مفتی فضل همدرد در گفتگو با کانال The Crescent Prospective با اجرای حیدر زیدی به بررسی «وضعیت کنونی سوریه» پرداخت. وی در پاسخ به سؤالات مجری برنامه، تحلیل عمیق درباره اتفاقات سوریه ارائه نمود و ابهامات زیادی را درباره آنچه بعنوان انقلاب سوریه یاد می کنند مطرح کرد.
سؤال: به نظر شما تغییر رژیم بشارالاسد در سوریه نگران کننده است یا خوشحال کننده؟
پاسخ: ببینید الان در سوریه چه می گذرد، درست جلوی چشم همه ماست. حزب اپوزیسیون آنجا، آنطور که می گفتند آنجا دموکراسی خواهد بود، مردم آنجا مردم به حقوق خود می رسند، آیا با رفتن اسد همه چیز را به دست آوردند و اپوزیسیون در اینجا برای اهدافی که جنبش راه اندازی کرده بودند به دست آورد. آیا آنها به نتایجی که تبلیغ می کردند رسیده اند؟
اولین نکته این است که اگر موضوع اساسی در مورد سوریه را بفهمیم، معلوم می شود که رفتن اسد هیچ مشکلی نداشته است. رژیم اسد ظاهراً به یک مسئله مهم تبدیل شده بود. می گفتند اسد حاکم اینجاست که خانواده اش از پنجاه سال اینجا حکومت می کنند، پس باید این فرد را از حکومت برکنار کرد.
شما ببینید، آیا امپراطوری و پادشاهی برای امپریالیسم جهانی مشکلی دارد؟ نه قطعا این طور نیست، اینجا مسئله امپراطوری و دیکتاتوری نبود بلکه چیز دیگری بود. اگر منافع استعمار و استکبار برآورده شود، اصلا مخالف امپراتوری ها و دیکتاتوری نیستند. همچنین قدرت های غربی هرگز طرفدار دموکراسی نیز نبوده اند. ظاهرا در مورد نگرش آنها به ما گفته می شود که آنها خواهان دموکراسی در سراسر جهان هستند.
نیز گفته می شود که قدرت های بزرگ جهان می خواهند که کشورهای دیگر پادشاهی یا امپراتوری نداشته باشند. اینها فقط تظاهر است که به ما نشان داده می شود. اگر این درست بود، آنچه در داخل خاورمیانه می بینید هیچ امپراطوری در این کشورها وجود نداشت. این در حالی است که دیکتاتوری سخت در اینجا وجود دارد، هیچ کس نمی تواند علیه آن حاکمان صحبت کند. شهروندان آنها نمی توانند از پادشاه خود سوال کنند، پس چرا قدرت های بین المللی تغییری در آنجا ایجاد نمی کنند؟! چرا پادشاهان آنجا حکومت می کنند؟ اگر گفته های قدرت های غربی حقیقت داشت، باید در آنجا هم تغییری ایجاد می شد! به عبارت دیگر، هر کشوری از منطقه که با آمریکا و اسرائیل صهیونیستی آشتی کند، می تواند قرن ها قدرتش باقی بماند و اگر با آنها آشتی نکرد، باید برود.
سؤال: آیا این بدان معناست که تغییراتی را که در سوریه رخ داده است را نگران کننده می دانید؟
پاسخ: بله، این هشدار دهنده است. چون یک بازی خطرناکی با مردم آنجا انجام شده است. مردم آنجا فریب خورده اند، آنها را به این باور رسانده اند که اسد به شما ظلم کرده، حقوق شما را غصب کرده است، به همین دلیل او را برکنار کردند. اگر در مورد سوریه مطالعه کنید، میدانید که یک سیستم دموکراتیک آنجا وجود داشت، بشارالاسد آخرین بار از طریق انتخابات آمده بود، انتخابات 3 سال پیش در آنجا برگزار شده بود. در نتیجه انتخابات او حاکم شد. حزب او هنوز در سوریه وجود دارد. به کشور نظام و قانون اساسی داد. او مانند دیگر کشورهای عربی پادشاه نبود. بنابراین نمی توان حکومت او را میراث نسلی نامید. مردم آنجا از سال 2011 جنبشی را آغاز کردند و خواستار دموکراسی شدند و گفتند: از آنجایی که آنها در اکثریت هستند، باید حقوق لازم را بگیرند. آیا آمدن جولانی به آنها این حقوق را می دهد؟ اولین مدرک ثمرات ورود جولانی به سیاست سوریه را ببینید که محمد البشیر به عنوان نخست وزیر معرفی شد، آیا این نماینده منتخب مردم آنجاست؟ یا اینکه جولانی، رهبر هیئت تحریرالشام، او را نامزد کرد. همه می دانند که هیئت تحریرالشام یک حزب ممنوعه بوده است. قیمت سر جولانی10میلیون دلار تعیین شده بود. همان فردی که قبلا مجرم دانسته می شد، می گوید محمدالبشیر تا ماه مارس بر سوریه حکومت خواهد کرد. رای عموم مردم اینجا کجاست؟ آیا نخست وزیر کنونی توسط مردم انتخاب شده است؟ آیا انتخابات آنجا برگزار شد و مردم رای دادند؟ برخی از مردم سوریه نیز به این موضوع اعتراض کرده اند.
سؤال: می گویند تغییر حکومت در آنجا مستلزم اراده مردم است. آیا فکر نمی کنید اپوزیسیون آنجا این اقدام را علیه دخالت ایران انجام داده است؟
پاسخ: ببینید اگر ایران آنجاست، آمریکا آنجا نیست؟ چرا صدای خود را علیه آمریکا بلند نمی کنند؟ بیانیه رسمی ایالات متحده آمریکا امروز از سوی پنتاگون منتشر شده است. آنها می گویند دو هزار سرباز در پایگاه های ما در سوریه هستند. ارتش دموکراتیک سوریه متعلق به کردها است. چه کسی آنها را آموزش می دهد؟ چه کسی از آنها حمایت می کند؟ همه می دانند که آنجا قدرت های غربی مداخله دارند. در حال حاضر مداخله اسرائیل نیز در آنجا به وضوح قابل مشاهده است. چرا هیچ بحثی علیه آن وجود ندارد؟ اگر علیه ایران صحبت می کنند و می گویند؛ ایران از خارج در اینجا دخالت کرده است. پس دلیل ورود ایران به سوریه را نیز بگویند. حاکم اینجا از ایران درخواست کرده و گفته بود که خطر گسترش تروریسم در اینجا وجود دارد، لذا ایران به توقف آن کمک کند. هر کشوری در جهان می تواند از کشور دیگری درخواست کمک کند تا تروریسم را متوقف کند. همچنین پایگاه های آمریکایی در داخل پاکستان وجود داشت. پاکستان طبق یک معاهده رسمی به طور قانونی از آنها دعوت کرده بود. از آمریکا خواسته شد تا برای امنیت منطقه کمک کند. چنین توافقاتی بین کشورها انجام می شود. این مشکل بزرگی نیست. ولی در سوریه، موضوع مداخله ایران برای اهداف بعدی مطرح شد که امروز آشکارا آن را مشاهده می کنیم. اسرائیل از بلندی های جولان پایین آمده و با عبور از دیرالزور و اشغال منطقه ای به وسعت 1800 کیلومتر در خاک سوریه به مرز اردن رسیده است. اسرائیل از وسط سوریه عبور کرد، و به اردن رسید، چرا هیچ اعتراضی در این مورد وجود ندارد؟
۴۶ کشور جهان در پشت ایجاد داعش، بزرگترین فتنه خاورمیانه که می خواستند کنترل دارایی های سوریه را به دست بگیرند، دست داشتند. اگر ایران و عراق آنجا ورود کردند تا با دعوت از روسیه برای کمک، مرزهایشان را حفظ کنند، آنها حتما توجیه داشتند. در آن زمان ایران از دیگر کشورهای همسایه نیز برای ورود به صحنه جهت حفظ صلح در منطقه دعوت کرده بود. به من بگویید حضور آمریکا در آنجا چه توجیهی دارد؟ اگر در سوریه ناآرامی باشد، آیا بر آمریکا که 5 هزار کیلومتر با آن فاصله دارد، می تواند تأثیر داشته باشد؟ چه خطری از سوریه برای او وجود داشت؟
سوال: ترکیه و اسرائیل می گویند ما در این منطقه حضور داریم تا اینجا صلح برقرار شود، چون تا زمانی که ایران و روسیه آنجا بودند، اوضاع آنجا خیلی بد بود، آیا ترکیه و اسرائیل قادر به برقراری صلح در آنجا خواهند بود؟
پاسخ: مشکل ترکیه با سوریه فقط مسائل مرزی نیست. او به منافع دیگر خود آنجا نگاه می کند. ترکیه می خواهد ادلب و حلب را به کشورش اضافه کند. همانطور که بعد از جنگ جهانی دوم در نقشه های جغرافیایی جهان تغییری ایجاد شد، آمریکا، ترکیه و اسرائیل نیز در مورد سوریه جاه طلبی های خاص خود را دارند. آنها قبلاً تصمیم گرفته اند که چه کسی کدام مناطق را اشغال کند. وقتی بشارالاسد به کنفرانس اتحادیه عرب رفته بود خطاب به سران عرب گفت: این دومین کنفرانس عربی است که در مورد غزه برگزار شده است، در کنفرانس اول همه خود را به محکوم کردن محدود کردید، آیا باز هم اقدامات شما فقط محکوم کردن لفظی است؟ آیا اقدام عملی نیز انجام خواهید داد یا خیر؟
اکنون مردم این سوال را مطرح می کنند که چنین انبار تسلیحاتی بزرگی در سوریه تنها در 5 روزذ توسط اسرائیل ویران شد. چرا بشارالاسد یکی از این موشک ها را به سمت اسرائیل شلیک نکرد؟ نکته این است که سوریه بخشی از اتحادیه عرب است، بخشی از ایران یا فلسطین نیست، چگونه بدون اراده اتحادیه عرب می توانست به اسرائیل حمله کند، در حالی که کشورهای عربی به شدت با این امر مخالف بودند؟ بشارالاسد نتوانست هیچ اقدامی بدون توافق کشورهای عربی، با وجود اختلاف نظر با آنها انجام دهد. زمانی که بشارالاسد در دومین کنفرانس اتحادیه عرب گفته بود که باید به اتفاق آرا علیه اسرائیل اقدام کنیم، در نتیجه از قدرت کنار گذاشته شد. وی همچنین علیه سیاست های ترکیه در آنجا صحبت کرده بود.
کشورهای عربی نیز با تهدیدهای زیادی از سوی بلند پروازی های توسعه طلبانه ترکیه مواجه شده اند. اعراب همچنین دریافته اند که ترکیه از مرزهای زمینی و معنوی خود فراتر رفته است، به ویژه در کشورهای مسلمان نشین، جایی که اردوغان خود را یک مسیحا معرفی می کند. این امر باعث کاهش نفوذ کشورهای عربی در جهان اسلام می شود. بشارالاسد به وضوح اعتراض کرده بود که ترکیه می خواهد چاه های نفت داخلی حلب را تصرف کند.
سؤال: آیا تغییرات کنونی در سوریه باعث تقویت یا آسیب به مسائل کشمیر و فلسطین خواهد شد؟
پاسخ: سقوط دولت اسد به امید مردم فلسطین پایان نمی دهد، آنها همچنان با نشستن بر ویرانه های خانه های خود از مقاومت صحبت می کنند. آنها حاضر نیستند شکست را بپذیرند، اما کمک های آنها مطمئنا کاهش خواهد یافت، چون از طریق مسیر سوریه به آنها کمک فراهم می شد که به دلیل این شرایط با مشکل مواجه شده است. اما اگر به وضعیت منطقه نگاه کنید، مشکل خاورمیانه فقط به خاطر سوریه نیست. مصر نیز با غزه مرز مشترک دارد. منطقه رفح با مصر هم مرز است. اسرائیل در حال ساخت یک پایگاه نظامی بزرگ در آنجا است زیرا می داند که کمک ها می تواند از طریق مصر به فلسطینی ها برسد. و همچنین این یک واقعیت است که کشورهای عربی نمی توانند یکباره فلسطین را رها کنند که موجب رسوایی آنها شود. از سوی دیگر، عربها هر چقدر هم با اسرائیل هماهنگی نشان دهند و از صلح صحبت کنند، اسرائیل آنها را باور نخواهد کرد. بیانیه یکی از مقامات رسمی اسرائیل امروز اعلام شده است که می گوید: ما صحبت صلح جولانی را باور نمی کنیم، زیرا او قبلاً یک فرد افراطی و خشونت گرا بوده است.
سؤال: در اینجا یک سوال مطرح می شود که در جایی که طالبان خوب وجود دارند، آیا شورشیان خوب نمی توانند وجود داشته باشند؟
پاسخ: القاب طالبانِ خوب و بد را مردم داده اند. قدرت های غربی به یکی از گروه های خشونت گرا می گویند که برای ما بهتر است و گروه دیگر را بد می داند. زیرا هرکس به منافع آنها لطمه نزند به نفع آنهاست. اما همین مردم در لحظه ای که حق خود را بخواهند شر می شوند. طالبان اینجا متعلق به افغانستان است، آنها وضعیت آنجا را بهتر می دانند. اما در داخل سوریه قضیه مثل طالبان نیست، به خاطر ریش و کلاهشان نمی توان آنها را با طالبان اشتباه گرفت.
سؤال: آیا اکثر شورشیان که حکومت را به دست گرفته اند از دیدگاه خود با رژیم قبلی متفاوت نیستند؟
پاسخ: اگر به نقش قبلی آنها نگاه کنید، استراتژی آینده نیز تخمین زده می شود.
سؤال: حماس و جهاد اسلامی از آنها استقبال کرده اند، اگر اسرائیل هم از آنها استقبال کند، چه ایرادی دارد؟
پاسخ: اسرائیل می خواهد چه جور استقبالی از آنها کند. اکنون که در کل کشور نفوذ کرده است. نتانیاهو می گوید ما اصلا از اینجا نمی رویم. هیچ قدرتی نمی تواند ما را از اینجا بیرون کند.
شما طوری صحبت می کنید که گویی امپراتوران مغول به شبه قاره آمده بودند که اول خارجی بودند، اما وقتی در این کشور به دنیا آمدند به آنها هندی می گفتند. ولی در مورد اسرائیل نمی توان گفت که اسرائیل متعلق به این منطقه است. این یک حکومت اشغالگر است که نامشروع ایجاد و جنگ درست کرده است. همچنین نمی توان اپوزیسون را با طالبان مقایسه کرد زیرا شورشیان سوری از القاعده سرچشمه گرفته اند. جولانی در کنار زرقاوی بود و پس از آن به داعش پیوست. وقتی اختلاف شد از داعش جدا شد. می دانید آنها چه ذهنیتی داشتند. سر می بریدند و مردم را با بستن دستانشان می کشتند. در زمان آنها مردم چنان صحنه های خطرناکی را می دیدند که هنوز هم به صورت کابوس در ذهن مردم وجود دارد. در حالی که طالبان مردم همان منطقه هستند. ولی در مورد جولانی معلوم نیست اهل کجاست. هنوز افراد خارجی زیادی در سوریه شامل شورشیان هستند. مردم ترکیه نیز در این میان هستند. واضح است که اینجا دخالت خارجی وجود دارد. شورشیان سعی کردند همانطور که جولانی گفته بود خود را در برابر طالبان میانه رو نشان دهند.
سؤال: ما تاکنون هیچ گونه تعصبی از آنها ندیده ایم؟
پاسخ: حافظه ما خیلی ضعیف است، چیزهای قبلی را زود فراموش می کنیم. گذشته آنها را دقیق به خاطر آورید و ببینید چه کسی آنها را آورده است. و برای چه هدفی آورده شده اند؟ اهداف چه کسی از سال 2011 تاکنون محقق شده است؟ آیا این تغییر مطابق با خواسته های مردم اینجا اتفاق افتاده است یا مطابق با خواسته های اسرائیل؟ آیا شورشیان هدف اسرائیل را آسانتر نکردند؟ جولانی حمله اسرائیل به انبار تسلیحات سوریه را محکوم نکرده است، بلکه می گوید اسرائیل نباید ما را دشمن خود بداند. پس از امروز هیچ تهدیدی برای اسرائیل از جانب سوریه وجود نخواهد داشت. این چه پیامی است؟ آیا می خواهد همان پیامی را به اسرائیل بدهد که شما ما را به اینجا آورده اید، بنابراین ما در آینده به خواست شما عمل خواهیم کرد.
سؤال: آیا می خواهید بگوییدکه همه اینها به خواست اسرائیل اتفاق افتاده است؟
پاسخ: بله، البته. آنها این تغییر را از یمن شروع کرده بودند و ده سال یمن را ویران کردند. اما الحمدلله امروز خاندان بنی هاشم در آنجا آبرومندانه مقاومت می کند. حوثی ها اکنون آشکارا تمام قدرت های منطقه را به چالش می کشند. بنابراین نیروهای امپریالیستی در آنجا شکست خورده اند و سپس جبهه هایی را در غزه و لبنان گشودند اما در آنجا نیز تحقیر شدند. اکنون هدف بعدی آنها عراق است. آنها از سودانیها خواسته اند که مداخله ایران در عراق را کاهش دهد و حشدالشعبی را خلع سلاح کند.
سؤال: منظور شما این است که این اقدامات برای گسترش اسرائیل انجام می شود. آیا اعراب با وضعیت نگران کننده دچار خواهند بود؟
پاسخ: اعراب اکنون دو راه دارند: یا باید با اسرائیل بجنگند یا با آن به تفاهم برسند. بدیهی است که آنها با اسرائیل رقابت نخواهند کرد. وقتی بشارالاسد می خواست به اسرائیل ضربه بزند برکنار شد. بنابراین آنها نمی توانند جرأت انجام این کار را داشته باشند، اعراب اکنون در فضای ناامیدی به سر می برند. آنها خواهان سیاست صلح با اسرائیل به جای مقاومت هستند، راه برای این امر از نظر مذهبی نیز هموار می شود. کشورهای عربی به جای مقاومت در برابر اسرائیل، علیه یمن متحد می شوند. اکنون سخنگوی یمنی گفته است موشک های ما که به سمت اسرائیل می رود توسط اردن و عربستان سعودی ساقط می شود. آنها فکر می کنند که از این طریق از سرزنش اسرائیل نجات خواهند یافت.
سؤال: در حال حاضر ترکیه نقش مهمی در سوریه ایفا می کند. آیا ترکیه می خواهد دوباره خلافت عثمانی را تأسیس کند؟
پاسخ: نه، او هرگز نمی خواهد خلافت ایجاد کند. با کشتن برادران مسلمان خود، با دزدی نفت، ایجاد رابطه با اسرائیل و سکوت در قبال کشتار جمعی مردم فلسطین ترکیه نمی تواند خلافت ایجاد کند. اردوغان در واکنش به کشتار فلسطینیان چه کرد؟ او بجای مقاومت علیه اسرائیل، اقدام عملی علیه بشارالاسد انجام داد. اردوغان اعلام کرده بود که در مسجد جامع اموی دمشق نماز خواهد خواند. چرا هیچ وقت اعلام نکرد که در مسجد الاقصی نماز بخواند؟ رابطه اردوغان و بنی امیه چیست؟ رئیس اطلاعات ترکیه در نماز جمعه مسجد اموی پس از سقوط دولت اسد شرکت کرد.
سؤال: به نظر شما این روش منافقانه نیست؟
پاسخ: بله همینطور است، ولی متاسفانه این جزوی از تاریخ مسلمانان است.
سؤال: در پاکستان، وقتی در مورد سوریه صحبت می کنیم، چرا آن را به صورت فرقه گرایی می بینند؟
پاسخ: دلیلش این است که قدرت های امپریالیستی میخواهند مسأله مسلمانان منطقه را به یک مسئله فرقه گرایی تبدیل کنند، هر چند که مسئله فرقه گرایی نباشد. از این طریق توجه اعراب را تغییر می دهند. من با دقت به رادیو، تلویزیون و رسانه های اجتماعی کشورهای عربی گوش می دهم. اعراب اهمیتی نمی دهند که اسرائیل به سمت آنها در حال حرکت است. آنها حتی نگران نیستند که اسرائیل دو هزار کیلومتر مربع از سوریه را اشغال کرده است. اسرائیل در حال جمع آوری سلاح از مردم در خاک سوریه است. آنها به این وضعیت نیز توجه نمی کنند. مردم عرب اکنون درگیر بحث های دیگری هستند. از طریق شبکه های اجتماعی بین مردم آنجا پخش شده که سیده زینب سلام الله علیها در سوریه دفن نشده است. ایشان در جایی در مدینه مدفون هستند. بنابراین استعمار غربی بحث جدیدی را بین آنها آغاز کرده است هدف آن فقط این است که مسلمانان را به جنگ بین خود بکشاند.
سؤال: پاکستان را قلعه اسلام می نامند، آیا پاکستان نمی تواند در خاورمیانه نقشی داشته باشد؟
پاسخ: مقامات وزارت خارجه پاکستان معقولانه عمل می کنند. آنها درباره وضعیت سوریه تا به حال اظهار نظری نکرده اند. آنها معمولاً فوراً تصمیم نمی گیرند، ابتدا وضعیت را بررسی می کنند، می بینند که بعداً چه اتفاقی می افتد، ایالات متحده در مورد آن چه تصمیمی می گیرد و سپس نظر خود را شکل می دهند. این روش واقعا عاقلانه است. نباید بلافاصله روابط با کسی را خراب کرد. پاکستان قطعا می تواند نقش مهمی در جهان اسلام ایفا کند، اما دلیل فعال نبودن در این زمینه این است که ما نهادهای دموکراتیک قوی نداریم. با تغییر دولت ها در کشور ما، سیاست ها نیز تغییر می شود. دلیل دوم این است که وجهه پاکستان توسط رسانه های غربی در جهان به شدت آسیب دیده است، به همین دلیل مردم به پاکستان اعتماد ندارند. حالا حتما شنیده اید که در خارج از کشور در مورد پاکستان چه تصمیمی گرفته شده است. برنامه موشکی بالستیک پاکستان را ممنوع کرده اند. آیا اسرائیل نیز ممنوعیتی داشته است؟ دلیل این امر چیست؟ پاکستان اکنون چنین موشکی ساخته است که برد آن تا آمریکاست. آنها از این کار ایراد گرفتند و می گویند چرا پاکستان چنین موشک دوربردی ساخته است. معنی اش این است که آنها اصلا دوست ما نیستند. آنها می توانند برای منافع خود فراتر از فضا به ماه بروند، پس آیا ما نمی توانیم برای دفاع خود موشک بسازیم؟ پاکستان در مورد خاورمیانه تصمیمات خوبی هم گرفته است، یعنی اینکه ما وارد جنگ یمن نشدیم. این بهترین تصمیم مجلس ملی ما بود. پاکستان باید تلاش کند عربستان، یمن و ایران را به هم نزدیک کند. شاید بدانید که در توافقنامه صلح بین عربستان سعودی و ایران، پاکستان نیز به همراه چین و روسیه شامل عاملان تفاهم بوده است.
سؤال: آینده سوریه را چگونه می بینید؟
پاسخ: شما بهتر می توانید تصور کنید که در این شرایط آینده سوریه چگونه خواهد بود. داعش مجدد آنجا ظهور کرده است. افرادی که در داخل زندان ها سوریه بودند چه کسانی بودند؟ آیا به نظر شما این همه مردم سوریه بودند؟ ۱۰۰هزار داعشی از زندان های ترکیه آزاد شدند. اینها کجا خواهند رفت؟ به همین دلیل رئیس جمهور عراق گفته است که ما در خطر داعش هستیم. آنها به فلوجه و الانبار عراق رسیده اند. در سوریه هم دارند سرشان را بالا می گیرند. به نظر من حکومتی که در سوریه تشکیل خواهد شد چندان دوام نخواهد آورد.
مفتی فضل همدرد یک عالم دینی معتدل معروف اهل تسنن پاکستانی ساکن شهر کراچی است. ایشان برای ترویج هماهنگی بین ادیان، به ویژه وحدت شیعه و سنی بسیار تلاش می کنند. وی اغلب صدای خود را برای حقوق اقلیت های ساکن در پاکستان بلند می کنند و همچنین حمایت اجتماعی خود را نسبت به آنها ارائه می کنند. مفتی فضل می گوید که همه ادیان عشق به انسانیت را آموزش می دهند، بنابراین پیروان ادیان باید با یکدیگر در فضای صلح و برادری زندگی کنند. به نام دین نباید خشونت و نفرت وجود داشته باشد. اگر دنیا صلح و آرامش می خواهد، همه باید به یکدیگر احترام بگذارند.
مفتی فضل همدرد در کراچی در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد، پدر او از عالمان صوفی است، زبان مادری اش پشتو است. مفتی فضل همدرد برنامه هایی راجع به موضوعات دینی و هماهنگی بین ادیان و مذاهب را در یوتیوب اجرا می کند که در سراسر پاکستان بسیار محبوب است. علمای قوم دیوبندی و اهل حدیث با برخی از سخنان وی اختلاف نظر شدیدی دارند، به همین دلیل ایشان چندین بار مورد حمله تروریستی قرار گرفته است.
منبع:
نظر شما