ایالات متحده آمریکا در رأس نیروهای ناتو، به منظور مبارزه با عاملان رویداد یازدهم سپتامبر وارد افغانستان شد. هر چند پیرامون ورود آمریکا به افغانستان شایعاتی مبنی بر اینکه سالها قبل قصد حضور نظامی به افغانستان داشت نیز وجود دارد، اما پس از حادثه یازدهم سپتامبر، حضور نظامی آن کشور حتمی شد. آمریکا در کنار مواردی که برای توجیه حضور خود در افغانستان بارها بیان داشته است، اقداماتی را در راستای دولتـ ملتسازی، تأمین دموکراسی، بازسازی و احیای نظام و دولتداری و نظام آموزشی انجام داد.
ایالات متحده آمریکا طی دو دهه حضور نظامی در افغانستان، میلیاردها دلار را در بخشهای مختلف هزینه کرد. در کنار هزینههای مالی، هزاران تن از نیروهای آمریکایی و ناتو در جنگ با مخالفان کشته و زخمی شدند و در نهایت، دونالد ترامپ (در دور اول ریاست جمهوری) با امضای تفاهمنامه دوحه توسط نمایندهاش، خروج نیروهای نظامی آمریکا و ناتو را رقم زد و در زمان ریاست جمهوری جو بایدن، نیروهای نظامی آن کشور از افغانستان به طور کامل خارج شدند. در کنار این، بازیگران منطقهای نیز از حضور مستمر آمریکا در افغانستان رضایت نداشتند و همواره در تلاش برای زمینگیر کردن ایالات متحده آمریکا در مسایل افغانستان بودند. آمریکا نیز به این مسئله پی برده بود که از ادامه حضورش در افغانستان، برخی کشورها رضایت ندارند و برقراری صلح نیز بدون همکاری قدرتهای منطقهای، امری عادی نیست. از این رو، مذاکرات مستقیم با طالبان را در دوحه آغاز کرد و تلاش نمود تا پای سایر کشورهای منطقهای که در مناسبات افغانستان نقش دارند را به میز مذاکره با طالبان بکشد. ولی با سفرهای متعدد «زلمی خلیلزاد»، نماینده آمریکا در امور افغانستان به این کشورها، نتیجه چندانی به دست نیامد و در نهایت، آمریکا خود با طالبان به توافق رسید.
در جریان مذاکرات صلح، کشورهای منطقه و به ویژه چین و روسیه، بارها میزبان طالبان و گروههای مخالف دولت جمهوری اسلامی افغانستان بودند تا روند مذاکرات صلح با آمریکا را به چالش بکشند. تا حدی نیز چنین شد و پروسه مذاکرات دوحه ناکام گردید.
یکی از بازیگران منطقهای، چین بود که حضور ایالات متحده آمریکا در افغانستان را تهدیدی به منافع امنیتی و سیاسی خویش میدانست. در حال حاضر، چین از قدرتهای منطقهای است که تلاش دارد تا نفوذ خود را در منطقه و فرا منطقه گسترش دهد. رویکرد چین نسبت به افغانستان در زمان حضور آمریکا، امنیتی و اقتصادی بود. با خروج آمریکاییها نیز تا حدی این رویکرد با تغییرات اندکی حفظ شده است. اما اینکه چرا چین با خروج نیروهای نظامی آمریکا و ناتو، هنوز هم رویکردش تغییر زیادی نکرده است، با توجه به وضعیت افغانستان به چند دلیلی اشاره میشود که باعث نگرانی چین شده است:
۱. ناامنی
چین از بروز ناامنی در افغانستان بهشدت نگران است و ناامنی را تهدید بالفعل برای ولایتهای غربی خود به ویژه سینکیانگ میداند. این نگرانی چین در زمان حضور آمریکا در افغانستان نیز وجود داشت و پس از خروج آن کشور بیشتر شده است.
۲. گسترش نفوذ آمریکا و قدرتهای غربی
هر چند نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان خارج شدهاند، اما نگرانی چین از گسترش دوباره نفوذ آن کشور و سایر بازیگران غربی در افغانستان، پابرجاست. چین تلاش میکند تا تعادل را در منطقه حفظ کرده و نفوذ خویش را در مناسبات افغانستان بیشتر سازد تا مانعی برای رقیبان ایجاد کند.
۳. بحرانهای انسانی و اقتصادی
بیشتر شدن بحرانهای انسانی و اقتصادی در افغانستان که جابهجایی جمعیت و افزایش پناهندگی را در پی دارد، برای چین بهعنوان یک کشور همسایه مشکل ساز است. از این رو، تلاش میکند تا با فرستادن بستههای کمکی، از شدت بحرانها بکاهد.
۴. روابط دیپلماتیک
چین در پی تقویت و گسترش روابط دیپلماتیک خود با کشورهای همسایه و بهویژه افغانستان بوده است. از این رو، از آغاز رویکارآمدن دوباره طالبان، روابط دیپلماتیک خود را با این گروه برقرار کرده است. چین از نخستین کشورهایی است که در حال حاضر در کابل سفیر دارد و سفیر طالبان را نیز پذیرفته است.
چالشها
از سوی دیگر؛ چین نگرانیهای عمیقی را پیرامون مسائل افغانستان دارد. هر چند تا به حال روابط بهگونهای خوب بوده، اما چالشهایی که میتواند منافع چین را در افغانستان با تهدید روبهرو کند، بیثباتی و بیسرپرستی (به رسمیت نشناختن) طالبان در افغانستان است. با اینهمه، سئوالی که مطرح میشود این است که آیا چین، جای خالی آمریکا را در افغانستان پر خواهد کرد؟ پاسخ منفی است. چین هیچگاه سعی نخواهد کرد تا جای آمریکا را پر کند؛ چون نمیخواهد در مسائل داخلی افغانستان دخالت کند و خواهان حضور نظامی در این کشور نیست. چین به خوبی میداند که پر کردن جای خالی آمریکا در افغانستان هزینهبر و چالشزاست. علاوه بر این، نوع نگاه چین نسبت به افغانستان سیاسی- امنیتی و اقتصادیمحور بوده است. بیشترین سرمایهگذاریهای چین در افغانستان، در بخش معادن است. چین در معادن زغالسنگ، لیتیوم، مس و سنگهای قیمتی، بیش از هر کشور دیگری، سرمایهگذاریهایی را در افغانستان داشته است. افغانستان به دلیل داشتن معادن دستنخورده، بارها مورد توجه قدرتهای بزرگ منطقهای و جهانی قرار گرفته است. اما با خروج نیروهای آمریکایی، فرصت دستدرازی به معادن افغانستان برای چین بیش از هر زمان دیگر مساعد شده است. در کنار معادن، افغانستان مسیر خوبی برای ورود به کشورهای منطقه است. چین با استفاده از این موقعیت، میخواهد بازارهای آسیای مرکزی و جنوب آسیا را تسخیر کند. از سویی هم، پروژه «یک کمربند، یک جاده» و علاقمندی چین به این پروژه، بیانگر دید استراتژیک چین به افغانستان است. در این پروژه، چین در تلاش برای ایجاد شبکهای از زیرساختها و کمک به توسعه اقتصادی است که افغانستان را نیز شامل میشود. تحقق پروژه «یک کمربند، یک جاده»، فرصتهایی را برای سرمایهگذاری چین در افغانستان فراهم میکند.
در نهایت، رویکرد چین نسبت به افغانستان منفعت محور است و این کشور به منظور تأمین منافع اقتصادی خویش در افغانستان سرمایهگذاری میکند. در کنار این، با داشتن نقش فعال در مسائل سیاسی و گسترش روابط دیپلماتیک، در تلاش برای کاهش نفوذ ایالات متحده آمریکا و روسیه در افغانستان است.
چین نگرانیهای امنیتی نیز دارد و سعی میکند با رویکرد اقتصادی و دیپلماتیک، آن مورد را نیز پوشش دهد. چین علاقهمند حضور نظامی در افغانستان نیست.
منبع: روزنامه هشت صبح
لینک: https://8am.media/fa/does-china-want-to-fill-the-us-void-in-afghanistan/
نظر شما