«آشیش رانجان[1]» این سئوال را مطرح می کند که طرحهای رفاهی ویژه زنان چگونه احزاب را در انتخابات پیروز میکنند؟ و می نویسد که با این حال، این پرسش همچنان پابرجاست که آیا زنان به عنوان یک گروه متحد رأی میدهند یا همچنان وفاداریهای سنتی خانوادگی و اجتماعی بر تصمیمگیری آنها تأثیر دارد؟
مشارکت زنان در انتخابات هند طی دهههای اخیر به طور چشمگیری افزایش یافته است. در انتخابات لوک سبها (پارلمان ملی) در سال 1957، تنها 39 درصد از زنان رأی دادند، در حالی که میزان مشارکت مردان 56 درصد بود. این اختلاف به تدریج کاهش یافت و در سال 2024 میزان مشارکت زنان و مردان به 66 درصد رسید. این روند رشد نشاندهنده آگاهی سیاسی بیشتر زنان و توجه دولتها به جذب آنها در فرآیند دموکراتیک است.
آشیش رانجان به عوامل تأثیرگذار بر رأی زنان از جمله طرحهای رفاهی و مالی، تغییرات اجتماعی و سیاسی، تحولات سیاسی اشاره می کند و می نویسد که از دهه 2000، تمرکز احزاب بر برنامههای رفاهی ویژه زنان افزایش یافت. طرحهایی مانند مایا سمّان یوجانا در جارکند و ماجی لاڈکی بہین یوجانا در مهاراشترا که کمک مالی ماهانه به زنان ارائه میدهند، تأثیر مستقیمی بر تصمیمگیری رأیدهندگان زن داشتهاند. این کمکها زنان را از نظر اقتصادی مستقلتر کرده و نفوذ آنها را در خانواده و جامعه افزایش داده است.
او در خصوص تغییرات اجتماعی و سیاسی می نویسد که افزایش سطح سواد، ورود بیشتر زنان به بازار کار، و اجرای طرحهای دولتی مانند رزرو کرسی برای زنان در شوراهای محلی (طبق اصلاحیه 73 قانون اساسی) از عوامل مهم دیگر در افزایش مشارکت زنان در انتخابات است. همچنین در خصوص تحولات سیاسی می نویسد که در ایالتهایی مانند بیهار و بنگال غربی، رهبران سیاسی مانند نیتیش کومار و ماماتا بانرجی با اجرای برنامههای هدفمند برای زنان (مانند توزیع دوچرخه رایگان برای دانشآموزان دختر و کمکهای نقدی برای تحصیل)، حمایت قابل توجهی از رأیدهندگان زن به دست آوردهاند.
آشیش رانجان در پاسخ به این سئوال آیا زنان به عنوان یک بلوک متحد رأی میدهند؟ می نویسد که تحقیقات نشان میدهد که زنان اغلب به دلایل عملی و اقتصادی رأی میدهند و کمتر تحت تأثیر ایدئولوژیهای سیاسی قرار میگیرند. با این حال، این به معنای عدم توجه آنها به هویتهای اجتماعی مانند طبقه، مذهب و قومیت نیست. زنان هندی معمولاً به احزابی رأی میدهند که مزایای ملموس و فوری به آنها ارائه میدهند. به عنوان مثال:
در انتخابات 2024 جارکند، زنی اظهار کرد که در انتخابات لوک سبها به مودی رأی داده چون از مدی کا راشن (5 کیلو غله رایگان) استفاده کرده، اما در انتخابات ایالتی به همانت سورن رأی خواهد داد زیرا او کمک 1000 روپیهای ماهانه را ارائه کرده است. در بیهار، کمک مالی به سالمندان باعث شد زنان سالخورده احساس استقلال بیشتری کرده و بدون اتکا به خانوادههایشان زندگی کنند.
در حالی که طرحهای کمک مالی مستقیم باعث افزایش مشارکت و توانمندسازی زنان شده است، این سیاستها چالشهایی نیز به همراه دارد:
بار مالی بر دولتها: اجرای این طرحها هزینه زیادی دارد و ممکن است در درازمدت پایدار نباشد.
سود بیشتر دولتهای حاکم: از آنجا که دولتهای حاکم منابع مالی را در اختیار دارند، این طرحها بیشتر به نفع آنها تمام میشود.
افزایش مشارکت زنان در انتخابات هند نشاندهنده یک تغییر دموکراتیک مهم و حرکت به سوی نظامی عادلانهتر است. اما برای دستیابی به یک سیاستگذاری واقعی و مبتنی بر نیازهای زنان، لازم است که آنها علاوه بر دریافت مزایای مالی، به مسائل اساسی مانند بهداشت، آموزش و حقوق اجتماعی توجه بیشتری داشته باشند. تنها در این صورت است که میتوان شاهد تحول واقعی در سیاستگذاریهای مرتبط با زنان بود.
مشارکت زنان در انتخابات هند به سطح مردان رسیده و در برخی ایالتها حتی از مردان پیشی گرفته است.
طرحهای رفاهی ویژه زنان، مانند کمکهای نقدی مستقیم، به ابزاری مؤثر برای جلب رأی زنان تبدیل شدهاند.
مشارکت فزاینده زنان نشانهای از تغییر سیاسی به سوی برابری بیشتر است، اما استمرار این روند نیازمند توجه به مسائل ریشهای زنان است.
#ذکریایی
[1] Ashish Ranjan is an election researcher and co-founder of the Data Action Lab for Emerging Societies (DALES).
نظر شما