شده است.

     اول، زمان و فضای مربوط به آموزش خانواده، توسط آموزش مدرسه اشغال شده است.

     در سراسر جهان، قبل از ظهور آموزش مدرسه، آموزش کودکان عمدتاً توسط خانواده ­ها، جوامع و کلیساها انجام می­شد. از قرن نوزدهم، با روند صنعتی شدن و شهرنشینی، مسئولیت آموزش کودکان، از خانواده به دولت منتقل شده است و کشورها به ­شدت سیستم­های آموزش عمومی را توسعه و آموزش اجباری را شکل داده اند. در چین نیز اینچنین است. با توجه به گزارش نهایی نظارت آماری «طرح کلی برای توسعۀ کودکان چینی (2011-2020)»، از زمان اعلام «قانون آموزش اجباری» در سال 1986، محبوبیت آموزش مدرسه در چین، نتایج قابل توجهی به دست آورده و تعداد دانش آموزان ثبت نام شده در آموزش اجباری، سال به سال افزایش یافته است. در سال 2020، میزان  تثبیت آموزش اجباری نه ساله به ٪95.20 رسیده است. در سال­های اخیر، چین به گسترش رفاه عمومی آموزش پیش ­دبستانی و مراقبت از کودکان زیر سه سال ادامه داده و برخی از آموزش­های پیش­ دبستانی و مراقبت از کودکان را در دستۀ رایگان یا نیمه ­رایگان قرار داده است. در سال 2018، «چند نظر کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست چین و شورای دولتی در مورد تعمیق اصلاحات و توسعۀ استاندارد آموزش پیش دبستانی»، پیشنهاد کرد که تا سال 2020، میزان ثبت نام در سه سال اول پیش­دبستانی در کشور به ٪85 خواهد رسید و میزان پوشش مهد کودک­های فراگیر به ٪80 خواهد رسید. در سال 2021، «تصمیم کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست چین و شورای دولتی بهینه­ سازی سیاست تولد و ترویج توسعۀ متعادل بلندمدت جمعیت»، خدمات مراقبت از کودکان عمومی را به کودکان زیر 3 سال با هدف داشتن 4.5 مکان مراقبت از کودکان زیر 3 سال در هر 1000 جمعیت تا سال 2025 گسترش داد.

     با توسعه سیستم خدمات آموزش عمومی ملی، بخشی از مسئولیت­های اصلی آموزش خانواده به ­تدریج با آموزش مدرسه جایگزین شده؛ فضای آموزش خانواده فشرده شده و در نتیجه دو پیامد منفی داشته است: اول اینکه محتوای آموزش خانواده محدود شده است. برخی از والدین، آموزش خانواده را با افزایش دانش موضوعی برابر می­دانند. یک نظرسنجی نمونه ای از ساکنان شانگهای در سال گذشته نشان داد که 91.7 درصد از خانواده­ها، فرزندان خود را برای شرکت در آموزش­های خصوصی خارج از مدرسه مربوط به دوره­ های موضوعی در سال گذشته فرستاده اند، و ٪81.8 از دانش آموزان بیش از 2 ساعت در هفته درس جبرانی (درس خارج از مدرسه) داشته اند. ٪87.4 از خانواده ­ها فرزندان خود را در دوره ­های آنلاین خارج از مدرسه ثبت نام کرده اند و ٪63.5 از دانش آموزان بیش از 2 ساعت کلاس­های جبرانی آنلاین در هفته دارند. محبوبیت دوره­ های جبرانی تا حد زیادی، زمان را که در اصل متعلق به آموزش خانواده بود، فشرده کرده و خانواده عملاً به کمک آموزشی دوره ای تبدیل شده است؛ در حالی که ارزش منحصر به فرد آموزش خانواده در پرورش شخصیت اخلاقی کودکان، ارتباطات بین فردی، مهارت­های زندگی و سایر جنبه­ ها نادیده گرفته شده است[3]؛ دوم، از دست دادن مسئولیت اولیه برای آموزش خانواده. والدین مسئول اصلی آموزش خانواده هستند؛ اما برخی از آنان فکر می کنند آموزش فرزندانشان، وظیفۀ مدارس و معلمان است و آن­ها فقط باید از زندگی فرزندان خود مراقبت کنند و از مسئولیت آموزش خانواده، آگاهی ندارند. محدود شدن محتوای آموزش خانواده و از دست دادن مسئولیت اصلی آموزش خانواده در واقع، نتیجۀ انتقال بخشی از قدرت و مسئولیت خانواده برای مراقبت، مدیریت و پرورش کودکان به مدرسه است. همان­طور که استنلی شولتز (Stanley Schultz) می­گوید: "معلم می­تواند موقعیت والدین را برای بررسی شخصیت، اخلاق و عادات هر کودک و اعمال اقتدار اخلاقی که زمانی متعلق به خانواده بود، اتخاذ کند"[4].

     سوم اینکه، اقتدار والدین در آموزش خانواده به افراد حرفه ای منتقل می­شود. اقتدار مطلق والدین که آموزش خانواده در جامعۀ سنتی چین بر آن تأکید دارد، به ­تدریج با ایجاد مفهوم کودکان مدرن و توسعۀ حرفه ای آموزش و پرورش از بین رفته است. متخصصان مانند معلمان، مددکاران اجتماعی، متخصصان اطفال، روان­شناسان و غیره، اقتدار حرفه ای جدیدی برای خود ایجاد کرده اند. ویویانا زلیزر (Viviana A. Zelizer)، جامعه ­شناس آمریکایی، دریافت که در آغاز قرن نوزدهم و بیستم، یک فرایند فرهنگی "مقدس­ سازی" زندگی کودکان وجود داشت. ارزش­های عاطفی کودکان به ایدئولوژی غالب تبدیل شد و سلامت و ایمنی آنان توجه بی­ سابقه ­ای را به خود جلب کرد[5]. در عین حال، پیشرفت­های زیادی در زمینۀ علوم طبیعی در اروپا از قرن نوزدهم رخ داده، که پایه­ای مهم برای پژوهش در زمنیۀ کودکان با روش­های تجربی علمی ایجاد کرده و منجر به افزایش روزافزون جنبش تحقیقاتی کودکان در اروپا و آمریکا شده است. جنبش مطالعات کودک، تعداد زیادی از متخصصان مطالعات کودک، از جمله روان­پزشکان، روان­شناسان و مددکاران اجتماعی را آموزش داده است که ، برای به دست آوردن دانش علمی در مورد کودکان و اعمال آنها در پرورش کودک، همکاری چند رشته ای دارند.

     هنگامی که فرزندپروری علمی به گفتمان اصلی تبدیل می­شود و سطح تخصص تحصیلی نیز بهبود می­ یابد، والدین ناگزیر و شدیداً به مؤسسات حرفه ای و دانش تخصصی متکی خواهند بود و آموزش خانواده بر اساس آداب و رسوم و تجربه در جوامع سنتی، به ­تدریج به حاشیه رانده خواهد شد. برخی از محققان، متون مربوط به مجلۀ محبوب پدران و مادران چین یعنی «والدین باید بخوانند» را از سال 1980 تجزیه و تحلیل کرده اند و دریافته اند که این مجله با ارائۀ تعداد زیادی از تخصص­های روان­شناختی، یک سیستم دانش تخصصی از والدین ایجاد کرده و سپس مادران واجد شرایطی را که فرزندان خود را با توجه به دانش علمی بزرگ می­کنند، تربیت کرده است[6]. مطالعۀ دیگری در زمینۀ شیوه­ های فرزندپروری یک خانوادۀ عادی در استان شان دونگ در طول 100 سال گذشته نشان داد که تجربۀ فرزندپروری جوامع سنتی که به انتقال و عمل جامعه متکی بودند، اساساً از دست رفته است. با توجه به نبود تجربۀ زندگی در روستاها و خانواده­ ها، برای والدین جوان، دشوار است که دانش و تجربۀ والدین خود نسبت به زندگی را به دست آورند؛ بنابراین آنها هنگام پرورش فرزندان، از کتاب­ها و شیوه­ های علمی حمایت می­کنند و آموزش خانواده با تخصص و برون ­سپاری مشخص می­شود[7]. پیامد منفی جایگزین شدن اقتدار حرفه ای به اقتدار والدین، چیزی است که مورخ کریستوفر لش (Christopher Lasch) به عنوان "تصاحب عملکردهای والدین" (appropriation of parental functions) نگران آن بوده است. به عبارت دیگر، مربیان، روان­پزشکان، مددکاران اجتماعی، متخصصان حقوق و سایر متخصصان، جایگزین والدین می­شوند که منجر به از بین رفتن اقتدار والدین می­شود[8].

     سوم، منابع سنتی آموزش خانواده با مشکل تحول مدرن مواجه است.

     از زمان­های قدیم، چین اهمیت زیادی برای آموزش خانواده قائل بوده است و منابع آموزش خانوادۀ بسیار غنی، در جوامع فرهنگی سنتی وجود دارد. در آثار کلاسیک کنفوسیوس مانند کلمات و مجموعۀ تاریخی و همچنین پندهای خانواده، انضباط خانوادگی و نامه­ های خانوادگی که به طور خاص توسط والدین در دوران باستان به منظور آموزش فرزندان خود نوشته شده، و در داستان­های مختلف آموزش شفاهی خانواده در جامعۀ مدنی، بحث­های فراوانی وجود دارد که منعکس کنندۀ ایده ­ها، روش­ها و محتویات آموزش خانواده است. علاوه بر این، تولید و زندگی جامعۀ مردمی، جشنواره­ های محلی، مهارت­های کسب و کار و همچنین مفاهیم خانواده، مراسم خانوادگی و سایر منابع فرهنگی پنهان، درواقع حامل­ های مهمی برای اجرای آموزش خانواده هستند و بخش مهمی از گنجینۀ آموزش خانواده، منابع فرهنگی ملت چین هستند. این منابع آموزش خانواده، از نسلی به نسل دیگر منتقل شده؛ در بین مردم، شناخته شده و عمیقاً ریشه­ دار هستند.

     با این حال، با روند جهانی شدن، مدرن­ شدن و شهرنشینی، منابع آموزش سنتی خانواده به­تدریج از میدان دید مردم محو شده و دخالت چندانی در زندگی مدرن ندارد. خواندن متون سنتی    به­ جای ضرورت آموزش جمعی، به یک سرگرمی برای چند خانواده تبدیل شده است. برخی از جشنواره­ های سنتی با فرهنگ و آیین­های خانوادگی نیز محو شده اند. تحت واقعیت اجتماعی تشدید جمعیت سیار و کوچک­ سازی خانواده­ها به طور فزاینده، اعضای خانواده­های بزرگ و گسترده در سراسر کشور پراکنده می­شوند و پندهای خانواده، انضباط خانوادگی و نامه­های خانوادگی نیز          نمی­توانند نقش عملی ایفا کنند و به ­تدریج به فراموشی سپرده می­شوند.

سه. بازگشت جایگاه و ارزش آموزش خانواده در عصر جدید

     موارد فوق نشان می‌دهد که از یک طرف وضعیت آموزش خانواده در سیستم حقوقی چین همواره تقویت شده است؛ اما از سوی دیگر، با مشکل تضعیف شدن عملکرد خود مواجه است. از زمان برگزاری هجدهمین کنگره ملی حزب کمونیست چین، اهمیت آموزش خانواده به سطح استراتژی توسعه ملی ارتقا یافته است و انتظار می‌رود که در گفتمان سیاست عمومی مربوط با جدیت پیش بینی شود؛ به این معنی که آموزش خانواده به وضعیت واقعی خود بازگردد و نقش مثبتی در ترویج توسعه متعادل بلندمدت جمعیت، سازگاری با تحول یک جامعه یادگیری دیجیتال و ترویج حاکمیت اجتماعی مردمی ایفا کند.

     اول، ارزش آموزش خانواده در عصر یادگیری دیجیتال.

     با ظهور عصر دیجیتال و هوشمند، فعالیت‌های آموزشی مردم دیگر در زمان و مکان محدود نمی‌شود، که باعث می‌شود تسلط آموزش مدرسه نهادینه شده به شدت تحت تاثیر قرار گیرد؛ به‌ویژه از زمان شیوع کرونا در جهان، خانواده به یک فضای مهم یادگیری و کار تبدیل شده است. همان‌طور که فرایند صنعتی شدن آموزش مدرن، مدرسه را به جایگاه اصلی آموزش تبدیل کرده است، تحول از عصر صنعتی شدن به عصر هوش دیجیتال نیز تحول عمیق شکل آموزش را ترویج خواهد کرد. گزارش ژانویه 2020 مجمع جهانی اقتصاد (World Economic Forum) با عنوان «مدرسه آینده: تعریف مدل آموزش جدید برای انقلاب صنعتی چهارم» اشاره کرد که توسعه فعلی "صنعت 4.0" (انقلاب صنعتی که با "هوش" مشخص می‌شود) آموزش و پرورش را به عصر آموزش و پرورش 4.0 هدایت می‌کند، یعنی جایی که یادگیری دیگر به مدارس فیزیکی محدود نمی‌شود، بلکه اغلب در کلاس‌های فوق برنامه و مکان‌های دیگر اتفاق می‌افتد[9]. چین در حال حاضر، تحول و ارتقای سیستم آموزشی را برای یک جامعه یادگیری دیجیتال آغاز کرده است. تا سال 2020، سیستم خدمات عمومی منابع آموزش دیجیتال ملی چین به 184 سیستم عامل متصل شده است. 6948 ساعت منابع دیجیتال انضباطی را توسعه داده و 1291 دوره با کیفیت ملی و 401 پروژه آموزش آزمایش شبیه‌سازی مجازی را آغاز کرده و سیستم خدمات عمومی منابع آموزش دیجیتال اساساً تکمیل شده است[10]. در اوایل سال 2020، در پاسخ به تعطیلی مدارس ناشی از بیماری کرونا، وزارت آموزش و پرورش، پلتفرم ابَرشبکه ملی را برای مدارس ابتدایی و متوسطه راه اندازی کرد که روند ورود چین به عصر یادگیری دیجیتال را تسریع کند. در این تمرین آموزش آنلاین در مقیاس بزرگ، محل یادگیری از مدرسه به خانه منتقل، و ارزش خانواده به عنوان محل آموزش دوباره کشف شد.

     در حال حاضر، چین بر ساخت یک "چین دیجیتال" تمرکز دارد. با گسترش مداوم استفاده از اینترنت، تکنولوژی G5، تکنولوژی واقعیت مجازی، داده‌های بزرگ، هوش مصنوعی و سایر برنامه‌های کاربردی در آموزش و پرورش، شکل آموزش و پرورش از محدودیت‌های زمان و مکان رها می‌شود و وضعیت مدارس به عنوان موقعیت اصلی آموزش و پرورش بیشتر تحت تاثیر قرار می‌گیرد که فرصت‌ها و چالش‌هایی را برای بازگشت آموزش خانواده به ارمغان می‌آورد. در فرایند تحول جامع دیجیتال آموزش و پرورش، آموزش خانواده باید با آموزش مدرسه یکپارچه شود و نقش آموزش و پرورش را به عنوان بدنه اصلی بازی کند تا پایه‌ی محکمی برای ساخت یک جامعه‌ی یادگیری دیجیتال و چین دیجیتال ایجاد کند.

     دوم، ارزش آموزش خانواده در چارچوب راهبردهای جمعیت ملی.

     به منظور مقابله با چالش‌های کاهش جمعیت شاغل، افزایش پیری و کاهش میزان باروری، استراتژی توسعه جمعیت چین از کنترل تعداد افراد به ترویج توسعه جمعیت متعادل بلندمدت تغییر می‌کند. در این بین، تغییر شکل ارزش آموزش خانواده، ترویج عملکرد آموزش خانواده و ایجاد یک سیستم حمایت از سیاست برای آموزش تعاونی کل جامعه، به سیاست جدید جمعیت چین تبدیل شده است. از سال 2011، سیاست جمعیت و باروری کشور چین از "تک فرزندی" به "دو فرزندی" تغییر کرده است، که منعکس کننده قصد دولت برای افزایش باروری با کاهش تعداد تولد است. با این حال، با توجه به داده‌های تولد چین در سال‌های اخیر، تاثیر این تنظیم سیاست آن‌طور که انتظار می‌رفت نبوده است. از سال 2016 تا 2020، آمار تولد چین به ترتیب ‰13.57  ،‰12.64، ‰10.86، ‰10.41 و‰8.52 بوده است که روند نزولی مداوم را نشان می‌دهد[11]. بسیاری از مطالعات در مورد اهداف باروری ساکنان شهری و روستایی نشان داده است که حتی پس از معرفی سیاست "دو فرزندی"، اهداف باروری مردم هنوز قوی نیست و بار اقتصادی و انرژی ناشی از "انضباط" و "تخصص" آموزش خانواده عامل مهمی است که مانع اراده باروری می‌شود. بر اساس نظرسنجی از 1543 ساکن شانگهای که توسط تیم بررسی اداره ملی آمار شانگهای انجام شده است، 73.9 درصد از ساکنان مورد بررسی، نمی‌خواهند فرزند دوم داشته باشند و 80.9 درصد گفته اند که هزینه تحصیل فرزندانشان بار اصلی مالی بر خانواده‌های آن‌هاست[12]. نظرسنجی دیگری از ساکنان روستایی در ووهان نشان داد که مفهوم و روش فعلی فرزندپروری در خانواده‌های روستایی به‌تدریج به تخصص و پالایش مدرن منتقل شده است که الزامات مربوط به منابع آموزشی با کیفیت بالا، رابطه نزدیک والدین و کودک و رابطه خوب مدرسه و خانواده را به ارمغان می‌آورد. در نتیجه، بار اقتصادی بر خانواده‌های روستایی افزایش یافته و تمایل به بچه‌دار شدن در مناطق روستایی مهار شده است[13].

     بر اساس واقعیت فعلی جمعیت در چین، تدوین یک سیاست منطقی آموزش خانواده به هدف مهم سیاست عمومی تبدیل شده است تا آموزش خانواده بتواند عملکرد آموزشی منحصر به فرد خود را ادامه دهد. برای این منظور، دولت «قانون ارتقای آموزش خانواده» و «برنامه پنج ساله (2025-2021) برای هدایت و ترویج آموزش خانواده» را با هدف کاهش فشار بر آموزش خانواده، ترویج افزایش تمایل باروری و دستیابی به هدف استراتژیک توسعه متعادل بلندمدت جمعیت ملی با ایجاد وضعیتی که در آن کل جامعه از آموزش خانواده به شیوه ای هماهنگ حمایت می کند، پی در پی اعلام کرده است.

     سوم، ارزش آموزش خانواده برای حکومت اجتماعی مردمی.

     آموزش خانواده در چین همیشه تابع حکومت اجتماعی بوده است. حاکمان تمام سلسله‌ها امیدوار بودند که هنجارهای اخلاقی اساسی و نظم اخلاقی را از طریق آموزش خانواده به مردم منتقل کنند و روابط هماهنگ در خانواده، بین خانواده‌ها و دولت ایجاد کنند تا به هدف ثبات اجتماعی دست یابند. به همین ترتیب، خانواده مردمی نیز امیدوار است که نظم خانواده را حفظ کند و از طریق آموزش نسل‌های آینده در اخلاق اجتماعی، عادات رفتاری، مهارت‌های معیشتی و غیره، به منظور کمک به نسل‌های آینده برای دستیابی به زندگی خودسازی، وحدت خانواده، حکومت بر کشور، با الزامات اخلاق اجتماعی سازگار شود. تحت تأثیر این هدف مشترک، آموزش خانواده به یک عامل مهم در توسعه پایدار جامعه تبدیل شده است.

     از زمان آغاز عصر جدید، ارزش منابع سنتی آموزش خانواده برای حکومت اجتماعی توسط رهبران ملی بسیار ارزشمند بوده است. آقای شی جین پینگ، دبیرکل حزب کمونیست چین در سخنرانی خود بارها بر اهمیت خانواده، آموزش خانواده و سبک خانواده و بر نقش مثبت آموزش خانواده در به ارث بردن فضیلت های سنتی چینی و ترویج هماهنگی خانواده و هماهنگی اجتماعی تأکید کرده است. در سال‌های اخیر، سیاست‌هایی در سطح ملی برای تحقق تحول مدرن منابع آموزش سنتی خانواده و نقش‌آفرینی کامل عملکرد حکومت اجتماعی آموزش خانواده معرفی شده است. «برنامه پنج ساله چهاردهم و طرح کلی اهداف بلندمدت سال 2035» ملی "تمرکز بر ایجاد خانواده‌های متمدن، اجرای آموزش علمی و به ارث بردن سبک خانواده خوب" و "دادن نقش کامل به آموزش خانواده و سبک خانواده در حکومت اجتماعی مردمی" را به عنوان استراتژی‌های توسعه ملی افزایش می دهد. در ماه‌های ژوئیه و اکتبر 2021، «دستورعمل‌های اجرایی در زمینه تقویت بیشتر ساخت و ساز آموزش خانواده و سبک خانواده» و «قانون ارتقای آموزش خانواده» پی در پی اعلام شد و مکانیسم کار آموزش خانواده را برای ایجاد و بهبود آموزش مشترک خانواده ها، مدارس و جامعه روشن کرد. پس می‌توان دید که طراحی سطح بالای سیستم آموزش خانواده به‌تدریج در حال بهبود است و تمرکز کار آموزش خانواده در عصر جدید، بر ایجاد یک الگوی جدید آموزش خانواده "همکاری، حکومتداری و به اشتراک گذاری" در کل جامعه تغییر خواهد کرد و ارزش حاکمیت اجتماعی آموزش خانواده بیشتر نشان داده خواهد شد.

چهار. نتیجه‌گیری

     تحقیقات تاریخی فوق در مورد وضعیت آموزش خانواده در چین نشان می‌دهد که ارزش آموزش خانواده، نشان دهنده ویژگی‌های  تداوم توسعه ، تضعیف، بازگشت و تغییر شکل است. وضعیت قانونی آموزش خانواده تداوم یافته و ارزش اجتماعی آموزش خانواده همیشه ارزشمند بوده است، چه در مقررات صریح سیستم حقوقی ملی و چه در هنجارهای زندگی که توسط مردم ایجاد شده است. از زمان آغاز عصر جدید، در  رویارویی با باروری کم، چالش‌های جامعه دیجیتال و الزامات جدید حکومت اجتماعی، سیاست‌های ملی، ارزش استراتژیک جدید و مفهوم آموزش خانواده را به دست آورده است. تاریخچه تغییرات در وضعیت آموزش خانواده نیز به ما نشان می‌دهد که باید به نکات زیر در توسعه آموزش خانواده در آینده توجه کنیم:

  • بازگشت وضعیت آموزش خانواده، جایگزینی مدرسه با خانواده نیست و لازم است که از ناهمگنی عملکردهای آموزش خانواده و آموزش مدرسه جلوگیری شود؛

۲. راهنمایی آموزش خانواده باید با هدف بهبود توانایی تحصیلی والدین باشد، نه جایگزینی اقتدار والدین با افتدار حرفه ای.

 ۳. توسعه منابع آموزش خانواده به طور کامل بازگشت به کلاسیک‌های تاریخی نیست، بلکه برای انجام تحول مدرن منابع سنتی و بهره برداری از منابع زندگی روزمره است.

نویسنده: خانم حه فانگ

پژوهشگر مؤسسه جامعه‌شناسی آکادمی علوم اجتماعی شانگهای

ژوئیه ۲۰۲۳

منبع: «مجله انستیتوی کادر مدیریت جوانان هه بیی»، شماره ۴، ۲۰۲۳.

 

[1]  . جیانگ چوان گوانگ (Jiang chuan guang): «قوانین و مقررات خانواده و کارکردهای اجتماعی آنها در چین باستان -- بررسی تاریخی از منظر "قانون مردمی"، منتشر شده در مجله «قانون شرقی»، 2008،  شمارۀ 1، صفحۀ 219 - 204.

[2] . شو شین چینگ (Shu xin cheng): منابع تاریخی آموزش مدرن در چین، انتشارات رین مین، پکن، 1981.

[3] . شی ژونگ یینگ (Shi zhong ying): «ریشه های اجتماعی مشکلات اموزش خانواده معاصر» [J]. منتشر شده در مجله «آموزش خانواده چینی»، 2019، ش 1، ص 14-12.

[4] Schultz.S.The culture factory Boston public schools,1789-1860[M]. New York:Oxford University Press,1973.

[5] . ویویانا زلیزر: «ارزش دادن به کودکان بی­ارزش: ارزش اجتماعی کودکان در حال تغییر»، ترجمۀ وانگ شوی شونگ (Wang shui xiong) و غیره. شانگهای: انتشارات دانشگاه تربیت معلم شرق چین، 2018.

[6] . تائو یان لان (Tao yan lan): «شکل دادن به مادر ایده آل: ساخت دانش والدین در یک جامعه در حال تغییر»، منتشر شده در مجلۀ «مطالعات زنان»، ش 5، 2016، ص 37 - 25.

[7] . ان چائو (An chao): بزرگ کردن کودکان: شجره نامۀ فرهنگی فرزندپروری مردمی، پکن: انتشارات علوم اجتماعی، 2021.

[8]. Lasch.C. Haven in a Heartless World:The Family Besieged[M]. New York:Basic Books,1995.

[9] . وانگ یونگ گو(Wang yong gu)، شو جیا چی (Xu jia qi)، دینگ جی هوانگ (Ding ji hong): «آ چارچوب جهانی درباره موزش و پرورش 4.0: آموزش و تحول مدل مدرسه ی آینده --- تفسیر گزارش مجمع جهانی اقتصاد "مدرسه آینده: تعریف مدل آموزش جدید برای انقلاب صنعتی چهارم»، «مجله آموزش از راه دور»، شماره 3، 2020. صفحه 14-3.

[10] . http:// www.moe.gov.cn/fbh/live/2020/52692/sfcl/202012/t20201201_502584.html,2020-12-01

[11] . سازمان آمار ملی: «سالنامه آماری چین» (2021)   [EB/OL].http://www.stats.gov.cn/tjsj/ndsj/2021/indexch.htm

[12] . نیه چین ژونگ (Nie Qinzong): «توجه به قصد باروری پایین: از "سیاست" تا "درون زا" --- گزارش نظرسنجی در مورد قصد باروری شهروندان شانگهای»، منتشر شده در مجله «علوم آماری و عمل»، شماره 7، 2021، صفحه 41-39.

[13]  . یین چئو لینگ (Yin qiu-ling)، شیا جو جی (Xia zhu zhi): «مدل فرزندپروری خانواده: تحلیلی از قصد باروری پایین در زنان جوان روستایی» [J]. منتشر شده در «مجله دانشگاه کشاورزی شانشی»، انتشارات علوم اجتماعی، شماره 1، 2022، 99-92.

کد خبر 18397

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 6 =